اگر هدف از برجام، دور کردن سایه جنگ بود، چرا در ابتدا کمترین اشارهای به آن نکردید؟/ منشورسیاسی جدید حماس؛ سازش یا مقاومت
تاریخ انتشار: ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۱۵۷۳۴۰
هر چند سند جدید نامی از اخوان نمی برد و به گفته مقامات حماس آنها ارتباط تشکیلاتی و اداری خود را با اخوان قطع کرده اند اما گفته مشعل که حماس همچنان به لحاظ فکری تابع اخوان است قابل تأمل است.
سرویس سیاست مشرق - روزنامهها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاهها و نظریات اصلی و اساسی خود میپردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و میتوان آنرا سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژهای نیز دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
********
طناب شیطان!
حسین شریعتمداری در کیهان نوشت:
در حکایتها آمده است؛ شخصی ابلیس - یعنی همان شیطان بزرگ - را در خواب دید که طنابهای کوتاه و بلند فراوانی به دست دارد. با تعجب پرسید؛ اینهمه طناب برای چیست؟ ابلیس گفت؛ هر یک از این طنابها را به گردن یکی از بندگان خدا میاندازم و آنها را از صراط مستقیم منحرف کرده و به سوی خود میکشانم. طرف که حیرتش به کنجکاوی تبدیل شده بود، پرسید؛ کدامیک از این طنابها را برای من در نظر گرفتهای؟ شیطان بزرگ خندید و گفت؛ تو که خودت با پای خود به سوی من آمدهای دیگر نیازی به طناب و کش و واکش نداری! این طنابها برای کسانی است که در مقابل من مقاومت میکنند و حاضر به رویگردانی از صراط مستقیم نیستند.
گفتهاند - و حکیمانه نیز هست - که در مثل مناقشه نیست و از این روی خطاب به کسانی که ادعا میکنند برجام سایه جنگ را از سر ملت دور کرده است باید گفت؛ وقتی آنچه را که آمریکا و متحدانش در پی آن بودهاند، بیچون و چرا به آنها تحویل دادهاید، دیگر چه نیازی به حمله نظامی دارند؟! ماجرای شما شبیه داستان کسی است که با افتخار میگفت؛ همیشه در همه دعواها و منازعات، بنده حرف آخر را میزنم! پرسیدند؛ حرف آخرت چیست که طرف مقابل را وادار میکند دست از نزاع بردارد و به نفع تو کنار بکشد؟! طرف پاسخ داد؛ میگویم؛ بله قربان! حق با شماست، بنده اشتباه میکنم! بفرمائید هر چه دلتان میخواهد انجام بدهید!
حالا خودتان قضاوت کنید؛
- وقتی آنهمه امتیاز نقد را یکجا و بیچون و چرا تحویل حریف میدهید و در مقابل، فقط یک مشت وعده نسیه میگیرید که حریف همان وعدههای نسیه را هم یکی پس از دیگری انکار میکند و به قول خودتان دبه درمیآورد، و شما کمترین واکنشی نشان نمیدهید! آیا برای حریف پیام ضعف و زبونی نفرستادهاید؟!
- و یا در حالی که آمریکا روی فشار اقتصادی به کشورمان اصرار میورزد و با تحریمهای پی در پی به مقابله با ایران اسلامی آمده است، ادعا میکنید «خزانه خالی است»! حریف را به ادامه فشار اقتصادی تشویق نکرده و پیام ندادهاید که «خوش به نشان آمده است»!
- و یا هنگامی که میفرمائید؛ آمریکا میتواند با یک بمب و ظرف 5دقیقه تمام تأسیسات نظامی ما را ویران کند و از کار بیندازد! آیا مفهومی غیر از این دارد که دستهایتان را در مقابل آمریکا به نشانه تسلیم بالا بردهاید!
- و یا وقتی با صدای بلند اعلام میکنید که دنیای امروز، دنیای مذاکره است و نه موشک، آیا غیر از این است که به حریف پیغام میدهید؛ نگران موشکهای ما نباش، همه را از بین میبریم!
- و در حالی که گسترش تولید میتواند باطلالسحر تحریمها باشد، فلان مدیر ارشد دولت شما توان تولید ایرانیها را در حد پختن آبگوشت بزباش و خورشت قرمهسبزی معرفی میکند، آیا از این طریق برای آمریکا پیام فلاکت نفرستادهاید؟
- و یا در حالی که بیکاری بلای جان مردم شده است و شما در همان حال کترینگ قطارهای مسافربری را به شرکتهای اتریشی میدهید، ساخت آزادراه شمال را به ایتالیاییها میسپارید و با افتخار اعلام میکنید باید مدیر هم از خارج وارد کنیم! تصویری از ورشکستگی و ناتوانی به حریف ارائه نکردهاید؟
- و یا در حالی که آمریکا و متحدانش به شدت از اقتدار منطقهای ایران بهوحشت افتادهاند، آقای کرباسچی برای افتتاح ستاد انتخاباتی رئیسجمهور به اصفهان میرود و در آنجا حضور رزمندگان اسلام در منطقه را مورد حمله قرار میدهد، آیا اظهارات ایشان برای حریف به معنای آن نیست که نباید نگران مقابله جمهوری اسلامی ایران با داعش باشند؟! و این مفهوم را القاء نمیکند که دولت در پی آن است تا اصلیترین مانع پیشروی تروریستها را کنار بزند و راه را برای ورود تکفیریها به داخل کشور هموار سازد
و... دهها و صدها نمونه دیگر از این دست که فهرست آن نیز مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد بود.
دیروز آقای مجید انصاری معاون پارلمانی دولت در مراسم روز کارگر، ادعای همیشگی آقای رئیسجمهور و برخی دیگر از دولتمردان را تکرار کرده و گفته است؛
«مردم با انتخاب دولت تدبیر و امید و تیمی که میتواند با دنیا صحبت کند، سایه جنگ را از سر کشور دور کردهاند»!
حالا باید از دولت محترم درخواست کرد که به این پرسشها پاسخ بدهد؛
1- با توجه به انبوه امتیازاتی که به آمریکا دادهاید و آنهمه اظهار عجز و ناتوانی که از خود نشان دادهاید و کشور و مردم را با بسیاری از مشکلات کمرشکن که ایدهآل آمریکا بوده و هست روبرو کردهاید و به همه باجخواهیهای آمریکا تا آنجا که در اختیار شما بود تن دادهاید و ... بفرمائید آمریکا برای چه باید به ایران اسلامی حمله کند؟ و آیا داستان شما مصداق همان شخص یاد شده در حکایت اول این وجیزه نیست که شیطان بزرگ برای کشیدن او به سوی خود نیازی به طناب نداشت؟! خودتان قضاوت کنید! دقیقا به علت همین وادادگی و بالا بردن دستها در مقابل آمریکاست که مقامات آمریکایی و از جمله اوباما، با افتخار میگوید بدون شلیک یک گلوله و فقط با غلاف خالی اسلحه ایران را وادار به تسلیم کردیم!
آقای روحانی! آیا به خاطر دارید که مقامات غربی از حضرتعالی چه ارزیابی تأسفآوری داشتند. به عنوان مثال، تفسیر رادیو فرانسه را به یاد میآورید که با وقاحت اعلام کرده بود «روحانی فروشنده بدهکاری است که خود را ناگزیر از فروش منافع ملی کشورش میداند» و توصیه کرده بود «هر چه در انجام توافق صبر بیشتری داشته باشیم وضعیت این فروشنده دشوارتر و در نتیجه قیمت فروش پایینتر خواهد آمد».
آقای رئیسجمهور، این برداشت رادیو فرانسه از برخورد جنابعالی با آمریکا و متحدانش مربوط به تاریخ 19 مهر 1392 یعنی در آغاز به کار دولت شماست. اکنون به کارنامه 4 سال گذشته نگاهی بیندازید و خودتان قضاوت بفرمائید که آیا منافع ملی کشورتان را با ارزانترین قیمت - بخوانید در برابر تقریبا هیچ- به دشمن واگذار نکردهاید؟! به بیان دیگر، دولت شما بدون اینکه آمریکا نیازی به جنگ داشته باشد و به قول اوباما، فقط با غلاف خالی اسلحه، آنچه را میخواسته بدست آورده است.
2- آقای روحانی میفرمایند برجام، سایه جنگ را از سر ملت دور کرده است! که باید پرسید؛ مگر هدف از توافق هستهای و برجام، دور کردن سایه جنگ بود؟ شما رفته بودید که تحریمها را لغو کنید و 4 سال تمام همه امکانات و ظرفیتهای کشور را در این مسیر به کار گرفتید و اکنون با دستهای تقریبا خالی و یا به قول رئیس کل محترم بانک مرکزی، با «دستاوردهای تقریبا هیچ» از راه آمدهاید. حضرتعالی بارها وعده لغو تحریمها را داده بودید و آن روزها که تصور میکردید از برجام چیزی عاید ملت میشود، هیچ سخنی - حتی یک کلمه - از سایه جنگ که قرار است رفع شود بر زبان نیاورده بودید. به عنوان مثال و فقط به عنوان یک نمونه، حضرتعالی بعدازظهر روز سهشنبه 23 تیرماه 94 در سالن اجلاس سران، با افتخار و مباهات خطاب به ملت فرمودید؛
«امروز به ملت شریف ایران اعلام میکنم تمام تحریمها، حتی تحریمهای موشکی، تسلیحاتی و اشاعهای به صورتی که در قطعنامه بوده لغو میشود»! و تاکید کردید «تمام تحریمهای بانکی، بیمهای، مالی، حمل و نقل، پتروشیمی، فلزات سنگین و تحریمهای اقتصادی به طور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق و حتی تحریم تسلیحاتی نیز کنار گذاشته میشود»! و...
اگر هدف از برجام، دور کردن سایه جنگ بود، چرا آن روز کمترین اشارهای به آن نکردید؟ و با افتخار از لغو همه تحریمها خبر دادید؟! و امروز که میبینید دستاورد برجام «تقریبا هیچ» بوده است، پای سایه جنگ را به میان میکشید و اصرار دارید این تلقی موهوم و دروغ را دستاورد برجام معرفی کنید! برای این پرسش منطقی که به اسناد آن اشاره شد چه پاسخی دارید؟!
3- دولت یازدهم نه فقط سایه جنگ را دور نکرده است، بلکه با اظهار عجز و ناتوانی و امتیاز دادنهای فراوان به حریف، دندان طمع دشمن را تیز کرده و سایه جنگ را که فرزندان جان برکف این مرز و بوم از مرزهای ایران اسلامی دور کرده بودند، به ایران نزدیک کرده است و اگر ترس آمریکا از مقابله جانانه مردم حاضر در صحنه و رزمندگان فداکار نبود، با توجه به ضعف فراوانی که دولت شما در مقابل آمریکا از خود نشان داده است، لحظهای در تصمیم به حمله نظامی درنگ نمیکرد. به بیان دیگر دولت آقای روحانی با ابراز ضعف و ناتوانی در مقابل آمریکا و متحدانش، آنان را به حمله نظامی تشویق هم کرده است ولی آمریکا به خوبی میداند که در ایران با مردم پاکباخته و رزمندگان از جان گذشته طرف است که جرأت حمله ندارد و نه با برخی از دولتمردان - فقط برخی از آنها - که حاضرند از ترس مرگ خودکشی کنند.
از هامون تا ریاض!
زهرا طباخی در وطنامروز نوشت:
زیرسازه تحلیل دوگانه «جنگ و صلح» ارائه تصویر مخدوش از نظامیگری و دفاع از کشور با تمسک به قدرت اسلحه است. آنها که عاقل و ملیگرا و دوراندیش هستند هرگز اجازه نمیدهند بحث «دفاع از وطن» آن هم در جنگ با تروریستهایی که پروپاگاندای وحشت آنها از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب جهان را درنوردیده، با بزک و دوزک پیشاانتخاباتی یک حزب سیاسی در معرض شکست، لوث شود. با این حال اینجا ایران است و کرباسچیهایش از چشمان خیره ملت به دهان بزرگشان شرم نمیکنند. «سایه جنگ خیالی» را در شوی تبلیغاتیشان بر سر ملت پهن میکنند تا خود را سپر سیاسی مردم با جایگاهی مهم و غیرقابل حذف شدن جلوه دهند و در مقابل قدرت دفاعی کشور را با شعار «مذاکره با داعش» به جای «مبارزه با داعش» تضعیف میکنند که تحلیل نخست را تثبیت کنند.
این قطعا یک رقابت سیاسی میان ملیگرایان نیست! نشانهاش هم اینکه پخش 10 ثانیه آگهی تبلیغاتی در شبکههای خارجی رسمی به نفع یک حزب، فرد یا حتی شرکت تبلیغاتی شهیر، هزاران دلار قیمت دارد اما آنتن شبکههای انگلیس، آمریکا و حتی ترکیه و اتحادیه اروپایی از چند ماه قبل به هزینه دشمن و بیگانه، به نفع «غربگرایان ایران» رزرو شده است.
عاقل را از نحوه موضعگیری برابر جاهل و پاسخدهی به او باید شناخت. اگر جاهل مردمفریب، مولفههای مردمسالاری را به بازی میگیرد تا قدرت سیاسی خود را با ترس از وقوع جنگی موهوم دوام بخشد و دیکتاتوری وحشت در سرزمین «حقوق شهروندی» بر پا دارد، عاقل برابر مبارزه با تخیلات او، کشورش را تضعیف نمیکند. اما گشتی در صفحات تاریخ مفید فایده است...
ریزمرگ در شرق
4 سال اخیر در عرصه سیاست خارجی پرفراز و نشیب بود. توافق با غرب بر سر برنامه هستهای کشورمان از منظر رسانهای بسیار مورد توجه قرار گرفت اما موارد بسیاری نیز ذیل این یکجانبهگرایی غربی از قلم افتاد. ظریف و همکارانش در قصوری عجیب و غریب ستاندن «حقابه هامون» از رودخانه هیرمند را انگار که مهم نباشد، در خیابانهای مه گرفته لوزان غربزدگان از یاد بردند! نتیجه اینکه سیستانوبلوچستان با بیکاری 74 هزار نفری دامداران و کشاورزان و صیادان از گذشته نیز فقیرتر شد. بحران «ریزگردها» علاوه بر غرب در شرق نیز جاودانه شد و کراتیت شنی متأثر از توفانهای شن، سرطان پوست، سل، بیماریهای عفونی و خونی و ولادت نوزادان ناقصالخلقه افزایش یافت.
تحریم پشت تحریم!
هامون، هریرود و هیرمند در ژستهای برجامی آقایان به فراموشی سپرده شد اما این بدان معنا نیست که مثلا «نقض برجام» با عنایت ویژه دستگاه دیپلماسی پیگیری شد! از روز نخست تصویب پیشنویس توافق هستهای در ژنو، دهها تحریم جدید علیه کشورمان وضع شد، افراد و سازمانهای ایرانی بسیاری از حق و حقوق بینالمللیشان منع شدند و در فضای جهانی تحقیر ایرانیان با برداشت میلیاردها دلار از اموال بلوکه مردم ادامه یافت. هر بار ظریف و همکارانش به ملت قول دادند حیف و میل بیتالمال توسط آمریکاییها را با «ادعای خسارت» و پیگیری بینالمللی متوقف کنند اما بعید میدانیم حتی یک دادخواست صحیح و منطبق با حقوق بینالملل نیز در دادگاههای آمریکا به ثبت رسانده باشند!
گردشگران پاکستانی
مرزهای شرقی کشور نیز در 4 سال اخیر دورههای مختلفی از ناامنی مقطعی را تجربه کرد اما بهرغم روابط نسبتا خوب با پاکستانیها، دستگاه دیپلماسی حتی نتوانست امنیت توریستها و زائران پاکستانی را که از مرز ایران خارج شده و راهی شهر و دیار خود میشدند تامین کند. نتیجه اینکه رفتوآمد شیعیان پاکستان به ایران، بسیار کاهش یافت تا خاطره اتوبوسهایی که در مسیر بازگشت از ایران، زائرانش زنده زنده جلوی چشم مردم در آتش میسوختند، التیام یابد.
خشم از تعلل
البته پدران تروریستهای شرق ایران، در دوره روحانی حسابی به دستگاه دیپلماسی برادران خود محبت ورزیدند.
شما نگاه نکنید که امروز آقای جهانگیری، معاون اول دولت، مردمی را که به سفارت سعودی در تهران و مشهد حمله کردند عدهای دمدمیمزاج و سیاستزده جلوه میدهد که خشمشان دست خودشان نیست! جنازههای عزیزان ملت هنوز در منا و مکه گم و گور بود که خبر رسید عدهای از عزیزان ملت را در گورهای کمعمق دسته جمعی، سعودیها چال کردهاند! پیش از آن هم جرثقیل شرکت محمد بن سلمان، آقازاده جنگطلب و شیعهکش سعودی 2 دسته از ایرانیان را در خاک حریم امن الهی به خاک و خون کشیده بود. پیشترش هم 2 نوجوان ایرانی در فرودگاه جده مورد تعرض ماموران دولت سعودی قرار گرفته بودند و رویه یادشده نه تنها از سوی عربستان پیگیری حقوقی جدی نشد بلکه توسط ارتش سایبری این کشور به دستمایه تمسخر ملت ایران تبدیل شده بود.
برادران ظریف!
حتی از جنازه دیپلماتهای ایرانی مفقود در حج خبری نبود و خشم ملت به اعلی رتبه رسیده بود که صدای «تنشزدایی» با «برادران سعودی» از گلوی دستگاه دیپلماسی ایران بلند شد و آتش دل غیرتمندان وطنپرست دوباره شعله کشید. ظریف در اجلاس امنیتی مونیخ عادل الجبیر، وزیر خارجه سعودی را «دوست» خود نامید و ترورکنندگان شخصیت ایرانیان در فضای مجازی و عرصه دیپلماسی را «برادران» خود خواند! اینگونه بود که تحقیر ایران توسط سعودی در دوره روحانی و ظریف رسم شد و خدا میداند اگر خطابههای آتشین رهبر انقلاب در یادآوری حدود امنیت ملی کشور و شأنیت پاسپورت زائران به خاک و خون کشیده شده بیتاللهالحرام در مواجهه با سعودی نبود، امروز به لطف تعلل ظریف و همکاران، مزار شهدای منا «خالی» بود و جنازهها نیز همچون دیه، خسارت و بیمه هرگز به ایران بازنمیگشت!
دیپلماسی ترکیه
در عرصه اقتصاد نیز دستگاه دیپلماسی روحانی بسیار ضعیف ظاهر شد، به نحوی که رهبر انقلاب در تذکری به دولت خواستار فعال شدن ظرفیت اقتصادی دستگاه دیپلماسی در عرصه صادرات و انتقال فناوری به کشور شدند. مخلص کلام اینکه دیپلماسی اقتصادی را به وضوح در منطقه به ترکیه باختیم، چرا که وزارت خارجه آنها تقریبا تمام بازارهای همسایه ایران را با انعقاد قراردادهای تعرفه ترجیحی و لابی اقتصادی گسترده از دست تولیدکنندگان وطنی خارج کرد و حتی بازار ایران را نیز با تفاهم با وزارت صنعت از آن خود کرد! نتیجه این شد که بیکاری در ایران روز به روز افزایش یافت و قاچاق رسمی ترکها به ایران گستردهتر از همیشه ادامه پیدا کرد!
ذبح اقتصاد
در حوزه اتباع ایرانی نیز دستگیری همه آنها که در طول 10 سال اخیر در پروسه دور زدن تحریمها فعال بودند با شدت و حدت در دوره پرفتوح روحانی ادامه یافت و در بعضی موارد نه تنها این رویه با اعتراض دستگاه دیپلماسی کشورمان مواجه نشد بلکه بنا بر برخی اخبار تایید نشده، به نام تقابل با سیاست خارجی دولت قبل تلویحا تشویق هم شد!
بیاعتمادی به دستگاه سیاست خارجی روحانی در دوره ادامه تحریمهای پسابرجامی به قدری زیاد بود که تیمهایی که در دوره دولت قبل بسادگی با دریافت هزینه، تحریمها را برای ایران بیاثر میکردند از ترس معامله شدن با وزارت خزانهداری آمریکا در بده بستانهای دوره «تنشزدایی» با غرب، از کار با ایران پرهیز کردند. نتیجه در بلوکه باقی ماندن میلیاردها دلار درآمد نفتی ایران در کشورهای خریدار و بروز و ظهور ذبح اقتصاد ایران به پای سیاست خارجی ظریف و همکاران نمایان شد.
نفت در برابر بنجل!
مطابق توافق با غرب در ذیل دیپلماسی برجامی، ارز و دلاری به ایران نباید وارد شود اما نفت با چند برابر ظرفیت صادر میشود. به پول نفت خودمان دسترسی نداریم و به لطف دیپلماسی پیشرو ظریف به سیاست «نفت در برابر کالا» تن دادیم. از محصولات بنجل چینی تا لوازم خانگی کرهجنوبی؛ از محصولات کشاورزی و دامداری گران فرانسه تا پوشاک ترکیه! دست ایران از درآمدها و اموال بلوکهاش کوتاه ماند اما دیپلماسی انرژی مدنظر آمریکا با امضای طلایی محمدجواد ظریف رسمیت یافت.
استرس ضعف ظریف
تنلرزه ملت ایران در همه دورههایی که ظریف و همکارانش در اجلاس «دوستان سوریه» بر سر میز مذاکره با تروریستهای آدمخوار نشستند، جدی بود آقای کرباسچی! تجربه تاریخی ایرانیان نشان از آن دارد که ظریف به پای میز گفتوگو نرسیده دست خود را از امتیازها خالی میکند و باقی ایام را با وعدهدهی از آینده به پیشفروش میپردازد. ما از ادامه این روند غیرصیانتی در حوزه منافع ملی نگرانیم. دوست داشتیم دستگاه دیپلماسی در زنده کردن حقوق صادرکنندگان پیشقدم باشد و مثل دیپلماتهای ترک کمککار تولیدگران ایرانی در خارج از مرزها باشد اما چنین نشد! از صمیم قلب علاقه داشتیم مدل برجام به رفع تحریمها و بازگشت ذخیرههای ارزی و دلاری به کشور منجر شود اما اقتصاد را قربانی سیاست خارجی کرد و اشتغال را در فرانسه و ایتالیا و آلمان و سوئد رونق بخشید.
ریزمرگ وقتی ناشی از بستن آب بر سیستانوبلوچستان باشد نامش بلای طبیعی زیستمحیطی نمیشود آقای وزیر خارجه! کاش برای رای انبوه سیستان، خراسان، خوزستان، هرمزگان، ایلام و کهگیلویه و بویراحمدیها به قدر لبخند مذاکرهکنندگان غربی ارزش قائل بودید آقای کرباسچی! کاش برای دوام خود با خون به ناحق ریخته شده مدافعان حرم شوخی سیاسی نمیکردید آقای جهانگیری! کاش...
منشورسیاسی جدید حماس؛ سازش یا مقاومت
سید رضا قزوینی غرابی در خراسان نوشت:
منشور سیاسی جدید جنبش حماس موسوم به سند اصول و سیاست های عمومی روز گذشته در قطر توسط خالد مشعل که آخرین روزهای ریاست خود بر دفتر سیاسی این جنبش را می گذراند رونمایی شد. هر چند ممکن است که تحولات و تنش های شدید جهانی و منطقه ای باعث شود توجهات بین المللی بر این سند معطوف نشود اما به خودی خود این سند در تحولات داخلی فلسطین می تواند مهم تلقی شود.سند سیاسی 42 ماده ای حماس که نسخه اصلاح شده منشور جنبش از سال 1988 تاکنون به شمار می رود حامل دو محور مورد توجه است. نخست ،پذیرش تأسیس دولت مستقل فلسطینی بر پایه مرزهای سال 1967 و دیگری جدایی تشکیلاتی و ساختاری از جنبش جهانی اخوان المسلمین است.درباره چرایی تدوین سند سیاسی جدید توسط حماس که نگارش و گفتگوهای آن چهار سال به طول انجامید آنچه که روشن است تلاش حماس برای ارائه تصویری جدید و میانه رو از خود به جامعه جهانی و غرب است. خالد مشعل در نشست خبری روز گذشته خود در حاشیه رونمایی از سند گفته بود که امیدوار است این سند باعث تغییر موضع کشورهای اروپایی در برابر حماس شود. حماس از زمان اخراج از سوریه و سرنگونی دولت اخوانی مرسی در مصر و تروریستی قلمداد شدن اخوان المسلمین توسط قاهره و برخی دیگر از کشورها، متحمل فشارهای بی شماری شده است. همسویی حماس با اخوان و حرکت این جنبش در ساختار تشکیلاتی اخوان باعث شده این فشارها بیش از پیش شود، علاوه بر اینکه به قدرت رسیدن دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا، نزدیکی قاهره – واشنگتن و فرش قرمز حاکمیت های عربی برای ترامپ، عملا شرایط سیاسی حماس را سخت کرده است.
بر همه اینها باید شرایط بغرنج داخلی در نوار غزه را نیز افزود. اوضاع انسانی در این منطقه طاقت فرسا شده است. بحران برق و انرژی و پرداخت نشدن حقوق کارمندان غزه توسط دولت خودگردان در رام ا... و بسته شدن تونل های زیرزمینی غزه به مصر که راه اصلی تأمین مایحتاج مردم این منطقه بود، در حال به وجود آوردن یک بحران انسانی برای اهالی این منطقه است که عواقب وخیم آن می تواند علاوه بر فلسطین، به ضرر جنبش حماس نیز باشد. علاوه بر اینکه به طور منطقی به هیچ وجه نمی توان نقش کشورهای قطر و ترکیه راکه حامیان عمده حماس هستند، در نگارش این منشور نادیده گرفت. به خصوص آنکه این دو کشور تلاش می کنند تا روابط دچار تنش شده خود را با واشنگتن بهبود ببخشند و با ایجاد فشار بر حماس برای تغییر در مواضع و رفتارهای خود، به دنبال نزدیکی به واشنگتن و جلب نظر آن در تأمین امنیت اسرائیل و لو به طور نسبی و موقت هستند. مجموعه این شرایط ، باعث شد تا حماس برای برون رفت از مشکلات خود، دست به تعدیل منشور خود و تدوین سند راهبردی جدیدی بزند تا بتواند نظر غربی ها را به خود به عنوان گروهی میانه رو که می توان با آن مذاکره کرد جلب کند.
اما آیا حماس درمنشور جدید رویکرد خود به مقاومت را کنار گذاشته و به سمت سازش حرکت کرده است؟ برای پاسخ به این پرسش می توان گفت مقایسه تطبیقی دو منشور جنبش حماس (1988و2017) نشان از تفاوت آشکار در اهداف این جنبش از آن زمان تاکنون دارد.این تفاوت ها را به طور روشن می توان در نگرش به موجودیت اسرائیل و نوع تعامل با آن، حذف فرهنگ ضدیت با یهودیان و جنگ با آنان، حذف هرگونه ارتباط با اخوان المسلمین، کم رنگ کردن ادبیات جهادی، داخلی کردن رسالت حماس در مبارزه با صهیونیسم و محدود کردن مبارزه میدانی با صهیونیست ها به فلسطینی ها و ... یافت.حماس در حالی در منشور اول خود از ضرورت نابودی اسرائیل می گوید که در سند جدید علی رغم عدم اعتراف به موجودیت رژیم اشغالگر قدس، از آینده دولت صهیونیستی چیزی نمی گوید. همچنانکه ادبیات یهودی ستیزانه منشور اول که دستمایه همیشگی اسرائیل برای تخریب اعتبار مقاومت فلسطین در غرب و نشان دهنده چهره ای تروریستی از آن بوده، این بار جای خود را به ضدیت با صهیونیسم داده و یهودی ستیزی را میراثی بر جای مانده از اروپایی ها معرفی می کند.حماس در سند جدید خود کوچک ترین اشاره ای به جنبش
منبع: مشرق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۱۵۷۳۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آمادگی کامل مقاومت برای مقابله با تجاوز اشغالگران به رفح
یک عضو جنبش حماس تاکید کرد که رزمندگان مقاومت برای مقابله با هرگونه تجاوز اشغالگران به رفح کاملا آماده هستند. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم،غازی حمد از رهبران جنبش حماس تصریح کرد: هیچ راهی در برابر اسرائیلی ها جز مذاکرات و دستیابی به توافق وجود ندارد، زیرا آنها از ورود به رفح هیچ ثمر و نتیجه ای نخواهند گرفت.
وی خاطر نشان کرد استفاده از اهرم فشار رفح برای تحت فشار قرار دادن حماس هیچ نتیجهای نخواهد داشت و ما هرگز موضع خود را تغییر نخواهیم داد.
حمد تاکید کرد اسرائیل حتی در صورت ورود به رفح هیچ نتیجه و دستاوردی نخواهد داشت، بلکه برای دومین بار در غزه غرق خواهد شد.
عضو جنبش حماس اظهار داشت مقاومت برای مقابله با اشغالگران در صورتی که بخواهند وارد رفح شوند، کاملا آماده است.
انتهای پیام/