سیره و منش امام(ره)؛ ایستادگی در برابر تحمیل و نفوذ قدرت های خارجی
تاریخ انتشار: ۱۴ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۵۴۲۷۴۸
امام خمینی (ره) آنچنان در قول خود مصمم و راسخ بود که هیچ گونه تزلزلی در او مشاهده نمی شد و این همه به خاطر ایمان محکم و یقین قلبی به پروردگار عالَم بود.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از اصفهان شرق–سید روح الله رفعتی پور/چهاردهم خرداد یادآور حادثه ای بزرگ در تاریخ ایران اسلامی است؛ حادثه فقدان مردی که پس از انبیاء و ائمه علیهم السلام بی نظیر بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همان که احیاگر اسلام ناب در دوران معاصر بود و توانست دین را به صحنه جامعه بازگرداند و ثابت کند که می توان جامعه را با تکیه بر مبنای محکم دین خدا، اداره کرد.
بسیاری از اذهان، توانایی شناخت شخصیت خمینی کبیر رضوان الله علیه و کار بزرگ او در عالَم را ندارند و باید دهه ها و شاید قرن ها بگذرد تا شخصیت او شناخته شود.
در این میان، کسانی که تربیت یافته مکتب آن امام راحل و آن روح قدسی بوده اند، بهتر می توانند شخصیت و تفکر آن بزرگ مرد تاریخ را تبیین نمایند.
از جمله شاگردان مکتب حضرت روح الله، علامه شهید مرتضی مطهری است. آن گونه که در کتاب “پاره ای از خورشید” آمده، از منظر این شهید بزرگوار و متفکر انقلابی، امام راحل دارای چهار ویژگی بارز بوده است: ایمان به هدف، ایمان به سبیل(راه)، ایمان به قول و بالاتر از همه ایمان به ربّ.
امام عزیز آنچنان به هدف خود ایمان داشت که همه دنیا نمی توانست او را از هدفش منصرف کند. ایمان ایشان به راهی که انتخاب کرده بود، او را به گونه ای مصمم کرده بود که به هیچ عنوان بازگشت پذیر نبود.
آن امام حکیم آنچنان در قول خود مصمم و راسخ بود که هیچ گونه تزلزلی در او مشاهده نمی شد و این همه به خاطر ایمان محکم و یقین قلبی به پروردگار عالَم بود؛ زیرا آنان که به منبع لایزال الهی متصل اند دچار هیچ تزلزل و سستی نخواهند شد.
اما به جرأت می توان گفت بهترین، شیواترین و کامل ترین توصیفات از امام راحل عظیم الشأن را می توان در کلام رهبر فرزانه انقلاب حضرت امام خامنه ای یافت. معظم له که به حق نزدیک ترین افراد به امام راحل به لحاظ فکر و عمل هستند، در مناسبت های گوناگون و به ویژه در سخنانی که در مراسم سالگرد آن امام عزیز در سال های متمادی ایراد نموده اند، نکات ذی قیمتی درباره ی شخصیت امام و اصول مکتب و راه ایشان طرح کرده اند.
در این بخش فقط به گوشه ای از این توصیفات به عنوان قطره ای از دریا می پردازیم و خواننده محترم را به مطالعه متن فرمایشات رهبر معظم انقلاب در 14 خرداد سال های 1369 تا کنون دعوت می کنیم.
از منظر رهبر انقلاب، امام راحل عزیز با انقلاب خویش آغاز عصر جدیدی را در تاریخ رقم زده است که باید آن را «دوران امام خمینی» نامید. این عصر، دارای ویژگی هایی است که کسانی که همراه و همگام با این تحولات نیستند و حتی دشمنان را مجبور به پذیرش آن کرده است. ویژگی های دوران امام خمینی(ره) را می توان این گونه برشمرد:
1- پس از آن که نظام سلطه ی جهانی برای حذف دین و معنویت از صحنه ی عالَم برنامه ریزی و تلاش نمود، امام راحل در انقلاب خویش با گسترش اعتقاد و باورهای مذهبی به جهانیان فهماند که می توان بر پایه ی دین نسبت به برنامه ریزی و اداره ی جامعه اقدام نمود که امروز می توان نتیجه ی این گرایش به دین و معنویت را در اقصی نقاط جهان دید.
2- در دوره های گذشته، قدرت های جهانی و سلطه گران، مردم جهان را به تسلیم در برابر خواسته های خود عادت داده بودند و ارزشی برای نقش مردم قائل نبودند؛ اما امام عظیم الشأن در حرکت پیامبرگونه خویش، به ارزش انسان ها و حضور مؤثر توده های میلیونی مردم معنا بخشید و آنان را محور فعالیت های نظام سیاسی اسلام معرفی کرد.
3- طی حرکت هایی که در کشورهای مختلف و توسط گروه های گوناگون انجام می گرفت، یکی از مسائلی که به وضوح مشاهده می شد آن بود که هدایت گران و عاملان تحولات سیاسی و اجتماعی برای موفقیت، خود را به یکی از قدرت های بزرگ متصل می کردند و در نتیجه به آنان وابسته می شدند؛ اما در انقلاب امام، آزادی از سلطه و تصرف و نفوذ قدرت های بزرگ یکی از ویژگی ها و خصوصیات مهم بود که در اصل “نه شرقی- نه غربی” ظهور و بروز یافت.
از دیدگاه رهبر فرزانه ی انقلاب حضرت امام خامنه ای، خط امام راحل دارای اصولی است که اهمّ ان عبارتند از:
– ایستادگی در برابر تحمیل و نفوذ قدرت های خارجی؛
– اهتمام به تعبد و عمل فردی و ایستادگی در برابر سلطه شیطان نفس و وسوسه های نفسانی؛
– اهمیت دادن به توانایی ملت ها؛
– اصرار بر وحدت مسلمین و مبارزه با تفرقه؛
– اصرار بر التزام به اسلام ناب و شکستن حصار تحجر و التقاط؛
– حفظ مردمی بودن حکومت؛
– اصرار بر سازندگی کشور و تحویل یک نمونه عملی از کشور و جامعه ی اسلامی به جهان؛
– و …
رهبر انقلاب، نقاط امید دشمن را عدم وحدت و یکپارچگی و عدم توفیق نظام اسلامی در برآوردن نیازهای مردم دانسته و الزامات ادامه راه امام راحل را به شرح زیر مطرح فرمودند:
الف- عدم غفلت:به این معنا که هیچ کس در هر سطحی نباید دچار غفلت و سستی شود، زیرا غفلت باعث توقف در طی مسیر و در نتیجه موجب ناامیدی دوستان و طمع دشمنان برای دست اندازی به این انقلاب و کشور خواهد شد و نهایت آن که از رسیدن به هدف باز خواهیم ماند.
ب- بصیرت و صبر:از مهمترین عوامل پیروزی ملت ایران به رهبری امام عظیم الشأن، دو ویژگی صبر و بصیرت بوده که برای ادامه این راه نورانی نیز به شدت نیازمند این دو خصوصیت هستیم و اگر این دو وجود داشته باشد می توان قله های پیشرفت را طی کرد و به سمت هدف والای انقلاب امام که ترقی و تعالی روز به روز و عزت و عظمت در سایه ی حاکمیت اسلام عزیز است، حرکت نمود.
به روح بلند آن امام سفر کرده سلام و درود نثار نموده و از خداوند حیّ متعال می خواهیم ما را در مسیر اسلام ناب و انقلاب اسلامی ثابت قدم بدارد و از پیروان و رهروان خمینی کبیر قرار دهد.
انتهای پیام/
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۵۴۲۷۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خدا، مردم، میهن
نگاه خاضع وخاشع برابرمرحمت بزرگ الهی، نگاه معرفتبخش توحیدگرا،ایمانی و فرهنگی به اقدام نظامی/امنیتی حمله به اسرائیل از خاک ایران و این پیروزی بزرگ ومضمون ارتقای بازدارندگی دراین اقدام و درک لطف خدا در نیرومندتر شدن انقلاب اسلامی بسیار مهمتر و حقیقیتر از نگاه ملی یامنطقهای،یا فخربه آن وشادمانی ازآن حتی مهمتر ازخود حیثیت جهانی حاصل ازاین موفقیت است.این را دریابیم که پهپادها و موشکها جز ابابیل و پرندههای مبین لطف خدا نبودهاند.نقشه دشمن برای تلخکردن طعم پیروزی
اگر ما دچار پرستش نفس خود و غرور بت نفس خود شویم، همهچیز در یک لحظه از دست خواهد رفت. فرار از حق و خود را دیدن و خدا را ندیدن، میتواند ما را بیپناه برابر طرح و تیر توطئه شیاطین و نقشهشان برای تلخکردن طعم پیروزی کند. ما نباید از خوشی ناخویشتندارانه سر از پا نشناسیم، چنانکه در شکستها و دشواریها نباید بیشکیب شویم و دستوپای خود را گم کنیم. قلبا باید شرط عبودیت را به جا آوریم تا همچنان قدرت و لطف خدای رحیم ما را از شرارت شیطان و غدر و ذلت و ضلالت بازدارد و یار و مددکار جهاد مومنان و سپاه اسلام باشد. پس تأمل کنیم:
۱- فهم رابطه حقیقی خدا و مردم و سپاه جمهوری اسلامی مهم و اساسی است.
ملت باید غافل نشود که انسان رهروی صراط مستقیم،همان مومنی است که حقیقتا به غیب ایمان قلبی دارد، تقوی میورزد و در درک و عمل، عبد خداست وازپروردگار یکتا یاری میجوید.این حال، امروزهم باید حال روحی ماوعملی ماباشد. ترک ایمان به حق مطلق، هر فرد و نیرو و ملتی را در جایی گرفتار ظلمات و شیطان میکند. پس اول رابطه خود و حق متعال را اصلاح کنیم.
۲- قدرت سپاه، منبعث از ملتی بوده، دارای صبر بر ایمان و اسلام و انقلاب اسلامی. ۴۵سال ملت ایران، بیشترشان، پیر و جوان، مرد و زن، مادر و پدر و فرزندان جان در راه حق فداکردند و راه ظالمان و مستکبران و افراد بیایمان و گناهپیشه و راه حرامکاری و چاکری قدرتهای شیطانی درنده و فساد و بیایمانی را در پیش نگرفتند و امکان دادند فرزندان شجاع سپاه حق، پیشاپیش در سنگر اول همه نهادها، رشد نظامی وعلمی کنند و در راه ترقی استطاعت درکار نظامی و سلاحهای بازدارنده پیش بروند. مردم دست خدا و سپاه دست مردم بوده است.سپاه نباید عبودیت و تقوای خدا و خدمت به خدا به شکل دفاع از ملت آزاده و استقلالطلب ضدفرعونیان راکه اساس قدرت و آبروی اوست، فراموش کند و از زندگی مزکی دور شود.
۳- ملت باید یقین کند که حیات طیبه و عزتش به توحید و ایمان به غیب و جهاد وصبر ومقاومتش برابرظلم وکفر مستکبران و تقوا و دوری از حرام و فساد بستگی تام دارد.
استواری بر حق
همه قدرتهای ظلمانی جهان امروز و شیاطین میکوشند، طعم شیرین تنبیه ظلم ددمنش صهیونی را به کام ملت تلخ کنند و ماجرایی بیافرینند و مردم را دلسرد کنند.پس شناخت آن که حقیقت چیست و معنای این پیروزی کدام است وآگاهی درست،اولین وسیله فریب نخوردن است. باید ضمن انجام تکلیف و همه تلاشها، تسلیم خدا بودوریسمان کاررا به دست قدرت، علم و رحمت اوسپرد و به او توکل کرد وهیچ از دشمن نهراسید. اینها بدیهیات اولیه حال بندگی واستواری برحق است. پس به این نکات دقیق بیندیشیم.
۱- شناخت تراریختگی شیطانی.
تلاش شیاطین قدرت جهانی و ابلیس، آن است که ایرانیان را از رهروان حق ناب باز دارد و از نیروهایی پاکیزه با ارواح قدرتمند مومن و حقطلب به خودبردگی اربابان ابلیسمسلک و ظالمان متفرعن فاسد و درنده و چاکر استکبار درنده بکشاند.شیطان بزرگ با رشد خودتحقیری در ایرانیان سست ایمان و جوانان جاهل و گسسته از دین و ناباور به قدرت الهی خویش و فاسد کردن جان و فکر و اخلاقشان و تحریک نیستانگاری و کفر و پوچی و شهوترانی و دنیاپرستی سعی دارد آنان را به سربازان خود بدل سازد و به براندازی قدرت آزاده ملی خود و بندگی ابلیس و جهل و خود زنی وادارد.
۲- روش خودبردگی آن است که اول هویت وخرد فرد را از اوبستاند.بامهندسی ذهن،برای فرد اسیر شیطان، حقیقت وعطش درک آن و شناخت درست و منصفانه را بیاهمیت کند وبرده شهوات ودنیایش کند تا حق را باطل و باطل را حق محسوب کند و بر اساس کینه و بغض بیندیشد. اصلا برایش ارزش نداشته باشد که حق چیست. منافع ایران، ملت، مظلومیت، آرمان پیشرفت و عدالت برای آنها بیارزش است. دربرابر اسرائیل هم عملا سربازصهیونیستهاهستند.ازضربه خوردن دشمن بشریت ناراحت میشوند. ۳۵هزار مرد و زن غزه و ۱۶هزار کودک تکه پاره شوند، حالیشان نیست اما ترسیدن اسرائیلیهای غاصب از حمله موشکی و تشویش غاصبان جنایتکار و دروغ کشته شدن یک دختر اسرائیلی تجاوزکار در بیابان از نظر این چاکران شیطان فاجعه است و آنان چهره بازیگران ناشی را به خود میگیرند، البته نمایش بغض هالیوودی هم نه، ادای بیمزه و باورنکردنی بالیوودی درمیآورند.آنان بردگی ملت و نابودی ایران و نوکری و وابستگی کشور را میپذیرند؛ چون برده شیطان و دچار فرهنگ تراریختگی و خودتحقیر و اسیر کوری و کری شده و سقوط کردهاند.آنان از قدرت سپاه که قدرت ملت است، منزجرند، زیرا اسیر شیطانکهایند و تاریخ اینان را بدترین خائنان به وطن خود و بهحق و ایمان و عقل و انسانیت و عدالت و ایران داوری میکند. بیخدایی و شیطانپرستی آنان، با بیوطنی و نیز ضدیتشان با سپاه که دستان قدرت و استقلال و آزادی و پیشرفت ایران است، با هم رابطه عمیق دارد. هر پیروزی و پیشرفت حق ملت ایران و مردم شریف مومن و سپاه و جمهوری اسلامی در استقلال و آزادی و قدرت بازدارندگی و عدالت و علم و فناوری و سالمسازی نظام و سروری ناراحتشان خواهد کرد. آنان به دستهای از مردم خدمتگزار بردهداران جهانی و ابلیس بدل شدهاندوسرنوشت شومی درانتظار آنان است که سقوط به آخرین درجه بیشرمی است.سرنوشت رجوی ومنافقان وداعش، سرنوشت فردای این شبهمدرنهاو شبهروشنفکران نوکر غرب و قدرتهای اسلامستیز و ایرانستیز است.در حقیقت دشمنی با سپاه، دشمنی با ملت ایران است. اسلامستیزی و ایرانستیزی درهمین دشمنی باسپاه تجلی مییابد. امروز با درک نقش الهی و معجزهآسای سپاه دلیل همه توطئه جهان کفر ودشمنان ایران علیه سپاه وملت ایران باهم فاش شده است وروسیاهتر ازهمه دراین میان،همان قشر غربزده، شیطانزده، مرفه، بیدین، بیوطن و شبهمدرن هویتباخته و شبهروشنفکری پوچ و خود تحقیرگر است که متاسفانه هنوز شناسنامه ایرانیشان را پاره نکردهاند تا ماموریت شیطانیشان را در درون ایران با ماسک گروه دینستیز یا رفرمیست یا سکولار و غربگرایان لائیک ونفوذیهای ابلیس ومروج کفر وفسادودروغهای گوبلری و بهانههای بنیاسرائیلی نتوانند ادامه دهند. آنان علیه انقلاب شمشیر از رو میبندند و از پیروزی جمهوری خشمگین میشوند. این نشان قلب بیمار گروهی است که به اوج بیعدالتی به سبب شستوشوی فکری و خود تحقیری گرفتار شدهاند.جمهوری اسلامی بر حق باشد یا نه، درهر حال باید ناحق جلوه داده شود. این اسلوبهای جهل و بلاهت ابزاری است که درهرحال فرد برده قدرت ظالم وجنایتکار و حتی مدافع جنایت او شود.شبکههای ابلیس این نگاه را ترویج میکنند.هرکاری نیروی حق بکند بد است.دشمن حمله میکند اگرکمی شکیبایی ورزد ترسوست؛ اگر حمله کند جنگطلب است.درهرحال این خودبردگان وخود تحقیرکنندگان،به نفع اربابان خودفکروعمل میکنند.