برنده نوبل ادبيات ٢٠١٦ متهم به سرقت ادبي
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۶۷۵۲۸۸
روزنامه اعتماد نوشت: «من در گستره قالب هنري خودم كار ميكنم. به همين سادگي. من درون قوانين و محدوديتهاي اين قالب كار ميكنم. چهرههاي قدرتطلبي هستند كه ميتوانند آن نوع قالب هنري را بهتر از من براي شما توضيح دهند. به آن ترانهسرايي ميگويند. با ملودي و ريتم سروكار دارد و بعد از آن همهچيز تمام ميشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اين صحبتهايي است كه باب ديلن در مصاحبه سال ٢٠١٢ با مجله رولينگ استون گفته بود؛ در واقع ديلن متهم به سرقت ادبي در خلق ترانههاي آلبوم «عشق و سرقت» (٢٠٠١) شده بود و در اين مصاحبه وقتي صحبت از اين اتهامات ميشود او چنين جوابي ميدهد. گفته ميشد عبارات و جملات ترانههاي اين آلبوم را از كتاب «اعترافات يك ياكوزا» اثر جونيچي ساگا و اشعار «جنگ داخلي» هنري تيمرود را بدون اطلاع صاحبان اثر وام گرفته بود.
اما سرقتهاي او به دنياي ادبيات محدود نميشود؛ نمايشگاه تابلوهاي نقاشي ديلن به نام «مجموعههاي آسيا» به خاطر شباهتهاي بينظيرش به عكسهاي آنري كارتيه برسون و ليون بيزي مورد انتقاد قرار گرفت. با وجود اين پيشينه، باب ديلن در سيزدهم اكتبر ٢٠١٦ نخستين ترانهسراي برنده جايزه نوبل ادبيات معرفي شد. آكادمي سوئد دليل انتخاب ديلن را «خلق نوآورانه كلام شاعرانه در سنت ترانهسرايي امريكا» اعلام كرد. اما ديلن از دريافت اين جايزه نه تنها خوشحال نشد بلكه همان ناسازگاري هميشگياش را پيش گرفت. همان شب اعلام جوايز روي صحنه رفت اما هيچ اشارهاي به خبر تازه رسيده نكرد. سپس تماسهاي آكادمي را بيجواب گذاشت.
در ۲۸ اكتبر ۲۰۱۶ باب ديلن بالاخره اعلام كرد جايزه نوبل ادبيات را ميپذيرد و براي دريافت آن شخصا به اروپا سفر خواهد كرد. او گفت خبر اهداي جايزه نوبل ادبيات به او، زبانش را بند آورده بود. ۱۶ نوامبر ۲۰۱۶ آكادمي سوئد اعلام كرد ديلن در مراسم ماه آينده صندلي خود را خالي خواهد گذاشت. برنده نوبل ادبيات ٢٠١٦ در نامهاي شخصي اعلام كرد به علت «تعهدات از پيش تعيين شده» برايش مقدور نيست كه در مراسم اهداي جايزه حضور داشته باشد.
دوم آوريل ٢٠١٧ آكادمي سوئد در مراسمي خصوصي در استكهلم با باب ديلن ديدار و مدال طلايي و ديپلم افتخار نوبل را به او اهدا كردند. اما نوبل با جايزه نقدي ٩٠٠ هزار دلارياش، جايزهاي وسوسهبرانگيز است. براي دريافت اين مبلغ برگزيده آكادمي بايد از زمان برگزاري مراسم رسمي نوبل تا شش ماه بعد متن سخنراني خود را تحويل بدهد. ديلن شش روز پيش از اينكه مهلتش تمام شود، از روي متن سخنرانياش خواند و آن را براي آكادمي فرستاد.
در اين سخنراني اسطوره موسيقي راك درباره تاثيرات موسيقيايياش مانند Leadbelly و Buddy Holly و همچنين ميگويد سه اثر ادبي كه در كودكي روي او تاثيرگذار بودند، «موبي ديك»، «در جبهه غرب خبري نيست» و «اوديسه» اثر هومر، قالب ترانههاي او را شكل دادهاند. سپس ديلن خلاصه اين داستانهاي كلاسيك را شرح ميدهد و نقلقولهايي از اين كتابها ميآورد. حالا همين نقلقولها براي او دردسرساز شده است چراكه آنها را از وبسايت «SparkNotes»، نسخه آنلاين كتابهاي آموزشي ادبيات CliffsNotes، برداشته است. بن گرينمن، رماننويس و روزنامهنگار امريكايي با بررسي نقلقولهاي ديلن از موبي ديك ميگويد نقلقولهايي كه ديلن در سخنرانياش ميگويد ساختگي است چون چنين جملاتي در كتاب ملويل وجود ندارد. او متوجه ميشود كه ملويل هرگز در هيچ جاي كتاب جمله «بعضيها بعد از جراحت، به سمت خدا هدايت ميشوند و برخي به سوي تلخي» را ننوشته است.
گرينمن بعد از بررسي، درمييابد كه شبيه همين جمله در سايت اسپاركنوتس آمده است. پس از اينكه گرينمن بررسيهايش را در وبلاگ خود فاش كرد، آندريا پيتزر خبرنگار Slate دست به كار شد و به شباهت توصيفهاي اين خواننده از «موبي ديك» و مطالب اسپاركنوتس پرداخت و حداقل ۲۰ جمله از سخنراني باب ديلن را در اين سايت ادبي ديد اما نتوانست آنها را در كتاب ملويل پيدا كند. ديلن در جايي از سخنراني خود ميگويد: «كاپيتان احب «موبي» را تجسم شيطان ميديد.» اين در حالي است كه چنين عبارتي هرگز در كتاب ملويل نيامده است. اما در اين سايت در توصيف «احب» آمده: «او نهنگ را به عنوان تجسمي از شيطان ميديد.»هنوز باب ديلن درباره اين موضوع اظهارنظري نكرده است اما در واقع بايد منتظر اظهارنظر آكادمي سوئد كه براي اهداي اين جايزه ادبي از سوي برگزيدگان پيشين نوبل از جمله ماريا بارگاس يوسا و اورهان پاموك سرزنش شد، باشيم.
منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۶۷۵۲۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای تقویت میدان کتاب کودک و نوجوان چه باید کرد؟
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، دوران کودکی و نوجوانی، مهمترین دورانی است که در آن شخصیت، هویت و سبک زندگی افراد شکل میگیرد و نظامهای اعتقادی و ارزشی در نهاد آنان پایه ریزی میشود. ازاین رو، تولید و مصرف محتوا در زیست بوم فرهنگی کودک و نوجوان، ضرورتی راهبردی و سبک ساز است. در این میان، «محتوای ادبی» در پویایی این زیست بوم و الگوسازی در زمینه سبک زندگی، نقشی پررنگ دارد. بررسیها نشان میدهند، سهم حوزه کودک و نوجوان در اسناد بالادستی ناکافی است.
دفتر مطالعات آموزش و فرهنگ مرکز پژوهشهای مجلس در پژوهشی با عنوان «تولید و ترویج محتوای ادبی برای کودک و نوجوان؛ واکاوی سیاستی و راهکارهای تقنین» آورده است، سیطره محصولات و خدمات ادبی، هنری و رسانهای بر سبد مصرف فرهنگی کودکان و نوجوانان، تولید و مصرف محتوا در این زیستبوم را به ضرورتی راهبردی تبدیل کرده است. در این میان، محتوای ادبی میتواند در پویایی زیستبوم و الگوسازی در زمینه سبکزندگی، نقشی پررنگ داشتهباشد. زیرا پیوند محتوای ادبی با زیباییها و جاذبههای هنری ناگسستنی بوده و در چنین بستر و قالبی، ظرفیت فراوانی برای انتقال پیامها و مفاهیم به ظریفترین و مؤثرترین شکل وجود دارد.
* سهم حوزه کودک و نوجوان در اسناد بالادستی ناکافی است
این پژوهش بیان میکند که بنابر بررسی چارچوب سیاستی کنونی، سهم حوزه کودک و نوجوان در اسناد بالادستی ناکافی است. همچنین سیاستهای واضح، ملموس و هدفمندی در این زمینه وجود ندارد. در مصوبات و مقررات تخصصیتر نیز راهبردهای موجود کمرمق بوده و جامعیت لازم را ندارند. بررسی آرایش نهادی این حوزه نیز نشاندهنده فعالیت جزیرهای، موازیکاری و تشتت در تولیگری است.
* نبود نقشه راه راهبردی در حوزه کودک و نوجوان
این پژوهش نبود نقشه راه راهبردی در حوزه کودک و نوجوان را بهعنوان یکی از چالشهای تولید و ترویج محتوای ادبی برای این قشر دانست و بیان کرد که خلأ برنامه راهبردی، تلقی نشدن مسائل کودک و نوجوان بهعنوان اولویتی بنیادین و ضعف در چارچوب سیاستی و نهادی موجود، به سادهانگاری، تشتت و نبود انسجام در سطوح مختلف سیاستگذاری و اجرا در این حوزه منجر شدهاست. بهدلیل محوریت نداشتن پژوهش، تخصصگرایی و برنامهریزی جامعنگرانه، عمده اقدامات بهصورت مقطعی و پروژهای، جوشیده از دغدغههای فردی یا برخواسته از ادراک و تجربه زیسته محدود و ناقص شخصی بودهاند که به نتایج کماثر و سطحی انجامیدهاست.
* مغفول ماندن بسیاری از حوزههای موضوعی مورد نیاز مخاطب
در این پژوهش، مغفول ماندن بسیاری از حوزههای موضوعی مورد نیاز مخاطب بهعنوان چالش تولید و ترویج محتوای ادبی برای گروه کودک و نوجوان بیان شده و آمده است که آثار تألیفی از لحاظ موضوعیابی، مسئلهمندی و نیازشناسی دچار ضعف جدی بوده و به بسیاری از بحرانها و مسائل آسیبزای دوره کودکی و نوجوانی کمتوجهند. در چنین شرایطی، مخاطبان برای پاسخ به نیازها و دغدغههای خود، بیشتر سراغ آثار ترجمهای و خارجی میروند که اغلب حاوی پیامهایی آسیبزا و ناسازگارند.
* خلأ در تألیف و تربیت آفرینش گر
دیگر چالش این حوزه در این گزارش به خلأ در تألیف و تربیت آفرینش گر اشاره شده و آمده است که: فعالیت مؤثر و پیوسته در این حوزه مستلزم حضور و استقرار متخصصان دغدغهمند و مسئلهشناس است. در شرایط کنونی، مجموع آثار تألیفی کمیّت و کیفیت مطلوبی نداشته و در زمینه پرورش و تربیت آفرینشگر و متخصص کودک و نوجوان و زیرساختها و مواد آموزشی مربوطه نیز خلأ جدی وجود دارد. آفرینشگران فعال و دغدغهمند کنونی نیز کمشمار بوده و در میان مخاطبان چندان شناخته شده نیستند.
* فعالیت جزیرهای و رویکرد غیرتعاملی نهادهای مسئول
این پژوهش رویکرد نادرست تمرکز بر مصادیق محتوایی و فعالیت جزیرهای و رویکرد غیرتعاملی نهادهای مسئول را بهعنوان یکی از چالشهای این حوزه معرفی کرده و توضیح میدهد که رویکرد نادرست تمرکز بر مصادیق یا تکمحصولها، اگرچه در کوتاهمدت جذب مخاطب را بههمراه داشته و دستاوردساز است، اما نمیتواند بهطور ماندگار و گستردهای جریانسازی کرده و انس کودکان و نوجوانان با محتوای ادبی را نهادینه کند. عمده دستگاهها و نهادهای مسئول در این حوزه ارتباط پایدار و تعامل پویایی با یکدیگر ندارند و اغلب فعالیتها و برنامههای اصلی خود را در سطح درونسازمانی دنبال میکنند. بهاینترتیب، اقدامات انجام شده تأثیر محدود و اندکی بر کلان وضعیت مصرف فرهنگی کودکان و نوجوانان گذاشته و هدف راهبردی مشخص و دستاورد ملموس و سنجشپذیری محقق نمیشود.
* نظمدهی و انسجامبخشی به فعالیتهای این حوزه
این پژوهش پیشنهاد میکند که نظمدهی و انسجامبخشی به فعالیتهای این حوزه و راهبری سبد مصرف فرهنگی مخاطب کودک و نوجوان، به تدوین برنامهای راهبردی و جامع (مصوب شورایعالی انقلاب فرهنگی) و بهروزرسانی پیوسته آن نیازمند است. تعیین اولویت و رویکرد موضوعی و تنظیم نگاشت نهادی از لوازم اساسی چنین برنامهای است. رصد و پایش مداوم زیستبوم فرهنگی کودک و نوجوان میتواند منجر به تصویری واضح از وضعیت مستقر شود. تصویری که میتواند یاریگر برنامهریزان و آفرینشگران و تولیدکنندگان در ایدهپردازی، خلق اثر، ترویج محتوا، بازاریابی و عرضه محصول باشد.
* تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی
این پژوهش یکی از راهکارهای حل این چالش را تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی عنوان کرده و ادامه میدهد که در راستای افزایش تخصصگرایی و بهبود وضعیت تألیف، روندها و زیرساختهای کنونی باید بهسمت تربیت و آموزش افراد مستعد، توانمندسازی آفرینشگران کنونی و نیز حمایت از آثار تألیفی مطلوب، تغییر مسیر یابند. ازاینرو، لازم است ضمن تقویت ظرفیتها و زیرساختهای آموزشی در مقاطع مختلف، در صنعت نشر و فعالیتهای ترویجی نیز از آثار تألیف و بومی مطلوب پشتیبانی شود (مانند مشوقهای مالیاتی و اعطای یارانه).
در این پژوهش تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی چهره سازی از نهادها و آفرینش گران حوزه کودک و نوجوان بهعنوان راهکار دیگر مطرح شده و در توضیح آن آمده است که تمرکز بر جایگاههای حقوقی و آفرینشگران موفق و ترویج و چهرهسازی از آنها میتواند پیوند مستحکمتری میان مخاطبان و محتوای ادبی ایجاد کند. زیرا نهادها و آفرینشگران از امکان همراهی طولانیمدت و پیگیری پیوسته توسط مخاطب برخوردار بوده و ظرفیت بسیار بیشتری برای هویتبخشی، الگوآفرینی و سبکسازی دارند.
* تقویت زنجیره ارزش و بهره گیری از ظرفیتهای بازار فرهنگی
این پژوهش همچنین پیشنهاد تقویت زنجیره ارزش و بهره گیری از ظرفیتهای بازار پردازی فرهنگی را مطرح کرده و بیان میکند که عرضه حداکثری محتوای ادبی مستلزم لحاظ ذائقهها و گرایشهای گوناگون مخاطب و قرار دادن محتوای مدنظر در زنجیره ارزش است. در صورت ایجاد پیوستاری در سیاستگذاری و برنامهریزی در این حوزه، میتوان منابع فرهنگی غنی دینی و بومی را به زبان کودک و نوجوان امروز فراوری کرد و با بهرهگیری از ظرفیتهای بازار پردازی فرهنگی به بازتولید چنین آفرینشهایی در قالبهای گوناگون پرداخت.
* تقویت جریان اقتباس
راهکار دیگر مرکز پژوهشهای مجلس در این پژوهش مبتنی بر تقویت جریان اقتباس و سرمایهگذاری در صنعت و پی نما مطرح شده که در توضیح آن بیان میکند که با تقویت جریان اقتباس میتوان جهانهای داستانی و شخصیتهای بومی و آئینی را در قالب رمان بازآفرینی کرد و با نگارش فیلمنامهها و بازینامههای اقتباسی براساس رمانهای پرمخاطب و غنی به گسترش جهان داستانی خلق شده در دیگر قالبهای هنری و رسانهای پرداخت. صنعت پینما نیز ظرفیت فراوانی در شکوفایی زنجیره ارزش آثار ادبی داشته و میتواند حلقه اتصال کتاب و آثار نمایشی (بهویژه پویانمایی) باشد. با سرمایهگذاری در پینما، هم مخاطب بالقوهای برای آثار اقتباسی فراهم میشود و هم بهرهوری فرایندهای تولید آثار نمایشی افزایش مییابد. رویکرد ارتباطات سازمانی در میان دستگاههای مسئول در این عرصه نیازمند بازنگری جدی است. همرسانی نیازها و ظرفیتها میان مدارس، مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مساجد، فرهنگسراها و دیگر نهادهای مرتبط و برقراری تعاملات همافزا در این زمینه، ضروری است.
در یکی جمع بندی نهایی محوریترین مسائل و چالشهای این حوزه از منظر سیاستی و تقنینی عبارتند از:
۱. نبود نقشه راه راهبردی در حوزه کودک و نوجوان،
۲. مغفول ماندن بسیاری از حوزه های موضوعی مورد نیاز مخاطب،
۳. خلأ جدی در تألیف و تربیت آفرینش گر،
۴. رویکرد نادرست تمرکز بر مصادیق محتوایی،
۵. فعالیت جزیره ای و رویکرد غیرتعاملی نهادهای مسئول.
در راستای مسائل یاد شده، این راهکارها پیشنهاد می شوند:
۱. تدوین برنامه راهبردی و تنظیم نگاشت نهادی،
۲. رصد و شناسایی مداوم نیازهای کودکان و نوجوانان،
۳. تربیت آفرینش گر و حمایت از آثار تألیفی،
۴. چهره سازی از نهادها و آفرینش گران حوزه کودک و نوجوان،
۵. تقویت زنجیره ارزش و بهره گیری از ظرفیت های بازارپردازی فرهنگی،
۶. تقویت جریان اقتباس و سرمایه گذاری در صنعت پی نما (کمیک)،
۷. بهبود تعامل میان دستگاهی.
انتهای پیام/