تحلیل تاج زاده از انتخابات: رقابت قالیباف و رئیسی جدی است/ نظرسنجی ها فاصله چشمگیر روحانی نسبت به دیگر نامزدها را نشان می دهد / دو دسته از شهروندان که نقش تعیین کننده ای در آرای روحانی دارند، کدامند؟
تاریخ انتشار: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۲۴۱۰۲۶
جماران، فرهادی فتحی- مصطفی تاج زاده می گوید اصولگرایان فکر می کنند با تبلیغاتی که صدا و سیما در این چهار سال علیه دولت انجام داده است، می توانند انتخابات را به دور دوم بکشانند و بر اساس همین تصور رقابت شدیدی بین قالیباف و رئیسی بر سر این که چه کسی به دور دوم برود، وجود دارد.
تاج زاده همچنین معتقد است دو دسته از شهروندان نقش تعیین کننده ای در میزان آرای آقای روحانی دارند؛ اول کسانی که اساساً برای شرکت در انتخابات مردد هستند و دوم آن دسته از شهروندانی که قصد شرکت در انتخابات را دارند اما هنوز نامزد نهایی خود را انتخاب نکرده اند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مشروح این گفت و گو در زیر می آید:
بعد از برگزاری دو مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، ارزیابی شما از آرایش انتخاباتی این دوره چیست؟
قبل و بعد از مناظره ها، آرایش انتخاباتی نامزد های این دوره ریاست جمهوری، بین آقای روحانی و یکی از کاندیداهای جناح اصولگرا، یعنی آقای قالیباف یا آقای رئیسی است. مناظره ها در این آرایش، تغییری ایجاد نمی کند؛ اگر چه در این مناظره ها تحولات دیگری هم رخ داد و کسانی مطرح شدند اما این موضوع رقابت اصلی را تحت الشعاع قرار نداده است.
حضور همزمان قالیباف و رئیسی در انتخابات را چگونه می بینید. به نظر می رسد این دو هماهنگی و همکاری زیادی با هم ندارند، این عدم همکاری ظاهری است یا از اختلافات درونی ناشی می شود؟
آقایان قالیباف و رئیسی با دو پایگاه مختلف وارد رقابت های انتخاباتی شده اند. قالیباف بیشتر متکی به امکانات تشکیلاتی ست که قبلاَ از آن برخاسته بود و آقای رئیسی مخلوق تشکیلات جمنا است که به نظر می آید مانند سایر جبهه هایی که اصولگرایان در آستانه هر انتخابات تشکیل می دهند و بعد از آن عملاً منحل می شود، جمنا نیزخاصیت یک بار مصرف دارد. اما تفاوت این دوره گردهمایی اصولگرایان این بود که تندروهای این جناح توانستند بخشی از رقبای سنتی خود را در جناح اصولگرا پشت سر بگذارد و نامزد مورد نظر خود را به عنوان نامزد نهایی اصولگرایان معرفی کند.
هر دو نامزد اصولگرا تحلیل مشترکی از اوضاع دارند و بر اساس این تحلیل رقابت جدی ای بینشان برقرار است که اگر هسته اصلی قدرت بین آن ها دخالت نکند این اختلاف تنها در صورتی که انتخابات به دور دوم کشیده شود و یکی از این دو نفر به طور طبیعی حذف شده و یک نفر باقی بماند، حل می شود. تصور کلی این دو این است که آقای روحانی در دور اول نتواند 50 درصد آرا را کسب کند و انتخابات به دور دوم کشیده شود؛ بنابراین طبق تحلیل آقایان هر کدام از این دو اگر در دور اول از گردونه انتخابات حذف شوند در دور دوم طرفداران خود را به سمت کاندیدای باقی مانده تشویق و ترغیب خواهند کرد. رقابتی هم که امروز بینشان برقرار است این است که چه کسی با آقای روحانی به مرحله دوم راه پیدا کند تا به گمان خودشان بتواند به پیروزی دست یابد.
چرا فردی مانند ابراهیم رئیسی که قابلیت بالایی برای اجماع اصولگرایان در آینده داشت و می توانست در انتخابات 1400 گزینه مطلوبی باشد در انتخاباتی که رئیس جمهور مستقر در آن حضور دارد شرکت کرده است؟
به نظر من به دو دلیل جمنا تصمیم گرفت آقای رئیسی را وارد این انتخابات کند؛ اول آن که اگر آقای رئیسی وارد صحنه نمی شد، عملاً قالیباف تبدیل به نامزد اصلی جریان اصولگرا می شد که به هیچ وجه مورد تایید جریان هایی مثل جبهه پایداری نبود به طوری که آن ها انتقاد ها و اعتراض های بسیار زیادی به شیوه مدیریتی، بریز و بپاش ها و حواشی فعالیت های او و خانواده اش دارند. بنابراین اگر آقای رئیسی وارد انتخابات نمی شد آن ها باید یا با آقای جلیلی وارد انتخابات می شدند که در این صورت از قبل انتخابات را واگذار کرده بودند و مسئولیت آن هم به گردن جلیلی می افتاد یا باید از قالیباف حمایت می کردند که با او مشکل دارند.
دوم آنکه طبق تحلیل جمنا و گردانندگانش، با تبلیغات و تخریب های که صدا و سیما در این چهار سال انجام داده است، آن ها قادر هستند آقای روحانی را در مرحله دوم شکست دهند و بنابراین باید از این فرصت استفاده کنند تا نه تنها ریاست جمهوری را به دست آورند بلکه مناسب بالاتر را هم در آینده برای خود تضمین کنند.
اسحاق جهانگیری در این مناظره گفت،من نماینده تفکر اصلاح طلبی هستم و ... حضور جهانگیری در کنار روحانی با چه هدفی صورت گرفته است و چه مزایایی دارد؟
آقای جهانگیری بنا به خواست بزرگان اصلاح طلب در انتخابات حاضر شد تا در این صحنه به دفاع از گفتمان اصلاح طلبی بپردازد که در این راه تا حدود زیادی موفق بوده است. می ماند نحوه ماندن یا نماندن در صحنه، که آن را هم ایشان تسلیم نظر بزرگان اصلاحات است. ما از تجربه 84 درس گرفته ایم و برنامه و پیشنهادمان این است که مانند سال 92 در روز آخر با یک نامزد وارد رقابت شویم. این حق هر جناح و نامزدی است کما این که در دور گذشته نیز آقایان قالیباف، حداد و ولایتی بدون ترس از رد صلاحیت توسط شورای نگهبان ثبت نام کردند و بنا بود در رقابت نهایی بنا بر نظرسنجی ها هر نامزدی که رای بیشتری داشت باقی بماند و دیگران کنار بروند؛ همان سازوکار امروز می تواند برای اصلاح طلبان مورد استفاده قرار بگیرد و آقای جهانگیری به نفع آقای روحانی کنار برود؛ حتی به اعتقاد من اگر جهانگیری در نظرسنجی ها بالاتر هم بود باید در نهایت کنار برود چرا که این به سود کشور و اصلاحات است که دلایل آن را روزی توضیح خواهم داد اما چون نظرسنجی ها فاصله چشمگیر روحانی نسبت به دیگر نامزدها را نشان می دهد در حال حاضر نیاز به توضیح بیشتر نیست.
آقای قالیباف نقطه مرکزی تبلیغات خود را بر دوگانه 4 درصد و 96 درصد قرار داده است، تا چه اندازه این تقسیم بندی را درست می دانید و قالیباف چه هدفی را در این رابطه دنبال می کند؟
این تقسیم بندی هیچ پایگاه علمی ندارد و هیچ مرکز پژوهشی آن را تایید نکرده است. آقای قالیباف در این انتخابات جامعه هدف و پایگاه کسب رأیخود را تغییر داده است. به همین دلیل اولاً کمتر در اجتماع مردمی در استان ها حاضر می شود و ثانیاً دانشگاه ها را به طور کامل از دستور کار خود خارج کرده چون بعد از قضیه گازانبر از کسب رأی در دانشگاه ها نا امید شده است. قالیباف از سوی دیگر نمی تواند در چهارچوب های سیاست خارجی، سیاست های اقتصادی، نفتی، اجتماعی و فرهنگی حرفی تازه تر و برنامه ای مدون تر و جذاب تر از برنامه های آقای روحانی ارائه کند پس به ناچار به شعارهایی کلی چون دو و نیم برابر کردن در آمد کشور و اختصاص یارانه چند برابری و...روی آورده است. در حالی که دو و نیم برابر کردن درآمد کشور مستلزم آن است که 25 درصد رشد اقتصادی ایجاد شود که با توجه به تجربه 40 ساله جمهوری اسلامی که میانگین رشد سالانه 2 یا 3 درصد داشته است، رسیدن به چنین رقمی ناممکن است. در مورد افزایش یارانه ها هم باید بگویم مجلس به صراحت اعلام کرد است که منابعی در اختیار ندارد تا به این کار اختصاص دهد. جالب آن که آقای قالیباف به این موارد مطلع است اما با وجود این بر آن ها تاکید می کند. از طرف دیگر بر تقسیم بندی 96 درصد و 4 درصد پا می فشارد تا خود را نماینده قشرهای محروم جامعه که متاسفانه قریب به 30 درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند معرفی کند و فکر می کند همان ها برای پیروزی او در انتخابات کافی هستند.
امروز به نظر می رسد کنش تحریم انتخابات به میزان زیادی در بین جامعه کمرنگ شده است و اکثریت جامعه تغییر را در انتخابات می بینند، با این وجود آینده سیاسی ایران را چگونه می بینید؟
من هنوز به این یقین نرسیده ام که مردم بیشتر از گذشته در انتخابات شرکت خواهند کرد. اما امیدوارم چنین باشد و همه تلاشم آن است که چنین واقعیتی رخ دهد؛ به دلیل آن که مردم ما باید با مشارکت در عرصه تعیین سرنوشت خود، آینده بهتری برای خود رقم بزنند وگرنه دیگران در فقدان و نبود حضور آن ها آن طور که خودشان می خواهند صحنه را کارگردانی خواهند کرد و اموررا به جریان خواهند انداخت. بنابراین امیدوارم کنش تحریم کمتر از گذشته شده باشد اما به آن دسته از کسانی که هنوز برای شرکت در انتخابات تردید دارند عرض می کنم که هیچ کس در 40 سال گذشته در مجموع از تحریم نتیجه ای نگرفته جز آن که هر بار که تحریم صورت گرفته است، اقتدار گرایان که پیروزی خود را در مشارکت کمتر مردم می بینند(چون سقف آرای محدود و مشخصی دارند) پیروز میدان شده اند و تحریم ها به ضرر عموم مردم و نیروهای تحول خواه تمام شده است.
پیروز مناظره ها و پیروز انتخابات چه کسی خواهد بود، در صورت رای آوری روحانی فکر می کنید وی با چه میزان رأی رئیس جمهور خواهد شد؟
نظرسنجی ها در طول ماه های گذشته همواره بر برتری آقای روحانی نسبت به رقبای خود استوار بوده است. اما دو دسته از شهروندان نقش تعیین کننده ای در میزان آرای آقای روحانی دارند؛ اول کسانی که اساساً برای شرکت در انتخابات مردد هستند و دوم آن دسته از شهروندانی که قصد شرکت در انتخابات را دارند اما هنوز نامزد نهایی خود را انتخاب نکرده اند. به میزانی که این دو دسته به آقای روحانی رأی دهند آرای وی بالا می رود. من امیدوار هستم که ایشان بتواند در مرحله اول بیشتر از 50 در صد رأی بیاورد و انتخابات به دور دوم کشیده نشود که در این صورت ممکن است ما با شرایط خاصی مواجه شویم .
منبع: جماران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۲۴۱۰۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قدم تازه خالصسازها؛ قالیباف و صندلیاش هدف فعلی است | پشت چه کسی را گرفتهاند؟
جریان خالصسازی توسط دولت و حامیانش در طول چند سال گذشته، دامن محمدباقر قالیباف را بیشتر از هر فرد دیگری گرفته و رئیس مجلس یازدهم از این موضوع خشمگین است. برنامه یکدست کردن به اختلاف سیاسی میان نیروهای جریان اصولگرا برای خالصسازی بیشتر منجر شد.
روزنامه سازندگی در گزارشی نوشت:
قالیباف پس از چهار سال، سکوت همیشگیاش بر تمام کاستیهای دولت سیزدهم را شکسته و هم خودش به دولت انتقاد میکند و هم دست مجلسیها را باز گذاشته است. آن هم قالیبافی که با پایداریها و طرفداران دولت که برای ریاستجمهوری سیدابراهیم رئیسی تلاش بسیار کردند برای پیروز شدن در انتخابات مجلس دوازدهم ائتلاف کرد. اما حتی در آخرین نشستی که هفته گذشته با اقتصاددانهای دولتی داشت، آخرین اولتیماتومها را به دولت سیدابراهیم رئیسی و کابینهاش داد تا هرچه سریعتر برای مشکلات ارزی و اقتصادی چارهای بیندیشند.
در عین حال نمیشود به این موضوع تنها اکتفا کرد زیرا قالیباف کسی نیست که برای دولت رئیسی و طرفدارانش خطونشان بکشد چون بارها ثابت کرده که خیلی راحت میتواند چشم بر ضعفها و حتی فسادهای موجود در قوه مجریه سیزدهم ببندد بنابراین، این سوال پیش میآید که چرا قالیباف به ناگه به دولت انتقاد میکند؟ و چرا دولت رئیسی برای رئیس کنونی پارلمان دیگر آن دولت قبل نیست؟ شاید آنطور به نظر برسد که سیدابراهیم رئیسی هم دیگر برای قالیباف همپیمان قدیمی نیست و دور از ذهن نیست که او حتی برای اینکه مجدداً صاحب ریاست شد به عنوان یکی از منتقدان شرایط موجود، انتقاداتش را از دولت افزایش دهد. فردی که اگر دوباره کرسی قدرت را به دست بگیرد احتمالاً رقیب جدیتری برای سیدابراهیم رئیسی در ریاستجمهوری ۱۴۰۴ خواهد شد.
موضوعی که عباس سلیمینمین که نزدیکی سیاسی نیز با رئیس مجلس دار، سال گذشته آن را رد کرد. او در گفتوگو با سایت قرن نو گفته بود که رئیسی برای بار دوم کاندیدا خواهد شد و قالیباف خود را وارد رقابت با او نخواهد کرد. سلیمینمین تاکید کرده بود: «قرابت فکری بین جبهه پایداری و رئیسی وجود ندارد» موضوعی که البته مسکوت ماند و در شرایط کنونی طور دیگری به نظر میرسد.
درست است که محمدباقر قالیباف با ائتلاف پایداریها به مجلس راه یافت اما گویا در جنگ قدرتی که میان اصولگرایان اکنون باقی است، قالیباف ترجیح میدهد، طرف جریان وابسته به دولت سیزدهم قرار نگیرد. گویا بدهبستانهای سیاسی چهار سال اخیر به مذاق رئیس مجلس خوش نیامده است. او چشمهایش را روی ضعفهای دولت بست اما از آن طرف آنها تمام تلاششان برای وارد کردن بیشترین هجمهها به قالیباف انجام دادند. به طوری که همچنان نیز بر سر ریاست مجلس افرادی مانند مجتبی ذوالنوری و نبویان و حتی حمید رسایی که با جریان شریان شناخته میشود به عملکرد قالیباف نقد میکنند.
در نظرسنجیای که عصر ایران منتشر کرده و کمتر از ۲۴ ساعت روی سایت فعال بود ۸۳۵۵ نفر در آن شرکت کردند. نتیجه بسیار جالب توجه و تاملبرانگیز بود؛ حدود ۸۲ درصد شرکتکنندگان اعلام کردند که اگر نماینده بودند به منوچهر متکی رای میدادند و تنها ۱۸ درصد قالیباف را ترجیح دادند. این نشان میدهد که دستکم بخشی مهمی از افکار عمومی دیگر تمایلی به ریاست قالیباف بر قوه مقننه ندارند و ترجیح میدهند یک چهره معقولتر در مجلس آینده که احتمالاً بسیار هم پرتلاطم خواهد بود، مدیریت پارلمان را بر عهده بگیرد.
بر همین اساس و با توجه به کارنامهای که دوستان دولت در این سالها انجام دادند، جریان قالیباف هم اگر در نهایت نتواند نظر اکثریت را معطوف او کند، فردی مثل متکی را بر پایداریچیها ترجیح میدهد. قالیباف راه سختی را برای ریاست دوباره پارلمان در پیش دارد. حال که پایداریها توانستند، نماینده بیشتری به مجلس بفرستند و در شرایطی که رقیبان اصلی او ممکن است نبویان و ذوالنوری از چهرههای شناخته شده پایداری باشند، قالیباف باید تلاش بیشتری کند. طرفداران رئیسی همواره سعی دارند تا تنها جریان رقیبشان را از زمین بیرون کنند. از بیمحلی به همایش انتخاباتی قالیباف در آبان امسال تا به حاشیه راندن مجلس توسط افرادی همچون الیاس نادران که از شناختهشدهترین افراد اصولگرایی و نزدیک به طیف رئیسی است.
فراموش نکنیم که حتی در آستانه دومین اجلاسیه مجلس و انتخابات هیاترئیسه در بهار ۱۴۰۰ و مهمتر از آن انتخابات ریاستجمهوری، یکی از اعضای جبهه پایداری در مجلس مدعی دستکاری بودجه پس از تصویب از سوی قالیباف و نزدیکانش شد. یکی دیگر از مواردی که سروصدای زیادی کرد ماجرای سفر خانواده قالیباف به ترکیه برای خرید سیسمونی نوه در راهشان بود. چندی بعد از این ماجرا مهدی طائب، رئیس قرارگاه عمار و از چهرههای اصولگرایان در یک فایل صوتی که از او درز پیدا کرد، مدعی شد که در پس افشای سفر خانواده قالیباف به استانبول، برادر داماد سیدابراهیم رئیسی قرار داشته است. درست است که موضوع سیسمونی نوه رئیس مجلس الان دیگر صدر اخبار نیست اما از آنجایی که جبهه پایداری و رئیس قوه مجریه چندان علاقهای به دخالتهای او ندارند بنابراین میتوان حدس زد که محمدباقر قالیباف تنها مرد بازمانده از طیف خودش است و شانس باخت بالایی دارد.
به هر حال گویا جریان خالصسازی توسط دولت و حامیانش در طول چند سال گذشته، دامن محمدباقر قالیباف را بیشتر از هر فرد دیگری گرفته و رئیس مجلس یازدهم از این موضوع خشمگین است. برنامه یکدست کردن به اختلاف سیاسی میان نیروهای جریان اصولگرا برای خالصسازی بیشتر منجر شد. ضمن آنکه از زمان قرار گرفتن ابراهیم رئیسی در جایگاه ریاستجمهوری، قالیباف بارها هدف هجمه حامیان او قرار گرفته است.
در این میان مطرح شدن نام منوچهر متکی، وزیر امور خارجه دولت احمدینژاد که به چهره معتدلتری نسبت به باقی نفرات شناخته میشود به مذاق قالیباف خوشتر است زیرا امکان رایزنی موفق برای حضور گزینههای جریان حامی قالیباف در هیاترئیسه را افزایش دهد. البته آنچه نباید از نظر دور داشت، تنش میان دولت و مجلس درخصوص سیاستهای اقتصادی است که دیگر دو طرف از آشکار شدن آن ابایی ندارند. زیرا از سویی به نظر میرسد که حامیان رئیسی به این باور رسیدهاند که حضور مجدد قالیباف بر ریاست مجلس فرصتی مناسب برای او خواهد بود تا خود را برای رقابت مستقیم یا نیابتی با رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری پیشرو مهیا کند.
منوچهر متکی در افکار عمومی جزو اصولگرایان معتدل شناخته میشود و شاید سابقه دیپلماتیک وی در شرایط بینالمللی کنونی کشور در تقویت تمایل به او موثر بوده باشد. او قبلاً سفیر ایران در ژاپن و ترکیه سپس وزیر خارجه کشورمان بود که به دنبال مخالفت با سیاستهای نسنجیده محمود احمدینژاد در عرصه روابط خارجی و درحالی که در ماموریت دیپلماتیک سنگال به سر میبرد، برکنار شد. با این حال وارد فاز تقابل و هیاهو نشد و همین خویشتنداری او تحسین اصولگرایان را بیشازپیش برانگیخت و از همینروست که در محافل سیاسی اصولگرایان از وی به عنوان گزینه جدی و مورد وفاق برای ریاست مجلس یاد میشود. به گزارش عصر ایران، خبرها حاکی از این است قالیباف که بسیاری از یارانش در انتخابات اخیر از راهیابی به مجلس باز ماندند و موقعیت خود برای ریاست مجلس را در خطر میبیند، رایزنیهایش را آغاز کرده است تا بلکه بتواند با جلب نظر نمایندگان جدید، همراهی آنها را برای ریاست مجدد خود کسب کند.
البته این بدان معنا نیست که رقابت نهایی الزاماً بین قالیباف و متکی خواهد بود. جبهه پایداری ترجیح میدهد که یکی از اعضای خود مانند سیدمحمود نبویان را به ریاست مجلس برساند. با این حال اگر پایداریچیها نتوانند یکی از خودشان را به کرسی ریاست بنشانند، ترجیح میدهند برای جلوگیری از پیروزی قالیباف به متکی رای بدهند. معدود میانهروهای مجلس نیز فارغ از توافقهای پشت پرده- که دور از ذهن نیست- اصولگرای معتدلی چون متکی را بر تندروهای پایداری و فرد پرحاشیهای مانند قالیباف ترجیح میدهند.