همبستگی ملّی؛ دستور کار پس از انتخابات
تاریخ انتشار: ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۳۷۴۴۳۶
روزنامه های صبح امروز محورهای اصلی خود را به موضوع های «همبستگی ملّی؛ دستور کار پس از انتخابات»، «29 اردیبهشت ماندگار ایرانیان»، «قدر این مردم را بدانیم!» «رقابت تمام شد، زمان رفاقت رسید»، «پیروز غایب»، «تکرار «نه» سوئیسیها در ایران»، «حسن روحانی، رییسجمهور دوازدهم شد»، «پیروزی عقلانیت»، «رای به تدبیر اقتصادی»، «پیروز شدیم: علی برکت الله»، «تلاش اصولگرایان برای تغییر ادبیات خود، نا کافی بوده است»، «پیروزی روحانی مساوی با پیروزی ملت است»، «موج راه افتاد، روحانی رئیس جمهور شد»، «افق روشن ایران تا 1400»، «جنبش 24 میلیونی اردیبهشت و نفی 4 درصدی»، «روحانی را مدیون رادیکالهای اصلاحطلب کردیم»، «تخریب و تهمت نتوانست جلوی اراده مردم را بگیرد»، «پیروزی روحانی، پیروزی دیپلماسی خردگرا»، «تداوم رشد اقتصادی، پیامد انتخاب دوباره روحانی»، «تاثیر صندوق «کن» بر انتخابات»، «انگشت مردم پای ورقه اصلاحات»، «حرکت به سوی تفاهم جناح ها آغاز شود»، «گفتمان پیروز، ذائقه ملت بود»، «انتخابات 96؛ تحلیل اولیه و گذرا»، «دوباره ایران، دوباره اصلاحات»، «رأی مردم به کارنامه و برنامه روحانی»، «بهار ملت» «واقعیت های انتخابات 96» و «40 در برابر 1440» اختصاص دادند و به انعکاس آنها پرداختند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
**همبستگی ملّی؛ دستور کار پس از انتخابات
روزنامه «ایران» در یادداشتی با درج عنوان «همبستگی ملّی؛ دستور کار پس از انتخابات» به قلم محمد امین قانعی راد جامعه شناس نگاشته شد، آورد: پس از یک دوره زمانی تأکید بر «تنور گرم انتخاباتی» گویا در این دوره برخی از افراد اصولگرا و نهادهای مسئول به این نتیجه رسیده بودند که به ویژه در کلانشهرها و دیگر مناطق شهری میتوان انتخابات را با مشارکت پایین تر، سردتر ولی از حیث نتیجه نهایی آن ایمنتر برگزار کرد. درک این گرایش از سوی مردم به ویژه ساکنان کلانشهرها حتی به تمایل آنان برای حضور در پای صندوقها افزود. نهادینهسازی فرآیندهــــــــــای انتخاباتی و افزودن اعتماد مردم به صندوقهای رأی میتواند به عنوان شاخص رشد وبلوغ سیاسی تلقی شود. نه تنها گروههای مختلف مردم باید در عین حفظ استقلال و تمایزهای خود به فرآیندهای اجتماعی حاصل از خرد جمعی تن بسپارند بلکه نهادهای بخش عمومی نیز بیش از همیشه باید بر لزوم شفاف سازی، ابهام زدایی و مدنی کردن بیشتر فرآیندهای انتخاباتی تأکید کنند. اکنون بعد از یک دوره از گروهبندی مردم در پیرامون تب و تابهای انتخاباتی، با پیروزی حسن روحانی، فرآیند تازهای از انسجام و همبستگی ملّی آغاز میشود.
** 29 اردیبهشت ماندگار ایرانیان
روزنامه «ایران» در گزارشی با درج عنوان «29 اردیبهشت ماندگار ایرانیان»، می نویسد: ملت بزرگ ایران روز جمعه، بیست و نهم اردیبهشت ماه، بار دیگر اراده و ایمان راسخ خود را در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و پنجمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا به منصه ظهور رساندند و با خلق حماسه سیاسی، برگ زرینی دیگر در تاریخ کشور رقم زدند. حضور باشکوه مردم از هر قوم، نژاد و دینی در این انتخابات در واقع بلوغ فکری آنان را به نمایش گذاشت و جهانیان را متحیر کرد.
**قدر این مردم را بدانیم!
روزنامه «ایران» در یادداشتی با درج عنوان «قدر این مردم را بدانیم!» به قلم علی مرتضویان استاد دانشگاه نگاشته شد، آورد: 29 اردیبهشت 96، روزی بهیادماندنی در تاریخ تحولات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ملت ایران در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است؛ روزی که مردم ایران نه فقط به لحاظ کمی و آماری بلکه از حیث کیفی و معنوی تصویری درخشان و افتخارآمیز به جهانیان ارائه کردند. در این باره میتوان کتابها نوشت و پژوهشهایی آموزنده و پرمعنا به دست داد. مردم ایران عملا اثبات کردند مرزهای ظریف، حساس و خطیر رقابت و خصومت؛ مردمسالاری و غوغاسالاری؛ انتقاد و تخریب و ارزش و ضدارزش را میشناسند و از رفتارهایی که ممکن است به زیان منافع و مصالح ملی تمام شود، آگاهانه میپرهیزند.
**رقابت تمام شد، زمان رفاقت رسید
«رقابت تمام شد، زمان رفاقت رسید» گزارش منتشر شده در روزنامه «ایران» است که در ادامه می خوانیم: روز گذشته و با مشخص شدن پیروز انتخابات ریاست جمهوری، رقبای حسن روحانی در پیامهایی به او تبریک گفتند. برخی فعالان سیاسی و مسئولان دولتی هم تأکید کردند که رقابت پایان یافته و زمان همکاری و رفاقت فرا رسیده است. در بیانیه تبریک سید مصطفی میرسلیم خطاب به حسن روحانی، آمده است: «ضمن تشکر صمیمانه از حضور افتخار آفرین هموطنان ارجمند در انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری، بویژه کسانی که بر مبنای شناختی بیشائبه، با رأی خالصانهشان به اینجانب ابراز محبت فرمودند، مراتب تبریک خود را به رئیس جمهوری منتخب مردم که توانست اعتماد اکثریت را به خود جلب کند، تقدیم میکنم. امیدوارم او بتواند به فضل خدا در چهار سال آینده با عملکردی حقگرایانه و استفاده از همکاران پاکدست و اتخاذ مدیریت درست، موجب افزایش اعتماد مردم به نظام مقدس جمهوری اسلامی و یکپارچگی ملی و جبران فرصت های سوخته گذشته و اعتلای شأن ایرانیان و پیشرفت میهن اسلامیمان و مقابله با محرومیت و فساد و ظلم و استکبار شود.»
**پیروز غایب
روزنامه «همدلی» در گزارشی با درج عنوان «پیروز غایب»، نوشت: انتخابات روز 29 اردیبهشت 96 پس از 39سال از عمر انتخابات در جمهوری اسلامی یک غایب بزرگ داشت که البته اگر با جسم خود حضور نداشت، اما نام و یادش به شدت در کارزار انتخاباتی حسن روحانی محسوس بود. زندهیاد آیتالله اکبرهاشمی رفسنجانی که دی ماه سال 95 درگذشت، بدون تردید مرد انتخابات جمهوری اسلامی بود. او که رکورد حضور در انتخابات به عنوان نامزد را با حد نصاب 13بار (سه دوره نمایندگی و ریاست مجلس شورا، 5دوره ریاست و نمایندگی مجلس خبرگان، 2 دوره ریاست جمهوری، یک دوره حضور و استعفا در انتخابات مجلس ششم و دو دوره ریاست جمهوری ناکام که یکی را به احمدینژاد واگذار کرد و در دیگری رد صلاحیت شد) شکسته بود، روز جمعه نه به عنوان نامزد حضور داشت و نه رایدهنده و نه سازماندهنده و از این نظر انتخابات 29اردیبهشت و نتیجه خیرهکننده آن یک غایب بزرگ داشت و یک جای خالی در آن به خوبی دیده میشد.
**تکرار «نه» سوئیسیها در ایران
روزنامه «ایران» در گزارشی با انتخاب عنوان «تکرار «نه» سوئیسیها در ایران»، نوشت: تنها پس از حدود 5.5 سال از آغاز پرداخت یارانههای نقدی و پس از چهار سال روشنگری و انتخاب سیاستهای جایگزین صحیح، مردم ایران در یک رفراندوم بزرگ همانند سوئیسیها به افزایش سه تا چهار برابری یارانه نقدی نه گفتند. ولی نه ایرانیها و سوئیسیها به یارانه از نگاهی دیگر متفاوت است و آن سهم استانهای کمتر برخوردار و محروم در این نه گفتن است. جدای از آرای بالای حسن روحانی در تهران و شهرهای بزرگ نتایج اولیه شمارش آرا در برخی از استانهای محروم و روستاها نشان میدهد که آنها با صدای رساتری به یارانه نه گفتهاند. این درحالی است که برخی در روزهای تبلیغات انتخابات برای خارج کردن رقیب خود (روحانی) از میدان رقابت اعلام کردند که وی قصد دارد یارانه روستاییان را قطع کند ولی حتی شایعه قطع یارانه هم کارساز نشد.
**حسن روحانی، رییسجمهور دوازدهم شد
روزنامه «اعتماد» در گزارشی با درج عنوان «حسن روحانی، رییسجمهور دوازدهم شد»، نوشت: نه تخریبها، نه دروغها و اتهامها و نه شعارهای خیالپردازانه، هیچ کدام سبب نشد تا مردم ایران از نیمه راه بازگردند و چشم امید از تدبیر دولت بردارد. حسن روحانی با رایی بالاتر از سال ٩٢ رییسجمهور ایران باقی ماند. از همان روزهای ثبتنام که زنگ ماراتن نفسگیر انتخابات ٩٦ زده شد مشخص بود که حسن روحانی راه دشواری را پیشرو دارد؛ مسیری که بیش از هر چیز تخریب سنگین و بیسابقه جناح مخالفش بود که برایش دردسرساز شد و به بیراه نرفتهایم اگر بگوییم حسن روحانی در طول کمپین انتخاباتیاش هم مانند این چهارسال بار تمام کابینه را به دوش کشید، به جز حضور اسحاق جهانگیری که نه تنها به عنوان یک اصلاحطلب حامی دولت روحانی که در مقام یک معاون اول هم نقش خود را به خوبی ایفا کرد و تلاش خود را به کار برد تا مسیر پیروزی برای حسن روحانی را هموار سازد. با همه اینها این حسن روحانی بود که تلاش کرد تا یک تنه تخریبها را خنثی سازد و سنگینی این بار آنجایی نمایان شد که رییسجمهور در مشهد و در واکنش به دورغپردازیها درباره سند ٢٠٣٠ فریاد برآورد «هرچه به من تهمت زدید خواهم بخشید، اما از شما نخواهم گذشت که به معلمان زحمتکش و دانشآموزان توهین کردید.»
**پیروزی عقلانیت
روزنامه «آرمان» در یادداشتی با انتخاب عنوان «پیروزی عقلانیت » به قلم صادق ملکی تحلیلگر سیاسی نگاشته شد، آورد: عقلانیت پیروز شد تا در سایه آن بتوان بزرگی ایران را پاس داشت. تولد مجد و عظمت ایران با تکیه بر رای مردم مبارک باشد. تدبیر، در سایه امید، میوه آگاهی داد. اردیبهشت 96 را بهخاطر بسپارید. این ماه به همراه بهشت طبیعت، سرآغاز بهشتی شدن دنیا و آخرت مردم در سایه تعقل خواهد شد. اطمینان داشته باشید رای دوباره مردم به روحانی در انتخابات ریاستجمهوری، شروع مقطعی از تاریخ ایران خواهد بود. این سخن نه حاصل جوزدگی و نه تحلیلی احساسی، بلکه حاصل درک راهبردی از پیامهای ناشی از این رای و انتخاب است. این انتخابات رنگی متفاوت با همه انتخاباتها داشت و در آینده خواهیم دید که آثار و تبعات فراتر از یک انتخابات ریاستجمهوری خواهد داشت. بازتعریف ساختارها، پاسخگو شدن نهادها، انضباط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، قانونمند کردن اداره کشور در همه سطوح و سیستمی نمودن نظام، مهمترین دستاورد این انتخابات خواهد بود. نه شورش و نه اعتراضات و رفتارهای هیجانی، بلکه صندوقهای رای کانون تغییر در ایران شدند. مردم ایران نشان دادند از تجربههای تلخ درس گرفته و نه تنها تلخ رفتار نکرده بلکه با استفاده از خرد جمعی در شیبی آرام، کامهای تلخ را، شیرین مینمایند. مردم ایران نشان دادند در سختترین شرایط و درحالی که بسیاری اعتقاد دارند راهی نیست، از میان بنبستها راهی یافته یا راهی میسازند. انتخاب مجدد روحانی امید به فردای بهتر را نه زنده بلکه در صحنه اجتماعی ایران نهادینه کرد.
**رای به تدبیر اقتصادی
روزنامه «آرمان» در گزارشی با انتشار عنوان «رای به تدبیر اقتصادی»، نوشت: در حالی دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری روز جمعه 29 اردیبهشت ماه برگزار شد که مردم با حضور 40 میلیونی خود حماسه دیگری را در پای صندوقهای رای رقم زدند. در این بین حسن روحانی با کسب 57درصد آرا توانست پیروز این مبارزه پر فراز و نشیب باشد. اعتماد 23 میلیونی مردم برای بار دوم به شخص روحانی، بیش از هرچیز حاکی از این مطلب است که توده مردم خواهان تداوم نگرش عقلانیت و تدبیر در اقتصاد کشور هستند و این بار با آگاهی و خرد جمعی خود با حضور گسترده در صحنه انتخابات، «نه» بزرگی را به وعدههای پوپولیستی گفتند. روز گذشته مقارن با اعلام نتایج دوزادهمین دوره ریاستجمهوری از سوی رئیس ستاد انتخابات کشور و پیشتازی حسن روحانی، دماسنج بازار سرمایه از کانال 81هزار واحدی رد شد و بدین ترتیب بر ادامه مسیر سیاستهای پولی و مالی دولت یازدهم مهر تایید زد.
**پیروز شدیم: علی برکت الله
روزنامه «آرمان» در گزارشی با انتشار عنوان «پیروز شدیم: علی برکت الله»، می نویسد: دوباره ایران، حماسهای جدید خلق کرد. مردم با تکرار رأی به روحانی، دولت او را هشتساله کردند تا او سیاستها و برنامههای دولت خود را کامل کرده و عقبگردی در مسیر عقلانیت و اعتدال کشور نداشته باشیم؛ به بیان دیگر ایران به روحانی با رای 24 میلیونی لبخند زد. چه بسا 24 میلیون لبخند. شیخ دیپلمات موفق شد بار دیگر رئیسجمهور کشور باشد و با رایهایی بیشتر از دولت یازدهم، با پشتوانه محکمتری میتواند مطالبات مردم را پیگیری کند. با نگاه به مسیری که انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری طی کرد میتوان گفت که صداقت پاسخ ملی دریافت کرد و حسن روحانی با 23549616 رأی، از میان حدود 42میلیون رأیدهنده، 57درصد آرا را از آن خود کرد. با هربار اعلام نتایج، موجی از شادی و شور در کشور به راه میافتاد و مردم در شبکههای اجتماعی، جشنهای پیروزی خود را از همان ظهر شنبه آغاز کردند.
**تلاش اصولگرایان برای تغییر ادبیات خود، نا کافی بوده است
روزنامه «ایران» در گفت وگو با ناصر ایمانی فعال سیاسی اصولگرا با انتشار عنوان «تلاش اصولگرایان برای تغییر ادبیات خود، نا کافی بوده است»، نوشت: در سال 94 و پس از انتخابات مجلس، آقای باهنر گفته بود که اصولگرایان باید ادبیات خود را بازتعریف کنند. در این انتخابات چنین اتفاقی افتاد؟ جریان اصولگرایی در این زمینه نتوانسته است به موفقیت کامل برسد، ضمن اینکه نمیتوان گفت هیچ تلاشی هم صورت نگرفته است. تلاشهای خوبی شده است، اما کافی نیست تا تصویر غلطی که میان مردم هست، اصلاح شود. اکنون این طور مطرح شده است که اگر آزادی، رفاه، تمدن و تجدد یا ارتباط با خارج و صلح و آرامش میخواهید، باید به جریان رقیب اصولگرا اقبال کنید. اصولگراها هم چندان موفق نشده اند که این تصویر را اصلاح کنند. اصولگرایان راه زیادی در پیش دارند تا خود را به بدنه اجتماعی نزدیکتر کنند.
**پیروزی روحانی مساوی با پیروزی ملت است
روزنامه «آرمان» در یادداشتی با درج عنوان «پیروزی روحانی مساوی با پیروزی ملت است» به قلم امیرمحمود حریرچی جامعه شناس و استاد دانشگاه نگاشته شد، آورد: پیروزی آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری به منزله پیروزی ملت در مقابل افرادی بود که ممکن است ملت پروری برایشان مهم نباشد. مردم با انتخاب آقای روحانی امیدوارند که به حقوق شهروندی خود برسند. در واقع مردم این توقع را از آقای روحانی دارند که در دولت دوازدهم به وعدههای خود جامه عمل بپوشاند. این بار آقای روحانی بهانهای برای عدم تحقق وعدههای خود ندارد، چرا که مردم با حضور گسترده خود که باعث افتخار کشور است نشان دادند که خواهان رسیدگی به مطالبات خود هستند. آقای روحانی به پشتوانه رأی مردم، همراهی مجلس و قوه قضائیه و حمایت مقام معظم رهبری قادر است کشور را به سمت تعالی بکشاند. ایشان در جریان انتخابات صحبتهایی داشت که نشان داد برای احقاق حقوق شهروندان برنامه دارد و همین مساله امید را در ملت بیدار کرد، آنچنان که سیل عظیمی از مردم در صفهای رایگیری حضور داشتند. بنده هم به نوبه خود سه ساعت برای رأی دادن معطل شدم، در حالی که تاکنون چنین صف انتخاباتیای سابقه نداشته است، آنچنان که مردم ساعتها با این امید در انتظار ماندند که به شکل مسالمت آمیز مسائل کشورشان را با انتخاب رئیسجمهور منتخب برطرف کنند.
**موج راه افتاد، روحانی رئیس جمهور شد
روزنامه «آرمان» در مطلبی با انتخاب عنوان «موج راه افتاد، روحانی رئیس جمهور شد» در گفت وگو با صادق زیبا کلام استاد دانشگاه تهران، آورد: آقای زیباکلام پیشبینی شما بر اساس مصاحبه با روزنامه آرمان درست از آب درآمد. شما اعلام کرده بودید اگر موج مردمی راه بیفتد، قطعا حدود 25 میلیون نفر به روحانی رای خواهند داد. پیشبینی شما در مورد حضور 20 تا 30 درصدی خاکستریها به نفع روحانی هم محقق شد. بله، دقیقا درست است. آنچه به قطع و یقین میتوان اعلام کرد این است که غیر از 15 میلیون رای اصلاحطلبان که به روحانی رای دادند، حدود ده میلیون رای دیگر روحانی به دلیل موجی بود که در حمایت از او بهراه افتاد و در نتیجه رای خاکستریها به روحانی گرایش پیدا کردند.
**افق روشن ایران تا 1400
روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «افق روشن ایران تا 1400»، نوشت: حسن روحانی با کسب 23 میلیون و 549 هزار و 616 رأی به عنوان دوازدهمین رئیس جمهوری ایران برگزیده شد. بنا به گزارش اعلام شده از سوی وزیر کشور، بر اساس شمارش 41 میلیون و 220 هزار و131 رأی از 99.7درصد شعبات، روحانی با کسب 57 درصد آرا، پیروز انتخابات است. سید ابراهیم رئیسی دیگر نامزد انتخابات ریاست جمهوری نیز 15 میلیون و 786 هزار و 449 رأی (38.5 درصد)کسب کرد. به گفته عبدالرضا رحمانی فضلی، سید مصطفی میرسلیم 478 هزار و 215 رأی و سید مصطفی هاشمیطبا 215 هزار و 450 رأی کسب کردند و به این ترتیب، کلید پاستور تا سال 1400 به دست حسن روحانی سپرده خواهد شد.
**جنبش 24 میلیونی اردیبهشت و نفی 4 درصدی
حسین احمدی نیاز حقوقدان در روزنامه «آرمان» در یادداشتی با عنوان «جنبش 24 میلیونی اردیبهشت و نفی 4 درصدی»، نوشت: پیروزی دکتر حسن روحانی با کسب تقریبا ٢4 میلیون رای ملت به ضرس قاطع نظریه 4درصدی آقای محمدباقر قالیباف را با چالش اساسی مواجه کرد و ملت در ٢٩ اردیبهشت با حضور خود اثبات کردند که این ٢4میلیون رای همان جنبش ٩6درصدی هستند که به تداوم عقلانیت و ثبات ایران رای دادند. بلاشک نظریه 4درصدی قالیباف دیروز با رای ملت به ابطال کشیده شد و ترازوی وجدان ملت تحت تاثیر هجمههای بیهوده قرار نگرفت و میزان همان رای ملت شد که به نیکی تدبیر را انتخاب و روحانی را به تداوم عقلانیت و اعتدال دعوت کردند تا امیدوار به توسعه و آبادانی کشور تا ١400 باشند. نظریه 4درصد بیشتر مبتنی بر ادبیاتی غیراخلاقی بود، این نوع ادبیات اغلب با توهین و تحقیر همراه میشود که در مناطرهها و حتی مونولوگها بهکار میرفت؛ دروغگو، نبود صداقت، قاچاق، 4درصد زالوصفت و مانند اینها مکرر علیه آقایان حسن روحانی و اسحاق جهانگیری یا دولت تدبیر بهکار رفت، اما ملت میفهمیدند که توهین به دولت توهین به شعور آنان است و دیروز این را اثبات کردند.
** روحانی را مدیون رادیکالهای اصلاحطلب کردیم
روزنامه «اعتماد» در مطلبی با درج عنوان « روحانی را مدیون رادیکالهای اصلاحطلب کردیم» در گفت وگو با امیر محبیان، می نویسد: رفتار انتخاباتی اصولگرایان را در ایام تبلیغات رفتار صحیحی میدانید؟ انتقادات اصولگرایان درست بود؛ کار تشکیلاتی آنها در قالب جمنا و امثالهم هم بد نبود و کار نیمه دموکراتیک خوبی حداقل در ابتدا بودولی استراتژی انتخاباتی صددرصد غلط و در خدمت بازی رقیب بود. حملات کور و بدون ارزیابی علمی از واکنشها و برخورد متعصبانه در قبال نقدهای درونی باعث شد که در یک دنیای ذهنی به رقیب خدمت کنند. محاسبات روشن آن را هم ارایه دادم. عملا یک فرصت طلایی که دولت روحانی به دلیل اشتباهاتش در اختیار اصولگرایان قرار داده بود از دست رفت؛ قالیباف که میتوانست احیا و مفید واقع شود سوخت؛ رییسی که ظرفیت کشف شده جدیدی بود، ضربه خورد. از آن طرف روحانی را مدیون رادیکالهای اصلاحطلب کردیم. اما در هر حال بازهم باید فاز ترمیم را با خردمندی به پیش ببریم تا آسیبها را به حداقل برسانیم.
**تخریب و تهمت نتوانست جلوی اراده مردم را بگیرد
روزنامه «آرمان» با انتشار عنوان «تخریب و تهمت نتوانست جلوی اراده مردم را بگیرد» در گفت وگو با احمد شیرزاد فعال سیاسی اصلاح طلب، نوشت: مهمترین دلایل پیروزی آقای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم چه بود؟ یکی از مسائل مهمی که در این زمینه وجود داشت بیاخلاقیهایی بود که از سوی رقبای انتخاباتی و هواداران آنها صورت میگرفت. به همین دلیل بسیاری از مردم نسبت به اتفاقات قبل و بعد از انتخابات نگران بودند. یکی از کاندیداها در مناظرات انتخاباتی خطاب به آقای روحانی عنوان کرد که ایشان باید از رقیبهراسی پرهیز کنند. در حالیکه همان کاندیدا و هوادارانش در فضای انتخاباتی به شکلهای مختلف رقیبهراسی میکردند و نسبت به پیروزی آقای روحانی در انتخابات هشدار میدادند. کاندیدای دیگر اصولگرایان هم به این فضا پیوست و او هم منادی نوعی رقیبهراسی و حمله به دولت شد. اصولگرایان در فضای انتخابات ریاستجمهوری به جای اینکه از اهداف و دستاوردهای خود سخن بگویند تلاش میکردند رقیب خود را تخریب و تلاش کنند به این وسیله به پیروزی دست پیدا کنند. بدون شک اگر اصولگرایان تلاش میکردند از تواناییهای خود برای پیروزی در انتخابات استفاده کنند نتیجه بهتری کسب میکردند. در سه هفته منتهی به انتخابات ریاستجمهوری تنها چیزی که از اردوگاه اصولگرایی مشاهده میشد موج تخریب علیه جریان اصلاحات و آقای روحانی بود. این در حالی است که جریان اصلاحات با برنامه و اهداف مشخص در انتخابات حاضر شده بود و برای مسیر پیش روی خود استراتژی تدوین کرده بود. اصلاحطلبان در زمینههای مختلف مانند مسائل اقتصادی، سیاست داخلی، سیاست خارجی، مسائل فرهنگی و اجتماعی دارای هدف و برنامه هستند و برای تمامی این مسائل برنامهریزی کردهاند.
**پیروزی روحانی، پیروزی دیپلماسی خردگرا
روزنامه «اعتماد» در یادداشتی با درج عنوان «آری به اعتدال، نه به پوپولیسم» به قلم مجید تفرشی تاریخنگار و تحلیلگر امور بینالمللی نگاشته شد، آورد: دومین پیروزی تاریخی حسن روحانی در انتخابات اخیر ریاستجمهوری ایران، تاییدکننده دیپلماسی خردگرا و راهبردی ایران در بعد رسمی و کلاسیک، طی چهار سال گذشته است. اکثریت مردم ایران با انتخاب سرنوشتساز خود نشان دادند که راه دوراندیش، خردمند و تنشزدا، در دیپلماسی دولت روحانی را تایید کرده و تمایلی به بازگشت به دوران انزوا و انفعال دیپلماتیک کشورشان را ندارند. تجربه چهارساله دستگاه دیپلماسی روحانی اگرچه دارای نقاط ضعف و موارد قابل بحثی بوده، ولی بیگمان و در مجموع و با توجه به تجربه هشت سال قبل از آن، ماموریت پیچیده حل و فصل پرونده هستهای و
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۳۷۴۴۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عباس عبدی: ضربه ایران به اسرائیل پیروزی راهبردی بود /جذب حمایت مردم از این حمله در تعارض با برخورد با زنان در خیابان ها است
عباس عبدی روز قبل از حمله ایران به اسراییل یادداشتی نوشت که درباره ایران و اسرائیل بود. این یادداشت روز بعد و پس از حمله پهپادها وموشکهای ایران به سرزمینهای اشغالی منتشر شد. به گزارش اعتماد، تحریریه روزنامه و همچنین آقای عبدی اطلاع نداشتند که حملهای در راه است. بعد از حمله در برخی رسانهها اعلام شد که علیه آقای عباس عبدی و روزنامه اعتماد اعلام جرم شده است. از آنجا که 10 روز از این ماجرا گذشته و احضاریهای برای هیچکدام ارسال نشده، تصمیم گرفتیم درباره نظرات آقای عباس عبدی که در آن مصاحبه اعلام شده بود گفتو گویی داشته باشیم که میخوانید: آقای عبدی! ماجرای احضار شما به کجا انجامید؟ هنوز اقدام قضایی به بنده اعلام نشده است.
آیا فکر میکنید منتفی شده است؟ نمیدانم؛ ولی با توجه به توضیحاتی که دادهام و از مفاد آن مطلع هستند، به گمانم برداشت دقیقی از نوشته من نداشتند. البته معتقد نیستم که برای نوشتن باید برای کسی اعلام جرم کرد، اگر نوشته افراد متضمن دروغ و جعل نباشد، صرفا تحلیل و نظر باشد، باید محترم شمرده شود. و این را نشانه قدرت میدانم. هر چند معتقدم که با توجه به شرایط کلی کشور نیز برخی از مسائل را باید به عنوان نویسنده رعایت کنیم. البته اکنون که مرز رسانه داخلی و خارجی برداشته شده است، متأسفانه نویسندگان داخل و در رسانههای رسمی کشور در موقعیت نابرابری با کسانی که در خارج هستند قرار دارند و این نابرابری یکی از عوامل خروج مرجعیت رسانهای از داخل است و این خطر امنیتی برای ایران دارد. با توجه به آن اعلام جرم، گفتید که دیگر در این موضوع خاص نمینویسید. آیا اکنون که حداقل تا حالا منتفی شده، باز هم اظهارنظر نخواهید کرد؟ اگر اعلام جرم را اعلام نکرده بودند، بهتر بود. من متأسف شدم که چرا باید چنین تصوری را در جامعه القا کرد کسانی که سعی در نوشتن تحلیلهای منطقی دارند، نیز با اعلام جرم مواجه میشوند؟ اگر بدون اعلام بود، من هم خبرش را مثل موارد دیگر منتشر نمیکردم. با این حال اکنون میتوانم حرف بزنم، چون گمان میکنم نظراتم دچار تعبیرهای ناخواسته نخواهد شد. پس اولین سوال را میپرسم؛ آیا ایران میتوانست پاسخ ندهد؟ در عمل میتوانست، همچنان که در موارد دیگر هم چنین کرده بود. ولی در سیاست نمیتوانست، زیرا سیاست با روابط شخصی فرق میکند. در روابط شخصی «گذشت و عفو» و «بزرگمنشی» و این گونه رفتارها معنی میدهد و اتفاقا پسندیده هم هست. با گذشت از دیگران میتوان اختلافات را بهتر حل کرد تا انتقام گرفتن. در عفو لذتی است که در انتقام نیست. ولی در سطح سیاست بهویژه در سطح بینالملل، گذشت بیمعناست و چه بسا موجب تشدید خصومت هم باشد. پس پاسخ ندادن موجب تشدید بحران میشود . ولی در هر حال باید به اثرات این پاسخ توجه داشت. این اتفاقات موجب میشود تنش میان دو طرف از حالت انعطافپذیر و الاستیکی به وضعیت متصلب تغییر شکل بدهد. پیش از این طرفین اقداماتی را علیه یکدیگر انجام میدادند. گاه مستقیم، گاه غیرمستقیم و اغلب بدون پذیرش رسمی، در حالی که ناظران سیاسی میدانستند که کدام طرف، مستقیم یا با واسطه پشت ماجراست. با این حال وضعیت آنها مثل مشتهایی است که بوکسورها به کیسه چرمی لاستیکی میزنند. ابتدا قدری تغییر شکل داده، فرورفتگی و عقبنشینی کرده، سپس بازگشت به حالت اول را شاهدیم. پس اکنون ماجرا فرق کرده و از حالت الاستیکی و انعطافپذیری به حالت نیمه شکننده تبدیل شده و در ادامه به وضعیت شکنندگی خواهد رسید. به عبارت دیگر ضربات علیه یکدیگر پرهزینه است و به صورت متعارف قابل ترمیم نیست و هزینه بازی را بالا برده و امکان ادامه بازی را کم کرده است. پس آیا میتوان نتیجه گرفت که بحران میان ایران و اسراییل تشدید شده است؟ در واقع همانگونه که گفتم این بحران شکنندهتر شده است. شما به راحتی میتوانید به یک جسم الاستیک ضربه بزنید بدون اینکه نگران شکستن آن باشید، ولی چنین ضربهای را به راحتی به شیشه نمیزنید. بنابراین مدیریت امور از این پس اهمیت دارد. آیا به همین علت ایران پاسخ حمله بعدی اسراییل را نداد؟ طبیعی است که طرف مقابل هم نمیخواسته که ایران پاسخ بدهد، لذا ضربه محدودی را انتخاب کرده که این شیشه نشکند. به عبارت دیگر طرفین از یکدیگر تحلیلی داشتهاند که منجر به مهار بحران شود. فراموش نکنیم که موضع غربیها به ویژه ایالات متحده نیز در عدم رغبت آنان به رشد تنش نیز مهم بوده است. گمان میکنید که زدن سفارت و پاسخ ایران و نیز پاسخ بعدی اسراییل متوازن بود؟ به نظر میرسد که این ماجرا از نظر تاکتیکی و نظامی و خسارات وارده متوازن نبود. در هر حال سفارت ایران را زدند و ایران تعدادی از فرماندهان خود را از دست داد و چنین خسارتی حداقل با اطلاعات موجود به اسراییل وارد نشده است. ولی از نظر راهبردی کفه حمله کاملا به سود ایران بود. به عبارت دیگر اعلام رسمی و با اطلاع یافتن طرف مقابل و حمله از خاک ایران به اسراییل، فارغ از جزییات ماجرا و با آن حجم حمله یک پیروزی راهبردی بود. بهویژه که انتظار قبلی به عدم حمله بوده است. به نظر میرسد که اقدام ایران نیز معطوف به همین هدف بوده و نه وارد کردن خسارت. فراموش نکنیم که ایالات متحده و بریتانیا و دیگر کشورهای غربی دربست در کنار اسراییل ایستاده بودند. این پیروزی راهبردی چه آثاری در ایران میتواند داشته باشد. رسیدن به پیروزی همیشه ممکن است و حتی در مواردی ممکن است راحت رخ بدهد، مهم حفظ و تثبیت آن است. اجازه بدهید که مستندتر صحبت کنم. در سال ۱۳۸۸ تحلیلی نوشتم از وضع ایران و برای اطلاع مقامات فرستادم. بخشی از این تحلیل چنین است: پیش از خرداد ۸۸ بارها نوشته بودم که حکومت در ایران از ۴۰۰ سال گذشته یعنی از زمان اوج صفویه تا کنون هیچگاه بدین پایه که اکنون هست، قدرتمند نبوده است، ولی همیشه بلافاصله اضافه میکردم که متاسفانه این قدرت با نوعی از بیثباتی هم همراه است.
افزایش قدرت حکومت مثل منارهای است که قد میکشد و بلندتر میشود، اما به تناسب این ارتفاع پایههای آن عمیقتر و پهنتر نشده است. بنابراین بهرغم اوج گرفتن، بر ناپایداری آن افزوده شده است و این پایهها در حکومت چیزی نیست جز قدرت نرمافزاری آن. اگر از این زاویه نگاه کنیم، هر دستاورد خارجی باید از دو طریق پایدار و مستحکم شود. اول از طریق قرار دادن آن در دل یک سیاست خارجی معقول و قابل دفاع و عملی. دوم از طریق حمایت داخلی.
یک دستاورد خارجی را میتوان مثل دست یافتن به یک بازیکن عالی فوتبال دانست که فقط هنگامی مفید و موثر است که ۱۰ بازیکن دیگر نیز کمابیش همسطح او باشند؛ زمین و امکانات و دریافتی و استادیوم و اقتصاد باشگاه خوب باشد والا آوردن رونالدو در یک تیم ایرانی هیچ فایدهای برای فوتبال ما ندارد و همه هزینههای آن، زیان است. حمایت داخلی از این اقدام از دو طریق ممکن است. اول احترام گذاشتن به مردم و مطالبات آنان. روشن است که وضعیت کنونی در مواجهه با زنان و با این ویدیوهایی که منتشر شده در تعارض با این مساله است. دوم و سوم و چهارم نیز بهبود اقتصادی است. پیروزیهای خارجی به سرعت فراموش میشوند باید از طریق بهبود شرایط تثبیت شوند والا به ضد خودشان بدل خواهند شد. نکته مهم ضربه راهبردی است که اسراییل در مجموعه ماجرای اخیر خورده است که در آینده به آن خواهم پرداخت. کانال عصر ایران در تلگرام