مهمترین عامل کاهش اعتبار و اقتدار آمریکا/ راز انتخابات 96 که باعث رایآوری روحانی شد
تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۴۴۱۵۳۸
به نظر میرسد مهمترین راز انتخابات 96 که هم منجر به رایآوری مجدد حسن روحانی شد و هم یک رقیب بزرگ 16 میلیونی برای دولت به وجود آورد، تغییر صحنه انتخابات ریاستجمهوری از عرصه ایجابی به عرصه سلبی است.
سرویس سیاست مشرق - روزنامهها و جراید در بخش سرمقاله و یادداشت روز به بیان دیدگاهها و نظریات اصلی و اساسی خود میپردازند؛ نظراتی که بیشتر با خط خبری و سیاسی این جراید همخوانی دارد و میتوان آنرا سخن اول و آخر ارباب جراید عنوان کرد که اهمیت ویژهای نیز دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
********
رمزگشایی از تبلیغات علیه قطر
سعدالله زارعی در کیهان نوشت:
جنجالی که طی چهار روز گذشته در میان مقامات و رسانههای سعودی، مصر، بحرین و امارات علیه قطر راه افتاده است در واقع ماهیت سفر ترامپ به عربستان و نیز ماهیت اجلاسی که در روزهای شنبه و یکشنبه هفته پیش در ریاض برگزار شد برملا کرد. چه کسی است که نداند قطر از نظر وزن سیاسی و سابقه در موضوعات بنیادی در نقطه مقابل آمریکا و عربستان قرار ندارد تا حجم تبلیغات عظیمی که این روزها از سوی مقامات کشورهای یاد شده متوجه آن شده است، توجیهی داشته باشد. اما اظهارات امیرقطر که در آن گفته شده بود تشدید تنش منطقهای علیه ایران دور از عقلانیت است، از آنجا که اولین نشانههای شکاف در ائتلاف ضدایرانی را برملا کرد اهمیت ویژه دارد و این راز حمله گسترده به قطر میباشد. در این خصوص گفتنیهایی وجود دارد:
1- از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ، ادبیات مقامات سعودی علیه ایران به نحو محسوس و روبه تزایدی تندتر شده است. در این بین مقامات سعودی و به خصوص محمدبن سلمان ولیعهد و وزیردفاع و عادلالجبیر وزیر خارجه سعی کردهاند تا از سیطره مطلق صهیونیستها بر دونالد ترامپ و اعضای دولت او استفاده کرده و آمریکا را به در پیش گرفتن سیاستهای تندتر علیه ایران متقاعد نمایند. یک هفته پیش از سفر رئیسجمهور آمریکا به ریاض، محمدبن سلمان در مصاحبه با شبکه امبیسی اظهار امیدواری کرد که مقامات واشنگتن «متوقف کردن ایران» را در کانون سیاستهای خود در منطقه قرار دهند. پاسخهای اولیه مقامات آمریکایی به وضوح از پذیرش درخواست سعودیها حکایت میکنند. جیمز متیس وزیر دفاع آمریکا که دو هفته پیش از ترامپ به ریاض آمده بود پس از نشست با مسئولان ارشد سعودی گفت آمریکا به هر نقطهای از منطقه که چشم میدوزد ایران را در مرکزیت و مسئول مشکلات آن میشناسد. عادلالجبیر ضمن استقبال از موضع متیس گفت عربستان در صف مقدم کشورهایی ایستاده که با نفوذ ایران در منطقه مقابله میکند. با این وصف این سوال مطرح میشود که آیا باید شاهد شکلگیری تنشهای جدیدی علیه ایران با محوریت آمریکا و رژیم سعودی باشیم. رژیم سعودی در این میان دو نقش را برعهده دارد؛ تحریک مقامات آمریکایی و پرداخت هزینههای هنگفتی که در مبارزه با نفوذ ایران لازم است. یک خبر بیانکننده آن است که رژیم سعودی نه تنها هزینه تنش نظامی علیه ایران را پذیرفته است بلکه برای تحریک هر چه بیشتر آمریکا، پرداخت همه هزینههای ارتش آمریکا در غرب آسیا را متقبل شده است.
2- قراردادهای جدید رژیم سعودی با آمریکا در جریان سفر اخیر ترامپ بین 150 تا 400 میلیارد دلار برآورد شده و بخش اعظم آنهم در خرید جنگافزارهای آمریکا هزینه میشود. خرید جنگافزار آمریکایی از سوی مقامات سعودی امر تازهای نیست و طی دهههای گذشته هم از مرز 10 میلیارد دلار در سال عبور کرده است اما خرید یک جای نزدیک به 100میلیارد دلار جنگافزار کاملا تازگی دارد. این خرید علاوه بر آنکه بخش قابل ملاحظهای از کسری بودجه آمریکا را جبران میکنند و کارخانجات تولید سلاح در آمریکا را جان تازهای میبخشد، تحریک جنگ در منطقه نیز در پی میآورد. پیش از روی کار آمدن دونالد ترامپ، یک نظرسنجی بیانکننده آن بود که نزدیک به 70 درصد شهروندان آمریکایی با فروش سلاحهای مدرن به رژیم سعودی مخالف بودند و فقط حدود 12درصد از آنان با روابط رو به گسترش نظامی واشنگتن و ریاض موافق بودند و البته جمعی هم از اظهارنظر موافق یا مخالف اجتناب کرده بودند. توافق علنی آمریکا و سعودی در مورد خرید بیش از 100 میلیارد دلار جنگافزار که با قراردادهایی به ارزش نزدیک به 300 میلیارد دلار دیگر توام گردید، برای جامعه آمریکایی یک شوک مثبت اقتصادی به حساب میآید و طبعا از تعداد مخالفان روابط نظامی واشنگتن- ریاض میکاهد. خود این مسئله در واقع به این معناست که اکثریت مردم آمریکا از تحرک نظامی بیشتر آمریکا در منطقه و حتی ایجاد درگیریهای تازه استقبال میکنند.
پیش از این برخی از تحلیلگران ارشد نظامی معتقد بودند از آنجا که ترامپ و تیم او علاقه دارند که «بسیاری از امور را خود بیازمایند»، باید در انتظار حوادثی علیه ایران باشیم. روند اقدامات نظامی و سرعت تصمیمگیریهای ترامپ در این حوزه به این گمانهزنیها اعتبار بیشتری بخشیده است. البته کاملا واضح است که اگر رژیم آمریکا با میدانداری منطقهای سعودی درصدد زخم زدن به ایران باشند، زخمهای بزرگتری را دریافت خواهند کرد چرا که استراتژی دفاعی ایران اگر چه بر مبنای استقبال از جنگ تنظیم نشده است اما در بردارنده «پاسخ قاطع» خواهد بود.
3- از اظهارات مقامات آمریکا برمیآید که «بازسازی اعتبار» و «بازتولید اقتدار» آمریکا را در دستور کار قرار دادهاند و باز از سخنان آنان پیداست که مهمترین عامل ضعف اعتبار و کاهش اقتدار خود را ایران میدانند. وقتی متیس وزیر دفاع میگوید به هر نقطهای چشم میدوزد، تصویر بزرگ ایران را میبیند از آن میفهمیم که از منظر مقامات آمریکایی بازسازی اعتبار و باز تولید اقتدار آمریکا با تضعیف موقعیت منطقهای ایران گره خورده و این دقیقاً همان نقطه مشکل در حل مسئله آمریکا میباشد. دو هفته پیش یک تاجر ایرانی که با یک سناتور ارشد آمریکایی رفت و آمد دارد از قول او نقل میکند که متیس مرا به اطاقش دعوت کرد من با تعجب دیدم او نقشه بزرگی از ایران را پشت سر خود نصب کرده است وقتی پرسیدم این چیست پاسخ داد بزرگترین مشکل ما در پیشبرد سیاست خارجی و پس از آن گفت تا این حل نشود قادر به حل هیچ معادلهای در سیاست خارجی نخواهیم بود. پس کاملاً طبیعی است که یک سخنگوی کاخ سفید در آستانه سفر ترامپ به ریاض هدف اصلی این سفر را مقابله با ایران و هماهنگ کردن کشورهای عربی در مقابله با ایران اعلام کند.
4- اظهارات تند علیه ایران که روندی فزاینده در بین مقامات اصلی سعودی پیدا کرده، بدون شک بیانکننده مشکلات عمدهای است که این کشور علیرغم آنهمه بذل و بخشش با آن درگیر است. رژیم عربستان 27 ماه است که درگیر جنگ با مردم مظلوم و تنگدست یمن شده و علیرغم آنهمه اقدامات نتوانسته است بر یمنیهای مظلوم فایق آید. بعضی از مقامات سعودی وانمود کردهاند که از آنجا که به کارگیری سلاحهای جدیدی که در سفر ترامپ توافق شده قادر به تصرف بندر بزرگ الحدیده در سواحل دریای سرخ است، به زودی بر مشکلی که انصارالله یمن پدید آوردهاند غلبه میکند اما همزمان با آن یک مقام سعودی با اشاره به بیانیه ضد ایرانی اجلاس هفته پیش ریاض گفت این توافقات و اظهارات نشان داد که عربستان مایل است با مشکل اصلی خود یعنی ایران که جنگ یمن یکی از تبعات آن است مواجه شود و مقامات آمریکایی و بعضی از دولتهای منطقهای قول دادهاند که در این رویارویی به سعودی کمک نمایند.
سیاست هماهنگسازی دیگران برای غلبه بر «مشکل ایران» تاکنون راه به جایی نبرده است عربستان در همراهسازی جدی مصر، ترکیه و پاکستان موفقیتی نداشته و بعید به نظر میرسد این سه کشور در شرایط پیشرو نیز کار عمدهای به نفع عربستان انجام دهند. عصبانیت شدید مقامات سعودی از اظهارات نه چندان صریح امیر قطر که بلافاصله هم پس گرفته شد، نشان میدهد که عربستان بشدت از فروپاشی زودهنگام ائتلاف جدید ضد ایرانی هراس دارد.
5- اظهارات مقامات قطر و بخصوص آنچه «شیخ تمیم» گفت از یک سو بیانگر اختلاف نظرهای جدی بین کشورهایی که اوایل هفته پیش تحت عنوان «همکاری برای مهار ایران» در ریاض گردهم آمدند میباشد و از سوی دیگر نشان میدهد که خطر اقدامات نظامی به گونهای که بیش از همه به «کشورهای کوچک» آسیب بزند وجود دارد. کنار هم قرار گرفتن سیسی و ملکسلمان که پس از یک دوره قهر صورت گرفته است، مقامات قطر و بالتبع ترکیه را ناراحت کرده است چرا که در فرمول عربستان- آمریکا ذیل عنوان تأسیس «مرکز جهانی مبارزه با افراطگرایی»، اخوانیها جایگاهی ندارند و از فردای آن روز به موازات فشار بر ایران، فشارهایی متوجه دوستان اخوانی منطقه شامل دولتهای قطر و ترکیه و جنبشهای حماس در فلسطین و اخوانالمسلمین در مصر خواهد شد و این موضوعی است که نتیجه آن خواه ناخواه گرایش به حل مسئله با ایران را در منطقه تقویت میکند. در واقع مقامات عربستان به گمان اینکه قادر خواهند بود منطقه و جهان اسلام را در یک جبهه ضدایرانی قرار دهند، بخش عمدهای از منطقه را به سمت همکاری بیشتر با ایران سوق دادهاند.
این مهم نیست که سرنوشت قطر در این منازعه چه میشود، قطر آن طرف بماند هم اتفاقی نمیافتد مهم این است که درگیر شدن عربستان و قطر در عرصههای سیاسی و رسانهای از ناتوانی عربستان از شکلدهی عملیاتی به ائتلافی ضد ایرانی خبر میدهد. این درگیری بیان کننده آن است که عربستان اگر پیش از درگیر شدن با ایران بتواند همراهی کشورهایی نظیر مصر و امارات و بحرین را در کنار خود داشته باشد، بعد از درگیر شدن با ایران کاملاً تنها خواهد شد. حال سؤال این است که آیا پشتگرمی آمریکاییها برای پذیرش ریسک اقدام علیه ایران کفایت میکند؟
چگونه عملکرد و کارنامه موضوعیتش را از دست داد؟!
مسعود فروغی در وطنامروز نوشت:
انتخابات 29 اردیبهشت 96 با تمام کشوقوسهای سیاسی و اجتماعیاش یک بسته کامل اطلاعاتی برای بررسی رفتار گروههای سیاسی است، در اینکه کسب موفقیت برای جلب آرای اکثریت اهمیت فوقالعادهای دارد شکی نیست، اصلا مگر میشود در یک سیستم مردمسالار زیست سیاسی داشت و گفت «آرای اکثریت بیاهمیت است!» به هرحال یک سوی هر موفقیتی، شکست است، بدتر از شکست برای فعالان نظام سیاسی مردمی، مقابله با آرای عمومی و گردنکشی در برابر آن است، همان خاطره تلخ سال 88 برای 100 سال مردم ایران کافی است تا نتیجه «زدن زیر میز انتخابات» را یک ملت دریافت کند.
انتخابات اردیبهشت 96 مثل همه انتخاباتها یک طرف پیروز به معنای کسب آرای اکثریت داشت و یک طرف شکست خورده؛ در این مساله اما هیچ انتخاباتی مثل سال 88 نبوده که یک سوی انتخابات هم آرای اکثریت را به دست نیاورد و هم توان تحمل شکست سیاسی و بازسازی اجتماعی خودش را نداشته باشد.
فارغ از اینکه چه کسی موفق شد رای اکثریت را به دست بیاورد، نحوه آرایش انتخاباتی است؛ صحنه انتخابات نشان میدهد مساله انتخابات چه بوده. رایها چرا و چگونه به سمت افراد حاضر گرایش پیدا کرده یا برعکس؟ آیا میان مهمترین مسائل انتخاباتی و دغدغههای عمومی نسبت معناداری وجود دارد یا خیر؟
شاید بررسی رفتار طرف پیروز انتخابات از آغاز رقابتها تا روز رایگیری کمک بزرگی به پیدا کردن حل این سوالها کند، اینکه دولت مستقر به کمک چه ابزاری بالاخره توانست خط تاریخی تمدید دولت در دوره دوم را ادامه دهد حتما یک دلیل خطی ندارد، نمیشود از این مساله که رایآوری رئیس دولت مستقر همیشه راحتتر از رقبایش است گذشت اما درصد پایین دولت روحانی با وجود در اختیار داشتن 4 ساله تمام ارکان اجرایی کشور چیست؟
به نظر میرسد مهمترین راز انتخابات 96 که هم منجر به رایآوری مجدد حسن روحانی شد و هم یک رقیب بزرگ 16 میلیونی برای دولت به وجود آورد، تغییر صحنه انتخابات ریاستجمهوری از عرصه ایجابی به عرصه سلبی است.
دولت روحانی در طول 4 سال فعالیت خودش نتوانست کارنامهای قابل دفاع به جا بگذارد، گسلهای اجتماعی ایران در صحنه اجتماعی هم آنجا که به مسائل ایجابی نظیر تولید و اشتغال و توسعه اقتصادی و... مربوط میشود و هم آنجا که به فساد و تبعیض و بیعدالتی مربوط است کارنامه ضعیفی از دولت روحانی به یادگار دارد، آنچنان کارنامه دولت مستقر در این انتخابات ضعیف بود که اتاق فکر رئیسجمهور بلافاصله پس از مناظره اول تغییر مشی داد. بعد از مناظره اول که حسن روحانی در شرایط اجتماعی ضعیف نشان داده شد، دولت فهمید ادامه ماندن در زمین «عملکردها» منجر به باخت بزرگی میشود، چه آنکه رای بزرگ منفی روحانی تا پایان انتخابات که بخشی از آن در سبد رای آقای رئیسی هم هست، قطعا به عملکرد ضعیف دولت وی بازمیگردد اگرنه «ثبات مدیریت و ادامه مسیر نیمهکاره» استدلالی است که بسیاری از جامعه ایران را قانع میکند، به غیر از شرایطی که تجربه قبلی موفق نبوده باشد.
دولت برای فرار از شکست انتخاباتی خیلی زود «مساله بازی» را عوض کرد، روزهای پس از مناظره اول دیگر آمار و ارقام و بررسی وضعیتی که دولت مستقر نقش بزرگی در وقوع آن داشت جای خودش را به دوگانهسازی «نه به ترس» آن هم از جنس سیاسی و فرهنگی داد، اینکه رقبای انتخاباتی روحانی در طول سالهای اخیر به حقیقت یا دروغ چقدر «پاس گل» به روحانی داده بودند حتما جای بررسی و اصلاح دارد اما صحنهآرایی ستاد انتخاباتی کاندیدای پیروز به گونهای بود که «درست و غلط» در آن اهمیت زیادی نداشت و دستور کار تنها بیرون کشیدن صحنه رقابت از نارضایتیهای اقتصادی بود. توضیح و تحلیل اینکه دولت چگونه توانست «مساله بله به روحانی» را به «کی ترسناکتره؟!» تغییر دهد، جای خودش را دارد اما اثر این سیاست انتخاباتی که رگههای آن در سال 92 هم مشاهده شد و در بهار 96 به صورت کامل عملیاتی شد روی جامعه ایران چه خواهد بود؟
با این دستفرمان آقایان دولتی، آیا اساسا عملکرد دولت و مجلس و... «مستقر» مهم است؟ قطعا خیر! اصلا چرا مسؤولان تلاشی برای رفع مشکلات کنند؟ فقط کافی است همیشه یک ترس کاذب از «رقیب» در صحنه را به جامعه تزریق کنند، آن وقت به طور کلی دیگر نیازی به کارنامه موفق و دفاع از آن وجود نخواهد داشت. در این شرایط چند اتفاق ناگوار برای جامعه ایران خواهد افتاد، هم اینکه مسؤولان برای حفظ صندلی خود کارنامه ایجابی نخواهند داشت بلکه سند علیه دیگران جمع میکنند، متخصصانی که مخالف عملکرد افراد باشند، در گیر و دار دوگانهسازیهای سیاسی و فرهنگی تحت فشار قرار خواهند گرفت و روز به روز شرایط بدتر خواهد شد. شاید به طور کلی رقابت برای اینکه چه کسی میتواند این مشکلات را حل کند منتفی شود و رقابت بر سر این شود که چه کسی «کمتر ترسناک» است.
هرچند نباید از اثر وضعی این میزان «دروغ و انگ علیه رقبا» گذشت اما به هر حال انتخابات 96 از هیچ لحاظ منطقی و عقلی کمکی به طرف پیروز هم نخواهد کرد، چراکه اتاق فکر روحانی تصمیم گرفت برای حفظ دولت، رایدهندگان را مجاب کند «ما کمتر ضرر داریم»، این سبد رای هرچند پاستور را برای روحانی حفظ میکند اما فضای اجتماعی مثبت برای وی شکل نمیدهد. به هر حال اینکه چرا انتخابات 96 در کمترین میزان ممکن از موضع ایجابی «چه کسی باید» قرار داشت، برای آینده جامعه ایران چالشی بینظیر فراهم میکند.
شورای پنجم ؛ فرصت ها و چالش ها
سید جلال فیاضی در خراسان نوشت:
با پایان ماراتن انتخابات ، سرانجام لیست امید به عنوان پیروز انتخابات شورای اسلامی شهر مشهد اعلام شد و تمامی اعضای این لیست به پارلمان شهری مشهد راه یافتند .این پیروزی را به منتخبان مردم تبریک می گویم و سعی می کنم با تبیین فرصت ها و چالش های فرا روی شورای پنجم ،نکاتی را به میهمانان جدید پارلمان شهری مشهد یادآور شوم .
شورای پنجم با فرصت هایی مواجه است که می توان آن را به خوبی قدر شناخت و از آن برای پیشرفت و توسعه مشهد الرضا (ع) و خدمت بیشتر به مردم و حل مشکلات مشهد بهره برد:
* انتخابات 29 اردیبهشت سطح آرای اعضای پارلمان شهری مشهد را نسبت به شورای چهارم سه برابر ارتقا داد؛ به طوری که رای نفر اول شورا از حدود80هزاردر دوره قبل به 250 هزاررای افزایش یافت . این افزایش کمی آرا ،پشتوانه مردمی شورای اسلامی شهر را ارتقا می بخشد و می تواند سرمایه اجتماعی ارزشمند شورای پنجم برای پیگیری مطالبات شهر مشهد باشد .
* همگرایی شورا و دولت فرصت دیگر شورای پنجم به شمار می آید .واقعیت آن است که مشهد به عنوان پیشانی نظام اسلامی و پایتخت معنوی ایران- که هرسه سال یک بار میزبان همه ملت ایران است – باید در سطح ملی مورد توجه بیشتری قرارگیرد و پیشرفت وتوسعه وحل مشکلات آن به اعتبارات ملی گره بخورد. شورای پنجم می تواند از فرصت همگرایی با دولت برای جبران عقب افتادگی های مشهد و حل مشکلات شهر به خوبی بهره ببرد .
* یکدستی و تعلق همه اعضای شورای پنجم به یک لیست ، شورای پنجم را یک پارلمان منسجم و یکپارچه جلوه می دهد و می تواند یک فرصت برای آن ها تلقی شود .
در این میان اما شورای پنجم با چالش هایی نیز مواجه است :
1- وروداکثریت شورا و شهرداری دوره چهارم به مناقشات سیاسی از یک سو و تعلق همه اعضای شورای پنجم به جریان سیاسی رقیب اکثریت شورای چهارم می تواند انگیزه اقدام متقابل را برای شورای پنجم فراهم آورد و شهرداری و شورای آینده را باردیگر به گرداب مناقشات و دعواهای سیاسی بکشاند و منافع و مصالح شهر را به حاشیه سیاسی ببرد. من با توجه به سوابق مدیریتی در شهرداری به عنوان معاون فرهنگی شهردار و نیز عضویت در شورا ،با همه وجود به سخن حکیمانه رهبر انقلاب -که ورود شورا و شهرداری به مناقشات و دعوا های سیاسی را سم مهلک دانستند- باور دارم و ضرورت آن را درک کرده ام . به ویژه در شهر مشهد تعامل و همکاری شورا و شهرداری با دولت و آستان قدس برای پیشرفت شهر و حل مشکلات مشهد ضرورتی انکار ناپذیر است و اگر مناقشات سیاسی در شهرداری وشورای آینده ،از دولت به سوی آستان قدس چرخش داشته باشد ،دوباره می تواند مسائل شهر مشهد را به حاشیه براند ؛به ویژه این که تولیت آستان قدس رقیب اصلی رئیس جمهور منتخب بوده است.به باور نگارنده موفقیت شورا و شهرداری مشهد در گرو تعامل و همکاری سازنده با دولت و آستان قدس است و هرگونه حاشیه سازی در این زمینه بر خلاف منافع و مصالح شهر مشهد است .
2- یکدست بودن شورا اگر چه یک فرصت است اما می تواند برای شورا به یک تهدید تبدیل شود. هر گاه شورا، شهردار منتخب خود را خط قرمز بداند و نظارت بر شهردار منتخب خود را برنتابد، نظارت برشهرداروشهرداری به حاشیه می رود و یکدست بودن شورا احتمال چنین رویدادی را افزایش می دهد؛اتفاقی که در شورای چهارم رخ داد و اکثریت این شورا عملا اقدامات نظارتی منتقدان را با مانع مواجه کردند.با بررسی فرصت ها و چالش ها اکنون نکاتی را به پارلمان پنجم شهر مشهد تنها با نگاه کارشناسانه و دلسوزانه و صرف نظر از سلایق سیاسی یادآورمی شوم:
1-انتخاب شهردار بزرگ ترین و مهم ترین تصمیم شوراست. انتظار است شورای پنجم با دقت و وسواس در انتخاب یک شهردار متعهد ، دلسوز ، کارآمد ، متخصص ، آشنا با شهر مشهد و دارای قدرت تعامل بالا در سطح محلی ، ملی و فراملی بکوشد و در این عرصه منافع شهر را بر هر ملاحظه دیگری ترجیح دهد. یک شهردار توانمند و کارآمد می تواند موفقیت شورا را در دستیابی به اهداف خود تضمین کند.
2- شورای پنجم باید از فرصت همگرایی با دولت برای پیشرفت و توسعه مشهد و حل مشکلات پایتخت معنوی ایران نهایت بهره را ببرد. اولویت های پیشنهادی نگارنده این نکات است:
الف) پیگیری تصویب طرح جامع و تفصیلی شهر مشهد به عنوان نقشه راه توسعه شهر؛ مشهد اکنون با چند طرح تفصیلی تاریخ گذشته مواجه است که این موجب کثرت رویه و بروز مشکلات فراوان شده است . نهایی شدن طرح تفصیلی در شورای عالی شهرسازی مسیر حرکت توسعه مشهد را شفاف و روشن می کند و به بسیاری از مشکلات شهرسازی مشهد و مباحثی نظیر بلند مرتبه سازی پایان می دهد.
ب) بی تردید مهم ترین راه حل معضل ترافیک در شهر مشهد سرعت بخشیدن به خطوط مترو است و این کار نیز جز با کمک دولت میسر نیست . تکمیل خط دو و سه، آغاز خط چهار با توجه به پایان مطالعات آن و آغاز مطالعات سایر خطوط متروی مشهد می تواند از محور های اصلی تمرکز فعالیت شورای پنجم باشد .به نظر می رسد پروژه مترو یکی از اقتصادی ترین پروژه های شهری برای جذب سرمایه گذار بخش خصوصی باشد.
ج) حاشیه شهر مشهد و سایر کلان شهرها حاصل سیاست های نادرست دولت ها و مدیریت های شهری در ادوار مختلف است و اکنون نیز جز با کمک دولت مشکلات آن رفع نخواهد شد . راه حل مشکلات حاشیه شهر نیز اقدامات سطحی و گذرا نیست . حاشیه شهر باید از نظر زیر ساخت ها ( اگو ، گشایش معابر ، مقاوم سازی ساختمان ها)و تأمین سرانه های مورد نیاز مورد توجه قرار گیرد و البته مشکلات فرهنگی و اجتماعی آن نیز نباید از نظر دور بماند به طوری که فاصله حاشیه و متن شهر از نظر برخورداری به حداقل برسد.
د) یکی از زخم های کهنه مشهد پروژه 25 ساله نوسازی و به سازی بافت پیرامون حرم مطهر است .اگرچه اشتباه نخست در این بافت پایه گذاری آن بر تراز صفر بود،اما با لغو تراز صفر در سال گذشته از سوی شورای عالی شهرسازی نیز اتفاق محسوسی در روند این پروژه رخ نداده است . تکمیل زیر ساخت ها و معابر اصلی و تامین فضای سبز و ایجاد مراکز فرهنگی مورد نیاز در این بافت جز با مساعدت دولت و تخصیص اعتبارات ملی میسر نیست .
منبع: مشرق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۴۴۱۵۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عملیات «وعده صادق» گوشهای از اقتدار نیروهای مسلح کشور بود
به گزارش خبرنگار مهر، امیر سرتیپ رضا آذریان شامگاه جمعه در همایش آئین پهلوانی و زورخانهای که به مناسبت اولین سالگرد نکوداشت پهلوان بهمن ضیایی در سالن سرو کاشمر برگزار شد، اظهار کرد: با نگاهی به تاریخ ورزش پهلوانی، میبینیم این فرهنگ از جنگ خندق وجود داشته و هر کس با علی و اولاد او باشد بدون شک زندگی بسیار خوبی خواهد داشت.
فرمانده قرارگاه منطقهای شمال شرق نزاجا افزود: تواضع، فروتنی و کمک به مستمندان در چهره و تفکر پهلوانان این رشته ورزشی است و ما به عنوان سربازان و رزمندگان اسلام از این ورزش پهلوانی و این گودهای زورخانهای قدرت، جرأت، جسارت و شجاعت فرا گرفتهایم.
وی با اشاره به اینکه ملت ایران اسلامی تدابیر رهبر معظم انقلاب را اجرایی کرده و کارهای بسیار خوبی را برای این انقلاب انجام دادهاند و در مقابل تفکر و اندیشه دشمن به خوبی ایستادند تصریح کرد: این ایستادگی موجب شده که دشمن همچنان نتواند با جمهوری اسلامی ایران مقابله کند.
آذریان با بیان اینکه دشمن به خیال خودش برای نبود انقلاب و حکومت اسلامی به ایران حمله کرد و فکر میکرد میتواند به اهدافش برسد گفت: آمریکا تاکنون نقشههای شوم فراوانی برای نظام جمهوری اسلامی ایران برنامه ریزی کرده بود و حتی برای تضعیف جمهوری اسلامی ایران، کشورهای همسایه را اشغال کرد و گسترش نیرو داشت و حتی جنگهای ترکیبی را با تشکیل گروههای تکفیری و سلفی تشکیل داد و عملیاتهای نظامی را شروع کرد در همه برنامههایش حتی در سوریه و عراق و دیگر جنگهای ترکیبی شکست خورد.
فرمانده قرارگاه منطقهای شمال شرق نزاجا با اشاره به بیان رهبر کبیر انقلاب که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند افزود: آمریکا تا به امروز هیچ غلطی نتوانسته علیه جمهوری اسلامی ایران انجام دهد.
وی ادامه داد: دشمنان پس از شکستهای متعدد با حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران، سرداران عزیزمان را به شهادت رساندند ولی آنها نمیدانستند جمهوری اسلامی ایران به پشتیبانی ملت بزرگ خود، پاسخ سختی به آنها خواهد داد.
آذریان با بیان اینکه خواست ملت ایران و خانواده شهدا این بود که ضربه سختی در یک فرصت مناسب به رژیم صهیونیستی وارد شود گفت: گرچه دشمنان منتظر بودند ولی فکر نمیکردند که بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد همزمان بر سر آنها شلیک شود، ولی نمیدانستند به گفته رهبر معظم انقلاب این حمله اصلی نبوده است.
فرمانده قرارگاه منطقهای شمال شرق نزاجا با اشاره به اینکه رژیم صهیونیستی وقتی نتوانست در برابر این پاسخ اقدامی انجام دهد با همکاری گروههای معاند اقدام به پرتاب چند ریز پرنده کرد که این ریز پرندهها نهایت بردش دو کیلومتر بیشتر نبود عنوان کرد: دشمنان جمهوری اسلامی ایران به پشتیبانی ملت بزرگ خود، پاسخ سختی را دریافت خواهند کرد و در این اقدام گرچه نتوانستند خسارتی وارد کنند اما آمریکا به سرعت اعلام کرد در این اتفاق نقشی نداشته و عقبنشینی میکند و این نشان دهنده شکست آمریکا است.
وی با اشاره به اینکه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در عملیات وعده صادق تنها گوشهای از اقتدار خود را نشان دادند، آنچه مد نظر ما است هنوز شکل نگرفته است اظهار کرد: اگر دشمن دست به خطایی بزند قطعاً نمونه دیگری از موشکها و پهپادها به سمتشان شلیک خواهد شد. با وجود اینکه چند کشور آسمان رژیم صهیونیست را در پوشش داشتند ولی عملیات به خوبی انجام شد.
آذریان گفت: عملیات وعده صادق قدرت و اراده بزرگ ایران اسلامی بود که به استکبار جهانی تحمیل کردیم و به آنها ثابت کردیم که در این حد و اندازه نیستید که بخواهید برعلیه این نظام حرفی بزنید.
فرمانده قرارگاه منطقهای شمال شرق نزاجا با بیان اینکه امروز نیروهای مسلح در اقصی نقاط جمهوری اسلامی ایران آماده هرگونه پاسخی به دشمنان هستند، افزود: امروز مرزهای شرقی کشور که مسؤولیت آن با یگانهای قرارگاه منطقه شمال شرق نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران است در کنار مرزبانان عزیز و سایر نیروهای مسلح علاوه بر اینکه از اشراف اطلاعاتی و تعامل بسیار خوبی برخوردارند با تجهیزات بسیار پیشرفته و به روز از مرزها و حتی دورتر از مرزها، کشور را پایش میکنند.
وی با تأکید بر اینکه مأموریت ما مراقبت از مرز است، گفت: ما میراث دار خون شهدا هستیم، وظیفه ما ایجاد امنیت است و در اقصی نقاط مرزهای جمهوری اسلامی ایران این مأموریت را ارتش انجام میدهد.
آذریان با اشاره به اینکه همه قدرتنمایی ارتش را با برادران سپاه در عملیات وعده صادق دیدند، افزود: عملیات وعده صادق یک عملیات ترکیبی بسیار قوی بود.
فرمانده قرارگاه منطقهای شمال شرق نزاجا خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی ایران، هیچ کشوری را در منطقه تهدید نمیکند و برای هیچکس هم تاکنون تهدیدی به وجود نیاورده اما برای اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران و تأمین امنیت پایدار نه برای کشور خودمان بلکه برای تمامی کشورهای منطقه تلاش میکنیم.
کد خبر 6089509