يک قرباني طلاق ميهمان ماه عسل شد/ عليخاني با ساکن يک خانه 7 هزار متري به گفتگو نشست
تاریخ انتشار: ۸ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۴۷۹۶۱۱
خبرگزاري آريا - در برنامه سوم ماه عسل فردي که قرباني طلاق شده بود و پيشتر در يک خانه 7 هزار متري زندگي ميکرد با عليخاني به گفتگو نشست.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگي خبرگزاري ميزان؛ سومين قسمت از برنامه تلويزيوني ما عسل در سال 1396 با حضور يک ميهمان به نام علي 33 ساله روي آنتن شبکه 3 سيما رفت.
علي 33 ساله در اين برنامه گفت: من در خانوادهاي مرفه بزرگ شدم به گونهاي که تا سن 13 سالگي در يک خانه 7 هزار متري زندگي ميکرديم و در کنار يک خواهر و يک برادرم، دوران بسيار مرفهي داشتيم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وي ادامه داد: در 13 سالگي من پدر و مادرم از يکديگر جدا شدند و از اين به بعد خيلي از داستانها تغيير کرد و من مدام در اين فکر بودم که حق با چه کسي بود و که اين بايد پدر را انتخاب کنم و يا مادرم را ؟!
مهمان امشب برنامه ماه عسل تصريح کرد: از اين که از بچههاي طلاق اين گونه سؤال ميشد که چرا پدر و مادرتان از يکديگر جدا شدند، متنفر هستم چرا که اين سؤال باعث اذيت کردن آنها ميشد.
وي اظهار کرد: پدر و مادر و اطرافيان من هيچ کدام نميخواستند قدم مثبتي براي جدا نشدن بردارند و همه کمک کردند تا اين جدايي شکل بگيرد.
ميهمان امشب برنامه ماه عسل در ادامه صحبتهاي خود به اين موضوع اشاره کرد که برادرش در سن 19 سالگي ازدواج گرده و پس از جدايي پدر و مادرش از يکديگر زندگي آنها صد پله پايينتر آمد و از يک خانواده 7 هزار متري به يک خانه 70 متري نقل مکان کردند.
در ادامه عليخاني از ميهمان امشب خود درباره اين سؤال کرد که چرا با جدايي پدر و مادرش پدر خود را با آن همه امکانات انتخاب نکرد و پس از آن صحبتهايي از دکتر شيري مدرس روانشناسي اجتماعي درباره طلاق مطرح شد که او به اين موضوع اشاره کرد که ناامني نخستين اتفاق پس از طلاق است و اين حس باعث ميشود تا فرد هيچ وقت احساس ارزشمندي نداشته باشد بنابراين از بچههاي طلاق درخواست کرد تا زخمها و ترسهاي پدر و مادرشان را با خود حمل نکنند.
علي در بخش ديگري از ماه عسل گفت: از زماني که پيش مادرم آمدم منزوي و گوشه نشين و افسرده شدم و شروع کردم به قرصهاي اعصاب و آرامبخش چون چيزهايي را که قبل از آن داشتم ديگر نداشتم و به همين دليل تا سن 19 سالگي تحت نظر دکتر بودم و دارو مصرف ميکردم.
وي افزود: در چنين حال و هوايي بودم تا اين که يک شب که در مجلس جشن بله برون دختر خالهام حضور پيدا کرده بوديم تنهايي خود را احساس کردم و در آن جا همه از ما سؤال ميکردند که آيا پدرت را ديدهاي؟ دليل جدايي پدر و مادرت چه بود؟.
ميهمان امشب ماه عسل تصريح کرد: در حالي که تمام سؤالات مرا آزار ميداد آن شب به خانه رفتم و حجم زيادي از قرصها را با هم خوردم و حالم بسيار بد شد اما در آن لحظه به يکي از دوستانم زنگ زدم و ماجرا را گفتم چرا که بهاندازهاي از حرفها و نگاههاي مردم خسته شده بودم که در يک تصميم لحظهاي، ميخواستم خودکشي کنم.
علي همچنين يادآور شد: هم اکنون که درباره کار آن شبم فکر ميکنم متوجه ميشوم که بسيار احمقانه بود و خوشحالم که ختم به خير شد.
وي اظهار کرد: پس از آن اتفاق مدت يک هفته در کما بودم و يک سال هم فراموشي داشتم و خواهرم در آن مدت خيلي اذيت شد و بابت همه زحمتهايي که براي من کشيد تشکر ميکنم.
در ادامه برنامه سوم ماه عسل در ماه مبارک رمضان علي 33 ساله به زواياي ديگري از زندگي خود پس از اين که نجات پيدا کرد، پرداخت.
گزارش از: بهاره کنجکاوفرد
انتهاي پيام/
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۴۷۹۶۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ببینید | ماجرای اذان عجیب در جعبه سیاه
تعداد بازدید : 0 کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
احمد ابوالقاسمی، قاری قرآن و داور برنامه «محفل» در برنامه «جعبه سیاه» شبکه افق گفت: چون آقای علیرضا قربانی فامیلم است، صدای آقای قربانی هم دوست دارم. او پسر داییام است. این قاری قرآن در پاسخ به واکنش تعجببرانگیز مجری گفت: به من نمیآید پسر داییام خواننده باشد؟ البته خوانندگی به صدا ربطی ندارد، به هوش موسیقایی ربط دارد. این قاری همچنین از یک خاطره خندهدار درباره وارد شدن سوسک به لباسش هنگام قرائت اذان گفت که در نهایت ختم به خیر شده بود.