سختترین تصمیمهای۷ رئیس جمهور ایران
تاریخ انتشار: ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۱۶۴۱۱۹
تین نیوز |
انقلاب اسلامی ایران تاکنون ۷۷رئیسجمهور بهخود دیده است که هر کدام از این روسای جمهور در دوران خودشان تصمیمات سخت و سرنوشتسازی برای اداره کشور گرفتهاند.
به گزارش همشهری آنلاین، گاهی تصمیمات این روسای جمهور، کشور را به سمت پرتگاه کشانده است؛ تصمیماتی که بنیصدر اوایل جنگ گرفت و یا تصمیمات اقتصادیای که محمود احمدینژاد اتخاذ کرد؛ این تصمیمات در همان مقاطع، یا بحران برای کشور بهوجود آورده یا بحران موجود را مضاعف کرده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از بحران نخستوزیری تا بحران جنگ
ابوالحسن بنیصدر نخستین رئیسجمهور ایران بود که دوران وی آبستن اتفاقات و بحرانهای بزرگی مثل آغاز جنگ ایران و عراق، ماجرای گروگانهای آمریکایی و انقلاب فرهنگی بود. بنیصدر عملا در هیچ کدام از این بحرانها نهتنها نتوانست تصمیم درست بگیرد بلکه اتحاد وی با نیروهای ضدانقلاب و تلاشش برای برهم زدن روابط نیروهای مردمی، سپاه و ارتش در ابتدای جنگ، نهایتا کار را به عدمکفایت وی کشاند.
یکی از نخستین بحرانهایی که بنیصدر ایجاد کرد، ماجرای نخستوزیری بود. سایت مشرقنیوز در اینباره مینویسد: پس از انتخاب هاشمیرفسنجانی به ریاست مجلس شورای اسلامی در 29تیر1359و سوگند ابوالحسن بنیصدر در 31تیر13599 در مجلس، مسئله معرفی و انتخاب نخستوزیر در میان طیفهای مختلف سیاسی آغاز شد. در این زمان، تنها نهادی که در اختیار نیروهای پیرو خط امام قرار نداشت ریاستجمهوری بود. بنیصدر نیز به این مسئله واقف بود و سعی میکرد موقعیت تضعیف شده جناح خود را با انتخاب یک نخستوزیر که به نیروهای خط امام بهویژه حزب جمهوری اسلامی وابسته نباشد، بهبود بخشد.
حزب جمهوری اسلامی نیز با تمام توان درصدد بود که نخستوزیر پیشنهادی و مورد نظرش مقام نخستوزیری را در اختیار بگیرد. لذا با این زمینهها و پیشفرضها به سرعت مسئله انتخاب نخستوزیر به یک معضل بزرگ و مهم سیاسی تبدیل شد و بیشتر از آنچه انتظار میرفت، بهطول انجامید و تا آخر شهریور 1359همه مسائل را تحتالشعاع خود قرار داد. پس از کشوقوس فراوان نهایتا شهید رجایی با نظر مجلس به نخستوزیری میرسد؛ طی 10ماهی که شهید رجایی نخستوزیر دولت بنیصدر بود اختلافهای زیادی بین این 2نفر پیش آمد و باعث هر چه بحرانیتر شدن وضع کشور شد.
یکی از مهمترین اختلافات بنیصدر و شهید رجایی مسئله انتخاب وزرا بود. بعد از انتخاب وزیران از سوی رجایی، بنیصدر درنامه بلندی رجایی و همفکرانش را متهم به جوسازی برای گرفتن کشور از دست رئیسجمهور کرد. وی در این نامه توهینهای زیادی به رجایی کرد و او را فردی غیرمکتبی و بیتوجه به قانون اساسی خواند.
بنیصدر در ماجرای گروگانگیری هم تصمیمات عجیبی گرفت. در قضیه شکست تجاوز نظامی آمریکا به طبس اقدامی که بنیصدر انجام داد، همچنان از نقاط مبهم این داستان است. بلافاصله پس از نافرجام ماندن اقدام نظامی آمریکا در طبس و تلاش سپاه پاسداران برای در اختیار گرفتن هلیکوپترهای بهجا مانده، بهدستور بنیصدر بقایای کاروان نظامی آمریکا بمباران و منهدم شد و جمهوری اسلامی ایران از اطلاعات ذیقیمتی که میتوانست نصیبش شود، محروم ماند. مواضع او در آغاز جنگ باعث از دست رفتن بخشهای زیادی از خاک ایران شد. تصمیمات و بعضا انفعال بنیصدر باعث سقوط خرمشهر، محاصره آبادان، سقوط پادگانها و مقرهای نظامی شد. او متهم به همکاری با نیروهای عراق، انتقال نقشههای جنگی و مکانهای حساس نظامی و غیرنظامی، دادن اطلاعات محرمانه نیروهای ایرانی به نیروهای بعث عراق و سقوط بخشهای مهم و مناطق حساس از خاک ایران توسط عراقیها بود. تلاش در جهت تضعیف سپاه و ایجاد اختلاف بین سپاه و ارتش و جلوگیری قاطع از حضور نیروهای مردمی در جبههها نهایتا باعث شد حضرت امام(ره) ایشان را از فرماندهی کل قوا عزل کنند و چند روز بعد نیز مجلس رای به عدم کفایت او داد.
تصمیمی برای انقلاب
دوره دوم ریاستجمهوری 28روز بیشتر طول نکشید. شهید رجایی از ۱۱ مرداد ۱۳۶۰ تا ۸ شهریور همان سال رئیسجمهور بود و در ماجرای انفجار دفتر نخستوزیری به شهادت رسید. پس از شهادت محمدعلی رجایی شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی و نیز جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به اتفاق آرا و با وجود مخالفت حضرت آیتالله خامنهای، ایشان را بهعنوان نامزد ریاستجمهوری انتخاب کردند. مرکز اسناد انقلاب اسلامی در گزارشی درباره دوره هشتساله ریاستجمهوری آیتالله خامنهای درباره تصمیمهای مهمی که رئیسجمهور وقت در اینباره باید میگرفت، مینویسد: دوره هشتساله ریاستجمهوری حضرت آیتالله خامنهای، دوره مدیریت جنگ و محاصره اقتصادی، در کنار پروسه مهم ساختارسازی و هماهنگی نهادها برای انتظام جمهوری اسلامی بود. امر ساختارسازی و هماهنگی نهادها در کنار ابرمشکل جنگ و مقابله با ضدانقلاب، منافقین و لیبرالها در حالی در دستور کار ایشان قرار داشت که در بعد خارجی نیز لزوم معرفی انقلاب و مواضع نظام، بهدلیل تحرکات جبهه استکبار و صهیونیسم بسیار حیاتی بود.
مسئله فرهنگ و مقابله با فرهنگ غیراسلامی ازجمله مسائل و دغدغههای حضرت آیتالله خامنهای بوده است. در ۸شهریور۱۳۶۲ آیتالله خامنهای نخستین ترمیم عمده در ستاد انقلاب فرهنگی را براساس حکم امام خمینی عهدهدار شد. امام این حکم را در پاسخ به استعلام ایشان به مناسبت بازگشایی دانشگاهها صادر کرد. آیتالله خامنهای، دومین ترمیم در ستاد انقلاب فرهنگی را براساس پیام امام خمینی در ۱۹ آذر ۱۳۶۳ اجرا کرد. در این ترمیم، ستاد انقلاب فرهنگی به شورای عالی انقلاب فرهنگی تغییر نام داد و رئیسجمهور، رئیس این شورا شد. آیتالله خامنهای این سمت را تا پایان دومین دوره ریاستجمهوری خود در تیر۱۳۶۸ عهدهدار بود و در این سالها در تدوین سیاستهای مهم فرهنگی کشور نقش مؤثری ایفا کرد.
اما سختترین تصمیمی که آیتالله خامنهای در دوران ریاستجمهوریشان گرفتند مربوط به اواخر آن دوران میشد. در ۱۴خرداد۱۳۶۸، درحالیکه مردم و مسئولان آماده تشییع و تدفین پیکر پاک امام خمینی(ره) بودند در جلسهای با حضور مسئولان کشوری و لشکری، آیتالله خامنهای، رئیسجمهور وقت، وصیتنامه سیاسی- الهی امام خمینی(ره) را قرائت کرد. مجلس خبرگان رهبری عصر همان روز تشکیل جلسه داد تا رهبر یا شورای رهبری جدید برای نظام جمهوری اسلامی را انتخاب کند. بحث شورایی شدن رهبری مطرح بود که آیتاللهالعظمی خامنهای هم موافق این موضوع بود. مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی درباره جلسه آن روز مجلس خبرگان در خاطراتش نوشته است: نظر آیتالله خامنهای روی شورا بود و سخنرانی خوبی هم کردند و توضیح دادند که شورا لازم است. موضوع شورایی شدن رهبری به نتیجه نمیرسد و بحث رهبری فردی مطرح میشود. نام آیتالله خامنهای بهعنوان نامزد رهبری آینده ایران مطرح میشود؛ آیتالله خامنهای که خود مخالف رهبری فردی و موافق رهبری شورایی بود، پس از آنکه بهعنوان گزینه رهبری مطرح شد، بهعنوان تنها مخالف رهبریش سخن گفت؛ نکتهای که با مخالفت اعضای خبرگان مواجه شد.
آیتالله حائریشیرازی، عضو سابق مجلس خبرگان روایت مخالفت آیتالله خامنهای با مطرح شدنش بهعنوان گزینه رهبری را اینگونه روایت کرده است: «تا گفتند رهبری فردی، یکی از این خبرگان اسم رئیسجمهور را آورد و گفت ایشان، چون اینهایی هم که شورایی میگفتند اسم ایشان را هم در قضیه میآوردند. یکدفعه ایشان بدون وقت گرفتن و بیقانون آمدند پشت تریبون، رنگ ایشان سرخ شده بود، گفتند میدانید میخواهید چه بر سر من بیاورید؟ التهاب شدید داشتند، یکدفعه شورای نگهبانیها گفتند آقاجان چرا جلوی اجرای قانون را میگیرید؟ ایشان چیزی نگفتند. رفتند سر جایش نشستند.» آیتالله امامیکاشانی هم که در آن زمان در مجلس خبرگان بود تعریف میکند: شخص مقام معظم رهبری میگفتند نه و روی این صحبت خود اصرار داشتند و از آن طرف روی انتخاب مرحوم آذریقمی اصرار داشتند. حتی بین آقا و آقای آذری صحبتهایی هم رد و بدل شد اما در نهایت مجلس به مقام معظم رهبری رأی داد. با رأی مجلس خبرگان رهبری به رهبری آیتاللهالعظمی خامنهای؛ انتخابات ریاستجمهوری پنجم چندماهی زودتر برگزار شد و آیتالله هاشمیرفسنجانی در انتخابات ریاستجمهوری پنجم پیروز شد.
تصمیم سیاست تعدیل اقتصادی
هنگامی که هاشمیرفسنجانی پس از جنگ و گذشت یک دهه از پیروزی انقلاب به ریاست قوه مجریه انتخاب شد، کشور در وضعیت شکنندهای بهسر میبرد. جنگ، تازه به پایان رسیده و زخمهای عمیقی بر پیکر کشور به جای گذاشته بود. قیمت نفت هم بهعنوان تنها ممر درآمد کشور در پایینترین سطح جهانی خود قرار داشت. مجموعه این عوامل باعث شد که دولت در نخستین گامهای خود در بازسازی کشور تنها یک راه را در پیش روی خود ببیند؛ تصمیم بر اجرای سیاست تعدیل اقتصادی. دولت میبایست در سریعترین زمان ممکن با کاهش هزینههای خود بر درآمدهایش میافزود، اما از همان روز نخست، طرح با مخالفتهای بسیاری از سوی جناحهای مختلف روبهرو شد؛ آنچنان که بهزودی دولت مجبور به عقبنشینی شد و تصمیم بر عدماجرای کامل آن گرفت.
در دولت اول هاشمیرفسنجانی و پس از پایان جنگ تحمیلی، برنامه تعدیل اقتصادی برای دستیابی به اهداف مهم اقتصاد کلان، مانند کاهش نرخ تورم و افزایش نرخ رشد تولید واقعی به اجرا گذاشته شد که براساس آن با سیاستهایی چون کاهش یارانهها، کاهش ارزش پول ملی، افزایش مالیاتها، عدمکنترل قیمتها، خصوصیسازی و کاهش تعداد کارمندان بخش دولتی توأم بود. تصمیم آیتالله هاشمیرفسنجانی در این زمینه را یکی از سختترین تصمیمات وی ارزیابی کردهاند. محمدحسین صفارهرندی درباره این سیاستهای اقتصادی دوران هاشمی میگوید: بر اثر پیاده شدن این طرح، طی مدت 2-3روز نرخ دلار از حدود 300تومان به بیش از 1000تومان رسید و با شتاب بالا رفت، قیمتهای برخی ارزاق هم به 10برابر رسید، رهبر معظم انقلاب به رئیسجمهور وقت فرمودند هرچه سریعتر جلوی این وضع را بگیرند، چراکه ادامه آن کشور را دچار آسیب زیادی میکند.
هاشمی اما در ابتدا کمی مقاومت کرد و گفت اجازه بدهید زمان بگذرد، به تعادل میرسیم که رهبری فرمودند من دارم میبینم چه بلایی بر سر اقشار ضعیف جامعه میآید. رهبر معظم انقلاب به آقای هاشمی اعلام کردند این شیوه کار را قبول ندارم و اگر شما جلوی این ماجرای تعدیل اقتصادی را نگیرید، من با مردم مسئله را در میان میگذارم و میگویم که این مسیر غلطی است.
اولین حزب منتسب به دولت
تصمیم به تأسیس حزب کارگزاران سازندگی درحالیکه تنها یک سال از عمر دولت دوم هاشمی باقی مانده بود هم یکی از تصمیمهای بحثبرانگیز دولت بود. کارگزاران نخستین حزب سیاسی در ایران بود که درون دولت شکل گرفت. در آن زمان 16نفر از وزیران، معاونان و نزدیکان هاشمیرفسنجانی، رئیسجمهور وقت ایران در بیانیهای اعلام کردند در انتخابات مجلس پنجم حضوری فعال خواهند داشت. این اقدام با واکنش منفی شدید نمایندگان وقت مجلس و همچنین جناح منتقد دولت همراه شد؛ بهطوریکه حتی طرح بررسی کفایت رئیسجمهور در مجلس را مطرح کردند. حدود 6 ماه پس از اعلام موجودیت این جریان، رهبر معظم انقلاب در دیدار با رئیسجمهور و هیأت وزیران نسبت به حضور وزرا در گروههای سیاسی صراحتا موضعگیری کرده و فرمودند: بهنظر من، آقایانِ وزرا و مسئولان بالای کشور بهخصوص، اگر بخواهند از این دغدغههای گوناگون، خودشان را خلاص کنند و این خدمت بزرگ و خالص و خوبی را که ارائه میدهند، بیهیچ دغدغه و اشکال، در نامه عمل خودشان ثبت کنند، راهش این است که در فعالیتها و تلاشهای اقتصادی شخصی و گروهی، مطلقا وارد نشوند... آنچه ما به شما میگوییم، در واقع برای همه مدیران و مسئولان بخشهای گوناگون در سطوح مختلف، حجیت دارد و باید رعایت کنند. پس از این اظهارات بود که وزرای امضاکننده آن نامه از عضویت در شورای مرکزی حزب کنار رفتند. این نخستین تغییر جدی در جریانی بود که بعدها حزب کارگزاران سازندگی نام گرفت.
تصمیم سخت تعلیق
تصمیم رئیسجمهور دولت اصلاحات برای اجرای قانون بر زمین مانده شوراها و برگزاری نخستین دوره شوراهای شهر و روستا یکی از تصمیمات اثرگذار و سخت او بود. اما یکی از مهمترین اتفاقاتی که در دولت دوم اصلاحات رخ داد تعلیق غنیسازی بود. وی در دولت هشتم با پذیرش چند توافقنامه مجبور شد بهتدریج برنامه هسته ایران را تعلیق کند.
اولین بیانیه، بیانیه سعدآباد بود که بعد از مذاکره هستهای با 3کشور اروپایی ۲۹ مهر ۱۳۸۲ صادر شد. در نشست مشترک وزرای خارجه 3کشور اروپایی فرانسه، انگلیس و آلمان و هیأت ایرانی که در تهران و سعدآباد برگزار شد، بیانیهای قرائت شد که به موجب آن، ایران برای بازدید بازرسان آژانس انرژی اتمی از تأسیسات اتمی خود اعلام همکاری کرد و گازدهی در سانتریفیوژهای نطنز را در راستای راستیآزمایی و اثبات صلحآمیز بودن فعالیت هستهای ایران، بهصورت داوطلبانه و برای مدت محدود تعلیق کرد. انگلیس و فرانسه نیز متعهد شدند تا از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل جلوگیری کنند. در این مذاکرات ریاست هیأت ایرانی را حسن روحانی و کمال خرازی برعهده داشتند. توافقنامه بروکسل، توافق دیگری بود که روند تعلیق برنامه هستهای ایران را یک گام دیگر به جلو میبرد. توافقنامه پاریس هم سومین توافقنامهای بود که غنیسازی ایران را رسما به تعلیق درآورد.
فک پلمب و غنیسازی مجدد در دولت اصلاحات انجام شد که رئیس دولت با وجود توافق داوطلبانهاش با اروپا باید درخصوص آن تصمیم میگرفت. تصمیم به فک پلمب از تأسیسات هستهای ایران پس از توافقنامه پاریس در آخرینماه دولت هشتم صورت گرفت. سیدمحمد خاتمی در آن زمان پس از بدعهدی اروپاییان اعلام کرد: توقف فعالیتهای هستهای اصفهان برای ما خسارات مالی و معنوی فراوانی بهدنبال داشته است و باعث شده دانشمندان هستهای ما فعالیت خود را متوقف کنند.
لوایح دوقلوی رئیس دولت اصلاحات
یکی از جنجالیترین تصمیمات رئیس دولت اصلاحات را ارائه لوایح دوگانه به مجلس دانستهاند. اواسط شهریورماه1381 بود که نشست خبری سیدمحمد خاتمی، رئیسجمهور وقت به مناسبت هفته دولت در محل نهاد ریاستجمهوری در حال برگزاری بود. رئیس دولت در سخنان ابتداییاش از ارائه 2لایحه به مجلس خبر میدهد؛ یکی از لوایح، درخصوص افزایش اختیارات رئیسجمهور و لایحه دیگر هم در مورد اصلاح قانون انتخابات بود. این لایحه توسط شورای نگهبان رد میشود و نمایندگان مجلس ششم تصمیم بر استعفای جمعی و تحصن میگیرند.سید محمد خاتمی نیز در آن موقع تهدید به استعفا میکند. خاتمی نهایتا اما این لوایح را از مجلس پس میگیرد. پس از مشخص شدن نظر شورای نگهبان درباره لوایح دوقلو و خلاف قانون اساسی دانستن آن، حدود 130نفر از نمایندگان مجلس که اکثر آنها عضو فراکسیون مشارکت بودند، در نامهای به رهبر انقلاب که در ادبیات سیاسی کشور به «نامه جام زهر» معروف شد، خواستار اعمال نظر ایشان در موضوع لوایح شدند.
تصمیمات جنجالی احمدینژاد
محمود احمدینژاد با روی کار آمدنش تصمیمات جنجالی بیشماری گرفت؛ تصمیماتی که در نهایت در سال 96منجر به عدماحراز صلاحیتش برای انتخابات ریاستجمهوری شد. یکی از این تصمیمات، اقدام به خانهنشینی بهخاطر ماجرای برکناری وزیر اطلاعات دولتش بود. تصمیم به انحلال سازمان مدیریت و برنامهریزی، تصمیم به انحلال شوراهای عالی یا مقابله با تصمیمات مجلس هم از جنجالیترین کارهای احمدینژاد بود. اما مهمترین اقدامی که در دولت احمدینژاد انجام شد هدفمند کردن یارانهها بود؛ اقدامی که اجرای نادرستش آثار تورمی شدید در کشور را بهدنبال داشت. قانون هدفمندکردن یارانهها در زمستان۱۳۸۷ بهصورت لایحه از سوی دولت نهم به ریاست احمدینژاد به مجلس ارائه شد و پس از مدتها کش و قوس، با اعمال تغییراتی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. این لایحه قسمتی از طرح تحول اقتصادی بود که دولت احمدینژاد آن را مطرح کرده بود. هدفمندی یارانههای اختلاف میان دولت و مجلس را در سال88 هم به همراه داشته است. در آذر88 با بالاگرفتن اختلاف بین مجلس و دولت درخصوص نحوه در اختیار گرفتن درآمد ناشی از آزادسازی قیمتها، ماده15 این قانون به شورای نگهبان ارسال شد و با بررسی آن توسط این شورا، منابع مالی بهوجود آمده در پی حذف یارانههای اجناس میبایست در اختیار دولت قرار میگرفت.
این به چگونگی در اختیار گرفتن درآمد ناشی از آزادسازی قیمتها مربوط میشد که مورد اعتراض دولت بود و محمود احمدینژاد گفته بود اگر این ماده اصلاح نشود، دولت لایحه یارانهها را اجرایی نمیداند و استرداد آن را خواستار خواهد شد. بالاخره احمدینژاد حرف خود را به کرسی نشاند و هدفمندی یارانهها در مجلس آنطور که او میخواست تصویب شد. وی در یک برنامه تلویزیونی در تاریخ ۲۷ آذر ۱۳۸۹، آغاز اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها را رسماً اعلام کرد. تصمیمات احمدینژاد به همین جا ختم نشد. آخرین تصمیم او در پایان دولتش تصمیم به حمایت از اسفندیار رحیممشایی برای حضور در انتخابات سال92 بود. صلاحیت مشایی برای انتخابات آن سال احراز نشد و احمدینژاد 4سال به سکوت فرو رفت. او دوباره در سال 96تصمیم به حضور گرفت که این بار صلاحیت خودش تأیید نشد.
تصمیم روحانی به حل مناقشه هستهای
با روی کار آمدن دولت یازدهم، حسن روحانی که توانسته بود با حمایت اصلاحطلبان و آیتالله هاشمیرفسنجانی حدود 51درصد آرا را جلب کند برای بستن پرونده هستهای ایران در شورای امنیت تلاش کرد و به مردم وعده داد با بستن این پرونده همه تحریمها برداشته میشود! با این حال مذاکرات محرمانه با آمریکا برای حل مناقشه هستهای از اواخر دولت احمدینژاد با نظر رهبر معظم انقلاب در عمان کلید خورده بود. رهبر انقلاب هم برای حل پرونده هستهای با پیششرط آنکه لازم است در نهایت همه تحریمها برداشته شوند بهصورت خاص با مذاکره با آمریکا موافقت کردند. ایشان در عین حال تأکید داشتند به آمریکا بدبین هستند. مذاکرات رسمی برای طرح جامع اقدام مشترک درباره برنامه اتمی ایران با پذیرفتن توافق موقت ژنو روی برنامه هستهای ایران در نوامبر۲۰۱۳ شروع شد. بهمدت ۲۰ماه کشورها درگیر مذاکره بودند که در آوریل۲۰۱۵ تفاهم هستهای لوزان شکل گرفت.
این مذاکرات نهایتا به برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام منتهی شد که 23تیرماه1394 در وین اتریش بین ایران، اتحادیه اروپا و گروه1+5 (شامل چین، فرانسه، روسیه، انگلیس، ایالات متحده آمریکا و آلمان) منعقد شد. با وجود گذشت نزدیک به 22سال از امضای این سند همچنان آمریکا متهم به بدعهدی در این پرونده است. مشکلات انتقال ارز به ایران بعد از اجرای برجام همچنان وجود دارد و این بهخاطر واهمه بانکهای اروپایی از جریمههایی است که آمریکا بهخاطر معامله با ایران بر آنها تحمیل میکند. دولت ترامپ خواستار بازبینی در برجام شده و اخیرا موضوعات جدیدی مثل فعالیتهای منطقهای ایران را بهانهای برای نقض برجام قرار داده است.
دروغ نمیگوییم
حجتالاسلام حسن روحانی روز سهشنبه در ادامه برنامههای انتخاباتی در آیین آغاز تولید انبوه خودروهای دنا پلاس و پژو2008 شرکت کرد. وی با بیان اینکه دروغ نگفته و نمیگوییم، اظهار کرد: اساس کار ما بر مبنای صداقت و شفافیت است. حسامالدین آشنا با بیان اینکه گفت و گوی روحانی با ایرانیان خارج از کشورهیچ اشکالی نداشت، گفت: این گفتوگو چهارشنبه پخش میشود.حمید ابوطالبی، معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور هم در توییتر خود از آزادی انتقاد به رئیسجمهور گفت و نوشت: کارگران در مراسم روز کارگر با حضور دکتر روحانی شرکت کردند؛ مراسمی که تعدادی از کارگر ان با آزادی کامل در آن شعار میدادند: عزا عزاست امروز؛ روزعزاست امروز.
رونمایی از نماد انتخاباتی
محمدباقر قالیباف در برنامه گفتوگوی ویژه خبری با بیان اینکه ایجاد 5میلیون شغل برنامه قطعی من است، گفت: وقتی برخی ۸۰۰ هزار تومان هم ندارند، مسئول بیاید بگوید ثروت من چند صد میلیارد است، چه پاسخی خواهیم داشت؟ قالیباف در بخش دیگر با اشاره به اینکه من در تمام زندگیام همیشه مثل ساعت کار کردهام، گفت: در این
منبع: تین نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tinn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تین نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۱۶۴۱۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا رئیسجمهور به بازدید از تهران آمد؟
به گزارش همشهری آنلاین، عبدالمطهر محمدخانی؛ رئیس مرکز ارتباطات و امور بینالملل شهرداری تهران در روزنامه همشهری نوشت، روسای جمهور در ادوار مختلف، سفرهای استانی به بخشهای مختلف کشور را در دستور کار داشتند اما کلانشهر «تهران» بهدلیل آنکه پایتخت و محل حضور وزارتخانهها و مراکز دولتی است، هرگز جایگاهی در برنامهها نداشت و از اینرو شهرداری در همه ادوار تنها هزینه حضور دولت را پرداخت میکرد و در مواجهه با گرههای موجود نمیتوانست دولت را تمامقد با خود همراه کند که این روند مشکلات بسیاری را به تهران تحمیل کرد.
از سوی دیگر، شهرداری در برخی پروژهها نیاز به همراهی دولتمردان دارد که هرگز از سوی دولتهای گذشته عملیاتی نشده است. حضور شهردار تهران در هیأت دولت از همان روزهای ابتدایی رهاوردهای بسیاری برای شهر داشته که یکی از آنها همراهی دولت برای انعقاد قراردادهای واردات واگن و وسایل حملونقل برقی و همچنین بازدید رئیسجمهور از جنوب پایتخت بود. روز پنجشنبه در یک رخداد کمنظیر، دولت سیزدهم تصمیم گرفت تا از بخشهای مختلف جنوب تهران بازدیدی داشته باشد و طی دیدار با مردم، گره از مشکلات شهروندان باز کند؛ بازدیدی که برای نخستینبار طی ادوار مختلف انجام شده بود و شهروندان توانستند دغدغههای خود را با رئیسجمهور، وزرا و مدیران شهری بهصورت همزمان در میان بگذارند. در این میان رئیسجمهور، وعده افتتاح چند مرکز درمانی و بیمارستانی را به مردم منطقه۱۷ داد؛ منطقهای که در این زمینه دچار کمبود سرانه است. نوسازی بافت فرسوده نیز یکی از دغدغههای مردم در جنوب شهر تهران است که ارائه بستههای تشویقی و هماهنگی با شهرداری برای نوسازی در دستور کار رئیسجمهور قرار گرفت. مسئله کمبود برق و خاموشی نیز دیگر دغدغه مردم تهران بهخصوص در فصل تابستان است که رئیسجمهور در این خصوص عنوان کرد: «با تولید ۸۰۰۰مگاوات برق، ناترازی رفع شده است.» همچنین بحث وجود بافت مسکونی در حریم ریلی راهآهن دیگر مطالبه شهروندان بود که دولت برنامههای خود را برای رعایت حریم ریلی و حل پلاکهای مسکونی تشریح کرد. در این دیدار خبری خوش به پایتختنشینان داده شد: ۱۳هزار پلاک در منطقه۱۷ تهران و در محدوده تونل ریلی وجود دارد که بهعنوان پلاک فرسوده هستند و درصورت موافقت هیأت دولت با امکان ساختوساز، بافت فرسوده منطقه نوسازی میشود و امکان ساخت ۳۰هزار واحد مسکونی فراهم خواهد شد. وزیر کشور نیز به همراه مدیران شهری بازدیدی از عملیات عمرانی فاز دوم پروژه بزرگراه شهید بروجردی، ابرپروژه باغراه حضرت فاطمه زهرا(س) و شنچالهها داشت که برای رفع معارضان پروژه بروجردی نیز دستوراتی از سوی وی صادر شد. همچنین بنا شد تا دولت طرحی برای انتقال بازار آهن شادآباد ارائه کند. صیانت از حریم پایتخت دیگر موردی بود که در این بازدید بر آن تأکید شده است. یکی دیگر از موضوعاتی که سالها مردم منطقه۱۷ را درگیر کرده، وجود تیرهای برق معارض و فرسوده بود و حضور این تیرها باعث سختی رفتوآمد خودروهای امدادی میشد که رئیسجمهور دستور جمعآوری این تیرها را دادند. بازدید صورتگرفته در ششم اردیبهشتماه، آوردههای بسیاری برای پایتختنشینان بهخصوص مردم جنوب شهر داشت و به یاری خدا، گره مشکلات چندین و چندساله پایتخت باز خواهد شد. بهنظر میرسد طی ادوار مختلف شهرداری این هماهنگی بین مدیریت شهری و دولت در نوع خود کمنظیر است و پیوند دولت خدمتگزار و شهرداری تهران با یکدیگر را میتوان بهعنوان مسیری برای بهبود چالشهای موجود در پایتخت دانست که بهعنوان یک الگو برای ادوار بعدی درنظر گرفته خواهد شد.