Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آفتاب»
2024-05-04@13:53:18 GMT

خاطرات شنیدنی یزدی از مذاکره با برژینسکی

تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۴۹۶۸۲۱

هر ماجرایی می‌تواند دو روایت داشته‌باشد، بالطبع، حضور افراد مختلف می‌تواند این روایت‌ها را متعدد کند. تقریبا هر مذاکره‌ای چنین سرنوشتی پیدا می‌کند. مذاکره انقلابیون ایران با برژینسکی مشاور کارتر از این دست ماجراهاست که ایرانی‌ها و آمریکایی‌ها دو روایت متفاوت از آن ارائه می‌کنند. این مذاکره اولین دیدار مقامات ارشد ایران بعد از انقلاب با یک مقام آمریکایی بود؛ روز اول نوامبر ١٩٧٩.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آفتاب‌‌نیوز : رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا سال ٨٧، در دانشگاه ملی امور دفاعی آمریکا درباره برخی جزئیات این دیدار که ٣٧ سال پیش انجام شده، توضیح داده و می‌گوید: «دیدار میان زبیگنیو برژینسکی، مشاور امنیت ملی کاخ سفید در دوران ریاست‌جمهوری جیمی کارتر و مهدی بازرگان در شهر الجزیره خشم گروه‌هایی در تهران و گروگان‌گیری اعضای سفارت آمریکا را به دنبال داشت. نخست‌وزیر (مهندس بازرگانوزیر دفاع (مصطفی چمران) و وزیر خارجه (ابراهیم یزدی) ایران خواستار ملاقات با برژینسکی شدند که برای مراسم بیست‌وپنجمین سالگرد انقلاب الجزایر در الجزیره به سر می‌برد و من هم با او بودم. برژینسکی از من خواست برای یادداشت‌برداشتن همراهش بروم».مرگ برژینسکی، مشاور کارتر در یکی از مهم‌ترین سال‌های رابطه ایران و آمریکا، یعنی وقوع انقلاب و تسخیر سفارت موجب شد ماجرای مذاکره الجزایر را با دکتر ابراهیم یزدی وزیر خارجه دولت موقت و عضو تیم مذاکره‌کننده به گپ و گفت بگذاریم. اگرچه بیماری و گذر زمان موجب شده دکتر یزدی برخی موضوعات را به یاد نیاورد، اما همراهی مهندس توسلی در مصاحبه‌ برخی خاطرات را زنده کرد.
گفت‌وگو با دکتر ابراهیم یزدی عضو اولین و تنها بازمانده تیم مذاکره‌کننده ایرانی با آمریکا بعد از پیروزی انقلاب را در ادامه بخوانید.
آقای دکتر یزدی می‌خواهم از ملاقات تیم مذاکره‌کننده ایرانی با برژینسکی، مشاور کارتر در الجزایر بگویید؛ ملاقاتی بین شما، مهندس بازرگان، دکتر چمران و برژینسکی. چه اتفاقی رخ داد، چه مذاکره‌ای در آنجا انجام شد؟ آن چیزی که از شخصیت برژینسکی دریافت کردید، چه بود؟ببینید! اگر ما با آمریکایی‌ها اختلافی داریم باید بنشینیم با آنها گفت‌و‌گو کنیم. برژینسکی طرف خوبی برای مذاکره بود؛ در مذاکرات سیاسی خیلی مهم است که طرف ما چه کسی است. یک وقتی طرف صحبت می‌کند اما به قول قدیمی‌ها شوت است؛ بله، در مذاکره با او کاری نمی‌توانیم بکنیم. ولی برژینسکی یک مذاکره‌کننده بسیار زیرک و باهوش بود و به مطالبی که می‌گفت اشراف داشت، این، کار آدم را راحت‌تر می‌کند. برژینسکی به کار خودش وارد بود.
برژینسکی در مذاکره از طرف دولت آمریکا اختیار عمل داشت؟بله، ما می‌خواستیم توافق کنیم.
خب او قدرت توافق داشت؟ در چه زمینه‌ای می‌خواستید توافق کنید؟در زمینه روابط دو کشور؛ بالاخره برژینسکی شخصیت برجسته‌ای در سیاست خارجی دولت آمریکا بود و ما هم اگر می‌خواستیم با آمریکا بر سر مسائل مورد اختلاف طرفین به توافق برسیم، او بهترین فرد برای مذاکره بود.
استارت مذاکره چطور زده شد؟ آنها ابراز تمایل کردند به مذاکره یا تیم ایرانی؟یادم نیست؛ اما طرفین هر دو احساس کردند که باید بنشینند و گفت و گو کنند. در آن شرایط این یک ضرورت بود.
خب آن‌موقع که هنوز ماجرای تسخیر سفارت رخ نداده بود، موضوع اصلی مذاکره چه بود؟در واقع آنچه ما می‌خواستیم و دنبالش بودیم، تفاهم درباره انقلاب ایران بود چون این سابقه نداشت. بنابراین برای ما خیلی مهم بود که مواضع انقلاب اسلامی و ایران را به آمریکایی‌ها حالی کنیم.
یعنی آنها انقلاب را بپذیرند؟بله، بپذیرند. چون آنها از انقلاب ترس و واهمه داشتند.
خود شخص برژینسکی هم که خیلی ضدانقلاب بود.بله، نه‌تنها با انقلاب ما، بلکه کلا با هر نوع انقلابی مخالف بود. او مخالف بود، برای اینکه مواضع انقلاب چیزی نبود که آنها بتوانند بپذیرند.
یادتان هست که برژینسکی، لهستانی بود.بله. یهودی بود.
روس‌ها در طول تاریخ و حتی پس از انقلاب اکتبر به لهستانی‌ها خیلی ظلم کرده بودند و برژینسکی خاطرات بسیار بدی داشت. بنابراین فکر می‌کرد که انقلاب ایران هم ممکن است چنین پیامدهایی داشته باشد.آنها اصولا از انقلاب ناراحت بودند و به انقلاب خوش‌بین نبودند.
کلا دیدگاه‌های برژینسکی به شکلی بود که به نقش اتحاد جماهیر شوروی خیلی بدبین بود، شاید به خاطر همین سابقه لهستانی‌اش. شاید او انقلاب ایران را یک پاشنه‌ آشیل برای نفوذ بیشتر اتحاد جماهیر شوروی در منطقه می‌دید. نگرانی از اینکه انقلاب منجر به این شود که ایران به‌عنوان دوست قابل اعتماد آمریکا به سمت نزدیکی با اتحاد جماهیر شوروی برود.بله، این نگرانی را آمریکایی‌ها داشتند؛ یعنی آمریکایی‌ها نگران چرخش‌ مواضع انقلاب ایران بودند. اما کلا فکر می‌کردند با انقلاب اسلامی ایران نزدیک‌تر هستند و می‌توانند با آنها کنار بیایند.
مذاکره در الجزایر چقدر طول کشید؟مذاکرات چند جلسه کوتاه بود. شاید دو یا سه جلسه بود.
چند روز پشت ‌هم؟بله، چند روز پشت هم.
الجزایر چطور انتخاب شده بود؟ چه کسی الجزایر را انتخاب کرده بود؟جشن سالگرد انقلاب الجزایر بود و به مناسبت جشن به آنجا رفته بودیم. آمریکایی‌ها هم آنجا بودند. الجزایری‌ها وساطت کردند که بنشینیم و با هم مذاکره کنیم.
یعنی شما (سه نفر) از ایران برای آن جشن رفته بودید؟بله. موضع شما، آقای مهندس بازرگان و دکتر چمران مشابه هم بود یا با هم اختلاف ‌نظر داشتید؟بله، با هم هماهنگ بودیم؛ با هم نشسته بودیم و صحبت کرده بودیم که با آمریکایی‌ها چگونه برخورد کنیم و چه بگوییم و چه کار کنیم.
روایتی که ‌گری سیک، دستیار برژینسکی از آن جلسه مذاکره گفته، این است که تمرکز مذاکره‌کنندگان ایرانی روی این موضوع بود که شاه را به انقلابیون پس بدهید ولی آمریکایی‌ها نپذیرفته‌اند و گفته‌اند که این اصلا در فرهنگ سیاسی ما معنی ندارد. شما روی این موضوع در مذاکره خیلی تمرکز کرده بودید؟بله، از آنجا که بودن شاه در آمریکا می‌توانست برای ما اسباب دردسر شود، روی آن تأکید داشتیم؛ برای اینکه هر آن آمریکایی‌ها می‌توانستند او را تقویت کنند؛ چون در اختیار آنها بود. او از انقلاب لطمه دیده بود. نگرانی ما این بود که شاه با آمریکایی‌ها کنار بیاید و به انقلاب لطمه بخورد.
یعنی اتفاقی مثل کودتای ٢٨ مرداد یک بار دیگر تکرار شود؟بله، ما از این نگران بودیم چون آن‌موقع هنوز خود انقلاب تثبیت نشده بود و ما مشکلات زیادی داشتیم؛ بنابراین ما حق داشتیم نگرانی داشته باشیم.
خب چند روز بعد از اینکه به تهران برگشتید ماجرای تسخیر سفارت رخ داد. تصورش را می‌کردید که وقتی برگردید چنین اتفاقی رخ دهد؟ یا فکر می‌کنید بهانه شد؟در ایران به همان اندازه که گروهی می‌خواستند با آمریکایی‌ها به توافق برسیم، کسانی هم بودند که نمی‌خواستند. می‌خواستند همچنان روابط ما با آمریکایی‌ها خصمانه باشد. طیف گروه‌های چپ این موضع را داشتند و این واکنش را نشان دادند که مبادا روابط عادی شود، چون بالاخره انقلاب پیروز شده‌ بود. منافع ملی ایجاب می‌کرد که با آمریکایی‌ها کنار بیاییم، اما البته چپی‌ها نمی‌خواستند. طیف گسترده چپ‌ها -چه مسلمان‌شان چه غیرمسلمان‌شان- همه نسبت به اینکه ما با آمریکایی‌ها به تفاهم برسیم، ناراحت بودند و واکنش نشان دادند. پس پیش‌بینی می‌کردید که در ایران گروهی با این مذاکره مخالف باشند.مخالفت را پیش‌بینی می‌کردیم.
ولی چنین دامنه مخالفتی را پیش‌بینی نمی‌کردید؟بله، فکر نمی‌کردیم به آنجاها کشیده شود.
فکر می‌کنید فقط مذاکره‌ شما باعث تسخیر سفارت شد؟ یا یک بهانه‌ بود و چیزهای دیگری ماجرا را به سمت تسخیر سفارت هل داد؟ببینید! آنها که علی‌الاطلاق مخالف بهبود روابطمان با آمریکا بودند، از اینکه ما داشتیم مذاکره می‌کردیم نگران بودند خصوصا که تیم مذاکره‌کننده ایران که ما بودیم، نسبت به قضایا اشراف داشتیم و فقط شعار نمی‌دادیم. به اصطلاح رگ خواب آمریکایی‌ها را داشتیم و می‌دانستیم چطور با آنها رفتار کنیم؛ ولی عده‌ای بودند که مخالف بهبود روابط ایران با آمریکایی‌ها بودند؛ بنابراین آنها به چنین واکنش‌هایی دست زدند.
برنامه‌ شما سه نفر از تیم مذاکره‌کننده این بود که مذاکرات را ادامه بدهید؟ به نظرتان می‌رسید که می‌توانید با آمریکایی‌ها به تفاهم برسید؟بله، به‌نظر من می‌شد.
نظر هر سه‌‌نفرتان چه بود؟هر سه همین نظر را داشتیم. برای اینکه آمریکایی‌ها، کار دیگری نمی‌توانستند بکنند، چه کار می‌خواستند بکنند! درعین‌حال به نفع ما هم بود که {literal}{{/literal}آن زمان{literal}}{/literal} با آمریکایی‌ها توافق کنیم.
در خاطرات مهندس بازرگان هست که درباره موضوع قراردادهای سلاح و پول‌هایی که در حساب‌های آمریکایی‌ هست، صحبت کردند. درباره این موضوع‌ها، یادتان هست که آنها قول دادند که آیا این مطالبات را پس می‌دهند، قرارداد را ادامه می‌دهند یا نه؟بله، اگر مذاکرات ادامه پیدا می‌کرد، مشکلات ما برطرف می‌شد.
یعنی اگر آن مذاکرات ادامه پیدا می‌کرد ما الان با ماجرای پول‌های بلوکه‌شده در آمریکا مواجه نبودیم. یا مسئله حساب‌های بلوکه‌شده، قرارداد سلاحی که با آمریکا داشتیم انجام می‌شد و مثلا ما در جنگ مشکل خرید سلاح نداشتیم؟بله، به‌ همین ‌ترتیب است. می‌توانست چنین پیامدهایی داشته باشد.
بعد از مذاکره الجزایر که به تهران برگشتید، ماجرای تسخیر سفارت پیش آمد و دیگر کانال‌های ارتباطی‌تان با آمریکا قطع شد.بله.
و دیگر شما هیچ مراوده‌‌ای با برژینسکی نداشتید؟خیر، دیگر معنا نداشت.
در مطالبی که درباره برژینسکی هست این آمده که او پیش از پیروزی انقلاب معتقد بوده که باید آمریکا از شاه حمایت نظامی کند تا انقلاب پیروز نشود. در نشست گوادلوپ هم چنین اعتقادی را دارد ولی کارتر خلاف این فکر می‌کند. بعد ماجرای حمله طبس را طراحی می‌کند و ناکام می‌شود. حتی در اسنادی آمده که برای به‌شکست‌کشاندن حکومت انقلابی تلاش کرده تا صدام را برای حمله به جزایر سه‌گانه متقاعد کند؛ اما این آدم سال‌های اخیر و در جریان مذاکرات هسته‌ای می‌گوید با ایران توافق کنید. چقدر این آدم تغییر کرده؟ به‌نظرتان گذر زمان باعث شد او آن‌قدر تغییر کند؟ یا انقلاب تغییر کرد؟نه، انقلاب تغییر نکرد.
انقلابیون چطور؟انقلابیون هم تغییر نکردند؛ اما آمریکایی‌ها به‌نوعی واقع‌گرایی دست پیدا کردند. خب چه کار می‌خواهند بکنند؟! در ایران انقلاب پیروز شده و از موضع قدرت حرف می‌زند.
در الجزایر هم آنها این واقع‌گرایی را داشتند؟ شرایط الجزایر متفاوت بود با شرایط بعدها.شرایط مذاکره آن زمان شما، با شرایط تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای درحال‌حاضر چقدر شباهت دارد؟ منظورم از جنبه فشارهای داخلی است که به دیپلمات‌ها وارد می‌شود.شرایط مشابه است؛ اما شرایط بیرونی تغییر کرده و آنهایی که می‌خواستند به کلی رابطه قطع شود، نتوانستند.
شما ‌گفتید زمان مذاکرات الجزایر، آمریکایی‌ها واقع‌گرا شده بودند و به این نتیجه رسیده بودند که می‌شود با ایران توافق کرد. باز می‌خواهم برگردم به شخصیت برژینسکی. در گفت‌و‌گوی رسانه‌ای که چند سال پیش به صورت مشترک با «نیوزویک» داشتید، برژینسکی را چگونه ‌دیدید؟ خیلی تغییر کرده بود یا باز همان آدم بود؟همان آدم بود؛ منتها این درایت را داشت که خودش را با شرایط تطبیق بدهد. شرایطی که شما از آن صحبت می‌کنید و مذاکرات هسته‌ای اخیر، مثل روزهای قبل نبود و فرق کرده بود.
یعنی از الجزایر تا الان؟بله.
خودتان چه؟ خودتان چقدر تغییر کرده‌اید؟البته مدیران ما هم تغییر کرده‌اند؛ اما عملا می‌دانستیم که نمی‌شود سرمان را بکوبیم به دیوار و بگوییم دیوار به عقب برود. واقع‌گرایی پیدا کرده‌ایم.
حتی برژینسکی در دوره مذاکرات هسته‌ای حامی مذاکرات هسته‌ای شده بود و توییت کرده بود که در این شرایط باید با ایران به توافق رسید. او یک بار خواسته بود با ایران توافق کند ولی نشد و یک مذاکره‌کننده شکست‌خورده بود. فکر می‌کنید آن سابقه در نگاهش تأثیر داشت؟بالاخره همه‌ ما از رویدادها یاد می‌گیریم. آمریکایی‌ها هم از آن شکست مذاکرات اولیه و ناکامی‌ یاد گرفتند که موضع‌شان را تعدیل کنند و تعدیل کردند.
منبع: شرق

منبع: آفتاب

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۴۹۶۸۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چگونه «وعده صادق» جَو اعتراضات دانشگاهی آمریکا برای غزه را تغییر داد؟

چند روزی است که از آغاز اعتراضات دانشجویان و اساتید دانشگاه کلمبیا در نیویورک نسبت به جنایات صهیونیست‌ها در غزه می‌گذرد، اعتراضاتی که به سرعت به سایر ایالت‌های آمریکا سرایت کرد و به جنبشی با حضور گروه‌های مختلف دانشجویان با عنوان «جنبش همبستگی با غزه» تبدیل شد و تا کنون بیش از ۲ هزار نفر از دانشجویان و اساتید آمریکایی دستگیر شدند. این در حالی که این جنبش اعتراضی به اروپا و برخی دانشگاه‌های جهان هم کشیده شد.

به همین منظور میزگرد واکاوی ابعاد ماهیت دموکراسی دروغین غرب با محوریت «استاندارد‌های دوگانه غربی در برخورد با جامعه نخبگانی زنان» برگزار شد.

در این میزگرد عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان فواد ایزدی، فعال حقوق بشر آمریکایی مارز پرادو، پژوهشگر حقوق بین‌الملل امیرحسین محبعلی، پژوهشگر روابط بین‌الملل مهدیه شادمانی به بیان نکاتی درباره نقش زنان در خیزش نخبگانی آمریکا برای دفاع از آرمان‌های فلسطین و همچنین چرایی این اتفاق نادر در جامعه علمی دانشگاه‌های آمریکا پرداختند. بخش نخست این میزگرد به سخنان عضو هیأت علمی دانشکده مطالعات جهان فواد ایزدی اختصاص دارد که در ادامه می‌آید:

نحوه ارتباط جامعه نخبگانی آمریکا با اخبار غزه

*چگونه با این حجم از بمباران رسانه‌ای لابی یهودی اسرائیلی آمریکا، دانشگاه‌های آمریکا برای غزه به پاخواست؟

ـ فضای مجازی بالاخص رسانه‌های اصلی آمریکا در خدمت صهیونیسم هستند و در این هفت ماه غالباً مباحث غزه را یا پوشش جدی ندادند یا اگر هم پوشش دادند سعی کردند جنایت رژیم صهیونیستی را توجیه کنند. حال در چنین فضایی قشر نخبه دانشگاهی به خصوص قشر جوان‌تر دسترسی‌اش به فضای مجازی بیشتر است، این تصاویر را در شبکه‌های اجتماعی مشاهده کرد و تحلیل‌هایی را آن فضا دید که باورپذیرتر از رسانه‌های آمریکایی بود.

هر چند دولت آمریکا تمام تلاشش را در شبکه‌های اجتماعی مشهور مانند فیسبوک، اینستاگرام، توبیتر و واتساپ به کار برد تا مردم آمریکا کمتر درباره غزه بشنوند، اما مردم آمریکا از ابزار‌های مختلفی نظیر Shadow Banning ـ طرف حسابش بسته نشده ولی دیده نمی‌شود یا بسیار کم دیده می‌شودـ استفاده کردند و توانستند شرایط را مدیریت کنند. به همین خاطر چند روز پیش شاهد بودیم آقای بایدن قانون تحریم تیک تاک را امضا کرد.

راز مدافع فلسطینی شدن دانشجویان آمریکایی

*یعنی از نظر شما منبع رسانه‌ای دانشجویان آمریکایی فراتر از رسانه‌های غربی بوده است؟ 

ـ بله! تیک تاک، چون شرکت آمریکایی نبود و محدودیت‌هایش کمتر بود، از این جهت تأثیر داشت، در واقع آن محدودیت‌های سنتی شرکت‌های آمریکایی را نداشت و قشر نخبه دانشگاهی از آن بهره برد. این را در نظر داشته باشید اگر این دانشجویان یا اساتید آمریکایی می‌خواستند منبع خبرشان رسانه اصلی آمریکا باشد، اینها باید طرفدار اسرائیل باشند نه طرفدار فلسطین.

اعتراف یک بانوی یهودی برای شکسته شدن بت اسرائیل!

*آقای دکتر، بگذارید به گونه‌ای دیگر سؤالم را طرح کنم، این خیزش دانشجویان آمریکایی یک دفعه ایجاد شد؟ 

ـ نگاه کنید چندین سال است که جریان‌های حامی فلسطین در آمریکا فعالیت می‌کنند، یعنی این داستان منحصر به این هفت ماه اخیر نیست. البته این جریان‌ها سال‌ها تحت فشار و تحریم بودند. از جمله «Students for justice in Palestine»؛ دانشجویان برای عدالت در فلسطین، همچنین «Jewish voice for peace»؛ صدای یهود برای صلح، این گروه متشکل از دانشجویان یهودی و اساتید یهودی مخالف صهیونیست هستند، آنچه که ما در ایران از یهودی‌ها می‌بینیم که کلاه دارند و موهایشان بلند است. 

*در خیزش قشر نخبه آمریکایی، شاهد اعتراض یک بانو یهودی هم هستیم، این اقدام چگونه قابل توجیه است؟ 

ـ خانم نائومی کلاین که کتاب‌هایش به فارسی ترجمه شده، نویسنده مشهور کانادایی یهودی و طرفدار رژیم صهیونیستی است، او در سخنرانی چند روز گذشته‌اش در نیویورک گفته بود «صهیونیست آن بتی است که ما آن را خواهیم شکست» بعد هم صهیونیست را تشبیه به گاو سامری کرده بود که عده‌ای از یهودیان او را می‌پرستند. این بانو معتقد بود که اسرائیل آبروی یهود را برده است، چون به اسم دولت یهود دارند این نسل‌کشی در غزه را انجام می‌دهند، در حالی که در دین یهود نسل‌کشی حرام است. همچنین در این راستا رهبر اکثریت در مجلس سنای آمریکا چاک شومر در انتقاداتی تند از بنیامین نتانیاهو درباره کاهش تاریخی حمایت از اسرائیل و احتمال نابودی این رژیم هشدار داده است.

وقتی آقازاده یهودی آمریکایی برای غزه وارد میدان می‌شود

* در اینجا بحث می‌خواهم گریزی به اینجا بزنم، چرا دانشگاه کلمبیا؟ 

ـ دانشگاه کلمبیا جزو ۱۰ دانشگاه برتر آمریکا و نخبه‌پرور است، در واقع مدیران بعدی آمریکا در این دانشگاه تربیت می‌شوند. بسیاری از دانشجویانی که در دانشگاه کلمبیا توسط پلیس این کشور دستگیر شدند، آقازاده هستند! داستان حضرت موسی (ع) و کاخ فرعون یادتان است؟ این مورد در آمریکا دارد دوباره اتفاق می‌افتد، موسی‌هایی در کاخ فرعون که الان کاخ سفید است، دارند رشد می‌کنند. 

می‌دانید شهریه دانشگاه کلمبیا ۹۰ هزار دلار است، حال با دلار ۵۰ هزار تومانی حساب کنید چقدر می‌شود، یعنی دانشجویی از یک خانواده ثروتمند، حال در این فضا، لابی صهیونیسم بی‌خبر است که حضرت موسی (ع) در کاخ فرعون رشد می‌کند. 

*چرا حالا؟ چه شد که یک دفعه این موج سر باز کرد؟ 

ـ این دانشجویان مخالف اسرائیل و مخالف نسل‌کشی هستند، آنها طرفدار حماس هستند. اکثریت این جنبش هم جوانان آمریکایی نمایندگی می‌کنند، این مورد را نظرسنجی دانشگاه هاروارد می‌گوید. سؤال این نظرسنجی این بود آیا حماس حق داشت هزار و ۲۰۰ غیر نظامی اسرائیل را بکشد، آن هم به خاطر این ناراحتی‌هایی که فلسطینی‌ها داشتند؟ ۵۱ درصد از جوان‌های ۱۸ تا ۲۴ سال گفتند «بله»، جوان‌های ۲۴ تا ۳۰ ساله، ۴۹ درصد جواب بله را دادند. 

حال برخی شبهه دارند که این دانشجویان معترض مسلمان، عرب یا فلسطینی هستند، در حالی که مصاحبه الجزیره انگلیسی با یک دانشجوی سال دوم کارشناسی به نام «نیک ویلسون» که الان شاید ۲۱ ساله باشد، نشان داد یک فرد آمریکایی معترض است. می‌خواهم بگویم نسل جوان آمریکایی، آرام آرام در حال بیدار شدن است.

۲ دغدغه مهم دانشجویان آمریکایی برای غزه

*در واقع این دانشجوی آقازاده ثروتمند آمریکایی این چنین بی‌پروا برای آرمان فلسطین به میدان آمده است؟ 

ـ پشت این حرکت فکر و اراده است، همان طور که گفتم شهریه دانشگاه کلمبیا بالا است، این دانشگاه برخی دانشجویان معترض را اخراج یا تعلیق کرده است. حتی فراتر از این مسأله، وقتی خواستار معرفی نمایندگان دانشجویان معترض شدند تا با آنها گفتگو کنند، با شناسایی این افراد، آنها را اخراج کردند، حتی با همکاری نهاد‌های اطلاعاتی اسرائیل و آمریکا، بانک اطلاعاتی درست کردند و از این طریق بسیاری از دانشجویان را دستگیر کردند. یکی از این دانشگاه‌های اصلی آمریکا، «پرینستون» است، کسی که از این دانشگاه فارغ التحصیل شود بیکار نمی‌ماند، اما دانشجوی این دانشگاه حاضر است به خاطر فلسطین هزینه بدهد، آینده شغلی‌اش را از دست بدهد و به زندان برود.

* در پشت خیزش جامعه نخبگانی آمریکا چه اموری نهفته است؟

ـ در این زمینه دانشجویان دو دغدغه دارند. دغدغه‌های اول در رسانه‌های ایران خوب پوشش گرفته که اینها منتقد حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی هستند. دغدغه دوم این است که به دانشگاه‌های خودشان معترض هستند، چرا دانشگاه ارتباط تنگاتنگی با نهاد‌های نظامی، اطلاعاتی و نهاد‌های سیاسی دارد. می‌دانید این دانشگاه‌ها موقوفه دارند و بسیار ثروتمند هستند. برای همین در شرکت‌های اسرائیلی و شرکت‌های تسلیحاتی سرمایه‌گذاری می‌کنند. از سویی دیگر این شرکت‌ها به دانشگاه‌ها در حوزه فنی مهندسی، علوم انسانی، علوم اجتماعی و ... پروژه می‌دهند، برای همین این دانشجویان می‌گویند ما نمی‌خواهیم در دانشگاه‌هایی باشیم که ذیل این نهاد‌های حکومتی آدمکش نسل‌کش کار می‌کنند.

آمریکای بدون رتوش را به راحتی ببینید

*آقای دکتر، این خیزش را در جایی شاهد هستیم که خودش خاستگاه بسیاری از نظریه‌های بین‌المللی بوده است، چه شد که اوضاع آنها این گونه شد؟ 

ـ در پاسخ بگویم آنچه که ما در دانشگاه‌های ایران در حوزه‌هایی، چون علوم انسانی، علوم اجتماعی و ... درس می‌دهیم، منشأاش از دانشگاه‌های آمریکا از جمله کلمبیا، هاروارد، ام آی تی، پیرینستون و ... است، نکته جالب اینجا است که اکنون در داخل آمریکا این نظرات زیر سؤال هستند! 

البته بسیاری از این نظریه‌ها به دوره جنگ سرد بر می‌گردد که در حوزه تسلیحاتی، ژئوپلیتیک، فکری، نخبگی، دانشگاهی و آکادمیک متولد شد و برای آن میلیون‌ها دلار هزینه شد. 

در این اثنا جنگ سرد فرهنگی رخ داد، یعنی فلان استاد از فلان نهاد اطلاعاتی آمریکا بودجه می‌گرفت تا پروژه‌ای را برای زدن شوروی انجام دهد، بعد ما در ایران چه کار می‌کنیم؟ آن نظریه را می‌گیریم و به دانشجو خودمان درس می‌دهیم، آن هم بدون توجه به این عقبه، حال در چنین شرایطی دانشجوی آمریکایی این موضوع را فهمیده، اما استاد ما نفهمیده است! 

برگردیم به بحث، این جنبش دانشجویی در آمریکا یک فرصت مطالعاتی ایجاد کرده است که ببینیم واقعیت آمریکا، عقبه علوم انسانی، علوم اجتماعی، عقبه آزادی بیان، عقبه آزادی مطبوعات آن گونه که است؛ یعنی آمریکای بدون رتوش را ببینیم. 

۹

ـ در نهایت این جنبش دانشجویی سرکوب خواهد شد، شکی در آن نیست، چون نهاد‌های اطلاعاتی آمریکا قوی هستند، آنها دانشجویان را می‌گیرند و زندانی می‌کنند. منتها چنین شرایطی بهترین فرصت است که آمریکا واقعی را آنگونه که هست را ببینیم.

دل و جرأتی که وعده صادق به دانشجویان آمریکایی داد

*یک موضوع قابل تأمل این است که این خیزش بعد از عملیات «وعده صادق» روی داده است؟ چرا؟ 

ـ اکنون شرایط غزه به گونه‌ای است که ۹۹ درصد جهان از آنچه که در غزه می‌گذرد ناراحت است، هر مادری قنداق خونین نوزادی را ببیند ناراحت می‌شود. حال می‌خواهد در آسیا باشد یا در آفریقا، اروپا یا آمریکا، مهم این است که ۹۹ درصد جمعیت میلیاردی جهان، چون دغدغه انسانی دارد، از این نسل‌کشی اسرائیل ناراحت هستند. حال یک طرف دنیا، غرب وحشی ایستاده است و آن طرف دیگر، ایران! ایران تنها کشوری است که برای آرمان فلسطین یک کار جدی انجام داده است؛ یعنی تنها کشوری که موشک بالستیک زده وسط اسرائیل، ایران است، تنها کشوری که در سطح سرتیپ شهید داده، ایران است. اکثریت جامعه آمریکا را دارد می‌بیند تنها نیست، شما اگر تصاویر را نگاه کنید، می‌بینید این افراد غالباً مسیحی هستند، بیشتر آنها بومی آمریکا هستند یا نسل دو سه مسلمانان که آمریکا قابلیت دیپورت کردنشان را ندارند. 

از این جهت ایران را می‌بینند، نقشه ایران را می‌بینند، دیدید که پرچم ایران و حزب الله در بعضی از اعتراضات دانشجویی آمریکایی بالا است، این جسارت بعد از عملیات «وعده صادق» افزایش یافت، چون جوانان آمریکایی متوجه نقش ایران شدند، بعد گفتند حالا ما چه کار کنیم؟ الان شش، هفت ماه است جلسه سخنرانی می‌گذاریم، تظاهرات می‌کنیم، گفتند یک کار جدیدتر انجام بدهیم، بیاییم چادر بزنیم، برای همین در دانشگاه کلمبیا این کار را کردند و بعد به دیگر دانشگاه‌ها سرایت کرد.

منبع: فارس

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • تحصیل رایگان دانشجویان معترض آمریکایی در ایران + اسامی دانشگاه‌ها
  • مذاکره با بازیگران «عشق» ادامه دارد / نگارش فیلمنامه بر اساس واقعیت‌های اجتماعی
  • اعتراف عجیب سیدمحمد خاتمی /مولوی سُنی فراری از مشهد در افغانستان کشته شد /بازخوانی خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی
  • درب دانشگاه‌های ایران به روی دانشجویان معترض آمریکایی باز شد
  • اصرار به آیت الله برای کاندیداتوری در انتخابات /اخطار موشکی روسیه به آمریکا بر سر طرح جنگ ستارگان /بازخوانی خاطرات
  • چگونه «وعده صادق» جَو اعتراضات دانشگاهی آمریکا برای غزه را تغییر داد؟
  • ایران هفت شخص و پنج نهاد آمریکایی را تحریم کرد
  • ذهن آمریکااندیش
  • ایران ۷ شخص و ۵ نهاد آمریکایی را تحریم کرد
  • نطق‌ شنیدنی در پارلمان اروپا درباره حمله ایران به اسرائیل