Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-04-28@15:59:40 GMT

بازيگران درخشان تاريخ سينما (29): فرد استير

تاریخ انتشار: ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۲۵۳۳۱۴

خبرگزاري آريا - برترين ها: فرد اَستير (Fred Astaire) رقصنده، خواننده، بازيگر و طراح رقص آمريکايي در 10 ماه مه 1899 در اوماها به دنيا آمد و در 22ژوئن 1987 درگذشت. فعاليت هنري او بر روي صحنه به بيش از 76 سال به طول انجاميد. در طول فعاليت هنري اش، 31 فيلم موزيکال و چندين برنامه ويژه تلويزيوني را ضبط کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او به عنوان يک رقاص براي حفظ ريتم و ضرب آهنگ و اجراي بي نقصش در خاطره ها ماندگار شده است، علاوه بر اين اجراهاي بي نقص او با جينجر راجر، بازيگر و رقاص هاليوود در ذهن ها ثبت شده است. اَستير و راجر در بيش از 10 فيلم موزيکال با هم همکاري داشته اند. اَستير از طرف مؤسسه فيلم آمريکا به عنوان پنجمين ستاره مرد بزرگ تاريخ سينماي کلاسيک در هاليوود انتخاب شده است.

جين کلي، يکي از ستارگان رقص، درباره اَستير مي گويد: «تاريخ رقص در سينما با اَستير آغاز شد.» در جاي ديگري جين کلي ابراز مي دارد: «اَستير تنها رقصنده معاصر است که در يادها مي ماند.» فراتر از سينما و تلويزيون، رقصنده ها و طراحان رقص بسياري نظير رودولف نوريو، سمي ديويس جي آر، مايکل جکسون، گرگوري هاينز، ميخائيل باريشنيکوف، جرج بالنچين، جروم روبينز و مدوري ديکشيت نيز به تأثيرگذاري اجراهاي اَستير بر روي اجراهاي خود اشاره کرده اند.



اَستير در اوماهاي نبراسکا به دنيا آمد. پدرش فردريک اهل اتريش بود و خانواده مادري اش از مهاجران آلماني بودند که از پروس شرقي به ايالت متحده آمريکا آمده بودند. پدر اَستير در خانواده اي يهودي در لينز اتريش به دنيا آمد. خانواده او بعدها کاتوليک شدند. پدر اَستير در 26 اکتبر 1892 در سن 25 سالگي به نيويورک مهاجرت کرد. او به اميد گسترش کسب و کار خود به اوماها، نبراسکا نقل مکان کرد و کسب و کارش را آغاز کرد. آن، مادر فِرد، روياي خلاصي از اوماهارو را در سر مي پروراند و قصد داشت براي تحقق اين رويا روي استعدادهاي فرزندان خود حساب باز کند.

بعد از اينکه اَدل اَستير، خواهر کوچکتر فرد، نشان داد که استعداد ذاتي در زمينه رقص دارد مادرشان نمايش دو نفري "رقص خواهر و برادر" را که در نمايش هاي رقص و آواز متداول بود پي ريزي کرد. اگرچه فرد از شرکت در کلاس هاي رقص اجتناب کرد، ولي از همان ابتدا به تقليد از حرکات پاي خواهرش پرداخت. علاوه بر اين دوره پيانو، آکاردئون و کلارينت را نيز امتحان کرد. در سال 1905 پدر خانواده به طور ناگهاني کار خود را از دست داد، در نتيجه خانواده اَستير مجبور شد به شهر نيويورک برود تا فرزندانشان بتوانند کار نمايش خود را آغاز کنند. فرد و اَدل تعليمات خود را در مدرسه آلوين مستر از آکادمي فرهنگ و هنر ديدند.

عليرغم رقابت هايي که بين فرد و اَدل وجود داشت، به سرعت توانايي هاي فردي آنها براي مادر خانواده آشکار شد. پايداري و استمرار فِرد در انجام کارها و استعداد بي نظير اَدل آنها را از هم متمايز مي کرد. به پيشنهاد مادر خانواده نام خانوادگي شان را از آسترليتز به اَستير تغيير دادند، چرا که از نظر مادرش آسترليتز يادآور نام يکي از جنگ ها بود. آنها نام خانوادگي جديد خود را به يکي از عموهاي خود که لو اَستير نام داشت نسبت دادند. آنها همه آموزش هاي مربوط به رقص، خواندن و صحبت کردن را به منظور حضور در نمايش به طور کامل سپري کردند. اولين نمايش آنها «هنرمندان و رقص جديد بر روي انگشتان پا با موسيقي الکترونيک» نام داشت. در اين نمايش فرد کلاه سيلندري بر سر داشت و لباسي شبيه خرچنگ بر تن کرده بود. دخترش، ايوا اَستير مکنزي، در مصاحبه اي گفت که پدرش بيشتر اوقات کلاه بلند بر سر مي گذاشت تا قدش بلندتر به نظر بيايد. يک روزنامه محلي پس از اجراي کمدي اَستير در نيوجرسي در يکي از مقاله هاي خود نوشت: «خانواده اَستير در نمايش هاي رقص و آوازي بهترينند.»

پدرشان يک فروشنده بود و همين امر باعث شد که فرد و ادل موفق شوند قراردادهاي بزرگي را از آن خود کنند. علاوه بر اين موفق شدند در تئاترهاي معروف اورفيوم سرکيوت در شهرهاي غربي و جنوبي آمريکا بر روي صحنه بروند. چيزي نگذشت که قد ادل سه اينچ از فرد بلندتر شد، در نتيجه ترکيب اين دو در هنگام رقص ناهمگون به نظر مي رسيد. خانواده اَستير تصميم گرفت به مدت دو سال از اين حرفه کنار بکشد تا از مشکلاتي که ممکن بود مؤسسه گِري که در آن زمان مسئوليت رسيدگي به کودکان کار و حفاطت از آنها را بر عهده داشت، براي آنها ايجاد کنند در امان باشند. در سال 1912 فرد به کليساي اسقف پيوست.




کسب و کار اين خواهر و برادر با اضافه شدن مهارت ها و ظرافت بيشتر رونق فراواني گرفت. آنها با اضافه کردن تَپ دنس، رقصي که با به صدا درآوردن کفش بر روي صحنه همراه است، شکلي ديگر به اجراهاي خود دادند. آنها از افرادي مانند بيل رابينسون و جان سابلت الهام گرفتند. از رقاص معروف اُرِليو کوچيا رقص تانگو، والتز و ديگر رقص هاي باله را که توسط زوج هنري ورنون و آيرين کَسِل به محبوبيت رسيده بود فرا گرفتند.

در سن 14 سالگي مسئوليت انتخاب موسيقي رقص ها نيز به ديگر مسئوليت هاي فرد اضافه شد. وي در سال 1916 با جورج گرشوين که براي کمپاني موسيقي جروم اچ رميک کار مي کرد آشنا شد. فرد مسحور ايده هاي نو در هنر موسيقي و رقص بود و ديدار او با گرشوين نقطه عطفي براي دگرگوني و تغيير براي هر دو هنرمند بود. اَستير همواره به دنبال ايجاد نوآوري در هنرش بود و اين آشنايي آغازي شد براي نشان دادن تلاش بي وقفه خود براي رسيدن به نوآوري و کمال. خانواده اَستير در سال 1917 با «در اوج»، نمايشي وطن پرستانه که براي سربازان هم پيمان آمريکايي اجرا شد، وارد برادوي شدند.

اين خواهر و برادر در نمايش هاي بسياري بازي کردند. هيوود براون در مجله پسينگ شو در سال 1918 در مورد آنها مي¬نويسد: «در عصري که رقاص خوب زياد است، فِرد بسيار برجسته ظاهر شد. او و پارتنرش، اَدل اَستير، با رقص چابکانه و زيباي خود جايي براي خودنمايي ديگر رقاصان باقي نگذاشتند.»

هنر و مهارت اين خواهر و برادر بيشتر باعث درخشش اَدل بود. اگرچه اَدل لحن اجرا را در دست داشت و شوخ طبعي او در هنگام اجرا نظر همگان را به خود جلب کرده بود، اما همه اين ها را مديون آمادگي دقيق و حمايت هاي قوي برادرش فِرد بود.

در طول دهه بيست، فِرد و اَدل در کارهاي برادوي و لندن بر روي صحنه ظاهر شدند. از جمله کارهاي آنها مي توان به «جودي و گروه» (1922) به کارگرداني جروم کرن، «خانم، خوب باش» (1924) با اجراي آريا گرسوين و کارگرداني استنلي دان، «مضحک روي» (1927) و «واگن دسته موزيک» (1931) اشاره کرد. همه اين فيلم ها با تحسين مخاطبان روبرو شد. پس از آن استايل او در تپ دنس به عنوان بهترين اجرا مورد توجه قرار گرفت به طوري که رابرت بنچلي در وصف او مي نويسد: «گمان نمي کنم با گفتن اين مطلب که فرد اَستير بزرگترين رقصنده تپ دنس در جهان است، سبب بروز جنگ بين کشورها بشوم.»

با ازدواج اَدل در سال 1932 با اولين همسرش لرد چارلز کونديش، دومين فرزند نهمين دوک دوون شاير فِرد و اَدل از هم جدا شدند. پس از آن فِرد با اجرا در «طلاق گِي» که بعدها تبديل به فيلم موزيکال شد به تلاش براي کسب موفقيت هاي بيشتر در برادوي و لندن ادامه داد. او همچنين پيشنهادهايي نيز از هاليوود دريافت کرد. در واقع پايان دوره همکاري او و خواهرش از لحاظ احساسي ضربه سختي براي اَستير بود، اما اين جدايي سبب شد که اَستير در حيطه هاي مختلف پيشرفت چشمگيري داشته باشد.

بعد از ازدواج اَدل، فرد پارتنر رقص جديدي پيدا کرد. کلر لوسي در آهنگ «شب و روز» نوشته کول پورتر با اَستير رقصيد. اين آهنگ براي فيلم «طلاق ِگي» طراحي شده بود. برخلاف اجراهاي سابق اَستير رقص هاي او رنگ و لعاب رمانتيک به خود گرفت. موفقيت اين اجرا بر روي صحنه به موفقيت ورژن فيلم اين اجرا در فيلم «طلاق گي» نيز سرايت کرد. اين اجرا را مي توان شروع دوره جديدي در دنياي رقص در فيلم ها دانست.

بر اساس داستان هاي نقل شده، اَستير براي کمپاني آر. ک. ئو راديو پيکچرز، براي بازي در فيلم تستي داده بود که گزارش آن به همراه کاست تست گم شده است. در اين گزارش نوشته شده بود: «نمي تواند بخواند، نمي تواند بازي کند، تاس است، کمي مي رقصد.» تهيه کننده و سرمايه گذار کمپاني اَستير-راجرز پيکچرز ادعا مي کند که هيچگاه اين داستان را در سال هاي دهه سي نشنيده بود و سال ها بعد اين داستان آشکار شده است. اَستير بعدها سعي در شفاف سازي اين گزارش کرد و اصرار داشت گزارش را اينگونه تعبير کند: «نمي تواند بازي کند، کم مو است، همچنين خوب مي رقصد.»

به هرحال آنطور که از ظاهر امر مشخص است تست بسيار نااميد کننده بوده است. ديويد او سلزنيک، تهيه کننده سرشناس دوران طلايي سينماي آمريکا و فيلم‌هاي موفقي همچون «بر باد رفته»، که اَستير را براي اين تست انتخاب کرده و هزينه اين تست را متقبل شده بود در يادداشتي مي نويسد: «در مورد اَستير مطمئن نبودم، اما احساس مي کردم که بر خلاف داشتن گوش هاي بزرگ و خط هاي روي چانه، با دلربايي فوق العاده اش مي تواند از پس اين امتحان دشوار برآيد.»



نتيجه اين تست بر روي تصميمات آر. ک. ئو راديو پيکچرز براي اَستير تأثير چنداني نداشت. در ابتدا (1933) آر. ک. ئو راديو پيکچرز اَستير را براي چند روز به کمپاني مترو گلدوين ماير قرض داد تا در اولين اجراي شاخص خود در هاليوود در نقش خودش با جوآن کرافورد در فيلم موزيکال «بانوي رقصنده» برقصد. پس از آن اَستير در فيلم «پرواز به ريو» (1933) براي کمپاني آر. ک. ئو راديو پيکچرز ظاهر شد. اَستير در اين فيلم بعد از جينجر راجر که نقش چهارم فيلم را داشت نقش پنجم فيلم را از آن خود کرد و در کنار بازيگران ديگري همچون دولورس دل ريو و جين ريموند قرار گرفت. مجله ورايتي در مصاحبه اي موفقيت بزرگ اين فيلم را مديون حضور اَستير در اين فيلم اعلام کرد:
«مهم ترين نکته در مورد «پرواز به ريو» معرفي فرد اَستير است. اجراي شاخص و دلنشينش بر روي صفحه نمايش او را در دنياي سينما ماندگار کرد. ميکروفون نسبت به صداي او منعطف است و در اجراي رقص نيز بهترين است. البته هنر او در رقص بر هيچکس پوشيده نيست. همگي اين حقيقت را قبول دارند که رقص ديگران در مقايسه با اجراي اَستير بيشتر چيزي شبيه لگد انداختن است.»

از آنجايي که اَستير هميشه در کنار خواهرش مي رقصيد ملحق شدن به گروه ديگر براي او دشوار مي نمود و اَستير در ابتدا به اين کار علاقه اي نشان نمي داد به طوري که اَستير به نماينده خود مي نويسد: «اجراي دوباره با او (اَدل) موردي ندارد، ولي فکرش را هم نکنيد که با گروه ديگري برنامه اجرا کنم. من توانايي مديريت يک شريک هنري را دارم و به هيچ وجه قصد ندارم با همکاري با بيش از يک نفر خودم را به دردسر بياندازم.» در کنار همکاري اَستير و راجرز که مورد حمايت مخاطبان قرار گرفته بود مشارکت اَستير با هرمس پن، رقصنده و طراح رقص، به اهميت عنصر دنس در فيلم هاي موزيکال هاليوودي کمک شاياني کرد.

اَستير و جين در 9 فيلم هاليوودي به عنوان دنس پارتنر حضور داشتند. مي توان فيلم هايي همچون «طلاق گِي» (1934) ، «روبرتا» (1935) که در آن اَستير علاوه بر هنر رقص هنر پيانو نوازي خود را که اغلب ناديده گرفته مي شد با اجراي تک نفره خود در I can`t dance به رخ کشيد، «کلاه سيلندري» (1935)، «به دنبال ناوگان» (1936)، «زمان تاب خوردن» (1936)،«مايل هستيد برقصيم» (1937)، «بيخيال» (1938) را نام برد. از 9 فيلم اَستير و راجر 6 فيلم موزيکال جزء پرفروش ترين و پردرآمدترين فيلم هاي کمپاني آر. ک. ئو راديو پيکچرز شدند.

دستاورد اين فيلم ها کسب اعتبار خاص و شأن منزلت هنري براي کمپاني آر. ک. ئو راديو پيکچرز بود. اعتباري که هر کمپاني هنري آرزوي آن را داشت. مي توان گفت که حضور اَستير در کنار راجر و حضور راجر در کنار اَستير تنها دليل ستاره شدن اين دو رقاص بود. کاترين هپبورن در اين باره مي گويد: «راجرز استايل را به اَستير به وام مي دهد و اَستير در مقابل جاذبه زنانگي را به راجرز تقديم مي کند.» جالب است که اَستير درصدي از سود فيلم ها را دريافت مي کرد چيزي که در قرارداد بازيگران نادر بود.

به اَستير استقلال کامل بر روي چگونگي اجراي رقص ها داده شده بود، دست او در متحول کردن و ايجاد انقلاب در زمينه دنس باز گذاشته شده بود. دو نوآوري عمده که متعلق به اَستير است در اولين فيلم هاي موزيکال مورد توجه قرار گرفتند. او اصرار داشت که يک دوربين با پايه ثابت در يک شات‌بندي ثابت از رقص تصويربرداري کند. شوخي معروف اَستير در مورد حرکت دوربين اين بود: «يا دوربين بايد برقصد يا من.» او اين نوع فيلمبرداري را از فيلم «طلاق گِي» در سال 1934 به بعد در همه فيلم هاي موزيکال خود اعمال کرد. تنها فيلمي که اَستير در آن اين قانون را نقض کرد آخرين فيلم موزيکال او «رنگين کمان فينيان» بود که در سال 1968 ساخته شد.



استايل اَستير در رعايت توالي در رقص اجازه دنبال کردن رقاصان و رقص آرايي را در نگاه کلي به بيننده مي دهد. رقص آرايي هاي او در تضادي آشکار با آثار بازبي برکلي قرار دارد. اين تضاد خود را در رقص هاي متوالي بازبي برکلي همراه با شات هايي که از بالاي سر رقصنده ها گرفته مي شوند، تصاويري که به سرعت از جلوي چشمان بيننده مي گذرند و فوکوس کردن دوربين فيلمبرداري بر قسمت هاي خاصي از بدن همچون دست يا پا آشکارا نشان مي دهد.

دومين نوآوري حول محور مفهوم و زمينه رقص مي چرخد. اَستير اصرار دارد که تمام آهنگ ها و رقص ها به صورت يکپارچه اي با داستان فيلم در ارتباط باشند. بر خلاف بازبي برکلي که از رقص صرفاً به عنوان يک اجرا استفاده مي کرد اَستير معتقد بود که رقص بايد در خدمت پيشبرد داستان فيلم به جلو باشد. معمولاً اجراهاي اَستير شامل يک رقص تک نفره است که توسط اَستير اجرا مي شود. اَستير اين رقص تک نفره را "ساک سولو" نامگذاري کرده است. ديگر رقص ها شامل رقص کمدي دو نفره و رقص رمانتيک دو نفره مي باشد.

اَستير در سال 1939 کمپاني آر. ک. ئو راديو پيکچرز براي دنبال کردن فرصت هاي جديد ترک کرد. اين تصميم نتايج خوبي در بر داشت. در طول اين دوره 7 ساله به ارج نهادن بر آثار طراحان رقص ادامه داد. بر خلاف سال هاي دهه سي که وي ترجيح مي داد تنها با هرمس پن کار کند، در جهت بقاي نوآوري در آثارش تصميم گرفت بر توانايي هاي ديگر طراحان اعتماد کند. النور پاول اولين دنس پارتنري بود که اَستير پس از جينجر راجر با وي همکاري کرد. پاول در بين هم دوره اي هاي خود بهترين رقصنده تپ بود. اَستير و النور پاول در Broadway Melody of 1940 از فيلم «شروع بيگوئين» به کارگرداني کول پورتر، اجراي تحسين برانگيزي را به نمايش گذاشتند. وي در زندگينامه خود با نام «قدم هايي در زمان» مي نويسد: «النور حرکات دنس را مانند يک مرد اجرا مي کند. با النور خبري از سوسول بازي نيست. او استايل منحصر بفرد خود را در تپ دنس دارد.»

اَستير درکنار بينگ کرازبي در «مسافرخانه هاليدي» (1942) و «آسمان هاي آبي» (1948) بازي کرد. بر خلاف موفقيت چشمگير اين فيلم ها از نظر مالي، اَستير علاقه چنداني به نقش هايش نداشت. آنطور که گفته مي شود دليل عدم رضايت اين است که اَستير دختر مورد علاقه خود را به کرازبي باخته است. در واقع کرازبي رقيب عشقي وي به شمار مي رفت. اجراي سولو و منحصر بفرد اَستير در Let`s Say it with Firecrackers از فيلم «آسمان هاي آبي» اين فيلم را براي هميشه در خاطره ها ماندگار کرد. آهنگ و روال اين رقص به قدري نو و مبتکرانه بود که اثري محو ناشدني دارد. Puttin` On the Ritz ديگر اثر اَستير با همراهي پولت گودار در فيلم «دومين گروه کر» (1940) بود. اَستير در اين فيلم براي ارکستر آرتي شاو، نوازنده کلاينت و موسيقي دان معروف آمريکايي اجراي زنده داشت.

سومين دنس پارتنر اَستير ريتا هيورث، دختر اسطوره رقص بود. فيلم کمدي موزيکال «تو هيچ وقت پولدار نمي شوي» (1941) سکوي پرشي براي هيورث بود تا از او يک ستاره بسازد و فرصتي بود براي اَستير تا بيشترين بهره را از مهارت هيورث در رقص لاتين ببرد و رقص آمريکاي لاتين را با استايل خود ادغام کند. دومين فيلم اَستير و هيورث «تو هيچ وقت از اين دوست داشتني تر نبودي» (1942) و دوئت معروف اين فيلم I`m old Fashioned نوشته جروم کرن به عنوان اثر اصلي جروم روابينر در سال 1983 در باله شهر نيويورک سيتي در احترام و بزرگداشت اَستير اجرا شد.

اَستير با لوسيل بِرمِر در دو اثر به کارگرداني وينسنت مينلي ظاهر شد. فيلم هاي «يولاندا و دزد» در سبک فانتزي که از جمله پيشگامان باله در سبک سوررئال است و ديگري فيلم انتقادي و موزيکال «زيگفلد و حماقتش» (1946) که نمايانگر همکاري خاطره انگيز اَستير و جين کلي در آهنگThe Babbit and the Bromide مي باشند. اگر چه «زيگفلد و حماقتش» موفق بود ولي «يولاندا و دزد» نتوانست موفقيتي کسب کند. اَستير که با اين شکست احساس نا امني مي کرد و شهرت حرفه اي خود را در خطر مي ديد تصميم گرفت از دنياي رقص خداحافظي کند. او با اعلام بازنشستگي زودتر از موعد خود درPuttin` on the Ritz به عنوان آخرين اجرا مخاطبانش را شگفت زده کرد.

بازنشستگي اَستير ادامه دار نبود. با صدمه ديدن جين کلي، اَستير براي اجراي نقش او در فيلم «رژه عيد پاک» (1948) جايگزين شد. او در کنار جودي گارلند، آن ميلر و پيتر لافورد قرار گرفت. در سال 1949 پس از ده سال براي آخرين بار با دنس پارتنر قديمي خود راجرز که به جاي جودي ميلر جايگزين شد در فيلمThe Barkleys of Broadway رقصيد. هر دوي اين فيلم ها محبوبيت اَستير را به او بازگرداندند. ديگر کارهاي او «سه کلمه کوچک» ، «بيا برقصيم»، «عروسي سلطنتي»، «زيباي نيويورکي» که فيلم هاي بسيار ضعيفي بودند. پس از شکست هاي پي در پي در «واگن دسته موزيک» (1953) يکي از فاخرترين آثار موزيکال که تا بحال ساخته شده است بازي کرد.





در سال 1954 در حال کار بر روي فيلم موزيکال «بابا لنگ دراز» (1955) به همراهي لسلي کرون براي کمپاني فاکس قرن بيستم بود که همسرش فيليس به طور ناگهاني بر اثر ابتلا به سرطان ريه از دنيا رفت. اَستير که ضربه روحي بدي از اين فقدان خورده بود تصميم گرفت که کار را رها کند. او همچنين پيشنهاد داد تا کليه هزينه هاي توليد را از جيب خودش پرداخت کند. با اين حال جاني مرسر آهنگساز اين فيلم و استوديوي فاکس او را به ادامه کار که بهترين کار ممکن براي او بود متقاعد کردند. «بابا لنگ دراز» در سال 1955 اکران شد و رتبه خوبي در باکس آفيس بدست آورد.

اَستير در 25 سال فعاليت هنري خود موفق به ضبط 30 فيلم موزيکال شد. پس از آن کناره گيري خود را از رقص در فيلم اعلام کرد تا بر روي بازي در درام پسا رستاخيزي در مورد جنگ هسته اي با نام «بر روي ساحل» متمرکز شود. استير در اين فيلم در نقش جوليان آزبورن بازي کرد. با اين فيلم اَستير نامزد دريافت جايزه گلدن گلاب براي بهترين نقش مکمل مرد شد ولي به استفان بويد در فيلم «بن هور» باخت.

پس از آن در تلويزيون به ساخت سري هاي موزيکال پرداخت و در سال هاي 1958،1959،1960 و 1968 برنده جايزه امي شد. اثر او با نام «بعد از ظهري با فرد اَستير» برنده 9 جايزه از امي شد. لازم به ذکر است که «بعد از ظهري با فرد استير» (1958) اولين برنامه اي بود که به صورت رنگي ضبط شد. اَستير برنده جايزه امي براي بهترين اجراي انفرادي شد. بسياري اعتقاد داشتند که اين جايزه به ناحق به اَستير داده شده چرا که به نظر ايشان هنر رقصيدن و هنر بازيگري دو مقوله جدا هستند و اين جايزه براي هنر بازيگري در نظر گرفته شده است.

اين امر باعث شد که اَستير پيشنهاد بازگرداندن جايزه را بدهد ولي آکادمي تلويزيون اين پيشنهاد را قبول نکرد. او در سال 1978 به همراه هلن هيز در فيلم تلويزيوني «خانواده وارونه» در نقش زوج سالخورده اي که از بيماري رنج مي برند و توانايي انجام کارهاي روزانه خود را ندارند بازي کرد. اَستير براي اجراي خود برنده جايزه امي شد. اَستير از مدير برنامه اش خواسته بود تا در سريال «بتل استار گالکتيکا» (1979) نقشي براي او بگيرد تنها به اين دليل که نوه هاي او عاشق اين سريال بودند. او در اين سريال آخرين رقص خود را اجرا کرد .آخرين فيلم او « داستان روح» (1981) بود.

مجله ايمپاير او را در بين صد ستاره مطرح سينما در رتبه 73 قرار داده است. گروه راک بيتلز تصوير فرد اَستير به همراه هنرمندان مطرح ديگر بر روي کاور آلبوم خود با نام Sgt Pepper`s Lonely Hearts Club Band قرار داد. فرد استير پس از مرگش در 22 ژوئن 1987 در آرامگاه يادبود اوکوُود در کاليفرنيا در کنار دنس پارتنر هميشگي خود جينجر راجر به خاک سپرده شد.


منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۲۵۳۳۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ببینید | انتقاد حمید درخشان از تصمیمات اوسمار؛ غافلگیر شدیم!

261 215

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900361

دیگر خبرها

  • حمله به بازیگران زن معروف در تجمع امـروز دانشجویـان تهرانی | تصویر
  • مسی، مسی است و هر کار بخواهد می‌کند!
  • آغاز بلیت‌فروشی «آن‌ها دروغ می‌گویند» از ظهر امروز
  • ببینید | انتقاد حمید درخشان از تصمیمات اوسمار؛ غافلگیر شدیم!
  • کودکان سینمای ایران که امروز بازیگران معروفی هستند (فیلم)
  • برای تماشای بازیگران ترکیه‌ای یا قصۀ شمس و مولانا؟
  • بدترین فیلم‌های ترسناک تاریخ سینما!
  • «پایتخت ۷» با بازیگران بومی ساخته می‌شود
  • تغییر چهره شوکه کننده بازیگران فیلم ارباب حلقه‌ها بعد ۲۳ سال (فیلم)
  • (ویدیو) کودکان سینمای ایران که امروز بازیگران معروفی هستند