Web Analytics Made Easy - Statcounter

پیگیرش که شدیم عراق بود، گفت: هر وقت برگشتم، خبر می دهم. خبر هم داد و گفت سوالاتت را بفرست. گفتیم چند محور است که می خواهیم حول و حوش آنها گپی دوستانه باشد. گفت: بدون سوال نمی آیم، چند سوال و محور را ارسال کردیم. برای گفتگو امروز و فردای زمانی و اینجا و آنجای مکانی بین ما در گرفت که نوع حجاب من هم البته مد نظر بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بالاخره رضایت داد که به تحریریه بیاید، وقتی آمد دم در به استقبالش که رفتم، چشم انداختم تا ببینم موتورش کجاست و بگویم می تواند به داخل پارکینگ بیاورد اما موتور را ندیدم. پرسیدم موتور کجاست، گفت: با موتورم چکار داری اگر میخواستم ببینی که جلوی چشمت پارک می کردم، خندیدیم و به داخل دعوتش کردم. در کنار آسانسور اما من و خودش را متوقف کرد و گفت: چرا دفتر شما تابلو ندارد، من بالا نمی آیم. توضیحاتی دادم که قانع نشد و از ما اصرار و از حسین الله کرم انکار که نمی آیم، شاید اینجا مکان اطلاعاتی باشد گفتم؛ شما که دیگر نباید از مکان های اطلاعاتی ترسی داشته باشید و خلاصه با خواهش خوردن یک چای حالا که تا اینجا امده اید او را مجاب کردم به طبقه پنج تحریریه عصر ایران بیاید. در مقابل استقبال و خوش آمدگویی سردبیر و همکاران دیگر پرسید: چرا اینجا تابلو ندارد. آقای محمدی توضیحاتی دادند اما انگار هنوز راضی نشده است به اتاق مصاحبه رفتیم.

در طی تلفن هایی که برای هماهنگ کردن گفتگو بین من و الله کرم اتفاق افتاده بود ترس و اضطرابی هم داشتم که چندین بار از دبیرم خواهش کرده بودم من را در این گفتگو تنها نگذارد. شاید هم بخاطر این بود که این گفتگو اولین مواجهه رودرویی بصورت سوال و جوابی بین من و او بود. تصویری که از الله کرم در ذهن من بود یک چماق دار بود که شاید حتی در جواب سلامم هم اول، کشیده ای نصیبم شود و بعد جواب بگیرم.

ظاهرش از دور برای من همیشه خشن و استرس برانگیز بود. داستان ها و اتفاقاتی هم شنیده بودم راجع به او که شاید مزید بر این دلهره بود. اما تا اینجا آنچه دیدم، علی رغم رویدادی که در مورد تابلوی دفتر اتفاق افتاد، حس ناخوشایندی نبود و هیجان برای گفتگو در من دو چندان شد. سعی داشت که صورتش را جدی و خشمگین نشان دهد اما بعضی اوقات کنترل این موضوع از دستش خارج می شد: « وقتی من و مصطفی داننده با حسین الله کرم به گفتگو نشستیم؛ قبل از ضبط گفتگو مکالمه ای همراه با شوخی و خنده بین ما صورت گرفت. مثلا به مصطفی داننده گفت: چون این همکار خانم شما به من می گوید؛ حاج آقا من هم می خواهم او را حاج خانم صدا کنم. داننده هم با خنده تایید کرد و گفت بله شما استادید و من دیگر او را حاج آقا صدا نکردم».

حسین الله کرم دفترچه و قلمش را برداشت. سوال ما را یادداشت و جواب خودش را هم می نوشت بعد از آن ما پاسخش به سوال را که از روی کاغذهایش می خواند، ضبط می کردیم.


مشروح گفت‌وگو عصر ایران با حسین الله کرم را در ادامه بخوانید

-هر کسی نسبت به شما و شخصیتتان ظن و برداشتی دارد که این برداشت ها مثبت و منفی های بسیاری را به همراه خود دارد، حسین الله کرم از زبان خودش به ما بگوید که کیست؟

بنده استاد و عضو هیات علمی دانشگاه هستم ، دارای دو مدرک دکتری مدیریت استراتژیک و علوم سیاسی هستم هدفم ارتقا و پیشرفت کشور برای رسیدن به تمدن اسلامی است.

-از بیوگرافی خود برای ما بیشتر بگویید؟

در خانواده پرجمعیت و مستضعف از جنوب شهر تهران هستم. مادر و پدرم هر دو اهل محله دروازه غار بودند اما خودم در محله مولوی به دنیا آمدم. چون شغل پدرم پاره دوزی بود از همان ششم دبستان به کارگری پرداختم تا کمک حال خانواده شوم. مادرم دوست داشت که پزشک شوم اما خودم دوست داشتم مهندس شوم لذا هم دیپلم فنی و هم طبیعی را گرفتم که اگر لازم شد و خواسته مادرم را خواستم دنبال کنم این کار را انجام دهم. چون خواهرم رشته پزشکی خواند، من دنبال مهندسی را گرفتم و سال دوم را که تمام کردم انقلاب شد. بعد از انقلاب، انقلاب فرهنگی و در نتیجه دنبال حرکت های انقلابی رفتم.

-گویا شما اهل ورزش بودید مثل پینگ پنگ و حتی شنیدم گفته بودید که حاضر نبودید با دخترها مسابقه دهید چون آنها ضعیف بودند نه از جنبه فقهی و این مسایل؟

پینگ پنگ یکی از علایق من بود به اکثر افراد آوانس می دادم تا چند ساندویچ از انها برای ناهارم ببرم. بازی دختر خانم ها ضعیف بود اگر چه می توانستم از انها راحت تر ببرم اما ترجیح می دادم از بچه هایی که پول بیشتری دارند ببرم. در ورزش های دیگر هم مثل فوتبال و والیبال امکان بازی برای دخترها وجود نداشت

-همین روحیه ورزشکاری باعث شد وارد انقلاب شوید معمولا کسانی که علاقه ای به ورزش ندارند آدم های محافظه کاری هستند، ورزشکاران روحیات مبارزه جویانه تری دارند سبقه ورزشی چقدر در کارهای انقلابی و جنگی شما موثر بود؟

روی انقلابی ام بیشتر ناشی از ایدئولوژی انقلاب بود که اشاره داشت به امام حسین و کربلا و عاشورا، اما شاید ورزش، جنوب شهری بودن و شکاف طبقاتی هم تاثیر گذار بود

-در فوتبال طرفدار چه تیمی هستید؟

پرسپولیس

-ممکن است علاقه شما به پرسپولیس به این خاطر باشد که تاج نماد دستگاه سلطنت بود یا نه صرفا به دلیل خود تیم پرسپولیس و یا شاید علی آقا پروین...

بچه های جنوب شهر عمدتا توجه زیادی به علی پروین داشتند اصلا علی پروین افتخار جنوب شهر محسوب می شد و من هم ابتدا به همین دلیل پرسپولیسی شدم اما بحث تاج و تیمسار خسروانی و حکومت بود که ما را بیشتر به سمت پرسپولیس جذب می کرد البته این روزها دیگر کمتر به این مسایل فکر می کنم. گرچه هنوز هم گهگاه بازی های پرسپولیس را می بینم ولی مثل آن زمان دیگر شور و هیجان ندارم آن موقع ها باخت پرسپولیس برایم باخت زندگی بود، شاید هم بخاطر سنم است.
حسین الله‌کرم: با دخترها پینگ پنگ بازی نمی‌کردم چون ضعیف بودند/ بیشتر دوست داشتم کسانی را ببرم که پول بیشتری داشتند/ پرسپولیسی‌ام/لیست اصول گرایان برای مجلس انقلابی نبود/ ترامپ جرات حمله زمینی را ندارد/ سوال‌ شما تفتیش عقاید است/ فرهادی پر کننده پازل غرب است/ ظریف در تمام ناکامی های ایران شریک بوده است

-اهل استادیوم رفتن هم بودید؟

بله، ورزشگاه می رفتیم، شعار هم می دادیم البته ترجیح فعلی من تیم ملی است.

-اگر در همان موقع ها، همزمان یک سمت سیاسی و ورزشی به شما پیشنهاد می شد کدام را انتخاب می کردید؟

بعد از انقلاب کشور دچار بی ثباتی سیاسی شده بود بی ثباتی محلی و منطقه ای. در جنوب کشورمان جریانی وجود داشت به نام خلق عرب، کردستان، خلق ترک،و ... این ها به اشکال مختلف مورد حمایت سفارت امریکا بودند و علاوه بر آنها کارخانه ها و حیط های کارگری دست به اغتشاش می زدند بنابراین شاید سخت ترین جا در کردستان بود و من کردستان را انتخاب کردم بعد از دهه 60 هم جنگ عراق شروع شد و افراد انقلابی جذب این گونه مبارزات می شدند. شاید شما از من کوی دانشگاه را شنیدید ولی در اوایل دهه 60 دانشگاه تهران که تبدیل به ستاد گروهک ها شده بود هم من دیدم... بهرحال در این دهه همه فکر و ذکرم شهادت بود چون عنصر شهادت طلبی قوی ترین ارزش دوران بود. آن زمان هر کسی بعد از شش ماه شهید نمی شد ما می گفتیم که فلانی خالص نیست. لذا من از افراد خیلی ناخالصم که تا کنون زنده ماندم به همین جهت اگر پیشنهاد می کردند که سمت سیاسی یا ورزشی بگیرم، هیچکدام را قبول نمی کردم و به دنبال انجام وظیفه در میادین جنگ می رفتم. اتفاقا در بازپس گیری خرمشهر هم یکی از فرماندهان بودم و یکی از افتخاراتم این است که در آن روز آزاد سازی خرمشهر من هم حضور داشتم.

...........

گوشی آیفون استاد الله کرم زیاد زنگ می خورد و بالاخره مجبور شد که یکی از آنها را که فوری بود جواب دهد. بعد که تلفن را قطع کرد، گفت: خب من باید فورا بروم و بابت اینکه جلسه مصاحبه را ترک می کنم بار دیگر که آمدم اجازه می دهم؛ با موتور من عکس بیندازید فهمیدیم این موتور برای او حکم امضایش را دارد و رفت....

بخش دوم صحبت های ما با حسین الله کرم با فاصله چند روز انجام شد، این بار وسپایش را به پارکینگ ساختمان آورد. فکر کردم این یعنی اعتمادش به ما جلب شده و تحریریه ما دیگر حکم یک مکان اطلاعاتی را برای او ندارد.

برای پذیرایی کیک های تی تاپ هم روی میز بود. در موقع نوشتن پاسخش به اولین سوال یکی را باز کردیم و تعارف زدیم. خندید و گفت: پس ساندیس هایش کو و قس علی هذا در مورد کیک و ساندیس...

او دیگر دوست نداشت مصاحبه در مورد دوران جوانی‌اش ادامه پیدا کند به خاطر همین ادامه مصاحبه مسیر دیگری را طی کرد.

بخش دوم گفتگو:

-آقای کرباسچی در تحلیلی گفتند؛ که «خوشحالیم که آقای الله کرم نیز وارد انتخابات شده اند ورود ایشان نشان دهنده این است که ساز و کار دموکراسی و تحزب را پذیرفته اند»، مگر نگاه شما به دموکراسی چگونه است؟

من از آقای کرباسچی تعجب می کنم که چنین حرفی را می زند که الله کرم و امثال الله کرم آیا دموکراسی را قبول دارند یا خیر. چرا که انقلاب اسلامی از بدو پیروزی خود به دنبال برگزاری رفراندوم از طریق رای مردم بود. به طوری که حداکثر 50 روز بعد از پیروزی این رفراندوم را برگزار کرد که در آن 98 درصد از مردم از طریق رفراندوم نوع ساختار سیاسی کشور ما رای دادند.

بعد از آن انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی و همه پرسی آن، انتخابات ریاست جمهوری و مجلس به بهترین شکل نشان دهنده حضور مردم بود که در نهایت کشور ما کمتر از یک سال دارای رییس جمهور منتخب مردم شد. از این رو برای امثال بنده که در کوران آن انتخابات حداقل نقش تامین امنیت انتخابات را داشتیم چطور ممکن است که دموکراسی اسلامی را نپذیریم؟ ضمن آنکه دموکراسی یک ظرف است که مظروف هایی مانند سوسیالیسم، لیبرالیسم و امثال آن را در درون خود جای داده است و در ایران کنونی نیز اسلام را به عنوان مظروف پذیرفته است. البته اگر نظر آقای کرباسچی دموکراسی صرف بدون مظروف ایدئولوژیک آن یعنی اسلام است، بله من با آن میانه خوبی ندارم.

-حسین الله کرم به عنوان یک نامزد مستقل ثبت نام کرده یا به عنوان نامزد حزبی و جریانی وارد انتخابات شده است بطور واضح تر شما به عنوان نامزد اصولگرایان حضور دارید یا نماینده یک گفتمان تازه در انتخابات شورای شهر..

ساختار های حزبی یا ساختار تشکیلاتی در کشور ما به طور عمده دو جریان اصول گرا و اصلاح طلب را ساخته اند، اما بارها دچار فروپاشی شده اند به طوری که اصلاح طلب ها آن را به محافظه کار، اصلاح طلب تقلیل دادند و اصول گراها نیز آن را به اصول گرا، تجدید نظر طلب تغییر دادند. در حال حاضر نیز رهبری آن را ناکارآمد می داند و معتقد است که اشرافی گری حاکم بر این دو جناح ما را به سمت ساختار انقلابی، غیر انقلابی می برد از این رو بنده خود را جزء جریان انقلابی می دانم که عناصری مانند ولایت مداری، ساده زیستی، عدالت خواهی، استکبار ستیزی ومعنویت گرایی را در بطن خودش دارد.

-یعنی بر اساس این تعریف، دو جناح اصول گرایی، اصلاح طلبی مصطلح در جامعه جزء گفتمان انقلابی نیستند؟

من اینطور فکر نمی کنم چرا که دوگانه انقلابی و غیر انقلابی از میان این دو جریان به وجود آمده که تفاوت عمده آنها در عناصری که قبلا برشمردم یعنی ولایت مداری، ساده زیستی، عدالت خواهی، استکبار ستیزی و معنویت گرایی است. به نظر من دو عنصر عمده غیر انقلابی عبارت است از غرب گرایی و اشرافی گری است.
حسین الله‌کرم: با دخترها پینگ پنگ بازی نمی‌کردم چون ضعیف بودند/ بیشتر دوست داشتم کسانی را ببرم که پول بیشتری داشتند/ پرسپولیسی‌ام/لیست اصول گرایان برای مجلس انقلابی نبود/ ترامپ جرات حمله زمینی را ندارد/ سوال‌ شما تفتیش عقاید است/ فرهادی پر کننده پازل غرب است/ ظریف در تمام ناکامی های ایران شریک بوده است

-آقای دکتر شما در شهری اقدام به ثبت نام شورای شهر کردید که بعد از سال 76 معروف به شهر اصلاح طلب ها است و می گویند که رای اکثریت این شهر به جریان اصلاحات است، انتخابات 88، 92، مجلس و مجلس خبرگان گواهی بر این ادعاست، با توجه به برداشتی که جریان اصلاحات از شما دارد و اینکه یک فهرست قوی هم از جریان اصلاحات در انتخابات شرکت می کنند، فکر می کنید بتوانید رای مردم تهران را به سمت خود جذب کنید؟

گرچه پیروزی اصولگرایان در انتخابات خبرگان چهارم، شورای دوم، مجلس هفتم و جمهوری نهم حرف شما را رد می کند اما به انتخابات 92 و 94 می پردازم که بر طبق گفته شما اصلاح طلب ها حداقل در انتخابات مجلس به طور کامل پیروز شدند. اگر سقف رای آنها را برای آقای عارف یک میلیون و ششصد بدانیم و یا کف رای آنها در لیست امید را یک میلیون صد هزار نفر بدانیم، سقف رای اصول گرایان همان یک میلیون و صد هزار نفر کف رای های لیست امید بود از این رو فاصله آنها تقریبا پانصد هزار نفر بوده است این در حالی ست که حداقل ششصد هزار نفر از جنوب شهر رای ندادند. اگر بپذیریم که این ششصد هزار نفر نقطه هدفشان به سمت اصول گراها خواهد بود می توانیم، بگوییم که اگر رای می دادند این وضعیت حتما متفاوت بود.

اما اینکه چرا این ششصد هزار نفر جنوب شهر رای ندادند شاید مهم باشد، این موضوع به این دلیل بود که لیست اصول گرایان انقلابی نبود، لیست اصول گرایان از یک طرف شامل افرادی بود که حامی برجام بود و همچنین شامل افرادی بود که مخالف و ضد برجام بود یعنی آقای نبویان در آن لیست ضد برجام است و آقای مظفر در آن لیست موافق برجام است. در این لیست ما افرادی ساده زیست داشتیم که در کنار افرادی قرار گرفته بودند که اشرافی زندگی می کردند، بنابراین این لیست یک لیست انقلابی نبود و در نتیجه مورد توجه جنوب شهر واقع نشد. به نظر می رسد که اگر ما در شورای شهر اسلامی بتوانیم یک لیست انقلابی ارائه کنیم، وضعیت متفاوت خواهد بود.

-یعنی هر کس موافق برجام است غیر انقلابی محسوب می شود؟ اگر ممکن است تعریف خودتان را از انقلابی بودن ارائه کنید و بگویید که مرز تشخیص انقلابی از غیر انقلابی کجاست؟

به نظرم در طول مصاحبه به مطالب بنده بی توجهی می شود. چرا که عناصر انقلابی شامل ولایت مداری، ساده زیستی، عدالت خواهی، استکبار ستیزی ومعنویت گرایی و حمایت از مظلومین را گفته ام و همچنین عناصر غیر انقلابی یعنی غرب گرایی و اشرافی گری را نیز مطرح کردم. اما به نظرم می رسد که باید تعریف ساده تری را بیان کنم؛ انقلابی طرفدار تغییر وضع موجود است در حالی که جریان غیر انقلابی همان گفتمان محافظه کاری است که حافظ وضع موجود است این دو نگرش از ابتدای پیروزی انقلاب شکل گرفت. جریان انقلابی و محافظه کار معتقد شد که ما علیه استبداد انقلاب کردیم و بنابراین باید بعد از انقلاب کشور را اداره کنیم، به عبارتی محافظه کاران معتقد به ختم انقلاب بودند در حالی که جریان انقلابی معتقد بود تا زمانی که جریان استکبار جهانی هست امکان بازتولید استبداد در داخل همواره وجود دارد از این رو انقلاب را به مانند یک کوه آتشفشان تشبیه کردند و در تصرف لانه جاسوسی به سمت آن حرکت کردند و آن را انقلاب دوم نامگذاری کردند.

اکنون نیز طرفداران انقلاب دائمی هستند و انقلاب دائمی را تا رسیدن به تمدن اسلامی ادامه خواهند داد. اما در پاسخ به اینکه آیا طرفداران برجام جزیی از جریان انقلاب هستند، من معتقدم که جریان غیر انقلابی با گفتمان محافظه کاری دیدگاهش به غرب یک دیدگاه استکباری نیست، با همین اشتباه بود که برجام را پذیرفتند و اکنون متوجه شده اند که آمریکا به تعهداتش عمل نمی کند و همچنان استکبار است.

- برجام مورد تایید مقام معظم رهبری بود و ایشان آن را تایید کردند.

اگر برجام را هزینه استکباری بودن آمریکا ببینیم که اکنون هم رخ داده است، با اجازه رهبری بوده است اما اگر آن را علی برکت الله، فتح الفتوح، آفتاب تابان و ابر باران زا بدانیم درحالی که هیچ نفعی از آن به ملت نرسیده است مطمئنا مورد تایید رهبری نیست.

-اگر شما نامزد انتخابات ریاست جمهوری بودید و مردم هم به شما رای می دادند، به عنوان رییس جمهور کشور با برجام چه کار می کردید؟

همانطور که گفتم، سیاست کلی نظام با رهبری است و قوه مجریه و دیگر قوا باید آن را اجرا کنند، بر همین اساس اگر ترامپ آن را پاره کند ما آن را آتش می زنیم.

-اگر به ادامه بحث کاندیداتوری شما برگردیم؛ فکر می کنم سال 89اولین انتقاد شما به آقای قالیباف انجام شد. مراسم شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) بود که شما گفتید: «چرا تبلیغات مناسبی برای این مناسبت در سطح شهر صورت نگرفته است» ، بعد از آن نیز شما چندین بار به شهرداری انتقاد داشتید. عملکرد شهرداری تا چه اندازه بر تصمیم ورود شما به شورای شهر تاثیر گذار بوده است؟

جریان انقلابی در حال حاضر سه رویکرد مدرنیزم اسلامی توسط آقای قالیباف، حمایت از محرومین توسط آقای رییسی و احمدی نژاد و در نهایت گفتمان انقلابی زاکانی برخوردار است البته این سه بخش هم پوشانی هایی نیز با هم دارند. به این ترتیب

منبع: ساعت24

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۲۳۷۸۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سخنگوی بورل: گنجاندن نام سپاه در فهرست سازمان‌های تروریستی ممکن نیست

به گزارش گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا، پیتر استانو روز جمعه در نشست با خبرنگاران در بروکسل گفت: من فقط می‌توانم آنچه را که بارها اعلام کرده‌ایم تکرار کنم. سپاه پاسداران و اعضای آن تمام توسط اتحادیه اروپا تحریم شده و نماینده عالی (مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا) نیز درباره (موانع) شناسایی این سازمان به‌عنوان نهاد تروریستی توضیح داده است.

وی عنوان کرد که نام سپاه پاسداران زمانی ممکن است در فهرست سازمان‌های به اصطلاح تروریستی اضافه شود که یک دادگاه اروپایی تصمیم مرتبطی را در این زمینه اتخاذ کند. اتفاقی که به گفته این مقام اروپایی تاکنون رخ نداده است.

بحث افزودن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان نهاد رسمی نظامی ایران، به فهرست سازمان‌های تروریستی، در مقطعی از ناآرامی‌های آذر ۱۴۰۱، به سوژه رسانه‌های غربی تبدیل شد. این طرح غیرقانونی به‌واسطه تحرکات گروه‌های ضد انقلاب و حمایت لابی رژیم صهیونیستی به محافل سیاسی هم راه‌پیدا کرد اما با شکست مواجه شد.

در انگلیس مقام‌های این کشور اعلام کردند که چنین اقدامی به مصلحت روابط دیپلماتیک دو کشور نیست و تمایلی به تشدید روابط با ایران ندارند. بر اساس گزارش‌ها دیوید کامرون وزیر امور خارجه انگلیس هم به تازگی در سفر به سرزمین‌های اشغالی آب پاکی را روی دوست بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی ریخت و اعلام کرد که دولت لندن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را به‌عنوان سازمان به اصطلاح تروریستی شناسایی نخواهد کرد.

در اروپا هم مسئول سیاست خارجی اتحادیه اعلام کرده است که چنین اقدامی بدون حکم دادگاه امکان پذیر نیست. جوسپ بورل هفته پیش در نشست با خبرنگاران گفت: ما به حکمی نیاز داریم که نشان دهد سپاه ایران در یک پرونده تروریستی دخیل بوده است. در شرایط کنونی چنین پرونده‌ای موجود نیست و من به همکارانم گفتم که پاسخ همانی که است چند ماه پیش اعلام شد.

به گزارش آنا، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان پیشتر در گفت‌وگو با مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تصریح کرد: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک نهاد رسمی و حاکمیتی است که نقش مهم و حیاتی در تامین امنیت ملی ایران و منطقه، به خصوص در مبارزه با تروریسم داشته و دارد.

وی به آن دسته از مقام‌های اروپایی که خواستار شناسایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به‌عنوان سازمان به اصطلاح تروریستی هستند گفت: آنها باید به تبعات منفی این رفتار احساسی خود بر اروپا بیندیشند و بر مسیر دیپلماسی، تعامل سازنده و عقلانیت تمرکز کنند.

رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان خاطر نشان کرد: ضرورت دارد در دنیای دیپلماسی به امنیت متقابل احترام گذاشته شود و به جای پیروی از زبان تهدید و اقدامات غیردوستانه، افزایش اعتماد متقابل در دستور کار قرار گیرد.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • بیانیه حزب الله لبنان درباره حمله موشکی به میرون
  • آیا صدام حسین واقعا «دیوانه خاورمیانه» بود؟
  • (ویدئو) اسرائیل آماده حمله زمینی به رفح می‌شود
  • گنجاندن نام سپاه در فهرست سازمان‌های تروریستی ممکن نیست
  • سخنگوی بورل: گنجاندن نام سپاه در فهرست سازمان‌های تروریستی ممکن نیست
  • حمله به رفح برای اسرائیل فاجعه‌بار خواهد بود
  • توزیع سومین محموله کمک رسانی سپاه بین سیل زدگان جنوب سیستان و بلوچستان
  • توزیع سومین محموله کمک رسانی قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه بین سیل زدگان جنوب سیستان و بلوچستان
  • گروه‌های فلسطینی: آماده مقابله با هر تجاوزی به رفح هستیم
  • حمله به ستاره بارسا: ادا و اصول‌ها چیه، تو مدافعی!‏