کرسی آزاد اندیشی چرا کتاب نمی خوانیم در ارومیه برگزار شد
تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۴۷۲۹۹۴
به همت معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی آذربایجان غربی؛ کرسی آزاد اندیشی چرا کتاب نمی خوانیم در ارومیه برگزار شد.
به گزارش ایسنا منطقه آذربایجان غربی؛ دکتر بابازاده مدرس دانشگاه و پژوهشگر اداره کل فرهنگ وارشاد اسلامی آذربایجان غربی در این مراسم که با موضوع "مشکلات اقتصادی علت اصلی پایین بودن سرانه مطالعه در کشور است؟" برگزار شد اظهار کرد: مسئله مهم و ایراد اصلی کاهش سرانه مطالعه در ایران نبود فرهنگ سازی کافی در این زمینه است و در هرجامعه ای دانش و اطلاعات ابزار اساسی رشد و عامل مهمی در پیشبرد مسیر تعالی و توسعه فرهنگی ان جامعه محسوب می شود .
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه مشکل عدم سوق به کتابخوانی از مشکلات اساسی قشر فرهنگی امروز جامعه ما تلقی می شود گفت: کتاب و مطالعه آن غذای روح انسان بوده و هیچ تمدنی بدون مطالعه راه تعالی را نتوانسته طی کند .
بابازاده با اشاره به اینکه در جوامع گوناگون و دربین طبقات مختلف سطوح مطالعه و میزان گرایش به ان متفاوت است افزود: چاپ وتوزیع کتاب با تیراژ بالا در ایران عرضه می شود ولی متاسفانه بدلیل نبود فرهنگسازی در این زمینه میزان مطالعه و تمایل افراد به کتابخوانی به شکل چشمگیری پایین است .
وی با بیان اینکه استقبال از مطالعه، نشر و توزیع کتاب از عوامل مختلفی نشات می گیرد افزود: عوامل اقتصادی، میزان بیکاری، عوامل اجتماعی و عدم آگاهی مردم جامعه ازجمله این عوامل دخیل هستند .
این پژوهشگر علوم اجتماعی با ابراز تاسف از اینکه هنوز درایران کتاب به شکل کشورهای توسعه یافته و به شکل کامل و قابل دسترس مهیا نیست افزود: سرانه مطالعه در مقاسه با کشورهای پیشرفته بسیار پایین بوده که این میزان در کشور درحدود 17 دقیقه می باشد.
بابازاده با بیان اینکه باید مسیر دسترسی افراد به استفاده از کتاب و گرایش به کتابخوانی را تسهیل و افزایش داد تصریح کرد:عرضه کتابهای جامع و متفاوتی از حوزه های گوناگون در کتابخانه های شهر، تعلق یارانه به کتاب و افزایش تعداد نمایشگاههای کتاب در طول، سال بخشی از مسیر گرایش به کتابخوانی را در بین مردم تسهیل می کند .
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه فاصله ما با کشورهای توسعه یافته برای پیشرفت و طی کردن این وقفه فرهنگی زیاد است تصریح کرد:هرچقدر ساعات مطالعه در بین مردم ان جامعه بیشتر باشد ان جامعه شاخص های رشد و ترقی بالاتری را کسب کرده و آثار آن به عین قابل مشاهده خواهد بود .
وی ادامه داد: ازعلل دیگر کاهش سرانه مطالعه در ایران عدم استقبال خانواده ها برای عجین شدن با این یار مهربان است و این درحالی است که بسیاری از ساعات خود را به گشت و گذار بی هدف در اینترنت اختصاص می دهند .
این دکتری علوم اجتماعی با اشاره به اینکه نباید به کتاب دید تجملی داشت و منحصر به خود دانست یادآور شد: افراد با تهیه کتاب و مطالعه آن در کتابخانه واشتراک گذاری این محصول فرهنگی با سایر علاقه مندان می تواند به گسترش فرهنگ مطالعه در جامعه کمک شایانی کند .
افزود: درخصوص کتب دانشگاهی نیز دانشگاه باید حلقه اتصال با مراکز نشر و چاپ و کتابخانه ها شود و به کتب مرجع و بروز دنیا مسلح گردد .
وی با بیان اینکه ایران در بسیاری از شاخص های جهانی در ردیف کشورهای توسعه یافته قرار گرفته است گفت: میزان مطالعه در ایران در مقایسه با سایر کشورها جز 40 کشور اول در این حوزه بوده ولی باید در این مسیر تلاش های بیشتری را برای وسعت بخشیدن به اعتلای فرهنگی جامعه انجام دهیم .
بابازاده با اشاره به لزوم بازنگری وتصحیح فرهنگ مطالعه در جامعه ایران خاطر نشان کرد: فرهنگ کتابخوانی باید از خانواده شروع شده و کودکان را از همان سنین 6 سالگی با کتاب های مصور و کودکانه با کتاب عجین کنیم .
این مدرس دانشگاه خانواده را مبدا جامعه پذیری افراد دانست و رواج فرهنگ مطالعه را یکی از وظایف خانواده عنوان کرد و افزود: درخانواده ای که والدین ساعاتی از وقت خود را به مطالعه می پردازند بدو ن شک این علاقه مندی به کتاب و کتابخوانی نیز در بین فرزندان رشد خواهد کرد .
وی انگیزه به دانستن و تعالی را از علل اصلی و تاثیر گذار در مطالعه کتاب یاد اورشد و تصریح کرد: افراد درصورت داشتن انگیزه لازم برا ی بالابردن اگاهی و دانش خود زمینه های گرایش به کتابخوانی را فراهم می کنند.
این پژوهشگر علوم اجتماعی مشکلات اقتصادی را عاملی تاثیر گذار و نه علت اصلی در کاهش سرانه مطالعه عنوان کرد و گفت: بخشی از مراحل چاپ و توزیع کتاب اگرچه مرهون سیاست های اقتصادی کشوراست ولی این عامل نباید دلیل اصلی برای کاهش تمایل به مطالعه در بین اقشار یک جامعه قلمداد شود .
وی گفت: انسان از هرفرصتی می تواند برای مطالعه استفاده کند چرا که کتاب ابزارمهمی برای مبارزه با فقر در جامعه محسوب می شود .
وی با بیان اینکه کتاب منشاء پیشرفت و تکامل هر جامعه ای است گفت: همانطور که ما برای تامین مایحتاج اولیه خود هزینه ای رادرنظر می گیریم برای کتاب نیز باید در سبد هزینه های خانوار جایگاهی درنظر گرفته شود .
بابازاده با اشاره به اینکه باید نواقص موجود در مسیر جایگیری فرهنگ مطالعه در جامعه را برطرف کرد افزود:افزایش زمینه های عرضه کتاب در بین مردم و تعیین محلی برای استفاده از کتابهای کم حجم در داخل اتوبوس ها و اماکن عمومی از جمله اقدامات موثر در راستای افزایش تشویق مردم به مطالعه است .
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه فضای مجازی نمی تواند جای کتاب را پرکند تصریح کرد: کتاب در سبد خانوار ایرانی گم شده و متاسفانه امروزه فضای مجازی است که جایگزین کتاب شده است .
با اشاره به وجود تحریم های چندسال گذشته و اثرگذاری ان در افزایش قیمت کاغذ و بروز مشکلاتی در صنعت چاپ و نشر کتاب در ایران گفت: مسولان باید با تلاش فراوان مشکلات این حوزه را حل کنند تا کتاب به وفور در اختیار هر قشری قرارگرفته و به عنوان سرفصل سبد هزینه خانوار درنظر گرفته شود .
جلسه بصورت پرسش و پاسخ ادامه یافت.
انتهای پیام
منبع: جماران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۴۷۲۹۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سیوچهار دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در یک نگاه
مروری به ادوار مختلف نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، تاثیر وضعیت سیاسی و اجتماعی هر دوره را بر میزان استقبال مردم از این رویداد نشان میدهد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، هنوز آن فرش زرشکی پاخورده در خاطرم زنده است، سالن به سالن روی آن فرش راه رفتم تا شاعر محبوبم را در غرفه نگاه پیدا کنم. مجموعه اشعارش تازه منتشر شده بود؛ ۹۹۰ صفحه با بهای ۸ هزار تومان. او با احترام روی اولین صفحه سفید کتاب نوشت: «برای دختر نازنینم: شبنم.» امضا: سیدعلی صالحی. سال ۸۴ بود و هجدهمین دوره نمایشگاه کتاب با این شعار: «درخت ایران ریشه در آبهای خلیجفارس دارد.» نسل من خاطرات اینچنینی از نمایشگاه بینالمللی کتاب زیاد دارد.
به خصوص آن دورهای که نمایشگاه در فضای سرسبز و خوش ِ محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران برگزار میشد. ازدحام علاقهمندان به کتاب در راهروهای سالنها، دیدار با نویسندههای محبوب، شلوغی غرفه ناشرانی که کتابهای چاپ اولشان را روی میز چیده بودند، خستگی چهره غرفهداران و ناشران که آمیخته با لبخند و خوشی بود و خستگی ما، خستگی شیرینِ ما از پس دهها هزار قدم پیادهروی میان کتابها، نویسندهها و شاعران و گپ زدنهای پرشر و شور درباره شعر، داستان، فرهنگ و سیاست.
سال ۸۶ گویی جادوی شور و اشتیاق نمایشگاه کتاب از بین رفت. دوره ریاست محمود احمدینژاد تازه آغاز و همزمان با آن چرخه سوخت هستهای کامل شده بود و تحریمها آغاز. وزیر فرهنگ و ارشاد وقت، محمدحسین صفارهرندی بود و طرح مبارزه با بدحجابی زمستان ِ قبل از هجدهمین دوره نمایشگاه کتاب تصویب و اجرای آن آغاز شده بود. جامعه هنری زیر سایه سنگین از دست دادن پرویز یاحقی، بابک بیات و ناصر عبداللهی و شادی بازگشت محمدرضا لطفی بود. جامعه ادبی نیز هنوز در کشمکش اختلاف بر سر رمانهای محبوب پس از انقلاب بودند که وزارت ارشاد تابستان سال قبل منتشر کرده بود. فهرستی که در صدرش نام بامداد خمار و نویسندههایی مانند مرتضی مودبپور و فهیمه رحیمی به چشم میخورد. علاوه بر شرایط حاکم بر جامعه از منظر اجتماعی و سیاسی، جابهجایی محل برگزاری نمایشگاه نیز در ریزش بازدید از نمایشگاه اثرگذار بود. نمایشگاه کتاب این ریزش را حدود ۱۰ سال بعد در شهر آفتاب نیز تجربه کرد؛ سال ۱۳۹۵٫ سالی که علاوه بر ریزش بازدیدکنندگان، تعداد ناشران داخلی و خارجی نیز کاهش پیدا کرد.
دهه هشتاد
اگر دوباره به دهه هشتاد که با دوران اصلاحات آغاز و با دوران احمدینژاد پایان یافت، بازگردیم با سیر نزولی انتشار کتاب نیز مواجه خواهیم بود که بر کیفیت نمایشگاه کتاب به خصوص در نیمه دوم دهه هشتاد اثرگذار بود. از منظر نشر باید گفت ابتدای دوره ریاستجمهوری احمدینژاد، جهش ناگهانی آمار نشر شاید از دور حکایت از بهبود حال کتاب داشت، اما هنگامی که به آمار نگاه کنید، متوجه میشوید با تغییر دولت آمار نشر کتابهای مذهبی رشد چشمگیری داشته نه کتابهای حوزه ادبیات و فلسفه و علوم اجتماعی و آنچه در ادامه رخ داد و به نظر سیر نزولی میآید، تعدیل سیاستهای متاثر از مداخله دولت در نشر است؛ کاهش شمارگان کتابهای دینی و افزایش شمارگان کتابهای حوزه جامعهشناسی، فلسفه و ادبیات. هر چند میتوان تغییر فرهنگ مطالعه و ورود فناوریهای نوین به این حوزه را نیز دخیل دانست. برای دریافت اطلاعات دقیق از آمارها و تحلیل نشر این دوره میتوانید گزارشی که تحت عنوان «گزارش ملی فرهنگ حوزه نشر کتاب» برای پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تهیه شده و در سایت مرکز رصد فرهنگی کشور منتشر شده را مطالعه کنید.
دهه نود
برای نمایشگاه بینالمللی کتاب، دهه پر افت و خیزی بود. بیست و چهارمین دوره نمایشگاه کتاب در سال ۹۰ هنگامی که سیدمحمد حسینی وزیر ارشاد بود، به نظر موفقیت خوبی در برگزاری به دست آورد؛ افزایش حضور ناشران داخلی و خارجی و بیشترین تعداد کتابی که در نمایشگاه تا آن زمان و حتی پس از آن به نمایش گذاشته شد: حدود ۴۷۰ هزار عنوان کتاب. در همین دهه بود که نسیم مرعشی را با پاییز فصل آخر سال است و هرس شناختیم. قیدار و رهش را از رضا امیرخانی خواندیم و فریبا کلهر پنج اثرش یعنی شروع یک زن، پایان یک مرد، شوهر عزیز من، عاشقانه و مردی از آنادانا را منتشر کرد. از گلی ترقی دو کتاب جدید خواندیم؛ فرصت دوباره و بازگشت. ناهید طباطبایی، سور شبانه را روانه بازار کرد و محمود دولتآبادی به مناسبت ۸۰ سالگی کتاب اسبها، اسبها از کنار یکدیگر را نوشت و چاپ کرد. محمدرضا بایرامی بالاخره مجوز مردگان باغ سبز را گرفت و لمیزرع را منتشر کرد. از مهدی یزدانیخرم، خون خورده، سرخ سفید و من منچستر یونایتد را دوست دارم وارد بازار شد.
رضا جولایی، برکههای باد، یک پرونده کهنه، شکوفههای عناب، پاییز ۳۲ و ماه غمگین، ماه سرخ را منتشر کرد. از فرهاد کشوری مردگان جزیره موریس، سرود مردگان، دست نوشتهها، صدای سروش و کشتی توفانزده را خواندیم. از منیرالدین بیروتی، بحر و نهر، آرام در سایه و ماهو، از ابوتراب خسروی، ملکان عذاب را و آواز پر جبرییل، از مصطفی مستور سه گزارش کوتاه درباره نوید و نگار، بهترین شکل ممکن، عشق و چیزهای دیگر، از زندهیادیعقوب یادعلی آداب دنیا و آمرزش زمینی و متغیر منصور، از محمود حسینیزاد این برف کی آمده، آسمان، کیپ ابر، بیست زخم کاری، از جواد مجابی گفتن در عین نگفتن و ایالت نیست در جهان، از حسین سناپور، مخلوقات غریب و دیگر کتابها… ما دهه نود را اینطور سر کردیم و ۹ دوره نمایشگاه کتاب در این دهه برای ما هر سال بیرونقتر شد؛ چه در زمان وزارت سیدمحمد حسینی، چه در زمان وزارت علی جنتی، چه دوران سیدعباس صالحی یا وزارت کوتاه سیدرضا صالحیامیری.
دهه نود را کرونا تمام کرد. نمایشگاه کتاب نیز مانند بسیاری از رویدادهای دیگر تحت تاثیر بیماری همهگیر که روزها و روزها، آمار مرگ و میرش ما را به وحشت میانداخت، معلق شد. بعد از دو سال غیبت (۱۳۹۹ و ۱۴۰۰) نمایشگاه کتاب تهران با شعار «با کتاب سلامتیم» به مصلی بازگشت. اما برای بازگرداندن ناشران و بازدیدکنندگان نیاز به زمان داشت. پارسال که میتوانست فرصت طلایی برای بازگرداندن آن اشتیاق گم شده برای نمایشگاه کتاب باشد، مسائلی دیگر دخیل شد برای بیمیلی برخی ناشران و بخشی از مردم نسبت به حضور در نمایشگاه. برخی آن را تحریم نمایشگاه نام نهادند، عدهای تکذیب کردند، بعضی از مسوولان اعلام کردند مشکلات خود ناشران باعث شده حضور پیدا نکنند و «تحریم» واژه دشمن است… هر چند در مقابل ناشرانی که شرکت نکردند، ناشرانی نیز به نمایشگاه پیوستند که آمارها را افزایش دادند. سال گذشته یکی از پرحاشیهترین نمایشگاههای کتاب را پشت سر گذاشتیم؛ نمایشگاهی با چند پرونده تخلف، چندین تذکر، خبر پلمب و… حالا این روزها به استقبال سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب میرویم که با شعار «بخوانیم و بسازیم» از نوزدهم تا بیست و نهم اردیبهشت ماه برگزار میشود.
مرور جدول زیر کمک میکند بتوانیم بینشی نسبت به سیری که نمایشگاه کتاب در این سی و پنج دوره داشته به دست آوریم و اگر هر فراز و فرودش را با شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دورانش بسنجیم، تحلیلی از تاثیر وضعیت جامعه بر این نمایشگاه خواهیم داشت.