Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-05-01@02:12:16 GMT

چرا تهيه‌کننده‌ها بساز بفروش شدند

تاریخ انتشار: ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۲۲۲۱۰۱

خبرگزاري آريا - در شرايطي که سال گذشته 43 فيلم کمتر از 250هزار مخاطب داشتند و دولت هيچ سياستي در ترغيب فيلمسازان به احياء ژانرهاي مختلف ندارد چگونه وعده واسپاري امور به هنرمندان و فعاليت بخش خصوصي ميسر است؟

به گزارش مشرق، اگر وعده‌هاي انتخاباتي دوره گذشته را مورد توجه قرار دهيم خواهيم ديد که دولت يازدهم در همه وعده‌هاي فرهنگي به اين مهم توجه داشته است:«واسپاري امور به هنرمندان و بخش خصوصي» .

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اين يکي از اولويت‌هاي دولت تدبير و اميد است اما اگر به دقت به آمار ارائه شده توجه کنيم خواهيم دهيم که سينما در اين سه سال و نيم با مشکلات عديده اي دست به گريبان بوده است که عمد‌ه‌ترين آن کمبود مخاطب است. در اين مدت هر سال چند فيلم پرفروش داشته‌ايم و چند ده فيلم کم مخاطب. هميشه هم همان چهار پنج فيلم پرفروش پررنگ شده‌اند و اطرافشان فضاسازي صورت گرفته اما کسي نگفته است که تکليف چند ده فيلم ضرر ده و عواملش چه خواهد شد؟
در سه سال گذشته تعداد فيلم هايي که به مشکلات مردم مستندگونه توجه کرده و بدون هيچ گونه اميدي مخاطب را روانه خانه کرده‌اند چقدر افزايش يافته است؟ رکن اصلي سينما که جذابيت و سرگرمي است در اين دوره کمتر ديده شده و سينماگران بيشتر به سمت ساخت فيلم‌هايي رفتند که از شدت افراط به سينماي نکبت معروف شد. اين پديده را در جشنواره‌هاي اخير هم شاهد بوديم و بسياري از کارشناسان معتقدند سالن سينما با اين دسته از فيلم ها امکان جذب مخاطب را روز به روز از دست مي ‌دهد. در اين شرايط اقتصادي نمي توان مخاطب را وادار به خريد بليط هاي ده و دوازده و پانزده هزار توماني کرد.
از سوي ديگر، حضور رقبايي چون ماهواره و شبکه نمايش خانگي و سياست‌هاي ناکارآمد دولتمردان فرهنگي به آشفته بازار سينما دامن زده است. در اين شرايط که با کاهش مخاطب مواجه هستيم و به نوعي سينما ورشکسته است و اکثر قريب به اتفاق فيلم‌هاي بخش خصوصي با ضرر و زيان توام است چگونه شعارها و وعده‌هاي دولت تدبير و اميد براي واسپاري امور فرهنگي به بخش خصوصي و مردم محقق مي‌شود.

43 فيلم که سال گذشته ضرر داده‌اند
از ميان 65 فيلمي که سال گذشته در سينماهاي کشور اکران شدند 43 فيلم کمتر از 250 هزار نفر مخاطب داشتند که در مجموع، 66% آثار اکران‌شدۀ سال 1395 را تشکيل مي‌دهند اين فيلم ها فروشي کمتر از 1 ميليارد تومان داشته‌اند. 10 فيلم هم بين 250 تا 500 هزار نفر مخاطب داشتند که در مجموع، 15% آثار اکران‌شدۀ سال 1395 را تشکيل مي‌دهند( اين آثار نه سود داده‌اند و نه ضررده بوده‌اند). تنها 5 فيلم بين نيم تا يک ميليون نفر مخاطب داشتند که در مجموع 7% آثار اکران‌شدۀ سال 1395 را تشکيل مي‌دهند.
با اين اوصاف چگونه بخش خصوصي جرأت سرمايه گذاري در صنعت سينماي کشور را خواهد داشت. وقتي هيچ زيرساختي براي بازگشت سرمايه بخش خصوصي در نظر گرفته نشده است و با توليد 200 فيلم در سال که ظرفيت نمايشي درستي ندارد و باوجود مافياي اکران و پخش، چگونه بخش خصوصي مي‌تواند به بازگشت سرمايه اميدوار باشد. فيلم هاي سينمايي توان جذب مخاطب را ندارند اما دستمزدها پيوسته روند افزايشي دارند و رقمهايي نجومي دهان به دهان مي چرخد.
ورود پول‌هاي مساله‌دار به سينما
دردولت تدبير و اميد با هشدارهاي مکرر تهيه‌کنندگان با سابقه بازهم پول‌هاي مساله دار به اين حوزه وارد شد و باعث شد دستمزدها سربه فلک گذاشت. زماني که سياستگذاران و مديران دولتي هيچ تمهيدي براي رونق اقتصادي سينما و ورود سرمايه‌گذاران بخش خصوصي به اين حوزه ندارند شاهد کاهش توليد در سينما هستيم. در حال حاضر ماه دوم سال را سپري مي‌کنيم و از توليد در سينما خبري نيست. اگر هم چند پروژه در حال پيش توليد هستند به سال گذشته که گيشه رونقي داشت باز‌مي‌گردد.
وقتي تهيه کننده‌ها بساز بفروش شدند
اکثر تهيه‌کنندگان صاحب نام و قدرتمند در سينما که برخي از آن‌ها مولف هم هستند بيش از آن که به فکر توليد در اين حوزه باشند به سمت کارهاي اقتصادي روي آوردند . براي نمونه منوچهر محمدي و علي سرتيپي که از پخش کنندگان و تهيه کنندگان سينما هستند حالا به‌جاي توليد فيلم به سمت تاسيس پرديس‌هاي سينمايي ( مانند کوروش) و مجمتع‌هاي تجاري (مگامال) رفته‌اند. محمد حسين فرحبخش که در بخش خصوصي فعال است در عوض ساخت و تهيه فيلم به دنبال خريدن سينماست و اينها تازه نمونه هاي فرهنگي و خوب اين حوزه اند و نه آنها که بجاي ساخت فيلم به کار ساخت و ساز و بساز و بفروش روي آورده اند و بخشي از امورات خود را هم از اجاره دادن کارت‌هاي تهيه‌کنندگي مي‌گذرانند.
بااين اوصاف به‌نظر مي‌رسد بسياري از شعارهاي دولت در بخش سينما محقق نشده و ديگر کمتر کسي براي فيلمسازي دست به جيب مي‌شود . همه چشم به‌دست دولت دوخته اند و پيوسته پشت در اطاق مسئولين نهادهاي مختلف خيمه زده‌اند تا بلکه سرمايه اي جذب کنند و فيلمي بسازند و با عدم سازو کار مناسب براي سرمايه گذاري بخش خصوصي عملاً اين بخش پاپس کشيده است. تا زماني‌که بساط ويژه‌خواري در ميان مديران فرهنگي و برخي از سينماگران وجود دارد اين سينما روز به روز ورشکسته‌تر شده و از سبد انتخاب مخاطب دورتر مي‌شود.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۲۲۲۱۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از فیلمسازی بدون دیالوگ تا خندیدن به قضاوت

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، هفتمین جلسه فصل نهم پاتوق فیلم کوتاه با همکاری موسسه فرهنگی، تبلیغاتی بهمن سبز-پخش رویش، یکشنبه‌ ۹ اردیبهشت‌ ۱۴۰۳ در پردیس سینمایی بهمن برگزار شد.

در این جلسه ۴ فیلم کوتاه «شیوع» به کارگردانی میثم مرادی، «زخم» به کارگردانی سحر نورمنّور، «گرازها» به کارگردانی غلامرضا جعفری و «قضاوت» به کارگردانی آریا گازُر به نمایش درآمدند و سپس محمد علیزاده‌فرد کارگردان سینمای کوتاه به‌عنوان کارشناس و محمد صابری به‌عنوان مجری‌کارشناس برنامه به نقد این آثار پرداختند.

«شیوع»؛ فیلمی بین تجربی و داستانی

در بخش ابتدایی این نشست، فیلم «شیوع» به کارگردانی میثم مرادی با حضور این کارگردان جوان مورد بررسی قرار گرفت و محمد علیزاده درباره ویژگی «بدون دیالوگ بودن» این فیلم، توضیح داد: خیلی وقت‌ها ساخت فیلم بدون دیالوگ می‌تواند باعث ابهام شود چون شما با طیف مختلفی از مخاطبان روبه‌رو هستید. البته در فیلم‌کوتاه ما با مخاطبان خاص مواجه هستیم؛ افرادی که به شکل خاص سینما را دنبال می‌کنند. در فیلم‌هایی که به سمت این نوع روایت‌ها می‌روند کار سخت می‌شود.

وی ادامه داد: فیلم‌کوتاه «حیوان» ساخته برادران ارک هم تقریبا هیچ دیالوگی ندارد. امسال در جشنواره فیلم کوتاه تهران «ضلعی برای خروج» را هم داشتیم که آن هم دیالوگ نداشت، یک وقت‌هایی روایت این اقتضا را ایجاد می‌کند که فیلم شما دیالوگ نداشته باشد اما یک وقت‌هایی اصرار داریم که فیلم هیچ دیالوگی نداشته باشد. در حالت دوم وقتی فیلم را می‌بینید با خود می‌گویید باید اینجا دیالوگی را می‌شنیدیم.

مرادی هم گفت: زمانی که ایده این فیلم به ذهنم آمد، اینچنین نبود که اصرار داشته باشم تا حتماً دیالوگی در آن نباشد بلکه به این فکر می‌کردم که فیلم چه چیزی می‌طلبد. خودم البته این تجربه را دوست داشتم. من خودم را کامل در فرآیند ساخت فیلم‌کوتاه «شیوع» به‌عنوان اولین فیلمم، رها کردم و به این فکر نمی‌کردم که اگر این کار را کنم کسی خوشش می‌آید یا نه.

این کارگردان ادامه داد: «شیوع» چیزی بین فیلم داستانی و تجربی است. برای تک‌تک اتفاقات داخل فیلم دلیل دارم، البته می‌دانم فیلمی موفق است که نیاز به توضیح نداشته باشد، در عین حال به نظرم فیلمی موفق است که بر سرش بحث شود. از این رو معتقدم فیلمی که همه از آن تعریف کنند موفق نیست.

علیزاده‌فرد توضیح داد: این فیلم نه به آن معنا تجربی است، نه داستانی. چون در فیلم تجربی قرار است یک تجربه جدید در روایت یا تکنیک ببینیم اما من در این فیلم تجربه جدیدی در تکنیک و روایت ندیدم و به تصور من «شیوع» یک فیلم داستانی است که اتفاقاً عناصر داستانی در آن نحیف‌تر به کار رفته است. البته این هم یک مدل از فیلمسازی است. من خودم فیلمسازم و می‌دانم که فیلمسازی چقدر سخت است.

فیلمی که هم می‌خنداند و هم حرف دارد

در ادامه نوبت به فیلم‌کوتاه «قضاوت» به کارگردانی آریا گازر رسید که در ابتدا به صورت مختصر به معرفی خود پرداخت و این فیلم را اولین تجربه کارگردانی‌اش معرفی کرد. سپس علیزاده‌فرد گفت: من «قضاوت» را دو سال پیش در جشنواره فیلم کوتاه تهران دیدم که یادم است بسیار مورد استقبال واقع شد. چون «قضاوت» فیلمی بود که موقعیت‌های کمیک آن به‌خوبی درآمده بود.

گازر درباره شکل‌گیری ایده فیلم «قضاوت» توضیح داد: دغدغه «قضاوت» از دوران تحصیل من در هنرستان می‌آید، در آن زمان همیشه وقتی کلاس داشتیم به دفتر مدیر احضار می‌شدیم که او هم مدام حرف می‌زد و ما کلاس را از دست می‌دادیم. همان موقع فیلم‌هایی را می‌دیدیم که یکی بیشتر از دیگری استانداردهای فیلمسازی را نداشتند! زمانی بیشتر متعجب می‌شدم که می‌دیدم اغلب به این فیلم‌ها خوب پرداخته می‌شد و از جشنواره سالانه هنرستان چند جایزه می‌گرفتند.

وی افزود: به این روند فکر می‌کردم که چگونه می‌توان این موقعیت را به نمایش دربیاورم. وقتی فیلم در پردیس ملت اکران شد عده‌ای در مواجهه با سکانس اول می‌گفتند این دیگر چه فیلمی است! اما از جایی به بعد مخاطب به‌یک‌باره غافل‌گیر می‌شد. البته من خیلی از جشنواره‌ها را به واسطه همین امر از دست دادم چون خیلی از جشنواره‌ها حوصله ندارند تا انتها فیلم را ببینند و وقتی ابتدای فیلم را می‌بینند، گمان می‌کنند یک فیلم کلاسی و آماتور است و آن را پس می‌زنند. ریسک دومی که انجام دادم نام این فیلم است که دم‌دستی است و خودم فکر می‌کنم بدترین اسم را انتخاب کرده‌ایم!

در ادامه علیزاده‌فرد درباره ویژگی‌های «قضاوت» گفت: مدل و خلاقیت گاهی در چینش حوادث و گاهی در اجرای فیلم رخ می‌دهد، خلاقیت در اجرای برخی اتفاقات در «قضاوت» ما را یاد کارهای سروش صحت می‌اندازد. با آنکه در روایت «قضاوت» داریم مدل فیلم در فیلم را می‌بینیم که یک مدل تکراری است، ولی این فیلم در چیدمان حوادث متفاوت است و خلاقیت دارد. خیلی‌ها معتقدند در فیلم‌های کمدی آن چیزی که سبب خنده می‌شود شگفت‌زدگی مخاطب است که این اتفاق چندبار در «قضاوت» رخ می‌دهد.

این کارگردان توضیح داد: پس از پایان برخی از فیلم‌های کمدی، شما وقتی با خودت تنها می‌شوی متوجه می‌شوی فیلم گرچه لحظات مفرحی برای تو داشته اما پیامی نداشته است اما ما با «قضاوت» می‌خندیم، شگفت‌زده می‌شویم و در انتها برای ما حرفی برای گفتن دارد. وقتی «قضاوت» را دیدم بیش از اینکه در قصه آن رابطه یک مدیر مدرسه با دانش‌آموز را ببینم رابطه یک مدیر فرهنگی با یک فیلمساز را دیدم.

چالش‌های روایت یک «زخم»

در ادامه پاتوق فیلم‌کوتاه نوبت به «زخم» به کارگردانی سحر نورمنور رسید که کارگردانش در نشست غایب بود. علیزاده‌فرد درباره «زخم» گفت: در این پکیج از فیلم‌ها، من حس متفاوت‌تری نسبت به «زخم» داشتم، این فیلم را قبلاً هم دیده بودم و باید بگویم پرداختن به برخی از موضوعات در فرهنگ و جامعه ما کار ساده‌ای نیست و «زخم» و «دابر» فیلم‌هایی هستند که موضوعات سختی دارند.

وی ادامه داد: «زخم» علاوه بر اینکه به مسأله بلوغ یک دختربچه می‌پردازد، موضوع احساس‌برانگیز نبود مادر را هم به تصویر می‌کشد که این امر می‌تواند همدلی مخاطب را به دنبال داشته باشد. ضمن اینکه کارگردانی و نویسندگی آن، کار ساده‌ای نبوده و حتی تدوین آن هم به‌اندازه است. همه این موارد کمک می‌کند تا دنیای فیلم برای ما باورپذیر باشد.

این کارگردان سینمای کوتاه، در ادامه در پاسخ به اظهارنظر یکی از مخاطبان مبنی‌بر اینکه «زخم» تنها در پی این بوده است که اشک مخاطب را دربیاورد، گفت: اینکه بگوییم فیلم می‌خواسته اشک مخاطب را دربیاورد و آن را محل اشکال بدانیم درست نیست، چون ما فیلم می‌سازیم که موضوعی را برای مخاطب باورپذیر کنیم. اگر منطق اتفاقات درون قاب درست نباشد، می‌شود پذیرفت که فیلم به دنبال ترحم مخاطب بوده است. اما در این فیلم این‌چنین نیست، «زخم» به لحاظ منطق روایی به دنبال این نبوده که گریه مخاطب را دربیاورد.

استفاده هنرمندانه «گرازها» از عناصر داخل قاب

فیلم «گرازها» به کارگردانی غلامرضا جعفری هم آخرین فیلم‌کوتاهی بود که در پاتوق هفتم مورد بررسی قرار گرفت اما کارگردانش در نشست حضور نداشت.

علیزاده‌فرد درباره این فیلم گفت: از یک جهت موقعیت «گراز» جذاب است اما یک بدی هم دارد و آن، این است که موضوع بکری ندارد. چون در فیلم کوتاه مهم این است که سوژه‌های بکری داشته باشید. در «گراز» از عناصر داخل قاب به شکل هنرمندانه‌ای بهره گرفته شده اما تکراری بودن سوژه و پایان‌بندی بد به آن ضربه زده است.

وی بیان کرد: پایان باز در فیلم‌سازی به این معنا این نیست که به همه موضوعات پاسخی داده نشود، بلکه به این معناست که تنها یکی دو سوال باقی بماند اما پایان این فیلم اصلا رها است.

کد خبر 6092034

دیگر خبرها

  • کارگردان مشهور ایرانی: تلویزیون نمی‌بینم!
  • روابط عمومی در اقناع افکار عمومی نقش کلیدی دارد
  • (ویدئو) ماجرای خدمتی که عباس کیارستمی در دهه ۷۰ به سینمای ایران کرد چه بود؟
  • با«مست عشق» کرک و پر حسن فتحی ریخت؟!
  • از فیلم‌سازی «بدون دیالوگ» تا خندیدن به «قضاوت»
  • اکران مردمی «تمساح خونی» در اکومال کرج
  • از فیلمسازی بدون دیالوگ تا خندیدن به قضاوت
  • ۳ فیلم سینمایی در راه اکران سینماها
  • سه فیلم جدید در راه اکران/قرارداد «تاوان»،«نیلگون» و«قلهک» ثبت شد
  • «مست عشق» فیلم قابل قبولی نیست/ فروش بالا نمی‌تواند دلیل بر کامل بودن یک اثر باشد