راهکار تشخیص رب گوجه فرنگی اصلی از تقلبی!
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۷۰۴۴۶۸
به گزارش سرویسش گوناگون جام نیوز، اگر شما هم از جمله علاقه مندان رب های خانگی هستید و از این رب ها برای تهیه غذاهای خانگی استفاده می کنید با ما همراه باشید تا همه زیروبم ها و راهکارهای شناسایی رب گوجه فرنگی سالم از تقلبی را بدانید.
رب تقلبی را چگونه تشخیص دهیم؟
مدت هاست که بعضی افراد سعی کرده اند میزان استفاده از محصولات کارخانه ای را در برنامه غذایی خود کاهش دهند، به همین دلیل به محصولات خانگی روی آورده اند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در صورتی که احتمال آلودگی برخی محصولات خانگی که به صورت عمده و بدون هیچ نظارتی به فروش می رسند زیاد است، در این شرایط می توان گفت محصولات کارخانه ای نسبت به این محصولات ارجحتر هستند، چرا که مدتی است در بسیاری از خبرگزاری ها خبر مصرف بی رویه از بنزوات سدیم در رب های خانگی خبرساز شده است.
مصرف ماده ای که اگر بدون نظارت ارگان های مربوطه و در اندازه غیراستاندارد مصرف شود می تواند عوارض مختلفی را برای سلامت شهروندان به همراه داشته باشد. اگر شما هم از جمله علاقه مندان رب های خانگی هستید و از این رب ها برای تهیه غذاهای خانگی استفاده می کنید با ما همراه باشید تا همه زیروبم ها و راهکارهای شناسایی رب گوجه فرنگی سالم از تقلبی را بدانید.
مراقب باشید گوجه کال به خوردتان ندهند!
برای درست کردن رب اولین و مهم ترین مقوله گوجه فرنگی مرغوب است، برای همین باید گوجه ها رسیده و آبدار باشند. متاسفانه برخی افراد سودجو برای تهیه رب های خانگی که قصد فروش آنها را دارند، از گوجه های کال یا گوجه هایی که بعضی از قسمت هایش سبز رنگ است، استفاده می کنند. باید بدانید که این قسمت های سبز رنگ دارای ماده ای سمی به نام سولانین هستند که این ماده قادر است سلامت افراد را به خطر بیندازد، بنابراین چه در تهیه رب های خانگی و چه کارخانه ای حتما باید از گوجه فرنگی های رسیده استفاده شود.
التهاب دستگاه گوارش با رب کال
سولانین ماده ای سمی است که مصرف آن برای انسان عوارض زیادی به همراه دارد که مهم ترین آن ملتهب شدن روده و معده است، اما غیر از این مشکل، این ماده قادر است افراد را با مشکلاتی ازجمله ناباروری، التهاب پوست، گشادی کبد، شکم درد و... مواجه کند.
روش پخت رب خیلی مهم است؟
رب گوجه فرنگی خواص زیادی دارد؛ یکی از مهم ترین خاصیت آن وجود آنتی اکسیدانی با نام لیکوپن است. این ماده در اکثر میوه های قرمز یافت می شود اما منبع اصلی این ماده در گوجه فرنگی است. همان طور که می دانید برای تهیه گوجه فرنگی حرارت یکی از مهم ترین مرحله در تهیه رب است که در این مرحله به دلیل دریافت حرارت، لیکوپن آزاد می شود، یعنی خاصیت آنتی اکسیدانی اش افزایش پیدا می کند، به همین دلیل می توان ادعا کرد رب گوجه فرنگی یکی از محصولاتی است که به دلیل این فرایند، می تواند در سلامت افراد نقش بسزایی داشته باشد.
اما در اکثر اوقات رب هایی که در خانه و زیرنظر افراد غیرمتخصص تهیه می شود، میزان حرارت بیش از حد نیاز است؛ در این صورت می توان گفت رب گوجه فرنگی که بیش از حد نیاز درمعرض حرارت باشد، نه تنها فاقد آنتی اکسیدان است بلکه دیگر جز مواد مغذی به شمار نمی آید. باتوجه به شرایط ذکر شده، اگر از مرحله ساخت رب های خانگی اطمینان ندارید، بهتر است از رب های کارخانه ای استفاده کنید.
چرا پای تقلب به میان می آید؟
یکی از مزیت های بارزی که رب های خانگی نسبت به رب های کارخانه ای دارند، عدم وجود مواد افزودنی در آنهاست که این ویژگی رب های خانگی را از رب های کارخانه ای متمایز کرده است. همچنین رب خانگی که زیرنظر خود فرد تهیه شود، می تواند قابل استفاده برای همه افراد خانواده باشد. به عنوان مثال با کنترل نمک، برای افرادی که فشارخون بالایی دارند رب خانگی قابل استفاده است. کودکانی که به بیماری سلیاک مبتلا هستند باید از مواد غذایی استفاده کنند که فاقد گلوتن باشد.
برای همین رب های خانگی می تواند برای آنها بهترین گزینه باشد چرا که فاقد گلوتن و مواد افزودنی است، اما وقتی پای خرید و فروش و سود دهی به میان می آید، برخی افراد رب های خانگی خود را به فروش می رسانند، اما چون رب های خانگی در شرایط پاستوریزه و استریل کامل تهیه نمی شوند و در محیط غیر خلأ و ظرف های قلندود پخت نمی شوند، احتمال کپک زدن در آنها زیاد است. برای همین پای تقلب به میان می آید و برخی افراد سودجو با افزودن مواد نگهدارنده سعی بر فروش رب های خانگی دارند.
بنزوات سدیم در رب خانگی!
یکی از افزودنی هایی که روند کپک زدن محصولات را به تعویق می اندازد، بنزوات سدیم است که ماده ای شیمیایی است. البته خود گوجه فرنگی دارای اسید بنزوئیک است؛ اما به میزانی نیست که از روند کپک زدن جلوگیری کند، به همین دلیل برخی افراد سودجو سعی بر این دارند با ماده نام برده شده این میزان سرعت روند کپک زدن رب های گوجه فرنگی را به تعویق بیندازند. اما نمی دانند که میزان مجاز مصرف این ماده چقدر است.
مصرف بنزوات سدیم چه عوارضی دارد؟
اما میزان استفاده از این ماده شیمیایی در محصولات غذایی بسیار حائز اهمیت است و اگر در غلظت یک دهم درصد و کمتر مورد استفاده قرار بگیرد، هیچ مشکلی برای سلامت افراد ایجاد نمی کند، اما اگر این مقدار بیش از حد باشد، بنزوات سدیم می تواند با اسیدسیتریک ترکیب شود و ترکیب بنزل درست کند که یکی از مهم ترین فاکتورهای سرطان زاست. این ترکیب علاوه بر افزایش خطر ابتلا به سرطان، بیماری های گوارشی و کبدی را هم برای افراد به دنبال دارد، چون افراد غیر متبحر و غیرکارشناس از این ماده شیمیایی استفاده می کنند با میزان استاندارد آن آشنا نیستند و برای اینکه به هدف خود، یعنی عدم کپک زدن محصولات، برسند از بنزوات سدیم به میزان بیشتری استفاده می کنند.
می خواهید این سموم را دفع کنید؟!
یکی از بهترین راه های دفع سموم نوشیدن آب زیاد است یعنی بین 8 تا 12 لیوان باید روزانه آب بنوشید. این کار باعث پاکسازی کلیه می شود. برای پاکسازی سیستم گوارشی و کبد بهتر است از مواد آنتی اکسیدانی از جمله میوه و سبزیجات استفاده کنید. غیر از نوشیدن آب، اگر فردی احساس کند سمومی وارد بدنش شده است، برای پاکسازی بهتر است روزانه حداقل بین دو تا سه لیوان شیر یا ماست کم چرب استفاده کند.
دکتر متخصص صنایع غذایی گفت :
جز بنزوات سدیم، سم آلترامید هم در رب خانگی یافت می شود!
بنزوات سدیم سرطان زا هستند و در اکثر کارخانه های معتبر این ماده افزودنی مورد استفاده قرار نمی گیرد. اما رب های خانگی که به قصد فروش مورد استفاده قرار می گیرند، چون هیچ نظارتی روی آنها نیست به میزان غیرمجاز از افزودنی ها به خصوص بنزوات سدیم استفاده می کنند.
البته غیر از وجود بنزوات سدیم در رب های خانگی غیر مجاز، ماده دیگری به نام آلترامید در این رب ها وجود دارد. هنگام پخت گوجه فرنگی در خانه چون خلأ وجود ندارد این سم تولید می شود در صورتی که در رب های کارخانه ای معتبر خبری از این سم نیست. به این دلیل که در کارخانه ها حرارت با خلأ است و زیر دمای 70 درجه رب تهیه می شود، به طور کلی در کارخانه ها به دلیل کنترل و نظارتی که از سمت نهادهای نظارتی می شود هیچ ماده افزودنی غیرمجازی در رب های گوجه فرنگی کارخانه ای یافت نمی شود.
پودر زرشک را جایگزین رب گوجه فرنگی کنید!
به طور کلی اگر به رب مرغوب و معتبری دسترسی ندارید، می توانید به جای آن از پودر زرشک استفاده کنید. همچنین افرادی که به بیماری سنگ کلیه مبتلا هستند، نمی توانند از گوجه فرنگی و رب گوجه فرنگی به میزان فراوان استفاده کنند. به این دلیل که در گوجه فرنگی اگزالات وجود دارد و این ماده افراد را مستعد تشکیل سنگ کلیه می کند.
عضو هیات علمی گروه صنایع غذایی، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری گفت:
غیر از بنزوات از چه ضد کپک هایی می توان استفاده کرد؟
خانواده بنزوات و ترکیبات ضد کپکی مثل پروپیونات سدیم موارد دیگری هستند که ممکن است در محصولات خانگی به خصوص رب های گوجه فرنگی استفاده شوند. به طور کلی توصیه می شود فرهنگ مصرف کننده ارتقا پیدا کند، به طور کلی افراد باید از محصولاتی استفاده کنند که پروانه ساخت، پروانه بهداشتی، پروانه استاندارد و سری ساخت داشته باشد. همچنین باید سیستم خودنظارتی شکل بگیرد، یعنی افراد از خرید محصولاتی که فاقد اعتبار هستند را خریداری نکنند.
مراقب رنگ های غیر مجاز هم باشید
وقتی از گوجه فرنگی ها نامرغوب برای تهیه رب استفاده می شود، ممکن است رنگ این محصول با رنگ اصلی آن کمی متفاوت باشد. به خصوص که برخی افراد سودجو ممکن است به جای گوجه فرنگی از محصولات دیگری مثل کدو، نشاسته و ... استفاده کنند. در این شرایط برای رنگی بهتر، این افراد متوسل به رنگ های خوراکی یا غیر مجاز می شوند.
اگر رنگ خوراکی ها در دوز مناسب مورد استفاده قرار نگیرد، مشکلات جسمانی زیادی را برای افراد به خصوص مشکلات گوارشی، کبد و کلیه به وجود می آورد. اگر می خواهید از رب خانگی استفاده کنید بهتر است خودتان در خانه انجام دهید تا با اصول بهداشتی و بدون تقلب تهیه شود. اگر می خواهید از رب خانگی استفاده کنید بهتر است خودتان در خانه انجام دهید تا با اصول بهداشتی و بدون تقلب تهیه شود.
در مورد نگهداری رب، این نکات را رعایت کنید
اگر می خواهید رب خانگی تان دچار کپک زدگی نشود، بهتر است روی رب را با یک لایه نازک روغن بپوشانید. در این صورت روند کپک زدگی به تاخیر می افتد. همچنین رب ها باید در ظروف شیشه ای نگهداری شوند. ظروف فلزی، حلبی و آلومینیومی ظروف مناسبی برای نگهداری رب ها به خصوص رب های خانگی نیستند. حتی رب های صنعتی هم زمانی که در رب باز می شود باید محتویات آن در ظرف شیشه ای منتقل شود.
رب گوجه فرنگی کپک زده را دور بریزید!
کپک ریشه های بسیار طولانی و درازی دارد که به عمق ماده نفوذ پیدا می کند، برای همین باید کل ظرف رب یا هر ماده دیگر را که کپک زده دور بریزید، چرا که با چشم مسلح عمق ریشه کپک قابل مشاهده نیست، بنابراین باید کل ظرف را معدوم کرد. در غیر این صورت مصرف محصولات کپک زده به دلیل اینکه دارای سموم قارچی مثل آفلاتوکسین هستند، فرد مصرف کننده را مستعد سرطان به خصوص سرطان کبد می کنند.
تشخیص رب مرغوب از طریق رنگ!
رب چه خانگی و چه کارخانه ای باید رنگ طبیعی گوجه فرنگی را داشته باشد؛ یعنی نه خیلی قرمز باشد که در این صورت نشان دهنده استفاده از رنگ های افزدونی است و نه خیلی ارغوانی باشد که در این صورت می توان گفت از گوجه های نامرغوب استفاده شده است. باید حد وسط یعنی بین رنگ های صورتی و قرمز باشد.
رب باید داخل روغن پخش شود!
وقتی رب گوجه فرنگی داخل روغن خوب پخش شود، یعنی رب مرغوبی است. اما اگر رب در روغن حالت گلوله گلوله شود، نشان دهنده کیفت بد رب گوجه فرنگی است که ممکن است غیر از گوجه فرنگی از ترکیبات دیگری مثل کدو، نشاسته و ... استفاده شده باشد. اگر رب را داخل روغن حرارت دهید و نقاط سیاه رنگی داخل روغن تشکیل شوند، بازهم این حالت نشان دهنده پایین بودن کیفیت رب است که حاوی ناخالصی های زیادی است.
این موارد پارامتری هایی هستند که غیر از اینکه در قوطی را باز می کنید، می توانید از این طریق مرغوبیت آن را چک کنید.
آیا تشخیص بنزوات در رب کار آسانی است؟
وجود افزودنی هایی مثل بنزوات سدیم با هیچ روشی قابل تشخیص نیست مگر اینکه با ابزارهای مخصوص آزمایشگاهی این کار انجام شود. برای همین تشخیص آن برای یک فرد مصرف کننده کار سختی است و با چشم غیرمسلح قابل شناسایی نیست. اگر با کپک های کوچکی روی رب مواجه شدید بدانید که این موضوع نشان دهنده کیفیت بد رب نیست، بلکه نشان دهنده این است که تولید کننده از دوز کمتر بنزوات سدیم استفاده کرده است.
محصولات خانگی یا کارخانه ای؟
متخصص تغذیه بالینی و عضو هیات علمی دانشگاه گفت: امروزه به دلیل بالا رفتن ریسک سرطان و بیماری های متابولیک مردم ترجیح می دهند از محصولات کارخانه ای کمتر استفاده کنند و بیشتر به سمت محصولات خانگی روی آورده اند. البته به شرط آنکه محصولات خانگی زیر نظر خود فرد تهیه شوند و تمام نکات بهداشتی و استاندارد رعایت شود. اما اگر قرار باشد از رب ها یا محصولات خانگی استفاده کنید که هیچ نظارتی روی آن نیست و به صورت عمده فروخته می شوند، بهتر است مصرف نشود، چرا که از صحت و سقم بودن شان هیچ اطلاعاتی در دست نیست و به احتمال زیاد آغشته به افزودنی های زیادی هستند.
افزودنی های مجاز را بشناسیم
به طور کلی افزودنی ها به دو دسته تقسیم می شوند؛ یکسری از آنها به هیچ عنوان نباید به هیچ ماده غذایی افزوده شوند. اما سری دوم، در برخی مواد غذایی به اندازه مشخص و به میزان کم مورد استفاده قرار می گیرند. به بیان دیگر افزودنی های مجاز به محصولاتی اضافه می شوند که کمتر در برنامه غذایی فرد قرار دارد. اما رب یک ماده غذایی است که به صورت روتین استفاده می شود به همین دلیل استفاده از مواد افزودنی در این محصول غیر مجاز است. به عنوان مثال بنزوات سدیم در رب گوجه فرنگی غیر مجاز است اما متاسفانه خیلی از افراد سودجو از این مواد افزودنی استفاده می کنند تا از بروز کپک جلوگیری کنند.
افزودنی ها اگر بیش از اندازه مصرف شوند چه می شود؟
عارضه های گوارشی و ریسک سرطان به خصوص سرطان دستگاه گوارش و بیماری های خونی افزایش پیدا می کند. برای همین توصیه می شود اگر به محصولات خانگی به خصوص رب های گوجه فرنگی معتبر و ایمن دسترسی ندارید از رب های گوجه فرنگی صنعتی استفاده کنید، چرا که اگر در کارخانه ها از مواد افزودنی استفاده شود، در حد مجاز و تحت نظارت متخصصان این کار انجام می شود.
چطور جلوی سرطان را بگیریم؟
برای جلوگیری از ابتلا به سرطان باید مصرف مواد آنتی اکسیدانی را افزایش دهیم. ویتامین E، ویتامین C و بتاکارتن که در ویتامین A دیده می شوند، جزء مهم ترین ویتامین هایی هستند که در پاکسازی سموم و عدم ابتلا به سرطان نقش پررنگی دارند. برای دریافت این ویتامین ها می توانید به انواع و اقسام میوه ها و سبزیجات روی بیاورید. ویتامین E منبع غذای اش روغن های گیاهی مثلا روغن زیتون است. همچنین جوانه گندم ویتامین E بالایی دارد. هویج، انبه و کدو حلوایی، بتاکاروتن بالایی دارند.
سموم وارد کبد شده و از طریق ادرار از بدن دفع می شوند، به همین دلیل مصرف زیاد مایعات می تواند در پاکسازی کبد و کیله نقش بسزایی داشته باشد. همچنین ادرار در صبح نباید زرد تیره باشد و باید شفاف باشد.
بهتر است در رژیم غذایی بیشتر از مرکبات، فلفل دلمه ای، جعفری، برگ های سبز، گریپ فروت و ... استفاده کنید.
سلنیوم جزء املاح معدنی است که بیشتر در مواد غذایی دریایی مثل ماهی ها، میگو و ... یافت می شود. ویتامین E به همراه سلنیوم اثر هم افزایی دارند و می توانند خاصیت آنتی اکسیدانی خود را افزایش دهند. برای همین برای پیشگیری از سرطان بهتر است این دو ماده در کنار هم استفاده شوند.
توصیه می شود روزانه 30 گرم آجیل خام مصرف کرده و درکنار آن در هفته دو میان وعده از گوشت آبزیان میل کنید.
2024
منبع: جام نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۷۰۴۴۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خشونت علیه زنان در خانه / زنان چه کنند؟
الهه باقریسنجرئی-روزنامه اعتماد-«با لباس سفید رفتی، با کفن باید بیای بیرون. این زنه که میتونه مردش رو جمع کنه و اخلاقهای بدش رو درست کنه، دعوا که توی هر خونهای هست، حالا لابد تو هم یه کاری کردی اون هم مرده، عصبانی شده دست روت بلند کرده، مبادا به کسی چیزی بگی...»
صحبت از خشونت خانگی که میشود، احتمالا بسیاری از ما، زنانی را متصور میشویم که خشونت فیزیکی علیه آنها بهگونهای بوده که یا در کل محل پیچیده یا در تمام رسانهها بازتاب داشته یا حتی به قتل رسیدند، اما بعید است در لحظه اول، زنانی را به یاد بیاوریم که درگیر خشونت روانی، جسمی یا جنسی پیدرپی هستند و همچنان بدون اینکه حتی نزدیکترین افراد خانواده متوجه شوند، به زندگی خود ادامه میدهند. اینکه زنان امروزی، با گسترش چشمگیر اطلاعات و آگاهیبخشی درمورد حقوحقوقشان هم مانند همان زنان در مقابل خشونت خانگی سکوت کنند و عموما رفتارهای یکسان و مشابهی را در پیش بگیرند، بیشک جای بررسی و تامل بسیاری دارد و به نظر میرسد میتوان این رفتار را با رویکردهای حقوقی، روانشناختی و جامعهشناسی بررسی کرد. شاید اولین احتمال این باشد که زنان از حقوق قانونی خود خبر ندارند که در این مواقع، سکوت میکنند.
آگاهیبخشی در مورد قانون، به درستی انجام نمیشود
«شیما قوشه»، وکیل دادگستری و فعال حقوق زنان، درباره سکوت زنان در مقابل خشونت خانگی به «اعتماد» میگوید: «مساله فقط بیاطلاعی زنان از قانون نیست. حداقل اگر زنان را به دو بخش تقسیم کنیم، گروهی از زنان هستند که به هر دلیلی به ابزار اطلاعرسانی دسترسی ندارند یا به دلیل بیسوادی، فقر فرهنگی، کمبرخورداری اقتصادی و اجتماعی یا زندگی در مناطق دورافتاده، از حقوق و قوانین آگاه نیستند. دسته دوم زنانی هستند که در دنیای امروز و با دسترسی گسترده به فضای مجازی، شبکههای اجتماعی، دانشگاهها و... در مورد حقوق خود بهطور نسبی به آگاهی رسیدهاند و میدانند راههای مواجهه با آزار چیست. در مورد گروه اول، به طور کلی این مساله مطرح است که نهادهای اصلی مانند رسانه ملی، آموزشوپرورش، وزارت بهداشت و... که وظیفهشان آگاهیبخشی و روشنگری است، کار خود را در این زمینه به درستی و بهطورکافی انجام نمیدهند. برای نهادهای مدنی هم امکان فعالیت گسترده وجود ندارد و داوطلبان در این زمینه، با محدودیتهای متعددی روبهرو هستند. دسته دوم، اما میدانند که چه حقوقی دارند و میتوانند آنها را بهطور قانونی پیگیری کنند. اگر به صورت کلی بخواهیم بررسی کنیم، باید به این نکته اشاره شود که خیلی از این زنان که تحت خشونت قرار گرفتهاند، میدانند که شرایط شکایت کردن برای آنها روی کاغذ فراهم است، اما با چند بررسی ساده متوجه میشوند که اثبات این خشونت، کار دشواری است و بهطور ویژه حمایتی از آنها به عنوان زن نمیشود و قرار است در روندی فرسایشی قرار بگیرند. در ادامه دچار این نگرانی میشوند که در صورت ناتوانی در اثبات قانونی، ممکن است شرایط زندگی با همسرشان سختتر شده و همان امنیت جسمی و روانی حداقلی هم از آنها گرفته شود. بنابراین با آگاهی از قانون و اختیاراتشان، ترجیح میدهند که پیگیر شکایت و مطالبهگری نباشند.»
«هما»، یکی از زنان قربانی خشونت خانگی است که تحصیلات دانشگاهی و جایگاه شغلی مناسبی دارد. مطالبهگری را هم به خوبی بلد است، اما او هم زمانی که شاهد خشونت فیزیکی از طرف همسرش بوده، با اینکه حقوق قانونی خود را میشناخته، در مدت ۳ سال، فقط سکوت کرده و حتی آثار زدوخورد را نیز از اطرافیان پنهان کرده است. او درباره دلیل سکوتش به «اعتماد» میگوید: «اولین اقدامم پس از خشونت خانگی، مراجعه به کلانتری محل بود. به خوبی یادم هست که رد کبودی روی دنده و صورتم مانده بود و درد شدیدی در شکمم احساس میکردم. مسوولی که مقابلم قرار گرفته بود، از من پرسید شاهد داری؟ و وقتی به او توضیح دادم که ۱۲ شب چگونه باید حدس میزدم که چه اتفاقی قرار است بیفتد که بخواهم شاهد به خانهام دعوت کنم، تاکید شدید داشت که اگر زندگیات را دوست داری و نمیخواهی جدا شوی، بدون شاهد، به هیچ جایی نمیرسم و فقط درگیری و تنش در زندگیات بیشتر میشود.»
اثبات خشونت خانگی، مهمترین معضلی است که زنان با آن دست به گریبانند
قوشه، در مورد خلأهای قانونی در رسیدگی به خشونت خانگی و چالشهایی که در مسیر شکایت قانونی برای زنان وجود دارد، توضیح میدهد: «وقتی ما قانون خاص حمایتی در مورد خشونت خانگی نداریم و برمبنای عمومات قانون مجازات و آیین دادرسی کیفری به این موارد رسیدگی میشود، اساسا بحث اثبات خشونت خانگی، مهمترین معضلی است که زنان با آن دست به گریبانند. یعنی در توضیح سادهتر، در قانون مجازات و آیین دادرسی کیفری، یکی از شرایط اثبات ضرب و جرح، اقرار است. معمولا مرد هم به کتک زدن، توهین، تهدید و... اقرار نمیکند. شرط دوم، شهادت است که معمولا خشونت خانگی در چهاردیواری منزل و در یک فضای شخصی اتفاق میافتد و شاهدی وجود ندارد، چون در مورد شهادت گفته شده که خشونت فیزیکی و جنسی را شاهد باید ببیند و خشونت کلامی (تهدید، تهمت، توهین و...) را باید بشنود. بنابراین شرط دوم هم ازبین میرود. مابقی ادله مانند سند و سوگند هم که اساسا در اینجا موضوعیت ندارد. فقط علم قاضی باقی میماند که میتواند براساس محتویات کلی پرونده و قرائن و امارات باشد که اصولا قضات براساس علم قاضی رای نمیدهند. مثلا یکی از مواردی که میتواند منجر به علم قاضی باشد، کارشناسی است که در موارد خشونت جسمی و جنسی، پزشکی قانونی به عنوان کارشناس مشخص شده است. اما چیزی که پزشکی قانونی تشخیص میدهد، فقط مربوط به فعل است. یعنی فقط میگوید این فعل، در این ساعت، با این ابزار و مشخصات انجام شده است و نمیتواند در مورد فاعل تشخیصی داشته باشد. برای اثبات اینکه فاعل، شوهر زن بوده است، باز هم به ادله دیگر، مانند شهادت همسایهها، اهالی محل و اطرافیان نیاز داریم که مثلا شاهدی اعلام بکند که در زمان وقوع جرم، من صدای مشاجره شنیدم.»
به گفته این فعال حقوق زنان، بزرگترین مساله سکوت زنان در خشونت خانگی، ناتوانی از اثبات خشونت است و وقتی نتوانند اثبات کنند، ممکن است با بحرانهای بیشتری مواجه شوند یا حتی خشونت از طرف مرد آزارگر چند برابر شود. این موضوع هم ناشی از نبود قانون حمایتی خاص در مورد خشونت خانگی است، در واقع مکانیسمهای حمایتی ویژه از زنان در این موارد وجود ندارد؛ مکانیسمهایی که مثلا نهاد رسیدگیکننده را مکلف کند زنان آسیبدیده را در شرایط ویژه به مشاور یا خانههای امن ارجاع دهند، حالا بماند که در خیلی از مناطق خانه امن نداریم یا تعداد آنها بسیار اندک است.
هما، در بخش دیگری از تجربه خشونت خانگی توسط همسرش میگوید: «بارها برای من پیش آمده بود که وقتی کسی کبودی روی صورت و دست مرا میدید، همسر سابقم که چهره بسیار موجهی هم داشت، برای اطرافیان داستان ساختگی از کبودیها میساخت و آنقدر موقرانه تعریف میکرد که همه باورشان میشد. مانند اینکه به خاطر حواسپرتی در راه رفتن یا کار کردن، به جایی خوردم و آسیب دیدم. از طرفی، یکبار که خشونت بالا گرفته بود و هر آن ممکن بود به خاطر یکی از ضربهها، دچار آسیب جدی شوم، فقط توانستم در خانه را باز کرده و ضربه به در واحد بغلی بزنم و با صدای بلند بگویم: «کمک.» کوچکترین واکنشی به درخواست من نداشتند. بنابراین یکی از مواردی که باعث شد سکوت کنم، نگرانی از این بود که شنیده بودم اگر شکایتی از فردی داشته باشم و نتوانم ثابت کنم، او میتواند اعاده حیثیت بکند و دردسرهای بیشتری برای من ایجاد کند؛ چون در موردی که من تجربه کرده بودم، قطعا میدانستم که تحت هیچ شرایطی نمیتوانم روی شهادت همسایهها حساب کنم.»
برداشت اشتباه از اصطلاحات
از عوامل بازدارنده در مطالبات زنان است
قوشه با اشاره به اینکه ناآگاهی از جزییات قانونی در مواردی منجر به برداشت اشتباه از اصطلاحات شده و ممکن است به یکی از عوامل بازدارنده برای زنان تبدیل شود، میگوید: «مورد دیگر که به برداشت اشتباه از قانون مربوط است، بحث ترس از ناتوانی در اثبات جرم است. مثلا زنان به اشتباه تصور میکنند اگر از آزارگری همسر خود شکایت کنند و نتوانند ثابت کنند، مرد میتواند در مقابل، اعاده حیثیت کند. در این مورد باید تاکید کنم که این برداشت اشتباه عوام از اصطلاحات قانونی است؛ در واقع اعاده حیثیت در قانون توضیح دیگری دارد. در شرایط خشونت خانگی، شاید فقط موضوع افترا مطرح شود، با این توضیح که اگر کسی به دیگری جرمی را نسبت دهد و نتواند ثابت کند، طرف مقابل میتواند بابت افترا مدعی شود. اما در این مورد هم یک شرط مشخص وجود دارد که معمولا دادگاهها در مقابل دعاوی خانوادگی، با استناد به آن شرط، نسبت به شکایت افترا، با مماشات برخورد میکنند و شاید افراد از آن آگاهی ندارند؛ آن هم این است که وقتی فردی یک شکایت را از طریق مراجع قانونی ثبت کند و به هر دلیلی نتواند اثبات کند، شخصی که از او شکایت شده، به شرطی میتواند از شاکی شکایت کند که اثبات کند این شکایت از باب آزارواذیت بوده است. بنا بر همین شرط، معمولا در دعاوی خانوادگی قضات مراعات میکنند؛ آنهم به این دلیل که در بیشتر موارد آگاه هستند که زن نمیتواند ادله کافی برای اثبات شکایت خود ارایه دهد و دست قاضی برای مجرم شناختن آزارگر بسته است.» تاکنون مطالبات بسیاری درخصوص اصلاح قانون در بحث حقوق زنان مطرح شده، اما در کنار این مطالبات، ازسوی دیگر و از طرف برخی منتقدان، نگرانیهایی بابت سوءاستفاده از قوانین مطرح میشود. این وکیل دادگستری، درباره امکان سوءاستفادههای احتمالی از تدوین قوانین حمایتی ویژه از زنان توضیح میدهد: «در تمام دنیا و حتی کشورهای جهان اول که قوانین دقیق حمایتی از زنان وجود دارد، موارد اندکی مشاهده میشود که زن به هر دلیلی شکایت دروغین ثبت میکند و افرادی هم شهادت دروغ میدهند. کسی هم منکر این استثنائات نیست، حتی ممکن است الان هم که در کشور خودمان قوانین حمایتی از زنان نداریم، همچنان شاهد موارد سوءاستفاده باشیم، اما مساله این است که نمیتوانیم به خاطر موارد اندک و خاص، اصل حمایت از زنان را نادیده بگیریم و بخواهیم به دلیل موارد اندک سوءاستفاده، جلوی مطالبات زنان را بگیریم. مانند برخی موارد که مثلا فردی به جرم قتل در زندان است و بعد از سالها مشخص میشود که قاتل نبوده و ما نمیتوانیم به دلیل چنین موارد نادری، تمامی شکایات مرتبط با قتل را زیرسوال ببریم.»
مدتهاست که از جنبشهای ضدخشونت علیه زنان میگذرد، اما هنوز آمار سوءرفتارها و خشونت علیه زنان، از آزار کلامی گرفته تا خشونت جنسی و جسمی و قتلها را نادیده گرفت. تازه آماری هم که منتشر میشود، فقط مربوط به خشونتها و قتلهای خانوادگی ثبت شده است و آسیبهای خاموشی که روزانه زنان بسیاری با آن دستوپنجه نرم میکنند، مجهول است.
راه طولانیای تا تدوین قانون ویژه
حمایتی از زنان داریم
قوشه که فعال حقوق زنان هم شناخته میشود، در مورد وضعیت ایران در بحث حمایت از حقوق زنان میگوید: «در حال حاضر ما قانون حمایتی از زنان نداریم. لایحه حفظ کرامت و حفاظت از زنان در برابر سوءرفتار، همچنان در پیچوخمهای بررسی مجلس مانده است. مجلس کنونی که رو به پایان است و به شخصه بر این باورم که در مجلس آینده هم بعید است اقبال و ارادهای در مقابل پیگیری این لایحه وجود داشته باشد. تنها نکته امیدوارکننده این است که بخش عمده جامعه، چه زن و چه مرد نسبت به موارد خشونت و حقوق خود آگاه شدند که آن هم به برکت تلاش فعالان جنبش زنان است. همچنین برخی قضات، به خصوص نسل جدید آنها تا حدودی مماشات بیشتری در پروندههای خشونت و دعاوی خانگی دارند و با دقت و حوصله بیشتری به آنها میپردازند یا مثلا با استفاده از اختیارات خودشان، توصیهها و شروط بازدارنده برای آزارگر ارایه میدهند. از طرفی، زنان و مشخصا فعالان زنان، وظیفه آگاهیرسانی را به عهده گرفتند که این آگاهیبخشی هم به آسیبرسان و هم به آسیبزننده و هم به قاضی بررسیکننده پرونده آسیب انجام شده است. با این حال، هنوز راه طولانیای تا تدوین قانون ویژه حمایتی از زنان داریم و البته فقط داشتن قانون هم ملاک نیست. آن قانون باید بدون هیچ کموکاست و استثنایی اجرا شود. از طرفی، نظارت بر اجرای قانون هم اهمیت دارد. مثلا برخی موارد وجود دارد که قانون برای عدم انجام آنها تدوین شده، اما هنوز در مناطقی از کشور، آن جرمها علیه زنان بر اساس عرفها و سنتهای پیچیده انجام میشود. بنابراین صرف داشتن قانون ملاک نیست؛ قانون باید باشد، بدون استثنا اجرا شود و نهاد نظارت بر اجرای قوانین هم وجود داشته باشد. در این صورت میتوانیم امیدوار باشیم که بعد از آن و شاید در نسل بعد، کمتر شاهد موارد خشونت خانگی و آسیب علیه زنان باشیم.»
«ندا»، زن جوان دیگری است که در زمان کوتاه زندگی با همسر خود، انواع خشونتهای کلامی و توهینها را شنیده و سکوت کرده است. او در مورد تجربه خودش به «اعتماد» میگوید: «سر هر موضوع کوچکی، به راحتی یک صحبت ساده را به جنگی بزرگ تبدیل میکرد و همیشه با توهینهای فراوان به من تمام میشد. در این میان، بارها و بارها تهدید هم میشدم و شاهد رفتارهای خطرناک و نگرانکنندهای بودم. در پایان تمام این رفتارهای ترسناک، همیشه کاملا حق به جانب میگفت که من تاکنون آزارم به هیچکسی نرسیده و تو مرا به جایی رساندی که بدترین رفتارها را از خودم نشان دادم. من هم تصور میکردم باید شبیه مادرم، در تمام شرایط سکوت کنم و همسرم را درک کنم و مدام نگران بودم که با اعتراض، شاید غرور همسرم را بشکنم و این رفتار برای یک زن عاقل و خوب، مناسب نیست.»
آموزش، عمدهترین مداخله
در شکستن تصورات قالبی است
«رضا فرهمند»، متخصص روانشناسی سلامت در گفتوگویی با «اعتماد» از عوامل ایجاد خشونت و سکوت و انفعال در مقابل خشونت میگوید. او با تاکید بر اینکه اگر بخواهیم به صورت تخصصی به موضوع سکوت و انفعال افراد، به خصوص زنان در مواجهه با خشونت، چه در اجتماع و چه در خانواده بپردازیم، باید ابعاد مختلفی را در نظر بگیریم، توضیح میدهد: «یکی از این موارد، عامل فرهنگی است، چه در مورد فرد خشونتکننده و چه فرد خشونتدیده. در مطالعه کشورها و اقوام مختلف شاهد هستیم که عوامل فرهنگی مانند باورها، تصورهای قالبی، نگاههای جنسیتزده و... از مهمترین موارد تاثیرگذار در نوع رفتار است. مثلا اینکه برخیها زنان را مهربان، محافظ، دلسوز و... یا بعضی دیگر زنان را ضعیف یا برعکس میدانند، قطعا به عوامل فرهنگی و تصورات قالبی مربوط است. برحسب چنین تصورهایی، باورهایی شکل میگیرد که در جامعه مطابق آن باورها، نگرشهایی نسبت به زنان اعمال میشود. مثلا اگر خانوادهای نگرش منفی نسبت به گروه اجتماعی خاص داشته باشد، کودک هم به همان شیوه والدینش نسبت به آن گروه، نگاه منفی دارد و این نگرش در خانواده، تقویت هم میشود. در جامعه هم تصورات قالبی چنین عملکردی دارند. مثلا شاید مرد آزارگر در کودکی خود، شاهد خشونت پدر بوده و پذیرفته که این رفتار تایید شده است یا زنی که مورد خشونت قرار میگیرد، شاید والدینی منفعل داشته و او هم دقیقا همان الگوی رفتاری را تکرار میکند. در این شرایط، عمدهترین مداخله در شکستن تصورات قالبی، آموزش دادن است که آن خانواده یا جامعهای را که باورهای نادرست در آنها ریشه دوانده، با آموزش و آگاهیبخشی، متوجه نگرش اشتباه خود بکنیم.» به گفته این متخصص روانشناسی، در کنار این باورهای فرهنگی، باید به معضلات اجتماعی و فشارهایی که افراد تحت تاثیر آن دچار سوءرفتار میشوند هم توجه کرد؛ عواملی مانند بیکاری، اعتیاد، بحرانهای اقتصادی، مشکلات زناشویی و... که نمیتوانیم آنها را کتمان کنیم.
تجربه یکی از زنان دیگری که با «اعتماد» صحبت کرده، این موضوع را تایید میکند. «من سالها پیش ازدواج کردم و دو فرزند دارم و تقریبا میتوانم بگویم که یک روز خوش با همسرم نداشتم. هر بار با هر بحث سادهای یا کار به زدوخورد میرسد یا از خانه قهر میکند و چند روز بیخبر و بدون خرجی، ما را رها میکند. وقتی هم که دعوا خیلی بالا میگیرد، خانوادهاش هم در حمایت از او، با توهین و تحقیر مرا متهم میکنند. اما اصلا نمیتوانم از او جدا شوم و حتی نمیدانم در صورت جدا شدن از او، چگونه باید زندگی کنم. خودم هم میدانم که ادامه دادن این زندگی اشتباه محض است، اما وابستگیام به زندگی با او، مانع تصمیمگیری درست من میشود.» فرهمند، عامل دوم تاثیرگذار در ایجاد و پذیرش خشونت خانگی را، اختلالات شخصیتی و انفعال میداند و میگوید: «معمولا وجه اشتراک اکثر زنانی که مورد خشونت قرار میگیرند، انفعال آنهاست یا اینکه در دستهبندی افرادی با اختلال شخصیت وابسته قرار میگیرند که در این مورد، ممکن است میزان وابستگی به حدی باشد که گاهی افراد در تصور خودشان بر این باور باشند که حق طرف مقابل است که خشونت را علیه آنها اعمال کند. به هر حال، این موارد به قدری جدی است که بحثهای تخصصی فراوانی در مورد آنها داریم. البته، عوامل دو سویه دیگری هم در این مورد وجود دارد که باعث میشود فرد در مقابل خشونت و بدرفتاری سکوت کند؛ از طرفی با اختلالات روانشناختی مانند افسردگی، اضطراب و...، معمولا امید و انگیزه در این افراد از بین رفته و همین موضوع، انفعال را بیشتر میکند و از طرف دیگر، خود خشونت باعث ایجاد افسردگی، اضطراب و در نتیجه انفعال میشود؛ هرچند گاهی فشار از طرف آزارگر، به حدی است که فرد خشونتدیده چارهای جز انفعال نداشته باشد. در طرف مقابل و درمورد آزارگر هم با اختلالات روانشناختی مانند شخصیتهای مرزی، خودشیفتگی، کنترلگری و حتی گاهی اختلالهای جدیتر همراه با توهم و هذیان مواجه هستیم که درمان نشده و حتی در مواردی خود فرد هم از آن بیخبر است.»
چرا تصورات قالبی جامعه به افراد و گروهها اینقدر ریشهدار میشود؟
به گفته این متخصص روانشناسی سلامت، در یک پژوهش انجام شده در فرهنگهای مختلف نشان داده شده که در سنین کودکی، بین عزت نفس دختران و پسران تفاوتی وجود ندارد و به مرور زمان میزان این عزت نفس در زنان و مردان تفاوت پیدا میکند یا درمورد پرخاشگری گفته شده که تا حدود ۸ سالگی، بین دختر و پسر فرقی نیست و هر چه به سن ۱۵ سالگی نزدیک میشویم، خشونت در مردها مستقیم و در زنها به صورت انفعالی شکل میگیرد. در این پژوهش به خوبی ثابت میشود جامعه یکسری رفتارها را به صورت تصورات قالبی به افراد میآموزد. بنابراین آموزش، آگاهی و به چالشکشیدن باور غلط میتواند بسیاری از این تصورات نادرست را تغییر دهد. او با اشاره به این پژوهش میگوید: «موضوع اصلی مورد بررسی این است که چرا این باورهای نادرست که ناشی از آموزشها و تصورات قالبی جامعه به افراد و گروههاست، اینقدر قوی و ریشهدار میشود؟ در واقع باید بپرسیم چرا مرد آزارگر چنین باورها و رفتارهای ناهنجاری مانند خشونت، پرخاشگری، حس برتری و... را میپذیرد و به آن باور دارد؟»
براساس گزارش ایسنا در ۱۷ مهر ۱۴۰۲ به نقل از غلامرضا حاجتی، دبیر اجرایی سیونهمین همایش سالانه انجمن علمی روانپزشکان ایران، طبق پیمایشی که در ایران انجام شده، ۶۰ درصد ایرانیان از وجود اختلال روان در خود اطلاع ندارند. چنین آماری این نگرانی را ایجاد میکند که شاید خود ما یکی از آن افراد مبتلا به اختلالات روانی باشیم یا اینکه در طول زندگی، با هر عنوانی با فردی مبتلا به یکی از این اختلالات مواجه شویم یا او را به عنوان شریک زندگی انتخاب کنیم. فرهمند، درباره راههای تایید سلامت روان افراد توضیح میدهد: «ما هیچ قانون یا راهکاری برای آگاهی از سلامت روان طرف مقابل خود نداریم که بخشی از آن هم مربوط به این است که اگر اختلال در فردی شناسایی شده باشد، باید محرمانگی اسرار درمان او حفظ شود، مگر در مواردی که بحث خطرساز بودن و آسیب جدی به خود فرد یا اطرافیان مطرح باشد. تنها موردی که میتوانیم به آن تاکید کنیم، بحث آموزش است. یعنی افراد یاد بگیرند که به چه نشانههایی در افراد یا سبک زندگی طرف مقابل خود توجه کنند و مشکلات را قبل از وابسته شدن شناسایی کنند؛ چون در بسیاری موارد وابستگی منجر به این میشود که افراد مشکلات طرف مقابل را نبینند. در این مورد هم تعقل فرد و کمک گرفتن از روانشناس یا مشاور موثر خواهد بود.»
مگر دیوانهام که نزد روانشناس بروم
به گفته این متخصص روانشناسی بالینی، ما خوشبختانه در دورهای زندگی میکنیم که آگاهی و تحلیل موارد اینچنینی مثل گذشته سخت نیست و وقتی پدیدههای روانشناختی، به درستی تحلیل و بررسی شده و در مورد آن آگاهیرسانی انجام شود، جامعه بالطبع به سلامت روان بیشتری دست پیدا میکند. بنابراین یکی از مهمترین دغدغههای اصلی برای رسیدن به جامعهای که صلح و آرامش در آن جاری است، کار کردن بر زمینه سوءرفتارهایی است که در خانواده ایجاد میشود؛ در واقع پرداختن به اینکه خشونت، پرخاشگری، بدرفتاری و... بر اثر چه عواملی ایجاد شدهاند، اهمیت بسیاری دارد و اینکه درک کنیم که آموزهها و باورهای فرهنگی تا چه میزان میتواند بر رفتار ما تاثیرگذار باشد و چطور میتوانیم آنها را تغییر دهیم و اصلاح کنیم. از طرف دیگر، در مورد زنان خشونتدیده، آموزش مهارتهایی مانند ابراز وجود، مهارت حل مساله، کنترل فشار روانی، کمک در راستای تنظیم هیجانات و کنترل خشم فروخورده، درمان یا کنترل افسردگی، اضطراب و بیماریهای ناشی از سرکوب احساسات مانند پرخوری عصبی، مشکلات گوارشی، بیماریهای قلبی، دردهای مزمن و... میتواند اثربخشی بالایی داشته باشد.
هر کدام از ما در طول زندگی با چالشها، آسیبها و الگوهای رفتاری خاصی روبهرو بودیم که بیشک تاثیرات مشهود یا حتی ناشناحتهای بر سلامت روان و شخصیت ما داشتهاند. برخی از آنها را میتوانیم به نام ویژگیها و خصوصیات اخلاقی برشماریم و در خود و دیگران بپذیریم، اما برخی عادتهای رفتاری یا اختلالات روانشناختی، ممکن است آسیبهای فراوانی به خودمان و دیگران وارد کند. در این میان، بسیار شنیدهایم که افرادی که به مشکلات رفتاری یا روانی برمیخورند، در مقابل پیشنهاد مراجعه به روانشناس و مشاور میگویند: «من سالمم؛ مگر دیوانهام که نزد روانشناس بروم.» از طرفی، امروز با گسترش اطلاعات و آگاهیرسانیها، دیگر منطقی نیست که وقتی تحت آزار قرار میگیریم یا خودمان آزاررسان هستیم، بگوییم: «نمیدانستیم.» با توجه به نمونههای فراوانی که از رفتارهای آسیبزننده یا قانونشکنی که هر کدام از ما در خود یا اطرافیانمان دیدهایم، به نظر میرسد که دیگر زمان نصیحت ریشسفیدان در امور خانوادگی یا اختلالات روانشناختی گذشته و ضرورت دارد، در این موارد هم، مانند موارد دیگر -مثل خرید ملک یا ماشین، خدمات زیبایی، خدمات گردشگری یا سایر امورات روزمره- برخورد کنیم و از مهارت کارشناسان و متخصصان بهره ببریم تا قدمی به سمت زندگی خانوادگی و اجتماعی سالم برداریم؛ قدمی که هر چند کوچک باشد، اما نمود آن در طول زمان بسیار گسترده خواهد بود.
شیما قوشه: بزرگترین مساله سکوت زنان در خشونت خانگی، ناتوانی از اثبات خشونت است و وقتی نتوانند اثبات کنند، ممکن است با بحرانهای بیشتری مواجه شوند یا حتی خشونت از طرف مرد آزارگر چند برابر شود. این موضوع هم ناشی از نبود قانون حمایتی خاص درمورد خشونت خانگی است، درواقع مکانیزمهای حمایتی ویژه از زنان در این موارد وجود ندارد.
رضا فرهمند: معمولا وجه اشتراک اکثر زنانی که مورد خشونت قرار میگیرند، انفعال آنهاست یا اینکه در دستهبندی افرادی با اختلال شخصیت وابسته قرار میگیرند که در این مورد، ممکن است میزان وابستگی به حدی باشد که گاهی افراد در تصور خودشان بر این باور باشند که حق طرف مقابل است که خشونت را علیه آنها اعمال کند.