حسن معجونی: «قضیه متران پاژ» را با تغییرات جزئی در نمایشنامه به صحنه بردم
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۷۳۵۴۹۵
حسن معجونی روز سه شنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا با بیان اینکه نمایشنامه روسی «قضیه متران پاژ» شباهت هایی به نمایش های «به خاطر یک مشت روبل» دارد، تصریح کرد: این نمایشنامه به خاطر نزدیکی به فرهنگ ایرانی، نیازی به تغییر چندان نداشت.
وی افزود: طبق سبک مورد علاقه ام، حین کار و به مرور برخی جزییات در نمایشنامه را تغییر دادم و مفاهیم به روزتر شد و فقط شخصیت «مسئول پذیرش» را به داستان اضافه کردم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
معجونی با تاکید بر علاقه مندی خود به نمایش «قضیه متران پاژ» خاطر نشان کرد: پیش از این قصد داشتم نمایش دیگری را به صحنه ببرم اما به علت برخی مشکلات تصمیم به اجرای این نمایشنامه گرفتم.
کارگردان نمایش «رویای شب نیمه تابستان» با بیان اینکه آماده سازی ماجرای «قضیه متران پاژ» حدود یک ماه زمان برد، تاکید کرد: معمولا با رضا بهبودی و سعید چنگیزیان کار می کنم و از اعضای ثابت کارهایم محسوب می شوند.
وی همچنین در مورد اجرا در تماشاخانه های دولتی و خصوصی تصریح کرد: کمتر سالن دولتی مشاهده می کنم، زیرا آنها هم در سطح تماشاخانه های خصوصی عمل می کنند و هر کدام محاسن و معایبی دارند.
وی با بیان اینکه برخی سالن ها برای کسب درآمد پیشنهادهای عجیبی می کنند، اظهار کرد: بطور مثال حضور چهره های مشهور در نمایش که تا حدی به تئاتر لطمه می زند و به همین دلیل کمتر سالنی را با تعریف سابق دولتی می توان یافت.
به گفته معجونی، ازدیاد سالن های نمایش باعث کاهش کیفیت نمایش ها می شود و ممکن است کارهایی روی صحنه برود که در حالت معمول اصلا اجازه اجرا نمی یافتند.
«قضیه متران پاژ» نوشته الکساندر وامپیلوف نمایشنامه نویس روسی است و داستان مدیر یک هتل به نام کالوشین را روایت می کند که با یکی از مسافرانش به نام پاتاپف درگیر میشود، سپس تردید میکند که پاتاپف آدم مهمی باشد و متوجه میشود او یک متران پاژ است.
در این نمایش رضا بهبودی، سعید چنگیزیان، مهتاب ثروتی، حسین حسینیان، مژده دایی، حسین امیدی، سیاوش البخشی نائینی ایفای نقش می کنند.
نمایش «قضیه متران پاژ» همه روز به جز شنبه ها ساعت 19 در سالن شماره یک تماشاخانه پالیز به صحنه می رود.
فراهنگ ** 7561 ** خبرنگار: سارا کریمیان * انتشار: امید غیاثوند
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۷۳۵۴۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حوزه هنری با نمایش «آلاء» به جشنواره مونودرام کارتاژ تونس میرود
نمایش «آلاء» در ادامه اجراهای بینالمللی خود از سوی مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری، در هفته دوم اردیبهشت ماه در جشنواره مونودرام کارتاژ تونس به روی صحنه میرود.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، نمایش «آلاء» به نویسندگی و کارگردانی محمد کاظم تبار، پیش از این در چهاردمین جشنواره بینالمللی دائجون کره جنوبی، چهل و یکمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، تئاتر شهر و همچنین سالن اصلی تالار مولوی به روی صحنه رفته بود اینبار در هفته دوم اردیبهشت ماه با حمایت مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری در ششمین جشنواره مونودراما در شهر نابل تونس به روی صحنه میرود.
شیما جعفرزاده به عنوان بازیگر و همچنین فرهاد قائمیان و محمدرضا آزادفرد با صدای خود در این نمایش محمد کاظمتبار را یاری خواهند داد.
از دیگر عوامل نمایش «آلاء» میتوان از: مربی اریال یوگا: سپیده صمد پور، طراح حرکت: امیر آقاجان، طراح لباس: سمیه پسندیده خواه، طراح صدا و موسیقی: علی خاتمی، مدیر تولید: حامد گودرزی، دستیار تولید: محسن صفری، طراح نور: حسین نادری، دستیار کارگردان: محمد قیاسی، علیرضا افیونی، مبین آریا، مشاور طراحی صحنه: سینا ییلاق بیگی، منشی صحنه: رضوان مقدسی، طراح پوستر و بروشور: رامین رستمی، مشاور رسانه: ناصر ارباب نامبرد.
در خلاصه نمایش آمده است:چیزی تا سحر نمانده، لحظهی وداع گاه اندوهگین نیست. هنگامهای که شوق رسیدن در آن باشد. اکنون که جدایی بینمان جاری است. من به طلوع خورشید وصالمان ایمان دارم. به خندههای ممتد کنار هم. به دستانی که دوباره هم قسم خواهند شد و عشق، تبلور وجودیمان میشود.