ترويج شايسته سالاري و اخلاق مداري؛ رسالت بزرگ احزاب در انتخابات
تاریخ انتشار: ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۲۶۹۹۷۵
خبرگزاري آريا - تهران- ايرنا- احزاب و گروه هاي سياسي نقش تاثيرگذاري در عرصه انتخابات ايفا مي کنند و مي توانند با پرورش و کادرسازي افراد مجرب و کارآمد برنامه هاي خود را به مرحله اجرا درآورند و به ترويج اخلاق مداري و شايسته سالاري در انتخابات بپردازند و در افزايش ميزان مشارکت حداکثري مردم در اين عرصه سياسي بسيار موثر واقع شوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
احزاب از مهم ترين تشکل هاي فراگير سياسي و مردمي محسوب مي شوند که نقش بسيار مهمي را تعالي و توسعه سياسي نظام هاي دموکراسي(مردم سالار) که بر انتخابات بنا گذاشته شده اند، دارند. در حکومت هايي که بر انتخابات آزاد و عادلانه استوار هستند، موفقيت يک حزب سياسي به ميزان حمايت مردم از آنها بستگي دارد.
بدون شک رقابت سالم ميان احزاب سياسي يکي از مهم ترين مسايل در عرصه انتخابات به شمار مي رود. البته فعاليت هاي احزاب تنها به انتخابات مربوط نمي شود بلکه مي توانند در تسهيل و شفافيت در تصميم گيري هاي مجلس شوراي اسلامي و همچنين دولت تاثيرگذار باشند.
اهميت بررسي نقش احزاب در انتخابات و ميزان تاثير آنان در مشارکت حداکثري مردم در اين عرصه سياسي سبب شد تا پژوهشگر گروه اطلاع رساني ايرنا با «حميدرضا ترقي» عضو شوراي مرکزي حزب موتلفه اسلامي و «داريوش قنبري» فعال سياسي اصلاح طلب و عضو شوراي مرکزي حزب مردم سالاري به گفت وگو بپردازد.
** پويايي احزاب؛ نيازمند حمايت نهادهاي مسوول
ترقي با بيان اينکه احزاب در قانون اساسي ايران هنوز به عنوان يک مرجع و منبع مهم براي تغييرها و تحول هاي سياسي شناخته نشده اند، گفت: در قانون اساسي شرکت در اجتماعات، گروه ها و احزاب سياسي منع نشده است اما در آن تشويقي هم براي عضويت مردم در احزاب نيز مشاهده نمي شود. اين تشکل ها با توجه به توانمندي و ظرفيت خويش در عرصه سياست ورود پيدا مي کنند و براي آنکه دموکراسي در کشور به سطح قابل قبولي ارتقا يابد مي بايست که دولت ها زمينه موفقيت احزاب را فراهم کنند. در شرايط کنوني نقش موثري از احزاب در ارتباط با مطالبه ها و خواسته هاي مردم مشاهده نمي شود و شمار تشکل هايي که نسبت به مسايل مختلف کشور نقد و موضع مي گيرند و به اظهار نظر مي پردازند، بسيار محدود است و تنها در رويدادهاي خاصي موضع گيري سياسي مي کنند. حزب هايي که در سراسر کشور در شهرها دفتر و تشکيلات داشته باشند بسيار محدود هستند و حتي تعدادي از گروه ها هرگز حزب محسوب نمي شوند و تشکل صنفي هستند که در قالب احزاب مطرح شده اند. در بيان دلايل اين امر مي توان به اين مساله اشاره کرد که چون نهادهاي مسوول در کشور جايگاه خاصي را براي احزاب در نظر نگرفته اند، آنها در جامعه امروز تاثيرگذاري لازم را در تصميم گيري ها و مشارکت هاي سياسي مردم پيدا نکرده اند.
قنبري هم در اين زمينه با اشاره به اينکه افزايش فعاليت احزاب در زمان انتخابات، طبيعي به نظر مي رسد، بيان داشت: مشکلي که در ايران وجود دارد آن است که احزاب سياسي هنوز از ساختارهاي قدرتمند حزب هاي ديگر در کشورهاي توسعه يافته برخوردار نيستند و نمي توانند کارکردهاي خود را در تمام زمينه ها به آن شکلي که از آن ها انتظار مي رود، انجام دهند. احزاب در کشورهاي توسعه يافته چندين کارکرد را به طور همزمان انجام مي دهند که شامل پيش بردن انتخابات و مشارکت در آن، ارايه برنامه براي اداره کشور، کادرسازي و پرورش کادري که بتواند آن برنامه ها را اجرايي کند، مي شود. در ايران نيز احزاب تلاش مي کنند برنامه اي را در زمان انتخابات ارايه دهند و در اين عرصه مشارکت فعالي دارند اما در مجموع بسياري از کارکردهاي آموزشي، پرورش کادر و ... را به دليل ضعف هايي که دارند، نمي توانند انجام دهند و تنها در زمان انتخابات تاثير خاص خويش را بر فضاي سياسي کشور مي گذارند به صورتي که اين فضا به نوعي از 2 جريان حزبي اصلاح طلب و اصولگرا تاثير مي پذيرد و بدون رقابت آنها، بحث رقابت به خوبي نمي تواند پيش برود. اين جبهه ها از پايگاه هاي اجتماعي و سياسي خاص خويش برخوردارند که در زمان انتخابات تعيين کننده هستند به طوري که در انتخابات 1394 خورشيدي فهرستي که منتسب به جبهه اصلاح طلبان بود به صورت کامل راي آورد و در 1392 خورشيدي حمايت جبهه اصلاحات از حسن روحاني بسيار تاثيرگذار بود. اکنون نيز رقابت شديدي ميان 2 جريان اصولگرا و اصلاح طلب وجود دارد و هرکدام از اين جريان ها نامزدهاي منتخب خويش را وارد عرصه کرده اند.
احزاب در ايران تلاش مي کنند، سخنگوي تمامي آحاد جامعه باشند در صورتي که در کشورهاي توسعه يافته هر حزب سياسي از جانب يک طبقه و قشر خاصي سخن مي گويد و احزاب به معناي واقعي سازمان هاي سياسي طبقاتي به شمار مي روند و از منافع آن طبقه دفاع مي کنند و عرصه سياست به نوعي گفت وگوي طبقه هاي مختلف اجتماعي براي پيشبرد منافع آنان به شمار مي رود. در ايران همچنين طبقه هاي اجتماعي و اقتصادي ساختار منظمي ندارند و ضعف طبقاتي احزاب سبب مي شود تا سازمان سياسي طبقاتي نيز به هم ريخته باشد و احزاب ارتباط چنداني با آن طبقه خاص خود نداشته باشند. موضوع ديگري که باعث شده است تا احزاب کارکرد واقعي خود را نداشته باشند به فرهنگ سياسي ايرانيان بازمي گردد در کشور سه نوع فرهنگ سياسي طبعي، محدود و مشارکتي وجود دارد و سيستم حزبي، مخصوص جوامعي است که فرهنگ سياسي مشارکتي داشته باشند و با توجه به اينکه اين فرهنگ در کشور ما هنوز رشد نيافته است، احزاب به همين نسبت رشد نکردند البته در چند سال گذشته با وجود توسعه آموزش در کشور، مقداري اين مشکل فرهنگ سياسي حل شده و مردم در جامعه به طرف مشارکت جويي بيشتر حرکت کرده اند.
**کاهش نقش احزاب در جامعه؛ نبود حمايت هاي مردمي
ترقي درباره کاهش نقش احزاب در انتخابات تصريح کرد: اگر متوليان و مسوولان ذي ربط برپايه اصل هشتم قانون اساسي که مبتني بر نظارت همگاني و امر معروف و نهي از منکر است، جايگاهي براي نقش احزاب در نظارت همگاني هم قايل باشند فعاليت آنان در جامعه افزايش خواهد يافت. از دلايل ديگر کاهش نقش احزاب در کشور مي توان به کارکرد گذشته تشکل ها در ايران اشاره کرد که ممکن است پيشينه خوبي در ميان مردم نداشته باشند و همچنين اينک در جامعه در فعاليت هاي سياسي خود به مطالبات مردم توجه نکرده اند و منافع حزبي و گروهي خويش را بيشتر مبناي اصلي فعاليت هاي خويش قرار داده اند و به طرف به دست گرفتن قدرت براي تامين منافع گروهي خود بوده اند که اينگونه از نقش آنان در جامعه نيز کاسته شده است.
قنبري همچنين علت ضعف احزاب سياسي را در محدوديت فضاي فعاليت و سيستم سياسي کشور دانست که رشد واقعي را به احزاب نداده اند و در اين باره يادآور شد: اين امر بايد اصلاح و ظرفيت لازم براي پيشرفت آنان فراهم شود. جامعه بايد دريابد که اداره کشور نيازمند باشگاه هاي بزرگي با عنوان حزب است چون به پرورش افراد، انديشه ها و افکار براي اداره کشور مي پردازند. آخرين عامل مهم در کاهش مشارکت احزاب اين مي تواند باشد که قانون انتخابات حزب گريز محسوب مي شود که فرد در انتخابات شرکت مي کند و ديدگاه خويش را ارايه مي دهد و خود را در معرض راي مردم قرار مي دهد اين روش درست نيست بهتر اين است که جايگاه احزاب در انتخابات تعريف شود و مردم رقابت را ميان احزاب مشاهده کنند نه رقابت ميان افراد و بايد به تفکرات و برنامه هاي حزب راي دهند. بايد در قانون زمينه رقابت سياسي ميان احزاب در نظر گرفته شود تا به رقابت جدي تري در انتخابات بپردازند. البته تعدد احزاب يکي ديگر از مشکلات محسوب مي شود و در کنار آن 2 جبهه اصلاح طلبان و اصول گرايان بايد به سمت و سوي عملکرد بهتر در عرصه سياسي کشور حرکت کنند تا در زمان غير انتخابات نيز به کارکردهاي غير حزبي که نياز جامعه نيز است، مبادرت ورزند.
** شايسته سالاري؛ مبناي انتخاب نامزد اصلح
ترقي با اشاره به معيار انتخاب نامزد اصلح، عنوان کرد: آنهايي که مبتني بر منافع حزبي خويش عمل مي کنند افرادي را به مردم معرفي خواهند کرد که نظرها و ديدگاه هاي حزب را در روند حکومت عملي کنند. برخي از احزاب مبناي انتخاب نامزد خود را بر شايسته سالاري قرار مي دهند و اين امکان وجود دارد تا فردي را معرفي کنند که عضو آن حزب نباشد اما چون فرد شايسته اي به شمار مي رود، صلاحيت براي انجام اين مسووليت را دارا است و از آن حمايت مي کنند. به عنوان نمونه در روزهاي آغازين انقلاب شهيدمحمدعلي رجايي عضو حزب جمهوري اسلامي نبود اما اين حزب به حمايت وي براي انتخابات رياست جمهوري پرداخت. گرچه احزاب ممکن است افرادي شايسته را در درون خود پرورش داده باشند که تمامي ويژگي ها و شاخصه هاي فرد شايسته را در خود داشته باشد و در نتيجه مسووليت عملکرد آن فرد را خود حزب مي تواند بپذيرد و از آن حمايت کند. بنابراين اگر فردي را معرفي مي کنند که عضو حزب بوده است و تمامي شاخص ها و معيارهاي شايسته را در خود دارد؛ اولويت با آن نامزد خواهد بود زيرا فعاليت آن فرد مبتني بر اهداف جمعي نه فردي و برپايه مراقبت هاي داخلي حزب صورت مي گيرد، همچنين پيش از آنکه مردم و دستگاه هاي نظارتي بر فعاليت هاي آن نامزد نظارت کنند حزب بر عملکرد فرد نظارت خواهد داشت و از خطاهاي وي جلوگيري مي کند و اينگونه درصد موفقيت آن فرد نيز بيشتر مي شود.
قنبري با بيان اينکه احزاب هر کدام معيارهايي را براي انتخاب نامزد اصلح در نظر مي گيرند، اظهار داشت: تنها معيار مهمي که در جامعه به آن توجه مي شود نزديک شدن به لحاظ انديشه ها و تفکرهاي حزبي است يعني آنکه فردي که نامزد مي شود تا چه انداز به انديشه ها ي آن جريان حزبي نزديک و شايسته انتخاب است که اين امر در گزينش افراد بسيار تعيين کننده به شمار مي رود.
** نقش موثر احزاب در مشارکت حداکثري مردم
ترقي با اشاره به اينکه احزاب به همان ميزاني که پايگاه هاي اجتماعي در جامعه نفوذ دارند، مي توانند در مشارکت سياسي مردم نيز موثر باشند، بيان کرد: اگر حزبي بسيار کوچک و نفوذ آن در ميان مردم کم باشد به يقين تاثيري در مشارکت حداکثري مردم نخواهد گذاشت اما مجموعه برآيند فعاليت احزاب چون فعاليت تبليغاتي مي تواند در کشور شور و نشاط ايجاد کند. نصب پوسترها، برگزاري جلسه ها، همايش ها و برنامه هاي متعدد، در حساس کردن مردم نسبت به انتخابات تاثيرهاي قابل توجهي دارد. در حال حاضر مي توان گفت؛ حداکثر نقشي که احزاب در مشارکت سياسي مردم مي توانند داشته باشند، 20 درصد است.
قنبري نقش احزاب در مشارکت سياسي و انتخاباتي را بسيار انکار ناشدني دانست و گفت: 2 جبهه سياسي اصولگرا و اصلاح طلب تاثير خاص و تعيين کننده خود را در فضاي انتخاباتي اعمال کردند و خواهند کرد. اين رقابت حزبي يکي از عوامل تشويق مردم به مشارکت در انتخابات محسوب مي شود به گونه اي که بدون رقابت اين 2 جريان، انتخابات در کشور معنا نخواهد داشت.
*گروه اطلاع رساني
خبرنگار: فاطمه مهدوي**انتشاردهنده: شهربانو جمعه
**پژوهشم**9128**2059**9131
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۲۶۹۹۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله افراد نقاب‌پوش به یک نشست سیاسی در سوئد
به گزارش «تابناک» به نقل از ایرنا از خبرگزاری فرانسه، حدود ۵۰ نفر از مخالفان فاشیسم در نشستی در سالن تئاتر «گوبانگن» که توسط احزاب سبزها و «وانسترپارتیت» برگزار شده بود، شرکت کردند.
پلیس اعلام کرد که سه نفر از افرادی که مورد حمله قرار گرفته بودند، با آمبولانس به بیمارستان منتقل شدند.
حزب ضدنژادپرستی «اکسپو» که نمایندگانی در این نشست داشت، اعلام کرد «گروهی از نازی‌ها» پس از آغاز نشست وارد سالن شده و بمب‌های دودزا پرتاب کردند.
این حزب افزود: نازی‌ها با خشونت فیزیکی با شرکت‌کنندگان برخورد کرده و محل نشست را تخریب کرده و سپس نوعی بمب دودزا پرتاب کردند که ورودی سالن را پر از دود کرد.
«اولف کریسترسون» نخست وزیر سوئد، حمله به این نشست را وحشتناک خواند و افزود: این رفتار نفرت‌پراکنانه هیچ جایگاهی در جامعه باز و آزاد ما ندارد.
همه احزاب سیاسی سوئد نیز این حمله را محکوم کرده و آن را «حمله به دموکراسی» خواندند.
حزب وانسترپارتیت اعلام کرد، «افرادی که ظاهرا نازی بودند به رویدادی که در پی برابری میان همه افراد بود، حمله کردند.»
این حزب از «همه نیروهای سیاسی» خواست با «راست افرادی که دموکراسی ما را تهدید می‌کند» مبارزه کنند.
پلمب بیمارستان محب مهر به دلیل کشف حجاب صحت ندارد