مسائل اقتصادی عامل اختلاف کرمیلن با پوتین
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۶۷۴۸۸۵
ناظران روسی حلقه درونی پوتین را به دو گروه تقسیم میکنند: لیبرالها و دولتگرایان. برخی از «مردان پوتین» به اشکالی از لیبرالیسم باور دارند بهویژه وقتی پای اقتصاد و مسائل اقتصادی به میان میآید.
آنها مشتاق تعامل با غرب و توقف درگیریهای جهانی هستند. دولتگرایان نیز بهعنوان جریان دوم مخالف ارزشهای لیبرال و عموما مدافعستیز با غرب هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حلقه پیرامون پوتین
اولین گروه «ترقیخواهان» هستند؛ سیاستمداران و بوروکراتهایی که درک میکنند چگونه جوامع مدرن در اقتصاد جهانی حضور مییابند و آشکارا میبینند که روسیه از گردونه جهانی عقب مانده است. هدف سیاسی آنها اصلاح و نوسازی است یعنی کاری کنند که روسیه به تحول پایدار دست پیدا کند. این گروه عملا از تمام تصمیمگیریهای سیاسی در روسیه امروز کنار گذاشته شدهاند و متشکل از چهرههای سیاسی هستند که طی دوران اول ریاستجمهوری پوتین در اوایل سال 2000 با او وارد قدرت شدند. میخاییل کاسیانف (وزیر دارایی سابق)، الکسی کوردین که سابق بر این نامش آمد و هرمان گرف، ایگور ایوانف (وزیر خارجه سابق) و بسیاری دیگر از فرمانداران و اعضای سابق دوما جزو این دستهاند. آنها زمانی در قدرت بودند که تکثر سیاسی تحمل میشد. اعضای این گروه یا در قالب اپوزیسیون هستند، یا از سیاست بازنشسته شدهاند یا وارد مشاغلی شدهاند که تاثیری بر سیستم سیاسی ندارد.
گروه دوم «بیطرفها» یا «خنثیها» هستند؛ کارگزاران تکنوکراتی که آشکارا ترجیحات سیاسی خود را اعلام نکردهاند و میتوانند هرگونه دستور کار ابلاغی از سوی رئیسجمهور را به اجرا درآورند. این گروه بسیار وفادار بوده و معمولا غیرسیاسی هستند. همین اجازه داده بیشتر آنها با وجود بحرانهای سیاسی جایگاههای بالایی بهدست آورند. چهرههای شاخص این گروه «دیمیتری مدودف» (نخستوزیر)، «آنتون سیلوانف (وزیر دارایی)، الویرا نابیولینا (رئیس بانک مرکزی روسیه) و برخی اعضای کابینه و برخی سیاستمداران منطقهای و بسیاری از معاونان فعلی دوما هستند. آنها دستور کار پیشنهادی ندارند زیرا وفادار ماندن باعث میشود بقای آنها تضمین شود.
گروه سوم «محافظهکاران» هستند؛ زیرا مخالف نوسازی بوده و بهدنبال حفظ وضع موجودند البته محافظهکاری آنها با آن مکتب محافظهکاری تفاوت دارد. آنها کسانی هستند که میپرسند چرا روسیه نباید نوسازی شود یا چرا نباید مفاهیم غربی حقوق بشر، معیارهای فساد یا سازوکارهای سیاسی پذیرفته شود. چهرههای شاخص این گروه عبارتند از: سرگئی لاوروف (وزیر خارجه)، سرگئی شویگو (وزیر دفاع)، الکساندر بورتنیکوف (رئیس FSB Alexander)، بیشتر روسای شرکتهای دولتی مانند سرگئی چمزوف و رئیس «Rossiya» (بانک شخصی پوتین)، یوری کووالچوک و برخی از اعضای فعال دوما.
گروه چهارم «متعصبها» هستند؛ این گروهی تازه تاسیس است که رویکردی تهاجمیتر از سایر گروهها دارد. آنها پیشگامان «محافظهکاری» به ضد لیبرالترین شکل، ضدغربیترین شکل و حامی انزواطلبی روسیه هستند. از عیبپوشی استالین تا «جنگ مقدس» نامیدن بمباران حلب و تا دامن زدن به نظریههای توطئه و تشویق و تحسین ماهیت «امپریالیستی» مردم روسیه، این گروه تلاش دارد تا ایدههای ملی گرا و حاشیهای و طرد شده، امپریالیستی و فاشیستی خود را وارد گفتمان عمومی کند. آنها ستایشگر پوتین در دوران سوم ریاستجمهوری اش هستند اما بسیاری از آنها از پوتین عبور کردهاند و میگویند این پوتین دیگر آن پوتین سابق نیست زیرا از مواضعی عدول کرده است. چهرههای این گروه عبارتند از: رئیس کلیسای ارتدوکس روسیه، بسیاری از مقامهای ارشد کلیسا، «رمضان قدیروف» رئیسجمهور چچن و دوست نزدیک پوتین، «نیکولای پاتروشف» دبیر شورای امنیت ملی روسیه، «ایکور سچین» رئیس روسنفت و وزیر فرهنگ روسیه. اعضای این گروه بسیار متنوعند: از دادستان سابق کریمه گرفته تا اعضای دوما و رهبر برخی گروههای افراطی در روسیه.
سوال مهم برای سالهای 2018- 2017
در فاصله سالهای 2000 تا 2012 توازن میان ترقیخواهان و متعصبها از یکسو و محافظهکاران از سوی دیگر برقرار بود. حامیان ترقیخواهان و آنها که متحد محافظهکاران بودند معتقد بودند که دیدگاههایشان در دولت هست. پس از 2012، محافظهکاران و متعصبها جایگزین دو گروه اول شدند. الحاق کریمه باعث شد افکار عمومی در پشت دولت قرار بگیرند اما بحران اقتصادی بار دیگر موجب شکاف شد. درصد حمایت مردم از این 4 گروه نیز متغیر شده است اما مساله اصلی پوتین و انتخابات ریاستجمهوری سال 2018 است. دور چهارم ریاستجمهوری پوتین میتواند موجب شدیدترین درگیریها در داخل این کشور شود که تاکنون دیده شده است. باز هم این پوتین است که بسته به شرایط انتخاب خواهد کرد که با کدام گروه متحد شود. اما چند نکته وجود دارد: اول: مشکلات و بحرانهای اقتصادی روسیه نیاز به حکمرانی بهتر و مطلوبتر را میطلبد و این شامل گنجانده شدن ترقی خواهان و بیطرفها در فرآیندهای تصمیمگیری خواهد شد. دوم: اگرچه روندهای سیاسی اروپا و آمریکا به سوی محافظهکاری میل دارد اما محافظهکاری آنها شدت کمتری نسبت به محافظهکاری گروه «متعصب»ها دارد. بنابراین، برای اینکه تحریمهای غرب برداشته شود و اقتصاد روسیه نفس بکشد پوتین باید از متعصبها فاصله بگیرد. سوم: بدون مشارکت ترقیخواهان و بیطرفها روسیه نمیتواند بر بحرانهایی مانند کاهش قیمت نفت و افت رشد اقتصادی فائق آید. بنابراین، ترقی خواهان دریچههای بهتر و بیشتری به روی مسکو میگشایند. اگر پوتین سیگنالهایی دال بر آمادگی خود برای مشارکت با ترقیخواهان در فرآیند تصمیمگیری سیاسی بفرستد، اپوزیسیون روسیه انسجام خود را از دست میدهد بنابراین فرصت برای اتحاد علیه پوتین در سال 2018 و پس از آن از میان میرود. آیا پوتین میتواند توازن قدرت داخلی را از نو برقرار کند؟ باید منتظر ماند و دید.
منبع: اقتصاد آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۶۷۴۸۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعتراف آمریکا به دست نداشتن پوتین در مرگ ناوالنی
وال استریت ژورنال گزارش داد سازمان های اطلاعاتی آمریکا معتقدند ولادیمیر پوتین دستور مرگ الکسی ناوالنی را صادر نکرده است. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، وال استریت ژورنال گزارش داد سازمان های اطلاعاتی آمریکا فاش کردند که احتمالا ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه، دستور مرگ الکسی ناوالنی منتقد سرشناس مسکو را در زندانی در نزدیکی قطب شمال صادر نکرده است.
براساس این گزارش، الکسی ناوالنی که در زمان مرگ 47 ساله بود، اصلی ترین منتقد سرشناس ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه بود که در ماه فوریه در زندانی در نزدیکی قطب شمال جان باخت. بسیاری از دشمنان و مخالفان پوتین وی را متهم به صدور دستور مرگ برای ناوالنی کرده و ادعا کردند که برای اثبات این اتهام مدرک می آورند.
در همین حال کاخ کرملین هر گونه دست داشتن در این ماجرا را رد کرد. ماه گذشته، پوتین درگذشت ناوالنی را ناراحت کننده خواند و گفت: آماده بوده است تا این زندانی سیاسی محبوس را به زندانی در غرب منتقل کند و در ازای آن ناوالنی هیچ وقت دیگر به روسیه بازنگردد. دوستان ناوالنی نیز اظهار کردند که چنین مذاکراتی در حال انجام بوده است.
وال استریت ژورنال با اشاره به منبعی آگاه که خواست نامش فاش نشود در گزارش امروز خود افزود: نهادهای اطلاعاتی آمریکا به این نتیجه رسیدهاند که پوتین احتمالا دستور مرگ ناوالنی را صادر نکرده است.
در این گزارش آمده است واشنگتن به طور کلی رئیس جمهور روسیه را برای مرگ ناوالنی تبرئه نمی کند با این حال، این سیاستمدار مخالف سال ها مورد هجوم مقامات روسیه قرار گرفته و برای اتهاماتی به زندان افتاده که به اعتقاد غرب تنها انگیزه سیاسی دارد و در سال 2020 نیز با نوعی عامل اعصاب، مسموم شده بود.
با این حال کرملین در سال 2020 نیز اتهام دست داشتن در مسموم شدن ناوالنی را رد کرده بود.
دیمیتری پسکوف سخنگوی کرملین امروز درباره این گزارش گفت: گزارش وال استریت ژورنال را مشاهده کرده است، گزارشی که حاوی حدس و گمان های توخالی است.
وی تصریح کرد من این مطلب را دیدم، من نمی توانم بگویم مطلب با کیفیتی است که توجه را جلب می کند.
با این حال رویترز با اشاره به منابعی آگاه در این باره گفت: این یافته، به طور گستردهای مورد پذیرش جوامع اطلاعاتی آمریکا قرار گرفته و توسط نهادهای مختلفی از جمله، آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا، دفتر مدیر اطلاعات ملی و واحد اطلاعاتی وزارت امور خارجه به اشتراک گذاشته شده است.
در این گزارش با استناد به برخی منابع آمده است: ارزیابی ایالات متحده براساس مجموعه اطلاعاتی از جمله برخی اطلاعات طبقه بندی شده و تحلیل حقایق عمومی از جمله زمان مرگ ناوالنی و چگونگی تاثیر آن بر انتخاب دوباره پوتین به سمت ریاست جمهوری در ماه مارس بوده است.
در همین حال لئونید ولکوو مشاور ارشد ناوالنی، گزارش نهادهای اطلاعاتی آمریکا را ساده لوحانه و مسخره خواند.
«الکسی ناوالنی»، مخالف غربگرای دولت روسیه و یکی از مهمترین مخالفان «ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهور روسیه در یک دهه اخیر، 16 فوریه/27 بهمن در زندانی در «مدار شمالگان» فوت کرد.
برخی گزارشهای تأییدنشده حاکی است که به مادر این مخالف روسیه گفته شده که او بر اثر «سندروم مرگ ناگهانی» جانش را از دست داده است. این سندروم به مرگ ناگهانی بر اثر حمله قلبی اطلاق میشود.
مرگ این فعال روس اوایل روز 16 فوریه توسط سرویس فدرال مجازات روسیه در منطقه خودمختار یامالو ـ ننتسکو گزارش شد. مشخص شد که وی پس از پیادهروی احساس ناراحتی کرد و تقریباً بلافاصله از هوش رفت. کادر درمانی زندان بلافاصله در محل حاضر شدند و یک آمبولانس نیز فراخوانده شداما در نهایت پزشکان مرگ او را تایید کردند.
رسانهها و مقامهای غربی اما مدعی شدهاند که ناوالنی «کشته شده» اما جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا گفت که ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه را بابت مرگ ناوالنی مقصر میداند. سخنگوی کرملین چنین اظهاراتی را با توجه به مشخص نشدن نتیجه تحقیقات «احمقانه» توصیف کرد.
در همین حال دونالد ترامپ در اظهارنظر خود درباره مرگ الکسی ناوالنی ، هیچ تقصیری را متوجه پوتین ندانست و در پستی در شبکه اجتماعی تروث سوشیال سرانجام سکوت خود درباره مرگ ناوالنی را شکست و گفت: پوتین را برای مرگ این مخالف سرزنش نمیکند.
ترامپ با مرتبط کردن مرگ ناوالنی با مشکلات حقوقی خود افزود: مرگ ناگهانی الکسی ناوالنی، من را بیشتر و بیشتر از آنچه که در کشور ما رخ می دهد، آگاه کرد.
روز بعد جو بایدن در مصاحبه با شبکه فاکس نیوز، با انتقاد از واکنش دونالد ترامپ نسبت به مرگ الکسی ناوالنی، مخالف سرشناس دولت روسیه، اظهار کرد چرا او همیشه آمریکا را مقصر می داند.
ترامپ: پوتین در مرگ ناوالنی تقصیری نداردمقام روس: دخالت ناتو در اوکراین بسیار خطرناک است/ مرگ ناوالنی طبیعی بودانتهای پیام/