دختر مظلوم کرد که بر اثر استنشاق گازهای سمی صدام بعثی شهید شد
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۵۱۳۶۷۵
شهیده کبری امینی در بمباران شیمیایی روستای قلعه جی مریوان بر اثر استنشاق گازهای سمی عهد و پیمان خود را در دفاع از حقانیت ایران اسلامی به سرانجام رسانید و رخت زیبای شهادت را بر تن کرد و به آسمان ها عروج کرد و نامش را در ردیف مجاهدان حق جاودانه ساخت.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از پیشمرگ روح الله، شهیده کبری امینی فرزند احمد و مریم در بیستمین روز از آذرماه سال 1351 در خانواده ای متدین در روستای مرزی کیمنه از توابع شهرستان پاوه دیده به جهان گشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دوران کودکی کبری در فضای پاک و بی آلایش روستا سپری شد. نبود امکانات تحصیلی و فرهنگ حاکم بر منطقه مانع از ورود این نهال نو پا به مدرسه شد و کبری را از آموختن علم و دانش محروم کرد. کبری از همان بدو دوران کودکی، آنچه را که باید بیاموزد تا به کمک آن به مقابله با سختی و مشقات زندگی برود را از مادرش آموخت و با تمام قدرت وارد این میدان شد تا در خانواده به ایفای نقش بپردازد. کبری با دستان کوچک، اما با اراده ای محکم توانست باری از دوش پدر و مادر خود بردارد، او در انجام کارهای منزل یار و مددکار مادر و در مزرعه پا به پای پدرش کار می کرد.
با آغاز تجاوز رژیم بعث به جمهوری اسلامی ایران، روستای کمینه به دلیل قرار گرفتن در نقطه صفر مرزی، در تیررس مستقیم توپخانه دشمن قرار گرفت و مردم روستا ناچار به تخلیه روستا شدند و به شهرها و روستاهای اطراف پناه بردند. خانواده کبری در روستای قلعه جی رحل اقامت افکندند و مهمان اهالی خون گرم این روستا شدند.
کبری که وارد سنین جوانی شده بود، باید کم کم لباس سفید عروسی به تن می کرد و راهی خانه بخت می شد، اما در روز دوم فروردین ماه سال 1367 در بمباران شیمیایی روستای قلعه جی بر اثر استنشاق گازهای سمی عهد و پیمان خود را در دفاع از حقانیت ایران اسلامی به سرانجام رسانید و رخت زیبای شهادت را بر تن کرد. او به آسمان عروج کرد و نامش را در ردیف مجاهدان حق جاودانه ساخت.
برادر شهیده نقل می کند:
روزی که صدام بعثی اقدام به بمباران شیمیایی روستای قلعه جی کرد، کبری در کنار مادرم مشغول کار بود. ناگهان صدای غرش جنگنده های بعثی سکوت روستا را در هم شکست. خواهرم بلافاصله به بیرون از منزل رفت و بعد از چند انفجار همه روستا به هم ریخت.
من به دنبال خواهرم رفتم، اما احساس کردم همه جا و همه چیز در حال سوختن است. دود تمام کوچه را گرفته بود و من به منزل برگشتم و پس از چند دقیقه دوباره به بیرون رفتم. خواهرم را دیدم که روی زمین افتاده و به سختی نفس می کشد؛ چشمانش قرمز شده بود و حالت عجیبی پیدا کرده بود. او را بلند کردم، اما قدرت ایستادن نداشت، دوباره روی زمین نشست. لبانش تکان می خورد. احساس کردم می خواهد چیزی بگوید. گفتم: کبری جان چه می خواهی بگویی؟
خواهرم اشاره کرد و من گوشم را نزدیک تر بردم. وقتی گوشم را لبانش نزدیک کردم. گفت: برادر! من زنده نمی مانم، پدر و مادر را به تو می سپارم، مواظبشان باش.
این آخرین جمله ای بود که خواهرم اَدا کرد و بعد از آن آرام چشمانش را فرو بست و برای همیشه رفت، تا ما بمانیم و حدیث این مظلومیت ها را در گوش تاریخ زمزمه کنیم و حریم حرمت مدافعان را پاس بداریم.
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۵۱۳۶۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گذر از میانه تاریخ با سفر به روستای انجدان اراک
اَنجدان از روستاهای قدیم اراک، مرکز تجدید حیات فرهنگی و تبلیغی و جایگاه امامان اسماعیلی نزاری پس از سقوط الموت بوده است و امروزه از مقاصد و جاذبههای گردشگری استان مرکزی محسوب میشود.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از مرکزی، در قسمت مرکزی اراک در دهستان مشکآباد روستای دیدنی به اسم انجدان وجود دارد. این روستا در منطقهای کوهستانی است و دو کوه برف شاه و کوه چشمه در پیرامون آن قرار گرفتهاند و غارهای زیادی نیز در مجاورت این روستا قرار دارد.
آب و هوای خوب و مطبوع و وجود چشمهسارها، این روستا را به مکانی دلپذیر برای تفریح و استراحت تبدیل کرده است، به نحوی که بسیاری از شهرهای اطراف آخر هفته را در این روستای خوش آب و هوا میگذرانند.
فاصله انجدان تا شرق اراک ۳۷ کیلومتر است و ۲۰۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد. این روستا بعد از قرن ۹ قمری خاستگاه نویسندهها و ادیبان زیادی بوده است که تعدادی از آنها از جمله شاه طاهر دکنی، میرزا ابوتراب بیک فرقتی و ملأ داعی انجدانی هستند.
روستای انجدان جمعیت زیادی ندارد، اما با وجود این جمعیت کم در سراسر روستا حسینیهها و مساجد زیادی دیده میشود که نشان میدهد فرهنگ و مذهب اهمیت زیادی دارد. تعدادی از این مساجد همچون مسجد جامع که قدمت آن به قرنهای آغازین اسلام بازمیگردد و از آثار تاریخی این روستا به شمار میرود.
از دیگر آثار تاریخی روستای انجدان بقعههای زیبای آن است که از میراث ارزشمند به جای مانده دوره صفوی محسوب میشود.
واژه «انجدان» معرب واژه «انگدان» است و قدمت این روستا به بیش از هزار سال پیش بازمیگردد. در متون تاریخی از آن به عنوان «انکوره» و «انغوزه» نیز نام برده شده است.
نام این روستا برگرفته از نام گیاه انگدان است که صمغ آن در این روستا تولید میشود و برای صادرات به کشورهای دیگر نیز استفاده میشود. نام انجدان در منابع قدیمی بهصورتهای انکوان و انکدان نیز آمده است.
چنانکه از منابع برمیآید، استفاده از واژه انجدان پس از اقامت امامان اسماعیلی در این محل رواج یافته است، از پیشینه کهن انجدان تا سده هشت قمری، ۱۴ میلادی آگاهی دقیقی به جز سنگ قبرهای یافت شده و اطلاعات محلی در دست نیست.
ناحیهای که امروزه انجدان در آن قرار دارد، در سدههای نخستین اسلامی (احتمالاً) جزو کوره دوراخور قم بوده است، اما در هیچیک از منابعی که از دوراخور نام بردهاند، به انجدان یا نامی مشابه آن اشاره نشده است.
این روستا ۱۰ سال است که به روستای برگزیده هدف گردشگری استان مرکزی تبدیل شده و در طول این مدت بسیاری از بناهای تاریخی آن مرمت و بازسازی شده است، از زمانی که روستای انجدان به روستای هدف گردشگری تبدیل شده قیمت زمینهای آن افزایش پیدا کرده است و عدهای از جوانان نیز به این روستا مهاجرت کردهاند.
بیشتر اهالی روستا کشاورز و دامپرور هستند و محصولاتی از جمله گردو، بادام و انگور به عمل میآوردند. صنایع دستی پر رونق این روستا گلیمبافی، قالیبافی و منبتکاری است که حتی میتوانید آنها را به عنوان سوغات از اهالی روستا خریداری کنید.
یکی از آئینهای سنتی این روستا چغچغهزنی است که در ایام محرم رواج دارد و حتی در فهرست میراث معنوی کشور نیز ثبت شده است. ایام محرم در این روستا بسیار پر شور برگزار میشود و بسیاری از شهرهای اطراف برای شرکت در مراسم ویژه خود را به این روستا میرسانند.
غارهای بزرگ و کوچک زیادی در روستای انجدان وجود دارد که علاقهمندان به غارنوردی از آنها دیدن کنند. غار گیوهکش، غار کبوتر، غار آسیلی و غار طاق رجه از غارهای معروف این روستا است.
چشمههای زیادی در اطراف و داخل این روستا وجود دارد که طراوت و شادابی خاصی را به باغها و کوچههای روستا داده است. در بسیاری از کوه باغها مسیری از جریان آب وجود دارد که جذابیت باغهای اطراف را دوچندان کرده است.
این روستا موزه مردمشناسی نیز دارد و علاقهمندان میتوانند برای بازدید و تماشای اشیای تاریخی و فرهنگی که با سبک زندگی و فرهنگ مردم مرتبط است، به این موزه بروند. بر اساس نقل قولهای گوناگون روستا در حمله مغولها به ایران به شدت آسیب دید و مردم برای فرار از گزند مغولها در زیر روستا نقب حفر کردند و در زیر زمین مشغول به کار شدند.
قدمت این روستا را بیش از هزار سال تخمین زدهاند. سنگ قبری نیز در یکی از قبرستانهای این روستا به دست آمده که متعلق به نوه سلمان فارسی است. در این سنگ اشاره به انجدان اصفهان شده است.
شهر اراک قدمتی ۲۰۰ ساله دارد و در گذشته زیر نظر اصفهان اداره میشده است و در منطقه روستای دیگری به این نام وجود ندارد. این احتمال است که سلمان فارسی زاده این روستا بوده و از اهالی این روستا محسوب میشده است؛ این سنگ قبر هماکنون در موزه حمام چهار فصل اراک نگهداری میشود.
با در نظر گرفتن این واقعیت، احتمالاً قدمت این روستا به قبل از اسلام باز میگردد.
کد خبر 747295