بولتن سینما و تلویزیون: داستان همیشگی همه مردان رئیسجمهور/ سينما در مقابل حمايت انتخاباتي، رانت ميخواهد
تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۳۹۶۰۱۳
گروه سینما و تلویزیون: اخبار حوزه سینما و تلویزیون نیز همواره مخاطبان خاص خود را داشته و دارد؛ به همین خاطر در مطلب پیش رو تلاش کردیم مهمترین و جذاب ترین مطالب این حوزه را جمع آوری نموده و تقدیم علاقه مندان کنیم تا اگر امکان پیگیری مطالب در طول روز را ندارد، در یک زمان مشخص و یکجا از آنها مطلع شوند.به گزارش بولتن نیوز، تیتر مهمترین خبرهای امروز 1 خرداد ماه 96، به صورت هایپرلینک در زیر آمده که شما می توانید با کلیک بر روی آنها به صورت اختصاصی وارد آن مطلب شوید؛ البته متن کامل این مطالب در ادامه مطلب نیز آمده است و شما می توانید متن کامل و تصاویر مرتبط عناوین را در ادامه مشاهده فرمایید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دشمنی از درد نشئت میگیرددرباره یک اسطورهقیمت بلیت سینما در ماه رمضان نیم بها شد/ شرط اکران نیمهشببرنامه های جدید در شبکه آموزش/ «قندپهلو» و «مشاعره» تکرار میشوندپژوهش «هیس! پسرها گریه نمیکنند» ادامه دارد/ پسرها و مشکلاتشانجنگ با تروریسم در عصر سایبریجایزه ویژه جشنواره «آسیاپسیفیک» لسآنجلس برای بازیگر «باد سیاه»حرکت پنهان سينماي سفارتي در ميانه جنجالهاي انتخاباتي ادامه داردداستان همیشگی همه مردان رئیسجمهورسينما در مقابل حمايت انتخاباتي، رانت ميخواهدرنگهایی که «کن» را طبقاتی میکندمشروح اخباردشمنی از درد نشئت میگیرد
«دشمنی» یک مجموعه تلویزیونی آمریکایی است که رایان مورفی، ژافه کوهن و مایکل زم سازندگان آن هستند. این مجموعه تلویزیونی تاریخی یکی از جذابترین سریالهایی است که در سالهای اخیر ساخته شده و توانسته مخاطبان بسیاری را با خود همراه کند. در فصل اول این سریال که شامل هفت اپیزود است، عنوان این فصل بت و جوآن است و اتفاقاتی که بین این دو شخصیت رخ میدهد و در اپیزودهای بعد این سریال محوریت بر رابطه بین چارلز، شاهزاده ولز و پرنسس دیانا روایت میشود.
سوزان ساراندون و جسیکا لانگ دو بازیگر محوری این سریال هستند.
آغاز ماجرابهترین بخش سریال «دشمنی: بت و جوآن» که درباره دو زن است که از یکدیگر متنفر بودند آنجایی است که داستان ما را به یاد نقاط مشترک جوآن کرافورد و بت دیویس میاندازد. دیویس و کرافورد، دو بازیگر پرقدرت که هردو از هوش و انعطافپذیری زیادی برخوردار بودند، تیم بینظیری را پشت و جلو دوربین تشکیل میدادند. این یکی از دلایلی است که هالیوود تصمیم گرفت این دو بازیگر را خیلی پیشتر از همکاری مشترکشان در فیلم «چه بر سر بیبی جین آمد» رودرروی یکدیگر قرار دهد.اما دلیل دیگر بسیار پستفطرتانهتر و شیطانیتر از دلیل اول است: مردم عاشق این بودند که این دو بازیگر مشهور و موفق را در مقابل هم و در حال جنگ و دعوا ببینند. دشمنی علنیای که بین دیویس و کرافورد وجود داشت، تجسم هرگونه تصوری بود که درباره بازیگران زن روبهافول شکل میگرفت؛ اینکه تلخی روابط بین آنها از نتایج طبیعی پابهسنگذاشتن بود! گویی تنها دلیلی که برای ادامه مسیر حرفهای این بازیگران وجود دارد شادابی و سرزندگی پوستشان است.سریال «دشمنی» از شبکه FX پخش میشود؛ سریالی که بهمنظور بهتصویرکشیدن رویه سفتوسختی که هالیوود در برخورد با برخی از بهترین استعدادهایش در پیش میگیرد، پر است از دیالوگهای مملو از فحاشی! این در حالی است که بیننده هیجان همراهشدن با متن خلاقانه نویسنده زبردستی همچون رایان مورفی را تجربه خواهد کرد.جسیکا لنگ، غرور و بلندپروازی کرافورد و سوزان ساراندون هوش و طنازی دیویس را با دقت تمام به تصویر میکشند. بیننده همچون یک شریک جرم با داستان همراه خواهد شد. علاقه به شایعهپراکنی درباره ستارگان هالیوود مسئلهای است که نیاز به توضیح ندارد، اما باید گفت «دشمنی» به صورت ریشهای به شاخوبرگدادن و لذتبردن از افول ستارگان پرقدرت هالیوود و پولسازبودن این موضوع میپردازد. درست است که ستارگان با ما تفاوت زیادی دارند، اما بهتر از ما هم نیستند.
روایت رایان مورفی«دشمنی»، فصل اول از جدیدترین مجموعه رایان مورفی است. فصل دوم از این مجموعه به ازدواج ساختگی شاهزاده چارلز و همسرش، شاهزاده دیانا میپردازد. داستان «بت و جوآن» در بسیاری از سطوح، ماورائی به نظر میرسد. ماجرا به حواشی داخلی صنعت سینما و حقایقی بیپایان درباره زنانی که در این صنعت به فعالیت مشغولند میپردازد. تبعیضی که در برخورد با بازیگران زنی که پا به سن میگذارند، اما جرئت کارکردن و پذیرفتن نقشهای باشکوه را از دست نمیدهند از دیگر موضوعاتی است که در متن سریال به آن پرداخته خواهد شد. همچنین داستان معیارهای دوگانهای را که در برخورد با احساس ناامنی از جانب زنان و مردان وجود دارد به نمایش میکشد. طبعا برخی در جریان این دشمنیها پیروز شدند، اما دیویس و کرافورد جزء برندگان نبودند.کاترین زتاجونز که در نقش اولیویا دوهاویلاند ظاهر میشود، پیام داستان را به بهترین شکل ممکن منتقل میکند: «دشمنی هیچوقت از نفرت ناشی نمیشود! دشمنی از درد نشئت میگیرد».دوهاویلاند، بازیگری که با تم دشمنی ناآشنا نیست، در کنار جوآن بلاندل (با بازی کتی بیتس) روایت داستان را برعهده دارند. روایت بلاندل و دوهاویلاند از این دشمنی به ویژگیهای انسانی دیویس و کرافورد نمود میبخشد. داستان اصلی در سال ١٩٦١ آغاز میشود؛ زمانی که کرافورد خسته و بیپول، تصمیم میگیرد شانس خود را امتحان کرده و رابرت آلدریچ را به ساختن فیلمی اقتباسی از یک رمان ترسناک ترغیب میکند. آلدریچ با موقعیت کرافورد همذاتپنداری میکند. قبل از ساخت «بیبی جین»، آلدریچ دنبال فرصتی بود که بتواند شکست سه فیلم قبلی خود را بهگونهای جبران کند و فرصت کارکردن با دو رقیب دیرینه (دیویس و کرافورد) در یک فیلم، آنقدر خوب و وسوسهانگیز بود که نتواند بهراحتی از کنار آن بگذرد. اگر دخالت دیگران نبود، چهبسا این همکاری میتوانست آغاز به کار یک تیم قدرتمند بازیگری باشد. جوآن کرافورد که توانسته بود بهعنوان یکی از بهترین ستارگان هالیوود برای خود اسمورسمی دستوپا کند! دیویس هم که تا آن زمان بهترین بازیگر زنی بود که هالیوود به خود دیده بود! اما باید بدانیم، سیاستهای هالیوود همیشه با علایق مردان همسو بوده و زنانی را که در راستای درآمدزایی نقش فعالی داشتهاند تخریب کرده است. مردی که در «دشمنی» در رأس قدرت قرار دارد نمونه بارزی است از زنگریزی و خودپسندی به نام جک وارنر (با بازی توچی). زمانی که نقشهای بهتری به دیویس پیشنهاد میشد، کرافورد به دنبال درآمدهای بالا و نقشهای باشکوه بود. به عقیده وارنر، کارکردن با دیویس قدرتمند، سخت و پرهزینه بود؛ بنابراین برای بهزانودرآوردن دیویس هم که شده، همکاری خود را با کرافورد آغاز کرد.کرافورد تا مدتها به استعداد دیویس غبطه میخورد! از آنسو، دیویس از حضور طولانیمدت کرافورد در صنعت سینما نفرت داشت. همکاری این دو در فیلم «چه بر سر بیبی جین آمد» میتوانست مهر سکوتی بر تمامی این شایعات بزند، اما حس انتقامجویی وارنر و نیاز خبرنگاری به نام هدا هاپر به پرکردن ستونهای روزنامهاش مانع از این اتفاق شدند.جسیکا لنگ و سوزان ساراندون به زیبایی هرچهتمام ماجرای این دو بازیگر اسطورهای را به تصویر میکشند.
داستانی درباره زناندقت و توجه مورفی از اولین لحظات سریال مشهود بوده و البته که به ثمر نشسته است. انتخاب بازیگرانی چون لنگ و ساراندون برای بازی در نقش این دو زن خود حرفهایی برای گفتن دارد! لنگ و سراندون هم دو بازیگر زن پابهسنگذاشته هستند که نقش دو اسطوره را بازی میکنند؛ در سریالی که در جریان فعالیت حرفهای مورفی از اهمیت زیادی برخوردار است.«دشمنی» با بهرهگیری از ماجرای درگیری بین این دو بازیگر، داستانهای دیگری هم درباره زنان روایت میکند؛ برای مثال، ماجرای دختر نوجوان دیویس در نقطهای از داستان به حکایتی میپردازد درباره نقش مادران در شکلگیری شخصیت دخترانشان و اینکه دختران نمود بزرگترین خواستهها و ترسهای مادرانشان هستند. حتی آلیسون رایت و جکی هافمن هم سهم خود را از ماجرا میگیرند: رایت بهعنوان دستیار صادق و وفادار آلدریچ که در پی رسیدن به خواستههای خود نیز هست و هافمن، خدمتکار بهظاهرساده کرافورد که لایههای مختلف شخصیتش به مرور به تصویر کشیده میشود.آلفرد مولینا هم در بهتصویرکشیدن چهرهای منفور اما دوستداشتنی از آلدریچ موفق عمل کرده است؛ آلدریچ از یک سو با دیویس و کرافورد همذاتپنداری میکند و از سویی نمیتواند در مقابل تصور فروختن آنها مقاومت کند. درهرحال، او هم یکی از همان مردان هالیوودی است!«دشمنی» در زشتترین لحظات خود هم برای بیننده توأم با حس عظمت و شکوه است. لحظهبهلحظه سریال، به سینمای کلاسیک ادای دین میکند. موسیقی سریال یادآور موسیقی فیلمهای هیچکاک است. فیلمنامهای که مورفی نوشته با کار فیلمنامهنویسان فوقالعادهای چون جوزف منکوویچ قابلمقایسه است.لباسها، صحنهها و فیلمبرداری هم در بهتصویرکشیدن هالیوود کلاسیک نقش عمدهای دارند. «دشمنی» با وجود تم تلخی که دارد، ادایدینی است به بازیگران سینمای کلاسیک! تا آنجایی که آرزو میکنیم ایکاش این بانوان هالیوودی هنوز زنده بودند و ما را تحتتأثیر بازی بینظیرشان قرار میدادند.درباره یک اسطوره
بعضی از بازیگران در طول دوران فعالیت هنری، آن قدر خوب هستند که الهام بخش دیگران می شوند و برای آن ها نقش الگو را بازی می کنند. بعضی ها فراتر می روند و به اسطوره تبدیل می شوند؛ هنرمندانی دست نیافتنی. «رابرت دنیرو» بازیگر هالیوود، 73 سال قبل، از پدر و مادر مهاجر اروپایی در روستایی در حومه «نیویورک» متولد شد و حالا برای بازیگران سراسر دنیا، به یک افسانه تبدیل شده است. او در 114 فیلم سینمایی، سریال و فیلم کوتاه بازی یا صداپیشگی کرده است و مشهورترین آثار او، «رفقای خوب»، «پدرخوانده»، «مخمصه» و «راننده تاکسی» است.
امروز نگاهی داریم به 17 نقل قول از بزرگان سینمای جهان درباره «رابرت دنیرو» بازیگر بزرگ سینما:
شان پنهمبازی دنیرو در «ما فرشته نیستیم»رابرت دنیرو دلیل بازیگر شدن من است.
کوئنتین تارانتینوکارگردان «پالپ فیکشن»اون دنیرو بود. کسی که تمام شاگردای من توی کلاس هنرپیشگی ام می خواستن مثل اون باشن. اون یه رویا بود. اون دقیقاً همون جوری تو مرکز توجه بود که مارلون براندو بود و به همون شکل هم روی مخاطب تاثیر داشت. مردم درباره اون خواب و خیال می دیدن، تقریبا همون شکلی که کارگردانای جوان این روز ها می خوان مثل اسکورسیزی بشن، بازیگرای جدید هم درباره دنیرو همین احساس رو داشتن. برای تماشای فیلم جدیدش تا سینما می دویدن.
الن پارکرکارگردان «قلب فرشته»این مرد نگاه خیره و مبهوتش رو تبدیل به یه فرم هنری کرده.
مارتین اسکورسیزیکارگردان «راننده تاکسی»اون جایگاه خاصی داره. به علاوه اشتیاقش برای بازی در قالب کاراکتر هایی که ضعف دارن و خطرناکن و با این حال میشه تو اونا انسانیت پیدا کرد.
آن الیزابت موتاهمسر سابقدنیرو وارد فیلم «دنیای جیک» شد و دیگر اون رو ترک نکرد، تا زمانی که همسر من واقعیت رو گم کرد و شروع به تجربه دوباره زندگی 25 سال پیشش کرد و من رو رها کرد. آقای دنیرو یه بلا، یه طاعونه!
مریل استریپهمبازی دنیرو در «شکارچی گوزن»سطح تمرکز اون به لایه استراتوسفر می رسه!
جودی فاسترهمبازی اش در «راننده تاکسی»چیزی که بازی اون رو تکان دهنده و پیچیده می کنه اینه که یه نقش، اول به ذهن اون راه پیدا نمی کنه. بلکه پیش از اون، نقش توی بند بند وجودش پخش میشه.
لئوناردو دی کاپریوهمبازی دنیرو در «زندگی این پسر»من از کار کردن با دنیرو چیزای خیلی زیادی یاد گرفتم. تو یه صحنه ای قرار بود که همبازی اون باشم، اما وسط راه دیدم که فقط ایستادم و دارم تماشایش می کنم!
برایان دی پالماکارگردان «صورت زخمی»دنیرو تو استفاده از کاریزمای واقعی خودش و غوطه ور کردن اون توی شخصیت فیلمنامه ای به قصد کاریزماتیک کردن اون شخصیت، روش خاص خودش رو داره. تقریباً هیچ بازیگر دیگه ای قادر به انجام این کار نیست.
پل شریدرفیلمنامه نویس «راننده تاکسی»او تنها زمانی وجود داره که تو جلد فرد دیگه ای (در حال بازی نقش) باشه.
بیلی کریستالکمدین و همبازی دنیرو در «تحلیلش کن»وقتی که رابرت دنیرو بله رو میگه، بهتره که بلافاصله وارد بازی بشی و جدی هم بازی کنی. اگر بوی احساساتی شدن بشنوه، عجیب و غریب میشه. از اون متنفره.
جو پشیهمبازی دنیرو در «رفقای خوب»از بابی (رابرت دنیرو) همیشه تصویر مردی کنج نشین، تنها و وحشت زده نشون دادن، اما اون همچین آدمی نیست. خیلی از دلقک بازی هاش بین رفقاشه. اون تقلید کردن و مسخره کردن رو خیلی خوب بلده.
اد نورتونهمبازی دنیرو در «امتیاز»باب... فوق العاده است. اون از آن دسته آدم هایی است که همیشه تو اوج باقی می مونن. اون تیزبین و جدیه و بعد از تموم سال های فعالیتش به سطحی باورنکردنی از دیسیپلین تو نوع نگاهش به بازیگری رسیده.
جان فرانکن هایمرکارگردان «رونین»بابی دنیرو آرزوی هر کارگردانیه. با توجه به استعداد ناب و دست نیافتنی اش اما یکی از متواضع ترین آدم هایی است که من توی این حرفه دیدم.
ژان رنوهمبازی دنیرو در «رونین»مردی زیرک، عمیق، کمی خشونت گرا و همچنین... لجوج و کج رفتار! مردی بسیار مرموز. اون چیزی رو به شما می ده که فکر می کنه نیاز داری و شما هم دقیقاً به همون چیزی می رسی که اون در نهایت می خواد.
بن استیلرهمبازی دنیرو در «ملاقات با والدین»تمام فیلم ملاقات با والدین برای من، توی کار کردن با دنیرو خلاصه شد. اون مردی خونگرم، بامزه و شوخ طبعه که بچه هاش رو عاشقانه دوست داره. حس شوخ طبعی اون فوق العاده است. نتیجه فیلم اصلا مهم نبود من فقط با خودم فکر کردم که به هیچ چیز دیگه ای اهمیت نمیدم. فقط می خوام با رابرت دنیرو کار کنم.
شان کانریهمبازی دنیرو در «تسخیرناپذیران»من از اون خوشم میاد. در بیشتر بازیگرا این تمایل وجود داره که وقتی قراره نقش یک آدم شرور رو بازی کنن، حسی رو به وجود بیارن که در نهایت تماشاگر با خودش بگه: زیاد از این یارو خوشم نیومد اما دنیرو این کار رو نمی کنه.قیمت بلیت سینما در ماه رمضان نیم بها شد/ شرط اکران نیمهشب
غلامرضا فرجی سخنگوی شورای صنفی نمایش درباره خروجی جلسه امروز اول خرداد شورا گفت: در جلسه امروز شورای صنفی نمایش قرارداد فیلم سینمایی «فصل نرگس» به کارگردانی نگار آذربایجانی بعد از فیلم سینمایی «رگ خواب» ساخته حمید نعمت الله در گروه استقلال و قرارداد فیلم سینمایی «دو عروس» ساخته داوود موثقی در گروه زندگی بعد از فیلم سینمایی «نقطه کور» به کارگردانی مهدی گلستانه ثبت شد.
وی افزود: در این جلسه همچنین مقرر شد در طرح ویژه ماه مبارک رمضان قیمت بلیت ها در سینماهای سراسر کشور تا ساعت ۱۷ به صورت نیمه بها محاسبه شود اما بعد از ساعت ۱۷ قیمت بلیت ها کامل است. همچنین در این طرح فیلم هایی که سقف نمایش ۱۰ هفته ای آنها به پایان رسیده است نیز می توانند از ساعت ۲۴ به بعد اکران شوند.
سخنگوی شورای صنفی نمایش در پایان عنوان کرد: از دیگر تسهیلاتی که به فیلم هایی که در ماه مبارک رمضان اکران می شوند، اعطا شده این است که ۲ هفته از اکران آنها یک هفته محاسبه می شود به شرط اینکه بتوانند کف فروش خود را در سرگروه ها حفظ کنند.برنامه های جدید در شبکه آموزش/ «قندپهلو» و «مشاعره» تکرار میشوند
برنامه تخصصی «دکتر سلام» شبکه آموزش با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان به جنبه های مختلف موضوع روزه و مسایل مربوط به آن می پردازد.
برنامه «دکتر سلام» به تهیه کنندگی المان مرقوب نیا هر روز ساعت ۱۳:۳۰ پخش می شود.
ویژه برنامه رمضانی «نان و نمک» حاصل تلاش برنامه سازان «دوربین ۷» است که در قالب مستند و با موضوع تاثیرگزاری فرهنگ ماه مبارک رمضان بر اقشار جامعه قصد دارد فعالان آموزش عالی و دانشگاهی را معرفی کند.
«همیشه خونه» نیز از دیگر برنامه هایی است که با اضافه کردن آیتم های رمضانی به استقبال این ماه می رود.
رویکرد و هدف اصلی برنامه عنوان کردن مسائل خانواده و سبک زندگی ایرانی- اسلامی است. به بیان دیگر مهندسی فرهنگی سبک ایرانی اسلامی در خانوادههای ایرانی در «همیشه خونه» مدنظر قرار میگیرد. این برنامه به تهیه کنندگی مجید صحاف هر روز از شبکه آموزش سیما پخش می شود.
یازدهمین دوره طرح قرآن خوانی سراسری با عنوان «۱۴۵۱» با محوریت سوره مُلک، در ماه مبارک رمضان از شبکه آموزش سیما پخش می شود.
هدف از انتخاب این سوره، ۳۰ آیهای بودن آن است به طوری که در هر روز از ماه، یک آیه از آن تفسیر میشود.
طرح ۱۴۵۱ در فصل تابستان با محوریت سوره واقعه، ادامه مییابد.
همچنین دو برنامه محبوب این شبکه «قند پهلو» و «مشاعره» که هر سال به صورت مناسبتی تولید می شوند این بار به صورت تامینی و آرشیوی روی آنتن می روند.پژوهش «هیس! پسرها گریه نمیکنند» ادامه دارد/ پسرها و مشکلاتشان
پوران درخشنده کارگردان سینما درباره جدیدترین فعالیت های خود گفت: من بعد از ساخت فیلم سینمایی «هیس دخترها فریاد نمی زنند» قول داده بودم که درباره مسایلی که پسرها دچار آن هستند، فیلمی بسازم بنابراین مشغول پژوهش روی این موضوع هستم و فیلمی با عنوان «هیس! پسرها گریه نمی کنند» را می سازم.
وی افزود: من به آسیب شناسی درباره مسایل و مشکلات پسرها پرداخته ام و هنوز هم در حال انجام تحقیق و نگارش درباره این موضوعات هستم و نگارش فیلمنامه این اثر به پایان نرسیده است.
درخشنده عنوان کرد: به احتمال زیاد در فصل تابستان شروع به ساخت فیلم می کنم تلاش دارم «هیس! پسرها گریه نمیکنند» را به سی و ششمین جشنواره ملی فیلم فجر برسانم.
این کارگردان در پایان با اشاره فیلم دیگرش با عنوان «زیر سقف دودی» بیان کرد: این فیلم در عیدفطر اکران می شود و حوزه هنری مسئولیت پخش آن را به عهده دارد.جنگ با تروریسم در عصر سایبری
فیلم اوریژینال و اصلی «شبح در صدف» توسط ماسامونه شیرو ژاپنی در سال 1989 ساخته و عرضه شد و در نتیجه فیلم جدیدی که با این نام عرضه شده، نسخه امریکایی آن و کاری است که روپرت ساندرز با آن فیلم انجام داده و آن را سریعتر و چشمگیرتر و در بردارنده ستیزها و برخوردهای بیشتری کرده است. هر دو فیلم مورد بحث وامدار اقتباسهای کارتونیای هم هستند که مامورو اوشیلی ژاپنی از روی این داستان انجام داد ولی آنچه این نسخه جدید را از نمونههای قبلی پیش میاندازد، برخوردار بودنش از امکانات و پیشرفتهای فنی حاصل آمده طی سالهای اخیر در هنر سینما است که طبعاً فیلم را به لحاظ بصری و جلوههای تصویری به سطوح بالاتر از نمونههای قبلی رسانده است.
کاراکتر اصلی و نقطه مرکزی فیلم «شبح در صدف» یک افسر زن بهنام سرهنگ میرا کیلیان است و او نه یک انسان صرف و عادی بلکه موجود روبوت وار و اندرویدی است که وظیفهاش مبارزه با تروریستهای ناشناخته در عصر زندگی سایبری است. دائماً در گوش او و همکاران و همتاهایش این شعار و عبارت درسگونه طنین انداز میشود که؛ «ما بهخاطرات چنگ میزنیم زیرا آن را عنصر شکل دهنده خود میدانیم اما این طور نیست و آنچه ما را شکل میدهد، چیزی است که اینک انجام میدهیم.» اسکارلت یوهانسون امریکایی نقش کیلیان را با همان سردی و خشکی بازی میکند که این نقش براساس قصه مرجع موجود میطلبد اما از بدو بهرهگیری از وی بسیاری از اهالی سینما و بویژه آسیاییها از انتخاب وی برای این نقش انتقاد کردهاند زیرا طبق داستان سرهنگ میرا کیلیان جوان یک زن آسیایی و متعلق به شرق این قاره است.
مشخصات فیلمعنوان: «شبح در صدف»محصول: کمپانیهای پارامونت و دریم وورکزتهیهکنندگان: استیون پل، مایکل کاستیگان، جفری سیلور، تتسو فوجی مارا و یوش نوبو نوماسناریستها: جیمی ماس، ویلیام ویلبر و ارن کروگر بر اساس کمیک بوکی از ماسامونه شیروکارگردان: روپرت ساندرزمدیر فیلمبرداری: جس هالتدوینگران: نیل اسمیت و بیلی ریچموسیقی متن: اورن بالفی و کلینت منسلطول مدت : 107 دقیقهبازیگران: اسکارلت یوهانسون، پیلو اسبائک، تاکه شی کیتائو، جولیت بینوش. مایکل کارمن پیت، چین هان، دانوسیا سامال، پیتر فردیناندو، کائوری موموی، آنا ماریا مارینکا، دانی یل هنشال، لازاروس راتئوره و یوتاکا ایزو میهارا.
روپرت ساندرز بیاعتنا به انتقادها، شدت و حدت وقوع اتفاقات در فیلم جدیدش را نسبت به کار فانتزی قبلی خود («سفید برفی و شکارچیان» محصول 2012) افزایش بخشیده است و همسو با آن تکهها و صحنههایی از نسخه کارتونی سال 1995 «شبح در صدف» را نیز در متن فیلم خود آورده است تا دوستداران آن قبیل فیلمها را راضی نگه دارد ولی آنچه هدف اصلی او بوده و به اجرا هم در آمده، شتاب چشمگیر در ترسیم داستان و هیجان بخشیدن هرچه بیشتر به رویدادها است و به همین سبب است که فیلم بعد از 107 دقیقه پایان میگیرد و با اینکه این نیم ساعت طولانی تر از نسخه انیمیشنی فیلم است اما به سبب شتاب مورد بحث و سرعت در وقوع اتفاقات بهنظر میرسد که این فیلم جدید کوتاه تر از آن نسخه کارتونی باشد و قدر مسلم اینکه میزان نا آرام بودن فیلم از آن نسخه بسیار بیشتر است.
غربی کردن یک فرآیند شرقیکار دیگری که ساندرز در این نسخه امریکایی انجام داده، غربی کردن اتفاقات و آدمهایی است که در داستان سال 1989 ماسامونه شیرو و طبعاً نسخههای شرق آسیایی آنها را دیده بودیم. آنچه به ساندرز در این راه یاری رسانده، طراحی عالی و پست مدرن صحنهها توسط یان روئلفز و لباسهای طراحی و ارائه شده به وسیله زوج هنری موسوم به کورت و بارت است. بازیگران فیلم نیز نامدارانی مانند جولییت پینوش فرانسوی، تاکهشی کیتانو ژاپنی و البته اسکارلت یوهانسون هستند و یا آسیاییها و غربیهایی که گزینش هر یک از آنها دلیلی خاص داشته و از شباهتشان با کاراکترهای قصه نشأت میگرفته است. در این میان ما پیلو اسبائک هنرپیشه تازه اوج گرفته دانمارکی را هم داریم و کیتانو ژاپنی در حالی دراین فیلم بهعنوان بازیگر نقش آفرینی میکند که فیلمهای متعدد پست مدرنی و جنایی سایبری با کارگردانی وی در 20 سال اخیر روانه بازار شده و تخصص او در این زمینه زبانزد بوده است.
امروز و آیندههمچون نسخههای قبلی «شبح در صدف» محل وقوع اتفاقات فیلم، شهری به نام نیوپورت است که میتوان آن را یک مگالوپولیس آسیایی تلقی کرد و چیزی بین توکیو، هنگکنگ و لسآنجلس است که در فیلم «بلید رانر» ریدلی اسکات در سال 1982 به تصویر کشیده شده است و با این حساب ما با محلی طرف هستیم که هم شبیه به معماریهای فعلی است و هم مربوط به آینده دور. در چنین فضایی و براساس قصه فیلم میرا کیلیان یک افسر شاخص حاضر در قوای ضد تروریسم حکومت است ولی آنچه به او قدرت بخشیده نه انسانها و مدیران بشری بلکه سازمانی به نام هانکا است که صدها اندروید را براساس مدلهای روبوتیک انسانی ساخته و تربیت و روانه عرصه زندگی کرده و این تحول بزرگ سایبری را پیریخته است.این ستیزی است که از نظر روپرت ساندرز بیش از آنکه نتیجهاش مهم باشد، تأکید بر روی دادن گریز ناپذیر آن در آیندهای نه چندان دور واجد اهمیت است. این یک «باید» در دنیای «نباید»های سایبری است.جایزه ویژه جشنواره «آسیاپسیفیک» لسآنجلس برای بازیگر «باد سیاه»
«دیمن زندی» بازیگر فیلم سینمایی «باد سیاه» (رهشهبا) به کارگردانی «حسین حسن» جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره بینالمللی فیلم «آسیا پسیفیک» لسآنجلس در آمریکا را از آن خود کرد.
فیلم سینمایی «باد سیاه» (رهشهبا) The Dark Wind به کارگردانی «حسین حسن»، بازیگر و فیلمساز سرشناس کُرد عراقی و به تهیهکنندگی «ممد اکتاش» مدیر کمپانی «میتوس فیلم» آلمان و با مدیریت فیلمبرداری «تورج اصلانی»، فیلمبردار بینالمللی سینمای ایران، در جدیدترین حضور جهانی خود در بخش رقابتی «بینالملل» سیوسومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم «آسیاپسیفیک» لسآنجلس در آمریکا روی پرده رفت و از طرف هیئت داوران این جشنواره، جایزه ویژه «حلقه طلایی» نقش مکمل زن به «دیمن زندی» بازیگر اصلی و ایرانی این فیلم اهدا شد.
این دوره از جشنواره فیلم «آسیاپسیفیک» لسآنجلس با نمایش فیلمهای بلند سینمایی، کوتاه و مستند از کارگردانان کشورهای مختلف آسیا، اقیانوسیه و آمریکا در روزهای ١٥ تا ٢١ اردیبهشت جاری (٥ تا ١١ می ٢٠١٧) در شهر لسآنجلس در ایالت کالیفرنیا در کشور ایالت متحده آمریکا برگزار شد. فیلم سینمایی ٨٩ دقیقهای «باد سیاه»، سومین ساخته بلند سینمایی «حسین حسن»، در نخستین حضور جهانی خود در جشنواره بینالمللی فیلم «دهوک» در اقلیم کُردستان عراق روی پرده رفت و در ادامه در جشنوارههای مختلفی در سطح جهان از جمله؛ در مراسم اختتامیه بیستویکمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم «پوسان» در کرهجنوبی به نمایش درآمد که چهار هزار نفر این فیلم را دیدند.
«رهشهبا» Reseba با حضور در جشنوارههای مختلف جهانی تاکنون توانسته جایزههای معتبر بینالمللی از جمله؛ جایزه ویژه و بزرگ شصتوپنجمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم «مانهایم ـ هایدلبرگ» Mannheim-Heidelberg در کشور آلمان، جایزه ویژه یونسکو برای مشارکت چشمگیر در توسعه و حفظ تنوع فرهنگی در دهمین دوره مراسم اهدای جوایز اسکرین «آسیاپسیفیک» (اسکار آسیایی) APSA در کشور استرالیا که «ممد اکتاش» تهیهکننده این فیلم، این جایزه ویژه یونسکو را به تمام زنان و دختران کُرد ایزدی تقدیم کرد، جایزه «مُهر» بهترین فیلم سیزدهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم «دبی» در کشور امارات متحده عربی، جایزه فیپرشی «انجمن منتقدان جهانی سینما» از چهاردهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم «داکا» در کشور بنگلادش و همچنین جایزه دبیرستان و جایزه ویژه تماشاگران بهترین فیلم داستانی بیستوسومین دوره جشنواره بینالمللی فیلمهای آسیایی «ویزول»Vesoul در کشور فرانسه را از آن خود کند.
این فیلم که یک موضوع جهانی را در خود جای داده؛ محصول مشترک اقلیم کُردستان و کشورهای آلمان و قطر است و ترکیبی از عوامل سینمای ایران، اقلیم کُردستان، سوریه و ترکیه در ساخت آن مشارکت داشتند. موضوع «باد سیاه» در مورد حمله گروه تروریستی داعش به روستاهای اطراف شهر شنگال (سنجار) در عراق و تجاوز آنها به چند دختر کُرد ایزدی است. این فیلم براساس ماجرای واقعی ساخته شده است و داستان آن درباره یک زوج ایزدی به نام «رکو» و «پرو» است که قرار است بهزودی ازدواج کنند. با حمله نیروهای داعش به سنجار، دختران جوان از جمله «پرو» بهعنوان برده فروخته میشوند.
«رهشهبا» با مدیریت فیلمبرداری «تورج اصلانی»، فیلمبردار بینالمللی سینمای ایران، فیلمبرداری شده است و محل اصلی فیلمبرداری آن در اردوگاه «خانکی» در اطراف شهر دهوک در اقلیم کُردستان بود که بیشتر آوارههای شنگال در آن اسکان داده شدهاند و در آنجا زندگی میکنند.
در «رهشهبا» تعدادی از بازیگران حرفهای و جوان سینمای ایران، ترکیه و اقلیم کردستان از جمله؛ مریم بوبانی، دیمن زندی، ریکیش شهباز، عادل عبدالرحمان، مسعود عارف، عماد لزگین و... به ایفای نقش میپردازند.
تعدادی از عوامل فیلم سینمایی «باد سیاه» (رهشهبا) عبارتند از: کارگردان: حسین حسن، نویسندگان فیلمنامه: حسین حسن، ممد اکتاش و ابراهیم سعیدی، مدیر فیلمبرداری: تورج اصلانی، تدوین: ابراهیم سعیدی، صدابردار: هادی ساعدمحکم، موسیقی: مصطفی بیبر، گریم: گولسان اُزر، مدیر برنامهریزی و طراح صحنه: جلال ساعدپناه، منشی صحنه: سروه علیویسی، مشاور رسانهای: منصور جهانی و تهیهکننده: ممد اکتاش. «حسین حسن» فیلمساز، نویسنده و بازیگر سرشناس کُرد است که در سال ٢٠٠٦ «شکوفههای نرگس»، اولین فیلم بلندش، را ساخت که در بخش «پانورامای» جشنواره بینالمللی فیلم برلین در آلمان و همچنین در جشنواره بینالمللی فیلم تورنتو در کانادا به نمایش درآمد. این فیلم توانست جایزه ویژه سازمان عفو بینالملل جشنواره بینالمللی فیلم برلین را از آن خود کند.او در سال ٢٠٠٩ دومین فیلمش را به نام «هرمان» (جاوید) را ساخت که در جشنواره بینالمللی فیلم پوسان به نمایش درآمد.
این کارگردان ٢٩ قسمت از مجموعه تلویزیونی «دیلان» را هم ساخت که از تلویزیون ماهوارهای «کُردسات» در سال ٢٠٠٨ پخش شد. او برای ساخت ١٠ قسمت از مجموعه تلویزیونی دیگری هم به نام «رؤیای من» با تلویزیون «کُردسات» از سال ٢٠٠٩ تا ٢٠١٠ همکاری کرد.
این هنرمند با اینکه از سال ٢٠٠٦ به صورت حرفهای به فیلمسازی مشغول بوده، اما بازیگر موفقی هم هست و در فیلم سینمایی «عبور از غبار» (پهرینهوه له غوبار) به کارگردانی «شوکت امین کورکی» و فیلم سینمایی «مردان» به کارگردانی «بتین قبادی» و فیلمهای دیگر به ایفای نقش پرداخته است.
فیلم سینمایی «باد سیاه» در آخرین حضور بینالمللیاش با حضور «مریم بوبانی» از بازیگران اصلی این فیلم، «تورج اصلانی» مدیر فیلمبرداری، «ابراهیم سعیدی» تدوینگر، «مهدی اصلانی» فیلمبردار این فیلم، «سروه علیویسی» منشی صحنه و «منصور جهانی» مشاور رسانهای و عکاس آن در بخش غیررقابتی «جام جهاننما» (جشنواره جشنوارهها) و «زیتونهای زخمی» (خاورمیانه در جنگ) در سیوپنجمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر در سه سانس مختلف در پردیس سینمایی «چارسو» و همچنین سینما فلسطین در شهر تهران به نمایش درآمد.حرکت پنهان سينماي سفارتي در ميانه جنجالهاي انتخاباتي ادامه دارد
پديده خطرناک سينماي سفارتي اين روزها وارد ف
منبع: بولتن نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.bultannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «بولتن نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۳۹۶۰۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روزی که پل شریدر فیلمساز معروف آمریکایی به تهران آمد
پل شریدر که به زودی با جدیدترین فیلمش راهی جشنواره کن میشود، پنج سال قبل در چنین روزی به بهانه حشنواره جهانی فیلم فجر در تهران حضور داشت و از سینمای ایران و آینده سینما صحبت کرد.
به گزارش ایسنا، تا پیش از شیوع کرونا و تغییرات مدیریتی در سینما، چند سالی بود که جشنواره فیلم فجر نه فقط در بهمنماه بلکه در اردیبهشتماه با ساختار و شمایلی متفاوت برگزار میشد و میزبان سینماگران و فیلمهایی از کشورهای دیگر بود.
جشنواره جهانی فجر با وجود برخی انتقادهایی که در داخل کشور نسبت به آن مطرح میشد، جایگاهی پیدا کرده بود که در همان چند دورهی برگزاری چهرههای بنامی از سینمای دنیا را به ایران کشاند از جمله پل ژوزف شریدر که درست در همین روز چهارم اردیبهشتماه در نشستی خبری در پردیس سینمایی چارسو مقابل خبرنگاران ایرانی نشست.
شریدر -فیلمنامهنویس و کارگردان مشهور امریکایی - که فیلمنامههای «راننده تاکسی» و «گاو خشمگین» ساخته مارتین اسکورسیزی را نوشته و در روزهای گذشته فیلم جدیدش با نام «اوه، کانادا» به بخش مسابقه اصلی جشنواره کن راه یافته است، اردیبهشت سال ۱۳۹۸ به جشنواره جهانی فجر در تهران آمد و پس از برگزاری یک کارگاه فیلمنامه نویسی، در یک نشست خبری پاسخگوی سوال اهالی رسانه شد.
او در آن نشست با اشاره به اینکه «در دنیا چند فستیوال هستند که میتوان جشنواره جهانی فجر را با آنها مقایسه کرد مثل جشنواره تورنتو ولی از ابعاد این جشنواره و تعداد فیلمهای حاضر در آن شگفتزده شدم» درباره آشنایی خود با سینمای ایران گفته بود: «درباره جایگاه سینمای ایران که تردیدی نیست چون جایگاه ویژهای دارد. در ۱۵ سال گذشته (تا سال ۱۳۹۸) سه نهضت ملی سینمای ایران، رومانی و آرژانتین شکل گرفته و همیشه این انتظار میرود که در هر جشنوارهای از سینمای ایران فیلمی حضور داشته باشد. برای بیشتر ما در غرب، سینمای ایران با کیارستمی شروع شد ولی بعد به فرهادی رسیدیم و حالا هم فیلمهای دیگری هستند. یکی از دوستان من گادفری چیشایر (منتقد آمریکایی) است که فیلمهای ایرانی زیادی دیده و کتابی درباره سینمای ایران مینویسد و به من فیلمهای ایرانی پیشنهاد میدهد.»
شریدر که سال گذشته در جشنواره فیلم ونیز با دریافت جایزه یک عمر دستاورد هنری تقدر شد، درباره آینده سینما با وجود شبکههای مختلف و کمپانیهایی مثل نتفلیکس بیان کرده بود: «من فکر میکنم در این صد سال هرچه آموختیم خیلی به کارمان نیاید چون همه چیز تغییر کرده، مدت زمان فیلمها عوض شده و اینکه کجا فیلم ببینیم و چگونگی پخش و عرضه، همگی تغییر کرده است. قبلاً فکر میکردم در یک مقطع گذار هستیم ولی الان فکر میکنم در یک مقطع گذار دائم هستیم. الان دیگر بازار هدف، آمریکاییها نیستند بلکه برای چینیها میسازیم.»
وی همچنین با اشاره به رشد روزافزون تکنولوژی گفته بود: «در حالیکه فیلمها منحصر به کلاس خاصی از فیلمسازان بودند، تکنولوژی این مرزها را شکسته و هر کسی میتواند فیلم بسازد. پس خبر خوب برای آینده سینما این است که هر کسی میتواند فیلم بسازد ولی خبر بد این است که دیگر نمیشود امرار معاش کرد.»
شریدر در بخشی دیگر از آن نشست درباره اینکه به نظر میرسد شناختش از سینمای ایران بیشتر با فیلمسازانی باشد که به نوعی سیاسی شناخته شدهاند، بیان کرده بود: «تا جایی که من میدانم دو نوع سینما در ایران وجود دارد؛ یکی برای مجامع عمومی است و یکی هم داخلی و من بیشتر فیلمهایی را دیدهام که بیرون نمایش داشتهاند، اما فیلمهایی را که درباره جنگ بوده چون خارج از کشور چندان نمایشی نداشته مسلماً ندیدهام. شما مثل فیلیپین دو سینمای داخلی و خارجی دارید و به همین دلیل دو جشنواره فجر هم دارید. با این حال من هیچکدام از کارگردانها مثل کیارستمی، فرهادی و پناهی را سیاسی نمیدانم ولی میدانم فیلمهای سیاسی جذابی میشود اینجا ساخت.
این فیلمساز امریکایی در آن مقطع در واکنش به تحریمهای رییس جمهور وقت ایالات متحده (دونالد ترامپ) علیه ایران و آسیبهای آن به هنرمندان و سینما با ابراز تأسف از تحریمها اظهار کرده بود: «الان دورانی است که نمیشود به امریکایی بودن افتخار کرد، در حالی که من همیشه و حتی زمان جنگ ویتنام به آمریکایی بودنم افتخار میکردم. در حال حاضر آنچه پیش آمده به بهانه تغییر رژیم ایران و در واقع برای دستیابی به نفت و منابع طبیعی شما است و این چیزی است که در ۱۰۰ سال گذشته وجود داشته و تأثیر یک هنرمند در مقایسه با ماشین پروپاگاندا خیلی اندک است. به همین دلیل به نظرم این وضعیت بسیار عذابآور است.»
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: اعتراض سینماگر مطرح آمریکایی به فهرست برترین فیلمهای تاریخ سینما اعلام فیلمهای حاضر در جشنواره کن ۲۰۲۴ ؛ ایران هیچ نمایندهای ندارد غافلگیریهای جشنواره کن ۷۷ برای عاشقان سینما