گشت وگذار خبرنگار تسنیم درمیدان اعدام داعش/ زنان و کودکان از بریدن سرها مقابل چشمشان میگویند + فیلم و تصاویر
تاریخ انتشار: ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۱۵۹۵۶۹
نیروهای ارتش سوریه اخیرا توانستند شهرک استراتژیک دیرحافر در حومه حلب را پس از چهار سال اشغال داعش آزاد کنند. داعشی ها طی این مدت مرتکب جنایات هولناکی در این شهرک شدند، آنها شهروندان را در مقابل دیدگان خانوادههایشان دار میزدند و سر میبریدند.
لمی کیالی، خبرنگار خبرگزاری تسنیم، حلب :شهر «دیرحافر»در جاده حلب به الرقهقرار دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به همراه فرمانده عملیات در دیرحافر وارد تونلهایی شدیم که داعش در عمق شهر حفر کرده بود تا آن را برایقاچاق سلاح و تروریست مورد استفاده قرار دهد و خود را در برابرضربات ارتش سوریه حفظ کند.
«میدان اعدام» از اماکنی بود که بیشترین رعب و وحشت را در مردم شهر ایجاد کرده بود، آن طور که فرمانده میدانی دراینجا برایمان شرح داد ...
فرمانده عملیات ارتش در دیرحافر میگوید : در این منطقه،میدان اعدام و نیز دادگاه میدانی و دادگاه شرعی(داعش) وجود داشت و از اینجا احکام و فتاوا علیه غیرنظامیان یا نظامیان اسیر صادر میشد.
خبرنگار تسنیم سئوال میکند: اینجا ساختمانی را میبینیم که بر روی آن تابلویی با عنوان «مکتب الانتساب» نوشته شده، ماموریت این دفتر چه بوده است؟
فرمانده میدانی ارتش پاسخ میدهد: در این دفتر عملیات عضوگیری از غیرنظامیان انجام میشد و البته این عضوگیری اجباری بود، نکته قابل ملاحظه درباره این دفتر تکیه اساسیاش بر عضوگیری از کودکان زیر سن قانونی 18 سال بود، متاسفانه آنها به شکل گسترده از کودکان استفاده میکردند، پس از ثبت نام کودکان در این مکان، آنها را به اردوگاههای آموزشی ویژه آنها منتقل میکردند و به آنها نحوه استفاده از سلاح و کشتار و عملیات تروریستی را آموزش میدادند.
خبرنگار تسنیم از فرمانده میدانی ارتش سوریه درخواست میکند از خاطرات و روایتهایی که مردم این شهر هنگام ورود ارتش سوریه تعریف کرده بودند، سخن بگوید که وی اظهار داشت : بیشترین حرف مردم، فشاری بود که داعشیها در این منطقه بر مردم اعمال میکردند از قبیل تحمیل مالیات و دفع جزیه و اموری که مانع زندگی عادی آنها به عنوان شهروندان سوری میشد چه در اقدامات تجاری یا ارکان زندگی عادی برای هر فرد .
از این فرمانده میدانی سئوال شد که آیا توانستید روستاهای بیشتری را پس از دیرحافر آزاد کنید؟ که وی پاسخ داد : ما تعداد زیادی روستا آزاد کردهایم،حدود 130 روستا و شهرک آزاد شده است، نکته خوبی که باید اشاره کنم همکاری و همراهی گسترده اهالی این مناطق برای نجات و رهایی از این وبا و ویروسی(تروریسم) است که در این منطقه به فساد و تباهی دست میزند.
به مراکزی رفتیم که اهالی از ترس اقدامات وحشیانه تروریستها به آن پناه بردهاند وپس از آنکه ارتش سوریه آنها را آزاد کرد، نیازهای اساسیشان را که در طول چهار سال از آن محروم بودند، تامین کرد.
خبرنگار تسنیم در حلب با مادری که از توحش داعش گریخته بود، دیدار کرد.
خبرنگار : از کدام منطقه به اینجا آمدهاید؟
مادر سوری : از روستای «البابیری»
- این روستا دقیقا کجا واقع شده است؟
مادر سوری : در نزدیکی بحیره الاسد(دریاچه الاسد)
- کدام گروه بر این منطقه سیطره داشت؟
مادر سوری : داعش
- از چه زمانی در این مکان هستید؟
مادر : هفت روز
- وضع روستا چگونه بود؟
مادر : وضع از هر نظر سخت و دشوار بود.
- بیشتر برایم از رنجها و سختیهایت بگو
مادر: ما از نعمت آزادی بهرهمند نبودیم به ویژه زنان، کودکان و دختران، حتی مردان هم همینطور بودند، رفتار داعش با ما خیلی سخت و خشن بود، حتی نمیتوانستیم وسایل مورد نیاز منزلمان یا کودکانمان را فراهم کنیم، داعشیها در تمام اوقات ما را وادار به پوشیدن جلباب از سر تا پا میکردند.
- حالا اوضاع را چگونه میبینید؟
مادر : خدا را شکر، الان وضعیت بهتر است.
- چگونه توانستید به اینجا برسید؟
مادر : با همت و اراده ارتش سوریه به اینجا رسیدیم.
- چگونه با ارتش سوریه مواجهشدید؟
مادر : ما ارتش را در جاده «جب القهوه»دیدیم. به محض اینکه شنیدیم ارتش وارد این منطقه شده است، آمدیم.ارتش راه خود را برای آزادسازی روستاهای دیگر تکمیل کرد و اهالی را آورد، خدا را شکر همه به خیر و سلامت رسیدند، با همت و اراده ارتش ان شاءالله به کشورمان بازمیگردیم.
خبرنگار تسنیم در ادامه با یکی از کودکان نجاتیافته هم به گفتوگو مینشیند:
- اهل کدام روستایی؟
کودک :روستای البابیری
- شرایط زندگی برای تو به عنوان یک کودک چگونه گذشت؟
کودک : نمیدانم زندگی آنجا چگونه بود.
- آیا زندگی زیبا بود؟
کودک :نه، زیبا نبود.
- آیا آنجا خوشحال بودی؟
کودک :نه
- داعشیها آنچه دست به چه اقداماتی میزدند؟
کودک :آنها مردم را سر میبریدند و میکشتند.
- آیا به مدرسه میرفتی؟
کودک : نه، مدرسهای در کار نبود، آنها(داعش) مدرسه ایبرایما آماده نکردند.
خبرنگار تسنیم همچنین با یک زن دیگر که از جهنم داعشیها فرار کرده گفتگو کرد.
- از کجا آمدهای؟
زن سوری : از روستای البابیری، ایستگاه پمپاژ آب
- اوضاعتان چگونه بود؟
زن سوری : ما محاصره بودیم و ارتش سوریه ما را از چنگال مرگ خارج کرد.
- از چه زمانی اینجایید؟
زن سوری : تقریبا از 10 روز پیش
- برایمان بیشتر از این روستا بگو و اینکه چه کسانی بر آن مسلط بودند؟
زن سوری : داعش بر آن سیطره داشت
- داعشیها چه کارهایی انجام میدادند؟
زن سوری : به قلع و قمع مردان میپرداختند، ما زنان جرات نداشتیم از منازل خارج شویم یا به خارج از روستا برویم، آنها سرها را جدا میکردند.
- داعشیها چند سال اینجا بودند؟
زن سوری : چهار سال
- طی این چهار سال، سختترین خاطرات و دشواری که بر شما گذشت، چه بود؟
زن سوری :سختترین خاطره، سربریدنها بود.
- آیا داعشیها در مقابل چشمان شما، سرها را جدا میکردند؟
زن سوری : بله،افراد را دار میزدند و در مقابل ما آویزان میکردند، با اتهاماتی مثلقاچاق افراد به خارج از روستا یا مزدوری برای نظام یا کسانی که فرزندشان در ارتش سوریه بود، داعشیها مردم را جمع میکردند و سرها را در مقابل چشمان همه قطع میکردند.
- آیا در این چهار سال، مسئلهای شادیبخش هم داشتید؟
زن سوری : خداوند شاهد است که حتی یک روز شادی هم نداشتیم، اما وقت به اینجا رسیدیم، امنیت و آرامش و شادی خانوادههایمان را دیدیم. در آن زمان(که داعش مسلط بود) نمیتوانستیم به همسایگان کلمه «مرحباً»(خوشآمدید) بگوییم، اگر میگفتیم، دادگاه شرعی داعش علیه ما حکم صادر میکرد.
- چند نفر از مردم از چنگ داعشیها فرار کردند؟
زن سوری : هزاران نفر.ما در آن طرف دریاچه الاسد محاصره شده بودیم، و اگر ارتش نمیآمد، میمردیم، اما ارتش با تانکهایش پیشروی کرد و ما را نجات داد.
- رفتار ارتش سوریه با شما چگونه بود؟
زن سوری : بهتر از این نوع رفتار وجود نداشت، من میگویم «ارتش عربی سوریه و بس»
انتهای پیام/
R36355/P36461/S8,90,94/CT16منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۱۵۹۵۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
لبه تیغ
سروش قاسمی: پس از سخنان اصغر جهانگیر(سخنگوی قوه قضاییه) در باب شکسته شدن حکم اعدام بابک زنجانی به 20 سال حبس که تا امروز بیش از 10 سال آن را گذرانده است، واکنش ها و بازتاب های متفاوتی را شاهد بودیم. در ابتدا باید به این نگاه و تغییر رویه قوه قضاییه تبریک گفت و به به مسیر و عملکرد خشنود بود، زیرا که جامعه ما به جایی رسیده است که باید بداند راهکار اعدام نیست و نبوده است. اگر با اعدام چیزی می خواست حل شود، مطمئنا بعد از اعدام وحید مظلومین معروف به سلطان سکه، قیمت سکه افت می کرد یا حداقل ثابت می ماند، ولی الان می بینیم افت که نکرده است هیچ، بلکه ده برابر هم شده است!
اما پس از آن کلیپی از سخنان حسن روحانی بازنشر می شود و در آن لبّ لباب مطلب این است که این پول کجاست؟ امروز نیز بیشترین دغدغه مردم در ایران اقتصاد است و همیشه با چنین اتفاق هایی مردم ریزبین تر می شودند که این پول کجاست؟ و متأسفانه هنوز پاسخی درخور در این باب داده نشده است و از ارجاع پول صحبت می شود، ولی اقناع مردم صورت نگرفته است. در اینجاست که باید از رویه جدید قوه قضاییه خوشحال بود، اما در عین حال، در خصوص اقناع مردم باید نگران بود. چرا که پرونده بابک زنجانی چند بعد دارد: بعد روانشناختی، بعد تصمیم گیری، بعد قانونی، بعد بین المللی، بعد تحریم
1- بعد روانشناختی: در بعد روانشناختی تبعاتی که این پرونده بر روح تک تک ایرانیان گذاشته است، غیر قابل جبران یا شاید سالیان سال طول بکشد که جبران شود، گاهی در شبکه های مجازی می بینید که برای ارزیابی رقم آن از عدد استفاده نمی شود و آن را به صورت قیاسی می بینند. یعنی: یک میلیارد کیلو برنج ایرانی یا یارانه 400 میلیون نفر در یک ماه یا 6 ورزشگاه مدرن و 200 میلیون کیلو گوشت گوسفندی.
برای مردمی که این روزها زیر شدیدترین فشارهای اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند، چنین رقم هایی از بعد رواشناختی بسیار تکان دهنده و سخت است. اینکه این اعتماد روانی چگونه بازگردد، جای بسی سوال است.
2-بعد تصمیم گیری: در بعد تصمیم گیری که در ویدئو بازنشر شده از حسن روحانی هم مشاهده می کنیم، در دوران دولت بهار چه کسی اجازه چنین کاری را به بابک زنجانی داده است و چگونه بابک زنجانی سر بر می آورد و چرا کسی دیگر متصدی چنین امری نمی شود؟
این سوال نیز بسیار جای تامل دارد و حتی نه در پرونده بابک زنجانی که در اکثر پرونده های فساد چنین سوالاتی مطرح می گردد و پاسخ به آن راهی ندارد جز ریشه یابی این پرونده و به قول رییس جمهور پیشین: باید ریشه را پیدا کرد وگرنه فساد از بین نمیرود.
3-بعد قانونی: ضمن دفاع تمام قد از رویه جدید قوه قضاییه که همراه با نگاه حقوق بشری است، اما سوالات بسیاری پیش روی مردم هست. از جمله مقایسه ی نحوه برخورد با دیگر موارد و جرایم و حتی نحوه برخورد با دیگر موارد فساد است. از دل جامعه اینگونه شنیده می شود که چرا و چگونه وحید مظلومین (سلطان سکه)در مدت کوتاهی برایش پرونده تشکیل می شود و اعدام می گردد، اما در مورد پرونده بابک زنجانی سال ها چنین پرونده ای جریان می یابد و در آخر حکم شکسته و به 20سال حبس که نیمی از آن نیز کشیده است، اکتفا می شود؟!
در این بعد باید مردم را قانع کرد. در اینجا کار به انسان هایی که جنایت را خودی و غیر خودی می بینند نداریم، زیرا عده ای جنایت مرگ جورج فلوید را شاید جنایت ندادند، چون اصلا در دید این افراد جنایت نیز سیاست زده است، اما بحث در اینجا نگاه حقوق بشر است و روند بسیار خوبی که شکل گرفته است؛ ولی باید همراه با اقناع مردم باشد و نگاهی که مردم بدانند آن رویه اعدام تمام شده است و حالا به این نتیجه رسیده ایم که اعدام راه حل نیست و باید نوع دیگر فساد را ریشه یابی کنیم و بنیان گذشته فرو ریخته شده و طرحی نو در انداخته ایم.
4-بعد بین المللی: در این سالیان فسادهایی که در ایران شکل گرفته است، اگر نگوییم بی سابقه، مطمئنا کم سابقه در جهان کنونی است/ این نیز می تواند به حیثیت جنبه بین المللی ایران عزیز نیز خدشه جبران ناپذیری وارد کند و در سطح جهان همانگونه که کشورهای امریکای جنوبی و افغانستان را با قاچاق مواد مخدر می شناسند، ایران را نیز با فساد بشناسند و این نتیجه ای ندارد جز فرار سرمایه؛ زیرا سرمایه گذار به این فکر می کند که یا باید وارد چرخه فساد شود یا سرمایه اش هر لحظه امکان از بین رفتن دارد و این باعث می شود که روند اداری و شفاف سرمایه گذاری و اقتصاد به روند پشت پرده ها و رانتی تبدیل شود که به مرور اقتصاد کشور را ویران کند و در بعد دیگرش سرمایه گذار با خود چنین می گوید که باید با دلال مصاحبت کند تا به سود برسد و تمام این موارد باعث می شود که اقتصاد درجا بزند.
5-بعد تحریم: مهمترین بعد می توان به بعد تحریم های کمر شکن اشاره کرد که در دولت های نهم و دهم بر سر مردم ایران ویران شد و هنوز تبعات آن نیز در سیاست و اقتصاد کشور مشاهده می شود، تبعاتی که به خاطر بی خردی بر مردم ایران وارد شد و تحریم های نفتی و بانکی ای شکل گرفت که باعث حضور و مشاهده فسادهای بزرگی چون بابک زنجانی بودیم، زیرا کشور به حالت نرمال نمی توانست نفت بفروشد و باید تحریم ها را دور می زد و در حالت تحریم و دور زدن تحریم چنین فسادهایی حتما امکان پذیر است، زیرا شما نفت را به فردی می دهید و او باید با هر روشی که می تواند نفت را بفروشد و حالا پول نفت را چگونه به دولت تحویل دهد یا حتی اصلا تحویل ندهد و هزار اما و اگر دیگر، پیش رو است. زیرا حتی اگر اعدام هم شود وقتی پول نفت به دولت تحویل داده نشود و در چرخه اقتصادی و بهبود زندگی مردم نباشد و برای اقتصاد و جیب مردم هیچ سودی نداشته باشد چه فایده دارد؟
ولی بعد از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید شاهد بودیم که میزان فساد به خاطر برداشته شدن تحریم چقدر کمتر شده بود و این چیزی نیست جز یک کلام که: تحریم باعث فساد می شود.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که برداشته شدن تحریم و همانگونه که آقای صدر عضو مجمع تشخیص مصلحت می گویند باید اف ای تی اف را عملی کرد، زیرا باعث شفافیت مالی می گردد و سعی کرد رویه برجام را ادامه داد و تعامل را با جهان از سر گرفت، زیرا شکوفایی اقتصادی و از بین رفتن فساد دو بخش دارد که یک بخش رویه قضایی است که نشانه های تغییر را مشاهده می کنیم و باید از این رویه خشنود بود و یک بخش دیگر نیز اقتصاد باز و شفاف است؛ که راهی جز تعامل با دنیا و رویه برجام نداریم. زیرا نیاز به سرمایه گذاری چه در داخل و خارج داریم. و این راهی نیست جز حرکت به لبه تیغ؛ که البته با تکیه بر خرد می توان به سمت آینده ای روشن گام برداشت.