Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-04-25@07:03:19 GMT

سريال «ليست سياه»؛ کليشه‌ي نخ نماي پرطرفدار!

تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۶۷۵۴۴۵

خبرگزاري آريا - هفته نامه کرگدن - اسم نويسندگان، به داخل متن رجوع شود: سريال «ليست سياه» براي خودش طرفداران پر و پا قرصي فراهم کرده است اما واقعيت اين است که آدم را با کلي کليشه نخ نما نااميد مي کند.


ليست چرک

رامبد خانلري: در بين سريال هاي فرنگي غير ترکي که اخبارشان را هفته به هفته دنبال مي کنم، براي خودم دسته اي جدا کرده ام به نام «خالتور».

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



خالتور نه به معني متداولش در ايران يعني مطرب و مزقون چي، خالتور به معني ريشه روسي اش يعني «خالتور» به معني کار کم ارزش. بيشتر سريال هاي خالتور را تا دو، سه قسمت مي بينم و آن وقت براي هميشه از ديدن ادامه آنها منصرف مي شوم. بعضي از آنها را هم تا انتها يا نزديکي انتها ديده ام. از معروف ترين سريال هايي که در دسته خالتور قرار داده ام «فرار از زندان» است. «24» هم ديگر سريال معروفي است که در کنار «ماوراءالطبيعه» و «ليست سياه» و «بنشي» و ... در دسته خالتور قرار گرفته است.




به نظر شما يک خط داستاني را چند بار مي شود بزک کرد و از نو به خورد مخاطب داد؟ «هانيبال» قصه «هانيبال لکتر» قاتل سريالي خطرناکي است که با پليس جنايي همکاري مي کند و به پليس مشاوره مي دهد، اما هميشه شما و بخش جنايي به حسن نيت او شک داريد. البته هانيبال در دسته خالتور نيست، سريال خوش ساختي است که براي خودش کيا و بيايي دارد.

بازي «مدس ميکلسن» در نقش هانيبال هم بسيار دوست داشتني است. داستان سريال ليست سياه چقدر با داستان هانيبال تفاوت دارد؟ فراري سابقه داري که خودش را تحويل اف بي آي مي دهد، سياهه اي از مجرمين خطرناک در دست دارد که به شرط همکاري با دخترکي تازه کار در اف بي آي اين ليست را به دست آنها مي سپارد. «رد ردينگتون» در مقايسه با هانيبال يک شوخي است، يک کپي دست چندم شبيه اجناس چيني.

سريال ديگري هست به نام «نقطه کور»؛ داستان اين سريال هم اين است که دختري در يکي از ميدان هاي شهر به هوش مي آيد. دختر نه گذشته اش را مي داند، نه نام و شهرتش را. تن و بدن دختر پر است از خالکوبي هايي که دختر نمي داند پيش از ماجرا هم روي بدنش بوده اند يا خير؟ در ميان اين طرح ها نام يک مامور اف بي آي هم وجود دارد.

مشخص مي شود اين خالکوبي ها هر کدام يک نقشه تروريستي است و مامور اف بي آي و دختر که براي خودش يک بزن بهادر درست و حسابي است، يکي يکي نقشه هاي ضد آمريکايي تبهکاران را خنثي مي کنند.

مي بينيد؟ سريال هاي خالتور داستان هاي شان ترکيبي از خودشان است. برخورد قبيله اي مي کنند؛ خودشان با خودشان وصلت مي کنند. نقطه کور مي شود 24 به علاوه خالکوبي هاي «مايکل اسکافيلد» در فرار از زندان. يکي هم مثل ليست سياه که دغدغه جدي بودن دارد و سعي مي کند مخاطب جدي تر را هم هدف بگيرد، 24 است به علاوه هانيبال که سريال جدي تري است.

مهم اين است که همه سريال هاي خالتور شالوده شان از 24 است. يک بحران تک قسمتي که وقتي قرار است به مخاطب معرفي شود، آن قدر بزرگ است که مي تواند دنيا را کن فيکون کند اما در چهل و دو دقيقه به مخاطب معرفي مي شود، دنيا را تهديد مي کند و توسط قهرمان مدير و مدبر و باهوش و آينده نگر و قوي و ... گره گشايي مي شود.

حيف که باباها سريال نگاه نمي کنند، يعني وقت تماشايش را ندارند، وگرنه سريال هاي خالتور همان سريال هايي هستند که باباها از تماشاي شان لذت مي برند. جاسوس بازي دارند، سيم آبي و زرد و سبز و خنثي کردن بمب دارند.

هواپيماي در حال سقوط دارند، ماشين ترمز بريده در بزرگراه دارند و گروگان گيري. هميشه در فيلم ها و سريال هاي خالتور دلم براي نيروهاي ضربت حاضر در صحنه گروگان گيري مي سوزد؛ طفلي ها با آن ماسک هاي سياه سوراخ شان از زمين و آسمان مي آيند، دو ساعت علاف مي شوند تا قهرمان بيايد و يک تنه قائله را ختم به خير کند. اين بيچاره ها را بي خود علاف نکنيد، گناه دارند.




ليست سياه هم يک کليشه است از روي ديگران و هم يک کليشه است از روي خودش؛ تمام اتفاقات عين به عين در تمام قسمت ها مي افتد. ري هم هميشه هست. فقط آن سر گفتگو جنايتکار خطرناکي است که تا دقيقه چهل و دو قرار است گوني روي سرش بکشد. به همه اينها آن رابطه ميان مزدور پير سالخورده و دختر جوان معصوم شبيه رابطه ميان شخصيت هاي اصلي «لئون» و «سامورايي» را هم اضافه کنيد و خودتان را آماده تا بدترين نمونه اش را در ليست سياه مشاهده کنيد. ليست سياه از همه چيز بدترين نمونه اش را در خود دارد.

ليست نه چندان سياه!

رحمان حسيني: پيش خوان – سريال آمريکايي «بلک ليست» يا همان «ليست سياه» اين روزها محبوبيت و فراگيري زيادي در ايران دارد؛ از يک طرف ژانر سريال (سياسي، جاسوسي و گنگستري) که با سريال هاي 24 و هوم لند قبلا هم در اين سال ها در ميان مخاطبان ايراني حسابي محبوب بوده و از طرف ديگر دوبله شدن آن و عرضه اش در شبکه خانگي که باعث شده طيفي وسيع تر از قشر سريال بين هاي حرفه اي به سمت اين سريال جذب شوند.

اين سريال را که از 2013 شروع شده، يکي از غول هاي رسانه آمريکا يعني شبکه ان بي سي ساخته و پخش کرده؛ شبکه اي که پربيننده ترين برنامه هاي تلويزيوني سرگرم کننده آمريکا مثل شوهاي استعداديابي «The Voice» و «America’s Got Talent» را دارد و در سريال سازي هم يد طولايي در توليد سريال هاي کمدي، درام روزمره، علمي – تخيلي و فانتزي داشته و در حقيقت اين شبکه با سريال هايي مثل «دوستان» (Friends)، «فريزر» (Frasier) و «اتاق اورژانس» (ER) به پرچمدار سريال سازي تلويزيوني در دهه نود تا اواسط دهه اول قرن بيست و يکم تبديل شده بود اما در دوران تازه – يا همان طلايي – تلويزيون آنها تا حدودي از رقباي خود مثل اچ پي او و اي ام سي عقب هستند و از نيمه دهه گذشته با ساخت سريال هايي مثل «قهرمانان» (Heroes) و «اداره» (The Office) و اضافه کردن پروژه اي جاه طلبانه چون سريال سياسي و بلندمدت «يال غربي [کاخ سفيد]» (The West Wing) سعي کردند با همان راه و روش قديم خودشان را زنده نگه دارند، اما همچنان از رقباي خود عقب هستند.

شبکه ان بي سي در سال هاي اخير حتي با اشتباهاتي چون کنسل کردن ادامه سريال هاي محبوب و موفق – اما پر خرجي – چون «هانيبال» و «کنستانتين» وضعيت خود را بدتر کرده تا جايي که براي بازگشت اقبال عمومي رو به دوباره سازي سريال قهرمانان (Herloes Reborn) آورده و با پروژه هاي ظاهرا جذاب، اما کم رمقي مثل «نقطه کور» (Blindspot) تا حدودي مخاطبان سريال بينش را برگردانده است.

در اين ميان، «ليست سياه» يک استثناست؛ نه تنها به دليل محبوبيت شديد و پربيننده بودن امکان اين را داشته که به فصل چهارم برسد، بلکه قرار است از سال 2017 در پيش درآمد (prequeispin-off) «ليست سياه رستگاري» گذشته شخصيت هاي اين سريال هم به تصوير کشيده شود. علاوه بر اين «ليست سياه» در رقابت با همتايانش در همين ژانر اکشن – جنايي – جاسوسي مانند «هوم لند» (شبکه شوتايم) و «24» (شبکه فاکس) به مراتب ساختار متفاوت، مستحکم تر و داستان جذاب تري دارد؛ تفاوت هايي که در ادامه بيشتر آنها را خواهيم ديد.




سازنده: «جون بوکنکامپ» سازنده ليست سياه، تا پيش از اين سريال يکي از نويسندگان جوان و گمنام هاليوود بود که شايد تنها نقطه مهم کارنامه اش، نوشتن فيلمنامه «گرفتن جان ها» (Taking Lives) بوده است؛ تريلري که با حضور آنجلينا جولي و اتان هاوک در گيشه هم چندان موفق نبود، اما با ساخت «ليست سياه» بوکنکامپ نشان داده که هم راه و رسم ساخت تريلر و درام جاسوسي را بلد است و هم مي تواند يک فضاي دوست داشتني با کاراکترهاي خاکستري و حساب شده خلق کند؛ فضا و کاراکترهايي که – درست برعکس فضاي سياه و سفيد «هوم لند» و «24» - نشان مي دهند ليست سياه آن قدرها هم سياه نيست.

ساختار و داستان: همه چيز حول محور «ريموند ردينگتون» مشهور به «رد» بنا شده؛ کسي که با لقب «نگهبان جنايت»، يکي از مشهورترين مجرمان دنياست و نفر چهارم ليست ده نفره تحت تعقيب ترين هاي آژانس «اف بي آي». ردينگتون در اولين اپيزود سريال خودش را خود خواسته تسليم اف بي آي مي کند و از آن پس تبديل مي شود به منبع مخفي اين آژانس براي شناسايي خطرناک ترين تبهکاران دنيا؛ مجرماني که حتي آژانس هاي جاسوسي هم از وجود برخي از آنها اطلاعي ندارند و همين اسامي هستند که ليست سياه مشهور را شکل مي دهند.

ردينگتنون در ازاي اين کمک سخاوتمندانه تنها يک خواسته دارد؛ او فقط مي پذيرد که با مامور «اليزابت کين» - که اولين روز کاري اش در اف بي آي مصادف با تسليم ردينگتون شده – اسرارش را در ميان بگذارد و اين گونه چرخه بي پايان داستان آغاز مي شود... ليست سياه در نظر اول يک درام جاسوسي، معمايي و اکشن با مايه هايي از معضلات سياسي است که با ساختاري اپيزوديک در هر قسمت، با معرفي نفر بعدي ليست، معمايي را طرح مي کند و در همان قسمت هم گره گشايي اش مي کند، اما در حقيقت ساختار سريال يک پازل بزرگ است که هر اپيزود بخشي از تصوير گم شده اش را بازيابي مي کند؛ پازلي درباره خود ردينگتون؛ هويت واقعي «اليزابت» و ساير معماهايي که در حقيقت هم ريشه در زندگي شخصي آنها دارند و هم دامنه شان به اتفاقات دوران جنگ سرد بر مي گردد.

اين پازل بزرگ، همان عامل جذابي است که باعث شده بعد از گذشت چهار فصل و با وجودت ساختار نسبتا تکراري اپيزودها، مخاطب همچنان تشنه ادامه سريال باشد. در عين حال تصويري که از ردينگتون و «نيروي ويژه»اي که براي رسيدگي به ليست سياه تشکيل مي شود، ترسيم شده – مثل بسياري از سريال هاي موفق سال هاي اخير – آنها را در نظر مخاطب به شبه ابرقهرماناني مبدل کرده که احتمال اشتباه شان در جريان خطراتي که پيش رو دارند بسيار کم است؛ انتظاري که شايد در خيلي جاها برآورده شود و در خيلي جاها هم به مخاطب شوک وارد کند.

شخصيت ها و بازي ها: همان طور که فهميديم، همه چيز حول محور «ردينگتون» بنا شده؛ اتفاقي که بدون حضور «جيمز اسپيلر» ممکن نبود. بازيگر بزرگ و دوست داشتني که با فيلم هايي چون «جنسيت؛ دروغ ها و نوارهاي ويديويي» (استيون سودربرگ) و «تصادف» (ديويد کراننبرگ) در دهه هاي هشتاد و نود به قله هاي بزرگي دست پيدا کرده بود اما پس از آن سال ها در حاشيه بود.




اسپيدر در سال هاي اخير – با حضور در «لينکلن» (اسپيلبرگ) و آخرين قسمت سري «انتقام جويان» - پرکارتر شده و حضورش در ليست سياه در حقيقت شاهکارش به شمار مي رود. او – که به صداي منحصر به فرد و لحن خاص مشهور است – چنان لحن ويژه اي براي ردينگتون خلق کرده که در تناقض با چهره اش که هيچ چيز را لو نمي دهد و در کنار عادت ها، خصوصيات، لايف استايل منحصر به فرد و ديالوگ هاي به ياد ماندني اش، او را به يکي از خواستني ترين کاراکترهاي تلويزيوني و يکي از محبوب ترين جنايتکاران تاريخ تبديل مي کند، شخصيتي که مخاطب گاهي مي خواهد بپرد و او را در آغوش بگيرد و گاه هر چه بد و بيراه و لعنت که مي تواند نثارش کند.

مگان بون در نقش «اليزابت کين» و رايان اگولد در نقش همسرش «تام کين» هم با بازي هاي چند لايه توانسته اند کاراکترهاي پيچيده و حساب شده اي خلق کنند که در کنار ردينگتون قدم به قدم تکه هاي پازل بزرگ را تکميل مي کنند و داستان را پيش مي برند. بازيگران ديگري چون ديه گو کلاتنهوف، هري لنيکس، امير اريسون و موژان مارنو هم در نقش ماموران امنيتي رده بالاي نيروي ويژه، تصويري متفاوت از اين گونه افراد ساخته اند که مجموعه اي جالب را در کنار هم مي سازند.

دوبله: بحث دوباره دوبلاژ اين سريال بسيار مفصل است؛ البته اين مسلم است که خيلي ها دوست دارند سريال را با زبان اصلي ببينند (خصوصا مقاومت در برابر وسوسه شنيدن صداي خود جيمز اسپيدر خيلي سخت به نظر مي رسد)؛ اما آنها که چندان دوستدار زيرنويس نيستند، مي توانند از تماشاي نسخه دوبله که در شبکه خانگي هم توزيع شده، لذت ببرند. دوبلاژي که با مديريت امير هوشنگ زند مدير دوبلاژ با سابقه – که پيش تر سريال «بريکينگ بد» را هم دوبله کرده بود – انجام شده؛ «سعيد مظفري» در نقش ردينگتون، خود زند به جاي «تام کين» و ليلا کوهسار در نقش «اليزابت» صحبت کرده اند. در دوبله اين سريال اساتيدي چون «ناصر طهماسب» و «نصرالله مدقالچي» در نقش کاراکترهاي مهمان مهم و تاثيرگذار حضور دارند.

ليست را رد کن بياد رفيق!

سحر سرمست: همه ما شنيده ايم داستان و فيلمنامه و اساسا هر اثر نوشتاري که مي خواهد قصه بگويد، نبايد نگاه حداقلي داشته باشد و از آن طرف باز مي دانيم و شنيده ايم که بيشتر مواقع مخصوصا ميان نويسندگان داخلي، به يک ايده ابتدايي بسنده مي کنيم و با همان مي خواهيم يک داستان سرپا از آب دربياوريم!

بايد بگويم اين محال ممکن است که داستان مانا و سرپايي با آن متريال اندک در بيايد، مگر دست متافيزيک و تقدير با ما در يک کاسه باشد و شانس بياوريم. البته وارد وادي مينيماليسم نمي شوم که خيلي از تازه کارها با سوءاستفاده از اين عنوان و بي آن که قواعد کار را بدانند، همان ايده لاغر اوليه را تبديل به داستاني کوتاه مي کنند و خودشان را زير چتر حمايت مينيماليست ها پنهان.

از آن طرف عده اي اين نبايد را (داستان حداقلي) جوري افراطي اجرا مي کنند که در دل خود داستان به ورطه تکرار مي افتند و دلت مي خواهد بگويي: «تمام کن اين خرده پيرنگ هاي بي سر و ته را.» سريال اين هفته مان «ليست سياه» از آن دست سريال هايي است که با وجود خوش ساخت بودن، فيلمنامه اي شلخته و بدتر از آن کليشه اي دارد. بارها و بارها ديده ايم گنگستر، دزد، جاسوس يا به هر حال بدمني که تصميم به اعتراف گرفته است، در طول و عرض ف6يلم راه افتاده تا با آن ليست سياه ارزشمندي که دستش گرفته فخر بفروشد و از پليس هم پيشي بگيرد.





در اين سريال «جيمز اسپيدر» نقش «رِد ريموند ردينگتون» همان فراري از دست اف بي آي را بازي مي کند که ناگهان تصميم گرفته خودش را تسليم پليس کند. رد که ليستي از خطرناک ترين آدم ها و گروه هاي دنيا تهيه کرده، مي خواهد با پليس همکاري کند و آن افراد خطرناک را لو بدهد، اما به يک شرط که همکارش «اليزابت کين» باشد.

اليزابت کين با بازي «مگان بون» که اولين روز کاري اش در اف بي آي را شروع کرده است، بي آن که روحش از ماجرا خبر داشته باشد همکاري خود را با رد آغاز مي کند. اين سريال اگر در ايران ساخته مي شد مسلما به همين ايده حداقلي اکتفا مي کرد و با اين دستمايه اندک چند ده قسمت تلويزيوني از آن ساخته مي شد اما شبکه ان بي سي سختگيرتر از آن است که با قصه لاغر راضي به نوشتن قرارداد شود.

خالقان سريال «جون بوکنکامپ» و «جان آيزن درفت» در اينجا علاوه بر اعتراف رِد و همکاري اش با ليز، چند خط داستاني را موازي با هم پيش مي برند و رنگ درام و اکشن را هم به ژانر اصلي سريال يعني جنايي اضافه مي کنند.

هر چه سريال جلو مي رود، روابط آدم ها هم پيچيده تر مي شود تا جايي که دو نفر ادعا مي کنند پدر اليزابت يا همان ليز هستند که متاسفانه يا خوشبختانه يک سر ماجرا در دستان رِد است. رِد که پيش تر بيننده را متوجه علاقه اش به ليز، همکار کوچولوي خوش لباسش کرده، حالا با همين ادعا سيلي محکمي به گوش مخاطب مي زند. چرا که با وجود گذشتن چندين قسمت از سريال نمي تواني باور کني که ليز و رِد مي توانند رابطه خوني داشته باشند!

تا اينجاي سريال تميز پيش مي رود، مخصوصا با اضافه کردن همين خرده پيرنگ که در خط داستاني تعليق ايجاد مي کند، ولي بسياري معتقدند از اينجا ماجرا کمي شلوغ و شلخته مي شود. خالقان سريال با اضافه کردن شاخ و برگ هاي کليشه اي – مثل گروگان گيري و ترور – آن قدر فضاي سريال را هم مي زنند که اگر طاقت بياوري و ادامه بدهي دلت مي خواهد پاک کن برداري و چندتايي ريز قصه و خرده پيرنگ را از زمينه اصلي داستان حذف کني و خطاب به رِد، که مدام با آن ليست مجهولش بيننده و گاهي حتي اف بي آي را سر کار مي گذارد، بگويي: «ليستت را رد کن بياد رفيق!»

البته در آخر بايد اضافه کنم سريال «ليست سياه» طرفداران سرسخت خود را نيز دارد و اگر طالب اين دست از داستان ها هستيد، نبايد فراموش کنيد به تماشاي خروجي استانداردي نشسته ايد: چرا که اين سريال هر چه باشد از شبکه خوش سابقه ان بي سي پخش مي شود. اتفاقا بانيان اين شبکه در پي استقبال مخاطبان سريال اعلام کرده اند فصل چهارم آن نيز در راه است.


منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۶۷۵۴۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

داده نمای قانون رسیدگی به تخلفات و جرائم در آزمون سراسری سال ۱۴۰۳

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، داده نما یا موشن‌گرافی قانون رسیدگی به تخلفات و جرائم در آزمون سراسری سال ۱۴۰۳، به صورت دیداری و شنیداری پیرامون قانون یاد شده توضیحاتی می‌دهد که توصیه می‌شود داوطلبان شرکت در این آزمون به جزئیات آن توجه کنند.

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی

دیگر خبرها

  • ساخت نخستین آسمان نمای دیجیتال در بروجن
  • پایان‌ راز آلود قسمت ۱۰ سریال شوگون؛ فصل دوم حماسه پرطرفدار ژاپنی در راه است؟
  • ببینید | رفع فیلتر اپلیکیشن پرطرفدار پس از ۲ سال؟؛ وزیر ارتباطات توضیح داد
  • 10 سریال گانگستری تماشایی که بر اساس داستان واقعی ساخته شدند(+عکس)
  • اثر دلار کاهشی بر قیمت خودرو‌های پرطرفدار داخلی
  • داده نمای قانون رسیدگی به تخلفات و جرائم در آزمون سراسری سال ۱۴۰۳
  • کینه صهیونیستی به روایت مصری
  • سوژه‌‎های فوتبالی در قاب تصویر
  • حشاشین؛ کینه صهیونیستی به روایت مصری
  • ما نخبه نیستیم، عدالت آموزشی در اغماست! / سهم ثروت برای قبولی در رشته‌های پرطرفدار چقدر است؟ +فیلم