آدري هپبرن؛ افسون معصوميت و بازيگوشي
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۵۱۱۰۶۳
خبرگزاري آريا - وب سايت مجله دنياي تصوير - دنيا ميرکتولي: آدري هپبرن ميان عشاق سينما در دنيا جايگاه خاصي دارد. ستارهاي زيبا و موقر که حضور درخشان در فيلمها و هم چنين فعاليتهاي بشردوستانهاش او را به يکي از چهرههاي محبوب تاريخ سينما تبديل کرده است. بيلي وايلدر افسون هپبرن را خيلي خوب توصيف کرده: «آدري هپبورن از "آن”ي برخوردار است که جاودانهاش ميکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آدري هپبرن، هنرمندي است که تواناييهاي بازيگري و تأثير فرهنگيِ قوياش از او شمايلي ويژه ساخته است. در ادامه به مرور پنج تا از نقشهاي ماندگار او خواهيم پرداخت.
پرنسس آن در تعطيلات رمي، ويليام وايلر، 1953
«تعطيلات رمي» به عنوان اولين فيلم آدري، آينهي تمام نماي بازيگري اوست. در واقع با همين فيلم بود که پرسوناي سينمايي او که تلفيق دلپذيريست از بانوييتمامعيار و دختربچهاي بازيگوش، شکل گرفت. همان خصوصيتي که باعث شد مالي هسکل (منتقد فيلم) او را همتاي مؤنث جيمز دين و يک ستيزهجوي آرام بنامد. پرنسس از قصر پا به فرار ميگذارد تا لذتهايي عادي را که بخاطر الزامات زندگي کسلکنندهي درباري برايش دستنيافتني بوده، تجربه کند.
ستاره در اولين نقش بلند سينمايي خود، اين قدرت سحرآميز را دارد که با شور کودکانه و نگاههاي توأمان معصوم و شيطنتبارش هر صحنهاي را به تسخير خويش درآورد و کاري کند که تماشاگر همچون آقاي خبرنگار به او دل ببازد. او در سکانس پاياني همهي مفهوم فيلم را در نگاههاي حسرتبار و چشمهاي مرطوب خود منعکس ميکند. اگر هپبرن فقط همين يک فيلم را بازي ميکرد، براي جاودانهشدنش کافي بود.
آرين شاواس در عشق در بعدازظهر، بيلي وايلدر، 1957
آدري و بيلي وايلدر پيش از اين يک بار ديگر در «سابرينا» (1954) با يکديگر همکاري کرده و يکي از نمونههاي دلپذير زنانِ وايلدري را خلق کرده بودند. اما شخصيت آرين در «عشق در بعدازظهر» پيچيدگيهاي جذابتري دارد. کمديرمانتيک درخشاني با ديالوگهاي پر از ظرافت و شوخيهاي مؤثر در جريان فيلم. آرين (هپبرن) دختر يک کارآگاه خصوصي در پاريس است که پايش به يکي از پروندههاي پدرش باز ميشود و با مداخلهاش در اين پرونده، ماجراهاي بامزه و پيشبينينشدهاي اتفاق ميافتد.
آدري بين دختري که در خلوتاش عاشق و دلبسته شده، اما رودررو با آقاي فرانک فلاناگان (گري کوپر) با بيخيالي دل مرد محبوبش را ميبرد، توازن و تعادلي عالي برقرار ميکند و با ظرافت و هوشمندي، در شکلگيري شوخيها و موقعيتهاي کميک فيلم سهيم ميشود. لحظههايي که آرين سر به سر فرانک ميگذارد و به او دربارهي مردهاي خيالي زندگياش دروغ ميگويد، حيرتانگيز است.
گابي ون در مال در داستان راهبه، فرد زينهمان، 1959
چهرهي آدري در اين فيلم در هر سکانسي که حضور دارد، تبديل به ميدان نمايش احساسات او ميشود. او به زيباترين شکل حسهاي متناقضِ شخصيت گابي را در نوع نگاه مرددش بازتاب ميدهد و در کلوزآپها، تلاطم و درگيري دروني خود را در صورتاش جاري ميکند. نوساني بين تمايلات عرفاني و حس وطنپرستانهي او وجود دارد و شرايط روحي وي را به هم ريخته است.
اينکه در مقام يک پرستار جسم بيماران را شفا دهد و يا در کسوت يک راهبه مرهمي بر روح زخمي آنها باشد. اين دوراهي تا پايان فيلم پيش روي او هست و حتي در فصل وداع با دکتر فورتوناتي (پيتر فينچ)، با آن نگاههاي پرترديد و آن مکثها و سکوتهاي جانکاه، اضطراب و انزواي تمامنشدني خود را به نمايش ميگذارد.
هالي گولايتلي در صبحانه در تيفاني، بليک ادواردز، 1961
اول قرار بود اين نقش به مريلين مونرو برسد و اتفاقا روي کاغذ مريلين گزينهي بهتري ميبود تا آدري. اما معصوميت نهفته در کلام و عمق نگاه آدري در خدمت نقش قرار گرفته و هالي را تبديل به شمايلي ماندگار کرده است. زن بيپناهي که همهچيز، حتي خانوادهاش را ترک کرده تا روي پاي خودش بايستد. سکانسي که او در قاب پنجره نشسته و با صداي آرام و لرزاناش ترانۀ «Moon River» را ميخواند، همچون فرشتهاي به نظر ميرسد و نه فقط جرج پپارد، که هر تماشاگري را مسحور ميکند.
هنري مانچيني آهنگساز اين فيلم گفته بود: «ترانۀ مون ريور تا به حال بيش از هزار اجرا داشته. اما هيچکس نتوانسته آن را مثل هپبرن اينقدر عميق و کامل اجرا کند.» آدري خونسرديِ آميخته به ماجراجويي و لاقيديِ هالي را عالي به تصوير ميکشد و از او شخصيتي همدليبرانگيز خلق ميکند.
اليزا دوليتل در بانوي زيباي من، جورج کيوکر، 1964
شايد اليزا دوليتل با فاصله دشوارترين نقش عمر آدري هپبرن باشد. دختر گلفروش عام و ژوليدهاي که تحت تأثير آموزههاي يک استاد آواشناسيِ دانشگاه، از اين رو به آن رو شده و تبديل به بانويي اصيل و باوقار و متشخص ميشود.
موقعيت عجيب و حساس داستان (بر اساس دو نمايشنامهي «بانوي زيباي من» و «پيگماليون») احتمالا در نگاه اول محال و ناشدني به نظر ميرسد؛ اما هپبرن با درکي درست از نقش خود، اين تغيير تدريجي شخصيت را به زيبايي در ميميک و نگاهها و رفتار و حرکات بدنياش جاري ميسازد و با نحوهي بياناش آن را در نظرمان ملموس و قابل درک جلوه ميدهد. هيچکس براي حضور در اين نقش بهتر از هپبرن نبود.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۵۱۱۰۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بانکها در تله آفساید
از مدتها قبل بحث واگذاری دو باشگاه پرطرفدار پایتخت به صندوقهای بازنشستگی کلید خورده بود که در نهایت متوقف شد.
به گزارش دنیای اقتصاد، به این ترتیب در گام بعدی قرعه به نام بانکهای غیردولتی افتاد و در روزهای پایانی سال۱۴۰۲، وزیر ورزش از صدور مجوز واگذاری سرخابیها به بانکها خبر داد. پس از حدود یکماه از انتشار این خبر، رئیس مرکز پژوهشهای مجلس به این واگذاری واکنش نشان داد و اعلام کرد این واگذاری ناقض مواد ۱۶ و ۱۷ قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی کشور مصوب سال۱۳۹۴ است و از سوی دیگر کاملا برخلاف منویات مقام معظم رهبری به شمار میرود. گذشته از این مشکلات حقوقی، این واگذاری نمایانگر نگاه قلکگونه به بانکها از سوی مسوولان کشور است و در عمل، نه به نفع بانک عمل میکند و نه فایدهای برای باشگاهها دارد. در شرایط فعلی این بانکها به داراییهای نقدپذیر و باکیفیت در ترازنامه خود احتیاج دارند و از سوی دیگر، بیم آن میرود به واسطه عدم تجربه در امر باشگاهداری، این پروژه به شکست بینجامد.
اسفندماه بود که وزیر ورزش و جوانان از صدور مجوز واگذاری دو باشگاه محبوب پایتخت به بانکهای غیردولتی خبر داد. با گذشت بیش از یک ماه از این خبر، رئیس بازوی پژوهشی مجلس از مکاتبه این مرکز با مسوولان کشور خبر داده و تصریح کرده است که این واگذاری نه تنها با منویات رهبری در تعارض است، بلکه با قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر نیز تداخل دارد. از سوی دیگر این نگاه معیوب همچنان میان مسوولان کشور وجود دارد که بانک دارای منابع نامحدودی است و میتوان بدون هیچ نگرانی برای آن تعهدات مالی بهوجود آورد. این در حالی است که ترازنامه بانکها نیازمند داراییهای نقدشونده و باکیفیت است؛ ویژگیهایی که در سرخابیهای پایتخت به چشم نمیخورد.
در آخرین روزهای سال۱۴۰۲ بود که وزیر ورزش و جوانان خبر صدور مجوز واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس به بانکهای غیردولتی از سوی دولت را اعلام کرد. به گفته وزیر ورزش، پیش از این قرار بود این باشگاهها به صندوقهای بازنشستگی واگذار شوند؛ اما به علت مخالفت هیات واگذاری، این تصمیم عملی نشد. به گفته این مقام مسوول، در نهایت قرار شد با توجه به صحبتهای وزیر اقتصاد و رئیس بانک مرکزی، این دو باشگاه به دو بانک غیر دولتی واگذار شوند.
«نه» مرکز پژوهشهای مجلسبا این حال با گذشت یک ماه از انتشار این خبر، مرکز پژوهشهای مجلس در خبری به غیرقانونی بودن این گزارش اشاره کرد. به گزارش روابط عمومی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، بابک نگاهداری، رئیس این نهاد با اشاره به انتشار آگهی واگذاری سهام ۲باشگاه پرسپولیس و استقلال از سوی سازمان خصوصیسازی، از مکاتبه این مرکز با مسوولان کشور در این زمینه خبر داد و از صدور مجوز خرید برای شورای پول و اعتبار برای شرکت در این واگذاری، ابراز نگرانی کرد. طبق گفتههای نگاهداری، وظیفه اصلی بانک تامین مالی تولید در اقتصاد کشور است و درگیر شدن منابع آن در شرکتهای غیرمرتبط با موضوع فعالیت بانکداری به ضرر این وظیفه و در نهایت اقتصاد کشور است؛ این واگذاری باعث خواهد شد که منابع در اختیار بانک برای اعطای تسهیلات به فعالیتهای مولد کاهش یابد و لذا با شعار سال ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری نیز تناسبی ندارد.
جزئیات مشکلات قانونی این واگذاری به این ترتیب است که در مواد ۱۶ و ۱۷ قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی کشور مصوب سال۱۳۹۴، بانکها مکلف به واگذاری سهام خود در بنگاههایی که فعالیت غیربانکی دارند، شدهاند و در صورت استنکاف با جریمههای مالیاتی مواجه خواهند شد. به این ترتیب بانکهای کشور نمیتوانند اقدام به خرید بنگاههایی که فعالیت غیربانکی دارند، از جمله شرکتهای فرهنگی یا ورزشی کنند که این موضوع در ماده۲ دستورالعمل سرمایهگذاری در اوراقبهادار مصوب شورای پول و اعتبار نیز تصریح شده است. رئیس مرکز پژوهشها در جمعبندی صحبتهای خود اعلام کرد که به نظر میرسد فروش این باشگاهها به بانکها هم خلاف منویات مقام معظم رهبری است و هم با قوانین حاکم در تعارض است؛ از سوی دیگر مجموعههای اقتصادی فعال در کشور نیز وجود دارند که امکان خرید و اداره این بنگاهها را دارند و امکان اجرای قواعد حرفهای کنفدراسیون آسیا وجود خواهد داشت.
قلکی برای تمام فصولجدای از ایرادات قانونی ذکر شده درباره واگذاری سرخابیهای پایتخت، این واگذاری حاکی از تغییر نکردن نوع نگاه سیاستگذار به نهاد بانک و نظام بانکی کشور است. بهطور کلی، مسوولان کشور در نگاه کارشناسی خود بانک را به مثابه یک قلک میبینند که قادر است هر هزینهای را پوشش بدهد و در مواقع ضرور، بهعنوان راهحل نهایی مشکلات کشور بهکار گرفته شود. برجستهترین نمود این نوع نگاه را میتوان در حجم زیاد تسهیلات تکلیفی که هر سال در بودجه کشور تصویب میشود و بر دوش نظام بانکی قرار میگیرد، مشاهده کرد. در چنین نوع نگاهی، بانک منبع لایزالی است که میتواند هر ناممکنی را ممکن سازد.
نگاه نادرست به نهاد بانکچند دهه تداوم سیاستگذاری به این روش، منتهی به این شده که نظام بانکی کشور دارای حجم زیادی از داراییهای مشکوکالوصول و موهومی است و با صرفنظر کردن از روی کاغذ، وضعیت بسیار نامناسبی را در عمل تجربه میکند. در چنین شرایطی، بانکهای کشور نیازمند مقدار بیشتری دارایی نقدشونده با کیفیت در ترازنامههای خود هستند تا بتوانند استانداردهای خود را ارتقا دهند و بر سلامت نظام بانکی کشور بیفزایند. این در حالی است که استقلال و پرسپولیس هر دو حجم بالای زیان انباشته را در ترازنامههایشان دارند و در حال حاضر، تراز عملیاتی آنها منفی است؛ به عبارت دیگر درآمدهای این دو باشگاه کفاف هزینههای جاری آنها را نمیدهد و سالانه مقدار زیادی خرج روی دست صاحبانشان میگذارند.
در چنین شرایطی سپردن مدیریت و مالکیت این دو باشگاه به بانکهای کشور تنها بر حجم داراییهایی با نقدشوندگی پایین در ترازنامه بانکی میافزاید و از سوی دیگر، تنها منابع این بانکها را میبلعد. چنین شرایطی موجب میشود تا تاکید کنم علاوه بر موانع قانونی موجود بر سر راه این واگذاری، موانع کارشناسی جدی در مسیر آن به چشم میخورد و سیاستگذار باید توضیح دهد که قرار است با کدام منطق باشگاهی زیانده را به نظام بانکی تحمیل کند. بدون شک بانکهای کشور نه تنها نمیتوانند گرهی از مشکلات این دو باشگاه باز کنند، بلکه در آینده نه چندان دور شاهد خواهیم بود که این دو باشگاه چگونه با حجم بیشتری از مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکند.
از سوی دیگر، این موضوع برای خود باشگاهها نیز منفعتی در بلندمدت نخواهد داشت. در صورت باشگاهداری بانکها، احتمالا باید روسای باشگاهها توسط مسوولان بانکی انتخاب شوند که تجربهای در باشگاهداری ندارند؛ بنابراین یک دغدغه جدید نیز برای بانکها ایجاد خواهد شد. نکته دیگری که برای باشگاهداری در کشور وجود دارد این است که منابع درآمدزایی آنها نیز محدود شده است و این موضوع باعث زیاندهی باشگاهها میشود و بانکها نیز نمیتوانند برای موضوعاتی نظیر حق پخش یا درآمدهای تبلیغاتی چانهزنی موفقی داشته باشند.