روحاني: در هر شهر رهبر نميخواهيم
تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۳۳۵۸۸۲
خبرگزاري آريا - رييسجمهور تاکيد کرد: وقتي در آمريکا اين آقاي جديد سرکار آمد در اتاق فکر گفتند. يک لبه گاز انبر درست شد لبه گاز انبر بعدي ارديبهشت در ايران درست ميشود.اشتباه کرديد ما در ايران گاز انبر نداريم. ما لبه گاز انبر خارجي را پودر خواهيم کرد.
به گزارش «تابناک»، حسن روحاني در جمع مردم مشهد عنوان کرد: السلام عليک يا مولي يا علي بن موسي الرضا.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
او افزود: سلام بر دختران. سلام بر پسران. سلام بر غيورمردان. سلام بر انديشه و هنر. سلام بر دانشگاه و آزادي. مردم عزيز مشهد مقدس. خراسان عزيز . خراسان بزرگ. امروز روز سرنوشت ملت بزرگ ايران است. ما ميخواهيم در روز جمعه بين فريب و صداقت يکي را انتخاب کنيم ما مي خواهيم کسي را انتخاب کنيم که بار اجراي مسئوليت کشور را به عهده بگيرد.
روحاني خاطرنشان کرد: شما بدانيد رييس جمهور رييس شوراي عالي دفاع است. با يک تصميم خطا يعني جنگ. با يک تصميم درست يعني صلح. کشور را بشناسيم. منطقه را بشناسيم. دنيا را بشناسيم. چرا از سياست خارجي حرف نميزنيد. چرا نميگوييد در دوره بعد ميخواهيد روابط با جهان چگونه باشد؟ وقتي در آمريکا اين آقاي جديد سرکار آمد در اتاق فکر گفتند. يک لبه گاز انبر درست شد لبه گاز انبر بعدي ارديبهشت در ايران درست ميشود.اشتباه کرديد ما در ايران گاز انبر نداريم. ما لبه گاز انبر خارجي را پودر خواهيم کرد.
او يادآور شد: ما نخواهيم گذاشت تحريم به کشور برگردد. چقدر راجع به هواپيما با شما صحبت کردم. بحث سر هواپيما نيست. بحث سر قول ما به مردم است. گفتند که هواپيما کاغذي است. وقتي هواپيما رسيد. يکي از سران دلواپس يک نامه به نوشت. که شما ايرباس خريدي کافي بود. چرا رفتي بويينگ خريدي؟ امروز چهار فروند اي تي ار هم به ايران رسيد.
رييسجمهور تاکيد کرد: اميدواريم دلشان براي هواپيماييهاي جنوب خليج فارس نسوخته باشد. ما ميخواهيم ايرانيها سوار هواپيماهاي شرکتهاي ايراني شوند. شما ميخواهيد کشور را اداره کنيد؟ اول به من بگوييد مشهد را چگونه اداره کرديد؟ همه مشهد که دست شما بود و هست.
روحاني گفت: شما با مردم و جوانها مشکل داشتيد. چرا با فردوسي مشکل داريد؟ چرا اشعار فردوسي را پاک کرديد؟ شما به مردم گفتيد اگر هنر ميخواهيد از مشهد برويد بيرون. حال مي خواهيد ايران را بگيريد به مردم بگوييد از ايران برويد بيرون؟ فکر ميکنند که اختيار استان در اختيار آنهاست. اختيار کشور در اختيار ملت ايران است. همه مسئولان بايد نوکر ملت ايران باشند. ما يک رهبر داريم. يک دولت داريم. يک قانون اساسي داريم. در هر شهر رهبر نميخواهيم. شما همه منابع کشور را گرفتيد. براي حاشيهنشينها چه کرديد؟
او در واکنش به شعار مردم گفت: من ميخواهم خواهش کنم راجع به فرد خاصي و راجع به امام جمعه محترم چيزي نگوييد. شما ميدانيد که ما با مخالفان هم ميخواهيم زندگي کنيم. اقليت هم بايد سر جاي خودش محترم باشد ما فقط خواهش ميکنيم اقليت جاي اکثريت ننشيند. شما فکر مي کنيد روحاني مشکلي با سپاه و بسيج عزيز دارد؟ من سپاهي را بيش از فرماندهانشان دوست دارم. من از سال 59 درکنار سپاه و بسيج بودم. ما فقط يک خواهش داريم بسيج و سپاه سر جاي خود براي کار خود دستشان را هم ميبوسيم من از سپاه و بسيج در حضور شما تقاضا ميکنم تقاضاي من اجراي وصيت نامه امام است.
روحاني خاطرنشان کرد: امام فرمود قواي مسلح مطلقا در هيچ حزب و گروهي وارد نشوند و خود را از بازيهاي سياسي دور نگهدارند. ما همين را از شما ميخواهيم. مخلص شما هم هستيم مگر ما ميگوييم قوه قضاييه نباشد؟؟ ما ميگوييم قوه قضاييه بايد در چارچوب قانون اساسي عمل کند. مگر ما ميگوييم صدا و سيما نباشد؟ صداوسيما که الحمدالله هست. هر روز هم کانالهايش بيشتر ميشود.
او ادامه داد: فقط ميگوييم طبق قانون اساسي عمل کند. بايد زير نظر سه قوه باشد طبق قانون اساسي ما با کسي دعوا نداريم. چاقوکشهايي که گذاشتيد عکسها را پاره کنند. چرا نرخ را بالا برديد؟ هر عکس پاره کردن يک ميليون تومان؟؟؟؟ اگر کسي عکس مرا پاره کرد عکس العمل نشان ندهيد. اگر کسي به روحاني فحاشي کرد. عکسالعمل نشان ندهيد. من به خاطر ملت ايران صبر کردم و صبر ميکنم.
رييسجمهور يادآور شد: مردم عزيز. جوانان غيور. اي ورزشگاه عظيمي که اين همه جمعيت موج ميزند. اي جواناني که پشت ورزشگاه مانديد. ما پيشرفت کشور با آرامش را ميخواهيم. ما که حرفي نداريم شما ميخواهيد دستگاه فرهنگي داشته باشيد؟ اما جا را براي مردم تنگ نکنيد. از بودجه دولت براي تخريب دولت نگيريد. شما 4 سال است دولت را تخريب کرديد. مگر دولت نماينده مردم ايران نبود؟
روحاني تاکيد کرد: شما در مذاکرات هستهاي در برابر قدرتهاي دنيا به ما کمک نکرديد. به ما تهمت زديد. اشکال ندارد اما اين مردانگي بود که از طريق تلفنهاي ناشناس شب مذاکره آقاي ظريف و آقاي عراقچي را تحت فشار قرار دهيد؟؟؟ چرا به ملت خنجر زديد؟؟؟ شما خيلي نگرانيد؟؟؟ نگرانيد براي تحول ايران نگرانيد که مردم به آرزوهاي خودشان نرسند؟؟؟ اين مردم تصميمشان را روز جمعه خواهند گرفت. براي حاشيهنشينها اولين دولتي که تصميم گرفت، دولت سيد محمد خاتمي بود.
او ادامه داد: پولها را چه کرديد؟ نه شغل درست کرديد. نه پيشرفت کشور را محقق کرديد امروز ادعا هم داريد؟؟؟ مردم براي گرفتن يک جنازه مسلمان از بيمارستان بايد از دهها نفر پول قرض ميکردند. آيا دولت براي سلامت مردم کاري انجام نداد؟ چرا بي انصافي کرديد؟ شما بازار نفت ما را در اختيار عربستان صعودي قرار داديد. ما بازار نفت را پس گرفتيم.
روحاني افزود: از زنگنه تشکر نکرديد. اشکال ندارد از مهندسين نفت تشکر نکرديد چرا از کارگران نفت تشکر نکرديد؟ يا علي بن موسي الرضا ما ميدانستيم تو غريب القربايي اما نميدانستيم تو را تا اين حد غريب ميکنند. ما همه چيز را براي آستان قدس تو ميخواهيم. ما نميخواهيم آستان قدس تو وسيله راي براي انتخابات باشد. تو در عرش الهي هستي خواستند تو را پايين بياورند و زير خيمه حزب و جناح ببرند ملت ايران اجازه نخواهد داد به علي بن موسي الرضا توهين شود ما نبات امام رضا را براي شفا ميخواستيم نه براي راي.
او يادآور شد: که به شما اجازه داد سد راه زائران امام رضا شديد. شما با آتش زدن اينجا و آنجا ميخواهيد کشور را اداره کنيد. هر چه به من تهمت زديد من گذشت ميکنم. شما ميخواهيد تفتيش عقايد درست کنيد آن عارف ما گفت نانش دهيد و از دينش نپرسيد. شما نان که نميدهيد. مدام از دين مي پرسيد چرا رفتيد در روستاها دروغ گفتيد کهروحاني ميخواهد درس قران را از مدارس حذف کند. شرمتان باد.
رييسجمهور با بيان اينکه روحاني همان کسي است که در 16 سالگي درس قرآن داده و دستگير شده است، گفت: روحاني همان کسي است که در 15 سالگي به نفع امام شعار داده است. من از شما نميگذرم که به آموزش و پروش کشور و به معلمان تهمت زديد انقلابي از نظر من سه کلمه بيشتر نيست؛ آزادي استقلال جمهوري اسلامي.
او با بيان اينکه در صداوسيما براي نامزدها سوال تنظيم کرده بودند، تصريح کرد: از خود صداوسيما بپرسيد. اسامي کساني که سوال تنظيم کرده بودند را اعلام کنند. يک کلمه از مهار تورم نپرسيدند. يک کلمه از طرح تحول سلامت نپرسيدند. يک کلمه از خودکفايي گندم نپرسيدند. يک کلمه از خودکفايي بنزين و گازوييل نپرسيدند. از سياست خارجي و داخلي نپرسيدند. چرا از آزادي نپرسيديد؟ چرا نپرسيديد براي هنر برنامهتان چيست؟ دولت دوازدهم نخواهد گذاشت حصر فکري در استان خراسان باشد. ما انحصار را نميپذيريم.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۳۳۵۸۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه: آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! شما اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه را، تبدیل به ابزاری برای تسویهحسابهای شخصی کردید
به گزارش جماران؛ بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه در پی می آید:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر زلفیگل؛
وزیر محترم نهادِ علم جمهوری اسلامی
سلام علیکم
به مهد علوم انسانی و جمع دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی(ره) خوش آمدید. از اینکه تصمیم گرفتید بالاخره پس از سه سال از زمان شروع وزارتداریتان، در میان دانشجویان دانشگاهی حاضر شوید که بارها بهصورت تشریفاتی و اداری در آن حضور یافتهاید، بسیار خرسندیم.
و اما بعد..
امروز حدود سه سال از زمانی که شما از عنوان «استاد عالی شیمی در سنگر خود یعنی آزمایشگاههای شیمی» خداحافظی کردید و عازم ساختمان وزارت علوم شدید گذشته است. هرچند برای ما پرسش مهمی است که با چه افق و تدبیری شیمیدان نمونه کشوری باید در مقامِ عالی وزارتخانهای قرار گیرد که ماهیت آن هیچ نسبتی با سررشتهی دانشگاهی وی ندارد، اما بگذریم و به اصل مطلب بپردازیم …
آقای وزیر!
شنبه هفته جاری - سالروز بیانات تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ بود. بیاناتی که یک روز بعد بهانهای برای آغاز انقلاب فرهنگی شد. اینکه متولیان انقلاب فرهنگی دانشگاهها چگونه آن را از اهداف اصیل خود دور کردند و بهانهای برای تسویهحسابهای شخصی در آن دوره قرار دادند، موضوع بحث ما نیست.
اما شما وزیر محترم و حضار این جلسه را فقط به یک جمله متوجه میکنیم : «دانشگاهها باید تغییر بنیانی کنند و باید از نو ساخته بشوند». عنایت دارید پس که انقلاب فرهنگی رسالتِ لحظهای شما و پیشینیان شما در وزارت علوم بوده است. انقلابِ فرهنگی! انقلابْ و نه ادارهٔ روزمرّه؛ فرهنگی و نه امنیتی!
پس ما در سالگرد روزی میزبان شما در دانشگاه علامه طباطبائی (ره) هستیم که چنین رسالتِ سیاسیای از زبان عارف انقلابی تاریخِ ما، امام روح الله خمینی (ره) خطاب به شما و جایگاه شما صادر شده است؛ چه خوش باشد که همین «گزاره تاریخی» هم معیار نقد و بررسی عملکرد حضرتعالی در صدارت وزارت علوم باشد! آیا شما در مسیر تحول بنیانی دانشگاه هستید آقای زلفیگل؟!
علاقهمندیم بهعنوان بسیجیان خمینی (ره) و سربازان امام خامنه ای در سنگر مهمترین دانشگاه علوم انسانی کشور، سخنِ آخر را اول به شما بگوییم :
«آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می خواهند و آن را به بیراهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشتهاید!»
اما چرا میگوییم شما اشتباهی بودید؟
شما با افتخار در روز دفاع از خویش در مجلس شورای اسلامی و در مقابل چشمان ملت ایران، از ایدههای خودتان برای تقویت «دانشگاه کارآفرین» سخن گفتید. محض اطلاع عرض میکنیم آقای وزیر که این سیاست محبوبِ شما، یعنی کارآفرین کردن دانشگاه، نه فقط سیاست شما و اصلاحطلبان پیش از شما بلکه یک سیاست جهانی-غربی جهتِ «تبدیل دانشگاه به بنگاه» بوده است!
این راهبرد سالهاست دانشگاه مظلوم انقلاب اسلامی را تبدیل به «بنگاههای پروژهبگیری» کرده است که اساساً با طرح «دانشگاه جمهوری اسلامی» امام خمینی (ره) فاصله دارد. در دانشگاه کارآفرینِ شما خلاقیت فکری-دانشجویی مُرده است و «پول و کار» حرف اول را میزند. دانشگاه تبدیل به بنگاه استارتاپی شده و در آن علم، رخت بربسته است و منافع شخصی، گروهی، حزبی، شرکتی و پروژهای حرف اول را میزند. در این وضعیت دیگر چیزی به عنوان دانشجوی آزاده و استاد دانشگاه مستقل باقی نمیماند. چیزی به اسم شور و اشتیاق دانشجویی و برنامه پژوهشی مستقل، بروز پیدا نمیکند.
در این شکل دانشگاه، صرفاً پیمانکارِ دولت و شرکتهای بزرگ تلقی میشود و هزینههای خود را از طریق حل مشکلات فنی و تکنیکی دولتها و بازار تامین میکند. دانشگاه به سمت مسائل کاربردی متمایل میشود و تحقیقات بنیادی در علوم پایه و انسانی که نسبت کمتری با مسائل کارکردی دارند و اساساً کمتر پولساز هستند، به حاشیه میروند. این «سیاست» میراثی است که آقای ستاری معاون علمی سابق رئیس جمهور دولت امید، برای شما و رئیس جمهور محترم فعلی و البته دیگر ارکان حاکیمت به ارث گذاشته است!
یکی از مهمترین دستاوردهای دانشگاه کارآفرین، از ابتدای دهه ۹۰ تا اکنون که با شما سخن میگوییم «سیاستزدایی از محیط دانشگاه» بوده است. سیاستزدایی یعنی چه؟ یعنی تضعیف هدفمندِ تشکلهای دانشجویی. یعنی اولویت رفاه و ساختوساز عمرانی بر تقویت بنیهٔ فکری دانشگاه. یعنی ترس از آزاداندیشی دانشگاهی. یعنی سپردن افسار دانشگاه به نهادهای محترمِ حراستی-امنیتی. یعنی سوقدادن دانشجو به سوی اندیشه کارآفرینی بهجای اندیشه سیاسی. یعنی خالی شدن دانشگاه از اساتید دینمدار، میهندوست و متعهد به چارچوبهای ملی سرزمینی. یعنی غلبه چاپلوسی. یعنی خنثی بودن طرحها و واحدهای درسی. یعنی حضور تشریفاتی مسئولین حکومتی. اینها فقط مصادقی از سیاستزدایی است آقای وزیر.
اما دانشگاه از منظر ما آقای زلفیگل پیمانکارِ هیچکس نیست. دانشگاه بنگاه اقتصادی و تجاری نیست. دانشگاه مرکز کارآفرینی نیست. «دانشگاه، دانشگاه است و رسالتش طرح مسئله برای سیاست است و این رسالت فقط و فقط به دست دانشجو و استاد متعهد و آگاه رقم میخورد.».
البته این سیاستهای کارآفرینی، اقتصاد کشور را هم به سمت الگوهای خدماتی برده و دانشجویان و دیگر اقشار را، از ورود به عرصه مهم تولید منع کرده است. نمونهاش را میخواهید؟ دانشگاه شریف و دانشگاه علامه طباطبائی!
آقای وزیر!
مدت مدیدی است پارک علم و فناوری دانشگاه شریف، مهمتر از خودِ دانشگاه شریف نزد شما مسئولین جلوه کرده است. مدت مدیدی است بودجههای هنگفت برآمده از قانون تقویت دانشبنیان، دانشگاهیان را به مدیران شرکتی تبدیل کرده است. مدت مدیدی است دانش تاریخی ایرانی-اسلامی در تمامی حوزههای علمی، جایش را به «مدلهای خلاقیت زیستبوم فناوری استارتاپی» داده است. مدت مدیدی است همین دانشگاه علامه طباطبایی، هیچ رنگ و بویی از علوم انسانی درش باقی نمانده است و در عوض پارکینگ مسئولین و منسوبین بازنشستهٔ همهی دولتها شده است! البته به تازگی آقای معتمدی پارک علم و فناوری هم قرار است راهاندازی کنند که طبق شواهد موجود ما، چیزی جز بازتکرار فاجعه اکوسیستم استارتاپی دانشگاه شریف نخواهد شد. دانشگاه مظلومِ علامه امروز نه تنها فقط از کمرمقی و بی انگیزگی مدیریتی، بلکه از سردرگمی طراحی ایده اختصاصی علوم انسانی خویش رنج میبرد و البته همین معضل با نزاعهای طایفهای داخل دانشگاه نیز آمیخته شده است!
پس آقای زلفیگل!
وقتی از نجات دانشگاه و احیاء نهاد علم و تحول بنیادین دانشگاه سخن میگوییم، از ارادهها و تصمیمهای پولادین برای برچیدن چنین وضع اسفناکی سخن به میان میآوریم. شما در بیش از دو سال گذشته، صرفاً به اداره و رفع و رجوع امور این وزارتخانه حساس و مهم فکر کردهاید که البته در همان هم ناتوان بودهاید و به همین سبب به عقیده بسیاری از متخصصان، مستحقترین وزیر دولت آقای رئیسی برای برکناری بودهاید. و الحق که معاونین وزارتخانهٔ شما بیشتر برای جایگاهی که در اختیار داشتهاند ایده و دستاورد داشتهاند تا شما.
از کارنامهای که در ایام انتصاب رؤسای دانشگاهها داشتید، کمیته انتصابات وزارت علوم را از موضوعیت انداختید، عملاً رؤسای ناکارآمدی را در دانشگاههای کشور منصوب کردید و نتیجه این همه بیتدبیری را در بلوای ۱۴۰۱ دیدید، تا نگاهی که در طول این چند سال به تشکلهای دانشجویی و اساساً بافت فرهنگیِ دانشجویی بهعنوان «مجموعههای پرادعا و غیرکاربردی» البته برخلاف نظر رهبری انقلاب اسلامی داشتهاید و این در جلسات خصوصی بیشتر خودش را نشان داده، نمایانگر رویکرد مدیریتی و عملکرد شماست!
جناب وزیر!
با این رویکردها، شما اقدام درست و لازم اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه را، تبدیل به ابزاری برای تسویهحسابهای شخصی رؤسای دانشگاههای کشور با همکارانشان کردید که البته در همین دانشگاه هم مشاهده شده است؛ بنا نبود با حذف اساتید مطلقاً ضد انقلاب از دانشگاه، ما دانشجویان انقلابی پذیرای اساتیدِ مطلقاً بیسواد و رانتخوار اصطلاحاً حزب اللهی یا انقلابی باشیم. دانشگاه، اساتید و گروههای آموزشی مبتنی بر منطق و اراده علمی، بصیرت سیاسی و اهلیت برای مصالحهجویی اجتماعی میخواهد که مسیرِ علمی-سیاسی خودشان را از مسیرِ ایران اینترنشنال، جنبش سبز، بیبیسی و ایضاً فلان رئیس و وزیر و وکیل دولت انقلابی سیزدهم نگیرند! بلکه عالم باشند و صرفاً به استقلال ملی و دینی دانشگاه و ایران اسلامی متعهد باشند.
یا مثال سادهتری بزنیم که مدتهاست توسط بسیج دانشجویی دانشکده روانشناسی همین دانشگاه پیگیری میشود. کاش بدانید هیچ سازمانی با ابلاغیه اداره نمیشود و اراده لازم است :
ابلاغیه چند روز گذشته وزارت علوم مبنی بر اجراییسازی بند ت از ماده ۲۶ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در دانشگاهها که از مطالبات رهبری انقلاب هم بوده، در فضای مجازی منتشر شده است. اما آقای وزیر، فقط در همین حد هم باقی مانده است! حتی برخی دانشگاهها این ابلاغیه را دریافت نکردهاند. هیچ ارادهای در دانشگاهها برای ترویج زیست مادرانه وجود ندارد. چگونه است که در بحران کرونا همه نهاد ها بسیج می شوند تا با بحران مقابله کنند و از آموزش مجازی تا کلیه امکانات را به کار میگیرند، اما در بحران جمعیت همان مدیریت دانشگاهها و وزارت علوم حاضر به اجرای بند ت ماده ۲۶ قانون جوانی جمعیت نیستند؟!
آقای وزیر علوم جمهوری اسلامی ایران!
دانشجو قرار است عنصر فعالی باشد که در ضمن نگاه نقادانه به خود و کشور، در آیندههای نهچندان دور، حلال مشکلات ملت و دولتش باشد. اما با مدیریت درخشان شما و پیشینیان شما، دانشجویان تبدیل به کارمندانی شدهاند که سر ساعتی مشخص به دانشگاه میآیند و بی سرو صدا در ساعتی دیگر از آن خارج میشوند. گویا شما همین دانشگاه را میخواهید. دانشگاهی مرده و سوت و کور. الحق والانصاف باید برای شما دست زد. وقتی وضع چنین است، مجدداً باید تکرار کنیم که
«شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه می خواهند و آن را به بیراهه کشاندند!»
اما سخن آخر، جناب دکتر زلفیگل!
ما بهعنوان دانشجویان انقلابی که ابتدای سال تحصیلی مورد لطف شما قرار گرفتیم، شما را به همان بیانات امام خمینی در ۵۸/۰۲/۰۱ فرامیخوانیم. همان روز هم چنین قصدی داشتیم و امروز با صدای رساتری اعلام میکنیم؛ «انقلابِ اسلامی از شما اتخاذ سیاستی را میطلبد که نهادِ علم در مسیرِ دانشگاهِ جمهوری اسلامی قرار گرفته باشد؛ دانشگاهِ ایرانیِ دروننگر و برونزا، استقلالطلب، دینمدار، عدالتخواه، آزاداندیش، مولّد و حامی مقاومت مستضعفان جهان.»
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته