نشست سند 2030، فصلي نو در استعمار فرهنگي؛ همه کشورها 2030 را در حد «بيانيه» پذيرفتند/ به چه دليل «بيانيه» را تبديل به «سند» و بعد آن را امضا کردهاند؟/اين سند تمرکز فوق العادهاي براي غربيسازي زندگي زنان و دختران ايراني دارد
تاریخ انتشار: ۹ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۴۸۰۷۶۲
خبرگزاري آريا - مشکل اساسي در رابطه با اجراي اين سند اين است که دولت يازدهم تنها يک يا دوبار در شوراي عالي انقلاب فرهنگي گزارشهايي در جنبههاي ظاهري آن ارائه داده و در جهت جنبههاي محتوايي گزارشي ابلاغ نشده است.
سرويس فرهنگ و هنر مشرق - يکي از سلسله نشستهاي فرهنگي بزم انديشه با موضوع بررسي سند 2030 در مشهد و با حضور دکتر کچوئيان عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بنيان اومانيستي و غيرتوحيدي سند 2030
انقلاب اسلامي در بدو شکل گيري با منطقي درست، ارتباطي سخت و موضع منفي راجع به تمام نهادهاي بين المللي داشت و منطقش اين بود که ابزارهاي اداره جهان توسط سلطه غرب و امريکا انجام ميشود. در نهايت بر حسب اضطرار و الزاماتي که زمينههاي ديگري را در بر مي گرفت در زمينه تعامل با سازمان هاي بين المللي هم وارد شديم اما هميشه در تمام اسناد و پيوندهايي که با سازمانهاي بين المللي نظير سازمان ملل، سازمان بهداشت جهاني، شوراي امنيت، يونسکو و... داشتيم به اقتضاء زمان با آنها در تنش بودهايم. با اينکه اين سازمانها چهارچوبهايي براي اداره جهان هستند اما ما دليلي نميبينيم که مطابق قواعد آنها عمل کنيم و به اين تصور که خط و مشيهاي زندگي کشور ما نسبت به باقي کشورها در مسير درستتري است، اعتقاد داريم و در نظر داريم کشورهاي ديگر را به قوانين و قواعد خود دعوت کنيم. در مورد سند 2030 اين تفاسير کاملا صدق ميکند. اين سند اشکالات اساسي و محتوايي دارد که رويکردش به زندگي، هستي و جهان، جايگاه انسان و مفهوم آموزش نادرست و اشتباه است. وقتي اين سند را با سند تحول بنيادين مقايسه ميکنيم به واسطه اين چهارچوب هاي کلي متوجه تقابل آنها ميشويم. از ابتدا تا انتهاي سند 2030 نگاه و رويکرد انسان گرايانه حاکم بوده و مبناي آن نگاه اومانيستي به تعليم و تربيت است. آموزش اومانيسمي آموزشي نيست که در آن ايمان، تقوا و خداوند ارکان اساسي باشند بلکه اصل را بر انسان و موجوديت فيزيکي و جسم قرار مي دهد.
تغافل از ظرفيت داخلي و دل بستن به نظام آموزشي به بيگانگان
حال اين سوال پيش ميآيد که چرا بايد در موقعيتي قرار بگيريم که عدهاي در کشور زحمت چند سالهاي را که محصول تلاش فرهيختگان اعم از دانشگاهيان، حوزوي و... بوده، کنار بگذراند (سند تحول بنيادين آموزش و پرورش) و متن ديگري را از بيگانگان که به صورت بيانيه بوده تبديل به سند و از آن تبعيت کنند. بيانيه 2030 در کشورهاي زيادي ورود پيدا کرد اما به شکل اوليه خود که همان بيانيه بود باقي ماند و به کار خود پرداخت. در تنها کشوري که به صورت سند درآمد ايران است. چه دليل موجهي وجود دارد که يک بيانيه در کشور ما به سندي الزامآور تبديل شود. هيچ سندي که تعهد و الزاماتي را براي جهان بياورد، نميتواند جز از مجاري قانوني به جلو رود و سنديت و اعتبار پيدا کند. کشور ما سند اجرا نکرده به اندازه کافي در معرض بادهاي مسموم غرب هست، حال با اراده خود سند بيگانگان را اجرا کنيم و نگاه و عقيده آنها را در آموزش خود بسط دهيم؟ که در اين صورت، بدون ترديد مشکلات و آسيبهاي اجتماعي ما افزايش خواهد يافت. با توجه به درکي که از عملکرد و رويکرد غرب داريم، اساسا چرا بايد با سازمانهاي بين المللي کار کنيم؟ نوع تعامل ما با اين سازمانها بايد به اين صورت باشد که در مواردي که الزام و اجبار بود، آنها را همراهي کنيم ولي در نهايت طي قوانين خود پيش رويم.
مشکل اساسي در رابطه با اجراي اين سند در کشور اين است که دولت يازدهم تنها يک يا دوبار در شوراي عالي انقلاب فرهنگي گزارشهايي را مبني بر کارکردها و جنبههاي ظاهري آن ارائه داده و در جهت جنبههاي محتوايي، گزارشي ابلاغ نشده است. در حالي که آموزش و پرورش قرار است در جهتي تحول پيدا کند که خروجياش نهايتا يک انسان تراز با نظام اسلامي انقلابي باشد که هم به لحاظ آموزشي و هم به لحاظ تربيتي شهروند اسلامي تلقي شود و اهداف و مقاصد نظام جمهوري اسلامي را در زندگي فردي و جمعي خود پياده کند و پيش ببرد. در شان نظام آموزشي کشور ما نيست که قواعد بيگانگان در آن گنجانده شود. مهم ترين و اساسي ترين و محوري ترين بخشي که زندگي ما را در بر مي گيرد، همين نظام آموزشي است که نسل هاي ما را شکل مي دهد و دليلي ندارد چهارچوب هاي ديگران را اجرا کنيم. حتي عنوان اين سند مشکل زا است.
تقابل بنيادين سند 2030 با مقولات فرهنگ بومي
بيانيه توسعه پايدار يا همان بيانيه 2030 يک بيانيه عمومي است که در سال 2015 صادر شده در سال 2016 در کشور ما تبديل به سند شده و به امضاي معاون اول رئيس جمهور رسيده که ذيل آن 17 هدف قرار دارد و داراي 169 هدف جزئي است که يکي از هدفهايش ناظر بر مسئله آموزشي است. اين سند در يک مسيري از کشورهاي مختلف عبور کرد و توسط نظام آموزشي برخي کشورها امضا شد و به عنوان مبناي کار در حوزه آموزش قرار گرفت. در اين بيانيه شايد از انسانهايي که ذهن تخصصي، آشنا به يونسکو و سازمانهاي بين المللي دارند، بهره گرفته شده باشد و با توجه به اينکه عنوان سند، بيانيه آموزش فراگير و برابر است، عدهاي آن را از افتخارات بشر بدانند، اما در عين حال مشکلات اين سند بيشمار بوده و به پيکره نظامآموزشي ما آسيبهاي زيادي وارد کرده و خواهد کرد.
بايد ديد چه ضرورتي اقتضا کرده است که اين سند تدوين شود. يک دليل آن عدم نفهميدن به باورها و ظرفيتهاي خود است. دليلي ندارد تحت هر شرايطي با سازمانهاي بين المللي همکاري کنيم. اين سند کاملا بر خلاف مقولات فرهنگي کشور ما است و تمرکز فوق العاده اي بر مسئله زنان و دختران دارد و قصد دارد شکلي از زندگي غربي را بين زنان و دختران ايراني رواج دهد.
توجه حداقلي به مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي
شوراي عالي انقلاب فرهنگي همانطور که از اسمش برميآيد يک شورا است و متشکل از چند عضو است که در مورد موضوعات مختلف تصميم ميگيرد و فاقد دستگاه اطلاعاتي است که بتواند از مواردي همچون ورود سند 2030 خبر دار شود. اگر دولتها بخواهند شورا را از مقولاتي اين چنيني با خبر کنند، خواستن و نخواستن آن به عهده خودشان است و شوراي عالي انقلاب فرهنگي نقشي در اين خصوص ندارد. به عنوان مثال، در دولت قبل تعداد قابل توجهي از مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي اجرا نشده و شورا هيچ دخالتي براي اين عدم اجراي مصوبات نميتواند داشته باشد. اين نکته نيز قابل توجه است که حتي از تعداد جلسات ساليانه شوراي عالي انقلاب فرهنگي با دولت کاسته شده است و بي توجهي که دولت يازدهم به شورا داشته است هر روز بيشتر از قبل ميشود. حال اين مسئله عنوان ميشود که شوراي عالي انقلاب فرهنگي در اجرا يا عدم اجرا سند 2030 نقشي دارد يا خير؟ و اينکه اين سند با توجه به اينکه تبعات زيانباري را به نظام آموزشي کشور وارد کرده که يک نمونه آن حذف درس شهيد فهميده از کتب درسي است، آيا به قوت خود باقي ميماند و يا لغو ميشود؟ اين موضوعات مستند و به طور رسمي انجام نميگيرد و حتي جلساتي تشکيل نشده است که شعاع اين قضيه روشن شود ولي حذف درس شهيد فهميده، کمرنگ شدن قرآن از ساعات کلاسي، کتابي با عنوان لک لکي در کار نيست که مبتني بر سند 2030 نوشته شده است و... غير قابل انکار است.
سندي مبتني بر نيازي کاذب و غير واقعي
همانطور که پيشتر گفته شد مستند شوراي عالي انقلاب فرهنگي ولايت فقيه است و مطابق قانون ولايت فقيه به ايجاد و تاسيس لوايح و قانونگذاري مرجعيت دارند، اما عدهاي اين را قبول ندارند و همين مسئله سبب ميشود اين شورا تنها کاري که بتواند انجام دهد، اعتراض نسبت به سند 2030 است که بارها اعتراض و عدم موافقت خود را اعلام کرده است. همچنين سند 2030 فقط در کشور ما به صورت سند است و در ديگر کشورها به همان شکلي که از ابتدا بيانيه بوده، باقي مانده است. کشورهاي زيادي گرفتار اين به اصطلاح سند شدهاند و خيلي از کشورهاي اسلامي نظير مصر مخالفت خود را نسبت به اين سند اعلام کردهاند. در کشور ما سند آموزشي مدون که به صورت مبنا قرار بگيرد، موجود است و هيچ نيازي به اينکه يک بيانيه بينالمللي در مورد آموزش کشور ما امر و نهي کند، نبوده و نيست.
اما اين عدم نياز در دولت آقاي روحاني به نياز تبديل شد و نقدي که به اين سند وارد است را قبول ندارند. علاوه بر اين سکوت مجمع دولت نيز خود مسئلهاي ديگر است. بعد از انتخابات دولت دوازدهم، وزيران در اين ارتباط به رهبر معظم انقلاب اسلامي نامهنگاري کردند و بر اين نکته که نسبت به سند 2030 تحفظ کردهايم تأکيد کردند. وقتي آيت الله خامنهاي به مسئلهاي ورود پيدا ميکنند نشان از اهميت آن است. در اين خصوص پاسخ وزير آموزش و پرورش لزوم ارتباط با سازمانهاي بين المللي و پاسخ شخص رئيس جمهور بررسي موضوع بود که تا کنون جلسهاي در اين باب تشکيل نشده است. موضوع مهم در اينجا اين است که به چه دليل بيانيه را تبديل به سند و بعد از آن چرا امضايش کردهاند که جوابي براي اين سوال نيز داده نشده است.
اينکه در حال حاضر اين سند در حال اجرا است يا خير بسيار مهم است. رئيس مجلس شوراي اسلامي، لغو سند 2030 را اعلام کرده است و آن را بي اعتبار خواند. ساز و کارهاي بررسي و اطلاعش مشخص است و آنگونه نيست که در صورت لغو سندي، خلاف آن رفتار شود. البته در مواردي اتفاق ميافتد که نمونهاش وجود هزاران سازمانهاي مردم نهاد است.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۴۸۰۷۶۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بیش از ۸۰۰۰ عضو هیات علمی خانم در دانشگاهها فعالیت میکنند
مشاور امور زنان و خانواده وزارت علوم گفت: بیش از ۸۰۰۰ نفر عضو هیات علمی خانم در کشور داریم که سامانهای برای شبکهسازی در این حوزه در حال راه اندازی است.
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، نشست مشاوران زنان و خانواده دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی منطقه یک، با حضور دکتر فخرالسادات نصیری، مشاور امور زنان و خانواده وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، به صورت مجازی و حضوری برگزار شد.
نصیری مشاور امور زنان و خانواده وزیر عتف در این نشست ضمن قدردانی از فعالیتهای حوزه زنان و خانواده در دانشگاه پیام نور، اظهار داشت: بیش از ۸ هزار عضو علمی خانم در کشور داریم که سامانهای برای شبکه سازی در این حوزه در حال انجام است.
همچنین دکتر فرهادی، مشاور زنان و خانواده دانشگاه پیام نور نیز در این نشست گزارشی از فعالیتهای امور زنان و خانواده این دانشگاه را ارائه داد.
گفتنی است در این نشست مسائل و دغدغههای حوزهی زنان و خانواده مطرح شد. در پایان نشست نیز از مهدکودک سازمان مرکزی دانشگاه پیام نور بازدید کردند.