Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «اقتصاد آنلاین»
2024-04-28@06:47:33 GMT

چای ایرانی تنها چای ارگانیک جهان است

تاریخ انتشار: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۲۳۸۴۰۶

چای ایرانی تنها چای ارگانیک جهان است

بنا بر آمارهای موجود سهم چای داخلی از بازار چای کشور حدود 25 درصد است و مابقی این ظرفیتِ ویژه در انحصار محصولات وارداتی و قاچاق است.

هرچند همین مقدار ناچیز هم به دلیل عدم حمایت مصرف‌کنندگان و مشکلاتی که چای‌کاران با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، روز به روز کمتر می‌شود. ولی چرا باید از این محصول وطنی حمایت کنیم و چای ایرانی بنوشیم؟ تفاوت این محصول با محصولات مشابه خارجی اش چیست؟ این صنعت با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کند؟ و وظیفه ما چیست؟ «محمدولی روزبهــان» رئیس سازمان چای ایران به این سوالات پاسخ می‌دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

چند دلیل مهم برای حمایت

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از خراسان ، روزبهان، دلایل ارجحیت چای ایرانی، تفاوتش با محصولات خارجی و ضرورت حمایت از آن را اینطور بیان می‌کند: «چای ایرانی تنها چای ارگانیک دنیاست؛ یعنی به خاطر خاک و آب و هوای مناطق شمالی کشورمان، در مراحل کاشت و برداشت این گیاه به هیچ وجه از سموم استفاده نمی‌شود و به همین خاطر خواصی دارد که به تایید متخصصان طب سنتی، برای سلامتی مفید است. چای ایرانی یک چای طبیعی است، یعنی طی مراحل فراوری به هیچ وجه با افزودنی‌های شیمیایی برای افزایش عطر و رنگ و بهبود طعم، ترکیب نمی‌شود و از نظر بهداشتِ مراحل فرآوری، از مشابه خارجی‌اش مطمئن‌تر است. نکته سوم، توجه به اقتصاد کشور است؛ با حمایت از چای ایرانی، از تغییر کاربری زمین‌های زیر کشتِ چای و بیکار شدنِ تعداد زیادی چای‌کار که معاش خانواده‌شان از این طریق تامین می‌شود، جلوگیری می‌کنیم. با استفاده از چای ایرانی، از تعطیلی کارخانه‌های فراوری چای و بیکار شدن کارگرانِ این کارخانه‌ها هم پیشگیری می‌کنیم و با توجه به مراحلِ مختلف ارائه یک محصول، از بسته‌بندی و طراحی گرفته تا تبلیغات و فروش، به شکل‌گیری و ایجاد مشاغل متنوع کمک خواهیم کرد.»

آمار و ارقام قابل‌تأمل

رئیس سازمان چای کشور، آمار تولید، مصرف، صادرات و واردات چای ایرانی را این گونه شرح می‌دهد: « هم اکنون در کشور ما حدود 55 هزار خانواده چای‌کار و 155 کارخانه چای‌سازی فعال وجود دارد که با احتساب عواملی که برای تولید برگ سبز چای به صورت فصلی و دوره ای به کار گرفته می‌شوند و کارخانه‌های بسته بندی و حمل و نقل و فروش، حدود 100 هزار خانواده به شکل مستقیم و غیرمستقیم از طریق این صنعت امرار معاش می‌کنند که به شکل متوسط، حدود 500 هزار نفر را شامل می‌شود. یعنی حمایت و حفظ و بقای این صنعت، روی شرایط زندگی 500 هزار نفر، تاثیر مستقیم دارد. میزان مصرف چای در کشور ما سالانه حدود 110 هزار تن است که اگر بخواهیم این مقدار را از کشورهای دیگر وارد کنیم، سالیانه مبلغی در حدود 600 میلیون دلار ارز از کشور خارج می‌شود که رقم کمی هم نیست و در صورت استفاده از این تولید داخلی، این رقم به نفع چای‌کاران و اقتصاد کشور است. متاسفانه باتوجه به اینکه بخش اعظم چای ایرانی در کشور مورد استقبال و استفاده قرار نمی‌گیرد، در سال 95حدود 11هزار تن صادرات چای از چای‌های مانده در انبار به کشورهای ترکیه، آذربایجان، عراق، افغانستان و برخی کشورهای اروپایی داشتیم که برای تولید عطر و مواد شیمیایی به کار گرفته می‌شود. به همین خاطر صادرات هم به شکل فله ای انجام شده.»

امکان تبلیغات نداریــم

روزبهان در پاسخ به این که آیا برای شناساندن و جاانداختن و فروش چای ایرانی در کشور، برنامه و سیاست تبلیغاتیِ حساب شده ای وجود دارد یا خیر؟ می‌گوید: «باتوجه به اینکه صنعت چای در ایران، یک صنعتِ جمع و جور است که با قیمت ناچیزی ارائه می‌شود، ما منابع مالی چندانی برای توجه به بسته بندی و مانور روی سر و شکل محصول و تبلیغات نداریم؛ با این همه شرکت‌ها و برندهای داخلی چای معمولا همیشه بخشی از درآمد خود را صرف تبلیغات می‌کنند. اما طبیعی است که نتوانیم پا به پای شرکت‌های خارجی تبلیغ کنیم؛ چون انواع چای خارجی با توجه به این که حجم کمتری از چای را با قیمت بیشتری ارائه می‌کنند، سود بیشتر و منابع مالی گسترده تر و در نتیجه، ظرفیت بیشتری برای تبلیغات دارند. کم بودن تبلیغات چای ایرانی فقط به خاطر محدودیت‌های چای‌کاران و شرکت‌های داخلی است.»

اساسی‌ترین مشکل صنعت چای ایرانی

محمد ولی روزبهان در پایان، درباره مشکلات پیش روی صنعت چای کشورمان، به نکته مهمی اشاره می‌کند: «دولت در بخش کمک مالی به تولید چای تا حد امکان به وسیله تامین وام‌هایی با نرخ بهره پایین، تامین نقدینگی و تامین اعتبارات لازم، حمایت‌های خوبی از چای کاران داشته و موانع تولید را هم تا جایی که توانسته، برطرف کرده است، اما یکی از مهم ترین مشکلاتی که در صنعت چای کشورمان وجود دارد این است که چای کاری در صورتی برای چای کار صرفه اقتصادی دارد و چای کاران، در صورتی از کاشت و برداشت چای به سود می‌رسند که هر کدام یا هر خانواده حداقل 2 هکتار یعنی 20هزار مترمربع، زمین برای چای کاری در اختیار داشته باشند. این در حالی است که زمین‌های چای کاری که در طول سالیان، نسل اندر نسل دست به دست گشته و از خانواده ای به خانواده دیگر رسیده، هر بار به واسطه مسائلی مثل انحصار وراثت و تقسیم ارث، به قطعات کوچک تر تبدیل شده و در حال حاضر به هر خانواده مساحتی حدود 3هزار متر برای کشت چای می‌رسد که همین کوچک بودن زمینِ زیر کشت و به دنبالش پایین بودن سود و بهره وری، انگیزه و اشتیاق را برای بالا بردن کیفیت و کمیت محصول، از چای‌کار گرفته است.»

منبع: اقتصاد آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۲۳۸۴۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

راه حل مسائل فرهنگی بازگشت به سیاست و سیاستگذاری

جهان غرب همواره تلاش می‌کند هر نوع دین و فرهنگی را به تسخیر خود درآورد و آن را مصرف کند. در وضع کنونی اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی را در موقعیت پاسخ به بحران انسان معاصر قرار دهیم؛ راه‌حل شناخت و استفاده درست از رویکردهای سیاستگذاری است. - اخبار اجتماعی -

به‌گزارش خبرگزاری تسنیم، علی نیکوکار- جهان غرب همواره تلاش می‌کند هر نوع دین و فرهنگی را به تسخیر خود درآورد و آن را مصرف کند. در وضع کنونی اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی را در موقعیت پاسخ به بحران انسان معاصر قرار دهیم باید آن را چیزی غیر از رسم و عادت و مراسم و مناسک بدانیم و نگاه‌های قاعده‌مند و فرایند محور به آن داشته باشیم.

بر اساس مبانی اعتقادی و تربیتی، برای اینکه دین و فرهنگ راهنمای رفتار و کردار قرار بگیرد باید با جان آدمیان پیوند خورد. متاسفانه سیاست فرهنگی کشور در جهتی است که گمان می‌شود با تدریس چند ساعت دین و فرهنگ می‌توان رفتار و عمل انسان را تغییر داد، فراموش می‌کنیم که آموختن و تربیت، حفظ کردن و یاد دادن الفاظ و عبارات نیست. نباید محدود به دانسته‌های سطحی و عادات در عمل و رفتار شویم. به عبارت دیگر زمانی افراد آداب ظاهری احکام دینی و فرهنگی و عرفی جامعه را رعایت می‌کنند که آنها را با جهان خود پیوند داده باشند.  

اگر بخواهیم دین و فرهنگ اسلامی ایرانی که آثار بزرگی در تاریخ ایجاد کرده را به دور از نگاه سطحی و ظاهری، با جان جامعه ایرانی پیوند دهیم، لازم است بدانیم که روابط و مناسباتی که بر انسان امروز حاکم شده به صورت قهری تلاش می‌کند هر نوع فرهنگی را در خود منحل یا نفی و انکار کند. متاسفانه مواجهه جهان اسلام و به طور خاص ایران و سیاست های فرهنگی در مقابل این امر، محدود و محصور به ترمیم ظواهر شده، یعنی نه تنها تلاش نکردیم به طریق غیرمستقیم و نرم، متعادل و متناسب با شرایطِ زبان و زمان فعلی پیش برویم بلکه تعارضات درونی در ظاهر و باطن موجب تشدید وضعیت هم شده است. لذا گام نخست توجه به این امر، احساس وضع کنونی، عدم غفلت، پذیرش و مواجهه با آن است.

ناگفته نماند با وجود شرایط فعلی همچنان بخش عظیمی از مردم تعلق به فرهنگ و جهان اسلامی و ایرانی دارند، اما در جامعه ایران با دو قشر دیگر نیز مواجه هستیم که باید آنها از هم تفکیک کرد، دسته اول افرادی هستند که می توان با زبانِ متناسب با روزگار کنونی آنها را به دین و فرهنگ و سنت تاریخی خویش بازگرداند.

رایزن فرهنگی ایران در اندونزی: کار فرهنگی خارج از کشور هزینه‌بر است و موازی‌کاری بلای جانش

در جهان این افراد فردیت از اهمیت ویژه ای برخوردار است و فردیت چیزی غیر از انتخاب آزاد نیست. آنچه اهمیت دارد نه اعمال قهر در انتخاب، بلکه آگاهی فرد از گزینه‌های پیش رو و نتایج آن است. به تعبیر دیگر سیاست فرهنگی ما باید در جهتی باشد که فرد با انتخاب آزاد به سمت فرهنگ اسلامی ایرانی خویش حرکت کند. چراکه بخش عظیمی از آنها دچار تقلید بی‌حساب و پراکنده شده‌اند و نمی‌دانند چه می‌کنند و نتایج آن چیست.

 اما دسته دوم کسانی هستند که پیش از آنکه تجربه توسعه و پیشرفت کشورهای غربی را داشته باشند وارد بحران‌های آن در مقام نظر و عمل شده‌اند. به عبارت روشن مصرف‌گرایی، لذت‌جویی، افسردگی، بی‌بنیادی و بی‌اعتنایی به ارزش‌های دینی و اخلاقی و... معیار و ملاک آنها قرار گرفته و تلاش می‌کنند صورت محلی و منطقه‌ای از جهان مدرن و حتی پست مدرن را به نمایش بگذارند. لذا دشوار می توان در زمان محدود تغییری بنیادین در جان این دسته ایجاد کرد. چراکه این قشر از جامعه اساساً در پی دین و فرهنگ نیستند. به تعبیر دیگر این دسته مقلد مناسبات و روابطی هستند که به مبادی و مبانی، آثار و نتایج آن کاری ندارند. حتی ممکن است پوچ و بیهوده بودنش را هم درک کنند اما اهمیتی به آن نمی دهند.

جهانگیر الماسی: غرب جامعه ایرانی را هدف گرفته است

بنابراین جامعه هدف و راهکار نویسنده مربوط به دسته اول است که خواسته یا ناخواسته بخشی از مناسبات و روابط جهان مدرن بر آنها حاکم شده است.

در جهان کنونی حفظ و اعمال هر نوع حاکمیتی با هدف تغییر و تاثیر در مناسبات و روابط از دریچه سیاستگذاری پیش می‌رود. اگر بخواهیم سیاستگذاری را در یک کلمه معنا کنیم چیزی غیر از پیوستگی نیست. به عبارت دیگر هر مسئله ای بخصوص مسائل فرهنگی را باید در پیوستگی وضعیت آموزش و پرورش، مدیریت و اشتغال، تولید و رسانه و... دید و حل کرد. به همین جهت با طرح و دستورالعمل نمی توان به نتیجه مطلوب رسید.

در شرایطی که سیاستگذاری  به روش‌های چند دهه گذشته هم در حال تغییر است و رویکردهای جدیدی در حکمرانی مانند هوشمندسازی مطرح شده، دیگر با روش های سیاستگذاری چند دهه اخیر هم نمی‌توان پیش رفت، چه رسد به دستورالعمل‌های یکطرفه و سنتی! بنابراین شناخت و استفاده از رویکردهای سیاستگذاری و حکمرانی در جهان امروز، یک ضرورت است.

سیاستگذاری و حکمرانی روز به روز بیشتر به سمت شبکه‌ای شدن، مشارکتی شدن و دیجیتالی شدن، حرکت می‌کند. یعنی اولاً باید ابعاد مختلف هر سیاستی را در پیوند با دیگر بخش ها مشاهده کرد. ثانیاً توجه به مشارکت تمامی اقشار و طبقات اجتماعی و اقتصادی و حتی سیاستگذار داشت. ثالثاً شبکه‌های اجتماعی، وب سایت‌ها، برنامه‌ها و هوشمندسازی را به عنوان یکی از بازیگران موثر بخش عمومی در نظر گرفت.

لذا سیاستگذاری فارغ از جهت و محتوای آن مستلزم استفاده از داده‌ها و روش‌های جدید است و بدون استفاده از آن نمی‌توان نه تنها مسائل فرهنگی، بلکه هر مسئله‌ای را حل کرد.

گفت‌وگو|رایزن فرهنگی ایران در دمشق: دشمن می‌خواهد هزینه چالش‌های سوریه را به گردن مقاومت بیندازد

آنچه که می توان در این مطلب به عنوان راهکار برای رفع بخش عظیمی از مصائب فرهنگی مطرح کرد؛ بازگشت به محوریت خانواده در جهت تامین نیازهای طبیعی، عاطفی، جسمی، تربیتی، آموزشی و تفریحی و...است. به عبارت دیگر تامین این نیازهای فطری خارج از چهارچوب خانواده آغاز انحراف است و این مهم محقق نمی‌شود مگر با تسهیل تشکیل خانواده برای بخش عظیمی از جوانان، از طریق طرح‌های ملی مسکن و ارائه زمین برای زوجین و ....

پایان پیام/

دیگر خبرها

  • دو محصول ایرانی به جمع فینالیست‌های جشنواره صنعت بازی منا پیوست
  • راه حل مسائل فرهنگی بازگشت به سیاست و سیاستگذاری
  • قرن بیست و یکم قرن گردشگری
  • برگزاری نشست‌های تخصصی برای تبادل تجربه بین شرکت‌های ایرانی و خارجی در نمایشگاه نفت
  • شصت‌ودومین شماره مجله تصویری نفت و انرژی (متنا)
  • (تصویر) هجدهمین نمایشگاه بین‌المللی خودرو پکن: نمایش به روز‌ترین محصولات خودرویی جهان در چین
  • هجدهمین نمایشگاه بین‌المللی خودرو پکن: نمایش به روز ترین محصولات خودرویی جهان در چین (+گزارش تصویری)
  • امیردریادار ایرانی: ایران برای حضور دائمی در قطب جنوب آمادگی دارد/ حرف اول را در جهان می‌زنیم + فیلم
  • امیردریادار ایرانی : آمادگی کامل ایران برای حضور دائمی در قطب جنوب/ حرف اول را در جهان می‌زنیم + فیلم
  • شاهکار مهندسان ایرانی در سریلانکا