به کدام يک مراجعه کنيم؟ روانشناس، روانپزشک يا مشاور؟
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۵۷۰۸۳۷
خبرگزاري آريا -
ميان مشاوران و روانشناسان تفاوت مي باشد
بسياري از مردم براي کوچک ترين مشکلات جسماني خود به پزشک مراجعه مي کنند، اما درد و رنج ناشي از بيماري هاي روحي خود را مدت هاي طولاني با خود يدک مي کشند و حاضر نيستند براي رفع آن به روانشناس و روانپزشک مراجعه کنند. از سوي ديگر حتي زماني که حاضر به مراجعه ميشوند، هنوز نمي دانند که بايد نزد روانپزشک بروند يا روانشناس يا مشاوره! اين عدم شناخت مي تواند افراد را دچار سردرگمي کند و مانع از دستيابي به نتيجه مطلوب براي آنان شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چه زمان به روانشناس مراجعه کنيم؟
دکتر نصيري، روانشناس باليني و مدرس دانشگاه علوم پزشکي در پاسخ به اين سوال که افراد دقيقا چه زماني بايد به روانشناس يا روانپزشک مراجعه کنند، مي گويد: افراد به همان ميزان که دچار مشکلات جسمي مي شوند، ممکن است به دليل زندگي شهري و مسايل خاص آن به همان ميزان يا حتي بيشتر،درگير مشکلات روحي و رواني نيز شوند. در واقع وضعيت روانشناختي ما مانند وضعيت جسماني ما هر از گاهي دچار مشکلاتي ميشود. اين مشکلات مي تواند ناشي اززمينه هاي قبلي و استعدادهاي ذاتي و ژنتيکي ما براي مبتلا شدن به اين گونه اختلالات باشد يا ناشي از شرايط محيطي، زندگي روزمره و مشکلات مربوط به آن.
افراد در زندگي خود و در انتخاب هايي که پيش رويشان است، گاها دچار تعارضات يا مشکلات ارتباطي با اعضاي خانواده خود مي شوند. از طرفي زماني که افراد با بحران هاي زندگي مواجه يا بنا به هر دليلي دچار مسايل روانشناختي مي شوند، وضعيت روحي فرد به هم مي ريزد و علايم مربوط به آن در خود فرد به صورت غم و افسردگي، بي ثباتي رفتاري و ... خود را نشان مي دهد. اين گونه علايم مي تواند درروابط اجتماعي فرد، زندگي فردي و اجتماعي مشکلات اضطرابي براي فرد ايجاد کند.وي دچار شک و ترديدهاي دايمي شود، دلهره و دلشورههاي افراطي در او ايجاد کند؛ به طوري که جريان عادي زندگي او را دچار اختلال کند.
وي در ادامه افزود:فرد در صورتي که نتواند بر مشکلات خود و علايم روحي – رواني ناشي از اين مشکلات فائق آيد، به مرور مقاومت جسماني خود را نيز از دست مي دهد و ممکن است به انواع بيماريهاي جسماني ناشي از تحمل استرس و اضطراب مبتلا شود. بيماري هايي که اصطلاحا از آنها با عنوان بيماريهاي روان تني ياد مي شود. بيماري هايي که منشأ آنها مسايل روانشناختي است، اما در جسم افراد بروز پيدا مي کند. اين گونه بيماري ها تا زماني که منبع و منشأ رواني آن حل و فصل نشود، ريشه کن نمي شود. در چنين شرايطي است که روانشناس ميتواند کمک کننده و راهگشا باشد.
در درمان مشکلات روانشناختي، دارو نقش اساسي را ايفا مي کند
به کدام يک مراجعه کنيم؟ روانشناس، روانپزشک يا مشاور؟
نصيري در پاسخ به اين سوال که چه تفاوتي ميان روانشناس، روانپزشک و مشاور وجود دارد، اظهار داشت: البته بايد ميان مشاوران و روانشناسان تمايز قائل شد. مشاور در صورتي مي تواند کمک کننده باشد که فرد در تصميم گيري هاي زندگي خود با مشکل رو به رو شده و نياز دارد که تصميم درستي اتخاذ کند؛ در حالي که در روانشناسي خصوصا روانشناسي باليني،هدف حل و فصل مشکلات روانشناختي و بيماري هاي عصبي است؛ لذا اين تمايز و تفکيک ميان روانشناسي و مشاوره هنوز براي مردم و گاها براي برخي از متخصصين جا نيفتاده است. اين عدم شناخت سبب شده که مراجعين نزد افراد مختلف بروند و به نتيجه مطلوب دست نيابند. توصيه من اين است که وقتي فرد دچار مشکلات روانشناختي مي شود، در ابتداي امر به يک روانشناس باليني مراجعه کند تا توسط او مشخص شود فرد نياز به درمان دارويي و روانپزشک دارد يا خير! اگر لازم بود که درمان دارويي در فرد آغاز مي شود؛ در غير اين صورت با روان درماني فرد مي تواند بر مشکلاتش غلبه کند. مشارکتي که بين تيم درمان اعم از مشاوره خانواده، روانپزشک، روانشناس و مددکار وجود دارد، مي تواند درمان را در سطح خوبي هدايت کند.
استفاده از چند روش براي درمان
مشکلات روانشناختي هم جسم فرد را درگير مي سازد و هم رفتارهاي فرد را! به عنوان مثال در بيماري افسردگي، يک سري از ميانجي هاي عصبي در مغز کاهش مي يابند، يا برخي از هورمون هاي مغز تنظيماتشان به هم مي خورد. در درمان مشکلات روانشناختي، دارو نقش اساسي را ايفا مي کند؛ لذا امروزه در دنيا نظريه اي وجود دارد به نام ديدگاه زيستي- رواني- اجتماعي؛ به اين معنا که هر مشکلي که از نظر روحي براي افراد اتفاق مي افتد، اين مشکلات با عوامل زيستي– رواني– اجتماعي بروز مييابد. به عنوان مثال زماني که فردي دچار افسردگي شده ، هم عوامل ژنتيکي در آن موثر است و هم اينکه ساختارهاي مغزي و هورموني دچار تغييراتي شده است.
همزمان نوع تفکر بيمار و نوع شناخت هاي او هم دچار تغييراتي شده، بعضا ممکن است الگوي ارتباطات فرد هم با خانواده و ديگران دچار تغييراتي شده باشد. در اينجا تنها با يک روش درمان نمي توان به جنگ مشکل و اختلال پيش آمده، رفت. در چنين شرايطي است که لازم است از روش هاي ترکيبي براي بازگرداندن بيمار به زندگي استفاده کرد؛ يعني فرد هم بايد از دارو استفاده کند تا جنبه بيولوژيکي، بيوشيميايي مغز و جنبه هاي زيستي تنظيم شود و هم نزد روانشناس باليني برود تا به واسطه تکنيک هاي روان درماني که استفاده ميکند، بتواند ساختمانِ شناختي و عاطفي فرد را اصلاح کند. از سوي ديگر فرد نياز به حمايت هاي اجتماعي و محيطي دارد. ترکيب تمام اينهاست که درمان را ايجاد مي کند؛ لذا جايگاه روانشناس و روانپزشک يک جايگاه مکمل است و گاه در کنار يکديگر ميتوان به درمان موثر دست يافت. شبيه به فردي که دچار شکستگي پا شده و لذا اين فرد هم بايد جراحي استخوان شود و هم دارو مصرف کند و هم به يک فيزيوتراپ مراجعه کند.
مصرف دارو، اعتياد آور است؟
دکتر نصيري در پاسخ به اين سوال نسل فردا که آيا مصرف دارو براي درمان اختلالاتي نظير افسردگي و ... اعتياد آور است؟ اظهار داشت: تصور غلطي که در جامعه ما وجود دارد اين است که داروها اعتياد آورند. بايد توجه داشت که هر درماني دوره اي دارد. بيماران روانپزشکي درمانشان دوره مشخص و معيني دارد که طولاني تر از ساير بيماري هاست و شبيه به سرماخوردگي نيست که تنها زمان کوتاهي را به درمان اختصاص دهند. حداقل درمان در روانپزشکي و روانشناسي 6 الي 7 ماه به طول مي انجامد. برخي از بيماري ها هم هستند که درمانشان مادام العمر طول مي کشد. اين گونه بيماري ها هرگز تا پايان عمر بهبود کامل نمي يابند و تنها روانپزشک يا روانشناس مي توانند با تجويز دارو و دستور العمل هاي لازم، اقدام به کنترل پيشرفت بيماري و حادتر شدن آن کنند. متاسفانه بسياري از مراجعين به اين نکات توجه لازم را ندارند.
فرد به روانپزشک مراجعه مي کند و يک ماه داروهاي تجويز شده را مصرف مي کند و در همان يک ماه احساس بهبودي مي کند؛ بنا به همين دليل شروع به قطع کردن ناگهاني داروهايش مي کند. اين امر سبب بازگشت دوباره بيماري و حتي تقويت بيماري مي شود. اين بيماران و مراجعين اعلام مي کنند که به دارو اعتياد پيدا کرده اند و زماني که دارو مصرف مي کنند، آرامند، اما به محض قطع مصرف دارو، دوباره دچار پريشاني و علايم بيماري مي شوند و به هم ميريزند. اين تصور بسيار غلط است؛چرا که زماني که فرد دوره درمان را به طور کامل طي نمي کند، نتيجه لازم را نمي گيرد و با قطع مصرف دارو، دچار مشکلاتي مي شود که اين حس را به فرد القا ميکند که به دارو اعتياد پيدا کرده است.
منبع: سلامت نيوز
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۵۷۰۸۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علائم فشار خون بالا
به گزارش گروه اجتماعی ایسکانیوز، متخصص بیماریهای قلب و عروق، فشار خون بالا را به علت نداشتن علامت اختصاصی، قاتل خاموش خواند و گفت: نشانههایی ممکن است در برخی بیماران دیده شود که از جمله آن میتوان به سردرد، تپش قلب، احساس فشار در قفسه سینه، تنگی نفس، تهوع، استفراغ، سرگیجه، تاری دید، گرگرفتگی و قرمزی صورت و خون ریزی بینی یا چشم اشاره کرد.
بیشتر بخوانید: مصرف ۲ و نیم لیوان چای سبز در روز و کاهش فشار خونپرفشاری خون به معنای بالا بودن میزان فشاری است که بر اثر برخورد خون به دیواره سرخرگها ایجاد میشود. سرخرگها، رگهایی هستند که خون را از قلب به تمام اعضای بدن میرسانند. میزان فشار خون، با دو عدد مشخص میشود. فشار خون سیستولیک (عدد بالایی) نشان دهنده فشار وارد شده به دیوارهی سرخرگها در هنگام انقباض قلب است و فشار خون دیاستولیک (عدد پایینی) نشان دهنده فشار وارد شده به دیواره سرخرگها در هنگام آزاد شدن عضلات قلب (بین هر ضربان قلب) است.
بالا بودن فشار خون باعث بروز عوارضی مانند بیماری قلبی، نارسایی کلیوی، تصلب شرایین، آسیبهای چشمی و سکته مغزی میشود.فشار خون در حالت طبیعی باید کمتر از ۱۲۰/۸۰ باشد. در صورتی که فشار خون بین ۱۲۰/۸۰ تا۱۳/۹۹ باشد، شخص در معرض ابتلا به فشار خون بالا قرار دارد و فشار خون ۱۴۰/۹۰ و بالاتر نشان دهنده ابتلا به بیماری پرفشاری خون است. در دوران بارداری نیز فشار خون بارداری ، به طور طبیعی، باید کمتر از ۱۲۰/۸۰۰ باشد.
بالا بودن فشار خون باعث بروز عوارضی مانند بیماری قلبی، نارسایی کلیوی، تصلب شرایین، آسیبهای چشمی و سکته مغزی و آسیب به مغز میشود.چه افراد بیشتر در معرض پرفشاری خون هستند؟افزایش فشار خون در بین افراد بالاتر از ۴۵ سال متداول است. در این بین سهم مردان بیش از زنان است. این آمار در افراد بالای ۶۵ سال به عکس است به نحوی که زنان بیشتر تحت تاثیر پرفشاری خون قرار می گیرند.
مریم طاهرخانی، فلوشیپ اقدامات مداخلهای قلب و عروق و استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، فشارخون بالا را عامل اصلی بروز بیماریهای قلبی و عروقی و مرگ و میر دانست.
طاهرخانی، تنها راه تشخیص پرفشاری خون را، اندازه گیری آن با دستگاههای فشارسنج عنوان کرد و افزود: افراد میتوانند برای اندازهگیری فشارخون به مطب پزشک مراجعه کنند، یا به کمک دستگاه هولتر فشارخون در خارج از مطب و در یک بازه زمانی طولانی مدت فشارخون خود را پایش کنند، همچنین امکان اندازهگیری فشار به کمک دستگاههای ترجیحا اتوماتیک در منزل نیز وجود دارد.
عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی اظهار کرد: توصیه میشود از فشارسنجهای بازویی استفاده شود و فرد حتما پنج دقیقه به حالت نشسته و در حالت استراحت قرار گیرد، علاوه بر این، افراد باید توجه داشته باشند تا نیم ساعت قبل از اندازه گیری فشار، ورزش نکنند و چای و قهوه نیز ننوشند.
وی درباره نحوه اندازهگیری صحیح فشار خون، عنوان کرد: فشارخون باید دو یا سه بار گرفته شود؛ میانگین دو عدد نزدیک به هم، فشارخون بیمار را نشان میدهد ضمنا بهتر است از هر دو دست فشار گرفته شود و اگر فشار دو دست با یکدیگر مغایرت داشت، معیار، دستی است که فشار بالاتری دارد.
کاهش ۲۵ درصدی ابتلا به فشارخون تا سال ۲۰۲۵ با تشخیص زودهنگام و کنترل به موقعطاهرخانی، افزود: اتحادیه جهانی فشارخون بالا (World Hypertension organization)، فشار بزرگتر مساوی ۱۴۰ روی ۹۰ میلی متر جیوه را پرفشاری خون تعریف کرده است؛ بنابراین اگر فشار فردی در منزل بزرگتر مساوی ۱۳۵ روی ۸۵ میلی متر جیوه بود، باید به پزشک مراجعه کند، البته تشخیص فشارخون بر اساس یک بار اندازه گیری داده نمیشود.
فلوشیپ اقدامات مداخلهای قلب و عروق دانشگاه با اشاره به اینکه درمان فشارخون در افراد به تشخیص پزشک به طور معمول پس از دو تا سه بار ویزیت پزشک به فاصله یک تا چهار هفته و یا اندازه گیری فشارخون با هولتر، آغاز می شود، گفت: البته اگر فشارخون در رنج خطر باشد و عوارض ناشی از فشارخون در ارگانهای حیاتی دیده شود، باید در همان ابتدا درمان شروع شود
عضو هیأت علمی دانشگاه، تصریح کرد: بنا به توصیه اتحادیه جهانی فشارخون بالا، افراد بالغ بالای ۱۸ سال باید غربالگری فشارخون شوند؛ به این ترتیب که افراد ۱۸ تا ۳۹ سال هر سه تا پنج سال باید فشارشان را اندازه بگیرند و اگر در حد نرمال بود، سه تا پنج سال بعد، مجدد ارزیابی کنند.
وی ادامه داد: این افراد اگر به علت وزن بالا (توده بدنی ( BMI) بالاتر از ۲۵)، یا ماکسیمم فشار بین ۱۳۵ تا ۱۳۹ و مینیمم فشار ۸۵ تا ۸۹ میلی متر جیوه در معرض ابتلا به فشارخون بالا هستند، باید به صورت سالانه پایش شوند، افراد بالای ۴۰ سال نیز باید هرسال فشارخون خود را اندازهگیری کنند.
طاهرخانی با بیان اینکه فشار خون بالا سالانه بیش از ۱۰ میلیون مرگ و میر را به خود اختصاص میدهد، به راههای پیشگیری از فشار خون در افراد اشاره کرد و گفت: حفظ وزن مطلوب، اصلاح سبک زندگی، پرهیز از رژیم غذایی ناسالم مثل مصرف غذاهای سرخ کردنی، چرب، آماده و کنسروی، حذف اسیدهای چرب ترانس، خودداری از مصرف الکل و دخانیات و پرهیز از مصرف نمک بیش از یک قاشق چایخوری از جمله اقداماتی است که در راستای پیشگیری از ابتلا به پرفشاری خون بسیار کمک کننده خواهد بود.
متخصص بیماریهای قلب و عروق با اشاره به اینکه هدف سازمان بهداشت جهانی، کاهش ۲۵ درصدی ابتلا به فشارخون بالا تا سال ۲۰۲۵ است، بیان کرد: این مهم با تشخیص زودهنگام و کنترل به موقع بیماری امکان پذیر است، یکی از اقدامات در این راستا، کنترل فشارخون بیمارانی است که به هر بهانهای به مراکز درمانی و کلینیکها مراجعه میکنند، بسیج عمومی و راهاندازی کمپینهای اطلاع رسانی اهمیت فشارخون و تشخیص و درمان به موقع آن، میتواند در افزایش سواد سلامت مردم نیز موثر باشد.
فشارخون بالا قابل درمان نیست، فقط کنترل می شودطاهرخانی، تصریح کرد: بعد از تشخیص، درمان مناسب و کافی منجر به کاهش خطرات حمله قلبی و عروقی خواهد شد، اما مشکل اصلی برای کنترل فشارخون، عدم پذیرش بیماران است؛ علی رغم پیشرفتهای بسیار در حوزه درمان، اغلب بیماران یا داروهایشان را مرتب مصرف نمیکنند، یا تصور میکنند پرفشاری خون قابل درمان است و با کاهش فشار ناشی از درمان، بلافاصله دارو را قطع میکنند، این آگاهی باید به بیمار داده شود که فشارخون یک بیماری قابل کنترل است، نه قابل درمان؛ این کنترل هم به روش دارو درمانی انجام میشود.
متخصص بیماریهای قلب و عروق دانشگاه اظهار کرد: خط اول درمان پرفشاری خون میتواند از گروه دیورتیکهای تیازیدی، کلسیم بلاکرها، مهارکننده آنزیم تبدیلکننده آنژیوتانسین (ACE-inhibitor) یا داروهای مسدودکننده گیرنده آنژیوتانسین (ARBs) باشد.
طاهرخانی درباره مزایای داروهای ترکیبی نیز عنوان کرد: داروهایی که از ترکیب دو یا سه نوع دارو تولید میشوند، قابل استفاده به صورت یک بار در طول روز هستند و برای کنترل فشارخون بسیار موثر عمل میکنند. همین ویژگی داروها موجب کاهش احتمال فراموشی مصرف و یا عدم مصرف میشود.
فلوشیپ اقدامات مداخله ای قلب و عروق ادامه داد: توصیه انجمن جهانی فشار خون بر پیروی از یک راهبرد دارویی یکسان در تمام کشورها با طیفهای مختلف اقتصادی و بهداشتی است، البته ما در کشور ملزم به استفاده از این الگوریتم نیستیم و استفاده از داروهای ترکیبی با مصرف یک بار در روز با کارایی موثر، از اولویتهای تجویزی است که نمونههای داخلی آن هم تولید شدهاند.
وی اظهار کرد: نشانههایی از ابتلا به فشار خون بالا ممکن است در برخی بیماران دیده شود که از جمله آن میتوان به سردرد، تپش قلب، احساس فشار در قفسه سینه، تنگی نفس، تهوع، استفراغ، سرگیجه، تاری دید، گرگرفتگی و قرمزی صورت و خون ریزی بینی یا چشم اشاره کرد.
این متخصص بیماریهای قلب و عروق ادامه داد: هیچ کدام از این نشانههایی که به آن اشاره شد، اختصاصی نیستند و صرفا برای مشکوک شدن به وجود خطر پرفشاری خون نباید منتظر بروز این علامتها بود.
وی در پایان با اشاره به اینکه داروهای فشارخون مثل هر دارویی ممکن است عوارضی داشته باشد، گفت: سرفه، خارش گلو و ورم پا از جمله این عوارض است که فرد باید در صورت مشاهده به پزشک مراجعه کند تا داروی مناسبتر جایگزین شود.
انتهای پیام/
کد خبر: 1229265 برچسبها دانستنی ها