اقتصاد ملی زیر ضربه اتلاف منابع
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۵۲۸۸۶۰
روزنامه اطلاعات در یادداشتی به قلم علیرضا خانی،نوشته است:
1ـ درباره اتلاف منابع، پیش از این نیز سخن گفتهایم. شاید باورپذیر نباشد که در کشور ما، با وجود گرانی مواد غذایی در قیاس با بسیاری از مناطق عالم، باز هم سالانه 35 میلیون تن غذا هدر میرود. این میزان معادل غذای سالانه 15 میلیون نفر است حال آن که شمار گرسنگان ایران کمتر از این رقم است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کمبود آب ویژگی بارز ایران است. برخی اقتصاددانان تولید برخی محصولات کشاورزی پرمصرف را به زیان منابع داخلی میدانند و توصیه اکید میکنند حتی اگر هندوانه از خارج وارد کنیم، بهتر از نابودی منابع زیرزمینی آب است که بیش از یک دهه است مرتباً در حال کمتر شدن است و دشتهای کشور در حال فرسایش. همین کمبود آب و پایینتر رفتن سطح آبهای زیرزمینی، از یک سو سبب فرسایش شده و از دیگر سو سبب سنگین شدن و پراملاح شدن آب و همزمان با آن سبب گران شدن هزینه استخراج و استحصال آب.
همه اینها عواملی است که ایران را طی سالهای اخیر به کشوری تبدیل کرده که میانگین نرخ افزایش بهای مواد غذایی بیشتر از میانگین نرخ تورم باشد. شاید به همین دلیل وقتی دولت میگوید نرخ تورم مثلاً 8 درصد است، بسیاری از مردم باور نمیکنند و از گرانی میوه و صیفیجات و حبوبات مثال میآورند.
در این اوضاع، این وظیفه دولت است که جلو اتلاف منابع در بخش کشاورزی را بگیرد. بخشی از این اتلاف در سه بخش کاشت، داشت و برداشت رخ میدهد اما بخش مهمی از آن نیز در چرخه توزیع و مصرف اتفاق میافتد. دولت جبراً باید برای افزایش بهرهوری فرایند تولید تا مصرف مواد غذایی اندیشه کند.
2ـ رئیس سازمان نظام پزشکی گفته است 11 هزار پزشک طبابت نمیکنند و از نظر ما گم شدهاند، یعنی معلوم نیست چه میکنند. این یکی دیگر از بزرگترین مثالهای اتلاف و اسراف است. رقابت سنگین در ورود به دانشکده پزشکی، هزینههای این رقابت برای خانوادهها و دولت و پس از آن نیز شش تا هشت سال هزینههای تحصیلی وسرآخر خارج شدن از حوزه تخصصی. شاید این موضوع که شماری از پزشکان به کارهای تجاری یا حتی ساخت و ساز رو میبرند، فی حد ذاته عیب نباشد، اما مسأله این است که آنها بدون خواندن درس پزشکی هم میتوانند تجارت یا ساخت و ساز کنند پس چرا منابع گرانبهای ملی را هدر دادند؟ یازده هزار پزشک طبابت نمیکنند آنگاه دولت باید مدام پزشک تربیت کند به خاطر کمبود پزشک در مناطق محروم. بعد از آموزش هم اغلب حاضر نمیشوند به مناطق محروم بروند و این روند ادامه مییابد. به این میگویند اتلاف.
3 ـ نرخ بهرهوری در کشور کماکان پایین است. بهرهوری یعنی استفاده حداکثری از نیروی کار، منابع، سرمایه و انرژی به منظور رسیدن به حداکثر تولید. بهرهوری نیروی کار به حداکثر تولید میانجامد، بهرهوری مواد اولیه یعنی کاهش ضایعات و بهرهوری انرژی یعنی کاهش اتلاف انرژی.
بهرهوری یکی از گرههای اقتصاد ایران است. مهمترین دلیل آن، دولتی بودن اقتصاد است. در اقتصاد دولتی هزینه ضایعات، هزینه اتلاف انرژی و هزینه سربار نیروی انسانی را دولت میدهد و علیالظاهر کسی ضرر نمیکند. اما در واقع همه ملت ضرر میکنند، چون منابع هرز میرود. منابعی که متعلق به ملت است.
در برنامههای چهارم و پنجم توسعه، میزان رشد اقتصادی سالانه، 8 درصد پیشبینی شده بود که از این میزان سهم بهرهوری 33 درصد (یکسوم) بود. یعنی 8/2 درصد از رشد 8 درصدی اقتصادی باید از رشد بهرهوری (به معنای صرفهجویی و افزایش کارآمدی) حاصل میشد که نشد. در واقع در برنامههای چهارم و پنجم نه رشد 8 درصدی اقتصاد به دست آمد و نه سهم 8/2 درصدی بهرهوری از آن حاصل شد.
در برنامه ششم باز هم برنامهریزان رشد اقتصادی را 8 درصد و سهم بهرهوری را 8/2 درصد از آن در نظر گرفتهاند. رشد اقتصادی ممکن است با آزادی اقتصاد از قید تحریمها حاصل شود، اما سهم بهرهوری حاصل نخواهد شد مگر با کاری فراتر از آنچه تاکنون انجام شده است. همان یک قلم 35 میلیون تن اتلاف منابع غذایی اگر به نصف تنزل کند، سهم شایانی در افزایش رشد اقتصادی کشور خواهد داشت. اما این کار خود به خود رخ نخواهد داد. نیازمند برنامهریزی و اجرای مقتدرانه راهکارهای جلوگیری از نابودی منابع است.
اتلاف منابع فقط از دست رفتن بخشی از 700 میلیارد دلار درآمد افسانهای نفت در دولتهای نهم و دهم نیست، فقط گم شدن 5/2 تا 8/3 میلیارد دلار پول نفت در حساب بابک زنجانی نیست، فقط مفقودی دکل نفتی نیست... اتلاف منابع، روندی است که کماکان ادامه دارد. شاید بخش کوچکی از آن در دورریز بخشی از افطاریهای گشاده دستانهای باشد که با بودجههای دولتی یا عمومی یا خصوصی برپا میشود، اما بخش بسیار بزرگتری از آن، ناشی از ضعف ساختارهای بهرهوری در سهگانه «تولید، توزیع و مصرف» است که عموم جامعه، اعم از مردم و دولت، باید بهسان یک وظیفه ملی و واجب دینی نسبت به آن حساس شوند و الزامات و روشهای کنترل آن را آموزش ببینند. آموزش، با وعظ و انذار تفاوت دارد. آموزش، یادگیری شیوههای روشمند با استفاده از آخرین دانش و فناوری روز است.
*منبع:روزنامه اطلاعات،1396،3،13
**گروه اطلاع رسانی**1893**9131**انتشاردهنده:شهربانو جمعه
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۵۲۸۸۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فلاحت پیشه: نهتنها از منابع فروش نفت نفعی برای مردم حاصل نشد؛ بلکه دولت دست در جیب مردم کرده است
حشمت الله فلاحت پیشه گفت: فارغ آمارهایی که از رشد در دولت مطرح میشود وقتی که به معیار اصلی ارزیابی عملکرد دولت میرسیم که همان میزان رضایت مردم است، متوجه مىشویم که در دولت آقای رئیسی چند کار انجام شده است؛ ۱- بیشترین فشارها بر دوش مردم وارد شد ٢- سالانه ۵۰ درصد مالیات افزایش پیدا کرد ٣- برای کسب درآمد و سود از جیب مردم تلاش شد و دولت خود را در جیب و کاسبی مردم سهیم کرد که همه اینها در دنیای امروز بیسابقه است.
وی گفت:نهتنها در دولت آقای رئیسی عزم جدی برای رفع نیازهای اقتصاد مردم وجود ندارد؛ بلکه در جایی هم که مردم با وجود گرانی، تورم و بیسامانی اقتصادی زندگی خود را بهسختی میگذراندند، دولت باز هم به گونهای از جیب مردم برداشت میکند.
به گزارش شرق، فلاحت پیشه ادامه داد: آخرین آن مالیات بر عایدی سرمایه است، مردم اموال و املاکی دارند که ریسک تورم ناشی از خرید و حفظ و ارتقا و افزایش اموال خود را به جان خریدهاند و این در حالی است که دولت خود را شریک در سرمایه و دارایی سود مردم کرده است و این عملکرد یعنی به عبارتی در شرایطی که در دولت سیزدهم ما تا هفت برابر فروش نفت در مقایسه با زمان تحریم داشتیم و درعینحال بخش عمده اموال مسدودشده کشور نیز آزاد شده بود، نهتنها از منابع فروش نفت نفعی برای مردم حاصل نشد؛ بلکه دولت دست در جیب مردم کرده؛ به طوری که میزان مالیات و عوارضی که از مردم در سال ۱۴۰۲ اخذ شد، هزار هزار میلیارد تومان بوده که خود یک رقم بیسابقه است .
کانال عصر ایران در تلگرام