به نقل از «خبرگزاری آریا»

نيوزويک بررسي مي‌کند: چگونه مي‌توان با پردازش داده‌هاي فضاي مجازي، رأي مردم را اختلاس کرد+ سند

تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۶۸۴۱۷۹

خبرگزاري آريا - هر کس که در انتخابات شرکت مي‌کند و به نوعي در زندگي خود از اينترنت نيز بهره مي‌برد، حتماً يک بار اين متن را بخواند تا با سازوکار پيچيده اختلاس رأي خود آشنا شود.

سرويس جهان مشرق- مجله نيوزويک در شماره 16 ژوئن جلد خود را به پرونده‌اي اختصاص داده که از دريچه فناوري‌هاي ارتباطي به مهندسي انتخابات مي‌پردازد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

جان هولکرافت نويسنده اين مطلبِ تحقيقي به رخدادي پرداخته که پيش‌تر دو بار در مشرق بررسي شده است: فروش اطلاعات کاربران آمريکايي از سوي يک شرکت تحت مالکيت رابرت مرسر ميلياردر به ستاد انتخاباتي ترامپ. اما نيوزويک اطلاعات جديدي ارائه نموده که آن را به يک خطر جهاني تبديل مي‌کند.
الکساندر نيکس مدير شرکت کمبريج آنالتيکا مهمترين پروژه جاري اين شرکت را تشکيل پرونده‌ اطلاعات روان‌شناختي (psychographic profiling) از کاربران اينترنتي مي‌داند که با استفاده از تمام فعاليت‌هاي يک کاربر از تحليل محتواي پُست‌ها تا لايک‌ها و آنلايک‌هاي او و از اطلاعات جي‌پي‌اس تا خريدهاي اينترنتي يا صفحات مورد مراجعه صورت مي‌گيرد (نيکس تعداد داده‌ها پيرامون هر کاربر آمريکايي را 4 تا 5 هزار اعلام کرد). سپس از اين پرونده‌هاي شخصي براي تشکيل گروه‌هاي کوچک و بزرگ از ميان مردم با ذائقه‌هاي نسبتاً مشترک صورت مي‌گيرد که مي‌توانند به صورتي موفق، هدف پيام‌هاي انتخاباتيِ متناسب‌سازي‌شده قرار گيرند.
براي مثال اين شرکت به پردازش داده‌هاي کاربران ايالت ايوا اقدام مي‌کند و پرونده‌هاي يادشده را تشکيل مي‌دهد. سپس در آستانه سخنراني انتخاباتي نامزد رياست‌جمهوري در آن ايالت، يک به يک موضوعاتي که مي‌تواند در سخنراني وي مطرح شود، به بانک داده ارائه مي‌کند و واکنش شبيه‌سازي‌شدهِ کاربران را ارزيابي مي‌کند. دستکاري موضوعات آن قدر صورت مي‌گيرد تا بيشترين واکنش مثبت را از گروه‌هاي مختلف دريافت کند. سايت دانشگاه کمبريج چگونگي انجام اين عمليات در فيس‌بوک را بارگذاري کرده و سايت applymagicsause بر همان اساس يعني ايجاد شبکه‌اي از friends با نفوذ و پيشروي در فالورها و لايک‌ها به صفحه ده‌ها ميليون کاربر دسترسي يافته و به پردازش اطلاعات آنها پرداخته است.
الکساندر نيکس مدير شرکت کمبريج آنالتيکا مهمترين پروژه جاري اين شرکت را تشکيل پرونده‌ اطلاعات روان‌شناختي (psychographic profiling) از کاربران اينترنتي مي‌داند.
نويسنده مي‌گويد اطلاعاتي که در اين مجموعه از خود او گردآوري شده تقريباً درست است، مثلا: بيشتر متمايل به ليبرال و هنري تا محافظه‌کار و سنتي، شکاک اما نه بيمارگونه، آرام و داراي احساسات باثبات. او حتي توانسته با دشواري، فردي را که به عنوان نمونه در سخنراني نيکس مورد بررسي قرار گرفته بود پيدا کند: جفري روست که طبق اطلاعات کمبريج آنالتيکا «نسبتاً داراي شخصيت ثابت، تقريباً با ديدگاه‌ِ بسته، تا حدودي باوجدان و داراي دغدغه سلاح» بايد باشد. نويسنده فيلمِ سخنراني را براي روست فرستاده و او شوکه شده است. روست نوشته تنها براي ديدن عکس نوه‌هايش يک حساب فيس‌بوک باز کرده اما حالا به نظر مي‌رسد «در وسط يک‌سري آدم خطرناک» قرار گرفته است.
تحليل‌گر نيوزويک اضافه مي‌کند اين اولين اتفاق در نوع خود در انتخابات آمريکا نيست بلکه پيش‌تر نيز کميته ملي حزب دموکرات از پايگاه داده Catalist استفاده کرده، گر چه اين پايگاه برخلاف شرکت‌هايي که ترامپ با آنها کار کرده، رسماً اهداف سياسي خود را اعلام کرده و اصلاً روش اصلي گردآوري داده آن ربطي به فضاي مجازي ندارد.
تنوع منابع و ترکيب روش‌هاي گذشته
اما ترامپ تنها از اين روش براي گردآوري داده بهره نگرفته بلکه ستاد او توانسته از راه‌هاي ديگر به داده‌هاي به دست‌آمده از ثبت نام شهروندان در حوزه‌هاي رأي‌گيري، تملک سلاح يا عدم تملک، سوابق کارت اعتباري و خريدهاي شهروندان دست يابد. اين کار با معامله با شرکت ايرلندي Experian PLC، شرکت‌هاي آمريکايي Datalogix Epsilon و Acxiom انجام شده است. در واقع روشي که ترامپ با بکارگيري داده‌ها براي تبليغ خود استفاده کرده است، ترکيب دو روشي است که پيش از اين انجام مي‌شده است:
1- يک شرکت تجاري با صفحه‌اي از علاقمندان واقعي کالاهاي آن وارد معامله با اپسيلون مي‌شود. اپليسون با توجه به داده‌هايي که از کاربران دارد، آي‌دي‌هايي را در اختيار اين شرکت قرار مي‌دهد که در صورت ارسال تبليغ براي آنها يا افزودن آنها به گروه شرکت در شبکه‌هاي اجتماعي، احتمال تمايل آنها به خريد کالا بيش از ساير کاربران است. بدين صورت با هزينه اندک، ارتباط مستقيمي براي شرکت با مشتري‌هاي احتمالي برقرار مي‌شود. حتي اينکه چه گونه تبليغي و چه عبارات و رنگ‌هايي مي‌تواند براي هر گروه از کاربران جذاب باشد، موضوعي است که از مشورت اپسيلون در آن استفاده مي‌شود.
2- هدف‌گيري خرده‌گروه‌ها در انتخابات آمريکا دست‌کم 12 سال قدمت داشته است. کارل رُو در سال 2004 ميلادي توانست فرقه اقليت آميش در اُهايو را به نفع خود پاي صندوق رأي بياورد. او پيام ويژه‌ تبليغاتي براي اين گروه طراحي کرد مبني بر اينکه در صورت رأي‌آوردن رقيب، همجنس‌گرايي آزاد خواهد شد. همين کافي بود تا گروهي که شايد عمده افراد آن سالها رنگ صندوق آرا را نديده بودند، با کالسکه‌هاي خود به سمت حوزه‌هاي رأي‌گيري بتازند.
صفحه مأموريت‌هاي شرکت اپسيلون که نمي‌توان به راحتي ارتباط آن را با مهندسي افکار عمومي در انتخابات متوجه شد اما واقعيت چيز ديگري است
ترکيب اين دو شيوه يعني طراحي تبليغات انتخاباتي براي خرده‌گروه‌ها از راه بکارگيري داده‌هاي پردازش‌شده از کاربران فضاي مجازي امر جديدي است. کليد آغاز آن به تحقيقاتي برمي‌گردد که در سال 2013 ميلادي نتيجه نهايي آن به دست آمد و نشان مي‌داد چگونه مي‌تواند از فيس‌بوک جهت تشکيل پرونده‌هاي روان‌شناختي براي افراد استفاده کرد. همچنين تا کنون گسترده‌ترين استفاده از اين روش در انتخابات 2016 ميلادي در ايالات متحده بوده است.
فوت و فن کار
نيوزويک به 5 ترفند دست يافته است:
1- ممکن است پرسيده شود که چگونه تبليغات متنوعي براي خرده‌گروه‌ها طراحي مي‌شود در حالي که ممکن است تضاد در پيام‌هاي تبليغاتي موجب ريزش آرا شده يا بهانه به دست رسانه‌ها بدهد؟ قطعاً اين روش تبليغاتي تا حدي مستلزم پذيرش اين خطر است اما ستادهاي انتخاباتي و شرکت‌هاي پردازش داده نيز دست‌بسته نيستند و در بسياري از موارد، روش‌هايي وجود دارد که پيام‌هاي خاص تنها به دست خرده‌گروه‌هاي معين برسد و نه ديگران تا تداخل به وجود نيايد. بنابر اين يک نامزد مي‌تواند دو گونه پيام تبليغاتي را با دو محتواي متضاد کاملاً روشن‌فکرانه وکاملاً متعصبانه مثلاً در حوزه نژادپرستي طراحي کند، به دست خرده‌گروه‌هاي متناظر برساند و هر دو گروه را که بسيار احساسي عمل مي‌کنند، به نفع خود پاي صندوق آرا بکشاند.
همزمان پيام‌هاي ديگري براي گروه‌هاي ميانه‌رو طراحي مي‌شود که بيش از آنکه احساسي باشد، ‌ تأمل‌برانگيز است. پيش از انتخابات آمريکا تصويري در اسکاي‌نيوز منتشر شد که از سوي يکي از کارکنان کمبريج آنالتيکا گرفته شده بود و عبارت «نياز به کار در سطحِ شناختي» را روي يک کاغذ نشان مي‌داد.
2- استفاده از ده‌ها سال دانش و پژوهش در حوزه رفتارشناسي مي‌تواند کمک شايان توجهي را در اختيار مراکز پردازش داده فضاي مجازي قرار دهد. براي مثال پژوهشگران به اين نتيجه رسيده‌اند که اگر پيام‌هاي ظاهراً متضاد با گرايش‌هاي فرد از سوي يکي از نزديکان يا دوستان ارائه شود يا به گونه‌اي شامل نشانه‌اي آشنا باشد، احتمال پذيرش آن از سوي فرد بيشتر مي‌شود. از اين رو ستاد ترامپ قادر بوده نه تنها مخالفان ايده‌هاي خود در ميان جمهوري‌خواهان را تحت تأثير قرار دهد، بلکه شهروندان متمايل به حزب دموکرات را نيز زير بمباران حرفه‌اي تبليغات خود قرار دهد. اين پيچيدگي‌ها نشان مي‌دهد دانلد ترامپ يا هر نامزد ديگري در هر جاي جهان ممکن است خيلي پيچيده‌تر از آن چيزي باشد که به نظر مي‌رسد.
همکاري شرکت کاتاليست با کميته ملي حزب دموکرات آمريکا آخرين نسل از الگوي پردازش داده را پيش از دسترسي به تمام فعاليت‌هاي آنلاين افراد و اطلاعات حساب کاربري آنها نشان مي‌دهد
3- آوريل بود که فيس‌بوک در بيانيه‌اي تأکيد کرد شيوه‌هاي سوءاستفاده از فضاي مجازي و شبکه‌هاي اجتماعي پيشرفت کرده و «از روش‌هاي سنتي مانند هک‌کردن حساب کاربري، بدافزار، هرزنامه و کلاهبرداري مالي به شيوه‌هاي جديد مانند تعيين دستورکار براي بحث‌هاي روزمره و حتي فريب مردم» تبديل شده است. اگر پيش از اين «خبر جعلي» به معناي يک خبر دروغ بود، اکنون به معناي پيامي از سوي يک حساب کاربري جعلي، پيامي از يک ربات، پيامي حاوي محتواي دستکاري‌شده و متناسب‌سازي‌شده با مشخصات شما و ... است.
4- هر چه بيشتر بتوان از اين پيام‌هاي متنوع بهره گرفت، احتمال پيروزي بيشتر است. پويش انتخاباتي ترامپ روزانه حدود 70 هزار پيام متنوع در تبليغات خود بکار مي‌گرفت که پس از مناظره سوم تا 175 هزار افزايش يافت.
5- همراه‌سازي اقليت‌ها و زنان معمولاً با استفاده از شايعات يا تبليغات منفي ضد نامزد رقيب موفق خواهد بود، امري که ستاد ترامپ انکار کرد اما به نظر مي‌رسد نقش مهمي در آن داشته است.
خطرات پيشِ‌رو
اين وضعيت، جوامع امروزي را به سمت يک پانوپتيکان بزرگ مي‌برد. پانوپتيکان الگويي از طراحي دايره‌وار زندان در قرن 19 بود که امکان نظارت بر کوچک‌ترين اعمال زنداني را در طول روز فراهم مي‌کرد، بدون اينکه نياز باشد زندان‌بانان از جاي خود تکان بخورند. اين بسيار نگران‌کننده است که ربات‌ها و رايانه‌ها بيش از آنچه خود از خود مي‌دانيم، در مورد ما اطلاعات دارند و مشاوره مي‌دهند.
عملياتي که امروزه شاهد آن هستيم، خيلي فراتر از «عمليات پرنده دست‌آموز» است که فرانک ويزنر از افسران سيا در 1948 ميلادي به راه انداخت و بر اين باور بود مي‌تواند با جهت‌دهي به رسانه‌ها افکار عمومي را شکل دهد. او بعدتر به طرز مشکوکي به قتل رسيد. آنچه اکنون سياستمداران به آن دسترسي دارند، خيلي بزرگتر از هدفي است که ويزنر داشت و حتي در خواب سرويس‌هاي اطلاعاتي که با نظارت بر رفت‌وآمد افراد و شنود تلفن آنها به دنبال گردآوري داده از شهروندان بودند نيز امري دست‌نيافتني بود.
اين چيزي شبيه ترکيب داده‌هاي گسترده از منابع متنوع مجازي براي برنامه‌ريزي‌هاي خُرد متناسب با خرده‌گروه‌ها با بکارگيري علوم رفتارشناسي و قدرت شبکه‌هاي اجتماعي است.
ادوارد اسنودن در سخنراني خود براي همايشي در 15 مه با موضوع کلان‌داده Big Data گفت: «وقتي مردمي داريم که مي‌توان آنها را فريب داد و هيچ کس نيست که بيرون از اين زنجيز بزرگ قرار گيرد، بنابر اين شاهد يک شبکه عنکبوتي براي تعيين متغيرهاي متعدد هستيم. اين يک نکته خيلي منفي براي جامعه آزاد و باز است.»
اکنون قطعاً هم سياستمداران، هم سرويس‌هاي اطلاعاتي، هم شرکت‌هاي تجاري و... و. براي رسيدن به اهداف خود از فضاي مجازي استفاده مي‌کنند و جالبتر اينکه روش يادشده، نه تنها کارآمدتر از روش‌هاي گذشته است، بلکه ظاهراً مجاز و قانوني است زيرا افراد به ميل خود در فضاهاي ارتباطي وارد شده و علايق خود را نشان مي‌دهند.
سخنگوي فيس‌بوک در پاسخ ايميلي که مارک زاکربرگ بنيان‌گذار و مدير اين مؤسسه را به همراهي با شرکت‌هاي همدست براي تأثيرگذاري بر افکار و نظرات مردم متهم کرده بود، تنها به نوشتن چند جمله اکتفا کرد که «گمراه‌کردن و سوءاستفاده از اطلاعات مردم، نقض مستقيم سياست هاي ما است و ما اقدام جدي... ي.» . اما همه مي‌دانند تحليل‌هاي روان‌شناختي Psychographic Analisis مشمول «گمراه‌کردن و سوءاستفاده» نمي‌شود. مدير فيس بوک که پيش‌تر اعلام کرده بود «هيچ کس در مجتمع ما طرفدار نشر اخبار جعلي نيست» پس از انتخابات بخاطر بالاگرفتن انتقادها مجبور شد 3 هزار نفر را استخدام کند که تبليغات متعصبانه و ضديت‌برانگيز را رصد کنند.
اِلي پرايزر نويسنده کتاب «آنچه اينترنت از شما مخفي مي‌کند» در مورد استفاده انتخاباتي از شبکه‌هاي اجتماعي به يک خطر کمترديده‌شده اشاره مي‌کند: از بين‌رفتن ديالوگ و فهم مشترک. او مي‌گويد «پويش‌هاي سياسي يک ميليون پيام متنوع را که دست‌ساز ربات‌ها است به يک ميليون خرده‌گروه که هر يک شامل کاربرانِ از لحاظ آماري شبيه هم مي‌شود، ارسال مي‌کنند و آحاد هوادار خود را افزايش مي‌دهند بدون اينکه کسي بفهمد چه سازوکاري در اين ميان در جريان است و حتي بدون اينکه کسي بفهمد اصل موضوع پيام چيست؟»
دليل آن نيز واضح است. اولاً پيام براي هر مخاطب دستکاري مي‌شود و ممکن است آنچه من از وعده انتخاباتي يک نامزد مي‌فهمم، با آنچه ديگري مي‌فهمد متفاوت باشد. ثانياً کاربر در شبکه اجتماعي احساس گفتگوي دوجانبه دارد در حالي که ربات بر مبناي علايق کاربر به طراحي پيام اقدام کرده است. در واقع هر کاربر بدون اينکه بداند، در حال قانع‌شدن توسط خودش است و اين پايان ديالوگ است.
همين مسأله است که تأييد مي‌کند حتي اگر اين بهره‌برداري سياسي از شبکه‌هاي اجتماعي غيرقانوني نباشد، اما غيراخلاقي و نابودگر است و قطعاً مي‌تواند در آينده نزديک به عنوان يکي از محورهاي حريم شخصي در موافقت‌نامه‌اي که کاربر پيش از پيوستن به شبکه آن را تأييد مي‌کند، قرار گيرد، کمااينکه هم‌اکنون نيز آژانس مستقل بازرسي اطلاعات بريتانيا ICO در حال بررسي مستندهايي است که نشان مي‌دهد کمبريج آنالتيکا و SCL قوانين را نقض کرده يا دست‌کم از قوانين موجود سوءاستفاده کرده‌اند.

خبر بد براي آمريکاييان اينکه ترامپ پس از روي‌کارآمدن، بخشي از قوانين حريم خصوصي را که اوباما مستقر کرده بود، برداشته است. اکنون شرکت‌هاي چون Verizon و AT & T مي‌توانند تمام فعاليت‌هاي آنلاين گوشي همراه شما را رصد کنند. خبر بدتر اينکه يک سري سرمايه‌دار خطرپذير که هر يک به يک يا چند دانشمند ايده‌پرداز متصل هستند، از پول و نفوذ و دانش خود براي ناکام‌گذاشتن هر کوششي بهره مي‌گيرند که براي توقف انتشار پيام‌هاي جعلي در فضاي مجازي صورت مي‌گيرد. آنها مي‌دانند اين حوزه جديد تا چه حد مي‌تواند سودآور باشد و تا چه گستره‌اي در سراسر کشورهاي متصل به اينترنت قابل انجام است. حتي کنفرانس‌هاي دانشگاهي در MIT و مانند آن برگزار مي‌کنند که با سرمايه همين افراد و به اسم رشد علمي اما در واقع براي يافتن راه‌هاي جديد سوءاستفاده از فضاي مجازي برنامه‌ريزي مي‌شود.
جمع‌بندي
براي آشنايي بيشتر با اين سازوکارهاي خطرناک، نيوزويک مطالعه دو کتاب تازه را پيشنهاد مي‌کند:
Prototype Politics: Technology-Intensive Campaigning and the Data of Democracy by Daniel Kreiss
Hacking the Electorate: How Campaigns Perceive Voters by Eitan Hersh
مطمئن باشيد اين اتفاق ممکن است به زودي در بسياري از نقاط جهان رخ دهد و نه تنها انتخابات بلکه بسياري از تحولات اجتماعي و سياسي را تحت تأثير قرار دهد. پس مطالعه اين کتابها را از دست ندهيد. واقعيت آن است که هر چه قوانين در اين زمينه پيشرفت کند، باز تنها فهميدگي مردم و تعميق تحليل آنها است که مي‌تواند از چنين فريبکاري‌هايي پيش‌گيري کند.
منابع
http://www.newsweek.com/2017/06/16/big-data-mines-personal-info-manipulate-voters-623131.html
https://us.epsilon.com/people-based-marketing-solutions-epsilon#CRM
https://www.catalist.us
http://www.mashreghnews.ir/news/699351
http://www.mashreghnews.ir/news/696699

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۶۸۴۱۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فیلم| واکنش کاربران مجازی به برخورد پلیس آمریکا با دانشجویان

کاربران فضای مجازی به برخورد خشونت‌آمیز پلیس آمریکا با دانشجویان واکنش نشان دادند. - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، کاربران فضای مجازی به برخورد خشونت‌آمیز پلیس آمریکا با دانشجویان واکنش نشان دادند.پس از تحصن دانشجویان آمریکایی در اعتراض به جنایات رژیم صهیونیستی، پلیس آمریکا برای متفرق کردن آن‌ها با خشونت به مقابله با آن‌ها پرداخت

 

.

 

تهیه شده در اداره کل رسانه های نوین خبرگزاری تسنیم

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه رسانه‌‌ها