Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مشرق»
2024-05-05@04:14:25 GMT

برجام منطقه ای چیست و چه کسانی به دنبال آن هستند؟

تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۶۷۷۲۹۸

برجام منطقه ای چیست و چه کسانی به دنبال آن هستند؟

در این رویکرد هیچ توجه ای به پیاده نظام بودن ریاض در خط مشی خاورمیانه ای آمریکا و رژیم صهیونیستی نمی شود. در اصل سعودی ها نزدیک به یک قرن است که مجری طرح های منطقه ای قدرت های بزرگ هستند.

به گزارش مشرق، زمانیکه برجام هسته ای به دست آمد این اصطلاح به کلیدواژه ای جدید در کلام اصلاح طلبان و حامیان دولت برای پیشبرد سیاست های خود تبدیل شد و اخیرا پس از حوادث تهران نیز برجام منطقه ای به میان گفتمان تجدیدنظرطلبان راه پیدا کرده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



به گزارش جهان نیوز، هنوز چند سالی از پیش بینی های خارق العاده! اصلاح طلبان از سرنوشت حکومت سوریه و مدافعان حرم نگذشته که این جریان موجی را به نام برجام منطقه ای به راه انداخته تا کشور از بسیاری از مولفه های قدرت ساز خود در غرب آسیا به بهانه تعامل با جهان دست بکشد.

زمانیکه خیابان های حماء و دمشق در سال 2011در سوریه به صحنه اعتراضات ضدحکومتی تبدیل شد،‌ تجدیدنظرطلبان خواهان عدم حمایت ایران از حکومت اسد شدند و این اعتراضات را موج دموکراسی خواهی مردم سنی مذهب سوریه دانستند.

اما چندصباحی نگذشته بود که از پشت صحنه اعتراضات، به ناگهان گروه های تروریستی تکفیری سبز شدند و بحرانی را در این کشور رقم زدند که 6 سال طول کشیده و صدها هزار کشته و میلیون ها آواره برجای گذاشته است. برخلاف سایر پیش بینی های پامنقلی اصلاح طلبان، نه بشار اسد از حکومت سوریه کنار رفت و نه خبری از دموکراسی در این کشور شد.

بحران پیش آمده حاصل طرح کلان آمریکا در تجزیه خاورمیانه و بالکانیزه کردن این منطقه بوده است. پیاده نظام های اجرای این طرح نیز کشورهای مرتجع و گروه های تروریستی تکفیری هستند.

کشورهای منطقه غرب آسیا در پازل طرح خاورمیانه جدید آمریکا که در دولت جورج بوش طرح ریزی شد و با به روز شدن در دولت های بعدی آمریکا،‌ هریک می بایست درگیر بحران های داخلی و منطقه ای شوند که در نهایت به سمت شکل گیری کشورها و مناطق خودمختار جدید پیش بروند و از سوی دیگر امنیت رژیم صهیونیستی نیز بیش از پیش تامین گردد.

عمده ترین مانع بر سر اجرای این طرح، وجود محور مقاومت به رهبری جمهوری اسلامی ایران است. از این رو اقدامات محدودکننده قدرت و اقتدار ایران در منطقه در قالب تحریم های اقتصادی، جنگ های نیابتی در متحدان استراتژیک منطقه ای کشور و محاصره نظامی با تشکیل پایگاه های نظامی آمریکا در اطراف ایران شکل گرفته است.

در چنین فضایی آمریکا به بهانه حمایت از حقوق بشر و منع اشاعه تسلیحات کشتار جمعی، ایران را مورد تحریم های موشکی و حقوق بشری قرار داده است. حال در کش و قوس توافق هسته ای و به دست آمدن برجام هسته ای که بسیاری از تعهدات طرف مقابل به وسیله تحریم های جدید خنثی شده اند،‌ عده ای به دنبال طرح جدید برجام منطقه ای هستند! به طور کلی کلیدواژه برجام توسط رئیس جمهور در بسیاری از سخنرانی ها به کار گرفته می شود و طرح برجام یک و دو ... بارها از زبان روحانی جاری شده است.

این سوال را باید از طراحان برجام منطقه ای پرسید که آمریکا در برجام هسته ای بر کدام یک از تعهداتش پایبند بوده که اینک ایران باید در حوزه حساس دیگری بر روی قدرت منطقه ای اش دست به معامله بزند و مابه ازایی هم دریافت نکند! هرچند رهبر معظم انقلاب در فرائضی از بیانات خویش نسبت به طرح برجام منطقه ای هشدار داده اند.

رهبرانقلاب در در سخنرانی آغاز سال 95 به صراحت طرح مسائلی مثل برجام 2،3،4 ، برجام منطقه‌ای و برجام قانون اساسی را در راستای تفکر تزریقی آمریکا به نخبگان کشور مبنی بر کوتاه آمدن در برابر آمریکا معرفی کردند. ایشان با ذکر این نکته که استکبار و به طور خاص آمریکا درصددن هستند وانمود کنند ملّت ایران بر سر یک دوراهی قرار دارد و چاره‌ای ندارد جز اینکه یکی از این دو راه را انتخاب کند.

آن دوراهی عبارت است از اینکه یا باید با آمریکا کنار بیایند، یا باید به‌طور دائم فشارهای آمریکا و مشکلات ناشی از آن را تحمّل کنند این دوگانه را یک دوگانه غلط دانستند که نتیجه پذیرشش کنار آمدن با آمریکا «به‌معنای قبول تحمیل‌های آن دولت» خواهد بود.

مقام معظم رهبری در همین راستا با اشاره به تلاش دشمن برای بازکردن پای مدل برجام و کوتاه آمدن در برابر خواست دشمن به مسائل منطقه‌ای عنوان داشتند: مثلاً فرض بفرمایید امروز در منطقه‌ی غرب آسیا -یعنی همین منطقه‌ای که غربی‌ها به آن میگویند خاورمیانه- جنجالها و آشفتگی‌های بسیاری هست؛ خب، این مشکل برای کلّ منطقه است و اگر میخواهید کشور شما از این مشکل نجات پیدا کند، باید سعی کنید این جنجالها فرو بنشیند. چه‌کار کنیم؟ با آمریکا همکاری کنیم، همفکری کنیم، جلسه کنیم، بنشینیم، گفتگو کنیم و یک مدلی را طبق میل آمریکایی‌ها یا طبق توافق آمریکایی‌ها انتخاب کنیم؛ یکی دیگر هم این است.

جریان بزک کردن آمریکا و مدافع برجام منطقه ای در بیش از یکسال گذشته مدام در مطبوعات و رسانه های خود لزوم کوتاه آمدن از سیاست های انقلابی ایران در منطقه، کاهش حمایت از متحدان استراتژیک منطقه ای و گفتگوی بی پشتوانه با کشورهای مرتجع منطقه را ترویج می دهند. حال در سال جدید این جریان موج برجام منطقه ای را در شبکه های اجتماعی در قالب خواسته های مردمی دنبال و آن را به عنوان درخواست افکار عمومی از دولت جانمایی می کنند.

در چنین رویکردی حتی مذاکره بر سر خطوط قرمز ایران نیز توجیه می شوند. اگر در جایی خواسته شیخ نشین های خلیج فارس برای عادی سازی روابط با ایران دست کشیدن کشور از مالکیت جزایر سه گانه خلیج فارس باشد، می توان مدل برجام را در این زمینه پیاده کرد!

مدافعان برجام منطقه ای به بهانه حملات تروریستی 17 خرداد تهران توسط داعش، بر لزوم شروع مدل مذاکرات برجام در منطقه با کشوری مانند عربستان سعودی اصرار می ورزند و با پررنگ جلوه دادن سایه جنگ میان ریاض و تهران،‌ دست دراز کردن به سوی سعودی ها و شروع برجام منطقه ای را توجیه می کنند.

در این رویکرد هیچ توجه ای به پیاده نظام بودن ریاض در خط مشی خاورمیانه ای آمریکا و رژیم صهیونیستی نمی شود. در اصل سعودی ها نزدیک به یک قرن است که مجری طرح های منطقه ای قدرت های بزرگ هستند. در کنار این آل سعود خصومت ریشه ای با شیعیان و به خصوص ایران دارد که پس از انقلاب اسلامی این خصوصت صدچندان شده و تا توانسته با کمک به گروه های تروریست معاند ایران و کشورهای متخاصم مانند رژیم صدام حسین، به منافع ایران آسیب زده است.

حال آیا گفتگو و مذاکره با آمریکا و شرکای مرتجع منطقه ای اش به همین سادگی هاست و می تواند منافع ایران را تامین کند؟ اگر ایران در طول دو دهه اخیر سیاست های منطقه ای خود را دنبال نمی کرد تا کشورهای منطقه ای مانند عربستان از تهران رضایت داشته باشند،‌ آیا ایران در حال حاضر از موقعیت و قدرت منطقه ای کنونی برخورددار بود؟‌ بدون شک پاسخ به این سوالات منفی است.

چرا که رقبای منطقه ای ایران پایبند به هیچ یک از اصول رقابت سالم و اصولی بر پایه رویکردهای گفتمان های متداول بین المللی نیستند و قدرت خود را در تضعیف رقیب می بینند تا در افزایش قدرت خود.

خوشبینی های مفرط اصلاح طلبان و مدافعان برجام منطقه ای، تله ای است که باعث عقب نشینی کشور از بسیاری از مولفه های قدرت ساز منطقه ای می شود و ایران می بایست از حمایت گروه ها و کشورهای پشتیبان خود دست کشیده و حتی زمینه را برای به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی فراهم سازد. چنین الگویی به نحو دیگری توسط کشورهایی مانند اردن و مصر در دهه های قبل پیاده شده که آنها را در حال حاضر تبدیل به کشورهای پیرو و فاقد قدرت و اقتدار کرده و توان بازیگری نه در منطقه و نه درجهان را دارند و همیشه آماده پذیرش قدرت های بزرگ در داخل کشورهای خود هستند.

منبع: جهان

منبع: مشرق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۶۷۷۲۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا ایران دارای سلاح هسته‌ ای برای منطقه و جهان امنیت‌زا است؟

علیرضا سلطانی؛ اعتماد

در روزهای اخیر به دنبال تشدید چالش‌های سیاسی و امنیتی میان ایران و اسراییل (حمله اسراییل به كنسولگری ایران در سوریه و متعاقب آن حمله موشكی و پهپادی ایران به اسراییل)، بار دیگر زمزمه‌ها پیرامون دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای (زمان یا ضرورت آن) در محافل سیاسی و رسانه‌ای داخلی و خارجی افزایش یافته است.

تامل در اظهارنظرها و دیدگاه‌های مطرح شده نشان می‌دهد كه مخالفت‌ها و مقاومت‌ها در برابر ضرورت دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای به نسبت گذشته در داخل و خارج ایران كمتر و كمرنگ‌تر شده است.

بسیاری از افرادی كه تا پیش از این به لحاظ مسائل امنیتی و نظامی، دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را برای صلح و امنیت منطقه‌ای و جهانی خطرناك تلقی می‌كردند با اولین درگیری مستقیم ایران و اسراییل بر مبنای سلاح‌های متعارف (موشك و پهپاد) و تسهیل شرایط برای مواجهه بزرگ‌تر و مخرب‌تر برای منطقه، به این درك و صرافت افتاده‌اند كه یكی از مهم‌ترین عوامل جلوگیری از درگیر شدن ایران و اسراییل، ایجاد توازن قدرت میان این دو كشور در سطح منطقه‌ای است.

این توازن با توجه به بهره‌مندی یكی از طرفین یعنی اسراییل به سلاح هسته‌ای، تنها بر محور سلاح هسته‌ای شكل می‌گیرد و از این منظر ضروری است ایران مانند اسراییل هر چه سریع‌تر و فوری‌تر به سلاح هسته‌ای دست یابد تا منطقه شاهد ثبات و امنیت پایدار باشد.

این دیدگاه شاید از منظر نظریه توازن قدرت و نظریه‌های امنیتی نسل سوم و چهارم، چندان بیراه نباشد. به هر حال با توجه به شكسته شدن تابوی درگیری نظامی ایران و اسراییل در پی تحولات و تحركات نظامی اخیر دو طرف نسبت به یكدیگر، امكان درگیری نظامی گسترده با گستره منطقه‌ای و حتی بین‌المللی بسیار افزایش یافته است.

این شرایط خطرناك چه بسا بسیاری از تحلیلگران و حتی سیاستمداران جز طرفداران اسراییل را نسبت به ضرورت دستیابی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هسته‌ای مجاب كرده است .  

با لحاظ شرایط اخیر منطقه‌ای می‌توان انتظار داشت روند تحولات سیاسی منطقه‌ای و بین‌المللی در قبال پرونده هسته‌ای ایران دچار تغییرات جدی شود .

غرب به رهبری ایالات متحده امریكا در طول 20 سال گذشته نتوانسته روند توسعه تدریجی توانمندی هسته‌ای ایران را با استفاده از روش‌های غیرنظامی مانند تحریم‌های اقتصادی متوقف سازد. فناوری و توانمندی هسته‌ای ایران با وجود هزینه‌های سنگین اقتصادی و توسعه‌ای آن به مرحله‌ای از ثبات علمی و فنی رسیده است به گونه‌ای كه می‌توان این توانمندی را بومی شده تلقی كرد.

از طرف دیگر با وجود نگرانی شدید غرب نسبت به روند رو به رشد توانمندی هسته‌ای ایران و امكان دستیابی این كشور به سلاح هسته‌ای و در عین حال متعهد شدن نسبت به جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، در حال حاضر امكان یا توانی برای عمل به این تعهد نداشته و ندارد.

تنها امید و ابزار برای این مهم، فشارهای اقتصادی بوده است كه با وجود ضربات سهمگین این تحریم‌ها بر اقتصاد ایران و معیشت شهروندان و رویارویی نظام سیاسی این كشور با برخی چالش‌ها، نتوانسته بر اراده حاكمیت ایران بر ادامه این راه تاثیری بگذارد.

بنابراین اقدام نظامی به‌رغم اشاره‌های مستقیم و غیرمستقیم امریكا و غرب برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، به دلیل عدم آمادگی لازم این كشورها از یك سو و احساس خطر نسبت به پیامدهای شدید اقدام نظامی و گسترش آن به سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی برای یك دوره میان‌مدت دور از انتظار است.

در این شرایط اگر ایران به آستانه دستیابی به فناوری تولید سلاح هسته‌ای رسیده باشد و این مهم برای امریكا و متحدین غربی آن مسجل باشد، تنها واكنش آنها می‌تواند پذیرش واقعیت موجود و به رسمیت شناختن عضویت ایران در باشگاه دارندگان فناوری و توانمندی تولید سلاح هسته‌ای باشد . شرایطی كه دور از دسترس نیست.

این وضعیت برای كشورهای منطقه جز اسراییل به شكل دیگری قابل تحلیل است .  

ایران هسته‌ای به‌طور عام و ایران دارای سلاح هسته‌ای به‌طور خاص همواره دغدغه و نگرانی بزرگی برای كشورهای منطقه به خصوص كشورهای حوزه خلیج‌فارس بوده و در این راستا كشورهای مزبور به ویژه در دو دهه گذشته تمام تلاش خود را هماهنگ با غرب برای جلوگیری از رشد قدرت هسته‌ای ایران به كار گرفته‌اند، اما نگرانی از درگیری ایران و اسراییل در جنگی متعارف كه ظرفیت منطقه‌ای شدن بسیار بالایی دارد، می‌تواند ذهنیت این كشورها به رهبری عربستان سعودی را به سمت ضرورت ایجاد توازن قدرت منطقه‌ای از نوع هسته‌ای میان ایران و اسراییل تغییر دهد .

از سوی دیگر رهبران قدرت‌طلب در كشورهایی مانند عربستان، تركیه و مصر بالطبع دنبال بهانه‌ای برای مسلح شدن به سلاح هسته‌ای برای تضمین قدرت و بقای خود هستند.

در این میان شاید عربستان و شخص بن سلمان كه پرچم مخالفت با ایران هسته‌ای را سال‌هاست برافراشته و روحیه ماجراجویی بالایی برای ورود به عرصه‌های جدید قدرت دارد، با بهره‌گیری از بهانه ایران دارای سلاح هسته‌ای و با استفاده از دلارهای نفتی و حمایت‌های غرب و امریكا، گام در مسیر هسته‌ای شدن و دراختیار داشتن سلاح هسته‌ای گذاشته و با هزینه‌ای پایین و زمانی كوتاه به نسبت ایران، به این مهم دست خواهد یافت .

مساله‌ای كه بارها رهبران عربستان سعودی در سال‌های اخیر به آن اشاره كرده و چه بسا برای تحقق آن به لحاظ مشاهده پیشرفت هسته‌ای ایران، گام‌های عملی به صورت مخفیانه برداشته‌اند. بنابراین می‌توان گفت به لحاظ منطقه‌ای هم تابوی دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای به نسبت گذشته تا حدود زیادی شكسته شده و این كشورها علاوه بر آمادگی برای پذیرش این واقعیت در آینده نزدیك و پی بردن به دستاوردهای سیاسی و امنیتی منطقه‌ای آن (توازن قدرت منطقه‌ای) درصدد كنار آمدن با آن و مهم‌تر بهره‌گیری هوشمندانه از آن در جهت منافع سیاسی و نظامی خود برخواهند آمد .

 این دیدگاه كه خاورمیانه به دلیل عقب‌ماندگی‌های سیاسی و اجتماعی و همچنین فعال بودن كانون‌های رادیكالیسم و بنیادگرایی از نوع دولتی و فرقه‌ای و بالا بدون شدت تنش‌های ایدئولوژیك درون منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، فاقد ظرفیت‌های فكری، سیاسی و امنیتی برای در اختیار داشتن فناوری‌های مربوطه و خصوصا سلاح هسته‌ای بوده و نباید وارد رقابت هسته‌ای از نوع نظامی شود نیز قابل مناقشه است.

بر اساس این دیدگاه، خاورمیانه هسته‌ای، موجبات ناامنی و نابودی جهانی را فراهم می‌سازد. تجربه تاریخی ثابت كرده از زمان دستیابی قدرت‌های بزرگ به سلاح هسته‌ای، رویارویی نظامی مستقیم میان این كشورها از بین رفته و این كشورها خصوصا امریكا و شوروی در دوران جنگ سرد با استفاده از دیپلماسی سعی در عدم مواجهه نظامی داشتند .

این مهم در مورد جنوب آسیا و دستیابی هند و پاكستان به فناوری تولید سلاح‌های هسته‌ای در دهه 1990 مصداق دارد. از زمان دستیابی این دو كشور به سلاح هسته‌ای، مناقشات دو كشور بسیار محدود شده و جنوب آسیا امنیت بیشتر را تجربه می‌كند.

در اختیار داشتن فناوری سلاح هسته‌ای، منطق، قاعده بازی و سازوكارهای مدیریتی و امنیتی خاص خود را دارد.

از زمان دستیابی بشر به سلاح هسته‌ای، جهان امن‌تر نسبت به گذشته بوده است، چراكه دولت‌ها به این صرافت و عقلانیت رسیده‌اند كه با وجود در اختیار داشتن سلاح هسته‌ای، اما امكان استفاده از آن برای تامین امنیت، نزدیك به صفر است، چراكه سلاح هسته‌ای صرفا برای داشتن و نه برای استفاده است.

این شرایط در مورد خاورمیانه نیز مصداق دارد. سلاح هسته‌ای، تندروترین و رادیكال‌ترین دولت‌ها را نیز رام می‌كند. برخلاف تصور رایج، بهره‌مندی قدرت‌های منطقه‌ای خاورمیانه از سلاح هسته‌ای، امنیت منطقه و جهان را بیشتر تامین می‌كند.

این مهم، زمینه ارتقای سطح امنیت و ثبات در منطقه، افزایش حساسیت‌های امنیتی منطقه‌ای، فروكش كردن سطح چالش‌های سیاسی و ایدئولوژیك بین كشورها، تضعیف كانون‌های اجتماعی و فرقه‌ای بنیادگرایی و رادیكالیسم در سطح منطقه و در مقابل ایجاد زمینه‌های ثبات، امنیت و توسعه خواهد شد. خاورمیانه هسته‌ای، نه تنها تهدیدی برای امنیت جهانی نخواهد بود، بلكه به تقویت امنیت و ثبات منطقه و جهان كمك كرده، عقب‌ماندگی سیاسی، اقتصادی و امنیتی خاورمیانه از روندهای جهانی را جبران كرده و زمینه و گذار آن به دوران جدیدی از ثبات و امنیت را فراهم می‌سازد.

 انتظار برای خاورمیانه هسته‌ای با توانمندی نظامی چندان طولانی نیست و دیری نخواهد پاییدکه جهان به این درك خواهد رسید خاورمیانه هسته‌ای برای امنیت پایدار جهانی ضروری و فوری است و ایران در این زمینه پیشرو خواهد  بود. 

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • ایران معادله صهیونیست‌ها را بهم زد
  • مثلث آمریکایی چه هدفی را در تقابل با فعالیتهای هسته‌ای ایران دنبال می‌کنند؟ / نقشه راه گروسی در تهران پس از عملیات وعده صادق
  • سرکوب جنبش‌های اعتراضی دانشجویان حامی فلسطین جلوه حقوق بشر آمریکایی است
  • آمریکا خود را به دیوانگی زد و برجام را پاره کرد /واکنش ها به اعتراضات دانشجویی در آمریکا از تریبون نماز جمعه
  • «وعده صادق» افسانه شکست ناپذیری اسرائیل را در هم شکست
  • جهان برای تحقق آرمان فلسطین به پا خواسته است
  • روسیه بیشترین منفعت را از جنگ غزه و اسرائیل برد
  • واعظی: روسیه بیشترین منفعت را از جنگ غزه و اسرائیل برد
  • چرا ایران هسته ای برای منطقه و جهان امنیت‌زا است؟
  • چرا ایران دارای سلاح هسته‌ ای برای منطقه و جهان امنیت‌زا است؟