Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا- لوبلاگ نوشت: سپر بلا قرار دادن ايران مشکلات خاورميانه را حل نمي کند.
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري آريا، لوبلاگ در تحليلي نوشت: سپر بلا قرار دادن ايران مشکلات خاورميانه (غرب آسيا) را حل نمي کند و دولت ترامپ بايد در پي يافتن فرصت هايي براي کاهش تنش ها بين ايران با آمريکا و دولتهاي عرب منطقه باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


در اين گزارش به قلم شيرين هانتر آمده است: گفته مي شود دونالد ترامپ، رئيس جمهور آمريکا، در سفر خود به خاورميانه (غرب آسيا) قصد دارد فهرستي جاه طلبانه از اهداف را دنبال کند. مهمترين اهداف به طور کلي شامل تقويت همکاري هاي منطقه اي در روند شکست دادن دولت اسلامي (گروه تکفيري صهيونيستي داعش) مي شود. او همچنين به منظور تقويت تلاش ها براي برقراري صلح بين اسرائيل و فلسطينيان خواهد کوشيد که اگر با موفقيت همراه شود، مي تواند سبب از بين رفتن منبع اصلي تنش ها در منطقه شود. او مي خواهد آن دسته از کشورهاي عربي را متقاعد کند که تاکنون روابط سياسي و تجاري با اسرائيل برقرار نکرده اند تا بدين ترتيب،‌ به کشورهاي عربي حاشيه خليج فارس درباره ادامه حمايت آمريکا از آنها تضمين دهد و روابط نظامي منطقه اي قدرتمندتري ايجاد کند که برخي ناظران آن را نسخه ناتو در خاورميانه (غرب آسيا) مي دانند. اگر نگوييم همه اما بيشتر اين اهداف ارزشمند هستند و در راستاي منافع آمريکا قرار دارند. شکست دادن تروريسم اسلامي يک هدف مشترک محسوب مي شود. مدت ها پيش بايد مناقشه بين اسرائيل و فلسطينيان حل و فصل مي شد و اين که همه کشورهاي عربي با برقراري روابط تجاري و ديپلماتيک با اسرائيل به واقعيت آن اذعان مي کردند.
در اطمينان دادن به کشورهاي عربي در ارتباط با ادامه تعهد آمريکا به تأمين امنيت آنها، اين يک ارزش محسوب مي شود و اين موضوع را بايد مد نظر قرار داد که اين روند شامل پذيرش عمده روايت هاي آنها درباره مسائل سياسي منطقه اي يا کمک به آنها براي دستيابي به منافع خودشان در جايي که با الزامات آمريکا سازگاري ندارند، نمي شود و ايده همکاري هاي بيشتر دفاعي در خاورميانه (غرب آسيا) -در شرايطي مناسب- مي تواند به پيشبرد امنيت و ثبات منطقه اي کمک کند. اما يک مشکل کليدي و عمده اين است که رئيس جمهور ترامپ و مقامات دولتش از طريق توصيف ايران به عنوان صادرکننده پيشروي تروريسم در جهان و مطرح کننده تهديد براي اسرائيل و کشورهاي عربي به ويژه کشورها حاشيه خليج فارس، به صورتي واضح در تلاش براي دستيابي به اين اهداف جاه طلبانه هستند. تمرکز واشنگتن بر ايران به يک دغدغه تبديل شد، فراتر از آن چيزي که بتواند مويد رفتار واقعي ايران باشد. علاوه بر اين، يک عنصر اصلي در اين زمينه، تلاش براي ايجاد «هم پيماني» در شرايط کنوني بين اسرائيل و برخي کشورهاي عرب سني است. اين تلاش نه تنها بر ايران بلکه بر دستيابي به نتيجه اي در جنگ داخلي سوريه متمرکز است که سبب به حاشيه راندن ايران مي شود و براي اعراب نيز سبب ايجاد برتري سني ها در مقابل اقليت علويان حاکم مي شود.
اما به چندين دليل،‌ تلاش براي قرار دادن مخالفت با ايران در کانون تلاش هاي آمريکا در خاورميانه، در اصل سپر بلا کردن آن، به آمريکا در دستيابي به اهداف منطقه اي اش کمک نمي کند.
تروريسمي که عميقا سبب نگراني آمريکا و ديگر کشورهاي غربي مي شود، سني محور و نشأت گرفته از کشورهاي عربي است و نه ايران. از اين رو، تلاش ها براي مهار ايران ممکن است به تحقق اهداف سياسي برخي کشورهاي منطقه کمک کند، اما سبب شکست دادن دولت اسلامي (گروه تکفيري - صهيونيستي داعش) يا القاعده نمي شود. به همين ترتيب، حتي اگر ايران در سوريه به حاشيه رانده شود و بشار اسد رئيس جمهور سوريه برکنار شود، برتري سني ها بر علويان سبب نخواهد شد طرف ها به حل و فصل اين درگيري ها نزديک شوند. اين موضوع همچنين هيچ گونه وعده اي را براي برقراري ثبات بيشتر نه در سوريه و نه در کل منطقه در بر نخواهد داشت.
علاوه بر اين، تأثير ايران بر مناقشات بين اعراب و اسرائيل، جزئي است. جاه طلبي هاي متناقض اسرائيل و فلسطينيان براي سال هاي زيادي مانعي بر سر حل و فصل اين مناقشات بوده است. فلسطينيان خواهان داشتن کشوري مستقل با پايتختي شرق بيت المقدس هستند. آنها خواستار پايان يافتن شهرک سازي هاي اسرائيل در کرانه باختري و صدور مجوز براي بازگشت نمادين دست کم شماري از فلسطينياني هستند که طي جنگ هاي اعراب با اسرائيل اخراج شدند. اما اين اهداف دقيقا همان هايي هستند که اسرائيل يا دست کم بيشتر سياستمداران تندروي آن نمي پذيرند و اين موضوع همچنان يک حقيقت است، حتي اگر غزه -که تحت استيلاي حماس قرار دارد- از معادلات کنار گذاشته شود. براي مثال، اين تندروهاي اسرائيلي مي گويند موضوع بيت المقدس به عنوان پايتخت يکپارچه اسرائيل، قابل مذاکره نيست. اين امر همچنين بدين معناست که ممکن است هيچ گزينه اي براي ايجاد دو پايتخت در يک شهر وجود نداشته باشد. علاوه بر اين، ادامه شهرک سازي هاي اسرائيل در کرانه باختري به لحاظ سياسي سبب غير ممکن شدن ايجاد يک کشور مستقل سياسي مي شود، زيرا برچيدن حتي برخي از اين شهرک ها براي هر دولتي در اسرائيل به شدت پر هزينه خواهد بود. در واقع، در بهترين حالت ممکن فلسطينيان مي توانند به نوعي خودمختاري اميدوار باشند، حتي اگر بتوان آن را کشور ناميد. اين کشور مي تواند پرچم و رئيس جمهور داشته باشد، اما يکپارچگي قلمرو آن به سبب وجود شهرک هاي يهودي از بين خواهد رفت. از اين رو، تلاش آمريکا براي احياء تعهدات آن در قبال اهداف منطقه اي عربستان سعودي و کشورهاي عرب سني به عنوان مشوقي براي وادار کردن آنها به تحت فشار قرار دادن فلسطينيان براي دست برداشتن از جاه طلبي اصلي شان، با موفقيت همراه نشده است. حتي اگر فلسطينيان تحت فشار شديد اعراب قرار گيرند، اسرائيل دست کم تحت حاکميت مقامات کنوني آن، آماده پذيرش حتي کمترين درخواست هاي فلسطينيان نيست.
در نهايت اين که، در ارتباط با موضوع امنيت در منطقه خليج فارس بايد گفت که همه کشورهاي عربي با عربستان سعودي در خصوص ايران اشتراک نظر ندارند، رويکردي که با جاه طلبي هاي بيش از اندازه (عربستان) در منطقه شکل گرفته است و با هيچ گونه تهديد واقعي ناشي از ايران منطبق نيست. برخي کشورهاي حاشيه خليج (فارس) به ويژه عمان و تا حدودي کويت، به شدت از رويکرد استکباري عربستان سعودي و استفاده اين کشور از شوراي همکاري خليج (فارس) به عنوان ابزاري در راستاي تحقق منافع تنگ نظرانه رياض، خشمگين هستند. ديگر کشورها همانند قطر و امارات عربي متحده با عربستان رقابت مي کنند. براي نمونه، در مصر، قطر از اخوان المسلمين و محمد مرسي حمايت کرد در حاليکه عربستان سعودي از حسن مبارک حمايت کرد.‌ به همين دليل، بعيد به نظر مي رسد که اين کشورها حتي تحت فشار آمريکا تمايل داشته باشند در روند جاه طلبانه ايجاد هم پيماني دفاعي فراتر از همکاري هاي محدود کنوني، به عربستان سعودي بپيوندند و مطمئنا خواستار دنباله روي از الگوي ناتو نيستند. آنها همچنين نمي خواهند خطر جنگ با ايران را به جان بخرند، موضوعي که سبب خواهد شد آنها براي خشنود کردن عربستان سعودي بيشتر آسيب ببينند.
ايران بر خلاف شوروي، که قدرت و جاه طلبي اش اساسي براي تشکيل ناتو شد، فاقد قدرت نظامي -هم در زمان کنوني و هم در آينده- است تا بتوان تشکيل يک هم پيمان نظامي جدي در خليج فارس را در واکنش به آن، توجيه کرد. علاوه بر اين، خريد هاي تسليحاتي به شدت گسترده کشورهاي عربي منطقه خليج فارس -که آمريکا هم اکنون در حال تقويت آن است- جايگزين مناسبي براي تلاش اين کشورها در جهت صرف اين پول براي بهبود شرايط اقتصادي شهروندان خود و پيشبرد توسعه اقتصادي کشورهاي عرب به طور کلي به عنوان سپري بهتر در مقابل تروريسم و افراط گرايي که امنيت و ثبات آنها را بيشتر از هر چالش ناشي از ايران تهديد مي کند، نخواهد بود.
ايده ايجاد هم پيماني بين اعراب و اسرائيل با قرار دادن تهديد ايران به عنوان يک نيروي محرک از اواخر دهه هزار و نهصد و هشتاد مطرح شد. به دلايل مختلف، اين روند هر بار با شکست مواجه شد. اين تلاش اخير همچنين نمي تواند سبب دستيابي آمريکا به اهدافش چه در پيشبرد روند صلح بين اسرائيل و فلسطينيان، شکست دادن داعش و حل و فصل درگيري ها در سوريه يا ايجاد روابط سياسي و نظامي قوي تر در ميان کشورهاي حاشيه خليج (فارس) شود.
يک روند عاقلانه تر براي آمريکا اين است که براي پيشبرد روند حل و فصل مناقشات و ميانجي گري در تنش هاي منطقه اي و ديگر تنش ها تلاش کند. اين امر مستلزم درک نگراني هاي مشروع همه کشورهاي منطقه اي و در عين حال مقاومت در مقابل جاه طلبي هاي بيش از اندازه است. آمريکا به جاي تلاش براي ايجاد نسخه ناتو در خليج فارس -که هدف آن مقابله با ايران است- بايد براي مصالحه بين اعراب و ايراني ها تلاش کند که هدف مورد نظر دونالد ترامپ به عنوان نامزد انتخابات رياست جمهوري آمريکا بود.
دولت ترامپ همچنين بايد در پي يافتن فرصت هايي براي کاهش تنش ها بين آمريکا و ايران باشد که با توجه به نتيجه انتخابات رياست جمهوري ايران، ممکن است احتمال تحقق چنين امري از سوي ايران بيشتر شود. اين رويکرد عاقلانه تر همچنين مستلزم آن است که آمريکا به عنوان بخشي از روند دستيابي به هدف اوليه ترامپ در شکست دادن داعش و ديگر انواع تروريسم اسلامي، در نهايت از عربستان سعودي بخواهد مانع از صادر کردن تروريسم الهام گرفته از وهابيت به خاورميانه و ديگر مناطق شود. سياست کنوني آمريکا در اغراق کردن در ارتباط با تهديد ايران -که به سبب ديدار ترامپ از منطقه تقويت مي شود- در بهترين حالت، سبب فروش تسليحاتي به ارزش صدها ميليارد دلار به کشورهاي منطقه خليج (فارس) مي شود. اما چنين دستاورد اقتصادي براي آمريکا در مقايسه با هزينه هاي ناشي از جنگ در زماني که سياست هاي آمريکا منجر به درگيري با ايران يا تشديد درگيري ها در ديگر نقاط منطقه شود،‌ ناچيز خواهد بود.

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۳۶۸۱۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تصویرنگاری نرم از مداخله‌گرایی آمریکا

ساده انگاری مداخله‌گرایی غرب و در راس آن آمریکا در نظام بین الملل، یکی از دستورالعمل‌هایی است که از سوی جریان‌های رسمی و پنهان قدرت در واشنگتن و اتحادیه اروپا دنبال می‌شود. - اخبار سیاسی -

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- خبرگزاری فرانسه در تازه‌ترین گزارش خود، سفر آنتونی بلینکن وزیر امورخارجه آمریکا به ریاض را به مثابه سفری در راستای ایجاد قدرت بازدارندگی منطقه‌ای و جلوگیری از وقوع تهدیدات مستمر در غرب آسیا دانسته است.

آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، اخیراً خواستار  استقرار دفاع «یکپارچه» از کشورهای عربی خلیج فارس در برابر جمهوری اسلامی ایران شده  و آن را معطوف به واکنش قاطعانه و غیرتمندانه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در قبال تجاوز صهیونیستها به حریم دیپلماتیک ایران در دمشق صورت داده است.

نکته دیگر اینکه بلینکن از کشورهای عربی منطقه خواسته است تا دراین خصوص، هم افزایی با رژیم اشغالگر قدس را نیز در دستورکار قرار داده و به روند رسمیت بخشی به رژیم قاتل و کودک کش صهیونیستی سرعت ببخشند.

بدیهی است که جمهوری اسلامی ایران توان بازدارندگی خود را به رخ همه بازیگرانی کشیده که در پازل دشمنان امنیت منطقه بازی می کنند.با این حال در انعکاس سفر بلینکن به ریاض و متعاقبا امان ( پایتخت اردن) سوالاتی وجود دارد که نه تنها خبرگزاری فرانسه، بلکه دیگر رسانه های غربی نیز نسبت به پاسخ‌دهی به آنها عاجز هستند:

-کلیت حضور یک مقام از آن سوی اقیانوس آرام برای تعیین تکلیف در خصوص امنیت منطقه غرب آسیا چه منطقی به لحاظ حقوقی، راهبردی و عقلانی دارد؟

- آمریکا به عنوان اصلی‌ترین حامی رژیم کودک کش و جعلی صهیونستی، چه نقشی در خلق بحرانهای مزمن منطقه‌ای و تعمیم آن به سرتاسر حوزه جغرافیایی جهان اسلام ایفا نموده است؟

- قرائت آمریکا از مفهوم بازدارندگی، تا چه اندازه ای با ایجاد ثبات و امنیت در نظام بین الملل قرابت دارد و حضور آمریکا در مناطق مخالف جهان چگونه منجر به خلق گره های کور راهبردی در آن حوزه های جغرافیایی شده است؟

- ترس از عملیات موفقیت آمیز وعده صادق و شکست سنگین مشترک رژیم اشغالگر قدس و آمریکا در این آوردگاه، چه تاثیری بر تشدید سردرگمی استراتژیک و تاکتیکی غرب در منطقه غرب آسیا داشته است؟

بهتراست خبرگزاری فرانسه به جای قهرمان سازی از قاتلی به نام بلینکن که دولت متبوعش از یک سو مقابل هرگونه توقف نسل کشی در غزه ایستاده و از سوی دیگر به سرکوب وقیحانه دانشجویان منتقد جنایات صهیونیستها در دانشگاههای آمریکا می پردازد، پاسخگوی سوالات شفاف فوق باشد.

بدیهی است که یکی از مهمترین کارویژه‌ها و وظایف رسانه‌های غربی، جلوگیری از طرح این پرسشهای هدفمند، آن هم به واسطه تهیه و تنظیم گزارشهایی تکراری و نخ نما (مانند گزارش اخر خبرگزاری فرانسه) است.

ساده انگاری مداخله‌گرایی غرب و در راس آن آمریکا در نظام بین الملل، یکی از دستورالعمل‌هایی است که از سوی جریان‌های رسمی و پنهان قدرت در واشنگتن و اتحادیه اروپا دنبال می‌شود.

این در حالیست که جنگ غزه و تحولات آن، این استراتژی خطرناک را بیش از پیش در معرض دید و قضاوت افکار عمومی دنیا قرار داه است.بخش اعظمی از خیزشهای عمیق صورت گرفته در کشورهای غربی علیه حکمرانان آنها، ناظر بر همین حقیقت مطلق است.حقیقی که احتمالا رسانه های غربی دیگر فرصت چندانی برای درک آن نداشته باشند.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • لفاظی مقام سابق آمریکا در مورد اقدام تنبیهی اخیر ایران علیه اسرائیل
  • شکست ائتلاف ضدایرانی
  • ترامپ: دانشجویان را «شستشوی مغزی» دادند
  • ترامپ بار دیگر از جنایات اسرائیل در غزه حمایت کرد
  • ظریف: اسرائیلی‌ها به آمریکایی‌ها هم لگد زدند | اسرائیل به هیچ کس رحم نکرد | آنانکه دل‌شان برای آمریکا لک می‌زند باید بدانند آمریکا چه کرد
  • ترامپ: من تجربه بدی با نتانیاهو دارم
  • پول انتخابات و جنگ؛ اهداف واقعی‌تر سفر بلینکن به منطقه‌
  • ترامپ از نتانیاهو ابراز نارضایتی کرد
  • عملیات شهادت طلبانه یک گردشگر ترکیه ای به پلیس اسرائیل | ویدئو
  • تصویرنگاری نرم از مداخله‌گرایی آمریکا