«خیزاب» به جانبازان اعصاب و روان ادای دین میکند/ اثری بدون شعار
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۶۹۹۷۳۷
علی رضا محمدی قصد دارد زمستان سال جاری نمایش «خیزاب» با موضوع جانبازان اعصاب و روان را در سالن ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه ببرد؛ اثری که ادای دین به این جانبازان است.
علیرضا محمّدی هنرمند عرصه سینمای مستند و تئاتر که قرار است در سال جاری نمایش «خیزاب» را روی صحنه ببرد درباره اینکه چرا بین تجربه قبلی (سال ۸۹ نمایش «سنگ و سبو») و اثر جدید خود در عرصه کارگردانی تئاتر فاصله زمانی ۷ ساله ای وجود داشته است به خبرنگار مهر گفت: به نظر من فاصله بیش از این میزان بین ۲ اثر هم به شرط تأثیرگذار بودن آن، هیچ اشکالی ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این مدرس هنر و مستندساز ادامه داد: بنده به دلیل تغییر موقعیت علمی و آموزشی خودم در این مقطع، برای عبور از مراحل پیچیده عناوین معلمی، در قالب مقاله های مختلف، حضور در کلاس های به عنوان معلم و راهنمای پایان نامه های مختلف، به شدت درگیر بودم و کمتر فرصتی پیدا کردم که به تئاتر البته با عمق و در شأن تئاتر فکر کنم. ضمن اینکه در این مدت آثار مستند زیادی تولید کردم و تنها غیبتم در عرصه تئاتر بوده نه فیلمسازی مستند. از این رو این چنین شد که بعد از ۷ سال فرصت حضوری کوتاه در تئاتر پیدا کردم و صد البته اصرار برخی دوستان هم به این حرکت جدید کمک شایانی کرد.
محمّدی با بیان اینکه تئاتر همواره یک قالب جذاب و آرمانی برایش بوده و هست وهیچ وقت صحنه و تأثیرات شگرف آن را فراموش نکرده و نخواهد کرد، یادآور شد: همیشه این پدیده تأثیرگذار، چه از نظر مدیوم و چه از نظر فرهیختگی مخاطب خاص آن بخشی از زندگی من را تصاحب کرده است. به هر حال با افتخار و کلی حرف، قالب جدید نمایشی را برای اجرای جدید آماده کردم. با توکل به خداوند و مدد گرفتن از موضوع نمایش امید دارم وزن آن، غیبت نسبتاً طولانی ام را موجّه کند.
این فعال عرصه فرهنگ و هنر درباره نمایش «خیزاب» که قرار است زمستان سال جاری در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه برود، توضیح داد: کار جدیدم که «خیزاب» نام دارد، ظرفی است برای مظروف عزیز و گرامی جانبازان اعصاب و روان جنگ تحمیلی یا به عبارت عامه جانبازان موجی. البته «خیزاب» هم به همین معنای موج است منتها با رویکرد و برداشت ادبی و دراماتیک این عنوان.
وی با تأکید بر اینکه مظلوم ترین گروه جانبازان عزیز ما، جانبازان اعصاب و روان هستند که بسیار کمتر مورد توجه هنرمندان عزیز در حوزه های مختلف قرار گرفته و کمتر دیده شده اند، یادآور شد: این نمایش و البته حدود ۱۵ سال پیش فیلم مستند «خیزاب» و موضوع جانبازان اعصاب و روان، یکی از قصه های تراژیک ذهنی من بوده و هست و البته ده ها ساعت در طول سال های متمادی با این شخصیت های دوست داشتنی در آسایشگاه زندگی کردم تا تأثیر لازم ذهنی برای چنین حرکت نمایشی را بگیرم.
محمّدی ادامه داد: این دسته از جانبازان زمانی قرار است در نمایش مطرح شوند که تمام عرصه های هنری شاید تمام ابعاد و اضلاع دیگر مدل های جانبازی را بارها و بارها طرح کرده اند و این کار ما را بسیار سخت کرده است. البته بنده معتقدم تمام تلاش های هنرمندانه گذشته گانِ این حوزه ما را به سمت عمق به جای سطح راهنمایی می کند.
وی درباره این موضوع که طی سال های گذشته به مقوله دفاع مقدس و رزمندگان و جانبازان هشت سال جنگ تحمیلی به صورت سطحی و شعاری پرداخته شده است، متذکر شد: زحمات برخی اسلاف هنرمند دفاع مقدسکار، در نمایش که به اقتضای شرایط فرهنگی جامعه مجبور به نگاه به سطح بودند، در این مرحله و مقطع فرهنگی، ما را به عمق راهنمایی می کنند. هر روزگاری در هنر شأن خود را دارد. شاید نباید از برخی آثار دفاع مقدس قبلی خُرده گرفت که چرا سطحی یا شعاری حرکت کردند. شرایط و نیازسنجی مخاطب این مسیر را ارائه می داده و امّا امروز که اصلاً نمایش و مخاطب آن به یک بلوغ خاص رسیده، اثری سطحی و پر از شعارهای تکراری را نمی خواهند.
کار جدیدم که «خیزاب» نام دارد، ظرفی است برای مظروف عزیز و گرامی جانبازان اعصاب و روان جنگ تحمیلی یا به عبارت عامه جانبازان موجیکارگردان نمایش «خیزاب» با بیان اینکه جانبازان اعصاب و روان اتفاقا ظاهری کاملا سالم دارند و شبیه سایر جانبازان عزیز نشان و علت مشخص جانبازی ندارند، افزود: پس درام شعاری در یک جسم سالم اصلا پذیرفتنی نیست. جانبازان اعصاب و روان هر یک دایره المعارف تجربه و حرف هستند و بر خلاف ذهنیت جامعه که این جماعت از تعالی ذهنی و عقلی برخوردار نیستند، اتفاقا در حوزه ای که باقی ماندند خوب و عمیق باقی ماندند. پس توقع سطحی از ایشان بزرگترین خطای راهبردی است.
محمّدی که استاد دانشگاه است درباره اینکه تا چه حد به مخاطب امروز توجه دارد تا «خیزاب» بتواند ارتباط مناسب و تأثیرگذاری با مخاطب برقرار کند، اظهار کرد: شاید اصلی ترین ویژگی معلمی دانشگاه برای یک هنرمند ویژگی مخاطب شناسی آن باشد. بنده در طول هفته با انواع حرف ها، فکرها و نیازهای فرهنگی جامعه جوان که البته این گروه وظیفه هدایت ذهنی فرهنگی اطراف خود را نظیر خانواده خود بر عهده دارند، مواجه هستم و نزدیکی یا دوری آن ها و یا اینکه نیازها و بی نیازی های آن ها را خوب ارزیابی می کنم. پس تلاش بسیار خواهم کرد تا پرسش های متعدد و در بسیاری موارد لاینحل جوانان فرهیخته جامعه نسبت به پدیده جانبازی اعصاب و روان و در نهایت دفاع مقدس را پاسخ دهم.
وی ادامه داد: خوشوقتانه بنده هم توفیق حضور در روزگار هشت سال جنگ تحمیلی را داشته ام و هم اینکه امروز با جوانان جویا و پرسشگر رابطه درسی و علمی دارم. پس شاید به لطف خداوند بتوانم این ۲ فضای کاملا مجزا را با هم پیوندی اصولی و به تعبیری بدون شعارزدگی و دل زدگی مرتبط کنم. البته بُن مایه این نمایش تنها به مبحث دفاع مقدس و جانبازی اشاره نمی کند بلکه به کیفیت رفتار انسانی در جامعه تأکید خاص خواهد داشت.
این هنرمند در پایان درباره وضعیت تولید نمایش «خیزاب» و نگارش نمایشنامه آن، گفت: کلیت کار را سال ها است که نوشته ام و با توجه به زمان باقی مانده تا اجرا در حال گفتگو با نمایشنامه نویس هستیم که البته صحبت هایی با جناب آقای ایوب آقاخانی شده که ایشان در حال بررسی بیشتر و مطالعه موضوع است.
منبع: مهر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۶۹۹۷۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«شهر آفتاب مهتاب» اتفاقی آوانگارد در تئاتر دهه ۴۰
به گزارش خبرگزاری مهر، نهمین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلم تئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران، چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، به نمایش فیلم تئاتر «شهر آفتاب مهتاب» به نویسندگی علی حاتمی و کارگردانی عباس جوانمرد (محصول ۱۳۴۵) اختصاص داشت.
پس از نمایش این فیلم تئاتر، نشست نقد و بررسی آن با حضور عباس غفاری (میزبان) و سیدمحسن حسنزاده (منتقد تئاتر) برگزار شد.
عباس غفاری در این برنامه گفت: این نمایش جز اولین تجربیات علی حاتمی در ادبیات فارسی و شعر کهن است. او در ادامه نیز در آثار دیگر چنین تلاشی را پی میگیرد و آثار مهمی را خلق میکند. «شهر آفتاب مهتاب» از جمله آثاری است که فقط برای ضبط تلویزیونی آماده شده و روی صحنه نرفته است.
سیدمحسن حسنزاده در ادامه این برنامه گفت: اگر بخواهیم درباره این نمایش صحبت کنیم باید در ۲ سطر بگویم که این اثر اتفاق بزرگ و سترگی در تاریخ نمایش ما است. زیرا پیشنهاد جدیدی در متن و کار گروهی در آن اتفاق میافتاد. البته اگر بخواهیم تنها با دیدن این نمایش، گروه هنر ملی را قضاوت کنیم، کم لطفی کردهایم. زیرا این اثر تنها یکی از تجربیات گروه هنر ملی و از پیشنهادات آقای جوانمرد در آن زمان بوده است. در حقیقت پیشینه تشکیل گروه هنر ملی که به میانه دهه سی بر میگردد، اهمیت بیشتری دارد. زیرا اگر به این اتفاق از منظر تاریخی نگاه کنیم، باید بگوییم آنها در آن زمان پیشنهاد جدید، بدیع و حتی آوانگاردی را اراdه کردهاند و از همین رو باید مورد توجه قرار گیرند.
وی افزود: لازم است بگویم که شرایط هنرهای نمایشی ما تا پیش از سال ۳۲، خیلی نمود و گستردگی نداشته است. به هر حال همه این شکل از فعالیتها در خیابان لالهزار و در تئاتر فردوسی، تئاتر دهقان و تماشاخانههای کوچکی چون تئاتر نصر با متون غربی و ترجمه شدهای که معمولا خود مرحوم نوشین (به عنوان چهره شاخص آن عصر که تئاتر فردوسی را پایهگذاری میکند)، آنها را آماده میکرده، جریان داشته است. بنابراین تمام آنچه که از آن زمان به ما ارث رسیده است، متون غربی ترجمه شدهای است که پیشنهاد اجرایی به آن صورت نداشته است. شاید بتوان گفت که متون ادبی هستند که انگار برای اجرا رفتن ترجمه نشدهاند. آقای جوانمرد در مصاحبهای میگوید: «نوشین خودش واژهها را کمی صیقل میداد و باتوجه به تجربه و آگاهی که داشت آماده میکرد که در زبان بازیگر بگردد تا بتواند واژگان را به صورتی ادا کند که آن طمطراق و عصا قورت دادهگی که آن زمان روی صحنه در بازی بازیگران نمود داشته، کمتر شود. البته او نیز به اینکه متون غربی مرجع اصلی فعالیت هنرهای نمایشی ماست، اعتقاد داشته است.» با این همه این اتفاق تا بعد از کودتای ۲۸ مرداد ادامه پیدا میکند.
این منتقد تئاتر در ادامه بیان کرد: بعد از کودتای ۲۸ مرداد با آتش کشیدن تئاتر سعدی و تعطیلی کلی هنرهای نمایشی در آن مقطع زمانی، جمع کوچکی به صورت اتفاقی در منزل شاهین سرکیسیان جمع میشوند. اکثر این افراد در آن زمان هنرجویان هنرستان هنرپیشگی بودند که از بد اتفاق به کودتای ۲۸ مرداد برخورد کرده و تمام آموختههای آنها بیثمر و بینتیجه مانده بود. در حالی که عطش کار کردن و تجربه کردن را داشتند. عباس جوانمرد، علی نصیریان، فهیمه راستکار، جمشید لایق، اسماعیل داورفر، خجسته کیا تعدادی از افراد حاضر در آن جمع بودند. وقتی امروز ما به تجربیات و اتفاقاتی که در آن منزل از سر گذرانده میشود، نگاه میکنیم، میتوانیم بگوییم که آنجا یکی از جایگاهها و پایگاههایی است که بسیار در تاریخ هنرهای نمایشی ما اثرگذار است. زیرا از دل آن پیشنهادهایی بیرون آمده و اجرایی میشود که بعدها مشخصا میتواند اثرگذار باشد و جریانی را در هنر تئاتر ایجاد کند.
حسنزاده در ادامه گفت: آنچه که از عباس جوانمرد نقل میشود و ما به استناد آن میتوانیم به واژگانی چون تئاتر مردمی و ملی برسیم؛ سالهاست بر سر زبانها بوده و از سوی دولتهای مختلف با آن بازی میشود تا به تعریفی برسند ولی اساسا شاید رسیدن به یک تعریف بزرگترین اشتباهی است که در این زمینه در حال رخ دادن است. در واقع این واژگان ماحصل تلاشی است که در این چند سال در منزل شاهین سرکیسیان اتفاق میافتد. البته شاهین سرکیسیان هم بسیار به متون غربی اعتقاد داشته است و از همین رو شروع به کار کردن این متون میکند اما آنها جایی برای اراdه آنچه که تجربه کردهاندT ندارند. بنابراین همان منزل کوچکی را که در خیابان رشت با مادر خود زندگی میکند، تبدیل به محفل تمرین، گعده و گفتوگو و صحبت میکند. اما این تجربیات بینتیجه بوده و به صحنه ختم نمیشود.
وی ادامه داد: عباس جوانمرد، به این پیشنهاد فکر کرده و به سراغ یکی از متون هدایت میرود و متن داستان «درد و دلهای آ میز یدالله» را تبدیل به نمایشنامه «محلل» کرده و آن را با علی نصیریان شروع به تمرین میکنند. در حقیقت در آنجا این تلنگر که ما در متن نمایشی به زبان جدیدی برسیم که بتواند با گستره بیشتری از مردم عادی ارتباط برقرار کند، زده میشود. بنابراین تلاش برای رسیدن به این زبان در مقابل زبان ترجمهای که در آن زمان وجود داشته، نقطهای میشود که تحول اولیه را ایجاد میکند.
وی افزود: عباس جوانمرد میگوید که برای رسیدن به این زبان و در حین تمرینها، با علی نصیریان به مناطق جنوب شهر میرفتند تا ببینند که مردم عادی چطور صحبت میکنند و متوجه شوند که چطور میشود آنها را به کلام نمایشی یا دیالوگ درآورد. در نهایت فرجام این اتفاق تبدیل به اجرایی میشود که به دعوت مرحوم خانلری در دانشگاه تهران روی صحنه میآید. جوانمرد میگوید وقتی اجرا تمام شد، کل سالن فردوسی دانشگاه تهران در حیرت فرو رفته بود. چون آن مراسم مربوط به بزرگداشت صادق هدایت بود و قسمتی از آن به اجرای متن «محلل» اختصاص داشت. جوانمرد میگوید بعد از این سکوت، وقتی نور روی ما آمد، تماشاگران بدون درنگ ایستادند و شروع به تشویق ما کردند. حتی آقای سرکیسیان هم بعد از دیدن این تشویق باور کرد که ما میتوانیم به سراغ زبان و کاراکترهای دیگری در متون نمایشی خود برویم.
این منتقد تئاتر در پایان صحبتهایش بیان کرد: آنها در موقعیتی این کار را انجام میدهند که هیچ پیشنهاد جدید و زبان متفاوتی غیر از آن زبان ترجمهای روی صحنه نرفته بوده است. به این ترتیب روشنفکران آن زمان ناگهان با شکل تازهای از اجرا و زبان مواجه میشوند. در واقع این نقطه شروعی بوده است که علی نصیریان و عباس جوانمرد تصمیم میگیرند تا فاز خود را از گروهی که سرکیسیان دور خود جمع کرده بود، جدا کنند و روی نمایشهایی کار کنند که قرار است تصویری از جامعه و مردمان خودشان ارایه دهد. این جسارت در آن مقطع زمانی به قدری اهمیت داشته است که باید بگویم شاید همین اتفاق سبب شده تا ما به مرور زمان با نمایشنامهنویسان و گروههایی مواجه شویم که از دل این تجربه اعتقاد پیدا کردند که میشود اتفاق دیگری را رقم زد.
کد خبر 6095470