از«شب ذخیرههای طلایی» تا «کنار کشیدن جهانگیری در اوج»!
تاریخ انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۱۹۵۱۱۱
وبلاگ>پورمحبی، فرزین - 4 سال پیش وقتی گروه بندی جام جهانی مشخص شد کیروش گفت: ثابت می کنیم در گروه ما چهار تیم هست و ما زنگ تفریح سایر تیم ها نیستیم.
گویا دو کاندیدی که در مناظره قبلی روی نیمکت نشسته بودند آنها هم این بار خواسته بودند خودی نشان دهند و ثابت کنند که کاندیدا ها 6 نفرند و اگر هم تا حالا ذخیره بودند ذخیره طلایی بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
(توضیح:اصولا تجربه نشان داده آنها که کاپشن های خاص می پوشند معمولا رو اعصاب هم هستند!)
«هاشمی طبا» هم شد همان رئیس سازمان تربیت بدنی که باید پاس گل می داد. بگذریم از اینکه بعضا مثل «استاد اسدی» گل به خودی هم زد و به همین خاطر ترجیح داد که در ادامه مناظره بیشتر شعر بخواند! پس آرایش تیمی شد سه به سه!
«محمد قالیباف» هم معلوم بود این یکهفته را حسابی با «سید ابراهیم رئیسی» تمرین کرده تا با «مصطفی میرسلیم» خط حمله ویرانگرMSM را تشکیل بدهند. در ضمن قالیباف سعی کرد این بار فقط شیرین کاری های خودش را نشان بدهد و به قول «سندی» کاپی (همان کپی خودمان) نکند. یعنی بعنوان کسی که ناسلامتی می خواهد رئیس جمهور شود لااقل چند تا اتود مناظراتی هم از خودش بزند اما هر کسی را بهر کاری ساختند - مثلا او باید لاله بکارد- چون باز هم نتوانست چیز تازه ای رو کند و این بود که بالاخره به علاقه قلبی و قبلی خودش به محمود اعتراف کرد! اصلا چه اشکال دارد یکی پایه گذار سبکی باشد و دیگران هم از او تقلید کنند؟ مثل عادل فردوسی پور خودمان که هر کسی می خواهد گزارشگر شود اولش می گوید: «چه می کنه این محمود» خب پس با این اوصاف وقتی هم که رئیسی «جزوه رمز خوشبختی ایران» را رو به دوربین نشان داد - باز هم به سبک محمود- اصلا و ابدا کار بدی نبود فقط اگر من جای روحانی بودم همان شب مناظره یکی را می فرستادم خانه اش تا این جزوه را از زیر بالشش بیرون بکشد و ایران را با آن جزوه سحر آمیز آباد بکند. - چپ چپ نگاه نکنید این جور کارها در سیاست رایج است چون پدر و مادر ندارد که سر آدم غر بزنند.-
در ضمن شفاف سازی مالی قالیباف هم از آن حرفهاست و خیلی باید مهیج باشد چون مطمئنا از راه قالی بافی زندگی نمی کند.
جهانگیری هم که هر چقدر به وقت کنار کشیدنش نزدیک تر می شود، کم سو تر می شود اما باید بداند که بهتر است در اوج خداحافظی بکند مخصوصا که تا حد درجه سوپرمنی هم بالا رفته. یادمان باشد در اوج ماندن سخت تر از به اوج رسیدن است! اگر هم یه کاری برای دختر وزیرش جور کند بد نیست.
صدا و سیما هم با لبخندهای ژوکوند وار حیدری - که به کاندیداها هم سرایت کرده بود و آنها هم بعضا بیخود و بی جهت می خندیدند - و با کارهای عجیب و غریبش بعنوان یار چهارم یکی از آن دو گروه سه نفره ظاهر شد. کدامشان؟ نمی گویم تا این نوشته من هم مثل فیلم های های فرهادی معلق تمام شود. البته «معلق ماندن» با «در خماری ماندن» یکی نیست.
منبع: خبرآنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۱۹۵۱۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مناظرهای در مورد حجاب
به گزارش «تابناک»، عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: سایت «مدرسه آزاد» گفتوگوی به نسبت مفصلی را میان دکتر محسن برهانی و دبیر سابق «ستاد امر به معروف و نهی از منکر» انجام داده که با دیدن آن متوجه میشویم، چگونه سرنوشت یک جامعه و مردم به ذهنیتهای سادهانگارانه گره خورده است. ذهنیتهایی که نه آشنایی کافی با فقه و کلام دارد و نه بهرهای از حقوق و جامعهشناسی برده است و نه حتی چارچوب عملی قابل اجرا و موثری دارد.
اینکه در پس ذهن حکومت در موضوع حجاب چه میگذرد، روشن نیست. حداقل برای بنده روشن نیست، چون خیلی کلی و کلان فقط به ضرورت فقهی و قانونی آن اشاره میشود. ولی اگر سخنان رییس ستاد مزبور را موضع رسمی تلقی کنیم در این صورت، آقای دکتر برهانی به دلیل آشنایی و تسلط بر هر دو حوزه فقه و حقوق به خوبی نشان میدهد که ادعاهای طرف مقابل به کلی نادرست است. ضمنا توجه کنیم که طرف مقابل رییس ستاد مهمترین نهاد رسمی برای ترویج حجاب و مقابله با بیحجابی است، بنابراین باید قویترین فرد حکومت در توجیه و دفاع از حجاب باشد ولی تعجب از این رو بود که اصولا ایشان چگونه پذیرفته که در چنین گفتوگویی شرکت کند. کافی است به حدود ۳۰۰۰ نظری که فقط طی دو روز در زیر فیلم این مناظره گذاشته شده است، نگاهی بیندازند تا ببینند آنگونه دفاع کردن از حجاب و خدا و حکومت اسلامی دقیقا تایید تحلیل آقای برهانی است که نه تنها موجب تقویت حجاب نمیشود، سهل است که منجر به بدبینی بیشتر مردم از ارزشهای اسلامی و حکومتی نیز میشود. در واقع باید توصیه کرد که همه دستاندرکاران حکومت این مناظره را ببینند. اگر واقعا کفه گفتوگو را به سود دبیر سابق ستاد امر به معروف و نهی از منکر دیدند خب این را رسما اعلام دارند تا همه متوجه شوند مبنا و منطق قانوننویسی و سیاستگذاری در ایران چیست و دیگر بحث را ادامه ندهند. ولی اگر معتقدند که استدلالهای مهمتری برای دفاع از سیاستهای جاری در امر حجاب دارند آنها را در گفتوگویی دیگر اظهار کنند.
خوبی گفتوگو در این است که شنونده یکسویه به قاضی نمیرود. نکته بسیار مهمتر در ذهنیت نادرستی است که این افراد از نقش مردم در جمهوری اسلامی دارند که گفتوگو را بلاموضوع میکنند و این خطرناک است. چنین رویکردی در آغاز انقلاب مطلقا جایگاهی نداشت و اصولا هم نمیتوانست با مفهوم انقلاب سازگاری داشته باشد. ولی چگونه شده که ۴۵ سال بعد از انقلاب عدهای به خود جرات میدهند که خود را متولی حقانیت معرفی کرده و برتر از اراده مردم تعریف کنند؟ جالبتر اینکه طرفداران این رویکرد حتی قادر به ارایه یک اندیشه منسجم از آنچه میخواهند انجام دهند، نیستند. نه درکی از تفاوت حق و تکلیف و نه تحلیلی از فلسفه حقوق و جامعهشناسی کیفری دارند. استدلالهای رایجشان در حد روزنامهنگاری دیواری مدارس است. به علاوه شیوه مواجهه با مردم و اقناع آنان باید بر اساس عقلانیت و ادبیات عمومی و سخنان دقیق و مبتنی بر آمار و منطق علمی باشد. اینکه کسانی خود را دانا به دستورات خدا دانسته و از این منظر بخواهند به مردم امر و نهی کنند، جوابگوی نسل جدید نیست. این استدلالهای درون دینی شاید برای گروههای حوزوی مناسب باشد. برای مقابله با بیحجابی همه اصول و قواعد شرعی، حقوقی، سیاسی و نیز اجرایی و انتظامی را دچار اختلال جدی میکنند تا این پدیده رخ ندهد در حالی که اندکی تامل نشان میدهد که احتمال چندانی برای تحقق این هدف، نه تنها وجود ندارد، بلکه بسیار پرهزینه خواهد بود. عجیبتر اینکه قرار دادن پلیس و دستگاه قضایی جلوی مردم و به میدان آوردن تمام توان حکومت برای مقابله با امری اجتماعی که ماهیت آن مجرمانه نباشد، قابل فهم و دفاع نیست و همه این نیروها را مستهلک و اتفاقا مردم و زنان را بیشتر عصبانی و منزجر میکند. ادامه رسیدگی به طرح حجاب با گفتوگوهای غیرشفاف گویای واقعیت است. چرا شورای نگهبان چنین وضعیتی را میپذیرد و مذاکرات با تعدادی از دستاندرکاران طرح درباره جزییات این قانون را شفاف نمیکند؟ چرا باید موضوعی را جرمانگاری کرد در حالی که مردم نه تنها از آن حمایت نمیکنند، بلکه از زنان و دخترانی که مورد هجوم واقع میشوند، حمایت میکنند؟
مردم باید از اجرای قانون توسط نیروی انتظامی یا هر نهاد دیگر استقبال کنند ولی این چه قانونی است که امام جمعه قم میگوید: از نیروی انتظامی و همه کسانی که زخم زبانها را به جان خریدند، تشکر میکنیم یا فرمانده انتظامی بگوید: «هیچ ارادهای، تهمتی، افترایی، هیچ سرزنشی و شماتتی ما را از این راه پر فیضی که حضرت حق در برابرمان قرار داده به عقب نخواهد راند.» مگر قرار است در مواجهه با جرم کسی را سرزنش کنند؟ پس آنچه که با آن مقابله میشود حداقل از نظر مردم جرم نیست.