تجهیز نظامی سازمان منافقین از سال 57 تا 60
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۷۳۸۴۳۷
خبرگزاری میزان- گام نخست منافقین تجهیز نظامی و غارت پادگانها بود. اما این اقدام برای سازمان کافی نبود و آنها به دلیل کمکهای مالی بنیصدر توانسته بودند مقدار قابل توجهی سلاح از طریق واسطههای عراقی از راه کردستان وارد کند. به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری میزان به نقل از مرکز اسناد انقلاب اسلامی، هرچند منافقین در 28 خرداد 60 به طور علنی اعلام کردند که وارد مبارزه مسلحانه با نظام جمهوری اسلامی شدند، اما آنها از همان بهمن 57 در تدارک مبارزه مسلحانه با نظام بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۹ - ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ - 2017June 19
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- محمد جعفربگلو؛ هرچند سازمان مجاهدین خلق (منافقین) از تاریخ 28 خرداد 1360 و همزمان با انتشار بیانیه سیاسی-نظامی شماره 25 ، رسما و علنا جنگ مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی را اعلام کرد، اما شواهد فراوانی وجود دارد که نشان میدهد منافقین مدتها قبل از صدور این بیانیه درصدد برنامهریزی به منظور ورود به نبرد مسلحانه علیه نظام بودهاند.
از نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی، منافقین همواره از "خطر جنگ داخلی" صحبت کرده و عنوان میکردند که وقایع داخلی ایران نیز ممکن است در آیندهای نزدیک همانند آنچه در لبنان و ویتنام رخ داده شود. این هشدارها معنایی جز این نداشت که خود را یک طرف جنگ داخلی و طرف دیگر را ارتجاع میدانستند.[1] به علاوه شواهدی وجود دارد که این فرضیه را که سازمان از همان بهمن 57، طرح "جنگ مسلحانه" علیه نظام و انقلاب را کلید زده بود را به اثبات میرساند. در ادامه سیر ورود سازمان به فاز ترور علنی را، از تجهیز در روزهای اول انقلاب تا صدور بیانیه شماره 25 مورد بررسی قرار میدهیم.
*** تجهیز نظامی در بحبوحه انقلاب ***
اولین نشانه از عزم سازمان بر انجام عملیات تروریستی علیه نظام، تجهیز نظامی سازمان در روزهای منتهی به انقلاب اسلامی بود. اعضای سازمان در بحبوحه انقلاب با حمله به اسلحهخانهها، کلانتریها و پادگانها توانستند مقدار زيادی سلاح به دست آورند. پس از پیروزی انقلاب نیز از تحویل دادن سلاحها خودداری کردند. بنابراین میتوان گفت منافقین از ذخیره سلاحهای نظامی و نیز مخالفت با "خلع سلاح" هدفی جز ورود به جنگ مسلحانه نداشتند.
رضا کیواننژاد یکی از اعضای سازمان مجاهدین درباره هدف سازمان از تجهیز و ذخیره سلاح در رزوهای ابتدایی انقلاب میگوید: «با اوجگیری و حاد شدن کامل جریانات در روزهای پیروزی انقلاب، خط سرقت سلاح و مهمات به وسیله افراد سازمان پیاده گردید. این خط عمدتا به وسیله مرکزیت که آن موقع تشکیل شده بود از مسعود رجوی، موسی خیابانی، علی زهکش، مهدی ابریشمچی و عباس داوری بود... تحلیل این مسئله به وسیله مرکزیت این بود که از آنجا که رشد تضادهای دو جریان در نهایت به خشونت گراییده و با سلاح حل میشود، لذا باید برای این برخورد آماده گردید.» کیواننژاد اضافه میکند سرقت سلاح و مهمات به وسیله گروهی به نام عملیات و تحت مسئولیت دو نفر از اعضای ارشد به نامهای فاضل مصلحتی و حمید جلالزاده صورت میگرفت.
آیتالله محمد یزدی که در نخستین روزهای انقلاب با یکی از اعضای سازمان به گفتگو پرداخته بود درباره هدف آنان از جمعآوری سلاح میگوید: «من یکی از افراد منافقین را فراخواندم و در راهروی منزلمان با او به طور خصوصی صحبت کردم و هدف سازمان مجاهدین را از جمعآوری و اختفای سلاح جویا شدم. در خلال جوابهایی که آن شخص به من داد پی بردم که آنها قصد دارند راه خودشان را از راه امام و روحانیت جدا کنند.»[2]
در مرحله بعد، سلاحهای به غارت رفته میبایست در خانههای اعضای سازمان یا در مکانهای امن دیگر مخفی میشد. علاوه بر این، سازمان منافقین به دلیل کمکهای مالی بنیصدر توانسته بود مقدار قابل توجهی سلاح از طریق واسطههای عراقی از راه کردستان وارد کند. بدین ترتیب سازمان در روزهای منتهی به خرداد 60 به قدری تجهیز شده بود که میتوانست تا مدتها تغذیه شود.
***اظهارات سازمان منافقین در مورد جنگ داخلی در کشور***
منافقین در ماههای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی، تعابیری به کار میبردند که نشانگر برنامه آنان در آینده بود. به عنوان مثال آنان در بیانیهها و اطلاعیههای خود از "بروز جنگ داخلی" در روزهای آینده صحبت میکردند. به تعبیر نویسنده کتاب "خوابگردها"، «مجاهدین در اوج همبستگی ملت ایران، به یک باره با صدور اطلاعیه سیاسی-نظامی شماره 22، آن هم در 26 فروردین 58، خطر "جنگ داخلی" را مطرح کردند. ادبیاتی که سازمان در اطلاعیهها، بیانیهها، سخنرانیها، کنفرانسهای مطبوعاتی و نشریه رسمیاش به کار میبرد بسی خشن، زننده، گستاخانه، تهدیدآمیز و آزاردهنده بود و نشان میداد منحنی رشد تضادهای مجاهدین با حاکمیت قوس صعودی را طی میکند.»[3]
در شماره سوم نشریه مجاهد در 15 مرداد 58، یادداشتی تحت عنوان "آیا فیلمZ در ایران تجسم عینی مییابد" منتشر شد که در بخشی از آن آمده بود: «آیا این فیلم در ایران تکرار شدنی است؟ حوادثی که در چند ماه اخیر در این میهن رخ داده است به ظاهر پاسخ سوال ما را روشن میکند. حمله به اجتماعات توسط تیغکشان و عربدهجویان حرفهای و توطئه علیه افراد و نیروهای مترقی و انقلابی، اخلال در روند روبهرشد انقلاب، دقت در پوششهای رنگارنگ، نشان دادن شناخت فاشیستی و توهین و افترا به داغداران انقلاب، رفتار توهینآمیز و ... [نشان میدهد] کهZ آهسته آهسته در این میهن تحقق مییابد.» زمانی که به داستان فیلم Z توجه میکنیم تطبیق فکر و سخن منافقین را بهتر درمییابیم؛ داستان این فیلم درباره یک کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری است که جریان حاکم سعی در حذف او دارد اما یک شبکه چریکی از این کاندیدا حامیت میکند.
*** تهدید مردم توسط سازمان ***
سازمان در اطلاعیهای که در کمتر از 20 روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی در تاریخ 13 اسفند 57 منتشر شد اعلام کرد: «دیروز به مراکز جنبش ملی مجاهدین در یزد و کاشان و تربت حیدریه حمله کردند... بدیهی است این حملات در تهران کاسه صبر هر انقلابی را لبریز خواهد نمود، لذا از پیش صریحا اعلام میکنم که در صورت هرگونه حملهای مسئولیت هیچ برخورد و حادثهای متوجه مجاهدین خلق ایران که مجبور به دفاع از خود و مراکزشان هستند نخواهد بود.»[4]
استفاده از فعل مفرد "صریحا اعلام میکنم" در اعلامیه فوق، نشانگر آن است که نویسنده این مطلب شخص اول سازمان یعنی مسعود رجوی است.
علاوه بر این، مسعود رجوی، سرکرده گروهک منافقین در ۱۰ بهمن ۱۳۵۸ در میتینگ مجاهدین خلق که در دانشگاه تهران برگزار شد، آشکارا زبان به تهدید نظامی باز کرد و گفت: «وای به روزی که تصمیم بگیریم مشت را با مشت و گلوله را با گلوله پاسخ بدهیم. آن وقت خودتان پشیمان خواهید شد.»[5]
در طی سالهای 57 تا 60 سازمان کوشید تا هواداران و اعضایش را علیه نیروهای مذهبی، حزباللهیها و روحانیون بشوراند و با تزریق کینه در قلب آنها، نیروهای خود را برای روز موعود آماده کند. همانگونه که رضا چلنگر، یکی از اعضای سازمان در این باره میگوید: «مسئول ما، ما را نسبت به افراد مذهبی و حزباللهی حساس میکرد و میگفت چهارچشمی آنها را بپایید، منازلشان را پیدا کنید، اینها دشمنان سازمان هستند. همه باید در دادگاه خلق محاکمه شوند.»
علاوه بر این، نشریات سازمان هم در این مدت، سخنرانیهای مرکزیت را منتشر میکردند، اعلامیههای سیاسی-نظامی را منعکس میساختند، آمادهباشهای سازمان را به گوش اعضا میرساندند و آموزشهای نظامی، تظاهرات و درگیریهای میتینگها، تشکیلات میلیشیا و فراخواندن اعضا به خانههای تیمی را جهت تقویت و تشدید احساسات آنان منعکس میکردند.[6]
*** اعلام رسمی جنگ مسلحانه ***
چنانکه گفته شد، اقدامات اولیه سازمان به منظور رویارویی با انقلاب اسلامی و مردم از همان بهمن 57 آغاز شد تا اینکه منافقین در 28 خرداد 60 با صدور اعلامیهای به طور رسمی و علنی اعلام کردند که با نظام جمهوری اسلامی وارد جنگ مسلحانه شدهاند. در قسمتی از این بیانیه شماره 25 آمده بود: «سازمان مجاهدين خلق ايران، ضمن اعتراض به اقدامات ضدانقلابی و خلاف شرع و قانون، بدين وسيله از خلق قهرمان ايران كسب اجازه ميكند تا از اين پس ـ به ياری خدا ـ در قبال حفظ جان اعضای خود، به ويژه اعضای مركزی سازمان كه در حقيقت بخشي از مركزيت تمامی خلق و انقلاب محسوب میشوند، "قاطعترين مقاومت انقلابی را از هر طريق" معمول دارد. بديهی است برابر اعلاميه حاضر، از اين پس مسئوليت هر آنچه كه حين مقاومت انقلابی واقع شود، تنها و تنها بر ذمّه مرتجعين انحصارطلب و اوباش چماقدار آنهاست... از اين حيث برآنيم كه نامبردگان هر كه باشند و در هر لباسي دقيقاً شايستة سختترين كيفر و مجازات انقلابي خواهند بود.»[7]
متن اطلاعيه فوق ضمن اعلام رسمی شورش مسلحانه در قالب عبارت «مقاومت انقلابی از هر طريق»، به منزله فرمان شروع عمليات تروريستی نيز محسوب شد. بدین ترتیب منافقین رسما و به طور علنی دست به اسلحه بردند و در طول دهه 60 از ترور سران نظام تا کشتار مردم عادی را در دستور کار خود قرار دادند.
انتهای پیام/
منبع: خبرگزاری میزان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۷۳۸۴۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کامرون: شناسایی سپاه به عنوان سازمان تروریستی به سود انگلیس نیست
وزیر امور خارجه انگلیس تصریح کرد که افزودن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فهرست سازمانهای به اصطلاح تروریستی باعث قطع روابط دیپلماتیک با ایران شده و به سود انگلیس نیست.
به گزارش ایرنا، دیوید کامرون روز سهشنبه در نشست کمیته روابط بینالملل و دفاعی پارلمان انگلیس عنوان کرد که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به طور کامل در فهرست تحریمهای این کشور قرار دارد و شناسایی آن به عنوان سازمان تروریستی به مصلحت نیست.
وی ادعا کرد: تمام کارهایی را که باید انجام دهیم تا بر ایران فشار بیاوریم و مطمئن شویم جایی که آنها غیرقانونی عمل می کنند، می توانیم علیه آنها اقدام کنیم، در نظام تحریمی ما لحاظ شده است. اما وقتی از پلیس، سرویسهای اطلاعاتی و دیگران میپرسم که آیا اقدام بیشتر علیه سپاه ضروری است، پاسخ منفی است.
وزیر امور خارجه انگلیس با اشاره به اینکه روابط دیپلماتیک انگلیس و ایران در مقطع کنونی «نسبتاً مختصر» است اما هشدار داد که شناسایی سپاه بهعنوان سازمان به اصطلاح تروریستی، به این روابط پایان می دهد.
کامرون عنوان کرد: «وقتی صحبت از تلاش برای متوقف کردن تشدید درگیریها میشود، وقتی صحبت از ارسال پیامی مستقیم به ایرانیها میشود... من میخواهم خودم با آنها گفتوگو داشته باشم، نمیخواهم به همتای فرانسویام زنگ بزنم و بگویم، آیا می توانید به ایرانیان این پیام را ارسال کنیم؟»
وی افزود: «به نظرم این اقدام (افزودن سپاه به فهرست سازمانهای تروریستی) به نفع بریتانیا نیست، این اقدام نه تنها رویکرد ما را تقویت نمیکند که از بسیاری جهات آن را تضعیف می کند.»
وزیر امور خارجه انگلیس دو هفته پیش هم در سفر به سرزمینهای اشغالی خطاب به بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی گفته بود که دولت لندن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران را بهعنوان سازمان به اصطلاح تروریستی شناسایی نخواهد کرد.
بر اساس گزارشها کامرون به نتانیاهو این طور گفته است: وزیر امور خارجه ایران دوست من نیست اما ما باید بتوانیم تلفن را برداریم و با هم گفتوگو کنیم. بنابراین تحریم سپاه کمکی به بهبود اوضاع نمیکند.
بحث افزودن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان نهاد رسمی نظامی ایران، به فهرست سازمانهای تروریستی انگلیس، در مقطعی از ناآرامیهای آذر ۱۴۰۱، به سوژه رسانههای غربی تبدیل شد. این طرح غیرقانونی بهواسطه تحرکات گروههای ضد انقلاب و حمایت لابی رژیم صهیونیستی به محافل سیاسی هم راهپیدا کرد اما با شکست مواجه شد.
مقامهای دولت انگلیس همان زمان اعلام کردند که چنین اقدامی به مصلحت روابط دیپلماتیک دو کشور نیست و تمایلی به تشدید روابط با ایران ندارند. با این حال گروه های وابسته به رژیم صهیونیستی هر از گاهی تلاش میکنند تا این طرح شکست خورده را احیا کنند.
چندی پیش گروه دوستی پارلمانی انگلیس-اسرائیل طی نامهای خطاب به نخست وزیر انگلیس، این درخواست غیرقانونی را دوباره تکرار و ادعا کرد که اقدامات فرامرزی سپاه، باعث نگرانی جامعه انگلیس شده است.
در همین پیوند سفارت جمهوری اسلامی ایران در انگلیس ضمن محکوم کردن تلاشها برای سیاهنمایی سپاه اعلام کرد که این فشارها از سوی عناصری اعمال میشود که درصدد کاهش و تخریب روابط ایران و انگلیس هستند.
سفارت کشورمان در بیانیهای برای نشریه میدلایستآی نوشت: ما معتقدیم که فشار برای تحریم سپاه تحت تأثیر بازیگران خارجی، به ویژه رژیم اسرائیل است که سابقه خصومت با ایران دارد. این تلاش به جای ارتقای صلح و ثبات در منطقه، در خدمت تشدید تنش ها و ایجاد تقابل است.
در این بیانیه با اشاره به اینکه سپاه پاسداران در مقابله با «تهدیدات تروریستی و گروه های افراطی» خاورمیانه، نقش بسیاری مهمی را ایفا کرده است، افزود: «اتهامات تروریستی علیه سپاه فاقد دلیل و مدرک است و با گرایشهای سیاسی مطرح میشود.»
تحلیلگران در انگلیس هم معتقدند که قرار دادن نام سپاه در فهرست سازمانهای تروریستی، تنشها بین لندن و تهران را در میان تحولات غرب آسیا تشدید و هر گونه امید در خصوص تلاشهای دیپلماتیک برای نجات توافق سال ۹۴ را پیچیده خواهد کرد. از این رو به نظر میرسد که انگلیس تمایلی به چنین اقدام تنشزایی ندارد.
کانال عصر ایران در تلگرام