مردم دنیا برای اتفاقهای بزرگِ موسیقی خود را به تهران میرسانند/ ایران مانند کشورهای عربی نیست که از خارج نوازنده بیاورد
تاریخ انتشار: ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۲۴۱۹۱۰
پژمان معمارزاده رهبر ارکستر و ساکن فرانسه است. او از خودش و سالهایی که در اروپا موسیقی یاد گرفته و از تاثیر موسیقی بر گسترش صنعت توریسم میگوید.
خبرگزاری تسنیم - بسیارند ایرانیانی که در نقاط مختلف دنیا زندگی میکنند و در کارشان استادند؛ از طراح لباس بگیر تا طراح ماشین و دانشمند فضایی. در این میان هم هستند هنرمندانی که گاهی خبری از کارهایشان به دستمان میرسد و درخششی در دنیای هنر داشتهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما پژمان معمارزاده هم یکی از این ایرانیان موفق در عرصه هنر و البته موسیقی است. معمارزاده رهبر ارکستر و تحصیلش هم در زمینه موسیقی بوده است. ساز تخصصیاش ویلنسل(چلو) است. آمدن او به ایران و رهبری ارکستر سمفونیک تهران در روز 30 فروردین 1396 بهانهای شد تا به سراغ او برویم و بیشتر با او آشنا شویم. ارکستر سمفونیک تهران در تالار وحدت و با رهبری پژمان معمارزاده دو اثر از گابریل فوره با حضور گروه کر تهران و همچنین یک قطعه سمفونیک از مندلسون را اجرا کرد. شاید نام این هنرمند ایرانی را از این پس بیشتر از گذشته بشنویم.
حاصل ساعتی همنشینی با معمارزاده را در ادامه میخوانید:
تسنیم: علاقهمندان به موسیقی تا پیش از آمدن شما به ایران و رهبری ارکستر سمفونیک تهران، کمتر با شما آشنا بودند. این سفر شما حداقل علاقهمندان به موسیقی را با نام شما آشنا کرد.
پژمان معمارزاده هستم. 1351 در تهران به دنیا آمدم. از پنج سالگی و چند ماه قبل از انقلاب اسلامی ایران همراه با خانواده به پاریس رفتیم و در این شهر بزرگ شدم و تحصیل کردم و الان هم در پاریس زندگی میکنم. طبیعی است که هموطنانم من را نمیشناسند، چرا که اروپا از ایران دور است و و تاریخ روابط ایران با دنیا گاهی دچار چالش شده است. به هر حال خیلی خوشحالم که اتفاق آمدن به ایران و رهبری ارکستر سمفونیک تهران رخ داد.
تسنیم: وقتی به پاریس رفتید تحصیل و موسیقی را چطور ادامه دادید.
خیلی زود موسیقی را شروع کردم. در واقع در تهران شروع کرده بودم.
تسنیم: در تهران چه سازی مینواختید.
چهار سالم بود و ساز به خصوصی نمیزدم. به یکی از هنرستانهای تهران میرفتم و بیشتر گوشمان را آماده میکردند.
1977 میلادی وقتی به پاریس رسیدم موسیقی را به طور رسمی آغاز کردم. وقتی هفت سالم شد ساز چلو(ویلنسل) را برای خودم برگزیدم. این شانس را داشتم که معلمی استثنایی و لهستانی داشته باشم که نامش «بغبغه مغچینکوفسکه» بود. ایشان تکنواز ارکستر سمفونیک رادیو ملی ورشو بود. من اولین شاگردش در پاریس بودم. در چهارده سالگی آزمونی شرکت کردم و سپس وارد هنرستان عالی شدم. در این هنرستان از صبح تا ظهر کلاسهای عادی داشتیم و بعداز ظهرها کلاسهای موسیقی به صورت جدی برایمان برگزار میکردند. این کلاسها شامل آنالیز، تاریخ هنر، تاریخ موسیقی و ارکستراسیون بود.
در کنسرواتورا پاریس اولین جایزهام را گرفتم. بعدها در کنسرواتوار شاهانه بلژیک درس خواندم. پس از آن مسابقهای شرکت کردم و بورسِ تحصیل در سالزبورگ را گرفتم. آنجا هم با استادی آلمانی آشنا شدم که بسیار به من آموخت.
به هر حال این فعالیت و تحصیل ادامه داشت و در کنارش کنسرت میدادم و تمرین هم میکردم.
تسنیم: الان تحصیل را تا کجا پیش آوردهاید.
الان مقطعی که هستم معادل دکترا است. البته مدارک اهمیت ندارد.
سال 1995 ارکستری ساختم با عنوان «ارکستر دول الیونس» و پنج سال بعدش یعنی سال 2000 رهبر آن ارکستر شدم. الان با این ارکستر خیلی فعالیم و اجراهای بسیاری در سراسر اروپا برگزار میکنیم. سال گذشته هم با همین ارکستر در تالار وحدت اجرا داشتیم.
تسنیم: در این مدتی که از ایران رفتید، باز هم به ایران سر میزدید؟
وقتی آقای خاتمی رئیس جمهور شد، قانونی وضع کردند که براساس آن، ایرانیانی که خارج از کشور بودند میتوانستند یک بار در سال به ایران بیایند. من هیچ وقت تصمیم نگرفتم که از ایران بروم و دوری از ایران برایم سخت بود. خوشبختانه بعد از وضع کردن آن قانون چندین بار به ایران آمدم و خانوادهمان را ببینم و فرهنگ خودم را از نزدیک ببینم و بشناسم. چند باری هم برای مسترکلاس و برگزاری کنسرت به ایران آمدم. بعد از گذشت مدتی با آقای مرادخانی آشنا شدم.
تسنیم: با آقای مرادخانی کی و چطور آشنا شدید.
حدود 15 سال پیش یعنی سال 2002 که ایشان مدیرکل دفتر موسیقی بودند. سال گذشته هم با همین ارکستر خودم به ایران آمدم که 20 نوازنده و 120 جهانگرد از فرانسه با من به ایران آمدند. در بسیاری از جاهای تاریخی ایران کنسرت دادیم. «باغ شازده» در ماهان، «چهل ستون» در اصفهان، «باغ فین» در کرمان، «نقش رستم» در شیراز و تالار حافظ در شیراز جاهایی بود که در آن کنسرت برگزار کردیم. البته این کار میسر نمیشد مگر با همکاری و همراهی آقای مرادخانی و آقای طالبی که مجوزهای لازم برای این کار را فراهم کردند.
تسنیم: سطح کیفی نوازندگان ارکستر سمفونیک را چطور دیدید.
خیلی علاقهمند و خیلی هم فعال بودند. همکاری کردن با نوازندگان هموطن حس و حال دیگری دارد.
متوسط سن نوازندگان این ارکستر 25 سال است و این تعجب آور است. ارکستر سمفونیک شهری مانند تهران تا این حد نوازندگانش جوان هستند. من تعجب میکنم که اصلا این بچهها چطور و از کجا نواختن را یاد گرفتهاند. میدانم که ارکستر تا قبل از روی کار آمدن آقای روحانی تعطیل بود و این تعطیلی از چندین سال پیش شروع شده بود.
تسنیم: البته چندین سال نبود. یعنی ارکستر سمفونیک تهران حدود 2 سال تعطیل بود. در این زمان هم گاهی اجراهایی را به روی صحنه میبرد اما ارکستر فعالیت مستمر نداشت.
یعنی فقط دو سال تعطیل بود؟ من فکر میکردم خیلی بیشتر بوده است.
به هر حال این مسائل نشان میدهد که کار کردن برای هنرمندان و معلمانِ موسیقی آسان نیست. وقتی نوازندگان بدانند که ارکستری در کار نیست و آیندهای وجود ندارد، انگیزهای برای یادگرفتن و یاددادن ندارند. به نظرم ایران باید یکی از بهترین ارکسترهای آسیا را داشته باشد. این را نسبت به فرهنگ و استعداد ایرانیان میگویم. ما که کشور قطر نیستیم. در کشورهای کوچک عربی، میروند و نوازنده از کشورهای خارجی میآورند، چون خودشان نوازنده ندارند.
ایران کشوری است که با فرهنگ خودش جلو میرود و فرهنگهای دیگر را هضم کرده است.
کشورهایی مانند چین، ژاپن و کره دو فرهنگی هستند. این کشورها بهترین سالنهای کنسرت و بهترین ارکسترها را در اختیار دارند. آمار نوازندگان این کشورها تعجب آور است.
کشوری مانند ایران باید در تمام رشتهها موفقیت داشته باشد؛ در علم، اقتصاد و در ورزش و در همه عرصهها.
به جوانان ارکستر سمفونیک باید انگیزه داد. چرا که این جوانان با این ارکستر میتوانند کارهای بزرگی انجام دهند.
از زحمتهای شهداد روحانی هم نباید به آسانی عبور کرد. آخرین اجرای ایشان با ارکستر را دیدم. رپرتواری بسیار دشوار بود اما ارکستر سمفونیک تهران آن را به خوبی اجرا کرد.
تسنیم: با رهبران ارکستر و هنرمندانِ ایرانی که در خارج از ایران زندگی میکنند، آشنا هستید.
راستش را بخواهید خیر. دنیا بزرگ است. من در پاریس زندگی میکنم و مثلا شهرداد روحانی در امریکا زندگی میکرد.
تسنیم: قبلتر شهرداد روحانی را میشناختید.
نه. البته اسمشان را شنیده بودم. اما از نزدیک نمیشناختم. از وقتی پروژه همکاری من با ارکستر شکل گرفت، تلفنی و از طریق ایمیل بسیار با هم صحبت کردیم و ایشان هم بسیار کمک کرد که اجرای ما به خوبی برگزار شود.
تسنیم: با هنرمندان موسیقی ایرانی آشنا هستید؟
بله. علیاکبر مرادی نوازنده تنبور یکی از دوستان صمیمیِ من است. با ایشان در پاریس آشنا شدم و خیلی با هم دوست هستیم. داریوش طلایی هم از دوستانم است. با چند نوازنده بزرگ ایرانی هم در پاریس دیدار کردهام. آقای علیزاده و آقای شجریان را چند بار در پاریس دیدم. مجید خلج را هم در پاریس میشناسم و با او در ارتباط هستم.
تسنیم: در سالهای گذشته رهبری چه ارکسترهایی را بر عهده داشتهاید.
اجراهایم در کشورهای مختلف بیشتر با ارکستر خودم بوده است. چندی پیش هم به ارکستر ریکیاویک (پایتخت ایسلند) دعوت شدم. همچنین با ارکستر مجلسی تولوز و ارکستر ملی «باغدو» در فرانسه هم همکاری داشتهام.
تسنیم: امیدوار به ادامه همکاری شما با ارکستر سمفونیک تهران باشیم.
بله. اگر از من دعوت شود حتما میآیم و با افتخار با ارکستر سمفونیک همکاری میکنم.
تسنیم: نظرتان درباره مسترکلاسهای تخصصی برای نوازندگان ارکستر چیست. مستر کلاسهایی که با حضور چهرههای معروف موسیقی اروپا برگزار شود.
چقدر خوب است که در آینده مسترکلاسهایی با هنرمندان بزرگ اروپا، برای نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران برگزار کنیم. در اروپا و به خصوص فرانسه موزیسینهای بزرگی را میشناسم که میتوانم مسترکلاسهایی با حضور این چهرهها برای نوازندگان ایرانی فراهم کنم.
تسنیم: شما دوران تحصیل و آموزش موسیقی را در پاریس گذراندهاید. آنجا از نظر کیفیت آموزشی و کیفیت سختافزاری با آنچه در ایران هست چه تفاوتهایی دارد. ما چقدر با کیفیتهای آنجا فاصله داریم.
امکانات اینجا با فرانسه یک دنیا فرق میکند. کشوری مانند ایران از نظر فرهنگی جایگاهی بلند دارد که باید به آنجا برسد. این امر مستلزم سرمایهگذاری است. ایرانیها میتوانند در هر رشتهای بهترین باشند، تنها باید امکانات داشته باشند. در پاریس در همین دو سال اخیر سالن فیلارمونی پاریس را تاسیس کردند که ما در آنجا هم اجرا کردهایم و 2400 نفر ظرفیت دارد و آکوستیکش فوقالعاده است. سالنی بزرگ هم نوسازی شده که 1600 نفر ظرفیت دارد. الان هم دو سالن دیگر در حال ساخت است که یکی برای موسیقیها مختلف از 4 هزار تا 6 هزار نفر ظرفیت دارد. سالنی دیگر برای موسیقیهای کلاسیک است که 1100 نفر ظرفیت دارد.
برای شهری مانند تهران که 15 میلیون نفر جمعیت در خود و اطرافش جای داده، باید فکری اساسی کرد و سالنهای مناسبی برایش ساخت.
در فرانسه و رم شهرکهایی برای موزیک هست. در آنجا اجراهای مختلف هست که مردم میتوانند بروند و در آنجا موسیقی مورد علاقه خود را ببینند.
فرهنگ موسیقی کلاسیک زبانی بینالمللی است. با این موسیقی میتوان به همه دنیا ارتباط برقرار کرد.
تسنیم: موسیقی در صنعت توریسم چه تاثیری میتواند داشته باشد.
اگر در تهران اتفاقهای بزرگ موسیقی رخ دهد، به گوش مردم دنیا میرسد و خیلیها حاضرند به هر قیمتی خود را به ایران برسانند. این اتفاقها میتواند فرهنگی و اقتصادی باشد. به هر حال فرهنگ هم به مسائل مالی و اقتصادی نیاز دارد و در عین حال میتواند کمک بسیاری در زمینه اقتصادی بکند.
------------------------------
گفتوگو: یاسر شیخی یگانه
------------------------------
انتهای پیام/
R33357/P1439/S4,40/CT2منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۲۴۱۹۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بالانسر ایران و اسرائیل
نشریه فارنافرز در تحلیلی از چشمانداز تنش در منطقه مینویسد: تشکیل اتحاد ضدایرانی نوظهور در خاورمیانه پس از حملات بیسابقه جمهوری اسلامی علیه (رژیم) اسرائیل آنگونه که صهیونیستها به تصویر میکشند و از آن به تغییر پارادایم یاد میکنند، با پیچیدگیهای خاورمیانه ناسازگار و بیش از حد سادهانگارانه است. واقعیت این است که اعراب دیگر سر ستیز با ایران ندارند.
به گزارش دنیای اقتصاد، دالیا داسا کای عضو ارشد مرکز روابط بینالملل یوسیاِلاِی و صنم وکیل مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا چتم هاوس ۲۶ آوریل ۲۰۲۴ در نشریه فارن افرز نوشتند: زمانی که ایران در ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل پرتاب کرد، اردن به دفع حملات کمک کرد.
گزارشهای اولیه رسانهها حاکی از آن بود که چند کشور عربی دیگر در دفاع از اسرائیل مشارکت داشتهاند، تلاشهایی که البته این کشورها آن را رد کردند. با وجود این، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانهای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. مبنی بر اینکه کشورهای عربی در صورت ادامه تشدید درگیری (رژیم) اسرائیل با ایران، سمت اسرائیل خواهند بود. هرزی هالوی، رئیس ستاد کل نیروهای نظامی (رژیم) اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران «فرصتهای جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است.»
موسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده اسرائیلی، اعلام کرد که «ائتلاف منطقهای و بینالمللیای که در رهگیری حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان میدهد.»
پس از آنکه پاسخ (رژیم) اسرائیل به حمله ایران با یک ضربه نسبتا محدود به تاسیساتی در ایران انجام شد، دیوید ایگناتیوس ستوننویس واشنگتن پست، اظهار کرد که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقهای علیه ایران رفتار میکند.»
او نوشت: «به نظر میرسد که (رژیم) اسرائیل با پاسخ محدود، منافع متحدانش را در این ائتلاف - عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن - که همگی در رهگیری آخر هفته گذشته بیصدا کمک کردند، مورد سنجش قرار داد.» به نظر ایگناتیوس، این یک «تغییر پارادایم بالقوه برای (رژیم) اسرائیل» است. تغییری که به خاورمیانه «شکل جدیدی» میبخشد. با این حال، این ارزیابیها بیش از حد ساده انگارانه هستند و نمیتوانند پیچیدگی چالشهای منطقه را درک کنند.
مطمئنا، با توجه به ماهیت بیسابقه تبادلات نظامی آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیشتر در نظر بگیرد. اما واقعیتهای منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل میشود، تغییر قابلتوجهی نکرده است. حتی قبل از حمله حماس در ۷ اکتبر و متعاقب آن جنگ (رژیم) اسرائیل با غزه، کشورهای عربی که توافقنامه ۲۰۲۰ ابراهیم را امضا کردند و عادیسازی با (رژیم) اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل از گسترش شهرکسازیهای اسرائیل در کرانه باختری و رویکرد او نسبت به غزه، ناامید شده بودند.
مجموعهای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینیها در کرانه باختری در بهار سال ۲۰۲۳ به تنشهای منطقهای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب تردید بیشتری در حمایت آشکار از (رژیم) اسرائیل پیدا کردند، چرا که میدانستند همکاری آشکار میتواند به مشروعیت داخلی آنها لطمه بزند.
هیچ چیزی درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و (رژیم) اسرائیل نشان نمیدهد که این مواضع تغییر کرده باشد. گروهی از دولتها که بسیاری از اسرائیلیها از آنها به عنوان «اتحاد سنی» یاد میکنند، همچنان به دنبال متعادل کردن روابط با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود، و مهمتر از همه، جلوگیری از درگیری منطقهای گستردهتر هستند.
آنها همچنین احتمالا پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقهای (رژیم) اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به پذیرش تشکیل کشور فلسطینی از سوی اسرائیل بستگی دارد.
طرح موازنهپیش از حمله ۱۳ آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با (رژیم) اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد. اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا هواپیماهای بدون سرنشین و موشکهای ارسالی ایرانی را رهگیری کنند. گزارشهای اولیه رسانهها بهویژه در ایالات متحده و (رژیم) اسرائیل، تاکید میکردند که تلاشهای گسترده منطقهای در مورد حمله تهران انجام شده است. اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به دفاع از اسرائیل را تکذیب کردند.
مقامات اردنی از مشارکت برای حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به (رژیم) اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که «امنیت و حاکمیت» اردن بالاتر از همه ملاحظات قرار دارد. تلاشهایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با (رژیم) اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده نتوانسته در مهار رفتار (رژیم) اسرائیل در غزه موفقیتی کسب کند، شگفت زده شدهاند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند.
آنها هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که ایالات متحده تامین میکند، نمیبینند. در ماههای اخیر؛ کشورهای عربی خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن، کمک به مدیریت پویاییهای امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیتهای ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقهای گستردهتر را ادامه دادهاند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقهای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر توافق عادیسازی آینده با اسرائیل باشد. امارات نیز به تلاش خود برای مذاکره درباره توافقنامه دفاعی با دولت بایدن ادامه داده است.
اما در عین حال کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیکتری با تهران دارند. آنها به خوبی میدانند که نزدیکی به ایران آنها را در معرض خطر قرار میدهد. در سال ۲۰۱۹، پس از خروج دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا از توافق هستهای که ایالات متحده و سایر قدرتهای بزرگ با ایران بر سر آن توافق کرده بودند، تهران آنچه بیثباتی در سراسر خلیج فارس خوانده میشود را گسترش داد، به کشتیها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. پس از امضای توافقنامه ابراهیم، تهران به صراحت به بحرین و امارات هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.
خیلی پیش از حمله حماس در ۷ اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر ایرانی که به طور فزاینده تهاجمیتر میشود، تلاش برای قرابت است، نه تلافی. امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود را با ایران به ترتیب در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۳ احیا کردند.
از ۷ اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیامها و هشدارهایی را بین ایران و (رژیم) اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنشها پیشنهادهایی را برای خروج از این پیچ دشوار، ارائه کردهاند. دو روز پس از حمله ایران در ۱۳ آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تشدید درگیری بهصورت تلفنی تماس گرفت.
منافع آیندهدر ماههای آینده، کشورهای عربی احتمالا تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادلکننده را حفظ کنند و همه طرفها را به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل ادامه یابد، آنها احتمالا حتی بیشتر از اکنون تمایلی به حمایت از عملیات اسرائیل نخواهند داشت. هزینههای داخلی آنها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالا با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، بهویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند. بسیاری از کشورهای عربی نگرانیهای اسرائیل در مورد فعالیتهای منطقهای ایران، بهویژه حمایت تهران از شبهنظامیان غیردولتی را دارند.
اما کشورهای عربی خلیج فارس، به وضوح محاسبه کردهاند که باز کردن باب گفتوگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزههای اقتصادی، و انجام دیپلماسی پشتیبان با تهران امنترین راهها برای حفاظت از منافع آنها و جلوگیری از سرریز درگیری است. به هر میزان که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالا از این اشکال تعامل عقبنشینی نخواهند کرد. تلاشهای آنها برای عادیسازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاشها برای عادیسازی روابط آنها با اسرائیل متوقف شده است.
در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشمانداز عادیسازی را مشروط به مشارکت در یک فرآیند سیاسی با هدف ایجاد کشور فلسطینی خواهد کرد. با این حال، (رژیم) اسرائیل این درخواستهای عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادیسازی میتواند از همان جا که متوقف شده بود ادامه یابد. عادیسازی بیشتر اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است. کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با (رژیم) اسرائیل نیست.
همچنین به این زودیها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهد شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستمهای دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بیشتر است، که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمانبر است. کشورهای عربی، بهویژه دولتهای عرب خلیج فارس، از تلاشهای اسرائیل برای تنزل دادن تواناییهای نیابتی ایران استقبال خواهند کرد.
اما آنها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که میتواند چشمانداز اقتصادی شکننده منطقه را بیثبات کند مخالفت خواهند کرد. با وجود اینکه کشورهای عربی علاقهمند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، آنها نمیخواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه عمل میکند.
آنها ترجیح میدهند روابط چندمنطقهای و جهانی را متعادل کنند، نه اینکه پلها را پشت سر خود خراب کنند. با وجود این محدودیتها، کشورهای عربی میتوانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و (رژیم) اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو طرف - و ایجاد خطوط گرم برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است.
دقیقا به این دلیل که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را با ایران و اسرائیل تقویت کردهاند، آنها میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتنداری و کمک به انتقال پیامها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیریها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند. در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید پلتفرم خود را برای گفتوگوی منظم ایجاد کنند. حملات اخیر که ایران و (رژیم) اسرائیل را در آستانه جنگ قرار داد، نشان میدهد که تا چه میزان نیاز به چنین گفتوگویی ضروری شده است. اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیکتر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد.
همکاری کاملا فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیرا در زمینههای مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشتهاند، احتمالا ادامه خواهد داشت. با این حال، گردهماییهای منطقهای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکنند، در کار نیست مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود علیه غزه پایان دهد. تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاهمدت واقع بینانهتر، حمایت از توانایی آنها برای میانجیگری و جلوگیری از درگیریهای آینده بین ایران و (رژیم) اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.