بررسی هفتادمین جشنواره فیلم کن
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۴۹۹۳۴۸
محمد اطبایی با بیان اینکه عنصری به عنوان کشف از جشنوارهی کن دور شده است دربارهی مسائل مختلف این رویداد هنری سخن گفت.
به گزارش ایسنا، با سپری شدن جشنوارهی فیلم کن؛ ارزیابی این دوره از این رویداد هنری و وضعیت سینمای ایران و دو جایزهای که گرفت و دستاورد حضور پخشکنندههای ایرانی و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه مشروح گفتوگوی ایسنا را با محمد اطبایی میخوانیم:
جشنوارهی کن امسال با حضور پررنگ سینمای ایران برگزار شد، ارزیابی شما از جوایزی که امسال سینمای ایران در مقایسه با سالهای قبل گرفته را بگویید.
سال خیلی خوبی برای سینمای ایران بود، هفت سینماگر ایرانی با شش فیلم در بخشهای مختلف حضور داشتند که چهار فیلم 24 فریم، لرد، وقت ناهار و حیوان از محصولات سینمای ایران بودند و دو فیلم تهران تابو و آنها با کارگردانهایی ایرانی و محصول کشورهای دیگر. دریافت دو جایزه در پایان جشنواره نشانهای دیگر بود از موفقیت سینمای ایران، پس باید ارزیابی بسیار مثبتی از حضور امسال سینمای ایران در کن داشت. هر چند نبودن آقای کیارستمی آن هم با نمایش فیلمی از ایشان، بسیار سخت بود. هنوز این داغ تازه است!
عنصری به عنوان کشف از جشنوارهی کن دور شده است
اختتامیه کن و اهدای جایزه به فیلم سوئدی گویا غیر مترقیه بوده است،ارزیابی شما از فیلمهای به نمایش درآمده و جایزه پایانی در کن امسال چیست؟
امسال نتوانستم فیلم ببینم و فقط 24 فریم و فیلم میشل هازاناویسیوس درباره گدار را دیدم. فیلم اقای کیارستمی، کار بسیار بدیع، جذاب و تاثیرگذاری بود. سینمایی که اوج بلوغ فکری سازندهاش را نشان میدهد، اثری متکی به عکاسی که با تصویر و موسیقی راهی تازه در سینما باز میکند، فیلمی رئال که در عین حال به شدت سوررئال و چند لایه است. هنوز به فیلم فکر میکنم. فیلم زندگی گدار را هم اصلادوست نداشتم. انتخابهای جشنواره کن قابل پیش بینی و دیگر آزاردهنده شدهاند و عنصری به عنوان کشف از اینجشنواره دور شده است! همچنان در بر پاشنه آشنایی میچرخد و هر سال دایره نامها و سینماگران محبوب کن به نوبت وارد این رویداد میشوند و شمار اندکی فیلمهای خوب و شمار بیشتری فیلمهای بد را به خیل حاضرین پرشمار جشنواره و بازار کن ارائه و آنها را ناامید میکنند. بسیاری از دست اندرکاران سینمای جهان لب به اعتراض گشودهاند اما نکته تاسف برانگیز توجه کن به کمیت استو بالاتر رفتن شمار شرکت کنندهها در جشنواره و بازار و فیلمهای ارائه شده! دیگر شلوغی کن را هم نمیتوان تحمل کرد و شاید هم این ناشی از عوارض بالا رفتن سن باشد! در مورد جایزهها هم چند فیلم محبوب در میان اهل سینما بودند که غالب آنها جایزه گرفتند و کمتر کسی از فیلم سوئدی نامی میبرد. جایزهها هم هر چند (به ویژه در کار ما) تاثیرگذارند اما در کل خیلی جدی نیستند، به قول آقای کیارستمی، جایزه مثل بازی جک پات است که همه چیز میچرخند و میچرخند و در پایان قرعه به نام یک نام و یک فیلم در میآید.
حضور دوبارهی عسگرپور به عتوان نایب رییسی فیاپ برای سینمای ایران چه دستاوردی دارد؟
در مورد فیاپف باید در فرصتی دیگر مفصلتر صحبت کرد؛ به خصوص که یکی از تهیه کنندههای سینمای ایران هم اظهار نظری کرده بود که جای بررسی داشته و خانه سینما هم علی القاعده باید به آن پاسخ دهد. اما همین که دوستان همین فیاپف را دریافته و در جلسات آن شرکت دارند و آقای عسگرپور هم در هیات رییسه فیاپف حضور داشته و نایب رییس حوزه آسیا است، جای خوشحالی دارد.
برخلاف عرف جهانی، در ایران اکثریت تولیدات سودای حضوردر عرصههای بینالمللی را دارند
حضور پخشکنندههای بینالمللی ایرانی در کنار پخشکنندههای قدیمی را چگونه در بازار بینالمللی سینمای ایران و این دوره کن ارزیابی میکنید؟ آیا سینمای ایران ظرفیت این تعداد پخش کننده را دارد؟
کتاب بازار جشنواره کن نشان از ثبت نام 25 شرکت ایرانی داشت که باید دو شرکت نوری پیکچرز (کتایون شهابی) و دریم لب فیلمز (نسرین میرشب) را که به عنوان شرکتهای فرانسوی ثبت نام کرده بودند را هم اضافه کرد. مطمئن نیستم که همه دوستان در کن و بازار آن حضور داشتند اما بنیاد سینمایی فارابی همچون سالهای قبل فضای بزرگی را در اختیار داشت که بخشی از آن را در اختیار چند شرکت دیگر گذاشته بود و سازمان سینمایی سوره، دریم لب فیلمز (نسرین میرشب)، ایران آرت هاوس فیلم (مرجان علیزاده) و مستقلهای ایرانی (محمد اطبایی) غرفههای مستقل خود را در بازار داشتند.
کتایون شهابی هم امسال در خارج از بازار و در یکی از آپارتمانهای کن به انجام امور شرکت خود پرداخت که دلیل آن را شلوغی بیش از اندازه بازار ذکر میکرد. جدا از دوستان خریدار و تهیه کننده، نه شرکت عرضه و فروش بین المللی فیلمهای ایرانی در بازار کن امسال حضور داشتند. بنیاد سینمایی فارابی با 11 عنوان فیلم بلند شامل سارا و آیدا (مازیار میری)، یه وا (آناهید آباد)، آپاندیس (حسین نمازی)، مادری (رقیه توکلی)، برگ جان (ابراهیم مختاری)، لینا (رامین رسولی)، آذر (محمد حمزهای)، کلیله و دمنه (علیرضا توکلی بینا)، چهل کچل، ویلاییها (منیر قیدی)و ماجرای نیمروز (محمد حسین مهدویان) و سازمان سینمایی سوره با پنج عنوان شامل کمدی انسانی (محمد هادی کریمی)، ایتالیا ایتالیا (کاوه صباغ زاده)، فصل نرگس (نگار آذربایجانی)، بیست و یک روز بعد (سید محمد رضا خردمندان) و زیر سقف دودی (پوران درخشنده) دو نهاد رسمی و دولتی هستند که به نظر عزم جزمی برای حضور و بازاریابی فیلمهای ایرانی در عرصه های جهانی داشته باشند. نسرین میرشب فیلمهای تابستان داغ (ابراهیم ایرج زاد)، اسرافیل (آیدا پناهنده)، رگ خواب (حمید نعمت الله)، یک کامیون غروب (ابوالفضل صفاری) و ماکی (نغمه شیرخوان و محصول ژاپن و آمریکا) را تحت قرارداد خود دارد. کتایون شهابی تنها یک فیلم، بدون تاریخ بدون امضا (وحید جلیلوند) را امسال عرضه میکند. علیرضا قاسمی تحت عنوان پرشیا فیلم دیستریبیوشن با 7 فیلم ملی و راههای نرفتهاش (تهمینه میلانی) ، خفگی (فریدون جیرانی)، یک قناری یک کلاغ (اصغر عبداللهی)، راه رفتن روی سیم (احمد رضا معتمدی)، پل سفید (علی قوی تن)، افسانه گل آباد (محمد رضا عباس نژاد) و حریم شخصی (احمد معظمی) و الهه نوبخت با عنوان الی ایمیج با شش فیلم ماجان (رحمان سیفی آزاد)، مرداد (بهمن کامیار)، فراری (علیرضا داودنژاد)، وقتی پروانه شدم (آرش زارع)، شماره 17 سهیلا (محمود غفاری) و کارگر ساده نیازمندیم (منوچهر هادی) در بازار کن به عرضه این فیلمها پرداختند. مرجان علیزاده تحت عنوان ایران آرت هاوس فیلم سه فیلم زرد (مصطفی نقی زاده)، خانه کاغذی (مهدی صباغ زاده) و گلدن تایم (پوریا کاکاوند) و نگین موسوی که مدیریت بین الملل فیلمیران را به عهده دارد با دو فیلم سوفی و دیوانه (مهدی کرم پور) و تیک آف (احسان عبدی پور) در کن حضور داشتند. جدا از این پخش کنندههای بینالمللی حاضر در کن، علیرضا شاهرخی چهار فیلم یک روز طولانی (بابک بهرام بیگی)، بی نامی (علیرضا صمدی)، ایستگاه اتمسفر (مهدی جعفری) و دو لکه ابر (مهرشاد کارخانی) و ستار چمنی گل با شرکت ستاک فیلم، فیلم سینمایی ناکوک (امیر پورکیان)، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فیلم پایان رویاها (محمد علی طالبی) و موسسه شهید آوینی فیلم چراغ های ناتمام (مصطفی سلطانی) را عرضه و بازاریابی میکنند. شماری از تهیهکنندهها نیز تصمیم به عرضه جهانی فیلمهای خود گرفتهاند که از آن جمله میتوان علی اکبر ثقفی با فیلم بیوگرافی (فاطمه ثقفی) و پیمان جعفری با فیلم انزوا (مرتضی علی عباس میرزایی) نام برد که تهیهکننده و کارکردان انزوا نیز خود به بازار کن آمده و نمایشی را نیز برای فیلم خود ترتیب دادند.
پس با احتساب فیلمهای تحت قرارداد بنده، 55 فیلم بلند سینمایی محصول امسال توسط پخشکنندههای بینالمللی عرضه و بازاریابی خواهند شد و با توجه به تولید بیش از 200 فیلم در سال جاری، تعداد بسیاری از فیلمها هنوز بدون پخش کننده باقی ماندهاند.
در عرف بین الملل، سیزده پخش کننده بین الملل برای صنعت سینمای یک کشور، تعداد قابل قبولی است اما مشکل از آنجا ناشی میشود که برخلاف عرف جهانی، در ایران اکثریت تولیدات سودای حضوردر عرصههای بین المللی را دارند در صورتی در دیگر کشورها چیزی بین 10 تا 15 درصد تولیدات راه به بازارها و جشنوارههای جهانی پیدا میکنند.در این حوزه هم مانند بسیاری از موارد از شاخصهای جهانی بالاتر رفتهایم!
بازار فیلمهای هنری و مستقل کوچک و بسیار پر رقابت است
مستقلهای ایرانی در بازار کن امسال حضورش با چه فیلمهایی بود؟ و با توجه به حضور پرتعداد شرکتهای خارجی در بازار که رسانههای حاضر در کن به عنوان رکورد حضور در مقایسه با ادوار مختلف کن از آن نام بردهاند، ارزیابیتان را از وضعیت متقاضیان فیلمی ایرانی در بازار این دوره کن بگویید.
سال شلوغی داشتم! برای اولین بار 9 فیلم بلند را در یک سال عرضه و پخش بین المللی میکنم که هر کدام را به دلیلی انتخاب کردهام. دو فیلم اولی دارم، تمارض (عبد ابست) که در اولین نمایش جهانی در برلین بود و خانه (اصغر یوسف نژاد). دو فیلم ژانر گرفتهام که جایش در سینمای ایران خالی بود، نگار (رامبد جوان) و هجوم (شهرام مکری) که اعتقاد دارم فیلم سینمایی هجوم مهمترین فیلم ایرانی بیست سال اخیر است و در ساختار و کارگردانی بسیار از زمانه خود جلوست. فیلم جدید رضا درمیشیان با عنوان بین المللی صندلیهای سفید که کاری بسیار تجربی است، سه درام اجتماعی یک روز بخصوص (همایون اسعدیان)، سد معبر (محسن قرایی) و کارت پرواز (مهدی رحمانی) که هر یک قصه و ساختاری جذاب دارند و فیلم گیلدا (کیوان علی محمدی و امید بنکدار) که باز هم کاری جذاب در شیوه روایت دارد. بازار فیلمهای هنری و مستقل کوچک و بسیار پر رقابت است. امسال هم خوشبختانه با برنامه ریزی در بازار کن حضور داشتم و قرار های با کیفیتی را برگزار کردم و بخش عمدهای از اقدامات صورت گرفته و در مرحله بعد باید منتظر پاسخ خریداران و جشنوارها بود.
ای کاش بزرگداشت عباس کیارستمی برنامهای رسمیتر و در خور ایشان بود
و در پایان
سال عجیبی بود در کن، از طرفی فقدان حضور آقای کیارستمی و از طرفی حضور آقای فرمان آرا که برای من آرامشی به همراه داشت. نبودن علی معلم هم فضای غم باری را برای همگان ایجاد کرده بود به ویژه که پسرش امید و چهره همیشه محزون دکتر هاشمی را در فضاهای آشنا مرتب میدیدیم. ای کاش سازمان سینمایی و بنیادسینمایی فارابی برای بزرگداشت آقای کیارستمی برنامهای رسمیتر و در خورایشان داشتند.
درگذشت دوست دیرین سینمای ایران، آقای کیم جی-سئوک از مدیران جشنواره فیلم بوسان، در روز دوم جشنواره دردناک و غم انگیز بود و سینمای ایران یکی از ستونهای حمایتی خود را در دنیا از داد. تنها چند هفته پیش او را در تهران دیدیم و چه برنامه جالب و بینظیری برای حمایت از سینماکران جوان آسیا داشت که قرار بود با حمایت خانه سینما آن را برای سینماگران جوان ایرانی اجرا کند.
جای پاویون سینمای ایران خالی است
امسال نزدیک به صد نفر از سینماگران ایرانی در کن حضور داشتند که جالب توجه بود و البته بخش قابل توجهی برای تجربه کردن و دیدن فیلم ها به کن تشریف آورده بودند. همچنان جای حضور بیشتر سینماگران، منتقدان و روزنامه نگاران و حتی مسئولین در مهم ترین رویداد سینمایی جهان هست و تنها ای کاش با برنامهریزی بیشتریاین حضورها صورت گیرد. جای پاویون سینمای ایران خالی است. روز رایگیری هم روز به یاد ماندنی بود و چه هیجانی در میان همه سینماگران وجود داشت و جالب ابراز تعجب سینماگران خارجی از ایجاد امکان رای گیری برای ایرانیان حاضر در کن بود که برای نمونه آلبرتو باربرا، مدیر جشنواره فیلم ونیز میگفت دولت ایتالیا باید احترام به سینماگر و هنرمند را اینگونه از دولت ایران یاد بگیرد! برای فراهم شدن این امکان بسیار تلاش و برنامهریزی شد که از دکتر ظریف، دکتر قاسمی و دکتر محمد مهدی موحدی باید تشکر بسیار داشت.
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۴۹۹۳۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آقای حسن فتحی! تکلیف ما با آخرین ساخته شما دقیقا چیست؟
آفتابنیوز :
فیلم «مست عشق» بالاخره پس از حواشی فراوان اکران شد و در نخستین روز نمایش عمومی خود، یک رکوردشکنی سهمگین از خود به جای گذاشت و توانست با جذب ۵۱ هزار مخاطب، رکورد فروش روز نخست سینما را از آن خود کند. مجموع فروش این فیلم برای روز نخست، ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان بوده است.
آخرین ساخته حسن فتحی یکی از مهمترین فیلمهای چند سال اخیر است که حاشیههای زیادی در اطراف آن شکل گرفت و حالا بعد از چند سال رنگ پرده دیده است. یکی از پروژههای مهم و بینالمللی سینمای ایران درباره شخصیت محبوب عارفان و صالحان مولانا جلالالدین محمد بلخی. در ادامه مروری داریم بر متن و حاشیه و اطلاعات فیلم مست عشق.
بازیگران و عوامل فیلم مست عشق
یکی از ویژگیهای جذاب فیلم مست عشق ترکیب حضور بازیگران آن است. از ستارگان مطرح سینمای ایران و ترکیه همگی در این اثر سینمایی دور هم جمع شدهاند و میتوان این فیلم را یکی از مهمترین و پرستارهترین آثار سینمایی چند سال اخیر دانست؛ پارسا پیروزفر بازیگر مطرح و محبوب سینمای ایران در نقش مولانا بازی میکند و شهاب حسینی نیز در نقش شمس تبریزی با گریمی متفاوت و دیدنی در این اثر حضور دارد. حسام منظور دیگر بازیگری است که یکی از نقشهای اصلی این فیلم یعنی شخصیت حسامالدین چلبی (همنشین و شاگرد مولانا) را بر عهده گرفته است.
بوراک توزکوپاران بازیگر مطرح سینمای ترکیه در نقش سلطان ولد (پسر بزرگ مولانا) حضور دارد. بوران کوزوم دیگر بازیگر مطرح ترکیه است که نقش علاءالدین (پسر مولانا) را بازی میکند. اما شاید یکی از مهمترین چهرههای این فیلم هانده ارچل ستاره تلویزیون و سریالهای ترکیه است که در مست عشق در نقش کیمیا خاتون (دختر مولانا) حضور یافته است. بنسو سورال در نقش مریم، سلما ارگچ در نقش کِرّا خاتون (همسر مولانا)، ابراهیم چلیکول در نقش اسکندر و خالد ارگنچ ستاره مطرح ترکیه که پیش از این در سریال دیدنی حریم سلطان بازیگر نقش محوری بود در نقش پدر مولانا، از دیگر بازیگران این فیلم هستند.
مهران برومند تهیهکننده این اثر است که با سرمایهگذاران کشور ترکیه این فیلم را تولید کرده و تمامی تصاویر در کشور ترکیه ضبط شده است. فاهیر آتاک اوغلو آهنگساز آثاری همچون عمر و حریم سلطان، آهنگسازی موسیقی فیلم را بر عهده داشته و علیرضا قربانی موسیقی تیتراژ آن را اجرا کرده است.
خلاصه داستان
داستان فیلم مست عشق بخشی از زندگی «مولانا» و «شمس تبریزی» در سالهای ۶۴۰ تا ۶۴۵ هجری قمری را به تصویر میکشد. این فیلم دربارهی رابطه «مولانا» با «شمس تبریزی» و عشقی که او نسبت به «شمس» داشت و تأثیر فراوان او بر زندگی و اشعار «مولانا» و عشق و ارتباط او با خدا و عرفان را به تصویر میکشد.
پرسش بزرگی که مست عشق مطرح میکند
صفحه اینستاگرامی فیلمتو که اخبار حوزه سینما را پوشش میدهد درباره ساختار فیلم مینویسد: آیا «مست عشق» سخنی تازه در باب یکی از رازآلودهترین روابط انسانی دارد؟ آیا سازندگان، مخاطب را به نکاتی مگو، ارجاع میدهند؟ پاسخ منفی است. پس چرا باید «مست عشق» را دید؟ به این دلیل که فیلم دارای هویتی مستقل است و خوانش مخصوص به خود از سوژه را دارد. وانگهی، یکی از کارکردهای سینما، تصویری کردن شنیدهها و خواندهشدهها است؛ حتی اگر حرفی تازه نداشته باشد.
مهم این است که حالا، در ویترین سینمای ایران فیلمی وجود دارد که فرازهایی از زندگی شمس و مولانا به همراه اتفاقات زمانه را تبدیل به یک روایت سرگرمکننده، با چاشنی قصه، فضاسازی، موسیقی، بازیهای خوب و ... کرده. تازه، در حد توان، تلاش کرده منصف باشد و از قدیسسازی و تاکید اغراقآمیز بر جغرافیا (ایرانی بودن مولانا) بپرهیزد. چون هدف اصلی فیلم همانی است که بارها شمس بیان میکند: «عشق یا تکلیف؟» و آنچه مولانا را از مرحله زهد به عرفان میرساند، رهایی از قید تکلیف و راهی شدن در وادی عشق است.
روایتی عامهپسند با حضور کمجانِ مولانا
الهه آرانیان در روزنامه خراسان مینویسد: در «مست عشق» حضور مولانا در قامت یک شاعر و عارف را خیلی کم رنگ خواهید دید و بیشتر روایت عاشقانه و معمایی از سرگذشت شمس تبریزی و اینکه چه بر سرش آمده و مرده یا زنده بودنش، شما را درگیر خواهد کرد. رفت و برگشت بین گذشته و حال و روایت آن چه قبلاً اتفاق افتاده و پل زدن به سمت آنچه در زمان حال رخ داده، به جذابیت فیلم کمک کردهاست. در روزگارِ مصادره مفاخر و بزرگان ایرانی، تأکید بر ایرانیبودن مولانا و زادهشدن او در بلخ و نیز زبان استوار فیلم نامه و استفاده از زبان رسمی فارسی در «مست عشق» شایسته تحسین است.
تیتراژ پایانی فیلم با صدای علیرضا قربانی و آهنگ سازی حسام ناصری از دیگر نقاط قوت آن است که در چند روز گذشته در فضای مجازی با بازخورد خوب مخاطبان همراه بودهاست. طراحی صحنه و طراحی لباس شخصیتها نیز متناسب با روزگار مولانا در قرن هفتم هجری است. عده قابلتوجهی از مخاطبان هم به تدوین فیلم انتقاد کردهاند. به هر حال «مست عشق» را با همه کموکاستیهایش باید دید و امیدوار بود که زندگی دیگر چهرهها و بزرگان فرهنگ و ادبیات این سرزمین هم به تصویر کشیده شود.
نظر کاربران چیست؟
آیدین سیارسریع: ساختن فیلمی درباره مولانا کار سختیه. اگه روی سیر و سلوک و تحول درونی مولانا تمرکز بشه جذابیتی برای مخاطب سینما نداره. از طرفی اگه کشمکش بیرونی اضافه و پرداخت هالیوودی پررنگ شه، میشه همین که دوستان زحمت کشیدن. ترکیبی از گیم آو ترونز و کلید اسرار. پس اصلا چه کاریه کلا؟
سوین: فیلم «مست عشق» بنظرم ارزش دیدن داره و جدا از بازیگران موسیقی فوقالعادهای داشت. هرچند میشه انتقادهایی مثل دوبله شدن دیالوگهای ترکی و کم بودن صحنههای شمس و مولانا مطرح کرد. بازیگری هانده ارچل اینبار عالی بود.
پرسفونه: واقعا از مست عشق خوشتون اومد؟ جز بازیگر خوشگل و دکور خفن چی داشت واقعا؟
محدثه: هانده ارچل یه استوری از مست عشق نذاشت حداقل بگه آره منم تو این کار بودم، بعد ما کم مونده رو تیشرتمون پوستر مست عشق رو چاپ کنیم چرا، چون ایران بعد عمری با یه کشور خارجی کار داده بیرون. ترکیه اونقدرا که باید و شاید خارجی نیست از هیجانت کم کن ایرانی.
مهرو: یه جوری از مست عشق بد میگید که آدم جرات نمیکنه بگه خوشش میاد. درسته شاهکار سینمایی نبود، وقتی اینقدر که داره له میشه هم نبود. همینجوری هم فتحی مجبور شده فیلم رو سلاخی کنه.
ماندانا: "مست عشق" رو دیدیم و به نظرم:
۱: بازی شهاب حسینی خوب نبود، حداقل نسبت به بازی ابراهیم چلیکول.
۲: فیلمنامهش خوب نبود، انتظاری که داشتم رو ندیدم، روایتهای سطحی داشت.
۳: جلوههای بصری قشنگی داشت.
۴: اگه کتاب ملت عشق بخونی برات جذابتره؛ که من نخوندمش!
منبع: سایت برترینها