منير قيدي؛ «ويلاييها» دغدغهام بود/ انتقامگيري را پيشبيني نکرده بودم
تاریخ انتشار: ۱۶ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۵۶۰۱۵۳
خبرگزاري آريا - فکر نميکنم تا سالها ديگر به دفاع مقدس ورود داشته باشم، انگار که وقتي فيلم دفاع مقدس کار کني نه دنيا را داري نه آخرت را! از اين طرف ميگويند اينها سفارشيسازند و از طرف ديگر هم اکران نميکنند!
به گزارش جام نيوز، ويلاييها اين روزها تبديل به يکي از مسائل مهم سينماي ايران شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طراحي چينش و نوع اکران فيلمهاي سينمايي در سينماهاي کشور توسط سازوکاري بهنام شوراي صنفي نمايش انجام ميشود. شورايي که قرار است به نمايندگي از اقشار و طبقات مختلف درگير در حوزه سينما، نوع و چينش اکران را در سينماها مشخص کند. منطق اصلي حاکم بر اين ساز و کار با توجه به وضعيت فعلي سينماها به گونهاي است که هر فيلم بعد از روي پرده آمدن بايد تا بعد از سه تا چهار هفته کف فروشي که شورا تعيين کرده را بهدست آورد.
به فنا رفتن سياستگذاري فرهنگي
مشخص است که اين سازوکار صرفاً اقتصادي بيشتر به نفع کدام دسته از فيلمهاي سينمايي است. آثار صرفاً کمدي که بخش اعظم آنها مبتني بر طنز است در اين فضا بيشترين نفع را برده و ساير آثار سينمايي که در اين ژانر و گونه قرار نميگيرند، متحمل بيشترين ضرر ميشوند. مروري بر وضعيت سال گذشته و دو ماه ابتدايي سال هم شاهد اين مدعاست. در چنين شرايطي مسالهاي بهنام سياستگذاري فرهنگي عملاً هيچ بروز و ظهوري ندارد. منطق بازار آزاد است که تعيين ميکند چه فيلمهايي روي پرده بمانند.
همچنين منطق بازار آزاد است که تعيين ميکند کدام فيلمها در آينده ساخته شوند. سرمايهگذار وقتي ببيند اثر سينمايي او بهدليل نرسيدن به کف فروش، عملاً بعد از چند هفته از پرده پايين کشيده ميشود رغبتي به ورود به حوزههاي ديگر غيرکمدي را ندارد. با اين سياست عملاً چيزي بهنام سياستگذاري از حيز انتفاع خارج ميشود.
جالب آنکه اين نقد همان نقدي است که آقاي همايون اسعديان از اعضاي شوراي صنفي نمايش که اين روزها يکي از مخالفان ادامه اکران ويلاييهاست، زماني که منتقدان به وي خرده گرفته بودند که چرا کارگردان «طلا و مس» بايد همان کارگردان «ده رقمي» باشد، گفته بود: «زماني که ده رقمي به اکران عمومي رسيد، من در مورد اين فيلم اصلاً مصاحبه نکردم... قبول دارم که ده رقمي فيلم قابل دفاعي نيست اما من بايد ده رقمي بسازم تا به طلا و مس برسم.»
جملات بالا اعترافي تلويحي به ناکارآمدي سازوکار صرفاً اقتصادي براي تصميمگيري در مورد اکران در سينماهاست. حال فردي که مجبور بود براي ساخت فيلم خوب، فيلم ضعيف غيرقابل دفاع بسازد خود به يکي از پيچ و مهرههاي حاکميت منطق بازار آزاد بر پرده سينماها تبديل شده است. گويي سينما قرار است صرفاً نسبتي با بازار داشته باشد.
«ويلاييها» دغدغهام بود
خانم منير قيدي، پيش از ساخت نخستين اثر بلند خود سالها تجربه دستياري سينما را داشته است. تقدير اما اين بود که فيلمنامهاي که بيش از 10 سال براي ساخت آن دوندگي کرده بود آخر با تهيهکنندهاي ساخته شود که تجربه خوبي از کار کردن با فيلم اوليها در چنته دارد. آقاي سعيد ملکان پيش از اين با «ابد و يک روز» هم نشان داده بود که ميتوان با کارگردان فيلم اولي همکاري کرد و اثر در خوري تحويل سينما داد. براي اطلاع از ديدگاه عوامل فيلم، سراغ خانم منير قيدي رفتيم که کارگرداني اين اثر را به عهده داشت.
قيدي در خصوص ايده و موضوع اوليه فيلم و اينکه آيا موضوع، دغدغه شخصي وي بوده يا موضوعي سفارشي ميگويد: «اين فيلم به هيچ وجه سفارش نبوده است. اگر فيلم ويلاييها سفارشي بود بايد همان کسي که سفارش داده بود پول و هزينههاي فيلم را هم ميداد و ديگر لازم نبوده که من 10 سال دنبال ساخت اين فيلم باشم و اين قدر بدوم تا آن را بسازم و به سرانجام برسانم.»
قيدي همچنين در پاسخ به اين سؤال که عدهاي معتقدند فضا و داستان به تصوير کشيده شده در فيلم اصلاً وجود خارجي نداشته و ساخته ذهن نويسنده و فيلمنامهنويس است، ميگويد: «نه!
اين طور نيست. اتفاقاً محدود به يک شهرک هم نبوده است. در طول جنگ سه چهار مکان است که مختصاتي شبيه اين موقعيت دارند و اينها موجودند. اگر کسي يا کساني تصور ميکنند اين داستان و فضا واقعي نيستند ميتوانم خودم راهنماييشان کرده و اين مکانها را به آنها نشان دهم!»
مردستيز نيستيم
کارگردان «ويلاييها» در پاسخ پرسشي درباره ميزان و حد تخيل در فيلم هم اعتقاد دارد که عين واقعيت جذاب نيست و بايد تا حدي جايي هم براي تخيل باز کرد. او همچنين درباره فمينيستي بودن يا نبودن اين اثر سينمايي هم ميگويد: «فمينيسم را اگر به معناي مردستيزي بگيريم و آن معنا کنيم قطعاً فيلم من اينگونه نيست. من اين ادعا را قبول ندارم. فيلم مشکلي با مردان ندارد. کاراکترهاي زن فيلم همگي عاشق مردهايشان هستند. در غم از دست دادن آنها گريه هم ميکنند. با همه اين احوالات اما ويلاييها يک فيلم زنانه است و راجع به آنها سخن ميگويد.»
انتقامگيري را پيشبيني نکرده بودم
قيدي در پاسخ به سوالي در مورد ادامه فعاليت در حوزه دفاع مقدس هم عبارتي بر زبان ميراند که معنادار و قابل تأمل است: «فکر نميکنم تا سالها ديگر به اين حوزه ورود داشته باشم. مجموعه عواملي که در اکران ويلاييها پيش آمد، باعث شد که من ديگر به دنبال اين موضوع نروم. انگار که وقتي فيلم دفاع مقدس کار کني نه دنيا را داري نه آخرت را! از اين طرف ميگويند اينها سفارشيسازند و از طرف ديگر هم اکران نميکنند!»
قيدي که انگار دل پري از حاشيههاي اکران دارد، در ادامه ميگويد: «چند سال ميخواهم فقط بخوابم. آنقدر خستهام که نميخواهم هيچ کاري انجام دهم. حاشيههايي در اکران براي فيلم پيش آمد که با خودم ميگويم خدايا کاش هنوز سر فيلمبرداري بوديم. دماي 50 درجه شرايط لوکيشن و تصويربرداي را تحمل ميکرديم اما الان مجموعه عوامل دارد بهگونهاي بر ما تحميل ميشود که بيشتر شکل انتقامگيري دارد تا شرايط طبيعي اکران! اين عوامل را اصلاً پيشبيني نکرده بودم.»
صبح نو
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۵۶۰۱۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
داستان عجیب تعویض پیراهن موسیالا با مسی
به گزارش "ورزش سه"، جمال موسیالا از امیدهای بایرن در بازی حساس مقابل رئال در نیمه نهایی لیگ قهرمانان است. مهاجم جوان که زمانی در زیر 17 ساله های انگلیس با جود بلینگام هم تیمی بود، مشتاق این بازی است. او در 36 بازی این فصل توانسته 12 گل بزند و هفت پاس گل دهد. جمال در یورو 2024 نیز مهاجم برجسته تیم ملی آلمان خواهد بود.
بازی با رئال بهانه خوبی برای مارکا شد تا با موسیالا مصاحبه ای ترتیب بدهد. چندین سوال مارکا از موسیالا در مورد مسی بود. جمال بارها گفته است که از مسی الگو می گیرد و از کودکی بازی های بارسا را تعقیب می کرد.
حالا شما شماره 10 تیم ملی آلمان هستی. شیفتگی تو به این عدد از چه زمانی شروع شد؟
از زمانی که جوان بودم به همه نامهای بزرگی که این شماره را میپوشیدند توجه میکردم و 10 همیشه شماره مورد علاقه من بود. من با تماشای بازی های رونالدینیو، نیمار و مسی بزرگ شدم. همه آنها 10 پوشیدند و برای من همیشه یک رویا بود که روزی آن شماره را بپوشم.
وقتی جوان بودی، بازیکن مورد علاقه تو چه کسی بود؟
بدون شک مسی و رونالدینیو. ده ها و ده ها ویدیو از آنها دیده ام. من همچنین وقتی خیلی کوچک بودم پیراهن زیدان را داشتم، شماره 10 تیم ملی فرانسه.
اما الگوی مطلق تو مسی بود، درست است؟
بله، من او را بسیار تحسین می کنم و همیشه من را مجذوب خود کرده است. من با تماشای بازی های لئو و نیمار بزرگ شدم. آنها مورد علاقهام بودند زیرا من را بسیار سرگرم می کردند و از بازی هایشان لذت می بردم. گلزنی ها و حرکات انفرادی تماشایی مسی و نیمار من را بهت زده می کرد و سعی می کردم از آنها تقلید کنم. من همیشه طرفدار آنها بودم.
حتی وقتی کوچک بودی، پیراهن شماره 19 را که مسی مدتی در تیم ملی آرژانتین می پوشید، برایت خریدند. درست است؟
بله و من بسیار خوشحال بودم. وقتی کوچک بودم آن پیراهن را به دلیل عشقم به مسی می پوشیدم. من همیشه از شیوه بازی او الهام می گرفتم و به کارهایی که انجام می داد نگاه می کردم تا بتوانم از او تقلید کنم و در نتیجه بتوانم بازیکن سطح بالایی شوم.
مسی 10 لالیگا به علاوه دو لیگ یک فرانسه و چهار لیگ قهرمانان اروپا را برد. تو در حال حاضر چهار بوندسلیگا و یک لیگ قهرمانان اروپا را تنها در سن 21 سالگی برده ای. آیا می توانی تصور کنی که به رکورد مسی برسی؟
نمی دانم، فکر نمی کنم اصلا بتوانم خودم را با مسی مقایسه کنم و این تقریباً یک مأموریت غیرممکن است. من فکر می کنم مقایسه خودم با لئو یا هر بازیکن دیگری بیهوده است. من سال به سال فوتبالم را پیش می برم و به کارم ادامه می دهم تا بهتر و بهتر باشم و عناوین مهمی را برای تیمم کسب کنم.
در مورد تعویض پیراهن عجیبی که با مسی در بازی پی اس جی و بایرن در فصل 23-2022 داشتی به من بگو:
در همان بازی رفت، آلفونسو دیویس از لئو پیراهنش را خواست و من از نیمار آن را خواستم و او نیز پیراهنش را به من داد. سپس در بازی برگشت از لئو درخواست پیراهن کردم و او به من گفت که در رختکن آن را عوض می کنیم. اما بعد از جشن پیروزی با هواداران دیر به رختکن رسیدم و دیگر نمی خواستم به رختکن آنها بروم تا مزاحمتی ایجاد نکنم، پس دیگر از مسی نپرسیدم. داستان همین بود (با خنده).