درباره اثر احکام شرعی در امر ظهور
تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۶۸۵۶۱۸
امیرالمؤمنین(ع) در روایتی حفظ حدود الهی و احکام شرعی را عاملی برای تعجیل در فرج ظهور امام زمان(عج) معرفی کردند.
به گزارش جهان نيوز، فلسفه عمل به دستورات و احکام الهی از موضوعات جالب و مورد توجه مسلمانان است. اهلبیت عصمت و طهارت(ع) نیز با توجه به این نکته در مناسبتهای مختلف بخشی از آن را برای شیعیانشان تبیین و تشریح کردهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متأسفانه برخی از افراد در یکسری از رویکردهای دینی تعقل را مقدم بر تعبد قرار میدهند به این صورت که تا با عقلشان یک عمل ثابت نشود، آن را انجام نمیدهند؛ اما نمیدانند که احکام و معارف الهی آن قدر مرتفع است که عقل انسانهای معمولی نمیتواند آن را درک کند. بنابراین در رعایت و انجام احکام شرعی یا «حدودالله» باید بنا را بر انجام عمل قرار دهیم و در جایی که به تعارض عقلی برخوردیم، باز هم به وظیفه خود عمل کنیم.
در ایام سالروز شهادت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) حدیثی از آن امام همام میتواند راهگشا باشد. امام علی (ع) در این حدیث انسانِ مؤمن را به تلاش هدفمندتر به انجام احکام الهی وادار میکند، اما از سوی دیگر حالت «تنبُّه» و «هشدارباش» نیز دارد. حضرت در حدیثی فرمود:
«لَوْ حَفِظْتُمْ حُدُودَ اللَّهِ لَعَجَّلَ لَکُمْ مِنْ فَضْلِهِ الْمَوْعُودِ؛ اگر حدودالله را حفظ کنید، قطعاً خداوند از روی فضلش در امر موعود تعجیل میکند.» (غرر الحکم و دُرر الکلم، ص 568)
ابتدا نیاز است درباره فرازهای این حدیث شریف تأملی بیشتر صورت بگیرد. منظور حضرت از «حفظ حدودالله» یکی از مصادیقش حفظ احکام شرعی اسلام است. آنجا که فرمودند « لَعَجَّلَ لکم»، حرف «لام» در ابتدای «عَجَّلَ» در عربی حرف تأکید و قطعیت است. جمله «مِنْ فَضْلِهِ» یعنی این کار یعنی تعجیل در «موعود» را از روی فضلش انجام میدهد.
احکام شرعی از منظر «امر ظهور» واکاوی شود
اما با دقت در این حدیث امیرالمؤمنین(ع) میتوان از آن استفاده کاربردی هم در سطح فردی و هم در سطح کلان جامعه برد؛ از سوی دیگر از این منظر میتوان تحولی در نگرشهای فقهی شیعی ایجاد و احکام را از منظر «امر ظهور» واکاوی و برررسی کرد. استمرار این امر باعث میشود نور امیدی بر کالبد جامعه مسلمان شیعی روشن شود و به صورت هدفمند به احکام شرعی اسلام پرداخت. حال به بخشی از موارد کاربردی اشاره میکنیم.
این یک واقعیت مسلم است که اتحاد، انسجام، همدلی و حفظ امت اسلام از ضروریترین مسائل سیاسی و اجتماعی اسلام است و هر عاملی که باعث دوگانگی بین مردم شود را باید زدود؛ زیرا مهمترین هدف نظام اسلامی، زمینهسازی در امر ظهور مولایمان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) است که در آموزههای قرآنی و روایی اشاراتی به این امر مهم شده است. امام خمینی(ره) نیز در جمله مشهوری به این امر اشاره کرد و فرمود:
«مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت - ارواحنافداه - است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظهای مسئولین را از وظیفهای که بر عهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنماید، ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام (به پرچمداری حضرت حجت) است منصرف کند» (صحیفه نور، جلد 21، ص327)
اموال حرام سدّ بزرگی در برابر امر ظهور است
اما از عواملی که باعث تخریب روحیه همدلی و یکدلی میشود، آثار مخربی است که اموال حرام و رَبوی ایجاد میکند که امروزه متأسفانه در بدنه مهمترین مراکز اقتصادی که همان بانکهاست، رسوخ کرده است. نکته اینجاست که این مراکز اقتصادی و امانتدار اموال مردم هر اندازه بتوانند در تطهیر اموال خود و جامعه کوشا باشند، بر اساس حدیث امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در بخشی از زمینهسازی ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) مؤثر خواهند بود. اما در جایی که تخلف انجام میدهند، مسئولین نظام جمهوری اسلامی ایران باید غیرتمندانه و به واسطه این روایت امیرالمؤمنین(ع)، خود را موظف به نگهداری و حفظ حریم مولایمان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) بدانند و با این تخلفات مقابله کنند وگرنه به قول امام(ره) «خیانتی سهمگین را به دنبال دارد.» زیرا در شرایطی که فساد باشد، نمیتوان از خداوند انتظار تعجیل در ظهور را داشت.
به تصریح آیاتی که در قرآن وجود دارد، ربا و حرامخواری آثار مخربی دارد که نیاز است از منظری که مطرح شد، یک بار دیگر مورد واکاوی قرار گیرند. به عنوان نمونه خداوند در آیۀ 278 سورۀ بقره میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، از خدا پروا کنید؛ و اگر مؤمنید، آنچه از ربا باقی مانده است واگذارید.» فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤُسُ أَمْوالِکُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ؛ و اگر [چنین] نکردید، بدانید به جنگ با خدا و فرستاده وی، برخاستهاید و اگر توبه کنید، سرمایههای شما از خودتان است. نه ستم میکنید و نه ستم میبینید.
عجیب است که خطاب خداوند در آیۀ278 به «اهل ایمان» است و این آیه نشان میدهد گروهی از «مؤمنان» با عدم رعایت درجهای از تقوا دچار اموال ربا میشوند که در این آیه خداوند آنها را مورد انذار قرار میدهد. خداوند در آیه بعد به رباخواران هشدار میدهد اگر این اموال را ترک نکنید خداوند با رسولش با شما مبارزه خواهند کرد. مفهوم «فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ» این است که آگاه باشید خدا و رسولش با شما رباخواران، پیکار خواهد کرد و در واقع اعلان جنگ از سوى خدا و رسول به این گروه خیرهسر است.
یا در حدیثی رسول اکرم(ص) درباره اثر وضعی لقه حرام میفرمایند: «کسی که یک لقمه حرام بخورد تا 40 شب نمازش قبول نمیشود و دعایش تا 40 روز مستجاب نمیشود؛ مَنْ أَکَلَ لُقْمَةَ حَرَامٍ لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاةٌ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً وَ لَمْ تُسْتَجَبْ لَهُ دَعْوَةٌ أَرْبَعِینَ صَبَاحا.» بنابراین برای اثربخشی دعا و حتی حرکت جهت تعجیل در امر فرج امام زمان(عج) نیاز است لقمه مؤمنان تطهیر شود، لذا مسئولان امر از این جهت باید خود را موظف به رعایت این مسأله کنند.
در دعای امام زمان(عج) درخواست پاکی از رزق حرام میکنیم
از سوی دیگر تربیت نسل صالح و سالم در گروی رعایت آموزهها و احکام و معارف ناب اسلامی است؛ از اولین اثرات مخرب رزق حرام و یا شبههدار جلوگیری از تولید نسل پاک و صالح است؛ زیرا به تصریح آیات قرآن در اوج زمینهسازان ظهور صالحان قرار دارند؛ لذا در دعای معروف و منسوب به امام زمان(عج) میخوانیم «اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفیقَ الطّاعَةِ وَبُعْدَ الْمَعْصِیَةِ ... وَطَهِّرْ بُطُونَنا مِنَ الْحَرامِ وَالشُّبْهَةِ؛ خدایا توفیق اطاعت و دوری از گناه را روزی ما کن .. و شکمهای ما را از حرام و شبهه پاک کن» بنابراین خیلی زیبا و بجاست که احکام شرعی را از منظر کلام امیرالمؤمنین(ع) نگاه و به آن عمل کنیم.
خب سؤال اینجاست که آیا با وجود مسأله ربایی که در جامعه مسلمان شیعی ایجاد شده است و عملاً یک عده به نبرد با خدا و رسولش رفتهاند، آیا انتظار داریم خداوند از فضلش در ظهور موعود آخرالزمان تعجیل کند؟ هرچند برنامه کلی خداوند در راستای امر ظهور است و بارقههای آن بعد از وقوع انقلاب اسلامی به شدت جلوهگر شد و همچنان به سمت جلو حرکت میکند، اما هر اندازه جامعه از ناجوریها و مسائل منفی تطهیر باشد، تعجیل در امر ظهور میسر خواهد بود. باز هم جمله امام(ره) که بسیار منطبق با این آیات الهی در قرآن است، جا دارد یک بار دیگر بازبینی شود: «مسائل اقتصادی و مادی اگر لحظهای مسئولین را از وظیفهای که بر عهده دارند منصرف کند، خطری بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره هرچه بهتر مردم بنماید، ولی این بدان معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام (به پرچمداری حضرت حجت) است منصرف کند»
منبع:تسنیم
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۶۸۵۶۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اگر حکومت دینی برپا نمیشد چه اتفاقی میافتاد؟
پایگاه مرگز ملی پاسخگویی به سوالات دینی، به پرسش و پاسخی پیرامون دلایل ضرورت تشکیل حکومت اسلامی پرداخته که تقدیم علاقهمندان میشود:
پرسش:
اگر حکومت دینی تشکیل نمیشد چه اتفاقی میافتاد؟
پاسخ:
لازمه اقدام به هر عملی، سنجش هزینهها و فواید آن عمل است و باید دید که هزینههای فراوانی که برای برپایی حکومت دینی در ایران ایجاد شده است، خروجی و ثمره خاصی داشته است؟ به عبارت دیگر اگر حکومت دینی برپا نمیشد چه اتفاقی میافتاد و چه ضرورت و تغییری در برپایی حکومت دینی برای ملت ایران ایجاد شده است؟
اگر حکومت دینی برپا نمیشد:
۱. به وظیفه دینی و الهی جامعه عمل نشده بود.
برپایی حکومت اسلامی و بستری که بتواند احکام الهی را جاری کرده و ترقی بخشد، وظیفه مسلمین است. برپایی حکومت در جامعه اسلامی، از امور لازم و وجوب آن قطعی است. برای اثبات ضرورت تشکیل حکومت اسلامی میتوان به ادله قرآنی، روایی و عقلی تمسک کرد. (۱)
۲. اکثر احکام الهی تعطیل، و فساد و اعمال نامشروع فراگیرتر بود.
حکومت نقشی انکارناپذیری در ایجاد بسترها و ضوابط مؤثری در اجرا یا تعطیلی احکام اسلامی و همچنین تربیت دینی و غیردینی جامعه دارد. امام خمینی در لزوم تشکیل حکومت اسلامی بیان داشته است که: «احکام اسلامی اعم از قوانین اقتصادی، سیاسی و حقوق تا روز قیامت باقی و لازمالاجرا است، هیچیک از احکام الهی نسخ نشده، از بین نرفته است.
این بقا و دوام همیشگی احکام، نظامی را ایجاب میکند که اعتبار و سیادت این احکام را تضمین کرده، عهدهدار اجرای آنها شود؛ چه اجرای احکام الهی جز از رهگذر برپایی حکومت اسلامی امکانپذیر نیست. در غیر این صورت، جامعه مسلماً بهسوی هرجومرج رفته، اختلال و بینظمی بر همه امور آن مستولی خواهد شد». (۲) پیش از انقلاب اسلامی، تجربه حکومت غیردینی در ایران، ترویج فساد و فحشا و ایجاد بسترهای فساد زدا و دینزدا بود.
۳. زمینه برپایی و حرکت به سمت تحقق کامل حکومت دینی فراهم نمیشد.
نظام ما دینی است و مرجعیت همهجانبه دین اسلام را در عرصه حکومت و اداره جامعه پذیرفته است. به هر میزان که در اداره جامعه و تدبیر امور کشور به دین مبین عمل گردد، به آن حکومت، دینی گفته میشود.
حکومت دینی ما کامل نیست و ما در مسیر دینی شدن حکومت هستیم نه اینکه حکومت و دولت و جامعه ما کاملاً دینی باشد. چنانچه رهبر انقلاب در این رابطه اعلام کرده است: «ما هنوز به کشور اسلامی نرسیدهایم. هیچکس نمیتواند ادّعا کند که کشور ما اسلامی است. ما یک نظام اسلامی را طرّاحی و پایهریزی کردیم - «ما»، یعنی همانهایی که کردند - و الآن یک نظام اسلامی داریم که اصولش هم مشخص و مبنای حکومت در آنجا معلوم است. مشخص است که مسئولان چگونه باید باشند. قوای سهگانه وظایفشان معیّن است. وظایفی که دولتها دارند، مشخص و معلوم است؛ اما نمیتوانیم ادّعا کنیم که ما یک دولت اسلامی هستیم؛ ما کم داریم. ما باید خودمان را بسازیم و پیش ببریم. ما باید خودمان را تربیت کنیم». (۳)
۴. استبداد و استثماری که بر این ملت سلطه داشت کنار نمیرفت.
تاکنون اثبات شده است که تنها الگویی که در ایران توانسته است در مقابل استبداد و استثمار بهطور کامل تاب بیاورد و تسلیم نشود، الگوی تشکیل حکومت دینی به رهبری فقیه جامعالشرایط است. این حکومت دینی است که به مبارزه و حرکت ملت مشروعیت بخشیده و ایثار آنان برای حفظ ارزشهای دینی و ملی را معنا بخشیده است. این رهبران دینی و ملت دیندار بودهاند که در مواقع حساس و خطرساز، با شدت در راستای حفظ منافع ملی کشور به بذل مال جان خود پرداختهاند.
۵. ترقی جامعه با این شدت نبود.
دین برای سعادت بشر آمده است. به هر میزان که به دین عمل شده است، رشد و ترقی در جامعه حاصل گردیده است. برای نمونه حکومت دینی برای جامعه زنان، نقشی انسانی و غیرجنسی قائل است. این امر موجب شده است که ترقی زنان با کمترین آسیب جنسیتی بهصورت جهشی رخداده و زنان در عرصه تحصیل و تدریس و حضور در عرصهها و مشاغل گوناگون رشدی خیرهکننده را تجربه کنند.
در هشت سال جنگ، ایران با حضور مردم دینمدار برخلاف پیشینه دویستساله خویش، اجازه نداد که هیچ بخشی از کشور از آن جدا گردد؛ اما فساد و فحشا موجب میشود که موانع جدی بر سر راه ترقی کشور ایجاد شود. ضمن اینکه باید توجه داشت که بخش بزرگی از ناکامیهای ما به این دلیل است که دشمنان دین و دولت دینی با تمام توان مشغول ایجاد مانع و سد در مقابل الگو شدن و تقویت یک دولت اسلامی بوده و با ضربات پیدرپی نظامی، امنیتی، فرهنگی و اقتصادی خسارات سنگین و قابلتصوری را در راه تحقق این اهداف ایجاد کردهاند. در واقع تنها این دین نیست که عامل و منشأ شرایط موجود در ایران باشد.
۶. ایرانیان در الگوهای غربی و شرقی هضم میشدند.
حکومت دینی الگویی فارغ از الگوهای حاکم بر عالم بود که نتیجه آن قتل و تجاوز مستکبران و ابرقدرتها به مستضعفان عالم است. الگویی که یاد میدهد که یا باید غارت شوی یا باید با غارتگر همراهی کنی. الگوی حکومت دینی، نفی سلطهجویی و سلطهپذیری است. در الگوی دینی عدم همراهی با مستکبران عالم، یک وظیفه شرعی است.
نتیجه:
حکومت دینی بسترساز ترقی و تمدن است و به هر میزان که به احکام دین مبین عمل گردد ترقی و تمدن حاصل میشود. عدم تشکیل حکومت دینی به معنای ترک تکلیف جامعه ایمانی و تعطیلی احکام اسلامی و انسداد ترقی معنوی و مادی صحیح جامعه و هضم شدن در الگوهای منحرف حاکم برجهان است.
پینوشتها:
۱. ر.ک: همتی، همایون، سنت و سیاست در اسلام، تهران، آوای نور، ۱۳۷۳ ش، ص ۳۸.
۲. خمینی، سید روحالله، کتاب بیع، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، ۱۳۸۸ ش، ج ۲، ص ۴۶۱.
۳. خامنهای سید علی، بیانات در دیدار کارگزاران نظام، خامنهای دات آی آر، ۱۲ آذر ۱۳۷۹، https://khl.ink/f/۳۰۳۹