فیلم سینمایی «دکتر استرنج» نقد و بررسی شد
تاریخ انتشار: ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۱۷۲۵۹۱
به گزارش بولتن نیوز، سعید هاشمزاده در نششست نقد و بررسی فیلم سینمایی «دکتر استرنج» در فرهنگسرای اندیشه، گفت: در دوره پست مدرن بسیاری از اندیشمندان میگویند که ما بازگشتی به شرق داریم و این تفکر در فیلمها اشاعه پیدا کرده است و فرهنگ طبیعتگرایی و اهمیت متافیزیک در سینمای غرب دیده میشود.
فیلم سینمایی «دکتر استرنج» به کارگردانی اسکات دریکسون و نویسندگی اسکات دریکسون و سی رابرت کارگیل، سه شنبه 12 اردیبهشت ماه در فرهنگسرای اندیشه اکران، نقد و بررسی شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سعید هاشمزاده منتقد سینما در این نشست با اشاره به ساختار و داستان متفاوت فیلم «دکتر استرنج» نسبت به دیگر آثار ابرقهرمانی هالیوود، اظهار کرد: بر خلاف آثار ابرقهرمانی و علمی تخیلی هالیوود که جنبههای تجاری بیشتری دارد تا جبنههای مطالعاتی، فیلم «دکتر استرنج» این فرصت را میدهد که بتوان درباره خیلی از موضوعات مطرح شده در فیلم صحبت کرد و به نقد اثر پرداخت.
وی ادامه داد: نخست باید دید که اثر در کنار کدام آثار کمپانی «مارول» حرکت میکند. مارول داستان های مصور دنباله دار بسیاری تولید میکند و به نسبت قیمت پایین کتاب هایش، اما این آثار بسیار پرفروش هستند. وقتی در برحهای زندگی میکنیم که ژانر علمی تخیلی برای تجار زمینه بازگشت سرمایه و حتی ثروتمند شدن است، جای تعجب نیست که سینما هم از آثار مارول اقتباس کند و دست به دامن این داستانها شود.
هاشمزاده همچنین گفت: بعد از جنگ جهانی دوم، اهمیت ادبیات در سینمای آمریکا بسیار بالا میرود و اضافه شدن جایزه فیلمنامه اقتباسی در مراسم اسکار هم از همین موضوع ناشی میشود. پس از این دوره، ادیبان آمریکا مانند استیون کینگ ، فیلمنامهنویس هم شده اند و فیلمنامه نوشتهاند.
وی در بخش دیگری از سخنانش با تاکید بر این که ژانر علمی تخیلی از نظر نظریهپردازان سینما، ژانری است که گوشه و کنار قرار میگیرد، عنوان کرد: یکی از دلایل عدم توجه به این آثار، جنبه سرگرمی شان است. معدود فیلمهایی در تاریخ سینما وجود دارد که دارای اهمیت هستند و مربوط به دورههای مختلف این ژانر است و در واقع توالی آنها به دکتر استرنج میرسد. بعد از جنگ جهانی دوم فیلمهایی درباره سفر به فضا میبینیم که بسیار زیاد هستند و فیلمهایی هستند که در آن تهدید بیرونی و جنگ و سلاح اتمی و این چیزها دیده میشود. در دهه 60، 70 به بعد، در این سفرهای فضایی، مباحث فیزیک کوانتوم مطرح میشود که بحثهای مهمی است. در بحثهای علمی، چیزی که گنجانده میشود و در اواخر دهه هفتاد برجسته میشود و به امروز میرسد، بحث آخر زمانی است.
هاشمزاده با بیان این که در فیلم «دکتر استرنج» نظریات علمی ارائه میشود و بحث پسا آخر زمانی را هم در بحث فیزیک کوانتوم میبینیم، عنوان کرد: در دوره پست مدرن بسیاری از اندیشمندان میگویند که ما بازگشتی به شرق داریم و در این بازگشت قرار است علم غربی و اعتقاد و شهود شرقی را تلفیق کنیم. این تلفیق را میتوان در سهگانه سینمایی «ماتریکس» و حتی انیمیشن «پاندای کونگفو کار» دید. این تفکر در فیلمها اشاعه پیدا میکند و فرهنگ طبیعتگرایی و اهمیت متافیزیک در سینمای غرب دیده میشود.
این منتقد سینما با تاکید بر این که یکی از المانها و کاراکترهای ثابت فیلمهای پسا آخر زمانی وجود نجاتگر است، گفت: سفری که دکتر استرنج در ابتدای فیلم دچارش می شود، سفر به ساحت روح و جهانهای موازی است که وجود دارند و این سفر بر اساس فیزیک کوانتوم و داشتن سرعت نور در فضا و زمان امکان پذیر است. در این فیلم گشت و گذار روح در جهان موازی را نشان میدهد.
محمدرضا مقدسیان مجری و کارشناس برنامه نیز با اشاره به نقش ادبیات در سینمای هالیوود، اظهار کرد: در آمریکا خاطرهنویسی موضوعی عادی محسوب میشود و کتاب های خاطره در تیراژ بالا منتشر میشود و مردم هم این آثار را میخوانند. در همین راستا، کمیک بوکها هم مورد استقبال قرار میگیرند. همین جریان باعث میشود کمیک بوکها در حافظه بصری مخاطب باقی بماند و مردم برای دیدن فیلمهای این آثار هم به سینما میروند. جریان صنعت هنر در آمریکا در هم تنیده است و نمیتوان موسیقی را از فیلم و یا کتاب را از فیلم جدا کنید.
وی تصریح کرد: وقتی گردش مالی خوب وجود داشته باشد، متخصصان بیشتری وارد جریان هنر میشوند و متخصصان هم با تلاش و نوآوری بیشتری فعالیتهایشان را پیگیری میکنند و نتیجه امر به آثار باکیفیت و ادامه دار ختم میشود. البته باید دید در فضایی که اقتصاد هنر حضور پررنگ دارد، معنا و مفهوم در چه جایگاهی قرار میگیرد.
مقدسیان همچنین گفت: در برخی آثار مانند فیلم انتقامجویان (Avengers) سرگرم شدن اولویت دارد، اما برخی فیلمها مانند «دکتر استرنج» هستند که یک قدم جلوتر بر میدارند و در عین این که تمام وجوه سرگرمی را دارند، به درون مایه خود بهتر و بیشتر مسلط هستند و سعی میکنند معنای جدیتری را دنبال کنند. البته در نهایت هالیوود عمیقترین و جدیترین و حتی شرقیترین مفاهیم را هم با زبان هالیوودی مطرح میکند. وقتی کریستوفر نولان به شکل مستقل فیلم میسازد، آثارش از غنای بیشتری برخوردار است و وقتی غیرمستقل فیلم میسازد، آثارش نزدیک به فضای هالیوود است.
این منتقد سینما با اشاره به وجوه متافیزیک فیلم «دکتر استرنج» گفت: این فیلم نشان میدهد تنها راه برای رسیدن به عرفان و دور شدن از فضای مادی جهان، رجوع به خود است و عامل بیرونی برای این اتفاق وجود ندارد. ماجرای نبود زمان و مکان در این فیلم بسیار مهم است. شیوه نگاه کردنمان به دنیای اطراف و حذف باورهای تثبیت شده ما نیز اهمیت دارد.
وی اظهار داشت: کاری که این فیلم میکند این است که معنا و مفهوم و شکل ظاهری عرفان شرقی را میگیرد، اما در نهایت آن را به یک قائده و قانون فیزیکی تبدیل میکند. نگاه تفکر محور وقتی به سراغ سوژه های شهود محور میرود، تا زمانی که نتواند این سوژه ها را در قالب تفکر تعریف کند، خیالش راحت نمیشود. تنها در حالتی میتواند این کار را کند که نگاه تفکر محور را کنار بگذارد.
منبع: بولتن نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.bultannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بولتن نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۱۷۲۵۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سینما به روایت سینما/ دیوار میان پایتخت و شهرستان با «آپاراتچی» فروریخت
فیلم «آپاراتچی» مصداقی از پرداختن به سینمای مردمی است که در چهلودومین جشنواره فیلم فجر با استقبال مخاطبان مواجه شد و توانست سیمرغ بلورین و جایزه ویژه کارگردانی بخش نگاه نو را از هیئت داوران دریافت کند؛ از مهمترین ویژگیهای این فیلم روایتی است که فضای خارج از پایتخت ارائه میشود.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، «من فقط یک فیلمسازم و تمام زندگیام سینماست. سینما شغل من نیست، عشق منه.» اینها سخنان جلیل رشیدی است، شخصیت اول فیلم آپاراتچی، که برگرفته از شخصیت جلیل طائفی، یک عاشق سینما در دهه ۶۰ است؛ جلیل اگر چه شغلش نقاشی است، اما عشقش فیلمسازی است و حاضر است سختیهایش را هم به جان بخرد؛ فیلم آپاراتچی روایتگر دلبستگیهای یک نقاشِ ساختمانِ عاشقِ سینما است که با اشتیاق تمام به تولید چند فیلم کوتاه موفق شده و در آرزوی ساختن نخستین فیلم سینمایی خودش است؛ به طور کلی در این فیلم با یک اثر درباره سینما و برای سینما روبهرو هستیم.
مسئله آپاراتچی مسئله سینما، مسئله بقا یا از میان رفتن سینما است، مسئله فیلم آپاراتچی به ظاهر محدود به یک دوره زمانی خاص و در عمل مربوط به همیشه تاریخ در این مرز پرگهر است و بر این اساس علی طاهرفر، کارگردان فیلم آپاراتچی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا با بیان اینکه دو رویکرد اساسی در درونمایه فیلم آپاراتچی وجود دارد، اظهار میکند: رویکرد اول فیلم آپاراتچی هنر مردمی است و رویکرد دوم آن روایت دهه ۶۰، زیست و فرهنگ مردم تبریز در این دهه است که میتوان گفت در دل همین هنر مردمی ادای دین به سینما نیز موضوعی نهفته است.
وی ادامه میدهد: موقعیت فیلم در ادای دین به سینما جزو موقعیتهای نمایشی است که بیشتر کارگردانان دوست دارند در آن تجربه داشته باشند، چراکه یک عمر پشت دوربین به تجربه نشستند و میخواهند همین تجربیات را جلوی دوربین ببرند.
کارگردان فیلم آپاراتچی با اشاره به اینکه ایران همچون کشورهای دیگر نمایندگان زیادی برای نمایش فیلم در سینمادارد و این موضوع یک دغدغه فرهنگی برای سینماگران محسوب میشود، تصریح میکند: گاهی در دل فیلمها بسیاری از حقایق سینما ظهور و بروز پیدا میکند، به طوری که گاهی لحظات شیرینی را رقم میزند و گاهی نیز حقایق تلخی در آن است که نکات گفته نشده سینما را بیان میکند؛ در همین راستا این اتفاقات دست به دست هم دادند که من با رغبت به سمت آپاراتچی بیایم.
در «آپاراتچی»، تلاش برای ارائه هنر مردمی بودوی با اشاره به موضوع ادای دین به سینما میافزاید: وقتی که با یک موضوع خاص مواجه هستیم مخاطبان آن خاص خواهند بود و عام نیستند در همین راستا تلاش کردیم هنر مردمی را ارائه دهیم که مخاطب عام داشته باشد.
طاهرفر میگوید: دغدغه ما این بود که فیلمی با شاخصهها و مولفههایی را تولید کنیم که مخاطب عام را جذب کند تا افراد علاوه بر اینکه لحظات شاد، مفرح، شیرین و گاهی کمدی را مشاهده میکنند، هنگام خروج از سینما یک ارزش افزوده فرهنگی نیز به همراه داشته باشند، چراکه مخاطب در سبد فرهنگی خود یک فیلمی را انتخاب و هزینه اقتصادی کرده است در همین راستا حق دارد هنگام خروج از سینما حداقل از نظر مضمونی یک تعالی را در خود احساس کند.
وی در خصوص برخوردهای مردمی نسبت به فیلم نیز اظهار میکند: هنگامی که در عرصه غوغاسالاری فیلمهای کمدی و گیشهپسند قدم میگذارید، کار دشوار میشود، اما به لطف خدا در هر کدام از مولفههایی که بیان شد بازخوردهایی با تراز بالا و پایین از سوی مخاطبان دریافت کردیم که این بازخوردهای خوب انگیزه مضاعفی را برای ادامه دادن در این مسیر به ما داده است.
کارگردان فیلم آپاراتچی با بیان اینکه امیدوارم روزگاری به این نتیجه نرسیم که باید در بستر طنز چیزی را تعریف کنیم تا مخاطب به سینما بیاید، ادامه میدهد: ما باید در لایههای بیرونی، درونی، فرامتن و زیر متن مفهومی را بگنجانیم تا مردم به بهانه کمدی بودن فیلم بیایند و آن مورد را نیز دریافت کنند؛ از اینرو امیدوارم روزی فرا برسد که ما در حوزه فیلمهای غیرکمدی به جایگاهی برسیم که فیلم ما جزو انتخاب نخست تماشاچیها باشد.
وی تصریح میکند: طی سالهای اخیر اتفاقاتی رخ داده که سلیقه مخاطبان را بر مدار برخی کارهای ناصواب فرهنگی بنا گذاشتیم و این اتفاقی نامبارک و راه انحطاط سینمایی ما است، از اینرو باید توجه داشت که معمولاً وقتی چنین اتفاقی میافتد هم سرمایهگذاران و هم تهیهکنندگان و بهتبع آن در یک دراز مدت یا میان مدت کارگردانان و نویسندگان نیز به آن سمت خواهند رفت و تنها بر مبنای رسالت خود عمل نمیکنند؛ در همین راستا امیدوارم روز فرابرسد که با حمایت سازمان سینمایی و جریان سینمایی کشور شاهد آفرینش آثاری بهتر باشیم.
تنوع ژانرهای جشنواره فجر، از مهمترین نکات آن بودطاهرفر میافزاید: جشنواره فیلم فجر امسال از همان انتخاب فیلمها برای بخش نگاه نو و سیمرغ، طبقه بندی که اتفاق افتاد و جواب نهایی که برگزار کنندگان آن مبنی بر تکمیل جدول فیلمها دادند که در وسط جشنواره نیز خیلی از منتقدین و کارشناسان عنوان کردند که عدالت سینمایی رعایت نشده، با فراز و نشیب زیادی همراه بود؛ در همین راستا باید گفت که حواشی جشنواره زیاد بود اما مهمترین حسن آن وجود تنوع موضوعی قابل قبول سینمای اجتماعی، کمدی، سیاسی، ورزشی و حتی کودک و نوجوان بود.
وی با بیان اینکه ما گاهی اوقات مصلحت را فدای حقیقت میکنیم، میگوید: بسیاری از فیلمسازان دیگری بودند که باید در بخش سودای سیمرغ حضور پیدا میکردند، همه عواملشان به چالش کشیده میشدند و یک رقابت پایا پای میداشتند اما این اتفاق نیفتاد؛ از این رو یقین دارم که سال بعد سازمان سینمایی یک تدبیری برای این موضوع خواهد داشت.
کارگردان فیلم آپاراتچی اظهار میکند: باید اعتراف کنم لطف خدا و شهدا بود که در اولین حضور و اولین فیلمم در بخش مسابقه رفتیم و سیمرغ نیز گرفتیم؛ همچنین خیلی خوشحالم که فیلمی با موضوع دهه ۶۰، جنگ، ترور، شهادت، نماز جمعه و هنر مردمی ساختیم.
وی با بیان اینکه دیوار بزرگ و حائلی که برای تولید فیلم میان شهرستان و پایتخت بود در حال کوتاه شدن است، ادامه میدهد: اتفاق بدی است که فیلمسازان شهرستانی بعد از یک، دو و حتی سه دهه بعد فضا برایشان فراهم شود تا فیلم بسازند، چراکه این باعث میشود خیلی از انرژیها، پتانسیلها و استعدادهایی که در شهرستانها داریم رو به نابودی برود و گاهی نیز فنا میشوند؛ به طوری که شخص یا مسیر خود را عوض میکند و قلم و دوربین را زمین میگذارند یا امیدی به این سینما نخواهد داشت.
طاهرفر تصریح میکند: با رویکردهای امسال جشنواره فیلم فجر به آینده امیدوار شدم و امیدوارم که سازمان سینمایی سوره، فارابی و سازمان سینمایی در ادامه نیز اتفاقات خوبی را رقم بزنند.
تصویر، هنری اثرگذار استعلیرضا استادی بازیگر فیلم آپاراتچی نیز در گفتوگو با ایمنا با بیان اینکه از حضور خود در خانواده فیلم آپاراتچی خرسند هستم، اظهار میکند: هر هنرمندی دغدغه این را دارد که متفاوتتر از قبل باشد، در همین راستا این پروژه برای من یکی از بارزترین موارد بود و زمانی که کار پیشنهاد شد، کلیت فیلم را خواندم و با توجه به اینکه فیلمی روایی و روایتگر بخشی از هنر سینما بود با افتخار نقش پیشنهاد شده را قبول کردم.
وی ادامه میدهد: در بازخوردها بیان شد که آپاراتچی فیلم کمدی شریفی است که میشود آن را با خانواده دید، نمیگویم فیلمهای دیگر خالی از شرافت بوده اما این فیلم با توجه به تحقیق و پژوهشی که آقای طاهرفر انجام دادند در این زمینه به طبع خود را نشان داده است چرا که وقتی یک کار خروجی یک تفکر و پژوهش باشد و درست چیده شود خروجی آن استقبال خوب مردم خواهد بود؛ از این رو فیلم خوب اقبال شده و نشان میدهد که فیلمساز توانسته کار خود را به درستی انجام دهد.
بازیگر فیلم آپاراتچی تصریح میکند: جشنواره چکیده و نتیجه کارهای تولید شده یک الی دو ساله هنرمندان است و در فیلم هنرمندان نیز میتوانیم بازخورد شرایط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و… را مشاهده کنیم.
وی افزود: هویت یک ملت در آثار هنریشان دیده میشود به همین خاطر من تمام کارهای تولید شده را خالی از این بحث نمیبینم و به مرزبندی شهرستانی و مرکزی زیاد قائل نیستم چراکه هر هنرمندی اگر کار قابل اعتنا برای تولید داشته باشد میتواند حرفی نیز برای گفتن داشته باشد؛ در همین راستا فیلم آپاراتچی هم از آن دسته کارهایی است که فیلمساز توانسته به نحو احسن کار خود را انجام دهد.
استادی میگوید: ساخت فیلمهایی همچون آپاراتچی میتواند بر فرهنگ یک کشور اثرگذار باشد چرا که اکنون یکی از هنرهای ارتباطی و تأثیرگذار، هنر تصویر است و باید بیشتر به آن اهمیت داده شود.
وی اظهار میکند: به وفور سوژههایی همچون آپاراتچی در کشور و جامعه ما اتفاق افتاده است؛ در همین راستا پرداختن به شخصیتهای هنری، قهرمانی، فرهنگی و… در قالب سینما، تلویزیون و مواردی از این دست میتواند بر افق فرهنگی و هنری کشور مؤثر باشد.
به گزارش ایمنا، آپاراتچی تازهترین روایت سینما از سینما است که میتوان آن را ادای دینی به این حوزه دانست اما آنچه این فیلم را از دیگر آثار مشابه در این زمینه متمایز میکند، پرداختن به سینمای مردمی است و تقابل آشکاری که این نوع از سینما با دو جریان تحجر و شبه روشنفکری دارد؛ فیلم سینمایی آپاراتچی در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر با استقبال مخاطبان مواجه شد و توانست سیمرغ بلورین و جایزه ویژه کارگردانی بخش نگاه نو را از هیئت داوران دریافت کند و در این راستا باید به این نکته توجه داشت آپاراتچی سعی داشته عموم مردم را به فیلم جذب کند و در این مسیر به موفقیت نیز دست یافته است.
کد خبر 748562