بیآبی در سلطان آباد، آب از آسیاب اعتبار مسئولان انداخته از بیآبی تا خودسوزی در شهر گل و بلبل/ آبی از مسوولان اتو کشیده گرم نمیشود
تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۴۷۰۸۱۰
به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، تبلیغات کاندیداهای شورای شهر شیراز بر در و دیوار روستا خودنمایی میکند و این نشان از عدم تشخیص مرز روستای سلطانآباد با شهر شیراز است.
به راهنمایی سعید فرمانی رئیس شورای روستای سلطانآباد وارد یکی از کوچهها میشویم و مردمی که در سال جدید همان اندک آب لولههایشان نیز قطع شده به استقبالمان میآیند و اولین جملهای که میگویند سبب میشود که تمام روز را بغض کنم: «شما خبرنگاری و هر کاری که بخواهی قدرت انجامش را داری»
اولین خانه یک جوان قطع نخاعی دارد و حمامی پر از لباسهای کثیف؛ گوشه حیاط کوچک خانه بطریهای خالی آب افتادهاند، دستم را میگیرد و سمت پسرش میکشد: «خانم ببین پسرم به خاطر آلودگی آبی که با منبع برایمان میآورند بیماری پوستی گرفته.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شمایل صمصامیان صدایش را بالا میبرد و میگوید: سال گذشته جلوی استانداری تجمع کردیم، چند نفرمان بنزین آوردند تا خودشان را آتش بزنند. به ما قول دادند که تا 22 بهمن مشکل بیآبیمان برای همیشه حل میشود، اما فقط میخواستند ما را پراکنده کنند.
آب ارسالی، آلوده است
رحمان مردانی یکی دیگر از اهالی آنجا دست دو کودک را گرفته و به سمت ما میآید: بچههایم 3 روز است که دچار بیماری گوارشی شدند و اسهال دارند، دکتر میگوید به خاطر آب آلوده است، این آب را مسؤولان برای ما میفرستند.
خانم جوانی آرام کنار گوشم میگوید: 5 روز پیش باید غسل میکردم و الان هم ماه رمضان شروع شده، این حرفهای دردناک را حتی رویمان نمیشود بزنیم، همسایه من یک کودک 20 روزه دارد که به خاطر آلودگی آبی که مادرش میخورد دچار بیماری رودهای و پوستی شده است.
در حال صحبت بودیم که صدای دعوا بلند شد، چند نفر در حال بحث با همکار عکاسمان بودند، ما را با مسؤولان اشتباه گرفته و آنقدر از شرایط موجود و نداشتن آب عصبانی بودند که بهسختی آنها را آرام کردیم.
سلطانآباد باید به شیراز ملحق شود
جمعیت روستای سلطانآباد نسبت به شیراز در چند سال گذشته 13 برابر افزایشیافته است، تعداد زیادی از مردم روستاها به دلیل خشکسالی به حاشیه شیراز آمدهاند اما اینجا نیز با مشکلات آب روبهرو هستند.
تیرماه سال 93 مردم روستای سلطانآباد جلوی استانداری فارس تجمع کرده و خواستار پیگیری مسؤولان برای حل مشکل کمبود آب شدند؛ چند نفر در آن تجمع بنزین به روی خود ریختند تا خود را به آتش بکشند که سایرین مانع آنها شدند و به آنها قول داده شد که مشکل آنها حل شود.
حیدر عالیشوندی، فرماندار شیراز آبانماه سال گذشته در ستاد فرهنگی و اجتماعی مدیریت و ساماندهی آسیبهای اجتماعی، جمعیت این روستا را تا 16 هزار نفر برآورد کرد و گفت سلطانآباد با این تعداد جمعیت هنوز روستاست اما باید به شیراز ملحق شود.
حاشیهنشینی، نتیجه عدم اجرای طرح آمایش سرزمین
افزایش جمعیت این روستا به دلیل مهاجرتهای بیرویه به سلطانآباد است. علیمحمد موسوی مدیرکل امور اجتماعی استان فارس، سکونت مردم در روستای سلطانآباد را حاصل سیاستهایی میداند که ترازوی سنجششان رشد اقتصادی بوده، نه عدالت اجتماعی و معتقد است از وقتی که طرحهای آمایش سرزمین از روی میزها برداشته شد این بلا سرشان آمده است.
اما سعید فرمانی رئیس شورای روستای سلطانآباد میگوید: در زمان اعتراض و تجمع مردم در استانداری قولهایی داده شد اما بعد از گذشته دو سال میگویند بودجه نداریم، چرا وقتی از اعتبار آن اطمینان ندارند به مردم قول میدهند.
حجتالاسلام محمدصالح کریمی امام جماعت مسجد روستای سلطانآباد هم شیر آب را باز میکند و میگوید: ماه رمضان است اما سرویس بهداشتی و وضوخانه مسجد آب ندارد؛ این سبب شده تا تعداد نمازگزاران نسبت به سالهای قبل کاهش یابد.
او با بیان اینکه مردم من را مَحرم خود میدانند و با من درد و دل میکنند ادامه میدهد: مردم به کمتوجهی مسؤولان استان اعتراض دارند، برگزاری مراسمهای ساده مانند ختم هم به دلیل بیآبی کار دشواری شده و نمیتوانیم به نیاز مردم پاسخ دهیم.
او ادامه میدهد: در این قسمت همه شبزندهداری میکنند چراکه منتظرند تا شاید نیمهشب کمی آب درون لولهها بیاید و بتوانند اندکی در منبع ذخیره کنند. منبع آب و پمپ مکش آب در تمام منازل وجود دارد و مرتب در حال مکیدن لوله آب هستند تا شاید قطرهای آب بیابند.
ارجحیت حفظ مقام بر انعکاس و حل مشکلات مردم
اما گلمحمد فرمانی جانباز شیمیایی و همیار محل که از شرایط بغرنج روستا سخت ناراضی و عصبانی است، میگوید: وقتی رفتیم استانداری جلسه گرفتند و یک تعداد آدم اتوکشیده آمدند نشستند که مشکلات ما را حل کنند، گفتم ما مسؤول بسیجی میخواهیم نه شما واکسزدهها، از شما برای ما آبی گرم نمیشود!
او که بعد از چند جمله حرف زدن باید از اسپری تنفسی استفاده کند تا نفسش بالا بیاید، میگوید: مسؤولانی که عُرضه کار کردن ندارند بروند، چرا برای نگهداشتن صندلی از بیان مشکلات مردم و انعکاس آن پرهیز میکنند؟ تا کِی میخواهند به این مَن مَن کردنها ادامه بدهند؟
این جانباز شیمیایی با اشاره به اینکه 4 دختر دارد که برای آوردن آب به اطراف یا پای تانکر میروند، ادامه میدهد: همان موقع هم به شورای روستا گفتم اینها قولشان قول نیست؛ امضای اینها ارزش ندارد و باید اثرانگشت بدهند، اما رفتار من را توهین تلقی کردند.
فرمانی از اینکه دخترهایش برای آوردن آب سختی میکشند عصبانی است و میگوید: اگر نمیتوانند کاری کنند بروند، رئیسجمهور و دولت چرا بیآبی ما را نمیبینند؟ من قبلاً برای آبادی این خاک لباس رزم پوشیدم و اگر لازم باشد باز هم لباس رزمم را میپوشم و اینبار با مسؤولان برخورد میکنم.
بدقولی مسئولان مردم را بهنظام بدبین میکند
رئیس شورای روستای سلطانآباد که بارها مشکلات آب این منطقه را به گوش مسؤولان رسانده، میگوید: ابراهیم فارسی مدیر آبفا روستایی قول داد که تا 22 بهمن مشکل آب روستا حل میشود و بر اساس قول او، فرماندار نیز به مردم قول داد؛ اما حالا 4 ماه از آن وعده میگذرد و این بدقولیها مردم را بدبین کرده است.
یکی از اهالی آنجا که اسمش را به ما نمیگوید، فریاد میزند: ما اگر از بدبختی صدایمان بالا برود میشویم اراذل و اوباش و علیه امنیت، اما برخیها حقوق نجومی میگیرند و میلیارد میلیارد حق مردم را میخورند و کسی به آنها نگاه چپ هم نمیکند. بروید پیشرفتهای بالا شهر و پایینشهر را با هم مقایسه کنید. آیا برای همه مردم به یک اندازه عدالت رعایت شده است؟
پیمان زارع که خود نظامی است، میگوید: تعداد شهدای پایینشهر و روستاها را با بالاشهر مقایسه کنید، همین مردم جوانهایشان را برای امنیت و رعایت عدالت دادهاند، اما کسی به داد آنها نمیرسد. باید برای آب دبّه به دست بگیرند و تا کنار تانکر آبِ ارسالیِ مسؤولان بدوند. آقایان چطور میخواهند به چشمهای این مردم نگاه کنند؟
به گزارش فارس، نزدیکهای ظهر بود که تانکر آب بعد از یک هفته آمد. دیدن صحنه دویدن زنان و کودکان ظرف به دست، غمانگیز بود و مشاهده صحنه بالا رفتن زنان از پشتبام برای رساندن آب به منبع، قلب آدم را به درد میآورد.
از جمله دلایل مشکل آب روستای سلطانآباد گرفتن انشعاب غیرمجاز، افزایش جمعیت و عدم پاسخگویی زیرساختهای مورد نیاز است و هرچند بارها این مشکلات در جلسات بررسی شده، اما همچنان مشکل پابرجاست.
__________________
گزارش از فرخنده آشوری
__________________
انتهای پیام/و
منبع: فارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۴۷۰۸۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حکمرانی رسانه را جدی بگیریم
به گزارش همشهری آنلاین، محمدصادق کوشکی؛ استاد دانشگاه تهران در روزنامه همشهری نوشت، یکی از مهمترین و جدیترین ارکان حکمرانی در قرن بیستویکم، حکمرانی در عرصه رسانه است. هرچند اهمیت رسانه در ۵۰سال گذشته همواره مطرح بوده، در قرن حاضر حکمرانی در عرصه رسانه به جدیترین نماد آن بدل شده؛ چراکه بر ذهن، دل و جان شهروندان حکومت کرده و عمیقترین نوع حکمرانی است. از اینرو، آن حکومتی در رسیدن و بهحرکتدرآوردن جامعه برای نیل به اهداف موفقتر است که حکمرانیاش بر دل و جان مردم مسلط باشد؛ و حاکمیت رسانهای، ابزار آن بهشمار میرود.
با این مقدمه و با نگاهی به سازوکارهای داخلی، خواهیم دید که حکمرانی از طریق رسانه چندان جدی گرفته نمیشود؛ به تعبیری، رسانه در ایران همچنان بهعنوان امری حاشیهای و در درجه دوم و سوم قرار دارد. این درحالی است که حکمرانی مطلوب در قرن حاضر با بهکارگیری رسانه محقق میشود. به همینخاطر است که فضای مجازی بهعنوان ابزاری در جهت حکمرانی دشمن بر ذهن، جان و زبان شهروندان ماست. اگرچه مردم ما در ایران زندگی میکنند و تابع جمهوری اسلامی هستند، ذهن و روان برخی از آنها تابعی است از حکمرانی دشمنان ایران.
با ادامه این روند، ما در امر حکمرانی با نواقص فاحشی روبهرو شدهایم. عدمدرک این موضوع که رسانه رکن اساسی و مهم حکمرانی است باعث شده نتیجه اقدامات به ثمر نشانده شده مدیران ما و کارهای مثبت آنان، بین مخاطبان به شکل مناسب و درخور، انعکاس پیدا نکند و در ذهن آنان جا نگیرد؛ چراکه حکمرانی مسلط بر ذهن مردم در اختیار دشمنانمان است.
لذا تلاشهای مسئولان و گشایشهای ایجادشده آنان در زندگی مردم دیده و لمس نمیشود؛ بهعبارت دیگر، مردم از امکانات و ثمرات بهعملآمده استفاده میکنند و بهرهمند میشوند اما باز هم ناراضیاند و احساس یأس میکنند. در نتیجه با اینکه زندگی در ایران با توجه به شاخصههای رفاهی مثل سایر نقاط دنیاست و از آنها پایینتر نیست، مردم خود را در شرایطی پستتر از سایر مردم جهان، حتی مردمان کشورهای همسایه میپندارند و جامعهشان را سیاهترین جامعه تلقی میکنند. اگرچه واقعیت اینچنین نیست، در ذهن آنان این وضعیت و تصویر نقش بسته است. این نتیجه تفکری است که همچنان از دهههای گذشته نشأت گرفته و رسانه را امری حاشیهای میداند. علاوهبر این موضوع، بیان مسئولان ما همچنان به سبک و سیاق دهههای قبلی است. رهبر معظم انقلاب چندی پیش تصریح کردند که موضوع اطلاعرسانی دولت ضعیف است. این موضوع تنها محدود به دولت هم نمیشود و سایر عرصههای اجرایی را نیز دربرمیگیرد؛ چراکه هنوز رسانه به شکلی که باید، درک نشده و وقتی سخن از حکمرانی رسانه میشود گمان این است که باید بهوسیله تبلیغات شهری، ساخت یک سد یا تأسیس یک نیروگاه را مخابره کنند.
افزون بر این، هنوز برخی از مسئولان متوجه نشدهاند که نباید اجازه دهند دشمنان از طریق رسانه بر مردم حکومت کنند؛ لذا شاهدیم که هنوز این موضوع قطعی تلقی نشده که نباید بگذارند فضاهایی چون تلگرام و اینستاگرام و در کل فضای مجازی رایج کشور، به شکلی که دشمنان ما میخواهند کنترل شود!
در کشور هنوز بعضی مسئولان مخالف بسترهای مجازی ایرانی هستند و چشم امیدشان به فضای مجازی برآمده از دشمن است.
کنگره آمریکا برنامه تیکتاک را به سلاخخانه برده؛ چراکه بهخوبی موضوع حکمرانی رسانه را درک کرده است اما در جامعه ما شورایعالی فضای مجازی تصویب میکند که اینستاگرام و هر پلتفرم خارجی دیگری میتواند در پوسته ایرانی به فعالیت خود ادامه دهد. تداوم این وضعیت به این معناست که اگر مسئولان ما برترین خدمات را هم به مردم ارائه دهند باز هم مردم احساس یأس و ناامیدی دارند.