Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جهان نيوز»
2024-04-29@21:00:43 GMT

دولت خیلی دیر به یاد مردم افتاد

تاریخ انتشار: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۲۳۷۴۴۴

دولت خیلی دیر به یاد مردم افتاد

این دولت «4 ساله» به طرزی اسفبار، مردمی و «آزاد شهر»ی نبود؛ اگر ادب به خرج دهم، باید بگویم که دولتی «غیر مردمی» بود. به گزارش جهان نيوز، روزنامه‌ها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاه‌ها و نظریات اصلی و اساسی خود می‌پردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و می‌توان آنرا سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژه‌ای نیز دارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در ادامه یادداشت و سرمقاله‌های روزنامه‌های صبح کشور با گرایش‌های مختلف سیاسی را می‌خوانید:‌ ********

مردم شما را می‌شناسند
محمد ایمانی در کیهان نوشت:
1- ترمز بریده‌تر از دو گرگ که گله‌ای را بی‌محابا بدرند، جاه‌طلبی انسان است. این حقیقت را حضرت موسی‌بن جعفر امام کاظم علیه‌السلام به ما آموخت که فرمود «ما ذِئبان ضاریان فی‌غنم قد تَفَرَّقَ رُعائُها بِأَضَرَّ فی‌دینِ المسلم من‌الرّئاسهًْ. دو گرگ درنده در میان گله‌ای که چوپان‌های آن پراکنده شده‌اند، زیانبارتر از ریاست‌طلبی و جاه‌طلبی در دین مسلمان نیست». گرگ، شهوت دریدن دارد و سیرمانی ندارد؛ اگر نه، نباید دو گرگ در هجوم به یک گله، ده‌ها گوسفند را بدرند. سند اگر می‌خواهید، فراز و نشیب دو انقلابی ترمز بریده به نام‌های زبیر و طلحه.

2- این دو در جریان شورش علیه امیر مؤمنان(ع) هلاک شدند. مسعودی 3 قرن بعد در مروج‌الذهب و درباره کاخ‌نشین شدن طلحه و زبیر نقل می‌کند «زبیر بن عوام خانه‌ای در بصره بنا کرد که اکنون در سال 332 هجری (زمان مسعودی) هنوز باقی است و معروف است خانه‌هایی در مصر، کوفه و اسکندریه بنا کرد. ثروت زبیر بعد از مرگ، 50 هزار دینار پول نقد و هزار اسب و هزارها چیز دیگر بود. خانه‌ای که طلحه در کوفه با گچ و آجر و ساج ساخت، هنوز باقی است و به دارالطلحتین معروف است. عایدات روزانه طلحه از املاکش در عراق هزار دینار بود. در سر طویله او هزار اسب بسته بود. پس از مردنش، یک سی و دوم ثروتش، هشتاد و چهار هزار دینار برآورد شد». خطاب به قبیل این انقلابیون دنیاطلب و حریص بود که امیر مؤمنان(ع) هشدار داد و فرمود «شما نشانه تیرهای بلایی هستید که نزدیک شده است. پس پروا و پرهیز کنید از مستی نعمت و رفاه» (خطبه 151 نهج‌البلاغه) و با هشدار درباره رویدادهای ناگوار آینده فرمود «آن هنگامی است که ضربت شمشیر بر مؤمن، آسان‌تر از به دست آوردن یک درهم حلال است... آن زمان مست می‌شوید با غیر شراب، بلکه از فراوانی نعمت و رفاه»(خطبه 187 نهج‌البلاغه).

3- طلحه و زبیر دو صحابی رسول خدا(ص)، از رفاه طلبی و ریاست‌طلبی سرمست و بدمست بودند که برجانشین مسلم پیامبر شوریدند؛ اگرنه چند ماه قبل به اصرار خود با امیرمؤمنان بیعت نمی‌کردند. بدمست بودند که به فاصله چند ماه، دست در دست اشرافی مانند ولید بن عقبه و مروان بن حکم گذاشتند. فکر و جانشان چنان در تب و تاب سودای ریاست بود که یادشان رفت همین چند ماه قبل، هنگام شورش علیه خلیفه سوم، بساط همین اشراف را بر هم زده‌اند و فراموش کردند همان معاویه‌ که امروز با خطاب «امیر مؤمنان»! به آنها نامه می‌نویسد و می‌گوید «بیعت من با شماست، در شورش علیه علی تأخیر نکنید»، همان معاویه 30 سال پیش است که جزو سران سپاه کفر بود و با او می‌جنگیدند.

4- طلحه و زبیر به خاطر نیاوردند یا صلاح نبود به خاطر بیاورند که با ولید هم اردوگاه شده‌اند؛ کسی که چند سال پیش شراب خورد و همین‌ها (طلحه و زبیر) گفتند والی کوفه شراب خورده و باید حد الهی بر او جاری شود. اختناق اشرافیت بود و کسی جرأت نمی‌کرد بر سیاستمدار با نفوذی مانند ولید تازیانه بزند؛ دیده بودند که خلیفه چگونه ابوذر -راستگوترین مردم در بیان پیامبر(ص)- را تنها به ربذه تبعید کرد؛ و دیدند که خلیفه چگونه به جای ولید، دستور ضرب و شتم شاهدان بدمستی ولید را داد. اما یک مرد بود که گفت من حد الهی را بر او جاری می‌کنم هر چند قریش از این به بعد بگویند «علی جلاد است». او نمی‌توانست کسی جز مولای مقتدر و مظلوم ما علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام باشد... حق داشت امیر مؤمنان چند سال بعد وقتی هم پیالگی طلحه و زبیر با ولید و مروان را در سپاه شورشیان جمل دید، خطاب به روشن‌ضمیران و وجدان‌داران بشریت بگوید «انّهم لیطلبون حقاً هم ترکوه». آنها حقی را مطالبه می‌کنند که خود ترک کردند و فرو گذاشتند»(خطبه 22 نهج‌البلاغه). شورشگران دیروز علیه اشراف بدمست، حالا بدتر از همان‌ها ترمز بریده بودند؛ چون بدتر از گرگ به ایمان و شعور و شخصیت آنها زده بود... و چه داغی که بر دل ستم‌دیدگان و غمخواران عدالت تا پایان تاریخ گذاشتند.

5- داستان را می‌شد همین جا به سرآورد، اگر برخی انقلابیون ترمز بریده، از این سو و آن سوی کاخ سعدآباد (در ولنجک و فرمانیه) سر در نمی‌آوردند. می‌شد تن جناب زبیر و طلحه را در گور نلرزاند، اگر برخی انقلابیون سابق، معاویه و عمر و عاص‌های ناامید روزگار را سر ذوق نمی‌آورند و با احکام الهی و حقوق مردم و نظام اسلامی، بی‌مهری روا نمی‌داشتند. اما بوی بدمستی اشراف، مشام عوام و خواص جامعه را می‌آزارد. وقتی مدیری هزار میلیاردی و کاخ‌نشین به سرپناه مردم فرودست با دیده تحقیر می‌نگرد و مزخرف می‌خواند- حال آن که 23 سال است درباره مسکن اجتماعی حرف می‌زند بی‌آن که آجری برای محرومان روی هم بگذارد- و آن دیگری در مقام تربیت و فرهنگ مردم، شرکت واردات و قاچاق لباس می‌زند، و سومی و چهارمی با دارایی‌های چند هزار میلیاردی به خود جرأت می‌دهند قانون را دور بزنند و فهرست اموال خود را به قوه قضائیه اعلام نکنند و در عین حال ده‌ها شرکت خصوصی را همزمان با مدیریت دولتی اداره کنند، نمی‌توان بی‌تفاوتی و بی‌غیرتی پیشه کرد.

6- منسوبان ومنصوبان مدیریت اشرافی، 11 هزار میلیارد تومان اموال بیت‌المال (متعلق به قشر زحمت‌کش فرهنگی) را به یغما می‌برند اما آن مقام دولتی با وقاحت می‌گوید غارت نبوده بلکه «بدهی‌های معوقه» است! و پس از آن با بی‌شرمی بیشتر می‌گوید «اینها (نامزدها) می‌گویند از هزینه‌های دولت باید کم شود، منظورشان کاهش حقوق معلمان است»! با ماشین شاسی بلند از کارخانه و کارگران دیدن می‌کند و در پاسخ مردم و کارگران بیکار شده کرمانشاه و یاسوج می‌گوید «شعار ندهید، با شعر و شعار مشکلی حل نمی‌شود»؛ غافل از اینکه بیش از هر کس در مقام مدیریت -و نه شعر و شاعری که در جایگاه خود محترم است- شعر گفته است. با گشودن دروازه واردات که پای منافع دلالان و واسطه‌های با نفوذ در میان است، ظرف یک سال، 22 درصد بر حجم واردات می‌افزایند و کشور را تبدیل به چهارمین رکورددار دنیا می‌کنند و آنگاه برای کارگر ایرانی اشک تمساح می‌ریزند. برای ده‌ها هزار کارگر اتریشی و ایتالیایی و فرانسوی و چینی شغل درست می‌کنند و با این همه در چشم کارگران و تولیدکننده ایرانی زل می‌زنند و می‌گویند به اقتصاد و کسب و کار رونق دادیم. می‌گویند ایرانی فقط در پخت غذا مهارت دارد و همان را در کترینگ غذای راه‌آهن به اتریشی‌ها می‌سپارند. در حرم مطهر امام(ره) و در برنامه تبلیغاتی، کارگران به ستوه آمده را که می‌گویند زندگی ما رو به فناست، تهدید می‌کنند «دهانتان را خرد می‌کنیم» و چند روز بعد که در میان کارگران معدن یورت گلستان با اعتراض و انزجار مواجه شدند، با وقاحت می‌گویند «صبر و شکیبایی و بزرگواری ما را دیدید؟»!

7- گیرم که آن کارگر نجیب و به فریاد آمده معدن، مسلمان نبود و مثلاً یهودی و غیرمسلمان بود. آیا سزاوار نبود آن مقام دولتی از شرم دق کند و بمیرد وقتی شنید که به نمایندگی از جمع عزادار می‌گوید «آمدن شما دیگر فایده ندارد. حالا که 40 نفرمان را از دست دادیم، یادتان افتاده آمدید اینجا؟ پارسال رفتیم فرمانداری اعتراض کنیم؛ یعنی متوجه نشدی؟! ما فرماندار و بخشدار و استاندار نداریم... من دلم درد دارد، بگذارید حرفم را بزنم. من دلم داغ دارد، 40 نفر همه‌شان مرده‌اند. آقای ]...[ تا الان کجا بودید؟ بزار من درد دلم را بگویم، ]...[ دیگر نمی‌آید اینجا...». پاسخ چیست؟ حداقل اظهار شرمندگی و از درد این غفلت به خود پیچیدن؟! هرگز! به فاصله چند ساعت، اتاق عملیات روانی طراحی می‌کند که باید صورت مسئله دل‌مشغولی‌های افکار عمومی را عوض کنیم وگرنه با این وضعیت افکار عمومی، از همین حالا قافیه انتخابات را باخته‌ایم. باید فرافکنی کرد، سرگرمی ساخت، مردم را از 4 جهت ترساند، بی‌ثباتی و بحران درست کرد و زندگی و معاش و آرامش مردم را گروگان گرفت!

8- قرآن کریم درباره آخرین تیر ترکش فرعون و تبلیغات‌چی‌های او می‌فرماید «و سحروا اعین‌الناس و استرهبوهم. پیش چشم مردم، شعبده و جادو برپا کردند و آنها را ترساندند.» تهدید و ارعاب ملت ایران، 10 روز مانده تا روز انتخاب شدت گرفته است. با نوعی دهشت‌افکنی(تروریسم) تبلیغاتی سنگین روبرو هستیم که ادعا می‌کند اگر به ما- و فقط ما- رای ندهید، جنگ خواهد شد و تحریم‌ها بازخواهد گشت! آنها به کدام محافل در خارج کشور پشتگرم هستند که به این سادگی ملت را تهدید می‌کنند؟ مدیرانی را می‌شناسیم که به تعبیر فلان اقتصاددان اصلاح‌طلب «سرگرم آینده‌فروشی و ایجاد تعهدات 50 میلیارد دلاری برای کشور در نسبت با بیگانگان هستند و فقط خاطرات سیاه روزگار پهلوی و قجری را تداعی می‌کنند»، اما همین‌ مدیران از رئیس دولت سابق لولویی ساخته‌اند تا خیانت‌های امروز خود را بپوشانند. در سراسر کشور سراغ مناطق محروم که می‌دانند مردم آن مناطق به ادامه این مدیریت پرخرج و خسارت‌بار و فشل رای نخواهند داد، رفته‌اند و علنا تهدید می‌کنند که اگر به ما در دولت رای ندهید، بعد انتخابات بر سر بودجه و یارانه و امکانات، پدرتان را درمی‌آوریم! به این هم بسنده نمی‌کنند و می‌گویند «شما نمی‌شناسید، ما اینها (نامزدهای رقیب) را می‌شناسیم. اگر سر کار بیایند، در پیاده‌روها بین زن و مرد دیوار می‌کشند»! خسارت 18 میلیارد دلاری در پرونده کرسنت به‌بار آورده‌اند اما «کنسرت» را برای مردم مسئله می‌کنند.

9- شاید خیلی‌ها فراموش کرده‌اند که امروز در جبهه ائتلاف شترگاوپلنگی «اعتدال و اصلاحات»، کدام دشمنان دیروز یکدیگر، دور هم جمع شده‌اند. تاریخ به یاد دارد که آقای روحانی روز 23 تیر 1378- در آن حماسه بزرگ ملت که به فتنه و آشوب چند روزه پایان داد- درباره همین آشوبگران مدعی اصلاح‌طلبی گفت «این حرمت‌شکنی نه برای مردم و نه برای عاشقان انقلاب قابل تحمل نیست. اگرچه تعداد عاملان این عمل زشت، اندک است اما در عین حال لبخند و تشویق استکبار جهانی و امیدهای نابخردانه‌ای که در آنها ایجاد کرد، نشان می‌دهد استکبار جهانی توسط مزدوران‌شان، سنگ زیرین این بنا را هدف قرار داده‌اند. اگر منع مسئولین نبود، مردم و جوانان غیور و انقلابی ما، با این عناصر اوباش به شدیدترین وجه برخورد می‌کردند و به سزای عملشان می‌رساندند... درکدام کشور جهان حرکت‌های آشوب‌طلبانه این‌چنین تحمل می‌شود؟ اینها خیلی پست‌تر و حقیرتر از براندازی و این حرف‌ها هستند. اگر آمریکا یا رژیم اشغالگر قدس از این عناصر آشوبگر حمایت کردند، توقع هم همین بود. این کشورها همیشه حامی آشوبگران، جنایتکاران و افراد مزدور هستند. حوادث چند روز اخیر، یک پالایش دیگر برای انقلاب ما بود.»

10- امروز آیا همان مزدوران و آشوبگران و اوباش، توبه کرده و سر به راه شده‌اند که ستاد آقای روحانی را می‌چرخانند یا خدای نکرده...؟ آیا زمان پالایشی دیگر در انقلاب فرارسیده است؟ آیا باز هم گرگ‌ها ایمان بی‌در و پیکر کسانی را درهم دریده‌اند؟ و آیا باز هم سُکر نعمت و حب ریاست، ‌عنان از برخی رجال بریده است؟ کاش تا دیر نشده، از لب پرتگاه برگردند و عبرت آیندگان نشوند. «لئن لم ینته المنافقون و الذین فی قلوبهم مرض و المرجفون فی‌المدینه لنُغرینَّک بهم ثم لایجاورونک فیها الا قلیلا. ملعونین اینما ثقفوا اخذوا و قتلوا تقتیلا. (آیات 60 و 61 سوره احزاب)

ایران و مستاجر جدید الیزه
پیروز ایزدی در خراسان نوشت:
بانکدار سابق فرانسوی امانوئل ماکرون، درحالی در سن 39 سالگی به عنوان رئیس‌جمهور جدید فرانسه انتخاب شد که توانست در رقابت با مارین لوپن از حزب راست افراطی 65درصد آرا را به خود اختصاص دهد.با این انتخاب خاطر همه کسانی که می ترسیدند فرانسه کشور بعدی خواهد بود که به دام موج پوپولیسم و ضد جهانی سازی خواهد افتاد که در دموکراسی های غربی جاری شده است؛ آسوده شد.در تحلیل شخصیت ماکرون باید گفت که او یک «مصلحت‌گرای میانه‌رو» است و از این جهت شاهد پیروزی وی بودیم که مردم فرانسه به این باور رسیدند مواضع لوپن نمی‌تواند در حالت فعلی گره‌گشای مشکلات فرانسه باشد و از سوی دیگر احزاب سنتی این کشور هم از گذشته تاکنون نتوانسته‌اند آن گونه که افکار عمومی انتظار داشتند، جایگاه فرانسه را تقویت کرده و اهداف مورد نظر را محقق کنند.

از این جهت بود که شاهد متمایل شدن مردم به سمت ماکرون بودیم. البته دیدگاه مارین لوپن به عنوان رهبر جبهه ملی فرانسه هم تا حدودی به این موضوع کمک کرد. دیدگاه‌های ناسیونالیسم اقتصادی، مهاجرستیزی و راهبردهای وی علیه اتحادیه اروپایی توانست تا حدودی به پیروزی ماکرون کمک کند. لوپن گفته بود که معتقد است پیروزی وی نیز به مانند پیروزی ترامپ خواهد بود. در صورت پیروزی لوپن و با وعده ای که وی برای خروج از اتحادیه اروپا داده بود، تبعات آن برای سال ها بازارهای جهانی را با شوک مواجه می ساخت. دامنیک توماس، استاد دانشگاه کالیفرنیای لس آنجلس در این باره به سی ان ان گفته بود: پیروزی ماکرون ادامه حیات اتحادیه اروپا خواهد بود. اتحادیه اروپا تاکنون برگزاری انتخابات عمومی در سطح اروپا را با توجه به قدرت گرفتن عوام گرایان در این قاره به نگرانی دنبال کرده چراکه نگران بودکه با برسرکار آمدن جریان های عوام گرا در اروپا، آینده این اتحادیه با خطر از هم فروپاشیدن مواجه شود. این نگرانی از زمان نتیجه مثبت همه پرسی برگزیت در تابستان سال گذشته در انگلیس آغاز شد و در دیگر انتخابات همچون انتخابات ریاست جمهوری اتریش و انتخابات عمومی هلند وجود داشت.

لوپن همچنان ترسناک
البته افکار عمومی فرانسه همچنان از دیدگاه‌های لوپن و جبهه ملی فرانسه ترس دارند اما این که آرای جبهه ملی توانست تا به این حد افزایش پیدا کند، بدون تردید باید آن را یک پیروزی مهم برای لوپن و جبهه ملی دانست چرا که «مارین لوپن» توانست آنقدر مطرح شود که حتی از احزاب سنتی تثبیت یافته هم جلو بزند و به دور دوم راه پیدا کند. در انتخابات امسال، ماکرون توانست رای 24 درصدی خود در دور اول را تنها به 65 درصد برساند (با توجه به اینکه تقریبا همه احزاب راست دعوت به رای دادن به او کرده بودند) ولی مارین لوپن رای 21 درصدی را به حدود 35 درصد رساند و یک سوم آرا را هم به خود اختصاص داد. این در حالی است که پدر او در انتخابات 2002، 17 درصد رای آورده بود، اما مارین لوپن این رای را به بیش از دو برابر افزایش داد. از همین روست که مارین لوپن در نطق خود اعلام کرد که این نه یک شکست بلکه یک پیروزی برای «جبهه ملی» است که باید به صورت عمیقی در خود اصلاحات انجام داده و به یک حزب بزرگ تبدیل شود تا در انتخابات بعدی شانس‌هایی واقعی برای پیروزی و مانور دادن ضد اروپایی، ملی گرایانه و فاشیستی داشته باشد.

نگاه ماکرون به ایران و منطقه
مسائل خاورمیانه از جمله بحران سوریه برای همه دنیا مهم است و اختلاف یا اتفاق‌نظر درباره آن می‌تواند به سردی یا گرمی روابط کشورها منجر شود. به اعتقاد ماکرون اگرچه نباید از «بشار اسد»، رئیس‌جمهوری سوریه حمایت کرد ولی باید با او مدارا کرد. ماکرون درباره تنش‌های موجود میان عربستان سعودی و ایران نیز معتقد است که باید توازن را حفظ کرد.وی همچنین یک بانکدار بوده که در سال های اخیر بسیار سریع توانسته به لحاظ اقتصادی و سیاسی پله های ترقی را طی نماید. نکته ای که وجود دارد این است که ایران و فرانسه دست کم به لحاظ اقتصادی دارای روابط کلانی هستند وبه نظرمی رسد پاریس وتهران ارتباطشان را پس از برجام که در مسیر رشد قرار گرفته همچنان حفظ کرده و ماکرون نیز در این زمینه تغییری ایجاد نکند جز آنکه سیاستش گسترش رابطه با ایران و به دست آورن سهمی هر چه بزرگتر از اقتصاد ایران باشد. او همانطور که گفته شد با باقی‌ماندن فرانسه در اتحادیه اروپا کاملا موافق است و این در مسیر توسعه روابط اقتصادی ایران و اتحادیه اروپا خیلی مؤثر خواهد بود. ازهمین‌رو تحلیلگران تصور می‌کنند که سیاست متوازن و رو به بهبودی با ایران در پیش‌خواهد گرفت.

چالش های پیش روی ماکرون
ماکرون اگرچه پیروزی اش فوق العاده مهیج است اما او نیزبا چالش های سهمگینی روبه روست. او اکنون باید بر ملتی حکومت کند که فوق العاده قطب بندی شده است همچون آمریکا و انگلیس وسایر دموکراسی های بزرگ . بسیاری از مردم فرانسه خود را قربانی سیاست های جهانی سازی احساس می کنند و حس می کنند که این سیاست ها آنان را به حاشیه رانده است. این انتخابات بارها نشان داد که اختلافات در فرانسه بسیار عمیق است. اما نشانه ای در ارتباط با مداخله از خارج وجود نداشت.گروه هایی که به کمپین انتخاباتی ترامپ کمک کردند همچنان به فعالیت های مخفی خود در انتخابات فرانسه نیز ادامه دادند.

درست همان گونه که رایانه های حزب دموکراتیک در کمپین های انتخاباتی ریاست جمهوری در آمریکا هک شد، رایانه های ستاد انتخاباتی ماکرون نیز هدف حمله قرار گرفت و هک شد و همانند اتفاقی که در آمریکا افتاد، مسکو عامل مداخله در کمپین انتخاباتی معرفی شد.یکی از چالش های ماکرون انتخابات مجلس فرانسه است که در ماه ژوئن برگزار خواهد شد. او هیچ حزبی ندارد و باید در انتخابات پارلمانی ماه ژوئن، یک پایگاه پارلمانی ایجاد کند.مسئله اصلی پس از پیروزی ماکرون در انتخابات ریاست‌جمهوری، این خواهد بود که تا چه حد ترکیب مجلس فرانسه ماکرون را همراهی خواهد کرد و می‌تواند اهداف او را محقق کند. چراکه مجلس فرانسه ۵۷۷ نماینده دارد و بر اساس اینکه ماکرون دارای حزب مطرح و با سابقه نیست و جریان وی را تنها می‌توان یک جنبش سیاسی دانست، احتمال دارد که رئیس جمهوری جدید فرانسه با چالش‌هایی روبه‌رو شود. از این جهت چینش مجلس فرانسه برای آینده کاری ماکرون بسیار مهم و کلیدی تلقی می‌شود. چراکه خروجی این مجلس به علاوه انتخاب نخست‌وزیری که بتواند ماکرون را تقویت یا حداقل وی را همراهی کند، می‌تواند باعث شود تا کابینه وی گشایشی در امور مختلف ایجاد کند.

دولت متفرعن تهدید ملی
محمد زعیم‌زاده در وطن‌امروز نوشت:
رجزخوانی‌های انتخاباتی حامیان وضع موجود را خیلی جدی نگیرید، یعنی بعد از بازدید حسن روحانی از معدن یورت و آوار شدن اعتراضات کارگری بر سر دولت، دیگر اصلا جدی نگیرید، این هنر یک سیاستمدار پرسابقه است که در دل و ذهنش چیزی باشد و چیز دیگری بر زبان بیاورد، شاید حسن روحانی آنگاه که کارگران در حرم امام مستضعفین و در میتینگ انتخاباتی‌اش یکصدا فریاد می‌کشیدند «زندگی کارگر روی هواست امروز» درصدی احتمال می‌داد توطئه‌ای در کار باشد ولی وقتی روز یکشنبه سفر تبلیغاتی‌اش به آزادشهر گلستان با فریادهای کارگرانی روبه‌رو شد که از یکسو داغدار همکاران‌شان بودند و از سوی دیگر با جیب‌های خالی حاصل ماه‌ها حقوق نگرفتن عنان از کف داده بودند، دیگر برایش مسجل شد اوضاع آنگونه که برای او تصویر کرده‌اند نیست، شاید تجویز پی گرفتن ادبیات تند و تیز از عصر همان روز نتیجه مواجهه با همین واقعیت بود. اما چه شد که اینطور شد؟

متاسفانه در ادوار مختلف و در دولت‌های گوناگون کمابیش مشکلات جدی برای جامعه کارگری کشور وجود داشته است، مشکلاتی که علل گوناگونی دارد و البته اصلا زیبنده ایران نیست اما با نگاهی اجمالی به تاریخ دولت‌های پس از انقلاب اسلامی به جرأت می‌توان گفت اعتراضاتی با این شدت غیر از این دولت، تنها در دوره دولت مرحوم هاشمی‌رفسنجانی وجود داشته و 2 دولت نهم و دهم و حتی در دوره اصلاحات هم چنین اوضاعی را شاهد نبودیم. اواسط کار دولت مرحوم هاشمی‌رفسنجانی بود که به دلیل سیاست‌های افسارگسیخته تعدیل اقتصادی و نابسامانی‌های جدی در بازار و حاکم شدن رکود بر اقتصاد کشور و البته افزایش محسوس و ملموس فاصله طبقاتی، شاهد چنین اعتراضاتی در اسلامشهر تهران و حاشیه شهر مشهد و بقیه نقاط بودیم. فشار زندگی بر اقشار مستضعف جامعه که حالا برای دولت کارگزار شده بودند جماعت آسیب‌پذیر به حدی شد که در نقاط مختلف کشور شاهد اعتراضاتی از جنس روز یکشنبه معدن یورت بودیم.
از ابتدای شروع به‌کار دولت یازدهم گفته شد این دولت در نگاه حداکثری همان دولت مرحوم هاشمی‌رفسنجانی است، هرچند اواسط کار مشخص شد این دولت به سبب کهولت سن وزرا و برخی حاشیه‌سازی‌ها همان دولت هم نیست بلکه تمام نقاط ضعف آن را داراست ولی از نقاط مثبت و قوت آن تقریبا تهی است، اگر نگاه متفرعن و متبختر و ارباب‌وار و از بالا به پایین به مردم و زندگی اشرافی مدیران و وزرای 2 دولت و 2 رئیس‌جمهور را مشابه هم بدانیم یا اگر تلاش هر دو دولت برای له شدن مستضعفان زیر چرخ‌های توسعه را از موارد تشابه 2 دولت به حساب بیاوریم، حتما می‌توانیم موارد متعددی از امتیازات اختصاصی دولت جناب روحانی را هم شمارش کنیم.

اینکه در دولت روحانی بسیاری از وزرا همزمان با وزارت به شغل شریف تجارت مشغولند انصافا امتیاز اختصاصی این دولت است، اینکه در مناظره و جلوی چشم 80 میلیون ایرانی صریحا بگویی دختر[مظلوم] وزیر با کارت بازرگانی شرکت مهندسی، پوشاک بچه به مبلغ 200 میلیون تومان وارد کرده است و همزمان حقوق 20 ماهه کارگران مظلوم یک معدن پرداخت نشده باشد از امتیازات اختصاصی این دولت است، اینکه بیش از 3 هزار مدیر نجومی‌بگیر بشوند ذخیره انقلاب حتما از مزیت‌های اختصاصی این دولت است، اینکه ایده طلایی مشاور رئیس‌جمهور برای حل مشکلات خوزستان این باشد که شیوخ متمول خلیج‌فارس در خوزستان باغ بخرند و خوزستانی‌ها بشوند دربان و خدم آنها حتما از مزیت‌های تخصصی همین دولت است، اینکه با وجود مشکلات و مصائب مردم بادی در غبغب بیندازی و بگویی شرمنده نیستم حتما از اختصاصات این دولت است، اینکه گرد و خاک خوزستان را نه تقصیر دولت بلکه حاصل عذاب الهی بدانی یا سوال از عملکرد اقتصادی دولت را بدترین پرسش بدانی حتما از مزیت‌های این دولت است.

عملکرد این دولت است که سبب ایجاد شکاف بیشتر بین دولت و مردم شده است؛ مدیران و وزرای برج‌نشین و مستقر در ویلاهای لاکچری لواسان و کاسب، تاجر و بیزینس‌من و مردم مستضعف با حقوق یک میلیونی، روز به روز بر شکاف بین دولت ملت اضافه می‌کند و بدین ترتیب استمرار این دولت می‌تواند حتی تهدیدی برای امنیت ملی هم باشد.

روحانی رقیب کیست؟
کبری آسوپار در جوان نوشت:
طی روزهای اخیر حسن روحانی در جمع حامیانش و نیز در مناظره‌ها، به موضوعاتی می‌پردازد که به طور مشخص موضوعات ملی، امنیتی و کلان حکومت و سیاست‌های کلی

منبع: جهان نيوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۲۳۷۴۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سه سال انتظار برای ارشاد مدیران

اگر گشت ارشاد مدیران شکل گرفته و موفق بوده است وضعیت فساد چگونه است که این حجم از فسادها به گوش مردم رسیده و نتیجه برخورد با مفسدان به چشم نمی‎آید؟ و همچنین چرا پاسخگویی به مردم به درستی صورت نمی‌گیرد که مردم هم احساس کنند مسئولان مدافع منافع آنان هستند و با مفسدان مقابله می‌کنند؟

به گزارش هم میهن، ابراهیم رئیسی، از ریاست قوه‌قضائیه به ریاست‌جمهوری (حوزه اجرایی کشور) آمد. از جمله مهمترین موضوعات در مناظرات انتخابات مبارزه با فساد بود که موجب بحث‎هایی بین عبدالناصر همتی و ابراهیم رئیسی شد. همان زمانی که تازه چندی از طرح و شروع بررسی پرونده اکبر طبری، از معاونان سابق رئیس قوه قضائیه گذشته بود و ابراهیم رئیسی در قامت رئیس قوه قضائیه آن را به‌عنوان برگ برنده‌ای در مقابله با فساد در اختیار داشت.

در همین اثنا او درباره گشت ارشاد به صراحت اعلام کرد: «ما معتقدیم فضای مجازی بهترین بستر است برای نظارت مردم بر دولتمردان. ما این کار را در دادگستری اجرا کردیم. نه که بعدها خواهیم کرد بلکه در حال حاضر به آن عمل می‌شود. چرا برخوردهایی می‌شود؟ ما گشت ارشاد خواهیم داشت برای مدیران؛ «الناس علی دین ملوکهم» اگر دولتمردان خوب عمل کنند مردم خوب هستند. »

البته رئیسی چندی بعد اعلام کرد که «گشت ارشاد مدیران زیر نظر بازرسی ریاست‌جمهوری تشکیل شد و به دستگاه‌های مختلف سرکشی می‌شود.» در این بین خبرگزاری فارس در گزارشی در حمایت از عملکرد دولت در این زمینه نوشته بود: «نگاهی به تصمیمات مدیران ارشد دولتی نشان می‌دهد در سه ماه گذشته، ۲۰ مدیر دولتی پس از ارزیابی عملکردشان از مجموعه دولت کنار گذاشته شدند. این تغییرات در سطح بالای مدیریتی دولت هم صورت گرفته است؛ که از آن میان می‌توان به پذیرش استعفای عبدالملکی وزیر سابق کار، یوسف نوری، وزیر سابق آموزش و پرورش و برکناری سیدجواد ساداتی‌نژاد، وزیر جهاد کشاورزی و رئیس صندوق نوآوری و شکوفایی اشاره کرد (۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲).»

در آذرماه سال گذشته هم رئیسی در یکی از جلسات هیئت‌دولت گفته بود: «دولت مردمی با عزمی که برای مقابله با هرگونه فساد دارد، در دوسال گذشته محور شناسایی، رسیدگی و برخورد با گلوگاه‌های فسادزا بوده و برخی از پرونده‌های فساد را نیز به دستگاه قضایی ارجاع داده و حال انتظار عمومی از قوه قضائیه رسیدگی به این پرونده‌هاست.»

حالا پس از ۳ سال از آن وعده و با وجود این اظهارنظرها هم محدودیت‌های فضای مجازی که رئیسی آن را بستری برای نظارت مردم بر دولتمردان عنوان کرده بود، به ستوه آورده و هم آن گشت ارشادی که از آن سخن گفته‌اند و آن تلاش برای مقابله با فساد که رئیسی ادعا کرده بود هم افکار عمومی را پاسخگو نبوده و «بوی بهبود ز اوضاع جهان (بخوانید مملکت در مسئله فساد)» شنیده نمی‎شود.

هرچند دولت سیزدهم برکناری چند مدیر رده میانی را به‌عنوان گشت ارشاد مسئولان به خورد رسانه‌ها به‌ویژه رسانه ملی داد، اما فسادهای بزرگ مانند تخلف ۹۲ هزار میلیارد تومانی فولاد مبارکه، فساد ۳/۷میلیارد دلاری چای دبش و در آخر نیز تخلف مالی ۱۰۰۰ میلیارد تومانی کاظم صدیقی و پسرانش که گویا در برخورد مومنانه با آن کسی دنبال شفاف‌سازی و اقناع افکار عمومی نرفت.

در چنین شرایطی و در سال آخر دولت موضوع عملکرد دولت در حوزه مقابله با فساد و گشت ارشاد مدیران که وعده‌ای از وعده‌های آن بود نیز گاهی در میانه مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم به‌عنوان یک مطالبه مطرح می‎شود.

چنانچه معین‌الدین سعیدی، نماینده چابهار روز سوم اردیبهشت در صحن علنی مجلس هم به این موضوع به عنوان یک مطالبه اشاره کرده است.

حالا این سوالات باقی است که اگر گشت ارشاد مدیران شکل گرفته و موفق بوده است وضعیت فساد چگونه است که این حجم از فسادها به گوش مردم رسیده و نتیجه برخورد با مفسدان به چشم نمی‎آید؟ و همچنین چرا پاسخگویی به مردم به درستی صورت نمی‌گیرد که مردم هم احساس کنند مسئولان مدافع منافع آنان هستند و با مفسدان مقابله می‌کنند؟

دیگر خبرها

  • آخرین نطق رشیدی کوچی در مجلس
  • مردم باید ثمره کلنگ زنی ها را ببینند/ لزوم تحقق پروژه ها
  • نیازمند تقویت اقناع در دولت هستیم
  • ببینید | سرکار گذاشتن مردم توسط دولت رئیسی به روایت یک نماینده مجلس
  • پایتخت تقسیم می شود؟
  • دولت بسترساز جهش تولید است
  • طرح کالابرگ ادامه می یابد؟
  • ماسک آزادی و حقوق بشر دولت‌های خارجی برای مردم جهان کنار رفته است
  • تامین سبد غذایی مردم با رویکردی عقلانی
  • سه سال انتظار برای ارشاد مدیران