سینماگران به سینماداری علاقهمند شدند
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۶۲۲۱۷۰
ایران اکونومیست - به گزارش ایران اکونومیست؛ اگر سینما را به عنوان یک صنعت به شمار آوریم مساله اکران یکی از مهم ترین مسایل در این هنر-صنعت است که رابطه مستقیمی با تعداد سالن های سینما دارد که در سه دهه اخیر به دلیل کمبود در این بخش سینمای کشورمان با مشکلاتی مواجه بوده است. سال ها سینمای ایران از تعداد کم سالن های نمایش رنج برده و همین مساله سبب شده است تا فیلم های سینمایی مدت ها در نوبت اکران منتظر بمانند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما موج جدیدی که در پروسه ساخت و ساز و بازسازی سالن های سینمایی بوجود آمده است، ورود سینماگران به این عرصه است که دست به ساخت پردیس میزنند و از جمله این پردیس ها می توان به «کورش»، «مگامال»، «سمرقند»، «چهارسو»، «قلهک» و ... اشاره کرد. با افزایش حضور سینماگران در حوزه سالن سازی، این شبهه ایجاد می شود که با حضور سینمادارانی که هم تهیه کننده و هم پخش کننده هستند، آیا نوبت به اکران فیلم هایی غیر از تولیدات این افراد می رسد یا خیر!
در همین راستا با سید جمال ساداتیان تهیه کننده سینما و رییس پردیس سینمایی «قلهک» که به زودی پردیس سینمایی «مگاپارس» در شرق تهران را راه اندازی می کند، منوچهر محمدی تهیه کننده سینما که مدتی است پردیس سینمایی «مگامال» را در غرب تهران راه اندازی کرده است و رضا سعیدی پور مدیر پردیس سینمایی «آزادی» به گفتگو نشستیم. البته از بین این افراد سعیدیپور مدیریت سینمایی را برعهده دارد که متعلق به حوزه هنری است و او نیز در زمینه تولید و پخش فیلم دستی بر آتش ندارد.
با افزایش سالن نمایش مافیای سینما کمرنگ می شود
جمال ساداتیان تهیه کننده سینما با اشاره به اهمیت افزایش پتانسیل نمایشی در کشور گفت: معضل اصلی امروز سینمای ایران بحث سالن های سینما است. تصور کنید قبل از انقلاب اسلامی براساس آمارهایی که اعلام شده است جمعیت کشور نزدیک به ۳۰ میلیون نفر بوده است و برای این جمعیت بیش از ۵۰۰ سالن سینما وجود داشت اما امروز جمعیت کشور ۸۰ میلیون نفر است و تعداد سالن های سینمای ایران نزدیک به ۳۰۰ سالن است که بخشی از این سالن ها نیز به دلیل قدیمی بودن از رده خارج هستند.
وی با اشاره به اینکه در طول این سالها بافت شهرها نیز تغییر کرده و متناسب با این تغییر باید سینماها در دسترستر میشدند، عنوان کرد: اگر بخواهیم در مورد تهران صحبت کنیم باید گفت که مرکز ثقل سالن های سینما در مرکز شهر قرار دارد و اگر مخاطبان بخواهند از شرق، غرب و یا شمال یا جنوب تهران فیلمی را در سینما ببینند، مجبور هستند تا ترافیک بسیاری را برای دیدن یک فیلم در مرکز شهر تحمل کنند.
با توجه به جایگاه جشنواره ای و تعداد فیلم هایی که در سینمای ایران ساخته می شود، رده ایران در جهان نزدیک به ۱۰ است اما به لحاظ سرانه تعداد صندلی سینما همراستا با آخرین رده تعداد صندلی در جهان هستیم
ساداتیان با تاکید بر اینکه باید امکان دسترسی برای تمام آحاد مردم به سالن سینما فراهم شود، توضیح داد: با توجه به جایگاه جشنواره ای و تعداد فیلم هایی که در سینمای ایران ساخته می شود، رده ایران در جهان نزدیک به ۱۰ است اما به لحاظ سرانه تعداد صندلی سینما همراستا با آخرین رده تعداد صندلی در جهان هستیم که این مساله بسیار اسفناک است.
تهیه کننده فیلم سینمایی «برف روی کاج ها» با اشاره به این مثال که از لحاظ آماری آمریکا با ۲۴۰ میلیون جمعیتی که دارد ۴۰ هزار سالن نمایش دارد که این آمار با ایران قابل مقایسه نیست، بیان کرد: حتی کشور ترکیه که در کنار ایران قرار دارد نزدیک به ۷ هزار سالن سینما دارد. دوبی که چیزی به اسم صنعت سینما ندارد و جمعیت بسیار کمی نیز دارد، ۲۴۵ سالن استاندارد نمایشی دارد. این مثال ها نشان می دهد که یک تهیه کننده زمانی که می بیند با تمام سختی های موجود فیلمی را تولید می کند اما در هنگام نمایش دچار مشکلات بسیاری می شود، تشویق می شود که اگر بخواهد فیلم خود را بدون مشقت در سینما نمایش دهد باید زیرساخت های مناسب نمایشی را فراهم کند که یکی از این زیرساخت ها می تواند افزایش سالن سینما باشد و اینکه امروز پخش کنندگان و تهیه کنندگان به فکر ساخت سالن های سینمایی هستند امر بسیار پسندیده ای است.
دولت پول حمایت از تولید را صرف سینماسازی کند
وی افزود: در این میان من و بسیاری دیگر از دوستانم در حوزه پخش به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرده ایم که اگر بودجه ای وجود دارد که می خواهند آن را صرف ساخت فیلم کنند صرف ساخت زیرساخت های سینمای ایران کنند. یعنی دولت به کسانی که اراده کرده اند سالن های نمایشی را توسعه دهند، وام های مناسبی دهد تا پتانسیل و ظرفیت فضای نمایشی افزایش پیدا کند. سینمای ایران برای تولید یک فیلم باید بین یک میلیارد و پانصد تا ۲ میلیارد تومان هزینه کند، اما تجهیز یک سالن نمایشی ۶۰ تا ۷۰ میلیارد تومان هزینه می خواهد که از عهده بخش خصوصی خارج است، در چنین شرایطی دولت می تواند مانند زمانی که اقتصاد و صنعت ایران بعد از جنگ در حال شکل گیری بود و دولت وام هایی را به عنوان مشوق در اختیار بخش خصوصی قرار می داد، عمل کند. یعنی دولت در آن زمان اعلام کرد که هر فردی که می خواهد واحد صنعتی راه اندازی کند، می تواند با ۳۰ درصد آورده شخصی خود و ۷۰ درصد تسهیلات بانکی این کار را انجام دهد.
تهیه کننده فیلم سینمایی «هفت دقیقه تا پاییز» توضیح داد: من به عنوان یک تهیه کننده تصمیم گرفته ام که یک سری سالن نمایشی راه اندازی کنم که همه آنها با هزینه شخصی در حال ساخت است و تا امروز حمایتی از دولت برای ساخت آن دریافت نکرده ام. اگر معتقدیم سینما بخشی از اوقات فراغت مردم را پر می کند چرا نباید از بخش خصوصی برای این توسعه حمایت کرد. در حال حاضر اگر فردی از بخش خصوصی به سیستم های بانکی رجوع کند و بگوید برای ساخت سالن نمایشی نیازمند خدمات بانکی است به دلیل اینکه صنعت فیلمسازی و ظرفیت های آن در کشور ما به رسمیت شناخته نمی شود، حمایتی نیز از آن صورت نمی گیرد و دولت هنوز قانونی برای صنعتی شدن سینما به هیات دولت و مجلس ارائه نکرده است تا سینما نیز یک جایگاه اقتصادی پیدا کند. این در حالی است که این روزها سینما به عنوان یک صنعتِ خدماتی شناخته می شود و صنعت خدماتی نیز وام های کوتاه مدت و گران دریافت می کند.
وی در پاسخ به این پرسش که برخی معتقدند با حضور سینماگران به عنوان سینمادار بحث انحصار نمایش در کشور قدرت بیشتری می گیرد، بیان کرد: باید به این توجه کرد که اگر پخش کنندگان و تهیه کنندگان به سمت ساخت سالن های نمایشی نروند بحث انحصار نمایش فیلم حل می شود یا خیر؟ من فکر می کنم هرچقدر تعداد سالن نمایش فیلم کمتر باشد بحث مافیایی در اکران فیلم ها بیشتر می شود و هرچه تعداد سالن بیشتر شود این اتفاق کمرنگ تر می شود.
ساداتیان در بخش دیگر صحبتهایش اشاره کرد: وقتی من هم یک تهیه کننده هستم و هم یک سینمادار از دو منظر به مساله اکران نگاه می کنم یعتی ترجیح می دهم فیلمی تولید کنم که اکران شود و در کنار آن به این فکر می کنم که فیلم ساخته شده تا چه اندازه برای جذب مخاطب که همان فروش در سینما است ظرفیت دارد. نباید فراموش کرد که نگهداری یک سالن سینما هزینه های بسیاری دارد و سینماداران ترجیح میدهند فیلمی را اکران کنند که فروش خوبی داشته باشد. فکر می کنم سینماداران این حق را دارند تا برای تامین هزینه خود فیلم هایی را اکران کنند که ظرفیت خوبی در جذب مخاطب داشته باشد.
نباید فراموش کرد که نگهداری یک سالن سینما هزینه های بسیاری دارد و سینماداران ترجیح میدهند فیلمی را اکران کنند که فروش خوبی داشته باشد
تهیه کننده فیلم سینمایی «جامه دران» تاکید کرد: بسیاری از فیلم های تولید شده در سینمای ایران علی رغم تمام حمایت هایی که از آنها صورت می گیرد، فروش های بسیار کمی دارند. البته این امر به تهیه کننده و فیلمساز هم مربوط می شود و این سوال مطرح است که چرا سینماگران نمی توانند فیلم هایی بسازند که با مخاطب ارتباط برقرار کند؟ همین نوع فیلمسازی ما باعث شده است که در مقاطعی با کاهش مخاطب مواجه شویم.
وی اضافه کرد: صنعت سینما یک تکنولوژی وارداتی در کشور ما است و ما از صنعت فیلمسازی آمریکا تبعیت می کنیم. در آمریکا شرکت های فیلمسازی بزرگ، سالانه نزدیک به ۴۰ فیلم می سازند و خودشان سیستم های پخش قدرتمندی دارند به عنوان مثال کمپانی برادران وارنر یا برخی دیگر از کمپانیهای بزرگ به ۲ هزار سالن سینما مجهز هستند که فیلم های خود را اکران می کنند.
ساداتیان با اشاره به اینکه اگر ساز و کاری فراهم کنیم که شرکت های قدرتمند در ایران شکل بگیرند تا فیلم های بزرگ تولید کنند و سالن های بزرگ داشته باشند می توانند به مردم سرویس های خوبی دهند، تشریح کرد: نباید فراموش کرد که کمپانی های بزرگ آمریکایی این مسیر را طی کرده اند و امروز بسیار موفق هستند. چنین سیستمی در آمریکا سبب شد تا گردش مالی قابل توجهی در سینما ایجاد شود تا این کمپانی ها بتوانند فیلم هایی با پروداکشن های بزرگ تولید کنند تا بتواند بازارهای خارجی را نیز به خود اختصاص دهند.
وی بیان کرد: یکی از مشکلاتی که در سینمای ایران وجود دارد این است که خریدار خارجی نداریم چرا که گردش مالی سینمای ایران آنقدر بزرگ نیست که فیلم های بزرگ با پروداکشن های بزرگ و با موضوعات جهانی جلوی دوربین ببریم. به نظر من در صنعت سینما هرچقدر پول بیشتری در گردش باشد می تواند به موفقیت سینما کمک کند.
تهیه کننده فیلم سینمایی «دایره زنگی» توضیح داد: اعلام شد که نزدیک به ۱۵۰ میلیارد تومان گردش مالی سینمای ایران در سال گذشته بوده که این آمار نشان می دهد تنها ۲۷ میلیون نفر در سال گذشته به سینما رفته اند، یعنی از هر ۳ نفر یک نفر به سینما رفته است. در صورتی که اگر بتوانیم این صنعت را به گونه ای توسعه دهیم که بتوانیم اعتماد مخاطب را جلب کنیم تا هر فرد حداقل سالی یک بار به سینما برود گردش مالی سینمای ایران به ۸۰۰ میلیارد تومان می رسد.
ساداتیان در پایان صحبتهایش تاکید کرد: هرچند منکر شرایط و مافیای اکران در سینمای ایران نیستم، اما فیلم هایی هم که توفیق اکران پیدا نمی کنند اگر اکران شوند غالبا در جذب مخاطب موفق نیستند. همچنین این مساله کاملا طبیعی است که یک تهیه کننده آنقدر قدرت داشته باشد که فیلم خود را به خوبی پخش کند. اما در این میان پخش کننده هایی نیز هستند که هرچند قدرتمند هستند اما نتوانستند یک فیلم را به خوبی اکران کنند چرا که فیلم مورد نظر ظرفیت جذب مخاطب نداشته است و سینمادار نیز زیر بار نمایش این فیلم نرفته است.
ساخت سینما توسط سینماگران به نفع سینما است
منوچهر محمدی تهیه کننده سینما و مدیر پردیس سینمایی «مگامال» در غرب تهران نیز در اینباره گفت: اگر صنعت سینما را شامل تولید، توزیع و نمایش بدانیم لازم است به این موضوع تاکید کنیم هرچقدر که این سه بخش اصلی به یکدیگر نزدیک تر شوند این صنعت درستتر کار می کند. در این میان کسانی صرفا علاقهمند به تولید در سینما هستند و دیگر به حوزه توزیع و نمایش کاری ندارند ولی برای تقویت صنعت سینما باید بدانیم که نیازمند کسانی هستیم که به نحوی در هر سه بخش سینما حضور داشته باشند. این حضور گاه می تواند صد در صدی باشد و گاه می تواند به عنوان بخشی از سرمایه و حضور یک فیلمساز باشد و لزومی ندارد که حضور فیلمساز در هر سه بخش کامل صورت گیرد. به عنوان مثال کسی که در مقام تهیه کننده یا کارگردان است می تواند سهامدار یک مجموعه سینمایی و یا یک شرکت پخش نیز باشد. اینکه فکر کنیم یک نفر با شخصیت حقیقی در هر سه حوزه تولید، توزیع و سینماداری باشد کمی دور از منطق و توان افراد است، اما در قالب شخصیت های حقوقی که اتفاقا سینمای ما به شدت به آن نیاز دارد، حضور افراد می تواند بسیار منطقی باشد که در اشکالی مانند تعاونی، موسسات و یا شرکت ها رخ میدهد. چنین حضورهایی نه تنها منافاتی با رونق اکران در کشور ندارد بلکه یک هم افزایی نیز به وجود می آورد زیرا کسی که تهیه کننده است، شرایط و تنگناهای حوزه نمایش و اکران و مشکلات حقوقی توزیع را درک می کند و در کنار آن مسایل حوزه تولید را میشناسد.
یک تولیدکننده که فیلمش در گیشه به خوبی میفروشد اگر بخشی از این سرمایه را در توزیع و یا در ایجاد سالن های نمایش وارد کند باعث پاگیری و ماندگاری فرد در صنعت سینما می شود و دیگر با مشکلی کوچک ترجیح نمی دهد که این حرفه را کنار بگذارد
تهیهکننده فیلم سینمایی «بوسیدن روی ماه» تاکید کرد: بعد از انقلاب اسلامی نیروهای سینمایی در سه بخش تولید، توزیع و نمایش توزیع شدند و همین امر منجر به ایجاد مجموعه ای از اصطکاک ها شد که چندان به نفع سینمای ایران نبود و نوعی تضاد منافع در این سه حوزه بوجود آمد، در حالی که اگر حضور افراد در هر سه عرصه فراهم شود طبیعتا به جای اصطکاک به نوعی همکاری و تعاون می رسیم که می تواند به نفع مجموعه سینمای کشور باشد. ما اگر بخواهیم قواره سینمای ایران را بلند کنیم و در مسیر رشد قرار گیریم، احتیاج داریم که این سه حوزه گسترش پیدا کند.
وی بیان کرد: در این میان ممکن است فردی به دلایل شخصی تمایلی به تولید و یا سینماداری نداشته باشد که این یک امر جداگانه ای است اما در جاهایی که این امکان و استعداد وجود دارد درست تر این است که این اتفاق رخ دهد. از طرف دیگر وجود موسساتی که در هر سه حوزه فعالیت می کنند باعث می شود که سرمایه از صنعت سینما خارج نشود. به عنوان مثال یک تولیدکننده که فیلمش در گیشه به خوبی میفروشد اگر بخشی از این سرمایه را در توزیع و یا در ایجاد سالن های نمایش وارد کند باعث پاگیری و ماندگاری فرد در صنعت سینما می شود و دیگر با مشکلی کوچک ترجیح نمی دهد که این حرفه را کنار بگذارد.
محمدی در پایان گفتگو گفت: در ایران یک غفلت تاریخی در زمینه سالنسازی سینما وجود داشت که خوشبختانه در چند سال اخیر جبران شده و تمایل بخش خصوصی به ایجاد سالن افزایش پیدا کرده است. در این میان کسانی که با مسایل سینما و توزیع آشنا هستند بهترین گزینه ها برای سرمایه گذاری در ساخت سالن های نمایشی هستند و این روش بی شک بیشتر به نفع سینمای ایران است تا اینکه افرادی حضور پیدا کنند که با صنعت سینما بیگانه هستند.
سینماداران نیز دست به تولید فیلم بزنند
رضا سعیدی پور مدیر سینما آزادی نیز در این باره گفت: اگر یک تهیه کننده، کارگردان و یا صاحب دفتر پخش، سالن سینمایی را اداره کند نگاه او نسبت به سینماداری و اتفاق هایی که رخ می دهد کاملا تغییر می کند. به عنوان مثال در گذشته در جلسه شورای عالی تهیه کنندگان و یا در جلسات دفاتر پخش معمولا نسبت به مصوبات شورای صنفی نمایش و یا پیشنهادهایی که در جلسه مطرح می شد موضع می گرفتند، اما درست زمانی که هرکدام از این افراد وارد حوزه سینماداری شدند نگاه هایشان نسبت به واقعیت اکران نزدیک تر شد. به خاطر دارم یکی از سینماگران از ما خواسته بود اگر تماشاچی به موقع به سینما نرسید درب سالن بسته شود، اما بعد از اداره یکی از پردیس های سینمایی نگاهش نسبت به مساله سینماداری تغییر کرد. به همین دلیل فکر می کنم حضور در شغل سالن داری می تواند یک فرصت برای تهیه کنندگان ما باشد و آن را نمی توان تهدیدی برای اکران در نظر گرفت.
وی ادامه داد: از زمانی که سینماگران به سالن سازی ورود کردند بسیاری از مسایل و مشکلات ما در شورای صنفی برطرف شد زیرا به طور واقعی با مسایل سینماداری مواجه شدند و از آن پس خودشان مدافع سینماداران شدند.
این مدیر سینمایی تاکید کرد: اما درباره این شائبه که ممکن است با حضور سینمادارانی که یا تهیه کننده هستند و یا پخش کننده، فیلم هایی دیگران به اکران نرسد باید بگویم که اینطور نیست. اجازه دهید برای توضیح این مساله یک مثال بزنم، یک دکه روزنامه فروشی را تصور کنید، در همین دکه برخی از روزنامه ها مورد استقبال قرار می گیرد و برخی از روزنامه اصلا مورد توجه قرار نمی گیرد. در چنین شرایطی تمام دکه های روزنامه فروشی روزنامه و دیگر نشریاتی که مورد استقبال قرار می گیرد را جلوی پیش خوان و در معرض دید مخاطب قرار می دهد و روزنامه ای که سراغی از آن گرفته نمی شود، عقب تر باقی می ماند. گیشه سینما نیز همین شرایط را دارد. زمانی که یک فیلم مورد استقبال قرار می گیرد، سینمادار نیز به آن اکران بیشتری می دهد این مساله ربطی به این ندارد که فیلم برای شرکت پخش خاصی باشد. به عنوان مثال فیلم «نهنگ عنبر» مگر متعلق به ما است که آن را پردیس سینمایی آزادی نمایش می دهیم؟ ما با توجه به استقبال مردم به آن سرویس خوبی ارائه می دهیم. این سرویس در دیگر پردیس ها نیز ارائه می شود.
مافیای سینمایی در ایران یک شوخی است. کل فروش سینمای ایران در یک سال گذشته نزدیک به ۱۷۰ میلیارد تومان بود، این مبلغ در تهران می تواند تنها پول یک مجمتع ساختمانی باشد
مدیر سینما آزادی بیان کرد: وقتی یک فیلم فروش خوبی ندارد فرقی نمی کند که در کدام پردیس نمایش داده می شود زیرا باز هم فروش خوبی ندارد. در چنین شرایطی فکر کنید یک تهیه کننده ای که سالن سینما هم دارد فیلمی هم داشته باشد که فروش خوبی ندارد، اگر این فیلم در یکی از سالن های ۵۰۰ نفری سینمای همان تهیه کننده نمایش داده شود، آیا سالن پر می شود؟ می توان گفت تهیه کننده ای که سینمادار نیز است هیچ علاقه ای ندارد که حداقل در سینمای خود دچار ضرر شود پس فیلم مورد نظر را یک سالن کوچک تر نمایش می دهد.
وی توضیح داد: فکر می کنم شرایط به وجود آمده کمک می کند تا سینماگران شرایط سینماداران را بهتر درک کنند و حتی اگر سینماداران نیز وارد حوزه تولید و یا پخش فیلم سینمایی شوند، بی شک با دغدغه های یک تهیه کننده آشنا می شوند و می توانند مشکلات این حوزه را درک کنند.
سعیدیپور در پایان صحبتهایش گفت: با تجربه ۱۰ ساله ای که در پردیس سینمای آزادی دارم می گویم فیلمی که مخاطبپسند باشد با اقبال بیشتری از سوی سینماداران هم مواجه میشود و تعداد سالن های سینمایی بیشتری برای اکران جذب میکند. فکر می کنم مافیای سینمایی در ایران یک شوخی است. کل فروش سینمای ایران در یک سال گذشته نزدیک به ۱۷۰ میلیارد تومان بود، این مبلغ در تهران می تواند تنها پول یک مجتمع ساختمانی باشد. مساله مافیا می تواند توهم افرادی باشد که فیلم هایی ساخته اند که از نظر استقبال عمومی موفق نبوده است.
منبع: ایران اکونومیست
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۶۲۲۱۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سینما اسیر سندرم فتوشاپ
میدانیم گرافیک، هنر سفارش است و از تصاویر، رنگها، سطوح و خطوط برای بیان موضوعی بهره میبرد. پیوند این هنر با سینما، پیوند ناگسستنی و انکارناپذیر است. چنانکه سینما را نمیتوان از گرافیک جدا دانست و همانقدر که رنگ، خط و حرکت در یک اثر گرافیکی مهم است در سینما نیز دارای اهمیت است. ضمن اینکه گرافیک سینمایی را هم نمیتوان به طراحی پوستر، نشانه و تیزر فیلم محدود کرد. درواقع گرافیک میتواند تعادل فیلم را حفظ کند؛ میتواند به سازندگان فیلم خط بدهد و هرجایی که پای اثر بلغزد یا از چارچوبهای زیباییشناسی و هنری خارج شود، دست فیلم را بگیرد و با ابزارهایی که در اختیار دارد، به کلیت کار سر و سامان دهد. البته شایسته این است که همراهی گرافیک و فیلم سینمایی از پیشتولید تا پایان تولید محقق شود تا شاهد توازن دلچسبی در همه ابعاد یک فیلم سینمایی به مثابه یک اثر هنری باشیم. آنگاه که هنر گرافیک با ظرفیتهای خود ازجمله ظرفیت رسانهای، با هنر-رسانه دیگری مانند سینما همقدم شود، میتواند از بُعد تجاری با تهیه مواد تبلیغاتی هنرمندانه، هم به ارزش هنری یک اثر سینمایی بیفزاید، هم به تجارت آن یعنی فروش و تبلیغ فیلم و جذب بیشتر مخاطب کمک کند. در این بین ممکن است اثر سینمایی به خودی خود بارقه و جوهره زیباییشناسی و هنری کافی نداشته باشد، در چنین شرایطی آیا کاری از دست گرافیک برمیآید؟ زمانی که فیلمی از فرم و محتوای با کیفیتی برخوردار نباشد، نمیتوان از گرافیست و طراح فیلم انتظار معجزه داشت. بنابراین ظاهرا برای کالبدشکافی شرایط گرافیک در کشور و در این گزارش با تاکید به گرافیک در سینما، نباید از رصد تمام اضلاع و اعضای این پیکره غافل شد؛ از اهمیت وجود سفارشدهنده، سلیقه و میل وی در خروجی طرح تا جانمایه و ظرفیت موجود در یک فیلم یا هر بستر هنری که قرار است با تولیدات گرافیکی معرفی شود و در آخر مباحث مالی کار که برای هر دو سمت طراح و سفارشدهنده حائز اهمیت بالایی است. برای بررسی این سوژه با محمد روحالامین، بهزاد خورشیدی، محمد تقیپور و حمید زریباف که در زمینه گرافیک، طراحی پوستر و نشان (لوگو) فیلمهای سینمایی و مدیریت هنری فعال هستند، گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید:پوستر خوب از یک فیلم بد ممکن نیست!
محمد روحالامین از طراحان جوان اما باسابقه سینما، پیرامون ارتباط معنادار بین توجه به بخشهای گرافیکی و طراحی محتواهای تبلیغاتی فیلمهای سینمایی با ضعیف یا قوی بودن این تولیدات هنری، به جامجم گفت: اساسا در هنر گرافیک، تولید اثر برای یک سفارش صورت میگیرد. طبیعتا در این هنر، سفارشدهنده نقش مهمی دارد که اثر گرافیکی تولیدشده را تایید یا رد میکند. طراح پوستر فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» تصریح کرد: در هر فضای حقیقی یا مجازی، زمانی که با تولیدات گرافیکی مواجه میشویم، نقش هنرمند گرافیست در تامین کیفیت کار نسبت به استانداردهای این حوزه، در بهترین حالت تقریبا ۵ درصد است چرا که سفارشدهنده، اعم از تهیهکننده، کارگردان، مدیر فرهنگی، رئیس یک صنعت و…که کار راسفارش داده، سطح سواد بصری بسیار نازلی دارد.
بهزاد خورشیدی گرافیست و طراح پوستر فیلمهای سینمایی نیز در ادامه همین بحث به جامجم گفت: برآیند یک فیلم خوب، پوستر خوب است. یعنی اینکه پوسترهای خوب و باکیفیت هنرمندانه از فیلمها و سفارشدهندههای خوب پدید میآیند و ماندگار میشوند و این موضوع قطعیت دارد. من با دلیل و برهان میگویم که امکان ندارد که یک پوستر فیلم سینمایی خوب و استاندارد برآمده از یک فیلم بد باشد! البته استثناهایی در این مورد خاص بوده است. حتی یک فیلم سینمای ساده درام هم میتواند دارای پوستری استاندارد، خلاقانه و مینیمال باشد. طراح پوستر فیلم «رستاخیز» در ادامه بیان کرد: یک گرافیست حرفهای باید از ظرفیتهای موجود، استفاده بهینهای داشته باشد و با اتکا به خلاقیت و توانایی خود، دست بالا را داشته باشد تا بتواند در این عرصه هم فعالیت کند و طرحهای حرفهای و هنرمندانهتری را عرضه کند. البته وقتی برخی از فیلمها حتی استانداردهای اولیه یک فیلم سینمایی را هم دارا نباشند چه باید کرد؟ گرافیست با چه چیزی مواجه است؟ خروجی او چه میتواند باشد؟
تاکید به ارزشهای هنری والا
این هنرمند افزود: معتقد نیستم که پوستر بهتنهایی بتواند در جذب مخاطب صددرصدی نقش مهمی را ایفا بکند. در بهترین و بدترین شرایط هم اینگونه نبوده و نیست. فیلم خوب مبلغ اصلی کیفیت خودش است. اگر یک فیلم محتوا و کیفیت حداقلی را هم نداشته باشد، بهترین پوسترها و مدیای تبلیغاتی هم نمیتواند در کسب موفقیت فیلم اثرگذار باشد.
طراح پوستر فیلم سینمایی قصر شیرین افزود: به اعتقاد من، تعریف ساده یک پوستر خوب و استاندارد این است که یک پوستر فیلم میتواند ضمن سود جستن از مضمون و محتوای فیلم باید بتواند به تنهایی هم دارای قابلیت و ارزشهای هنری والایی باشد. وی تاکید کرد: استاد مرتضی ممیز پدر گرافیک نوین ایران لقب گرفته است و در تاریخ سینمای ایران، پوسترهای درخشانی را به یادگار گذاشت. همچون پوستر فیلمهای «خانه دوست کجاست»، «مادر»، «شیرسنگی»، «ناخداخورشید» و بسیاری آثار قابل توجه دیگر که هرکدام از این پوسترها به شکلی مجزا دارای هویتی مستقل و هنرمندانه هم است. به نوعی این آثار ماندگار از تاثیرگذارترین دورههای طراحی پوستر در سینمای ایران بوده است. البته از گذشته و سالهای اولیه شکلگیری سینمای ایران تا به امروز، سینمای ما گرافیستهای مهم و تراز اول جهانی را هم به خود دیده است البته و به ضرس قاطع میگویم هیچ گرافیستی طی دو دهه در سینمای ایران همچون ممیز با این حجم از پوسترهای خوب و استاندارد فعال و اثرگذار نبوده است.
پوستر، ضعف فیلم را نمیپوشاند
محمد تقیپور طراح و گرافیست نیز در رابطه با همین موضوع با اشاره به پوستر فیلم سینمایی بهعنوان یکی از مواد تبلیغاتی فیلمهای سینمایی به جامجم گفت: پوستر یک فیلم، مسئولیت خاص خود را برعهده دارد و قرار است مخاطب را جذب و وی را تشویق کند تا به تماشای فیلم بنشیند. پس پوستر بهواسطه این مسئولیت، نهایتا دارای یک ظرفیت مشخصی است و ما در ایدهآلترین حالت ممکن باید بهعنوان طراح، تمام این ظرفیت را بهکار بگیریم تا حداکثر جذب مخاطب را بهواسطه پوستر برای فیلم داشته باشیم اما این ادعا که پوستر میتواند ضعف یا نواقص سایر اجزای فیلم را به دوش بکشد، محل بحث است که نه کاملا رد میشود و نه میتوان گفت ایده درستی است. طراح پوستر فیلم سینمایی «۲۳ نفر» تاکید کرد: بهطور کلی پوستر میتواند وظیفه خودش را درنهایت بهدرستی ایفا کند اما نمیتوان چنین توقعی از آن داشت که ضعفهای یک فیلم را نیز بپوشاند. اینکه یک فیلم یا فیلمنامه سینمایی ضعف داشته باشد و بخواهد خودش را وابسته به عناصر تبلیغاتی کند، میتوان گفت اخلاقا درست و حرفهای نیست، هرچند که زیاد شاهد اتفاقات اینچنینی هستیم. ضعف فیلم، ضعف کل کار محسوب میشود و طبیعتا در اینجا پوستر به تنهایی نمیتواند اقدام خاصی برای تقویت یک فیلم یا فیلمنامه انجام دهد.
آسیب به هویت بصری فیلم با کمبود بودجه
حمید زریباف هنرمند طراح و مدیر هنری نیز با بیان اینکه زمانی که یک فیلم سینمایی سطح بالایی دارد، قاعدتا المانهای گرافیکی مرتبط با این تولید نیز دست بالا خواهد بود و شاهد تولیدات هنری قابل تامل میشویم، به «جامجم» گفت: در واقع یک تولید نمایشی که صرفا یک سرگرمی معمولی محسوب میشود، پوستر و نشانههایی در همان سطح دارد. کسی که این دست آثار نمایشی را تولید میکند هم دنبال پوستر فاخر و هنری نیست. زریباف در ادامه با تاکید به اینکه بودجه نقش مهمی در خروجی با کیفیت گرافیکی دارد، توضیح داد: معمولا در رویدادهای هنری یا تولیدات بصری، در زمینه پذیرایی و … محاسبات دقیقی صورت میگیرد، ولی در خصوص بودجه طراح و گرافیک اینگونه نیست. هویت بصری یک تولید هنری، اعم از فیلم یا تئاتر در صورت لحاظ نشدن بودجه جدی در این بخش ممکن است آسیب ببیند. مدیران بالادستی هنرمندان بیشتر باید به این نکات توجه کنند و هنرمند به خودی خود نسبت به موضوع آگاه است. زریباف معتقد به ارتباط معنادار بین کیفیت یک فیلم و وضعیت کیفی محتواهای گرافیکی است که برای آن تولید میشود. وی در این خصوص تصریح کرد: ما یک سری آثار نمایشی چه در تئاتر و چه در سینما داریم که میتواند آثاری عامه پسند باشد و سطح متوسط محسوب شود؛ این نوع آثار که سطح دو و یا سه هستند، قاعدتا پوستر یا نشانههای گرافیکی خاصی نخواهند داشت و این ربطی به ضعف گرافیستها ندارد. در واقع از دل اثر هنری ضعیف، تولیدات گرافیکی و تبلیغاتی قوی خارج نمیشود چرا که در واقع خمیرمایه قوی از اثر به هنرمند گرافیست داده نشده که منتظر خروجی خاصی از وی باشیم.
رشد سواد بصری باید همگانی باشد
توسعه سواد هنری جامعه و نقش گرافیستها در همراهی با سینماگران سؤال بعدی بود که با طراحان در میان گذاشتیم زیرا رشد بصری جامعه میتواند به ارتقای کیفیت زندگی منجر شود.
روحالامین درمورد توسعه سواد هنری جامعه و نقش گرافیستها در این بین و تاثیرگذاری سینما وگرافیک در پرورش حس زیباییشناسی جامعه اظهار کرد: مانند جامعهای که رو به توسعه قدم برمیدارد و لازم است این توسعه از تمامی وجوه اتفاق بیفتد، در زمینه هنر نیز باید رشد سواد بصری همگانی باشد و نمیتوان توقع داشت هنرمند نهایت سواد بصری خود را در بستری که از سواد هنری و بصری کافی نیست بهکار بگیرد و نتیجه مطلوب حاصل شود چرا که توازن در این وضعیت بین هنرمند و سفارشدهنده وجود ندارد. روحالامین ادامه داد: وقتی جامعهای از نظر فرهنگی رو به جلو حرکت نکند یا درجا بزند، امکان ندارد گرافیک و نقاشی در این جامعه رو به جلو برود. نقاشی، هنری فردی است و هنرمند بیشتر مبتنی بر احوالات خود کار میکند و میتواند عالمی را بدون دخالت شخص دومی به تصویر بکشد و کیفیت کار دست خودش است، ولی گرافیک سمت دیگری جز هنرمند دارد که آن سمت کار، سفارشدهنده ایستاده که بیشتر از آنچه فکرش را میکنید در تولید اثر گرافیکی اثرگذار است. آنقدر زیاد که من میگویم نقش سفارشدهنده در یک تولید گرافیکی نزدیک به ۸۰ درصد است. طراح پوستر فیلم سینمایی «ضد» خاطرنشان کرد: گرافیک در سینما، تلویزیون و سطح شهر ما هر وضعیتی که دارد، منحصر به توان و سواد هنری گرافیستها نیست بلکه نشانهای از میزان سواد مدیران فرهنگی و در واقع سفارشدهندگان این تولیدات هم هست.
بازگشت به یک اقدام مهم در دهه ۶۰
خورشیدی در ادامه همین بحث از ایده جالبی یاد کرد که به همت مدیران هنری وقت در دهه ۶۰ به منظور شکوفایی ابعاد هنری پوسترهای فیلمهای سینمایی دنبال میشده است. وی در این خصوص توضیح داد: در دهه۶۰ سینمای ایران، یک الگویی وجود داشت که از سوی فارابی و وزارت ارشاد انجام میشد و اغلب صاحبان فیلمها ملزم بودند علاوه بر پوستر تجاری، یک پوستری هنری و خاص هم طراحی و چاپ میکردند. بهنظرم دلیل چنین ایدهای این بود که راهی هم برای پوسترهای خلاقانه باز شود. طراح پوستر فیلم سینمایی «به نام پدر» گفت: در همه این سالها، اغلب سینمادارها یا برخی تهیهکنندهها با جهتگیری خاص در طراحی و عرضه پوسترهای بیکیفیت نقش قابل توجهی هم داشتهاند. در این وضعیت، گرافیستها و طراحان پوستر، صرفا تابع سفارشدهنده بودند. در چند سال اخیر و با پیشرفت نرمافزارهای گرافیکی ـــ دیجیتالی و کامپیوتری، شکل و قواره پوسترها بسیار متفاوت و در برخی مواقع به لحاظ بصری هم رشد داشتهاند ولی در این میان اشکالات بزرگتری هم به وجود آمده است. گویی بخش مهمی از این پوسترها جان ندارند و انگار روحی در کالبدشان نیست.
رابطه رشد سواد هنری مدیران و جامعه
زریباف معتقد است بین رشد سواد هنری مدیران و جامعه ارتباط وجود دارد. وی گفت: امروزه همه بر ضرورت وجود گرافیک و طراح هنری در پروژهها و رشد حس زیبایی شناسی در شهر و بین مردم تاکید دارند و اشکال کار شاید آنجاست که مدیران اداری ما هنوز به درک کاملی از این قضیه نرسیدهاند و مطمئن نیستند مثلا یک فیلم حتما نشان هنرمندانه میخواهد یا باید پوستر حرفهای داشته باشد. زریباف ادامه داد: هنرمندان گرافیست در فعالیتهایی که انجام میدهند صرفا به جنبه مادی پروژهها توجه ندارند و نتایجی که یک تولید تصویری و گرافیکی در جامعه به جا میگذارد برای آنها از اهمیت بالایی برخوردار است اما آیا برای مدیران فرهنگی و هنری ما نیز همینگونه است؟ اگر این مسأله حل شود خیلی از چالشهای گرافیستها در سینما و سایر بسترهای هنری حل خواهد شد. این گرافیست افزود: سواد بصری زمانی به وجود میآید که نیاز به آن درک شده باشد. زمانی که مردم احساس میکنند نیاز دارند مثلا پوسترهای سینمایی یا نشانههای خوبی ببینند که این نیاز از قبل در آنها ایجاد شده باشد. این مقوله نیز به میزان سواد بصری مدیران فرهنگی و حساسیت آنها روی این موضوع مرتبط است. زریباف افزود: در سطح آسیا یک موزه گرافیک در تهران وجود دارد که متعلق به انجمن گرافیک ایران است. شرط میبندم خیلی از افراد حتی اطلاع ندارند چنین موزهای وجود دارد! مدیران هم شاید بیخبر باشند. آیا مدیران فرهنگی ما اصلا از این موزه بازدید کردهاند؟ میدانند با چه زحمتی چنین مجموعه ارزشمندی گردآوری شده است؟ دیده شدن این آثار قطعا به سواد بصری مردم کمک میکند تا حس زیباییشناسی آنها را تقویت کند. وقتی دیدن زیبایی و درک آن برای مردم عادت شود، روند رو به رشد میشود.
در هالیوود هم پوسترهای سینمایی کلیشهای داریم
چالش همیشگی هنر، خلاقیت و در مقابل آن عدم خلاقیت و کپیکاری در آثار بوده و هست؛ طبیعتا گرافیک نیز از این مسأله مستثنا نیست و در سالهای اخیر هم درباره کپیکاری در پوسترهای سینمایی زیاد شنیدهایم. روح الامین درباره این چالش بهویژه در سینما و علت تولید پوسترهای سینمایی مشابه اظهار کرد: در جهانی که سرمایهداری حاکم است و سینما نیز متاثر از سرمایهداری به حیاتش ادامه میدهد، چالش گرافیستها در سینما شبیه یکدیگر است و شاید در هالیوود هم شاهد پوسترهایی شبیه هم و کلیشهای باشیم. بنابراین چنین آسیبی منحصر به پوسترهای سینمای ایران نیست. این گرافیست با بیان اینکه در سینمای جهان هزاران فیلم در طول سال تولید میشود و طبیعی است که با این حجم بالای تولید، نمیتوان فارغ از تجربههای گذشتگان کاری کرد، گفت: یک گرافیست در این موقعیت، میتواند در فضای مجازی بستههای هزارتایی از پوسترهایی را پیدا کند که شبیه هم هستند! مانند موقعیتهای نمایشی در سینما و تئاتر که گفته میشود ۳۶ موقعیت نمایشی وجود دارد و هنوز کسی نتوانسته سیوهفتمین موقعیت نمایشی را ایجاد کند و همه داستانها و نمایشنامهها و فیلمنامههای دنیا ذیل این ۳۶ موقعیت قرار دارند. بنابراین در گرافیک و طراحی پوستر فیلم اینطور نیست که تکراری بودن پوسترها منوط به سینمای ایران باشد. وی عنوان کرد: ما ایرانیها چون بلندپرواز هستیم و همیشه از خودمان گلهمندیم، دلمان میخواهد که بهترین باشیم، اما کسانی بیشتر گلهمند هستند که از دور موضوع را بررسی میکنند و زمانی که در بطن ماجرا میرویم، میبینیم اگر پوسترها به قولی تکراری شده و میگویند چرا محتوای همه پوسترهای سینمایی عکس بازیگران فیلم است؟ بهخاطر این است که خبر ندارند چه مواردی در سینما اهمیت دارد؛ در یک فیلم سینمایی، بازیگر اهمیت زیادی دارد و باید در پوستر فیلم دیده شود. روحالامین متذکر شد: جز نشاندادن بازیگر در پوستر هم نمیتوانیم کار دیگری کنیم. بههرحال باید او را نمایش دهیم. حالا اینکه چطور تصاویر بازیگران را در پوستر قرار دهیم، فرمهای مشخصی دارد که گرافیستها تابهحال همه این فرمها را تجربه کردهاند. این هنرمند برای توضیح بیشتر این مسأله عنوان کرد: در سینمای فرهنگی، تجربی و روشنفکری و هر نوع سینمایی جز سینمای سرگرمکننده و داستانی، میتوان پوسترهایی طراحی کرد که متکی به عکس بازیگر نباشد. من هم تجربه طراحی چنین پوسترهایی را دارم. این نوع فیلمهای غیرتجاری، اکرانهای محدود جشنوارهای یا سینماتکها را تجربه میکنند و میتوانند پوسترهایی بدون نمایش چهره بازیگر داشته باشند. روحالامین ادامه داد: در جشنواره فیلم فجری که پشتسر گذاشتیم نیز برای فیلم سینمایی آسمان غرب، شهسوار، صبح اعدام، قبلتر برای فیلم یتیمخانه ایران و ... به همین ترتیب کار کردهام. بنابراین پوسترهایی هم داریم که اصلا چهره بازیگر در آن دیده نمیشود.
بازیگر باید در پوستر فیلم دیده شود
این گرافیست افزود: وقتی مسأله اکران فیلم به میان میآید و قرار است مخاطب بلیت بخرد و فیلمی را ببیند، سرمایهگذار، تهیهکننده و کارگردان به این روزها فکر کردهاند و در انتخاب بازیگر، مسأله اکران فیلم و پوستر آن که شامل بازیگران باشد برای دستاندرکاران فیلم موضوعیت دارد و نقض غرض است که بازیگری را برای فیلمی انتخاب کنیم و برای اکران و تبلیغ فیلمی که در آن بازی کرده تصویری از بازیگر دیده نشود! یا حتی تصویری دیده شود که برای مخاطب تشخیص اینکه وی چه بازیگری است قابل درک نباشد. روحالامین تاکید کرد: هنرنمایی یک گرافیست برای زمانی است که از وی خواستهاند هنرش را در قالب یک اثر نمایش دهد. یک زمانی گرافیست میخواهد محصولی تجاری را تبلیغ کند و در این زمان لازم است چیستی محصول از طریق تبلیغاتش فهم شود. بههرحال بیلبورد تبلیغاتی برای هر محصولی باید نمایش دهد که چه چیزی را تبلیغ میکند و مخاطب درک کند که تبلیغِ چیست؟ و سینما نیز از این قاعده مستثنا نیست.
سندرم فتوشاپ یا خطر هوش مصنوعی
به نظر میرسد امروز دستیابی به هر عنوان یا جایگاهی سهلالوصولتر شده است؛ افراد راحتتر میتوانند با استفاده از ابزارها یا تکنولوژی به معرفی خود و توانمندیهایشان بپردازند و به قولی یکشبه معروف شوند. در هنر گرافیک نیز ابزارهای قدرتمند بسیاری در اختیار هنرمندان قرار گرفته است و ممکن است این خطر ایجاد شود که هنرمندان بدون اصالت هنری پا برعرصه بگذارند. منظور از اصالت هنری داشتن قلم و دست قوی در طراحی و مبدع و خلاقبودن است. روحالامین در مورد احتمال کمرنگشدن اهمیت سواد هنری در افراد در پی این پیشرفتها بیان کرد: وقتی ابزارهای فنی برای طراحی کامپیوتری به میان آمد، به افرادی که شاید تکنیک و توان طراحی دستی نداشتند کمک کرد که اثر هنری تولید کنند. در تاریخ معاصر، از اوایل دهه ۷۰ ما به بلایی دچار شدیم که من اسمش را سندرم فتوشاپ میگذارم.
طراح پوستر فیلم سینمایی «دسته دختران» ادامه داد: این ابزارها کاری کرد که افراد بدون اینکه هنرمند باشند در جامعه هنرمند جا زده شوند. هرچه جلوتر رفتیم هم ابزارها بیشتر رشد کرد تا جایی که دیگر لازم نیست فرد حتی اپراتور باشد و فقط کافی است درخواستی مکتوب به هوش مصنوعی بدهد تا کل فضاسازی که میخواهد را ارائه کند! با وجود این شرایط من معتقدم هنوز هنر و هنرمندان جایگاه خود را دارند و محصول دست هنرمند، مشتری خودش را دارد و هر کاری کنند باز هم مشخص است که کدام اثر را یک هنرمند واقعی خلق کرده است.
هوش مصنوعی ابزار جهشیافته
محمد تقیپور، گرافیست و طراح پوستر فیلمهای سینمایی در همین رابطه گفت: به لحاظ دستهبندیها در فضای هنر و طراحی، تکنولوژیهای جدید ازجمله هوش مصنوعی در دسته ابزارها قرار میگیرد که به نسبت ابزارهایی که تاکنون در اختیار قرار گرفته شده، بدیهی است که جهش بیشتری داشته است.
طراح پوستر فیلم سینمایی «مجنون» تصریح کرد: در جواب این سؤال که آیا هوش مصنوعی میتواند خللی به فضای کاری گرافیک وارد کند، باید گفت نکته اصلی اینجاست ما فرآیند گستردهای را پیش از رسیدن به خروجی بصری یک کار گرافیکی طی میکنیم که این فرآیند، از دید مخاطب پنهان است و در نهایت خروجی آن را مشاهده میکند. در واقع اگر با کار بینقصی مواجه میشویم، حتما باید در نظر داشته باشیم که این خروجی قوی، بهراحتی به دست نیامده است.
برنده سیمرغ بلورین بهترین طراحی پوستر ازسیوهشتمین جشنواره فیلم فجرگفت:طبیعتا برخی افرادی که درزمینه طراحیگرافیک فعالیت میکنند، شاید از نظر اصول ابتدایی و بنیادین طراحی چندان حرفهای نباشند. نکته اینجاست که سفارشدهندهها به دلایل مختلفی ممکن است در انتخاب درست طراح کارآزموده به خطا بیفتند. نکاتی از قبیل عدم توجه به نشانهها و قرائن مرتبط، عدم توجه به سوابق طراح، کماهمیت دانستن پوستر فیلم به نسبت سایر اجزا، تاثیرگذاری روابط و... میتواند ازجمله این موارد باشد.
ایدههای سرهمبندی شده اینترنتی
زریباف نیز با اشاره به اینکه اصالت طرح امروز از موضوعات مهمی بوده که فراموش شده است، گفت: امروز یک نشانه هم میتواند واقعا به دست طراح واقعا طراحی شود هم ممکن است از اینترنت به ایدهای سرهمبندی شده رسیده باشد. این هنرمند ادامه داد: شاید امروز یک طراح اگر کل تجهیزاتش را بفروشد و یک ماشین بخرد و بدهد کسی با آن کار کند، درآمدش بیشتر از طراحی و کار گرافیکی باشد. جامعه و مدیران باید متوجه اهمیت شغل یک طراح باشند و بدانند که طرح خوب در سینما، پوسترها و سطح شهر حال خوب ایجاد میکند پس بسیار مهم است.
لزوم همراهی گرافیست و فیلمساز از پیشتولید
موضوع دیگر در بحث گرافیک بهخصوص گرافیک در سینما، اهمیت همراهی این گروه با پروژه از ابتدای کار است.
روحالامین ازجمله هنرمندانی است که قائل به همراهی گروه طراحی و تبلیغاتی پروژههای سینمایی از پیشتولید بوده و در این مسیر پیشگام است. وی در مورد اهمیت چنین رویکردی بیان کرد: از حدود سال ۹۳ بود که ما طراحی نشان فیلمها از مرحله تولید را دنبال کردیم و قائل بر این هستیم که این رویه باب شود و همچنان نیز روی آن تاکید داریم. طراح پوستر فیلم سینمایی «هناس» گفت: همراه شدن طراح و گرافیست با یک فیلم از ابتدای کار، فاصله طراح و تولیدکنندگان را کم میکند و خروجی گرافیکی و تبلیغاتی فیلم به روح آن نزدیکتر خواهد بود. اینکه پس از پایان پروژه محتوا را روی سر طراح آوار کنند، قطعا منتهی به نتایج خوبی برای یک فیلم سینمایی نمیشود.
تقیپور نیز با بیان اینکه میتوان گفت مهمترین قسمت روند یک سفارش، چگونگی تعامل بین طراح و عوامل تصمیمگیرنده فیلم است، گفت: رسیدن به یک زبان مشترک، با حداقل اتلاف وقت و انرژی، جزو نکاتی است که همواره دغدغه یک طراح گرافیک بوده و هست. جدای از این، هرمقداری که به طراح متخصص و کارآزموده، بتوان اعتماد بیشتری کرد و از اعمال سلیقههای مختلف خودداری شود، تضمینی بر این است که میتوان شاهد خروجیهای درخشانتر و اثرگذارتری بود.
تولیدات هنری با کیفیت با استفاده از طراح کارآزموده
پرسش اساسی دیگر در بررسی فعالیت یک گرافیست در پروژههای هنری ازجمله سینما این است که از چه زمانی باید گرافیست به گروه سازنده اضافه شود و پیامد حضور دیرهنگام گرافیست چیست؟
روح الامین دررابطه با همین پرسش و حرفهایترین شکل حضور گرافیست در فیلم و راههای رسیدن به خروجی گرافیکی با کیفیت در سینما، با بیان اینکه طراح پوستر یک فیلم سینمایی برای طراحی باید فیلم را تماشا کند، گفت: من در صورتی که فیلم آماده نباشد، به فراخور پیچیدگی اثر، طی جلسه یا جلساتی با تهیهکننده و کارگردان صحبت میکنم و پس از آن میکوشم در بدیعترین شکل به طرحی برسم که هم تناسب محتوایی با فیلم داشته باشد هم روح هنری و گرافیکی در آن مشهود باشد. سینما در اشکال و انواع گوناگونش مخاطبهای متفاوتی هم دارد و باید برای هر جنس مخاطبی، اثر خاصی تولید کرد.
تقیپور نیز درخصوص مسیر درستی که یک طراح و در اینجا، با تاکید بر طراحی پوستر فیلمهای سینمایی باید طی کند، بیان کرد: به نظرم قدم اول، انتخاب درست طراحی است که علاوه بر داشتن تجربه کافی و قابل اطمینان، از پیش توانمندیهای خود را اثبات کرده و اساسا برای کلیت پروژهای که مدنظر است، متناسب باشد. به گفته طراح پوستر فیلم سینمایی«منصور»، قاعدتا هر طراحی میتواند قابلیتهای مختلفی داشته باشد یا ویژگیهای بارز مختص خودش را در کار نشان دهد. پس از مرحله انتخاب طراح گرافیک سازگار با یک پروژه، نکته مهم دیگر، شکلگیری گفتوگوی کارساز بین طراح و سفارشدهنده است. تقیپور در همین رابطه توضیح داد: این گفتوگو و مباحثه بسیار تعیینکننده است چرا که اگر این اتفاق به درستی در خصوص کلیت و اهداف اثر، بین طراح و سازنده فیلم صورت بگیرد، در واقع نیمی از مسیر به خوبی پیش رفته و راه را برای دو طرف هموار کرده است.
گرافیک رسانه آرمانخواه
محمدروحالامین، هنرمند گرافیست در مورد بهرهمندی از ظرفیتهای هنر گرافیک در به تصویر کشیدن اسطورههای ملی- مذهبی، همچنین به کارگیری این هنر در تولیداتی مرتبط با بزنگاههای تاریخی مانند عملیات «وعده صادق» به جامجم گفت: گرافیک زمانی که در قامت یک رسانه ظاهر شود، حتما در این بزنگاهها تاثیرگذاری خاص خود را دارد و حتی به واسطه ایجازی که ایجاد میکند، همچنین خلاصهگویی و عمیق مطرح کردن سوژهها، تاثیرات دوچندانی دارد؛ چرا که این هنر در سکوت، کلام مهمی را مطرح میکند.روحالامین در ادامه تصریح کرد: در همین روزهای اخیر حتما خبردار شدید که شبکه ۱۲ اسرائیل، دیوارنگارههای میدان فلسطین تهران را که در برگیرنده آثار گرافیکی است، مورد واکاوی قرار داده و گزارشی مفصل تهیه کرده بودند که نشان میداد روی تمام نشانهها و تصاویر موجود در این میدان مطالعه صورت گرفته است.این هنرمند در ادامه گفت: در طول سالهای مختلف از این دست مثالها داشتهایم که جنبه رسانه بودن گرافیک را مورد تاکید قرار داده است.در گذشته اینچنین نبود و بیشتر کارتلهای اقتصادی و محصولات بازرگانی امکان بهرهمندی از این ظرفیتهای اقتصادی را داشتند. از دهههای ۸۰ و ۹۰ به این سمت اتفاقات خوبی از منظر توجه به وجه رسانه بودن تولیدات گرافیکی صورت گرفته که مسئولیت این هنر را برای طرح موضوعاتی حاوی ارزشهای خاص، بیشتر کرده است.
هنر برای هنر قابل دفاع نیست
وی افزود: اصلا اگر شأنیتی برای هنر گرافیک قائل هستم، بیشتر از جنبه رسانه بودن این هنر است؛ چه زمانی که این هنر رسانهای بخواهد محصولی تبلیغ کند، چه دنبال معرفی آرمانی صدساله باشد؛ در هر حال این وجه از گرافیک برای من حائز اهمیت بسیاری است و شأنیت خاصی دارد. به زعم من دیگر هنر برای هنر نهتنها در گرافیک که در هیچ هنری قابل دفاع نیست. هنر برای هنر میتواند حدیث نفس باشد، هرچند در این حالت شبیه خودگویی و خودخندی خواهد شد که به نظرم فاقد جایگاه است. روحالامین در مورد استفاده درست از هنر گرافیک برای تصویر کردن آرمانهای ارزشمند و به تصویر کشیدن اسطورههای مذهبی و ملی عنوان کرد: مانند هر هنر دیگری، گرافیک نیز متاثر از عوالم علوم انسانی از جمله جامعهشناسی، فلسفه و شاخههای مختلف علوم انسانی است. هر هنرمندی که میخواهد اثری تولید کند، شرط لازم این است که نسبت به موضوعی که قصد تولید اثر در خصوص آن را دارد، نگاه ژرف داشته باشد و از منظر عوامانه با آن برخورد نکند. هرگاه هنرمند به مرتبهای برسد که موضوعات را عمیق بررسی کند، میتواند روی وجوهی از سوژه نور بیندازد که مخاطب تاکنون شاهدش نبوده و به واسطه اثر هنری خود، مخاطب را با جنبه جدیدتری از موضوع که میتواند تاریک و خطرناک یا لطیف و نورانی باشد، آشنا کند.
سطحینگری درباره موضوعات آرمانی ممنوع!
وی تاکید کرد: به همین جهت اطلاعات سطحی بهخصوص وقتی قرار است از یک آرمان در هنر صحبت شود، خطر بزرگی برای هنرمند محسوب میشود. اگر بخواهم مثالی بزنم در خصوص تولیدات گرافیکی فاقد ارزش که قرار بوده ارزشهایی را بیان کند، میتوان از تولیدات هنری و گرافیکی یاد کرد که در سالهای اخیر برای بیان مفهوم ارزشمند حجاب داشتهایم که به نظر من تماما مبتذل بوده و دقیقا به ضد خود تبدیل شده است.روحالامین در ادامه در پاسخ به این پرسش که با توجه به وجود سفارشدهنده در آفرینش طرحهای گرافیکی که قرار است آرمانی ملی و مذهبی را مطرح کنند، چطور میتوان از خطر سفارشیشدن این تولیدات جلوگیری کرد تا موجب دلزدگی مخاطب نشود، گفت: به هر ترتیب گرافیک هنر سفارشی است اما مفهوم هنرمند نیز مانند واژه عشق و معشوق است که در سالهای اخیر قلب شده و آسیب دیده است. در این شرایط کسانی که بهعنوان هنرمند فعالیت میکنند، خیلی اندک شدهاند. امروز کسانی تحت عنوان هنرمند کار میکنند که از نرمافزار سواد، اشراف فکری و فرهنگی، سختافزار هنری و فرهنگی تولید میکنند.
هنرمند و سفارشدهنده دغدغهمند
وی اضافه کرد: اگر هنرمند، سفارشی را قبول میکند، باید نسبت به آن سفارش دغدغه شخصی و سواد کافی داشته باشد تا تولید هنری قابل دفاعی عرضه کند. وقتی دغدغه نسبت به یک ارزش یا یک آرمان در دل هنرمند وجود نداشته باشد، قطعا سفارشیبودن اثر هرقدر هم به لحاظ فنی ماهرانه تولید شده باشد، توی ذوق میزند و معلوم است که تولیدکننده آن اثر، دل گرو قصه ندارد. روحالامین عنوان کرد: سفارشدهنده نیز هنگام انتخاب یک هنرمند برای کار روی یک موضوع خاص، بهخصوص اگر آن موضوع دارای ارزشهای والای ملی است، باید حساسیت به خرج دهد و یقین پیدا کند که این فرد، فهم و تخصص کافی دارد و در این حالت میتوان انتظار داشت هنرمند از همه ظرفیتهای فنی، فکری و روحی خود بهره برده است.
فاطمه رستمی - گروه فرهنگ و هنر