ازدرخواست قصاص دختر برای پدر تا کشف میلیاردها میوه قاچاق
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۵۱۵۶۴۴
تازه ترین اخبار حوادث یازدهم خرداد 96 ایران را در صفحه حوادث گروه اجتماعی خبرگزاری صداوسیما دنبال کنید. * درخواست قصاص دختر برای پدر* پسر معتاد تنها مظنون قتل مادر* نگهداری جسد مادر در فریزر* حمله زورگیران خشن به 49 عابر*پرونده قتل عام خانوادگی در ایرانشهر در دادگاه*کشف میلیاردی میوه در یزد
دختر نوجوان پس از شش ماه سکوت با حضور در دادسرا به تشریح شب جنایت پرداخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
این مرد میانسال که مغازه باتری‌سازی در غرب تهران داشت، در جریان درگیری با همسرش، او را نیمه‌شب 28 آذر سال گذشته با پنج ضربه چاقو در خانه‌شان در محله شهران زخمی کرد. این زن ساعتی بعد در بیمارستان به‌دلیل شدت خونریزی فوت کرد.با دستور قاضی محسن مدیرروستا، بازپرس شعبه ششم دادسرای جنایی تهران، مرد همسرکش بازداشت شد. او در تحقیقات پلیسی اعلام کرد با همسرش اختلاف داشته و روز جنایت نیز حالت جنون به وی دست داده و نمی‌داند چطور همسرش را به قتل رسانده است.با اعتراف‌های عامل جنایت او روانه زندان شد. در حالی که او ادعای جنون می‌کرد، تحقیقات کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران ادامه یافت تا اینکه معلوم شد، دختر نوجوان خانواده شاهد جنایت بوده است.با توجه به این که وی همچنان در شوک بود، ماموران نتوانستند از او تحقیق کنند تا اینکه با گذشت حدود شش ماه از این جنایت، دختر مقتول که شاهد قتل بود همراه پدربزرگ و وکیل خود در شعبه ششم بازپرسی دادسرای جنایی تهران حاضر شد.دختر نوجوان گفت: پدرم با مادرم بداخلاقی می‌کرد و او را کتک می‌زد. شب حادثه او با چاقو به جان مادرم افتاد. من در اتاقم بودم. وقتی بیرون آمدم مادرم غرق در خون کناری افتاده بود که او را به بیمارستان منتقل کردیم اما فوت شد. برای پدرم درخواست قصاص دارم.این در حالی بود که پدر مقتول نیز برای داماد جنایتکار درخواست قصاص کرد.
پسر معتاد به عنوان تنها مظنون قتل مادر 70 ساله‌اش دستگیر شد.
ساعت 17 عصر سه‌شنبه مردی جوان با اورژانس تهران تماس گرفت و برای نجات جان مادرش درخواست کمک کرد.در ادامه امدادگران اورژانس درخانه آنها در خیابان کمالی حاضر شدند و مشاهده کردند زنی 70 ساله در یکی از اتاق‌ها افتاده و مدتی از مرگش می‌گذرد.آنها به مرگ این زن مشکوک شده و موضوع را به پلیس گزارش دادند. در این مرحله ماموران کلانتری 112 ابوسعید در محل حاضر شدند و مشاهده کردند وسایل خانه به هم ریخته است. بررسی جسد نیز نشان داد، زن سالخورده خفه شده است.موضوع به مرادی، بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران گزارش شد. با حضور بازپرس جنایی و تیم پلیس آگاهی جسد مقتول به پزشکی قانونی منتقل شد.تحقیقات اولیه از همسایه‌ها نشان می‌داد پسر مقتول معتاد بوده و شیشه مصرف می‌کرده و همیشه با مادرش اختلاف داشته است، و آنها بارها صدای مشاجره و دعوای آن دو را شنیده‌اند. به گفته همسایگان پسر مقتول چند روز پیش اقدام به کتک زدن مادرش کرده بود. علاوه برآن ساعاتی پیش از حضور اورژانس و پلیس صدای مشاجره مقتول را با پسرش شنیده بودند که یکباره صدای پیرزن خاموش شده بود.همین سرنخ کافی بودکه پسر 39ساله مقتول به عنوان تنها مظنون در این جنایت بازداشت شود. دیروز این متهم برای تحقیقات به شعبه دوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و به قاضی پرونده گفت: در قتل مادرم نقشی ندارم. زمانی که به خانه آمدم او را در حالی که بیهوش کناری افتاده بود، دیدم. به اورژانس زنگ زدم اما امدادگران که آمدند مادرم مرده بود. من او را نکشتم. با انکار تنها مظنون پرونده، او برای ادامه تحقیقات در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت تا راز قتل پیرزن فاش شود.
نگهداری جسد مادر در فریزر برای دریافت حقوق بازنشستگی اش!
یک زن فرانسوی حدود هفت سال جسد مادر خود را در یک باغ و در فریزر نگهداری کرد تا حقوق بازنشستگی اش را دریافت کند!این زن 50 ساله از اهالی "پارلمان لند" در جنوب غرب فرانسه، به جرم کلاهبرداری به اداره پلیس فراخوانده شد. وی در طی بازجویی گفت؛ مادر او در سن 83 سالگی فوت کرده ولی تا کنون جسد وی را دفن نکرده و در یک باغ متروکه و در فریزر نگهداری می کند.به گفته منبع این خبر، پلیس در حال بررسی علت مرگ این زن می باشد که وی به مرگ طبیعی فوت کرده یا نه.گزارش شده که حقوق بازنشستگی این زن در حدود 2000 یورو در ماه بوده است.شبکه تلویزیونی "ال سی آی" اعلام کرد، این زن مسن فرانسوی در سال 2010 فوت کرده اما اطلاعی از وی از سال 2007 در دست نبوده است.
چهار عضو باند زورگیران خشن که با تهدید چاقو از 49 عابر سرقت کرده بودند، دستگیر شدند.
چندی پیش مردی با حضور در شعبه چهارم بازپرسی دادسرای ناحیه 34 تهران از دو جوان به اتهام سرقت و زورگیری شکایت کرد.شاکی به بازپرس رستمی گفت: شب هنگام به خانه بازمی‌گشتم که دو پسر جوان که سرنشینان موتورسیکلتی بودند راه را بر من سد کرده و با گذاشتن چاقو زیر گلویم ، گوشی تلفن همراه و پول‌هایم را دزدیدند و فرار کردند.همزمان با تشکیل پرونده قضایی تحقیقات برای دستگیری سارقان فراری ادامه داشت تا اینکه زنان و مردان دیگری نیز با حضور در پلیس آگاهی شکایت‌هایی مشابه مطرح کردند.با تحقیق از آنها مشخص شد سارقان سوار بر دو موتورسیکلت راه را برآنها سد کرده و از آنها گوشی، پول و طلاهایشان را دزدیده‌اند. این در حالی بود که تحقیقات نشان می‌داد، سارقان در صورت مقاومت شاکیان، تعدادی از آنها را مصدوم و حتی با چاقو زخمی کرده‌اند. جست‌وجوها ادامه داشت تا اینکه ردپای سه جوان که یکی از آنها سابقه‌دار بود، به‌دست آمد. آنها تحت‌تعقیب پلیس بودند تا اینکه چند روز پیش سه پسر جوان و یک پسر نوجوان به اتهام سرقت و زورگیری‌های خشن بازداشت شدند.با اعتراف اعضای این باند به 49فقره دزدی و زورگیری، سه متهم روانه زندان شدند. یکی ازآنها که 17ساله بود نیز به کانون اصلاح و تربیت منتقل شد.
پرونده قتل عام خانوادگی در ایرانشهر به دادگاه ارسال شد
دادستان عمومی و انقلاب ایرانشهر با اشاره به پرونده قتل عام 8 نفر در ایرانشهر گفت: پس از اخذ آخرین دفاع و صدور کیفرخواست پرونده جهت رسیدگی و صدور حکم به دادگاه کیفری ارسال شد.محمد خانی با اشاره به پرونده قتل عام 8 نفر در ایرانشهر گفت: پس از اخذ آخرین دفاع و صدور کیفرخواست پرونده جهت رسیدگی و صدور حکم به دادگاه کیفری ارسال شد.گفتنی است؛ با توجه به عدم دسترسی به اولیای دم، این پرونده در راستای ماده 356 قانون مجازات اسلامی توسط رئیس کل دادگستری استان سیستان و بلوچستان به دفتر معاونت اول قوه قضائیه ارسال شده بود که در این راستا موافقت وی به منظور رسیدگی و صدور کیفرخواست اعلام شد.شایان ذکر است؛ طبق ماده 356 اگر مقتول یا مجنیٌ‌علیه یا ولی دمی که صغیر یا مجنون است ولی نداشته باشد و یا ولی او شناخته نشود و یا به او دسترسی نباشد، ولی او، مقام رهبری است و رئیس قوه قضائیه با استیذان از مقام رهبری و در صورت موافقت ایشان، اختیار آن را به دادستانهای مربوط تفویض می‌کند.
کشف 22 تن میوه خارجی قاچاق در یزد
معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان یزد از کشف 22 تن میوه خارجی قاچاق به ارزش دو میلیارد و 300 میلیون ریال در بازرسی از یکدستگاه کامیون خبر داد.سرهنگ محمدرضا مزیدی گفت: ماموران مبارزه با قاچاق کالا و ارز پلیس آگاهی ، یک دستگاه کامیون بنز را که از جنوب شرق کشور با محموله میوه عازم تهران بود برای بررسی مدارک و بارنامه متوقف کردند.وی ادامه داد: با بررسی ماموران پلیس مشخص شد این کامیون حامل 22 تن لیموترش، گلابی و شلیل خارجی فاقد مجوز گمرکی است که به همین منظور کامیون توقیف شد.سرهنگ مزیدی اضافه کرد: بنا به نظر کارشناسان ارزش این محموله میوه دو میلیارد و 300 میلیون ریال برآورد شده است؛ همچنین در این خصوص دو متهم دستگیر و به مراجع قانونی معرفی شدند.
منبع: خبرگزاری صدا و سیما
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۵۱۵۶۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ادعای دختر کیومرث پوراحمد: «پدرم خودش را نکشت ، می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید»
چند هفته پیش خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد. روزنامه اعتماد به نقل از دختر کیومرث پور احمد نوشت:«ما مطمئن هستیم و می‌دانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبت‌های دختر کیومرث پوراحمد است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است... .
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه می‌گوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال می‌شناخت ویلا اجاره می‌کرد و به شمال می‌رفت، چون می‌خواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا می‌رفت؛ یعنی اولین‌بار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبه‌رو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت می‌خواهد به تهران برود تا بخشی از موزیک‌ها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم می‌شد، اشاره کردم و از تلفن‌ها و پیام‌هایی که مربوط به همین قرارهای کاری می‌شد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند.
خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتاب‌هایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتاب‌های او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصت‌طلبی بود و ما نمی‌دانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران می‌شناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتاب‌ها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمی‌رسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برای‌مان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است.
غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتاب‌های دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتاب‌ها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت می‌خواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که می‌خواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیه‌کننده برخی سکانس‌ها را حذف کرد و تغییر داد.» دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز می‌گوید: «عمه‌ام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچ‌وجه درست نیست.» کانال عصر ایران در تلگرام
خودکشی از رزیدنتها به پزشکان رسیده؛ چرا دکتر سمیرا آلسعیدی خودکشی کرد؟/ «خودکشی پزشکان بهمثابه یک انتحار اجتماعی است»