خانه دکتر شریعتی جان دوباره گرفت
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۷۲۶۳۳۸
به گزارش خبرنگار میراث فرهنگی خبرگزاری برنا، خانه دکتر علی شریعتی در سال 1376 توسط شهرداری از خانواده وی به منظور بهرهبرداری با عنوان «خانهموزه» خریداری شد و در اسفندماه سال 1385 تحت عنوان خانهموزه دکتر شریعتی افتتاح شد. این خانه، از جمله بناهای احداث شده در حد فاصل سالهای 1335 تا 1340 است که صرفا به لحاظ شخصیت علمی، اجتماعی و ملی وی که مدتی در آن ساکن بوده در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده و فاقد ارزش معماری یا تزئینات و طراحی ویژه است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این خانهموزه، نهایت کوشش شده تا اتاق کار شخصی دکتر شریعتی عینا بازسازی شود. از جمله آثاری که در این بنا نگهداری میشود میتوان به اسناد و مدارکی از دوران تحصیل، مکاتبات محرمانه ساواک درباره فعالیتهای وی و نیز بازنشستگی اجباری وی با سمت معلم اشاره کرد. در کتابخانه موزه، آثار او و نیز کتابهایی که درباره وی نوشته شده فراهم آمده است.
گلایه های احسان و سوسن شریعتی
احسان و سوسن، فرزندان دکتر شریعتی دربارهوضعیت خانه پدریشان گلایه هایی کرده بودند، احسان شریعتی گفته بود: از همان زمانی که خانه فروخته شد؛ تصمیم گرفته شد که علاوه بر شهرداری؛ ازسوی خانوادهها هم نمایندههایی برای نظارت بر خانه فرستاده شوند حتی بعدها صحبت شد از طرف دانشگاهها هم نمایندههایی فرستاده شوند تا جلسات دانشگاهی که مربوط به دکتر شریعتی میشود مانند نشستها یا جلسات پایاننامهها در بنیاد شریعتی برگزار شود اما این کار اجرایی نشد به این دلیل که در دورهی آقای احمدینژاد و در راس قرار گرفتن رحیم مشایی در سازمان میراث فرهنگی با این عنوان که باید آنجا جمع و جور شود، خانه تعطیل و درواقع به حالت تعلیق درآمد. سوسن که آن زمان ایران بود با آقای مشایی تلفنی صحبت کرده و پرسیده بود شما به چه دلیل این کار را انجام دادهاید و آقای مشایی گفته بودند؛ قصد استحکامسازی دارند. سوسن گفته بود؛ شما بیاطلاع خانواده این کار را انجام دادهاید.
سرگردانی خانه شریعتی از دوران احمدی نژاد
سرگردانی خانه شریعتی از دوران محمود احمدینژاد آغاز شد. سوسن شریعتی داستان را چنین تعریف کرده است: زمانی که این خانه خریداری شد؛ خانهی پشت آنهم خریداری شد که کتابخانهی علوم اجتماعی شده و برای کارهای پژوهشی استفاده شود و خانه موزه؛ خانه موزه باقی بماند. حتی رئیس سازمان میراث فرهنگی آن زمان هم آمد و محدودهای تعریف کرد تا خانه کوبیده نشود و تحت تاثیر انبوهسازی قرار نگیرد. آقای احمدینژاد که آمد و آقای مشایی؛ رئیس سازمان میراث فرهنگی شد؛ به یکباره اینجا بسته شد. جالب اینکه در دوره آقای ملک مدنی؛ برای خانه محدودهای تعریف شد تا هیچگونه نوسازی در این محدوده انجام نگیرد اما در زمان آقای مشایی؛ دیوار را بالا کشیدند و خانهی پشتی را کوبیدند و خانهی ما را هم خالی کردند که به اصطلاح بازسازی کنند. ما در مطبوعات اعتراض کردیم که به چه اجازهای این کار را انجام میدهید و با آقای مشایی نیز درگیری لفظی داشتیم.
سوسن شریعتی درباره وضعیت خانه پدری در سال 93 اظهار کرده بود: درحال حاضر اوضاع دیوارها بسیار بد است. بودجهای هم به ما نمیدهند. نورپردازیها خطرناک هستند به این دلیل که نئون هستند و لامپهای کممصرف همینطور از در و دیوار خانه آویزان است. بودجه جدی نیاز است تا دوباره دکوراسیونشود. تغییراتی که در یکی دو سال اخیر هم صورت گرفته؛ بدون هیچگونه بودجهای بوده. در بازسازیهایی هم که صورت گرفت؛ بسیاری از المانهای خانه از بین رفته است. به دفعات به خانهموزهی شریعتی رفتهام، تغییر دکوراسیوندادهام و باز اکیپ بعدی آمده و آنجا را به حالت اولیه برگردانده. خانه را با اشیاء مدرن تزئین میکنند و استیل و دوره را رعایت نمیکنند. یک کارشناس میراثفرهنگی باید در بازسازی نظارت داشته باشد که دکوراسیون موزه در کدام کادر یا تیپ قرار بگیرد.
او اضافه کرده بود: زمان آقای مشایی تمام کتابهایی که شمارهگذاری کرده بودیم؛ به گمرک فرستاده شد تا خانه ضد زلزله شود. کتابها را که برگرداندند به آنجا رفتم و با کوهی از کتاب مواجه شدم که روی هم تلانبار شده بود. دوباره کتابها را کدبندی کردیم و این وسط کتابها؛ آسیب دیدند یا مفقود شدند و... نمیدانیم.
این روزها حال خانه دکتر چطور است؟
خانه دکتر شریعتی در سال هایی که به موزه تبدیل شد، فراز و نشیب های بسیاری را پشت سر گذاشت، از گلایه های فرزندان دکتر گرفته تا رسیدگی نشدن به وضعیت ترمیم این خانه به موزه تبدیل شده؛ اما چند ماه گذشته شاهد خبرهای خوبی برای بهبود وضعیت این خانه بودیم.
از نیمه دوم سال 94 و در کمترین زمان ممکن اقدامات بازسازی این خانه آغاز شد. از اقدامات جدیدی که برای این خانه صورت گرفت، جداسازی بخش اداری به منظور استفاده از تمامی بنا برای موزه و استقرار کارمندان این خانه موزه بود. هم چنین استحکام سازی، مرمت کف و سقف، رنگ آمیزی، ترمیم سنگ فرش پس از جمع آوری وسایل خانه او از جمله اقدامات برای ترمیم خانه شریعتی بود.
شایان ذکر است که زیرزمین خانه که به طور کامل به شکل مخروبه در آمده بود مرمت و بهسازی شد؛ پیش از این ترمیم، خودرو دکتر شریعتی تعمیر و در حیاط خانه قرار گرفته بود که برای این وسیله نقلیه تاریخی سایه بان تعبیه شد تا از باد و باران و آفتاب در امان باشد.
وسایل داخل ساختمان متعلق به دکتر شریعتی از جمله فرش ها، مبلمان، کتاب ها و کتابخانه نیز مراحل بازسازی را پشت سر گذاشت.
این خانه موزه در تاریخ 27 مرداد 83 در فهرست آثار ملی ثبت شد، به همین دلیل تمام تلاش ها در دولت یازدهم صورت گرفتتا بهسازی آن به عنوان یک اثر ملی به بهترین نحو ممکن انجام شود.
خبرنگار: پریسا محمدپور
منبع: خبرگزاری برنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۷۲۶۳۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اجساد عجیبی که طبیعت آنها را پس میزند! (+عکس)
در شهر سن برناردو پدیدهای موجب شگفتی کارشناسان و مردم آن منطقه شدهاست؛ اجسادی که فرایند تجزیه آنها مختل شدهاست.
به گزارش خبرآنلاین، در تصویری که در ادامه آمده است، کلووینسریس بجارانو را میبینید، زنی که مقابل یک جعبه شیشهای زانو زده است تا جسد سنگشده مادرش که ۳۰ سال پیش مرده است را ببیند.
زنی که ساتورنینا تورس د بجارانو نام داشته است، با همان لباس طرح رز و پیراهن پشمی سبزی که در آن دفن شده بود و یک گل میخک قرمز مصنوعی در دستانش در زمان خشک شده است.
بجارانو ۶۳ ساله در آخرین محل استراحت مادرش در موزهای که جسد او و ۱۳ تن دیگر از شهر سن برناردو را به نمایش گذاشته بود، به خبرگزاری فرانسه گفت: «او هنوز صورت کوچک قهوهای گرد و موهایش را دارد و به طور مرموزی پس از مرگ مومیایی شده است.»
این تنها مورد نبود؛ دهها جسد مومیایی شده از سال ۱۹۶۳ تا به امروز، به این شکل یافت شدهاند. روسیو ورگارا، راهنمای موزه، میگوید: «وقتی این اتفاقات رخ داد، برای مردم کمی غیرقابل باور به نظر میرسید؛ آنها فکر میکردند که اینها رویدادهایی ماوراءالطبیعه هستند.»
او به خبرگزاری فرانسه گفت: «با گذشت زمان، یافتن اجساد در این وضعیت بیشتر و بیشتر شد. حتی برخی از آنها هنوز چشمان خود را داشتند، عضوی که معمولاً سریع تجزیه میشود.»
در اواخر دهه ۱۹۸۰، هر سال حدود ۵۰ مومیایی در مقبره پیدا میشد، اما این میزان به تعداد انگشت شماری در سال کاهش یافته است.
پاداش پس از مرگ؟به گفته ورگارا، با وجود تلاشهای متعدد کارشناسان برای توضیح این پدیده، که در کشورهایی مانند مکزیک و ایتالیا نیز مشاهده شده است، دلیل مومیاییسازی خود به خود در سن برناردو هرگز مشخص نشده است.
ورگارا گفت: «برخی از مردم محلی «بر این باورند که این فرآیند (مومیایی کردن) به این دلیل است که فرد خیلی خوب بوده است و این یک پاداش پس از مرگ است. دیگرانی هستند که این را یک مجازات میدانند.»
تعدادی از مردم نیز بر این باورند که این اتفاق به دلیل رژیم غذایی سالم ساکنان سان برناردو و شیوه زندگی فعال و کشاورزی آنها است. اما این گفته در خصوص تمام اجساد صدق نمیکند؛ یکی از مومیاییها متعلق به خورخه آرماندو کروز است که بیشتر عمر خود را در شهر بزرگ بوگوتا گذراند و برای مرگ به زادگاهش بازگشت.
هیچ الگوی مشخصی برای مومیاییسازیها وجود ندارد؛ کسانی که درگیر این فرایند هستند، در سنین مختلف بودهاند و هیچ جنسیت یا نوع بدن خاصی غالب نیست. ورگارا گفت هیچ بخش خاصی از این گورستان وجود ندارد که مومیاییهای بیشتری نسبت به بقیه داشته باشد. بسیاری معتقدند که پاسخ باید در خزانههای دفن باشد.
اولین مومیاییها در سن برناردو تنها پس از افتتاح این گورستان که هیچ گور زیرزمینی ندارد، پیدا شد. ورگارا گفت، قبل از دهه ۱۹۶۰، این شهر دارای دو محل دفن بود که حتی یک مورد مومیایی شناخته شده نداشت. او افزود که آب و هوای این منطقه مرطوب است که معمولاً به تجزیه کمک میکند نه اینکه مانع آن شود.
دانیلا بتانکور، انسان شناس از دانشگاه ملی کلمبیا، گفت که این پدیده میتواند به دلیل قرار گرفتن این گورستان در یک شیب تند کوه باشد.
بتانکور به خبرگزاری فرانسه گفت که این فرضیه هنوز نیاز به آزمایش دارد. مطالعهای درباره آنچه اتفاق میافتد و شرایط خاصی که باعث میشود مردم مومیایی شوند، وجود ندارد. بستگان اجساد مومیایی شده باید اجازه نمایش آنها را در موزه بدهند.»
کانال عصر ایران در تلگرام