تلاش روحانی برای رفع حصر/از ائمه جمعه تا صداوسیما پشت سر رئیسی بودند
تاریخ انتشار: ۷ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۴۵۸۷۰۸
سیدمحمدرضا خاتمی معتقد است که فضای ایجاد شده در سال ۷۶ باعث شد که مردم فقط به نان و مسکن فکر نکنند بلکه مطالبات سیاسی خود را عنوان کنند و سیدمحمد خاتمی آنقدر قدرت دارد که میتواند مجلس و رئیسجمهور بسازد. آفتابنیوز : در ادامه گفتوگوی تفصیلی «ایلنا» با محمدرضا خاتمی را میخوانید:
* کارشناسان و اهل سیاست این دوره از انتخابات را رقابتیترین انتخابات میدانند، نظر شما در این باره چیست؟
طبیعی است که این انتخابات رقابتی باشد، نتیجه آن مشخص نبود و تا آخرین لحظات هر دو جناح اطمینان نداشتند پیروز میدان باشند همین امر این رقابت را بین دو جناح معنیدار میکرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در طول تاریخ جمهوری اسلامی ایران، ما دو انتخابات رقابتی را شاهد بودیم، ریاست جمهوری ۷۶ و ۹۶ که در فاصله ۲۰ سال از یکدیگر اتفاق افتادند. حال این سؤال پیش میآید که چرا این دو انتخابات رقابتی هستند؟ پاسخ روشن است هر دو جریان اصلی سیاسی کشور کاندیدای خودشان را داشتند و متحدد پشت آنها ایستادند.
دیگر شاهد تفرقه و عدم انسجام که در سایر انتخاباتها میان دو جناح وجود داشت، نبودیم. هر دو گروه همه امکانات و قوای خودشان را بسیج کردند برای این که پیروز میدان باشند. انتخابات ۲۹ اردیبهشت انتخاب دو فرد نبود بلکه انتخاب دو راه بود.
بعد از چندین دهه انقلاب مردم ما این تجربه را پیدا کردهاند که در زمان انتخابات به چه تفکر و جریانی میخواهند رأی دهند، برای انتخابات ۲۹ اردیبهشت نیز کاملا از طرف هر دو جریان اطلاعرسانی و آگاهی بخشی صورت گرفته بود. البته ذکر این نکته ضروری است که سال ۷۶ انتخابات دوقطبی شد مردم تجربه و بینش خوبی برای انتخاب کاندیدا به دست آوردند.
* مشاهده کردیم فردی که تا چندین ماه پیش از انتخابات هیچگونه سمت اجرایی نداشت، تبدیل به رقیب اصلی آقای روحانی میشود، چرا در کشور ما مسائل غیرقابل پیشبینی است و افراد یکشبه میتوانند نماینده یک جریان و جناح در انتخابات شوند؟
جمهوری اسلامی ایران با سایر کشورهای دنیا متفاوت است، در دیگر نقاط جهان فعالیت حزبی جایگاه خودش را دارد و افراد از طریق احزاب برای حضور در انتخابات معرفی میشوند اما آیا ما حزبی در کشور داریم که اجازه بدهیم از سنین جوانانی افراد در سیاست رشد کنند و علمش را یاد بگیرند؟ به بهانه مختلف در میان راه نیروهای شایسته که آینده خوبی میتوانند داشته باشند حذف میشوند! پس در چنین فضایی ما یکسری مسائل را مشاهده میکنیم که نه تنها باعث شگفتی افراد جامعه میشود بلکه اهل سیاست هم در میمانند که چه اتفاقی افتاده است. آن چیزی که مهم است نباید دنبال فرد بگردیم بلکه باید دنبال جریان بگردیم. این که آقای رئیسی سابقه اجرایی نداشت چندان مهم نیست، اصلا ما میتوانیم فردی را بیاوریم که سابقه اجرایی ندارد این اشکالی ندارد، مردم باید توجیح شوند که این آدم میتواند شخصیت اجرایی قوی باشد یا خیر؟
* آیا اصولگرایان و جریانی که پشت آقای رئیسی قرار داشتند توانستند این کار را انجام دهند؟
مسلماً در این دوره نتوانستند که این کار را انجام دهند، همه جریان تند اصولگرا و افراطی پشت آقای رئیسی قرار گرفتند و تلاش خود را نیز به کار بستند و با رفتارهایشان متاسفانه جریان اصولگرا عقلانی را از میدان به کنند. افرادی که سوابقشان در اداره مملکت روشن بود در کنار آقای رئیسی قرار گرفتند که نتیجه آن را هم دیدند! البته ناگفته نماند جریان عقلانی اصولگرا پشت آقای روحانی ایستادند.
* قبل از انتخابات مشاهده کردیم که صداوسیما از امکانات خود برای تخریب آقای روحانی استفاده کرد، عملکرد صداوسیما را چطور ارزیابی میکنید؟
رفتار صدا و سیما تازگی ندارد. وقتی میگویم این انتخابات رقابتی بود به خاطر دلایلی است که در طول روند برگزاری انتخابات رخ داد، جناح اصولگرا از همه امکانات خود استفاده کرد تا پیروز میدان باشد که یکی از آنها صداوسیما است، تریبونی که باید فراجناحی عمل کند.
البته فقط صدا و سیما هم نبود به طور مثال برخی اعضای شوای نگهبان درگردهمایی آقای رئیسی شرکت کردند، ائمههای جمعه پشت تریبون نماز جمعه به صراحت مواضع حزبی خود را اعلام میکردند. در این دوره مشاهده کردیم نهادهایی که نباید دخالتی داشته باشند تمام امکانات خود را اعم از قانونی و غیر قانونی برای پیروزی جناح مقابل بسیج کردند که کاندیدای مورد نظرشان رای بیاورد.
ما میبینیم که در هر انتخاباتی که مطابق میل برخی نبوده بلافاصله پس از اینکه نتایج اعلام شده انگار نه انگار که یک اتفاق خاص در این کشور افتاده است. حماسهای که مردم آفریدهاند و راهی را انتخاب کردهاند اصلا برایشان اهمیت ندارد و سعی میکنند مسائل را بیاهمیت جلوه دهند و یا تا حداقلهای ممکن تخفیف دهند، بعد هم گلایه میکنند که چرا مردم بیبیسی را تماشا میکنند؟ چرا مردم کاناهای خارجی را نگاه میکنند.
شبکههای خارجی به مراتب بهتر و مفصلتر از تلویزیون ایران انتخابات کشور را پوشش میدادند. چه قبل از انتخابات و چه بعد از انتخابات صدها مفسر، تحلیلگر، منتقد در مورد موضوعات مختلف سیاسی؛ اقتصادی با یکدیگر بحث میکنند اما رسانه ملی ما انگار نه انگار که انتخاباتی در کشور در حال برگزاری است و مسائل و شور بعد از پیروزی در انتخابات هم که در خیابانها اتفاق افتاد کوچکترین پوشش رسانهای را شاهد نبودیم.
به هرحال با کارهایی که صداوسیما انجام میدهند مردم به این نتیجه میرسند که صداوسیما هم جزو جناحی است که در انتخابات شکست خورده است و در حقیقت ظلم و جفایی که صورت میگیرد به خود رسانه ملی بازمیگردد و باعث میشود که این سازمان در چشم مردم بد جلوه کند.
* آیا انتخابات ۹۶ میتواند را میتوان امتداد انتخابات ۷۶ تلقی کرد و این دو انتخابات چه شباهتها و چه تفاوتهایی با یکدیگر دارد؟
مردم ما کلاً اصلاحطلب هستند، از انقلاب مشروطیت گرفته تا ملی شدن صنعت نفت مردم نشان دادند که جان و دلشان با اصلاحطلبی آمیخته و نسل به نسل منتقل شده است. اصلاحطلبی در سال ۷۶ از لحاظ سیاسی با روشن شدن آرمانها و خط مشیهایی یک چهره مشخص به خود گرفت، در حقیقت به یک برنامه عملیاتی برای اداره کشور تبدیل شد. سال ۷۶ تحول عظیمی در سطح دولتداری در جامعه ایران ایجاد کرد.
قطار اصلاحات در طول این سالها ایستگاهای پر فرار و نشیبی به خود دیده اما هیچگاه توقف نکرده و همیشه رو به جلو حرکت کرده است. اصلاحطلبان بعد از حوادث و اتفاقاتی که در سال ۸۴ افتاد و میدان را به جریان مقابل واگذار کردند وارد یک عرصه جدیدی از انسجام، اتحاد و درک بیشتر واقعیتهای سیاسی شدند ضعفهایی را که داشتند جبران و نقاط قوت خود را تقویت کردند.
ما مشاهده میکنیم در طول این سالها همگرایی و انسجام خود را بیشتر کردند به طوری که در درون به حداقلها بسنده کردند و به دنبال حداکثرها نبودند بر همین اصل است که به پیروزیهای شیرین و شگفتانگیزی دست پیدا کردیم آن هم در شرایطی که هیچ امکاناتی در اختیار نداشتیم و کاملاً از درون قدرت بیرون رانده شده بودیم.
اصلاحطلبان شرایطی را پشت سر گذاشتند که تمامی امکانات تشکیلاتی را از دست داده بودند، رهبران ما امکان ارتباط مستقیم با مردم را نداشتند؛ اما دیدیم که علیرغم این محدودیتها به دلیل استراتژی و تاکتیک صحیحی که داشتند در زمانی که هیچ کس تصور نمیکرد که اصلاح طلبی دیگری بتواند سر بربیاورد در سال ۹۲ آن اتفاق بسیار بزرگ رقم خورد.
معتقدم اتفاقات سال ۹۲ از سال ۹۶ مهمتر است. چون آن زمان یک جریان بسیار ضعیف شده بودیم، که هیچکس فکر نمیکرد جان دوباره بگیرد، میگفتند مرگ اصلاحات فرا رسیده ؛ ولی همین مرده کاری کرد که صد نفر زنده هم نمیتوانستند انجام دهند.
به همین دلیل اتفاقات سال ۹۲ یعنی برگرداندن ورق و تزریق روحیه برای همین هم بسیار با اهمیت بود و بعد پیروزیهای پشت سر هم و پی در پی که ناشی از این استراتژی صحیح بود، انتخابات مجلس و در حال حاضر انتخابات شورا و انتخابات ریاست جمهوری نشان میدهد که ما روز به روز منسجمتر و قویتر از قبل خواهیم شد.
* در طول چندین دهه انتخابات مشاهده کردیم که آرای اصلاحطلبان متغیر است، حتی مواقعی که سیدمحمد خاتمی پیامی را در حمایت از انتخابات میدهد درصد مشارکت بالا میرود، اما چرا همیشه آرای اصولگراها ثابت است و از ۱۵، ۱۶ میلیون فراتر نمیرود؟
معتقدم سه دلیل برای این امر وجود دارد، نخست اینکه اصولگراها هیچ تشکل و سازمان واقعی مدنی ندارند و همیشه خودشان را به رانتهای قدرت وصل کردهاند. سازمانها و نهادهایی که وابسته به قدرت هستند برای آنها کار میکنند اما در مقابل اصلاحطلبها همیشه میخواستند از زور بازوی خودشان نان بخورند و منتظر پدرخواندهها و کسان دیگر نبودند.
نکته دوم گفتمان است؛ اصولگرایی هیچ گفتمان جدیدی که متناسب با نیازهای کشور و تحولات نسلی باشد ندارند در حالی که اصلاحطلبان این گفتمان خودشان را نو میکنند و بر اساس همین به روز بودن است که در جامعه نفوذ کلام دارند.
سومین نکتهای که وجود دارد اشتباه استراتژیک اصولگرایان است. جناح اصولگرا با وجود این که قدرت در دستشان دارند، همیشه علمکردش به گونهای است که اصلاحطلبان مظلوم واقع میشوند دیگر بر کسی پوشیده نیست که اصلاحطلبان نمیتوانند از حقوق اولیه خودشان برخوردار باشند.
* چرا همیشه گفتمان اصلاحات مقبولیت بیشتری نزد مردم دارد؟
تابلوی عملکرد هر دو جریان مقابل چشم مردم وجود دارد، یک تابلوی عملکرد دوران آقای خاتمی و در حال حاضر نیز آقای روحانی که امیدوارم ادامه دار باشد و یک دوران عملکرد آقای احمدینژاد است.
درطول هشت سال دوران آقای احمدینژاد علیرغم این که همه جریانهای اصولگرایی متحد بودند و از همه امکانات مادی و معنوی و تبلیغاتی در اختیارشان بود، استفاده کردند به طوری که هیچ مخالفخوانی در داخل حکومت وجود نداشت که بخواهد چوب لای چرخ آنها بگذارد اما میبینیم با این که آن سالها درآمد کشور زیاد بود مملکت به کجا رسید. حال شما این دوران را مقایسه کنید با دوران آقایان خاتمی و روحانی که سایه جنگ از سر مملکت برداشته شد، تحریمها تا حدودی از میان رفت و روابط عزتمندانهای با دنیا پیدا کردیم.
یک وجه مشترک در دوران ریاست آقایان خاتمی، روحانی و آیتالله رفسنجانی وجود دارد و آن این است که ما مشاهده میکنیم مشکلات اقتصادی، سطح تورم ، گرانی ، بیکاری و مسائل دیگر در دولتهای آنها وجود داشت اما همه آنها تا حدود زیادی این موارد را کنترل کردند و کشور را بر روی ریل پیشرفت و توسعه قرار دادند و در مسائل داخلی این شخصیتها جزو کسانی بود که به آزادی و نیازهای معنوی مردم توجه کردند.
به همین دلیل است که ما میبینیم که در انتخابات مردم با وعده سه برابر شدن یارانه و با شعارهای آنچنانی وسوسه نمیشود. میدانید چرا؟ چون مردم واقعیتها را جلوی چشمشان دارند میبینند و میدانند هر کدام از این افرادی که میگویند چه کاری میخواهند انجام دهند در گذشته چه کردهاند .
معتقدم مجموعه این عوامل سبب شد که مردم احساس کنند اگر نورامیدی وجود دارد در ادامه مسیر اصلاحطلبی است، بنابراین دیدیم که برخی نامزدها تلاش کردند بگویند اصلاحطلب هستند اما چون شکل و محتوا باهم جور درنمیآید و صداقت ندارند مردم متوجه میشوند که اصلاحطلبیشان اصلاحطلبی قلابی، جعلی و بدلی است.
* سال ۸۸ شاهد بودیم که ۱۳میلیون به موسوی رای دادند بر خلاف امروز که به آقای روحانی گوشزد میکنند که حواست باشد شما ۱۶ میلیون مخالف داری کسی به آن رایها توجه نکرد، تفاوت این نگاهها را چگ.نه ارزیابی میکنید؟
۱۶ میلیون رأی را کسی نمیتواند به نفع خودش مصادره کند. این تعداد رای به عوامل و علل مختلفی تقسیم میشود بخشی از آنها بر اساس عقایدشان پای صندوقهای رای آمدند و بخشی دیگر اعتقادی به آقای رئیسی نداشتند اما نسبت به عملکرد آقای روحانی موضع داشتند و میگفتند هرکسی بیاید بهتر از رئیس جمهور چهار سال گذشته است. به هر تقدیر کسانی که به غیر از روحانی رای دادند، مشکلات اقتصادی دولت را میدیدند و به او اعتراض داشتند پس نمیتوانیم این آرا را یک دست و یکپارچه بدانیم.
* روحانی چه کاری باید انجام دهد؟
روحانی میتواند با عملکرد خودش بخش قابل توجهی از این رایها را جذب خودش کند. ما در مسائل اقتصادی پیشرفتهای خوبی داشتیم که اگر ادامه پیدا کند قسمت عظیمی از ۱۶ میلیون رأیی که به گفته دوستان به آقای رئیسی داده شده به سمت روحانی خواهند آمد. رشد اقتصادی، کاهش مشکلات معیشتی، تشنجزدایی، صلح و پیشرفت مسائل بینالملل، قدمهای موثری بود که برداشته شد که اگر ادامه پیدا کند درصد عظیمی از جامعه با روحانی همراه خواهند شد. روحانی باید این ۱۶ میلیون رأی را به رسمیت بشناسد. ما حتی برای اقلیت یک درصدی هم حقوق قائل هستیم چه برسد به اینکه ۳۵ درصد افراد به غیر از آقای روحانی رأی دادهاند. باید حقوقشان رعایت شود.
اساس اصلاحطلبی به رسمیت شناختن مخالف است. شعار ما زنده باد مخالف من است. ما نه مرگ میخواهیم و نه حذف این را هم در عمل نشان دادهایم و باز هم نشان خواهیم داد. آقای روحانی باید بداند برخورد با این ۱۶ میلیون بسیار مهم است. هنگامی که رفتار و منش ما در برابر این ۱۶ میلیون مشخص و معین باشد آن وقت میتوان عیار این افراد را سنجید.
* در دوره اول ما شاهد بودیم که اولویت نخست آقای روحانی سیاست خارجه و روابط بینالملل بود اما عده ای به این دیدگاه انتقاد داشتند و معتقد بودند که آقای روحانی مسائل داخلی را رها کرده و تمام تلاش خود را بر حل و فصل مشکلات خارجی کشور گذاشته نظر شما در این باره چیست؟
شرایط کشور به گونهای بود که غیر از رفتاری که دولت یازدهم داشت نمیتوانستیم جور دیگری عمل کنیم، آقای روحانی به خوبی میداند که پیشرفت اقتصادی و سیاست خارجی در بهبود سیاست داخلی امکانپذیر است. ما اگر رشد و پیشرفت میخواهیم باید انسانهای خلاق و مبتکر را در محیطی آزاد که امکان فعالیت دارند قرار دهیم، وقتی فشار بر روی نیروی انسانی باشد و او نتواند آزادانه ابراز نظر کند و یا اعتقاداتش را بگوید چگونه میتوانیم دم از پیشرفت و تحول اقتصادی بزنیم. امروزه همه میدانند توسعه اقتصادی از مسیر توسعه سیاسی میگذرد.
* در مناظرات انتخاباتی و سفرهای تبلیغاتی تغییر رفتاری را در آقای روحانی مشاهده کردیم، این رفتار چه تاثیری بر رأی مردم داشت؟
مسلما تاثیر بسزایی داشته است، وقتی در دو سه هفته باقی مانده به انتخابات آقای روحانی مسائل را آنگونه که بود بیان کرد مشاهده کردیم که مردم چگونه با او همراه شدند و به این نتیجه رسیدند که این روحانی است که میتواند مشکلات مملکت را حل کند آنها به خوبی متوجه شدند هدف ما رفاه مردم است. آنان به نقطه اقتصادی مطلوبی فکر کردند که دیگر مشکل نان و مسکن وجود نداشته باشد تا دیگران از این ضعف استفاده کنند و بگویند ما به شما نان و مسکن میدهیم اما نگویند از چه طریقی میخواهند منابع را تامین کنند.
* در چند روز گذشته ترامپ به عربستان سفر کرد و مقادیر زیادی سلاح نیز به این کشور فروخت،فکر می کنید بهترین راه در مقابل کشوری مانند عربستان و سیاست های آمریکا چسیت؟
راه حل این نکته باز میگردد به اینکه اگر توسعه سیاسی داخلی داشته باشیم میتوانیم توسعه اقتصادی داشته باشیم اینگونه دنیا به ما احترام خواهد گذاشت. این رجزخوانیهای توخالی که در این چند روزه در ریاض مشاهده کردیم تنها یک حربه در برابرش میتواند ما را قوی و قدرتمند نشان دهد و آن حضور مردم است؛ درست است که تسلیحات حرف اول را در بازدارندگی میزند اما اقتدار سیاسی داخلی بازدارندهترین سلاح است.
۴۱ میلیون نفر در انتخابات شرکت کردند که از صدها موشک و سلاح استراتژیک کاربرد بیشتری دارد. اگر مردم پرنشاط باشند و دانشگاههای ما دارای فضای آزاد باشد قطعاً مردم هم میتوانند تصمیمات مهمی بگیرند. مردم باید احساس کنند حقوقشان محترم شناخته میشود و فقط در مواقع نیاز به پای صندوقهای رای نمیروند. وقتی حضور مردم جدی باشد هر تهدید و تهاجم خارجی ممکن نیست جدی به نظر بیاید.
معتقدم آقای روحانی در چهار سال گذشته یک توسعه متوازن را در پیش خواهد گرفت و همانقدر که به توسعه سیاسی توجه خواهد کرد به توسعه اقتصادی نیز توجه میکند زیرا این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. نمیتوان در سیاست خارجی پیشرفت کرد در حالی که حقوق ملت را نادیده بگیریم. نمیشود اقتصاد را پیش برد درحالی که امنیت واقعی وجود ندارد فضا باید امن باشد نه امنیتی و پلیسی، مردم کشور باید عزیز و محترم شناخته شوند و حقوقشان به رسمیت شناخته شوند آزادیهای اجتماعی و آزادی بیان وجود داشته باشد حقوق آنان در زندگی خصوصی باید رعایت شود اگر این اتفاقها بیفتد میتوانیم مقابل هر تهدیدی ایستادگی کنیم.
* یکی از انتقادات جدی به روحانی و کابینه یازدهم است آن است که این کابینه از لحاظ سنی با کابینههایی که از انقلاب تا کنون تشکیل بالاترین میانگین سنی را دارد،چرا این کابینه بسته شد و به نظر شما کدامیک از وزارتخانهها دستخوش تغییرات خواهد شد و کابینه چگونه باید بسته شود؟
یکی از مهمترین انتقاداته اصلاحطلبان به خود آقای روحانی این بود که مدیریت اجرایی نسبتاً ضعیفی در بستن کابینه وجود داشت البته اصلاحطلبان این واقعنگری را هم دارند که در آن ایام آقای روحانی چارهای جز این نداشت. مجلس نهم روی کار بود و روحانی دستش برای بستن کابینه دلخواه بسته بود. شما مشاهده کردید چندین وزیر معرفی شد اما چگونه به بهانههای مختلف آنها را رد کردند. روحانی حتی یک بخشدار و یا فرماندار را نمیتوانست عوض کند.
اما فکر میکنم مجلس دهم همراه و همگام با دولت خواهد بود و آقای روحانی بتواند مدیران اجرایی قوی و کارآمدی را بر مسند قرار دهد. البته ناگفته نماند ما نباید فریب سن را بخوریم به هرحال مشکلات کشور خیلی عمیقتر از اینهاست که ما فکر
منبع: آفتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۴۵۸۷۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رئیسی پروژهای که در دولت روحانی افتتاح شده بود را دوباره افتتاح کرد!
وزیر نیرو دولت روحانی از اجرای پروژهای چند منظوره در کشور سریلانکا خبر داد که چند روز قبل، یعنی هشتم آبان، با حضور مایتریپالا سریسینا، رییسجمهور وقت سریلانکا و زائریامیرانی، سفیر وقت ایران در سریلانکا افتتاح شده بود.
در جلسه مشترکی که پس از افتتاح پروژه چند منظوره برق-آبی اومااویا و بازدید از نیروگاه برگزار شد، رییسجمهور وقت سریلانکا ضمن قدردانی از دولت جمهوری اسلامی ایران و پیگیریهای سفارت ایران در کلمبو گفته بود: این پروژه نتیجه همکاری و روابط دوستانه و دیپلماتیکی است که بین ایران و سریلانکا از سالیان پیش وجود داشته است و سریلانکا همیشه قدردان حمایتهای بی دریغ دولت جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.
محمد زائریامیرانی، سفیر وقت ایران در سریلانکا نیز با اشاره به تلاش مهندسان و متخصصان ایرانی که منجر به اجرای چنین پروژه بزرگی شد، متذکر شده بود: روابط ایران و سریلانکا به هزارههای گذشته برمیگردد و سریلانکا با موقعیت جغرافیایی منحصر به فرد خود دارای ظرفیتهای بزرگ طبیعی و گردشگری و اقتصادی است که نقش بسزایی در توسعه اقتصادی این کشور ایفا میکند.
توضیح وزیر نیرو دولت روحانی درباره پروژه اومااویادر همین رابطه رضا اردکانیان، وزیر نیرو دولت روحانی آبانماه ۱۱ آبان سال ۱۳۹۸ در یک برنامه رادیویی درباره این پروژه عنوان کرده بود: اجرای پروژه بزرگ و چند منظوره اوماویا در کشور سریلانکا که شرکت فراب، پیمانکار اصلی و مجری آن و شرکت مهندسی مشاور مهاب قدس، مشاور طراحی آن بوده، افتخاری برای مهندسی ایران است.
او، این دو شرکت را وابسته به وزارت نیروی جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده و گفته بود: البته این دو شرکت در قالب صدور خدمات فنی و مهندسی، پروژههای متعدد دیگری را نیز در سایر نقاط جهان به ویژه در کشورهای آسیایی و آفریقایی، اجرا کرده و یا در دست اجرا دارند و امیدواریم خدمات آنها توسعه پیدا کند.
وزیر نیرو سپس درباره ویژگیهای پروژه اومااویا نیز گفته بود: این پروژه بزرگ و چندمنظوره، بر روی رودخانهای به نام اومااویا در جنوب شرقی کشور سریلانکا و در فاصله ۲۰۰ کیلومتری پایتخت این کشور واقع شده و شامل دو سد بتنی به نامهای دایرابا و پوهولپولا، یک تونل ارتباطی بین مخزن دو سد به طول ۳۹۰۰ متر و یک تونل انتقال آب به طول ۱۵۲۹۰ متر است.
در همین حال، هدف از اجرای پروژه اومااویا، تامین آب مورد نیاز برای آبیاری ۵ هزار هکتار زمین کشاورزی، انتقال ۱۴۵ میلیون مترمکعب آب در سال و تولید ۲۹۰ گیگاوات ساعت انرژی در سال عنوان شده بود. حجم سرمایهگذاری این پروژه نیز توسط ارکانیان، وزیر وقت دولت روحانی، ۵۳۰ میلیون دلار اعلام شده بود که در آغاز قرار بود به صورت مشارکت جمهوری اسلامی ایران و دولت سریلانکا، باشد که با تغییر مدل سرمایهگذاری پروژه، همه منابع آن از طرف دولت سریلانکا تامین شد.
افتتاح پروژه برای یکبار دیگرحال پس از گذشت بیش از ۴ سال و نیم از اعلام این خبر، در سفر اخیر رییس دولت سیزدهم به سریلانکا، پروژه اومااویا افتتاح شد. سید ابراهیم رییسی در بدو ورود به سریلانکا، به محل اجرای ابرپروژه سد و نیروگاه «اومااویا» در ۲۳۰ کیلومتری شرق پایتخت این کشور رفت و به همراه رانیل ویکرمسینگه، رییسجمهور سریلانکا، یکی از بزرگترین پروژههای صادرات خدمات فنی-مهندسی ایرانی را افتتاح کرد.
علیاکبر محرابیان، وزیر نیرو در همین رابطه با اشاره به ظرفیتهای عظیم کشور ایران در حوزه صادرات خدمات فنی و مهندسی به دیگر کشورها، اعلام کرد: ایران به عنوان یک کشور پیشرو در صنعت آب و برق، جایگاه نخست منطقه را در صدور خدمات فنی و مهندسی در این صنعت در اختیار دارد و این امر بیانگر دانش و توان بالای فنی و مهندسی متخصصان ایرانی است.
وی متذکر شد: اکنون توان فنی و مهندسی کشورمان در حوزه ابزارهای مدیریت منابع آب از جمله شبکه آبیاری زهکشی، تونلها و سدسازی به ۱۰۰ درصد رسیده است و ایران در بین ۴ کشور برتر جهان در این حوزه قرار دارد.
محرابیان عنوان کرد: در مسیر توسعه دیپلماسی اقتصادی در دولت سیزدهم، سریلانکا یکی از کشورهای هدف وزارت نیرو محسوب میشود و در این زمینه یکی از بزرگترین پروژههای عمرانی و بزرگترین پروژه آبی این کشور از سوی شرکتهای ایرانی ساخته و هم اکنون آماده افتتاح است.
وی با اشاره به اینکه طرح منحصر به فرد و چند منظوره «اومااویا» با تکیه بر توان و دانش مهندسان و متخصصان ایرانی در جنوب شرقی سریلانکا افتتاح میشود، گفت: تولید ۲۹۰ گیگاوات ساعت انرژی در سال، تامین آب مورد نیاز ۵۰۰۰ هکتار از اراضی کشاورزی منطقه خشک جنوب شرقی سریلانکا و انتقال ۱۴۵ میلیون مترمکعب آب از منطقه پرباران به مناطق خشک کشور سریلانکا از جمله مزایای این طرح است.
وزیر نیرو با تاکید بر اینکه هزینه اجرای پروژه سد اومااویا ۵۳۰ میلیون دلار بود که به صورت نقدی به مجری ایرانی پرداخت شد، تاکید کرد: این طرح از جمله بزرگترین و فنیترین پروژههای صدور خدمات فنی و مهندسی شرکتهای ایرانی محسوب میشود که صفر تا ۱۰۰ مراحل مطالعاتی و اجرایی آن توسط مهندسان ایرانی صورت گرفته است.
واکنش یک کارشناس به افتتاح پروژه اومااویااما در واکنش به افتتاح پروژه اومااویا توسط رییس دولت سیزدهم در سریلانکا، رضا پاکدامن، کارشناس اقتصادی در یادداشتی عنوان کرد: در سال ۱۳۹۸ اردکانیان، وزیر نیرو دولت روحانی در مورد اجرای پروژه اومااویا در سریلانکا توسط شرکت فراب و "افتتاح رسمی آن گفت: در چارچوب پروژه چندمنظوره اومااویا، سدهای پوهولپولا و دایرابا و تونلهای انتقال آب این پروژه، ۸ آبانماه ۱۳۹۸ با حضور رئیس جمهور سریلانکا، سفیر ایران در این کشور و مدیر عامل فراب، به صورت رسمی افتتاح شد.
وی در ادامه متذکر شد: ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ هم خبر از سفر رئیسجمهور به سریلانکا برای شرکت در مراسم افتتاح ابرپروژه چندمنظوره اومااویا آمد.
پاکدامن تصریح کرد: لازم است وزیر نیرو و سایر مقامات دولت رییسی در مورد میزان مشارکت ایرانی در کل این طرح و اینکه آیا «طرح اومااویای در دولت رییسی» که با تبلیغات گسترده آنقدر بزرگ جلوه داده شده که رییسی در اوج مشکلات داخلی دولت، (و غیبت از جلسه مهم چهارشنبه دولت و مجلس درمورد بازار ارز) شخصا برای افتتاح آن به سریلانکا سفر کرده، توضیح دهند چه تفاوتی با «طرح اومااویای در دولت روحانی» که صرفا با حضور سفیر ایران افتتاح شد، دارد؟
وی متذکر شد: موضوع، فراتر از جنبه فنی، از جنبه تعهد و صلاحیت مسوولان اهمیت دارد.
منبع: خبرآنلاین
tags # سید ابراهیم رئیسی سایر اخبار قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟ اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟