Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری میزان- آقای آشنا گفته اند: معمولا پس از حوادث تروریستی یکی از واکنش‌های مقام‌های قضایی و امنیتی اجرای احکام اعدام تعدادی از محکومان همان جریان است؛ اینک که تعدادی از این افراد حکم اعدام دارند و حکم شان اجرا نشده باید مراقب بود چراکه داعش دقیقا در پی همین واکنش‌های انتقام جویانه است. به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان، حسام الدین برومند در یادداشتی برای روزنامه حمایت نوشت: آقای آشنا گفته اند: «معمولا پس از حوادث تروریستی یکی از واکنش‌های مقام‌های قضایی و امنیتی اجرای احکام اعدام تعدادی از محکومان همان جریان است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



اینک که تعدادی از این افراد حکم اعدام دارند و حکم شان اجرا نشده است، باید مراقب بود:

۱ -داعش دقیقا در پی همین واکنش‌های غیر عقلایی و انتقام جویانه است تا از طریق تقابل جویی با این رفتار باز بتواند از میان هواداران این گروه یارگیری کند و بدین ترتیب چرخه ترور بازتولید شود.

۲ -فضایی که در جهان برای همدردی با کشورمان و مردم ایران شکل گرفته تحت تاثیر اعدام‌ها قرار می‌گیرد.

۳ -شکاف میان شیعه و سنی و تعمیق آن. یادداشت پیش روی پاسخ به نظریه شاذ و غیر آشنا آقای حسام الدین آشنا است که در شرایط کنونی از لزوم توقف مجازات اعدام جنایتکاران و آدم کش‌ها از جنس داعشی‌ها سخن به میان آورده اند.

پیش از پاسخ، اصرار دارم تاکید کنم این نوشته از این جهت به نگارش در آمده است که در واکنش به نظریه مولفی است که در جایگاه مشاور ریاست جمهوری جلوس کرده اند و اگر شخصیت حقوقی ایشان در میان نبود حمل بر ناآشنایی ایشان بر موازین فقهی و حقوقی می‌کردم، ولی نظر بر اینکه جناب آشنا در حوزه‌های مختلف فرهنگی، سیاسی، رسانه، ارتباطات، فقه و معارف ورود پیدا می‌کنند و اخیرا هم در حوزه قضا و حقوق ورود داشته اند! و گویا رسالت نصیحت و وصیت به این و آن و فلان نهاد وبهمان دستگاه را به جهت تامین منافع دولت حقوقدان! به یدک می‌کشند؛ پاسخ به سخنان ایشان ضروی به نظر می‌رسد و ذکر چند نکته خالی از لطف نیست: یکم- عجیب است که حکم قصاص و اعمال قانون در مورد سلب کنندگان امنیت و تروریست‌ها را "غیرعقلایی" و "انتقام جویانه" بر شمرده اید؟! انتظار بود حداقل به مصداق:» نَحْنُ اَبْناءُ الدَّلیلِ نَمیلُ حَیْثُ یَمیلُ» (ما فرزندان دلیل هستیم، هرجا دلیل برود دنبال آن می‌رویم) برای این ادعای خودتان دلیلی اقامه می‌کردید، شاید به کشفیات جدیدی نائل آمده اید و بقیه را اندر خم همان کوچه اول پنداشته اید! اینکه در شرایط کنونی به توقف اجرای حکم اعدام کسانی توصیه کرده اید که از قماش تروریست‌ها و تکفیری‌های آدم کش هستند نه تن‌ها به معنای تعطیلی قانون است، بلکه بدین معناست که قانون و قضا را در جهت سیاستی که مبنای مصلحت آن هم مشخص نیست، به گروگان گرفته اید! و با این حساب از این به بعد هر حکم قانونی که باید اجرا شود ابتدا باید تبعات سیاسی آن را سنجید.

این در حالی است که قوه قضاییه مامور اجرای قانون و عدالت است و اجرای حکم را نباید وجه المصالحه فلان مصلحتِ کذایی و موهوم نماید. دوم-اجرای قاطعانه و با صلابت احکام قانونی و شرعی خود بهترین عامل بازدارندگی را به همراه دارد. چرخه ترور موقعی باز تولید می‌شود که در برابر اشرار و تروریست‌ها و جنایتکاران و عاملان و مسببان آن عقب نشینی کنیم و یا احکامی غیرمتقن و سست صادر شود؛ نه اینکه این سلب کنندگان وحشی امنیت را به سزای اعمال پلیدشان برسانیم.

موضوع به دارآویختن جنایتکاران و تروریست‌ها از جنس دیپلماسی و مذاکره نیست، اینجا جای ضرب شست عدالت است؛ همین!. سوم- به مجازات رساندن تروریست‌ها و جانیان آدم کش، اجرای حد اسلامی است و طبق قاعده فقهی، تاخیر در حد جایز نیست. (لیس فی الحدود نظر ساعه) همچنانکه درقانون مجازات اسلامی هم که برگرفته از متون فقهی است، اصل بر عدم تاخیر اجرای حد است. چهارم-فضای همدردی کشور‌ها با جمهوری اسلامی ایران در برابر حادثه تروریستی تهران چه ارتباطی به توقف اجرای قانون دارد؟ این دو مقوله (یعنی فضای همدردی کشور‌ها و در عین حال مجازات تروریست‌ها طبق قوانین موضوعه کشور) با هم منافاتی ندارد. به قول معروف: «اثبات شی نفی ما عدا نمی‌کند.» (لازمه بودن چیزی، نبودن دیگری نیست) ضمن اینکه فضای همدردی در جهان و پیام چند کشور در این زمینه تاثیری در حفظ امنیت ما ندارد. پنجم- مجازات اعدام برای تروریست‌ها ربطی به موضوع شکاف شیعه وسنی ندارد چراکه علمای شیعی وسنی هردو در نظر و دیدگاهی مشترک، تکفیری‌ها را خارج از مدار مذهب شیعی وسنی می‌دانند.

همچنانکه یادآور می‌شود؛ علمای اهل سنت به ویژه «احمد الطیب» شیخ الازهر مصر در اجلاس چچن که شهریور ماه ۱۳۹۵ برگزار شد؛ در بیانیه پایانی این همایش بر برائت خود از فرقه وهابیت تأکید کردند و آن را خارج از مذهب اهل سنت دانستند؛ بنابراین ادعای القایی شکاف میان شیعه وسنی بخاطر اعدام تروریست‌ها به معنای اعتباربخشیدن به فرقه‌های قلابی و تقلبی نظیر وهابیت به عنوان جانمایه عقاید داعشی‌ها است و این فقط تکفیری‌ها هستند که از اعدام تروریست‌ها بر آشفته می‌شوند؛ و بالاخره باید گفت: فقه اسلامی مجازات تروریست‌ها وآدم کش‌ها را اعدام می‌داند و اجرای قاطعانه این حکم نه تن‌ها شکاف میان دو مذهب شیعی و سنی نیست، بلکه نشانه همبستگی آن دو در برابر مذاهب دست ساز و ساختگی است.

پیام ویژه حمله تروریستی تهراندر یادداشت روزنامه کیهان می‌خوانید: روز چهارشنبه گذشته یعنی ۱۷ خرداد ماه سال ۹۶، روز حساس و مهمی برای مردم ایران به ویژه پایتخت‌نشینان بود. تعدادی حرامی تا دندان مسلح با هجوم به مردم در مجلس و محوطه حرم مطهر امام، وحشیانه، ۱۷ نفر از هموطنان روزه‌دارمان را به شهادت رساندند و ده‌ها نفر را زخمی کردند؛ اما ظرف چند ساعت، به سزای عمل پلیدشان رسیدند. در‌باره اینکه این حادثه چطور اتفاق افتاد و هدف آن چه بود، طی همین چند روز گذشته گزارش‌ها و خبرهایی منتشر شده و همچنان نیز منتشر می‌شود.

اما نکات مهم دیگری هم وجود دارد که شاید آن طور که باید، به آن‌ها پرداخته نشده باشد که در این وجیزه به آن‌ها اشاره خواهیم داشت: ۱ - حمله تروریستی روز چهارشنبه اگرچه تلخ بود اما، برکاتی هم به دنبال داشت. نمایان شدن چهره واقعی کسانی که با حمله به مدافعان حرم، خود را مدافع مردم جا زده و این عزیزان را «مدافع اسد» می‌نامیدند! یکی از این برکات است. تصورش را بکنید اگر ۵ سال پیش مدافعان حرم، به کمک کشورهای همسایه خود یعنی سوریه و عراق نشتافته بود، این کشور‌ها قطعا اکنون در کنترل تروریست‌هایی بودند که چهارشنبه در تهران دست به جنایت زدند. وضعیت کشورمان امروز چگونه بود اگر، دو کشور تکفیری، همسایه‌مان بودند؟!

هر روز وقوع چندین حمله تروریستی و انتحاری در هر نقطه‌ای از کشور؛ درست مثل عراق، سوریه و لیبی؛ غیر از این است؟ روز چهارشنبه، مظلومیت مدافعان حرم، شهدای مدافع و بچه‌های سپاه اندکی معلوم و حمله کنندگان به این عزیزان، رسوا شدند. اتحاد مثال زدنی که پس از این حادثه بین تمام اقشار مردم و مسئولین به وجود آمده را نیز باید قدر دانست. هنرمند، ورزشکار، بازیگر سینما، سیاستمدار و چپ و راست، پس از وقوع این حادثه، نه تن‌ها نترسید بلکه، برای دشمن رجز هم خواند. انتخابات ریاست جمهوری را که پشت سر گذاشتیم، عده‌ای به مثابه جنگ می‌پنداشتند تا با دو قطبی کردن جامعه، رای جمع کنند. این حادثه تا حد زیادی زخم دوقطبی را ترمیم و دل مردم و مسئولین را به هم نزدیک‌تر کرد که این هم از برکات این روز است.

۲ - گفته شده، ۶ نفر از شهدا و مجروحین این حادثه سپاهی هستند. سپاه در کنار سایر نیروهای نظامی و امنیتی و اطلاعاتی کشور در روز چهارشنبه، انصافا خوش درخشید. طبق گزارش‌های رسمی طی دو روز گذشته نیز ضربات مهلکی بر پیکر پس مانده‌های تکفیری در برخی نقاط غربی کشور وارد کرده و «کلکشان را کنده‌اند» و گزارش‌های آن نیز به طور مرتب منتشر می‌شود. شاید امروز وقت خوبی برای گله و شکایت نباشد چرا که می‌گویند - و درست هم می‌گویند- باید اتحاد را حفظ کرد اما، از برخی مسئولین به خاطر جفاهایی که بر این نهاد در طول انتخابات کردند که می‌شود یک انتقاد خشک و خالی کرد، نمی‌شود؟! به امید روزی که مسئولین برای رسیدن به یک مشت رای بیشتر، به مولفه‌های قدرت آن نظامی که خود بخشی از حاکمیت آن هستند، حمله نکنند. تضعیف چنین نهادهایی می‌تواند به منزله چراغ سبزی باشد برای طراحان آمریکایی و سعودی برای انجام چنین حملاتی. ان‌شاء‌الله که اشتباه باشد اما، برخی در جریان انتخابات اخیر، ناخواسته چنین چراغ سبزی را نشان دادند!.

۳ - بدون کوچکترین تردیدی پشت حمله تروریستی تهران، تن‌ها یک گروه «شکست خورده تکفیری» یعنی داعش قرار ندارد و احتمالا چند کشور این عملیات را سازماندهی و اجرا کرده‌اند. از تغییر و تحولات در سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) بگیر تا تحولات اخیر در عربستان و قطر، می‌تواند در وقوع این حمله کور نقش داشته باشد. تیم به شدت ضد ایرانی که ترامپ دور خود جمع کرده و در همین چند هفته گذشته روی آن به طرز غیر عادی مانور داده را نباید از نظر دور داشت. انتصاب «مایکل دی آندریا» ملقب به آیت‌الله مایک! به عنوان مسئول دفتر تجسس ایران در سیا و ساخت فیلم تبلیغاتی برای وی از سوی آمریکایی‌ها، از جمله اقدامات بی‌سابقه‌ای است که نباید به سادگی از کنار آن‌ها گذشت. تاکنون سابقه نداشته سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا یا هر کشور دیگری، مهره‌های خود را معرفی کنند، چه رسد به اینکه، برای آن‌ها فیلم تبلیغاتی ساخته و ماموریت آنان را هم اعلام نمایند.

آمریکایی‌ها صراحتا می‌گویند، ماموریت این جاسوس ترور است! و برای اثبات این اظهارات گفته‌اند، بن لادن را با نقشه همین «دی آندریا» به قتل رسانده‌اند! انتصاب «جیمز متیس»، وزیر دفاع به شدت ضد ایرانی ترامپ که در همان محافل آمریکایی به «سگ‌هار» معروف است نیز بخش دیگر این ماجراست. رئیس‌جمهور آمریکا، عربستان، مرکز ایدئولوژی داعش و تروریست‌های تکفیری را اولین مقصد سفر خارجی خود پس از پیروزی در انتخابات قرار داد تا در نشست صد در صد ضد ایرانی ریاض مشارکت کند. برنامه محوری این نشست، اعلام خبر تشکیل «ناتوی عربی» بود که هدف اعلامی و رسمی آن هم، مقابله با ایران عنوان شده است! آنچه امروز در قطر جریان دارد و این کشور را تا مرز جنگ پیش برده نیز با نشست ریاض ارتباط مستقیمی دارد. گفته می‌شود یکی از دلایل حمله سعودی‌ها به قطر، مخالفت دوحه با محور اصلی نشست ریاض یعنی مقابله با ایران و حزب‌الله لبنان و همچنین مخالفت با پرداخت حق‌السهم خود از تشکیل ناتوی عربی است. بنا بر این اگر بگوییم، حادثه روز چهارشنبه با این تحولات ارتباط مستقیمی دارند، بیراهه نرفته‌ایم.

۴ - کشتن اولویت نخست عاملان این حمله نبود چرا که اگر چنین بود، مراکز دیگری بودند که شاید، راحت‌تر می‌شد به آنجا حمله کرد و تعداد بیشتری از مردم را به شهادت رساند. به نظر می‌رسد اولویت نخست آمریکا و سعودی، انتقال پیام بوده باشد. پیامی به ما و پیامی هم به سایر نقاط دنیا. انتقال این پیام که «ایران دیگر جزیره ثبات نیست» و «امنیت در این کشور از بین رفت»، پیام این حادثه برای جهان می‌تواند باشد. نا امن شدن ایران آرزوی آمریکا و سعودی است و این آرزو را کتمان هم نمی‌کنند. مخاطب پیام آن‌ها به ما، اما می‌تواند برخی مسئولین کشورمان باشند. چگونه؟ بخوانید: به گفته بالاترین مقامات رسمی و اجرایی عراق و سوریه، اگر ایران نبود داعش و سایر گروه‌های تروریستی تکفیری اکنون در بغداد و دمشق و حتی همین کشورهای مرتجع در حال خلافت! بودند.

پروژه داعش، پروژه پرهزینه‌ای برای دنیای استکبار بود. قرار بود با این حرامی‌ها علاوه بر زدن ریشه اسلام، فروش سلاح و تسلط بر چاه‌های نفت، به مقابله با ایران و حزب‌الله لبنان پرداخت تا رژیم صهیونیستی در حاشیه قرار بگیرد. ایران اما، با جانفشانی‌های همین شهدای مدافع حرم، تمام محاسبات آن‌ها را به هم ریخت. امروز تن‌ها بخش بسیار کوچکی از عراق در چنگال داعش باقی است و اوضاع در سوریه نیز باب میل آن‌ها پیش نمی‌رود؛ طوری که آمریکایی‌ها خود مستقیما وارد میدان شده و بعضا به نیروهای عراقی و سوری مستقیما حمله می‌کنند. شاید با طراحی حمله تروریستی تهران، به دنبال رساندن «پیام ترس» به کسانی بوده‌اند که، می‌ترسند! کسانی که معتقدند توانمندی‌های نظامی ما با یک حرکت آمریکا، نابود می‌شود. کسانی که توانمندی‌های ما را در حد تهیه آبگوشت بزباش و قرمه سبزی می‌دانند. هدف از تدارک این حملات شاید، انتقال پیام «ترس» به مردم هم بود.

آمریکایی‌ها در همین چند سال گذشته، نتیجه ترساندن را خوب دیده‌اند. شاید این بار می‌خواستند با ترساندن مردم و برخی مسئولین، ما را دچار اشتباه محاسباتی در تحولات جاری منطقه کنند! اما حضور حیرت‌انگیز دیروز مردم در مراسم تشییع شهدای ترور رمضان در کنار واکنش‌های خارق‌العاده مردمی به این حادثه نشان داد، مردم ایران بیدی نیستند که با این باد‌ها بلرزند. ۵ - اتفاق روز چهارشنبه یک پیام ویژه هم داشت. اینکه، شیطان شیطان است و با «بزک» نمی‌توان ماهیت آن را تغییر داد.

حادثه چهارشنبه تهران، بزک آمریکایی‌ها را شست و چهره واقعی این کشور را بار دیگر به مردم نشان داد. «عده‌ای از مردم» شاید نمی‌دانستند شاید هم فراموش کرده بودند که چرا قریب به ۴۰ سال است مرگ بر آمریکا می‌گوییم. در چند سال گذشته نیز تلاش زیادی برای حذف این شعار از سوی برخی‌ها شد تا «آن عده»، همچنان نادان بمانند. در کنار تلاش برای اعتمادزایی!، این عده از هیچ کاری تاکید می‌شود از هیچ کاری برای بزک کردن این شیطان دریغ نکردند، از تحریف سخنان امام بگیر تا گفتن «دوران این حرف‌ها گذشته» استفاده کردند. این حادثه نشان داد، برخی از معضلات، خود حاصل مذاکره و اعتمادند! به ویژه وقتی طرف مذاکره کشوری با مختصات آمریکا باشد. مگر معضل «داعش» در بحبوحه «مذاکرات» اتمی ساخته و پرداخته نشد؟!

این احتمال هنوز هست که حملات مشابهی را برنامه‌ریزی و به اجرا بگذارند، اما با هوشیاری که مردم و مسئولین کشور بعد از این حادثه به دست آوردند، احتمال تکرار چنین حوادثی بسیار کم است. خبرهای خوبی از دستگیری و متلاشی شدن عقبه این تکفیری‌ها با همکاری مردم به گوش می‌رسد. با وجود چنین مردمانی، چنین نیروهای نظامی مخلص و با ارزشی و به شرط حفظ این هوشیاری و صد البته دل بریدن از دشمن، هم کلک آن‌ها به زودی کنده می‌شود، هم توان تکرار چنین جنایاتی از دشمن گرفته خواهد شد.

سازش، مسیری بی بازگشتحسن کربلایی برای روزنامه رسالت نوشت: جنس کار امام (ره) یک انقلاب به تمام معنا بود. کم و کیف کار او یک تحول اجتماعی و سیاسی یا تغییر مناسبات بر اساس ملاحظات قدرت‌های داخلی و خارجی یا به تعبیر درست‌تر یک رفرم اجتماعی نبود. نهضت‌های یک صد ساله اخیر در ایران با پشتیبانی مردم هرگز به دنبال یک انقلاب به معنای تمام و کمال نبودند لذا نه تن‌ها به اهداف حداقلی خود نرسیدند بلکه در مدت کوتاهی ورق برگشت و استبداد با شکل و شمایل جدید و آرایش نو وارد صحنه‌های سیاسی و اجتماعی شد. جنس اندیشه امام راحل در حوزه فلسفه سیاسی معطوف به انقلاب و تغییرات بنیادین در همه حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی بود.

شناخت اندیشه سیاسی امام (ره) بدون فهم این مهم ممکن نیست. مانیفست سیاسی امام راحل در پیام ۳۰ صفحه‌ای پذیرش قطعنامه به خوبی پرده از تئوری ایشان مبتنی بر تغییر و انقلاب برمی دارد. حضرت امام پذیرش قطعنامه را آغاز یک جنگ می‌داند و می‌فرماید؛ "امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنه‌ها و مرفهین بی درد شروع شده است. " امام (ره) انقلاب اسلامی را به عنوان نمایندگی جبهه حق معرفی می‌کند و بر این موضع پای می‌فشارد. امام راحل در پی تغییر جهان و زمینه سازی برای ظهور حضرت صاحب‌الزمان (عج). یگانه منجی عالم بشریت بود و از این موضع تا آخرین روز‌ها و لحظات عمر با برکت خود اندکی عقب‌نشینی نکرد.

دنیای اسلام بر اساس ریلی که امام (ره) درست کرد به سوی بیداری اسلامی پیش رفت و دیکتاتورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای یکی پس از دیگری سقوط کردند. اما جهان استکبار و استبداد برای انحراف ملت‌های مسلمان با بهره‌گیری از جبهه نفاق در دنیای اسلام به نهضت جهانی امام (ره) از پشت خنجر زدند. آن‌ها به صورت سپری درآمدند که رژیم صهیونیستی و آمریکای جنایتکار را در منطقه محافظت کردند. اما به زودی دنیای اسلام بیدار می‌شود و با عبور از سد منافقین خود را به مرزهای انقلاب اسلامی و اجرای احکام الهی در بلاد خود می‌رساند. انقلاب اسلامی هم پس از عبور از منافقین و لیبرال‌ها و جریان الحاد در سال ۶۰ اوج گرفت. نظام، کشور، علما و مردم برای عبور از جبهه نفاق هزینه زیادی پرداخت کردند. پرداخت این هزینه گرچه اکنون رو به کاستی است، اما همچنان ادامه دارد. برخی در داخل و خارج بر این گمان هستند که با نفی انقلابی‌گری ایران را روی سفره تعهدات رنگارنگ جهانی بنشانند.

برجام هسته‌ای را به برجام منطقه‌ای وصل کنند و اسناد سازمان ملل هم که به بهانه جهانی شدن متضمن سکولاریزه کردن همه نظام‌های روی زمین است را بر ما تحمیل کنند. آن‌ها برآنند که سامانه آموزش در کشور بر اساس سند منحط ۲۰۳۰ قرار گیرد و سامانه اقتصاد کشور در بند پیمان «اف‌ای تی اف» باشد تا با همین دست فرمان نظام مجبور شود بر اسناد به اصطلاح جهانی از طریق سازمان ملل و به رهبری آمریکا و قدرت‌های جهانی انگشت تایید و تاکید بگذارد. این ریل‌گذاری قطار انقلاب را از ریل امام (ره)، اسلام، قرآن و قانون اساسی خارج می‌کند و کسانی که بانی این حرکت غفلت آلود هستند در تاریخ ایران به نیکی از آن‌ها یاد نمی‌شود. انقلاب با این ریل‌گذاری به سمت سازش با قدرت‌ها می‌رود هزینه این سازش به مراتب بیشتر و سهمگین‌تر از چالش‌های عقلانی مسئولان طی چهار دهه گذشته با دنیای استکبار است. رهبری معظم انقلاب در مرقد مطهر امام راحل از این رویکرد خطرناک پرده برداری و به مسئولان هشدار دادند و آن‌ها را از رفتن به این مسیر بی‌بازگشت برحذر داشتند. تاریخ ۴۰ ساله اخیر نشان می‌دهد نام امام (ره) و انقلاب متغیر اصلی حرکت‌های سیاسی در منطقه و جهان است. قدرت اسلام هر روز افزونتر می‌شود. نام امام راحل و نقش بی بدیل مقام معظم رهبری از هر زمان در تحولات منطقه‌ای و جهانی آثار وجودی خود را بیشتر نمایان می‌کند. آنکه در این معرکه باید عقب نشینی کند دنیای استکبار است نه انقلاب اسلامی. آنکه امروز باید به فکر سازش با انقلاب اسلامی و به رسمیت شناختن انقلاب باشد غرب است!. اگر دیپلماسی خارجی دولت دوازدهم این مهم را درک نکند آسیبهایی که از برجام به ملت و کشور وارد شده را افزایش می‌دهد.

نبرد ملت ما با استبداد جهانی به حکم امام (ره) و اراده پولادین رهبری معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی امام خامنه‌ای تعطیل بردار نیست. اگر دیپلمات‌های ما در این حقیقت تردید کنند، میلیون‌ها جوان که در ایران دست به ماشه در برابر استکبار و استبداد جهانی به صف ایستاده اند تردید نمی‌کنند. سند این ادعا هم شهدای بزرگوار دفاع از حریم و حرم انقلاب اسلامی هستند که با اقتدار خود باب شهادت را هنوز باز نگه داشته و دشمن را در عمق استراتژیک نظام، کیلومتر‌ها دورتر از مرزهای ایران اسلامی زمینگیر کرده اند. ترقه‌بازیهای دشمن در چهارشنبه گذشته تهران نشان داد استکبار جهانی با حمایت بی پرده از تروریسم وارد فاز به اصطلاح سخت با انقلاب اسلامی شده است. واکنش ترامپ به حادثه تروریستی تهران و حمایت از تروریست‌ها به قول ظریف نفرت انگیز بود. این نفرت متقابلاً در مواضع وزارت خارجه و به ویژه رئیس دولت علیه آمریکا باید آثار وجودی خود را نشان دهد.

از حفره‌های سیاست‌ورزی تا تهدید امنیت ملیمحمد اسماعیلی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: نظام سلطه طی ۳۸ سال گذشته صد‌ها برنامه پیچیده، چند‌لایه و مدون برای پیشبرد اهداف خود در مواجهه با نظام جمهوری اسلامی ایران داشته که بر اساس اولویت‌های مختلف می‌توان تقسیم‌بندی‌های گوناگونی از این دشمنی‌ها ارائه کرد که قریب به اتفاق آن به بن بست خورده است. براساس یکی از همین تقسیم بندی‌های سه گانه «کوتاه، میان و بلند‌مدت» نظام سلطه مبنی بر ۱ - «ثبات زدایی از امنیت داخلی کشور»، ۲ - «ایجاد دوقطبی مردم –حاکمیت» و ۳ - «استحاله سیاسی حاکمیت» دانست که حملات تروریستی روز چهارشنبه تهران در حرم حضرت امام (ره) و مجلس شورای اسلامی در دسته سوم قابل جاگذاری است. غربی‌ها بر اساس دکترین مقابله با ایران معتقدند که این سه سناریو باید به صورت همزمان در دستور کار قرار گیرد چرا که تمرکز بر یکی از آن‌ها نافی دو گزاره دیگر نیست و تمرکز توأمان روی هر سه محور، قدرت اثرگذاری آن‌ها را افزایش می‌دهد و می‌تواند جمهوری اسلامی ایران را در بازه زمانی کوتاه‌تری دچار فروپاشی کند. از میان سه گزاره «ثبات‌زدایی از امنیت داخلی کشور»، «ایجاد دوقطبی مردم –حاکمیت» و «استحاله سیاسی حاکمیت» یا همان اهداف کوتاه، میان و بلندمدت امریکایی‌ها سومین طرح خود مبنی بر «استحاله سیاسی حاکمیت» را در قالب «تغییر رفتار ایران» دنبال می‌کنند، به این معنا که تغییر رفتار ایران در حوزه‌های مختلف منطقه‌ای - بین‌المللی می‌تواند تأثیرات چشمگیر و خیره کننده‌ای بر آینده نظام جمهوری اسلامی ایران گذاشته و حتی کارکرد انقلاب ایران را طی سال‌های نزدیک، به پایین‌ترین درجه ممکن برساند، به گونه‌ای که میزان اثرگذاری ایران روی بسیاری از تحولات و رویدادهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در حد یک کشور دسته سوم قاره آفریقا تنزل پیدا کند.

۲ ـ. سومین هدف تحت عنوان «استحاله حاکمیت سیاسی» که تحت پوشش «تغییرات جدی در رفتار-گفتمان انقلاب به خصوص در عرصه خارجی» دنبال می‌شود را می‌توان در برخی از تحولات چهار سال اخیر به خوبی مشاهده کرد که مهم‌ترین آن ایجاد تغییرات جدی و «تعهدات قابل تأمل» دولت ایران با سازمان‌های بین‌المللی است که از جمله آخرین آن امضا و اجرای سند ۲۰۳۰ می‌باشد، سندی که می‌تواند همانند روح و متن برجام و همچنین FATF یا کنوانسیون پالرمو ابتدا زنجیره‌ای از تعهدات را ایجاد و در نهایت رفتار کشورمان در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی را «استانداردسازی» کند.

خروجی پذیرش اینگونه تعهدات بین‌المللی در حوزه‌های مختلف هسته‌ای، علمی، آموزشی، امنیتی و بانکی می‌تواند به تحدید قدرت مانور ایران در حوزه‌های مختلف ختم و در چارچوب دلخواه امریکایی‌ها قرار دهد که بر اساس آن ایران به کشور تبدیل می‌شود که نمی‌خواهد و بهتر بگوییم نخواهد توانست در مواجهه با کشورهای قدرتمند غرب و شرق تقابلی را صورت داده و منافع و خواسته‌های بین‌المللی خود را تن‌ها در صورت موافقت مثبت ایالات متحده در دستور کار قرار خواهد داد.

۳ ـ. تغییر ماهیت انقلاب اسلامی که مصادیق آن «زدودن مفاهیم انقلابی‌گری و تراشیدن مؤلفه‌هاییاز گفتمان انقلاب اسلامی» است را می‌توان با جست‌وجو در سخنرانی و موضع‌گیری برخی از سیاستمداران طی چهار سال اخیر به وفور مشاهده کرد؛ سیاستمدارانی که یک ماه منتهی به روز برگزاری انتخابات رویکرد نظام در دهه ۶۰ و در مواجهه با گروهک‌های تروریستی را زیر سؤال برده و صنعت دفاعی – نظامی کشور را دستاویز رقابت‌های انتخاباتی قرار داد تا جایی که اصل برخورد قانونی و عقلانی حاکمیت با تروریست‌های دهه ۶۰ افراطی‌گری نامیده شد!. به بیان بهتر عملکرد و نوع رفتار- گفتار برخی از سیاستمداران داخلی طی چهار سال اخیر را می‌توان مهمترین عامل پیشبرد اهداف نظام سلطه در سه گانه مورد اشاره دانست، به این معنا که تا زمانی هدف یک جریان سیاسی در داخل کشور «بی توجهی به مؤلفه‌های اساسی گفتمان انقلاب در عرصه بین‌المللی» است باید توقع تحقق سناریوی نخست یا همان «بی‌ثبات کردن امنیت داخلی کشور» را داشت. به اعتقاد عناصر این طیف استمرار «امنیت پایدار داخلی» تن‌ها نمی‌تواند ناشی از اقتدار سازمان‌های امنیتی-انتظامی باشد و پایداری این امنیت مشروط به تعامل سازنده با نظام سلطه (کم توجهی به مؤلفه‌های نظیر انقلابی‌گری و استکباری ستیزی از گفتمان انقلاب اسلامی) می‌باشد به همین دلیل است که در مناظرات انتخاباتی بی‌محابا عملکرد نهادهای وابسته به حاکمیت در عرصه امنیتی مورد خدشه قرار می‌گی

منبع: خبرگزاری میزان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۶۰۶۱۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیام سفر رئیس جمهور به پاکستان و سریلانکا در مقطع فعلی

به گزارش حوزه سیاست و اقتصاد خبرگزاری تقریب، سید ابراهیم رئیسی بامداد پنجشنبه پس از بازگشت از سفر رسمی به دو کشور پاکستان و سریلانکا، در گفتگویی درباره نتایج و دستاوردهای این سفر گفت: بخش اول سفر ما به پاکستان بود که مردم آن علاقه بسیاری به انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی دارند.

رئیس جمهور با بیان اینکه شور و شوق و نشاط مردم پاکستان نسبت به مردم ایران بالاست، افزود: علیرغم برخی محدودیت‌های امنیتی برای حضور در اجتماعات، اما در آن بخش از اجتماعات نخبگان علمی و فرهنگی که حضور یافتیم، با استقبال و شور و نشاط بالای مردم پاکستان مواجه شدیم که این مقدار ابراز علاقه به امام راحل، رهبری معظم انقلاب، انقلاب شکوهمند اسلامی و مواضع جمهوری اسلامی طبیعی بود.

رئیسی دیدارهای صورت گرفته با مسئولان عالی پاکستان را هم عمدتاً ناظر به کارها، همکاری‌ها و مسائلی دانست که در گذشته با پاکستانی‌ها دنبال می‌شد و به هر دلیلی دچار وقفه شده بود و اظهار داشت: از جمله درباره همکاری‌ها در حوزه انرژی تصمیماتی اتخاذ و مقرر شد این همکاری‌ها با قوت ادامه پیدا کند. همچنین در حوزه همکاری‌های تجاری و اقتصادی، با موافقت دو کشور رسیدن حجم مبادلات به ۱۰ میلیارد دلار در گام اول هدف‌گذاری شد.

رئیس جمهور با بیان اینکه در دیدارهایی که با فعالان اقتصادی پاکستانی داشتیم آنها مصمم بودند کار را به نحوی دنبال کنند که در زمان کوتاهی به حجم تجارت ۱۰ میلیارد دلاری برسیم، تصریح کرد: در حوزه کار فرهنگی نیز به دلیل قرابت‌های فرهنگی و ارتباطات همسایگی قلبی و قبلی تصمیمات خوبی اتخاذ شد و در مجموع آنچه ضرورت داشت میان دو کشور در جلوه اسناد همکاری متجلی شود، انجام شد. همچنین در مذاکرات صورت گرفته با مسئولان عالی دو ایالت پنجاب و سند نیز که همکاری‌های فرهنگی و اقتصادی زیادی با ایران دارند، توافق شد موانع گسترش همکاری‌ها رفع و کار با قوت دنبال شود.

رئیسی با اشاره به بخش دوم سفرش به سریلانکا، خاطرنشان کرد: اولین موضوع سفر به سریلانکا که ارتباطات خوبی با ما دارد، افتتاح طرح بزرگ و چند منظوره برق‌آبی در این کشور بود که از سوی شرکت ایرانی فرآب با تکنولوژی کاملاً به‌روز و سطح بالا و پیچیده و کار علمی قابل توجه اجرا شده بود. بهره‌برداری از این سد خبر خوبی برای مردم سریلانکا بود و قرار شد نسبت به صدور خدمات فنی و مهندسی از ایران به سریلانکا کار با قوت دنبال شود.

رئیس جمهور با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران ظرفیت‌های خوبی در عرصه‌های مختلف از جمله صدور خدمات فنی مهندسی دارد که می‌توانیم بر اساس آنها همکاری‌های خوبی با کشورهای همسو، همسایه و آسیایی داشته باشیم، گفت: موضوع دوم سفر به سریلانکا گسترش تجارت و همکاری اقتصادی با این کشور بود که تصمیمات خوبی درباره آنها اتخاذ شد.

رئیسی با اظهار امیدواری نسبت به اینکه ارتباط با کشورهای آسیایی به ویژه پاکستان و سریلانکا در حوزه همکاری‌های دوجانبه، منطقه‌ای و بین‌المللی بیش از پیش گسترش یابد، افزود: این سفر در مقطع فعلی می‌تواند گام مثبتی در جهت توسعه روابط سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، تجاری، علمی و فناوری با همسایگان و کشورهای همسو و مستقل باشد.

رئیس جمهور همچنین در پاسخ به این سوال که با توجه به شرایط منطقه، تحولات اخیر و نیز مسئله غزه نَفس برگزاری این سفر چه دستاوردهایی داشت؟ گفت: این سفر از قبل برنامه‌ریزی شده بود، اما انجام آن در این مقطع نشان دهنده اقتدار، عزت و عزم جمهوری اسلامی برای توسعه روابط با همسایگان و کشورهای همسو و مستقل بود. منطقه و جهان این پیام را از این سفر دریافت کردند که جمهوری اسلامی ایران کشور قدرتمندی است که هم می‌تواند از جایگاه اقتدار و عزت سخن خود را با دشمنان بیان کند و هم ارتباط خود را با دوستان تداوم و تحکیم بخشد.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • حملات تروریستی در روسیه و ایران نتیجه حمایت کشور‌های غربی به ویژه آمریکا از گروه‌های تروریستی است
  • مأموریت ویژه جامعه قرآنی ارتقای ظرفیت‌های معنوی کشور است
  • نامه وزیر دفاع به قالیباف
  • پیام وزیر دفاع ایران به محمدباقر قالیباف+ جزئیات
  • پیام تشکر وزیر دفاع از مجلس شورای اسلامی
  • پیام سفر رئیس جمهور به پاکستان و سریلانکا در مقطع فعلی
  • رئیسی پس از بازگشت به تهران: این سفر پیام مهمی داشت
  • بازداشت یک نوجوان به ظن تدارک حمله تروریستی در المپیک
  • رئیس‌جمهور: سفر به پاکستان و سریلانکا در مقطع فعلی پیام مهمی داشت
  • جایگاه ویژه‌ مردم ایران در بسط تفکر مهدوی در جهان امروز