همرزمان «حاج غلام» از رشادتهایش گفتند
تاریخ انتشار: ۲ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۴۰۶۶۹۴
به گزارش فرهنگ نیوز، برنامهی عصر خاطرهی حوزه هنری ایلام متعلق به شهید «غلام ملاحی» بود، شهیدی که جای جای مناطق عملیاتی به شجاعت و درایتش گواهی میدهند.فرماندهی که دشتهای خوزستان تا ارتفاعات ایلام و کردستان به خوبی با رشادتهایش آشنا بودند اما این ارتفاعات «میمک» بود که شاهد رسیدن غلام به آرزویش بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شهیدی که شبانه دفن شد
«مجید تنهایی» از همسنگران این شهید سعید در حلقهی پاسداشت این اسوهی شهادت و شهامت، در عصر خاطرهی حوزه هنری ایلام، اظهار کرد: آشنایی من با ایشان به سال 1356 در مسجد جامع که پایگاه انقلابیون بود، برمیگردد، غلام در میان دوستان و خانواده نمونه و کمنظیر بود، تدین ، صفا، طهارت روح و قلب از او انسانی فرهیخته ساخته بود.
وی ادامه داد: استعداد نظامی شهید غلام در حد اعلا بود و همواره در بین سایر پاسداران متمایز بود و این ویژگیها که توام با رفتار انسانی، پاکدستی و پاکقلبی بود از او انسانی فرهیخته ساخته بود.
تنهایی با ذکر رشادت، درایت و وقتشناسی شهید ملاحی در سال 1365 در عملیاتهایی که در شرق ماهو و در حین شناسایی انجام شد، اظهار کرد: غلام در شرایطی شهید شد که مجبور شدیم ساعت 11 شب او را به خاک بسپاریم ، و از جمله فرماندهانی بود که بر روی دست مردم تشییع نشد اما مردم همواره از رشادتهایش میگویند.
تیزبینی و برنامهمحوری از ویژگیهای شهید ملاحی بود
«حمید آلیآبادی» در عصر خاطرهی شهید غلام ملاحی، اظهار کرد: استعداد نظامی ، تیزبینی و برنامهمحوری از مهمترین ویژگیهایی بود که غلام را متمایز کرد و از وا فرماندهی موفق ساخت و امروز بعد از 29 سال در فرصتی کوتاه چه باید گفت از کسی که خاطرهی تمام کسانی است که او را میشناسند.
وی گفت: در سال 1364 که یگانهای اطلاعات عملیات در خوزستان دعوت شده بودند تا آموزشها و توصیههای لازم را ببینند، دست شهید غلام را به عنوان زبدهترین نیرو در این زمینه، بالا بردند و در میان آن همه سردار شهید، وی معرفی شد که نشان از توان بالای نظامی او داشت.
آلیآبادی دستگیری چند نفر از اعضای گروه «فرسان» با درایت شهید ملاحی را نشانه تیزبینی و تدبیر نظامی و توان حرفهای وی دانست و گفت: علاوه بر اینکه تعداد زیادی از این گروه به هلاکت رسیدند چند نفر از آنان دستگیر و در شهر چرخانده شدند.
این یادگار دوران دفاع مقدس بر شناسایی دلاورمردهای آن دوران برای نسل جوان تاکید و از زحمات حوزه هنری در این زمینه قدردانی کرد.
شهید ملاحی صبغهی فرهنگی داشت
«خدارحم سحری» هم در این عصر خاطره اظهار کرد: شهدا مانند کوههای استوار و بلندی هستند که به راحتی نمیتوان به قلهی معرفت آنان دست یافت و هر کدام ار ما به اندازهی وسعمان از آنان شناخت داریم و میتوانیم به این شناخت دست پیدا کنیم.
وی با بیان اینکه من شهید غلام را از سال 58 میشناختم، ادامه داد: ایشان دارای صبغهای فرهنگی بودند و دفاع مقدس وی را به سمت مسائل نظامی کشاند و در مقطعی در اتحادیهی انجمنهای اسلامی دانشآموزان فعال بود.
سحری گفت: غلام از نظر عاطفی کمنظیر و مهربانیش زبانزد بود وقتی رزمندهای با مشکلی مواجه میشد با عطوفت برخورد میکرد اما در میدان دفاع آن چنان جدی بود و بر انجام وظیفه تاکید میکرد که الگو بود و هیچگاه تدبیر نظامی را فدای روابط دوستانه نمیکرد و میتوان او را با شهید «حسن باقری» مقایسه کرد.
این یادگار دوران دفاع مقدس گفت: شهید غلام بسیار صبور بود، تا جایی که در حین جابجایی یک خاکریز ترکش خورده بود اما چیزی نگفت تا کار تمام شد و به سنگر برگشتیم.
بزرگداشت شهدا را مناسبتی نکنیم
«علی رشیدی» هم پرداختن به شهدا آن هم بدون مناسبت، را کاری ارزشمند از طرف حوزه هنری دانست و گفت: شهید غلام تنها شهیدی بود که بر دستان مردم ایلام تشییع نشد بلکه ملائک روح مطهرش را مشایعت کردند.
وی با خواندن بخشهایی از خطبهی 182 نهجالبلاغه گفت: خطبههای حضرت علی(ع) تنها مربوط به زمان خودش نیست بلکه امروز برای همهی درس است و ما میتوانیم مصداق این کلام جاویدان باشیم.
رشیدی اظهار کرد: شهید غلام بهترین فرماندهای نظامی و ژنرالهای کشورهایی مانند فرانسه که به عراق کمک میکردند را شکست داد چون به عنوان مثال طراحی ساخت سنگر صدام که میتوانست از آن کانیسخت تا زعفرانی را ببیند کار مهندسان نظامی فرانسه بود.
رشیدی صداقت را از ویژگیهای شهید غلام بیان کرد و گفت: باید این سرمایههای عظیم انسانی را بیش از پیش به نسل جوان معرفی کرد.
در این برنامه «محمدعلی قاسمی» و «بهروز سپیدنامه» سرودههای خود را در وصف شهید ملاحی قرائت کردند.
در پایان پرترهی شهید ملاحی که توسط هنرمند ایلامی بهمن نظری ترسیم شده بود، تقدیم همسر و تنها دختر این شهید گرانسنگ شد.
منبع: فرهنگ نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farhangnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرهنگ نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۴۰۶۶۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خاطره گویی در جمع دوستان اسرار جنایت یک ساله را فاش کرد | وقتی قاتل خودش را لو داد
همشهری آنلاین - حوادث: یکی از روزهای اردیبهشت سال گذشته مردی نزد ماموران پلیس پایتخت رفت و خبر از ناپدید شدن پسر ۲۰سالهاش داد. او گفت: پسرم نادر آخرین بار برای دیدن دوستش از خانه بیرون رفت و دیگر برنگشت. در این مدت همه جا را به دنبال او گشتیم اما هیچ ردی از وی به دست نیاوردیم و حدس میزدیم اتفاق شومی برایش رخ داد است.
با اظهارات این مرد تحقیقات پلیس برای یافتن ردی از جوان گمشده آغاز شد اما هیچ خبری از او نبود.
یک سال بعدپرونده گم شدن نادر در اداره چهارم پلیس آگاهی تهران و زیر نظر قاضی عظیم سهرابی، بازپرس جنایی تحت بررسی بود تا اینکه چند روز قبل یکی از دوستان جوان گم شده با پدر تماس گرفت و مدعی شد که نادر به قتل رسیده و قاتل او فردی به نام سهیل است.
او توضیح داد: در جشن تولد یکی از دوستانم شرکت کرده بودم که جوانی به نام سهیل پس از مصرف مشروبات الکلی شروع به خاطرهگویی کرد. او مدعی شد که یک سال قبل جوانی به نام نادر را از ارتفاعات اشتهارد به پایین پرت کرده و کشته است. من و نادر دوست بودیم و میدانستم که از یک سال پیش ناپدید شده است. وقتی حرفهای سهیل را شنیدم، فهمیدم که او به قتل رسیده است.
اعترافپدر نادر همه آنچه که شنیده بود را نزد پلیس تعریف کرد و به این ترتیب دستور بازداشت سهیل صادر شد. وی در ابتدا مدعی شد که بیگناه است و همه حرف هایش دروغ بوده اما در نهایت به پرت کردن نادر از کوه اعتراف کرد و تیمی از ماموران راهی اشتهارد شدهاند تا شاید ردی از جسد جوان گمشده پیدا کنند.
عصبانیت کار دستم دادسهیل میگوید از وقتی دوستش را به قتل رسانده عذاب وجدان دارد و هرگز قصد کشتن او را به نداشته است. گفتوگو با او را بخوانید.
انگیزه ات از قتل چه بود؟
عصبانیت. ای کاش خشمم را کنترل میکردم. اشتباه بزرگی کردم.
چرا عصبانی بودی؟
از دست نادر. او از دوستان من بود. اما چند وقتی میشد که با افراد ناباب معاشرت میکرد. او اصرار میکرد که من هم وارد گعده آنها شوم اما نمیخواستم. راستش همه آنهایی را که دور نادر بودند را میشناختم. سارق و خلافکار بودند و من نمیخواستم در زندگیام مرتکب خلاف شوم. این را به نادر هم گفته بودم اما نادر بی خیال نمی شد. روز حادثه هم سر این موضوع با هم درگیر شدیم که آن حادثه رخ داد.
چه شد که او را به قتل رساندی؟
آن روز با موتور رفتیم به سمت اشتهارد کرج. دوباره حرفهایش را تکرار کرد و وقتی گفتم نمیخواهم وارد گعده دوستانش شوم، مرا مسخره کرد. حرفهایش بدجوری عصبانیام کرد. سر همین با هم درگیر شدیم و او چاقویی از جیبش بیرون آورد و به سمتم گرفت. من هم از شدت عصبانیت او را از کوه به پایین هل دادم.
چرا خودت را معرفی نکردی؟
از مجازات میترسیدم. اما باور کنید در همه این مدت به شدت ناراحت بودم و عذاب وجدان داشتم. خیلی از شب ها کابوس های وحشتناک می دیدم و سراسیمه از خواب می پریدم. مدام نادر را در خواب هایم می دیدم اما جرات نداشتم به کسی حرفی بزنم تا اینکه آن شب به جشن تولد یکی از دوستانم دعوت شدم و به خاطر مصرف زیاد مشروبات الکلی کنترل حرفهایم را از دست دادم.
کد خبر 846420 برچسبها سارق - سرقت قتل - قاتل حوادث ایران