Web Analytics Made Easy - Statcounter

فرهنگ>میراث و تمدن - همشهری‌آنلاین:
نکوداشت عبدالله انوار، نسخه‌شناس، کتابشناس، فهرست‌نگار، تهران‌پژوه با حضور مهدی محقق، احمد مسجدجامعی و حسن بلخاری و غلامرضا اعوانی و اهالی فرهنگ و قلم در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد.

ایبنا ضمن اعلام این خبر نوشت که این مراسم عصر چهارشنبه، سوم خرداد در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد و در ابتدای مراسم احمد مسجدجامعی، عضو شورای شهر تهران درباره عبدالله انوار گفت:‌ انوار در تهران رشد و نمو پیدا کرد، شهری که زمانی یک مکتب حکمی داشت و این مکتب از ظرفیت بالایی برخودار بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بنابراین نباید تصور کنید که انوار در خلا استاد انوار شده است. بلی، تهران در زمان خود یک روح عمیق فلسفی و حکمی داشته است، شهری که دارای جلسات علمی فراوان بوده و استاد انوار به برخی از این جلسات رفت و آمد داشته است.

تقدیر از عبدالله انوار و احمد مسجد‌‌جامعی به پاس تلاش‌ در زمینه تهران‌شناسی

وی افزود: در تهران جلسه‌ها و حلقه‌های دانشی بود که حلقه بحث بود و دانش را انتقال می‌داد و استاد انوار در این حلقه‌ها وارد شده است. بنابراین استاد انوار محصول همان محافل و حلقه‌های علمی شهر هزار حکیم است. مرد حکیمی که بسیار می‌داند اما در پی آن نیست که کسی وی را حکیم بداند.

حسن بلخاری گفت: استادان قطعا به نکوداشت و تجلیل نیاز ندارند، اما ما نیاز داریم که از آنها تجلیل کنیم تا بگوییم که دانش و اندیشه را پاس می‌داریم.

وی افزود: باید دید چرا انوار در موسیقی، ریاضی، نجوم و ... استاد است و توانسته بر کتاب شفای ابن‌سینا حاشیه و موسیقی کبیر فارابی حاشیه بنویسد و آثار ملاصدرا را ترجمه کند. سختکوشی و آموختن از استادان گرانمایه باعث شده که وی از هر خرمنی خوشه‌ای بچیند و بتواند علامه‌ای شود که در روزگار ما از سخنان دشوار فارابی و ابن‌سینا گره بگشاید و بر آن شرح و تعلیق بنویسد.

گفت وگو با استاد عبدالله انوار

مهدی محقق بیان کرد: آشنایی و دوستی با انوار با علم شروع شد و همواره این دوستی با علم‌آموزی همراه بود. برای ما منزل انوار یک آکادمی شده بود، اگرچه هنوز هم همانطور است و وی عاشق تدریس علوم مختلف است. انوار را تقریبا 37، 40 سال پیش، برای مسئولیت کتاب‌های خطی کتابخانه ملی پیشنهاد کردم.

وی افزود: پیشنهاد سپردن مسئولیت کتاب‌های خطی کتابخانه ملی به انوار که با اصرار من همراه بود، به دلیل آشنایی که وی با فلسفه، ریاضی، موسیقی، نجوم، منطق و ... داشت و صلاحیت و دلسوزی را دارا بود تا در این بخش فعالیت کند و این قسمت به دست فرد نااهلی نیفتد. بنابراین شخصیت انوار یک شخصیت جامع است که شاید مانند وی در این زمان نداشته باشیم. شخصیت فروتنی که عاشق آموختن است و هرچه می‌داند با فروتنی به دیگران می‌آموزد.

غلامرضا اعوانی نیز در این نکوداشت گفت: از امثال استاد انوار باید برای انتقال فرهنگ استفاده کرد، زیرا فرهنگ با انتقال از یک نسل به نسل دیگر منتقل می‌شود و جریان پیدا می‌کند. فرهنگی که ممتاز است و ایران در میان کشورهای شرق به داشتن حکمت معروف بوده و حتی دین را نیز به عنوان حکمت پذیرفته است. البته این حکمت اختصاص به ایران بعد از اسلام ندارد، بلکه ایرانیان قبل اسلام نیز از حکمت برخودار بودند.


وی افزود: اما در ایران، شهر تهران به شهرهزار حکیم معروف بوده و انوار نیز در این شهر در یک خانواده اهل علم رشدونمو یافته و از محضر استادان برجسته‌ای بهره برده است. ضمن اینکه در خانواده‌ای تربیت شده که در این خانواده حکمت‌آموزی سابقه داشته است. از طرفی اشاره شد که وی کتابشناس، نسخه‌شناس، تهران‌پژوه و ... است، اما باید گفت ما کتابشناس و نسخه‌شناس کم نداشته‌ایم، آنچه درخور تامل است، آثاری است که از وی (تعلیقه مفصل بر دانشنامه علایی ابن‌سینا، ترجمه مقاصدالفلاسفه غزالی، ترجمه شرح تلویحات شیخ اشراق، ترجمه و شرح منطق‌المخلص امام فخر رازی، شرح و تعلیقه دره‌التاج علامه قطب‌الدین شیرازی، شرح و تعلیقه بر مصنفات بابا افضل کاشی نوش‌آبادی و شرح موسیقی‌الکبیر فارابی) به جای مانده است.

این استاد دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: انوار به خوبی کتاب موسیقی الکبیر فارابی را تحلیل کرده و بر کتاب شفای ابن‌سینا نیز تعلیق و حاشیه نوشته است. از طرفی وی به زبان‌های انگلیسی و فرانسه آشناست که این زبان‌ها در روش تحلیل بسیار مهم است. ضمن اینکه انوار کتاب شفای را در سن 92 سالگی با کمال دقت تالیف کرده است.

در پایان این نکوداشت از طرف بنیاد ایرانشناسی، دبیرخانه جایزه فارابی، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، بنیاد علمی و فرهنگی بوعلی سینا و بعضی نهادهای دولتی و خصوصی به استاد انوار هدایایی اهدا شد.

منبع: همشهری آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۴۲۷۲۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خانه موزه‌ای در تهران که نماد عقل و عشق است

عصا، عبا، سجاده و کتابخانه کنار هم هستند سجاده بعد از 45 سال همچنان باز است و منتظر است روزی استاد برگردد تا عاشقانه‌ترین نمازها را تجربه کند. کتابخانه استاد همچنان پر از کتاب است. چه ترکیب قشنگی از عقل و عشق، کتاب و تفکر، تهجد و عشق.

به گزارش ایسنا، در حیاط خانه مرسدس بنز  ۲۳۰S  سبز رنگ مدل ۱۹۶۶ شهید مطهری در سایه کاج بلند خیابان  شهید کلاهدوز پشت دیوار آجری به خواب عمیق فرو رفته است. این ماشین از ادریبهشت 1358 دیگر روشن نشده است. شاید باور نکنید ماشین‌ها و همه اشیا می‌توانند مانند همه انسان‌ها داستانی داشته باشند که شاید قلمی بخواهد روایتشان کند. یک ماشین می‌توانند در دل حوادث تاریخی نقش آفرینی کند و همان مدل ماشین می‌تواند آروزهای یک خانواده را به دره ببرد. ماشین بنزی که در حیاط خیابان شریعتی، خیابان کلاهدوز (دولت)، نبش کوچه صدرا به خواب طولانی رفته است ماشین بنزی است که در زمره نخستین تولیدات S  کلاس مرسدس ‌است. آن شهید این خودرو را هفت سال قبل از شهادتش در تاریخ ۲/۳/۱۳۵۱ از شخصی به نام آقای ابراهیم زین العابدینی ساکن یوسف آباد تهران خریداری کرده است. 

البته از این ماشین روایت جالب و درس آموزی هم وجود دارد که نشان دهنده سبک زندگی استاد است. نخستین روایت برمی‌گردد به آستانه پیروزی انقلاب در سال 1357 که شهید مطهری برای سخنرانی قصد داشت به دانشگاه تهران برود این ماشین، همان ماشینی است در خاطرات شهید مطهری آمده است و به نوعی نشان دهنده سبک زندگی استاد است. آن‌روزها برعکس امروز، دانشجویان به  ساده زیستی افراطی تمایل داشتند و حسایست آنان نسبت به روحانیون بیشتر از دیگران بود.

علامه مطهری به همراه علی مطهری و عی لاریجانی با ماشین بنز استاد، ایشان را به دانشگاه صنعتی شریف بردند. این در حالی بود برخی اعتراض‌ها نسبت به اینکه چرا استاد مطهری ماشین بنز دارد شنیده می‌شد. دم در دانشگاه که رسیدند، یکی از افراد همراه، به ایشان پیشنهاد کرده بودند که از ماشین پیاده شوند و بقیه راه را پیاده بروند. تا یک موقع ماشین ایشان را نبینند که جوّی علیه ایشان درست شود. علامه با این پیشنهاد مخالفت کردند بلکه خواستند با ماشین تا جلوی در سالن بروند. تا تظاهر به ریا نشود و همانگونه  هست جلوه کند.

همانطور که روایت ماشین از ذهنم گذشت ماشین را رها می‌کنم تا خواب دیرین 45 ساله‌اش آشفته نشود. از سنگ‌فرش حیاط وارد خانه‌ای می‌شوم که در سکوت بهاری آفتاب نیمروزی خاطراتش را مرور می‌کند.

این خانه روزگاری محل رفت و آمد چهره‌های نام آشنایی بودند که در اوراق تاریخ نام بلندی دارند. بزرگانی مانند رهبر معظم انقلاب، آیت‌الله طالقانی، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، دکتر علی شریعتی و بسیاری از روحانیون و شخصیت‌های دیگر.

خانه در دو طبقه بنا شده است که در طبقه اول دست‌نوشته‌ها و وسایل شخصی شهید مطهری و در طبقه دوم کتاب‌های آن شهید به نمایش درآمده است.  طبقه پایین شامل یک حال و پذیرایی بزرگ است که پس از بازسازی حالت نگارخانه گرفته است. نشان از خانه روحانی ندارد. اما برای اینکه زندگی استاد با تصاویر و وسایل به تصویر کشیده شود چاره‌ای به بازسازی نبود. عکس‌هایی که از استاد در خانه و موزه نصب شده است بیش از دیگر عکس‌های استاد، عکس علامه طباطبایی و حضرت امام چشم‌نوازی می‌کند.

به گفته علی مطهری بسیاری از کتاب شهید مطهری در طبقه دوم نوشته شده است. کتاب‌های «نظام حقوق زن در اسلام»، «مساله حجاب»، «علل گرایش به مادی‌گری» و «امدادهای غیبی در زندگی بشر» جزو این آثار است. طبقه دوم شامل راهرویی است که به دو اتاق منحصر می‌شود اتاق مطالعه پنجره بزرگ رو به خیابان و پشت به خیابان دارد. نور به راحتی به خانه روشنی می‌بخشد. در گوشه اتاق تخت با روکش قدیمی می‌توان دید که بازدیدکنندگان را یاد خانه هر پدربزرگ و مادربزرگ می‌اندازد. عصا، عبا، سجاده و کتابخانه کنار هم هستند سجاده بعد از 45 سال همچنان باز است و منتظر است روزی استاد برگردد تا عاشقانه‌ترین نمازها را تجربه کند. کتابخانه استاد همچنان پر از کتاب است. از تفسیر کبیر قرآن گرفته تا مجموعه رسایل فلسفی ملاصدرا. چه ترکیب قشنگی از عقل و عشق، کتاب و تفکر، تهجد و عشق. خدایا به ینگونه معرفت‌ها برکت عطا کن. استاد جمع عقل و عشق بود. این عشق زمین و الهی نداشت و به صورت توامان بود. یادی از گفت‌گوی که همسر استاد با یکی از خبرنگاران کرده است می افتم که در این گفت‌وگو گفته است. به من همیشه احترام می گذاشتند.یادم می آید یکبار به اصفهان رفته بودم وقتی برگشتم نیمه‌های شب بود. ایشان بیدار مانده بود تا از من استقبال کند. میوه و چای آماده کرده بود و ناراحت بود که چرا بچه‌ها بیدار نمانده اند تا از مادرشان استقبال کنند. بسیار مهربان بودند و احترام می گذاشتند. در مدت 26 سالی که با ایشان زندگی کردم همیشه با یک حالت تواضع و آرامش با من رفتار می کردند. یادم نمی‌آید که از ایشان هیچ گاه رنجی دیده باشم. بسیار با گذشت و مهربان بودند و به راحتی من و بچه‌ها اهمیت می دادند..

با خود می‌پرسم مگر مرد خدا می‌تواند چیزی غیر از این باشد نگفته‌اند مردان خدا شیران روز و پارسیان شب‌اند. یکی از دوستان شهید مطهری درباره ایشان می‌گوید: از ویژگی‌های آن مرحوم، تقید و علاقه فراوان ایشان بود به ذکر و دعا و بیداری شب. به یاد دارم که در همان اوایل آشنایی ما با یکدیگر، او به نماز شب مقید بود و مرا نیز بدان امر می کرد و من به بهانه اینکه آب حوض مدرسه شور و کثیف و برای چشمانم مضرّ است از آن شانه خالی می‌کردم، تا اینکه شبی در خواب دیدم که در خواب هستم و مردی مرا بیدار کرد و گفت: من «عثمان بن حنیف» نماینده حضرت امیرالمؤمین علی علیه السلام می باشم، آن حضرت به تو دستور داده اند به پاخیز و نماز شب به پادار و این نامه را نیز آن حضرت برای تو فرستاده اند.

در آن نامه با آن حجم کوچکی که داشت با خط سبز روشن نوشته شده بود: «هذه برائة لک من النّار»؛ این برای تو وسیله رهایی از آتش دوزخ است. من در عالم خواب با توجه به فاصله زمانی دوران حضرت علی علیه السلام با زمان ما، متحیر نشسته بودم که در همان حالت تحیر، مرحوم آیت اللّه مطهری مرا از خواب بیدار کرد و در حالی که ظرف آبی در دست داشت گفت: این آب را از رودخانه تهیه کرده ام، برخیز و نماز شب بخوان و بهانه مجوی.

ایوان دلگشا خانه دلبری می‌کند و مشرف به حیاط و درخت کاج است که پرندگان گوناگون را میزبانی می‌کند و شاید پس از اندیشه‌ای طولانی و فلسفی ویا غم روزگار خوردن در ایوان مشرف به درخت کاج گیر و سنگفرش و هوای تازه نعمتی باشد.

اما این مرد عشق و عقل در شامگاه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ و پس از خروج از خانۀ دکتر یدالله سحابی، توسط محمد علی بصیری عضو گروه فرقان از فاصله حدود دو متری با سلاح رولور به شهادت رسید. تا مصداق این آیه سوره آل عمران شود که خداوند درباره شهدا می‌فرماید؟ وَلاَتَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَ َتَا بَلْ أَحْیَآءٌ عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُون ای پیامبر! هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • شهید مطهری در اوج حکمت و استادی، روضه خوانی را ترک نکرد
  • نکوداشت محمدرضا سنگری در دزفول
  • نکوداشت چهره برجسته فرهنگ و ادب کشور «استاد جواد محقق» در همدان
  • اساتید در شکل‌گیری شخصیت انسان‌هایی که آینده جامعه را می‌سازند، بسیار مؤثر هستند
  • خانه موزه‌ای در تهران که نماد عقل و عشق است
  • آئین نکوداشت و تجلیل از اساتید برتر دانشگاه جامع انقلاب اسلامی برگزار شد
  • حرمت‌گزاری به مقام والای استاد، باید بیش و پیش از هر آیینی مدنظر باشد
  • عضو هیأت علمی دانشگاه، ولی عصر (عج) رفسنجان استاد نمونه کشوری شد
  • استفاده از نیروهای متدین در دانشگاه از کارهای استاد مطهری بود
  • استاد دانشگاه کهگیلویه و بویراحمدی نمونه کشوری