جنگ روانی، گنجشک را قناری جلوه میدهد/ عدم تمایل دولت به پاسخگویی
تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۱۴۶۸۷۹
عضو فراکسیون ولایت مجلس شورای اسلامی معتقد است، برخی ها با جنگ روانی که «گنجشک» را «قناری» جلوه می دهد، تلاش می کنند تا بر رای مردم در انتخابات تاثیر بگذارند.
خبرگزاری مهر، گروه سیاست - حامد حسین عسکری و فهیمه رضیان: کمتر از سه هفته به دوازدهمین رقابت رجال سیاسی برای تصاحب صندلی شماره یک پاستور باقی مانده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمدحسین فرهنگی نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در ادوار هفتم، هشتم، نهم و دهم مجلس شورای اسلامی است که دو دوره نیز عضویت در هیات رئیسه و قرار گرفتن در کانون تصمیم سازی های مجلس را تجربه کرده است.
وی در گفتگو با خبرنگاران خبرگزاری مهر، ضمن ارزیابی عملکرد دولت حسن روحانی، نگاهی هم به انتخابات آینده کرده و اشاره ای هم به آرایش سیاسی درون مجلس دهم دارد.
فرهنگی تاکید می کند که «اگر رقیب اصلی رئیس جمهور کسی باشد که مردم احساس کنند روشهای بهتری برای اداره کشور در پیش خواهد گرفت و تردید نکنند درباره او، احتمال اینکه به سمت او گرایش پیدا کنند زیاد است، مخصوصاً با توجه به اشکالات و ضعفهایی که ما در چهار ساله اخیر دیدهایم».
متن کامل این گفتگو در ادامه می آید؛
آقای دکتر فرهنگی؛ در حال حاضر مهمترین رخداد پیش روی کشور، انتخابات ریاست جمهوری و شوراهاست؛ مخصوصاً انتخابات ریاست جمهوری که تکلیف مدیریت اجرایی کشور را برای ۴ ساله آینده مشخص میکند، جنابعالی روند حرکت جریان انقلابی و اصولگرا را چطور ارزیابی میکنید؟
قبل از اینکه وارد بررسی آرایش سیاسی صحنه شویم، به نظر می رسد آنچه از مدیریت قوه مجریه که از مهمترین قوای اداره کننده کشور در جمهوری اسلامی ایران است، مورد انتظار است، کارآمدی و مدیریت قوی این مجموعه است تا سایر ملاحظات و از جمله ملاحظات سیاسی، بنابراین آنچه که در این مسیر مردم را نگران می کند، ضعفهای مدیریتی و ضعف های کارآمدی است، تا انتصاب افراد به جریانهای مختلف سیاسی
جریانی تحت عنوان «اصلاحطلبی» در کشور فعال است که طیف متفاوتی از افراد و جریان ها را در برمیگیرد، از جریاناتی که به براندازی نزدیکتر هستند تا جریاناتی که به طور جد از نظام سیاسی مبتنی بر قانون اساسی حمایت میکنندملاحظه کنید در ادوار مختلف مردم به کسانی که رای دادهاند که انتظار کارکردهای مشخصی از آنها داشتهاند؛ یعنی انتظار اقدام در خصوص اداره بهتر کشور در بخش های مختلف، جامعنگری کاندیداها و مبارزه آنها با فساد و حرکت آنها به سمت سلامت اقتصادی و اخلاقی، اعمال عدالت در جامعه چه در نظامهای پرداخت و چه در سایر اتفاقات مدیریتی مانند توزیع خدمات و اقدامات عمرانی در کشور، داشتن طرح های جامع برای توسعه در بخشهای مختلف، حمایت از تولید داخلی، حمایت از اقشار مختلف مردم برای رسیدن به شغل و مسکن مناسب، تسهیل اموری که اولویت پیدا میکند در خانواده ها مانند موضوع ازدواج و رفع موانعی که در این مسیر وجود دارد و همزمان با همه این موضوعات در داخل، ایجاد یک فرآیند مناسب در روابط خارجی که بتواند استقلال و عزت کشورمان را در کنار تعامل حداکثری با جهان به دنبال داشته باشد.
مردم دنبال چنین بستهای هستند و از نامزدها هم چنین انتظاراتی دارند و در هر مقطعی هم که احساس کنند افرادی نسبت به بقیه کاندیداها نگاه مناسبتری به این موضوعات دارند، به صورت تودهوار، نه به صورت حرکتهای دستهبندی شده سیاسی، به سمت آنها گرایش پیدا میکنند و معمولاً به صورت غیرمترقبه (حداقل در چندین دوره اخیر)، از چنین افرادی حمایت می کنند و در عمل وقتی با توفیق ولو به صورت نسبی مواجه میشوند، حمایتشان را تکرار میکنند و وقتی خلاف آن را حس میکنند، در بخش قابل توجهی از جامعه، احساس سرخوردگی به وجود می آید و این احساس سرخوردگی تأثیر خود را در عدم مشارکت یا در واکنش مثبت به افراد و طرف های دیگر در مقابل افراد موجود نشان میدهد.
تحلیل بخشی از صحنۀ سیاسی کشور ما در مقاطع گوناگون گذشته و مخصوصاً در دو سه انتخابات اخیر، همین است.
چرا بخشی از صحنه سیاسی کشور؟! مگر این قاعده استثناء هم داشته است؟
برای این که جریانهای سیاسی هم فعال هستند و اساتید جنگ روانی هم که عمدتاً در یکی از طرفهای موضوع متمرکزند نیز برای هدایت حرکتهای تودهوار نقشآفرینی می کنند و گاهی برای چند روز فضاهای مقطعی چند روزه ای را شکل می دهند.
از نظر سیاسی جریانی تحت عنوان «اصلاحطلبی» در کشور فعال است که طیف متفاوتی از افراد و جریان ها را در برمیگیرد، از جریاناتی که به براندازی نزدیکتر هستند تا جریاناتی که به طور جد از نظام سیاسی مبتنی بر قانون اساسی حمایت میکنند و در کنار آنها، افرادی که حالتهای بینابینی دارند و نیز افرادی که در لابلای نظرات و تحلیلهای آنها مخالفت با ارزشهای انقلاب اسلامی، حتی مخالفت با اصل جمهوری اسلامی هم استشمام میشود؛ بنابراین هنگامی که این طیف ورود میکند از کسی یا کسانی حمایت می کند و بعد از شکلگیری دولت جدید، این تمایلات بعضاً متناقض در قالب حامیان شروع میکنند به حمایت یا مخالفت.
طیف مقابل که خود را بیشتر مدافع انقلاب اسلامی و ارزشهای آن میداند، طیف دیگری است که در ماههای اخیر شکل جدیدی تحت عنوان «جبهه نیروهای مردمی انقلاب اسلامی» گرفته است. در زمانهای مختلف این طیف هم حضور پیدا میکند از افرادی که گرایشات خاصی در مدیریت کشور و نحوۀ مدیریت جامعه دارند تا کسانی که با طرف مقابل، البته نه به بخش افراطی آنها، هم نزدیکیها و اشتراکاتی دارند؛ در این جریان حضور دارند.
مدتی است صحبت از گفتگو میشود بین این دو طیف از دو جریان که می گویند ما با هم اختلافات مبنایی نداریم و اشتراکات زیادی داریم که اینجانب نیز از چنین گفتمانی حمایت کردم و معتقدم چنین گفتمانی به نفع کشور است. برای کسانی که به راه شهدا و ارزشهای انقلاب اسلامی پایبند هستند، مهم نیست در کدام دستهبندی سیاسی تعریف شوند، بلکه مایل هستند که رفتار و رویکرد متناسبی نسبت به گفتمان انقلاب اسلامی و ثمرات خونهای پاک شهیدان، داشته باشند و این گفتمان در واقع یک جبهه سیاسی است نه دو جبهه سیاسی.
اما منتخبان الزاماً از این دو طیف و از این دو مجموعه تبعیت نکردهاند، معمولاً در ادوار مختلف افراد منتخب میگفتند که خاستگاه ما الزاماً اینها نیستند، چون خودشان را محور اصلی جنگهای روانی پیروزیبخش می دانستند. اما دو جریان به دلیل آن که شناخته شده هستند، معمولاً نتایج را مصادره کردهاند و در شکلگیری و سازماندهی نیروها و مجموعه ها و حساسیت هایی که از خودشان بروز می دهند، سعی می کنند به همین سمت ها گرایش پیدا کنند و عملاً مناصب و مسئولیتهای اداری کشور را قبضه کنند.
با توجه به همۀ این اوصاف، به نظر شما انتخابات آینده قابل پیشبینی است؟ آیا آقای روحانی اولین رئیس جمهور تکدوره ای است یا نه؟
قابل پیشبینی نیست؛ از این جهت که آرایش چهرهها، نه آرایش سیاسی جریان ها، هنوز بطور کامل شکل نگرفته است و طبیعتاً مردم مانند ادوار گذشته به تناسب و در مقایسه انتخاب خواهند کرد. اگر رقیب اصلی رئیس جمهور کسی باشد که مردم احساس کنند روشهای بهتری برای اداره کشور در پیش خواهد گرفت و تردید نکنند درباره او، احتمال اینکه به سمت او گرایش پیدا کنند زیاد است، مخصوصاً با توجه به اشکالات و ضعفهایی که ما در چهار ساله اخیر دیدهایم.
چه ضعفهایی؟
ضعف هایی که عمدتاً برمیگردد به حوزه های مدیریتی داخلی کشور، مانند حوزه اقتصاد، معیشت مردم، بیبرنامگی در حوزۀ اشتغال و نظایر اینها، یا عدم ارادۀ جدی در مبارزه با فساد یا عدم ارادۀ جدی برای تحول در بخشهایی مانند بانکها و نظایر آنها؛
اگر رقیب اصلی رئیس جمهور کسی باشد که مردم احساس کنند روشهای بهتری برای اداره کشور در پیش خواهد گرفت و تردید نکنند درباره او، احتمال اینکه به سمت او گرایش پیدا کنند زیاد استمردم معمولاً دنبال اصلاح شرایط و حرکت رو به جلو هستند و معتقدم تاکنون هم درست عمل کردهاند، یعنی در مراحل مختلف تصمیماتی گرفتند که کشور را در ابعادی پیش برده است و موارد مورد غفلت را برجسته کرده و در معرض اولویت قرار داده است، مثلاً در دوره ای که مرحوم آقای هاشمی در ریاست جمهوری بود، یک نوع یکنواختی در ساخت سیاسی کشور در جامعه حس میشد، مردم به کسی که توسعه سیاسی را مطرح میکرد گرایش پیدا کردند، در دوره ای که به توسعه سیاسی زیاد و بیش از حد مورد نیاز پرداخته شد و بخش هایی مانند عدالتخواهی مورد غفلت قرار گرفت، مردم به کسی که ایده های عدالتخواهانه ارائه میکرد، گرایش پیدا کردند، در مقطعی هم احساس کردند روابط خارجی کشور و مدیریت بخشهای مختلف مدیریتی یک نوع بهمریختگی دارد و سعی کردند از کسی حمایت کنند که این شرایط را جمع کند و انسجام ایجاد کند و روابط خارجی را اصلاح کند.
الان هم از کسی که موضوعاتی مانند حل مسائل معیشتی و مدیریتی داخلی را در کنار تداوم اصلاح روابط خارجی مورد توجه قرار میدهد حمایت میکنند، حال هر کدام از نامزدها بتوانند این حس را پاسخ مناسبی بدهند و مردم احساس کنند که او به آنچه که مورد علاقه اکثریت قاطبۀ جامعه است، توجه خواهد داشت و توانایی اداره کشور را خواهد داشت، گرایش پیدا خواهند کرد؛ البته جنگ روانی را هم نادیده نگیرید که می تواند گنجشک را قناری جلوه دهد.
به مسأله «بیبرنامگی در دولت» اشاره کردید؛ یکی از ایرادهای دولت فعلی این است که برنامهای برای خروج از مشکلات ندارد، حتی در بحث تدوین برنامه ششم توسعه هم چیزی که از طرف دولت ارائه شد عملاً برنامه نبود، حتی یک شعار محوری هم پیدا نمیکنیم که دولت برنامه اش را حول آن شعار دنبال کند و بگوید ایده من برای حل مشکلات این است، نظر شما چیست؟
دولت فعلی دو موضوع را به عنوان محور کار خودش اعلام کرده و در هر دو مسیر هم تلاش کرده است؛ یکی توسعه روابط خارجی است که علاقه داشت با اهرم «برجام» آن را پیش ببرد و به طور منظم آن را مطرح کرده است و تا حدودی هم موفقیتهایی داشته است، دوم حوزۀ مبارزه با تورم است که واقعا جامعه را آزار و تحت تاثیر قرار میداد، در این جهت هم اولویت خود قرار داده و تلاش خودش را کرده است، اما این که که آیا همه مسائل مطالبه جامعه همین است یا نه، خیر!
دولت می توانست در حوزه هایی بهتر عمل کند تا مردم احساس نشاط بیشتری داشته باشند نسبت به مسائل مورد علاقه جامعه، اما این اتفاق نیفتاده است، اگر بخواهیم واقعبینانه جمعبندی کنیم، میتوانیم بگوییم در حوزه روابط خارجی و حوزه تورم تلاشهایی صورت گرفته است، اما در حوزه خروج از رکود و توسعه تولید داخلی، حمایت از نیروی متقاضی کار و حرکت به سمت توسعه همه جانبه داخلی بویژه در حوزه های عمرانی شاهد اتفاقات مهمی نیستیم.
حتی مواردی که به عنوان نقاط قوت مدیریتی مطرح میشود، مواردی نیستند که دولت منشأ آنها باشد؛ مثلا اتفاقات بخش سلامت در هیچ لایحه دولت و در هیچکدام از پیگیریهای حوزههای دولتی شکل نگرفت! اصل آن در برنامه پنجم و قبل از دولت فعلی آمده بود، مانند بیمه درمان همگانی. منابع آن هم در همان برنامه و در بودجه سالانه در مجلس اضافه شد و در لایحه بودجه دولت نبود. البته آن را هم ناقص اجرا کردند و حتی برخی همفکران خودشان انتقادات جدی به نحوه اجرا دارند و نارضایتیهای شدیدی در بخشهای دیگر کشور به وجود آورده است.
یا این روزها بر افزایش مستمری بهزیستی و کمیته امداد تأکید میشود که آن هم با پیشنهاد برخی دوستان از جمله آقای دکتر محمد دهقان در صحن علنی مجلس تصویب شد، وگرنه در لایحه بودجه دولت وجود نداشت.
آسیب و نکته قابل توجه دیگر این است که مسئولان اجرایی و حتی بعضاً مسئولان در مجلس، به جای پیگیری راه حل ها سعی میکنند به صورت مساله ها توجه بکنند و صورت مساله را باز کنند و توضیح بدهند، در حالی که مشکل اصلی ما مشکلِ شناسایی مسائل نیست، مشکل اصلی حرکت به سمت راه حل های آنهاست که در قانون برنامه ششم که عمدتاً توسط مجلس شکل گرفت، سعی کردیم این اتفاقات را در کمیته زیربنایی و تلفیق و صحن مجلس، تا جایی که امکانات کشور اجازه میدهد پیشبینی کنیم
ضعف هایی که در چهار سال اخیر دیدیم عمدتاً برمیگردد به حوزه های مدیریتی داخلی کشور، مانند حوزه اقتصاد، معیشت مردم، بیبرنامگی در حوزۀ اشتغال و نظایر اینها، یا عدم ارادۀ جدی در مبارزه با فساد یا عدم ارادۀ جدی برای تحول در بخشهایی مانند بانکها و نظایر آنهااما اینکه چرا دولت علاقه نداشت برنامه را ارائه کند، به مساله دیگری برمیگردد که در دوره ریاست جمهوری قبلی، مقام معظم رهبری این را در یکی از فرمایشاتشان در استان کرمانشاه عنوان کردند. بعد از آن که در قانون اساسی اختیارات را در رئیس جمهور متمرکز کردیم، روسای جمهور در چهار مدیریت اخیر بعد از بازنگری قانون اساسی احساس کردند که کشور باید به صورت تکساحتی اداره شود و به این جمعبندی رسیدند که نیازی به قوای دیگر نیست، چون اختیارات تا حدود زیادی متمرکز شده است، بنابراین ما در مقاطعی شاهد این بودیم که تلاش می شد ریاست جمهوری را مادامالعمری کنند و یا رؤسای جمهور، بعد از اینکه از قدرت فاصله گرفتند سعی کردند دوباره به قدرت برگردند و به اشکال مختلف هم عدم تمایل خود را به پاسخگویی و طی مراحل قانونی و گرفتن مجوز از نهادهای دیگر و مصون ماندن از هرگونه پیگیری حقوقی و کیفری توسط قوه قضاییه نشان دادند؛ لذا رئیس جمهور قبلی هم معتقد بود که هر چه می دهیم مجلس باید همان را تصویب کند، حتی بعضاً باعث مناقشاتی شد و باعث تغییراتی در نحوه ارائه بودجه، بعضاً هم باعث استنکاف از اجرای بخشهایی از قوانین بودجه شد که در گزارش دیوان محاسبات در تفریغ بودجه منعکس میشد،
در دوره فعلی هم عدم تمایل به این مسائل و اینکه دولت اصلاً نیاز ندارد که مرجعی غیر از خودش در مورد کشور تصمیم بگیرد، دیده میشود. بنابراین میل جدی به دیکتاتوری در قوه مجریه، زمینۀ این موارد است؛ در حالی که سوگندهایی که در قانون اساسی منعکس شده چه در مجلس و چه در دولت، یکی از آثار میثاق ملی ماست، این است که تاکید و تصریح شده است که سوگند یاد میکنند که از خودکامگی بپرهیزند. اینها نشانه تمایل به خودکامگی است، یعنی بیشتر نشانه این است که قوه مجریه نه نیاز به قوه مقننه دارد و نه نیاز به قوه قضاییه دارد و نه نیروهای مسلح باید در کشور نقشی ایفا کنند و نه نهادهای دیگری که خارج از قوا هستند.
عمدتا ریشۀ روانشناختی موضوع را در این گرایش میدانم، حالا استدلال ظاهری آقایان این نبود، استدلال ظاهری این بود که در اصل ۱۲۶ قانون اساسی برنامه و بودجه را از اختیارات ریاست جمهوری دانسته و در نتیجه گفته شد نیازی نیست دولت برنامه ای به تصویب مجلس برساند، در حالی که این استدلال که در مجمع تشخیص مصلحت نظام هم عنوان شده است، هم جواب حلّی دارد و هم جواب نقضی.
جواب حلّی این است که آنجایی که در قانون اساسی ذکر شده است، در آن اصل بیشتر منظور به ساختارهای اجرایی است نه برنامهها، یعنی صراحتاً گفته ترتیبات اجرایی اینها با ریاست جمهوری است. حتی در دوره نهم برای سازمان برنامه و بودجه در مجلس مصوبه ای داشتیم، شورای نگهبان با استدلال به همین اصل رد کرد که ایجاد چنین ساختاری یا حذف آن یا ادغام آن، به اختیار رئیس جمهور است و اگر رئیس جمهوری خواست آن را به صورت معاونت یا سازمان اداره می کند و با اختیارات خودش و با این استدلال آن رد کرد.
در حوزه خروج از رکود و توسعه تولید داخلی، حمایت از نیروی متقاضی کار و حرکت به سمت توسعه همه جانبه داخلی بویژه در حوزه های عمرانی شاهد اتفاقات مهمی نیستیمجواب نقضی اش هم این است که در اصل پنجاه و دوم قانون اساسی صراحتاً آمده است که بودجه را باید مجلس تصویب کند و حتی در اصول بعدی، نظارت بر حُسن اجرای آن را هم مجلس از طریق دیوان محاسبات انجام میدهد؛ یعنی نه تنها مرجع تصویب، مجلس است بلکه مرجع نظارت بر اجرای آن هم مجلس است؛ پس این استدلال، استدلال درستی نبود ولی ریشه در همان موضوع قبلی دارد که توضیح دادم.
آقای دکتر؛ در جامعه ایران تقریباً اکثر کسانی که رئیس جمهور شدهاند، این میلِ به بازگشت در آنها دیده میشود و معمولاً چالشبرانگیز هم شده است، چطور میتوان جلوی این عادت را گرفت؟
به نظر من، یا باید به اصلاح قانون اساسی پرداخت که ساز و کار خودش را دارد و در همان سخنرانی مقام معظم رهبری در کرمانشاه هم فرمودند که من مخالف نیستم نظام پارلمانی بررسی شود. نظام پارلمانی یکی از روشهایی است که شرایط را تغییر میدهد و اصلاح میکند.
یکی هم بازگشت به همان شرایط قبل از تمرکز اختیارات در رئیس جمهور است که آن هم ایرادات خودش را داشته و دارد و شکل غیرساختاریاش هم روش ها و ساز و کارهایی است که خود مسئولان دولتها باید به آنها بپردازند و آن هم این است که در ۴ سال اول فرصتسوزی نکنند، از فرصتهایش به نحو مناسب استفاده کنند تا مردم در دور بعد از آنها حمایت کنند، اتفاقی که به نظرم در دوره اول ریاست جمهوری قبلی (دوره نهم) اتفاق افتاد و اقبال وسیع مردم هم به خاطر توفیقات دوره اول بود و اگر همان تلاش در دوره دوم استمرار پیدا می کرد، بسیاری از اهداف مدنظر دولت به نتیجه میرسید و نفس جدید و ارادۀ جدید وارد میشد و همان مسیرها را تکمیل میکرد و ادامه میداد.
به نظر می رسد ۸ سال دوره کمی برای اجرا نیست، در تقنین فرق میکند؛ در تقنین هر چه افراد مجربتر باشند به پختگی و غنای تصمیمات اضافه میکنند، اما در حوزه اجرایی هر چه اراده ها نو به نو شوند و روح جدید در کالبد اجرا دمیده شود و اصلاحاتی که مورد نیاز هست، از رأس شروع شود تا پایینترین مراحل، از جمله در مقابله و مواجهه با فساد که از نقدهای جدیِ جامعه نسبت به مدیریت های مختلف در ادوار اخیر است، میتواند برای جامعه مفید باشد؛ بنابراین یا باید رفت سراغ اصلاح ساختار که راه را ببندد بر چنین تمایلاتی، یا باید رفت سراغ تغییر شیوه و روش در نحوۀ ادارۀ قوه مجریه که بستر این رویکردها به طور اساسی از بین برود.
در دنیا سراغ داریم کسانی را که مدتی که کار کردند و آنچه که داشتند به میدان آورده و به عرصه عمل ارائه کردند، خودشان کنار رفتند، با این که قانونشان هم راه دارد برای تداوم؛ مانند «ماهاتیر محمد» در مالزی که ایشان صراحتاً گفت من آنچه که میخواستم پیگیری بکنم آنها را در این مدت انجام دادم و خودش کنار رفت؛ این رفتار، رفتار منطقیتری است تا نسبت به اینکه کسی در اواخر عمر هم علاقه داشته باشد که به قدرت برگردد و در مناصب اجرایی ورود کند.
اگر بخواهید ارزیابی کلی از عملکرد دولت یازدهم داشته باشید که شاید بشود گفت شاهبیت فعالیت هایش حوزه روابط خارجی و برجام بوده است، فکر میکنید آن تحولی که انتظار میرفت در حوزۀ اقتصاد مخصوصاً تولید و زندگی مردم، بعد از برجام به وقوع بپیوندد، اتفاق افتاده است یا نه؟ شما به عنوان نماینده مردم، نگاه مردم را به برجام و وضعیت معیشتیشان چگونه میبینید؟
در مورد برجام اظهارنظرهای متناقضی در افکار عمومی مطرح میشود و یک نگاه صفر و صدی از بدو تولد آن تا به امروز در جریان بوده است. هیچ کدام از این دو رویکرد را از اول قبول نداشتم و الان هم که مدتها گذشته است باز قبول ندارم.
از ابتدا معلوم بود برجام معجزه نخواهد کرد، از همان روز اولی که تصمیمگیری اتفاق افتاد با وجود بزرگنماییهایی که عمدتاً توسط مسئولان دولتی عنوان میشد و آثاری هم در افکار عمومی بر جای گذاشت، معلوم بود که چنین معجزههایی به دنبال برجام نیست، هم سوابق تاریخی این را تایید نمیکرد، شناختی که روی غرب و آمریکا داشتیم این را تایید نمی کرد و اصلاً خود متنی هم که به عنوان برجام ارائه شده بود این را نشان نمیداد؛ بنابراین از ابتدا این مشخص بود.
در مورد برجام اظهارنظرهای متناقضی در افکار عمومی مطرح میشود و یک نگاه صفر و صدی از بدو تولد آن تا به امروز در جریان بوده است. هیچ کدام از این دو رویکرد را از اول قبول نداشتم و الان هم که مدتها گذشته است باز قبول ندارماما این که آیا ما در آن مقطع آیا راه دیگری داشتیم یا خیر، بنده نفی میکنم! در آن مقطع خاص تاریخی دشمنان بینالمللی ما توانسته بودند در جهان و در میان کشورهای مختلف، حتی کشورهایی که از نظر سیاست بینالملل به ما نزدیک بودند، فضایی را ایجاد کنند که همه به صف فعالان تحریم بپیوندند و عملاً با بهانههایی که پشتوانه تحریم قرار گرفته بود، ما را در یک منگنۀ سیاسی اقتصادی قرار داده بودند، مجوز برجام در چنین شرایطی از سوی مقام معظم رهبری صادر شد و قبل از این دولت هم صادر شد، یعنی خود رهبری فرمودند من دوره قبل مجوز را دادم که این مذاکرات شروع شود و شرایطی هم مد نظر داشتند که بسیار هم حکیمانه بود؛ شرایط شان هم این بود که نمیخواهیم یک کار توام با تحقیر یا ذلت را انجام بدهیم و زیر بار برویم.
تعبیر «نرمش قهرمانامه» تعبیر دقیقی بود که از سوی ایشان اعلام شد هر چند توسط نخبگان خوب توضیح داده نشد که دقیقاً معنای این عبارت چیست.
در مقطع ابتدای دولت یازدهم؟
بله، اوایل دولت یازدهم مطرح شد ولی مجوز قبل از دولت یازدهم ب
منبع: مهر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۱۴۶۸۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جلوه گری دریاچه سد حنا در شهر هزار چشمه + فیلم
شهر سمیرم در استان اصفهان واقع شده است. این شهر به دلیل جاذبههای طبیعی و رودخانه خانهها و چشمههای زیاد به شهر هزار چشمه مشهور است.
سد حنا یکی از جاذبههای طبیعی سمیرم است که بر روی رودخانه حنا ساخته شده است.
شهروند خبرنگار ما فیلمی از دریاچه سد حنا را به نمایش گذاشت.
منبع: شهروند خبرنگار - اصفهان
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی باشگاه خبرنگاران جوان شهروند خبرنگار شهروند خبرنگار