Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «نامه نیوز»
2024-04-27@16:49:39 GMT

محجوب: عضو دولت‌ در سایه بودم/ مطهری عزت مجلس است

تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۷۵۸۲۳۵

محجوب: عضو دولت‌ در سایه بودم/ مطهری عزت مجلس است

علیرضا محجوب نماینده اصلاح‌طلب مجلس شورای اسلامی تاکید دارد در بستن لیست اصلاح‌طلبان شورای شهر تقلب شده است. انتخابات هیات رئیسه مجلس، انتخابات شوراها و تعیین لیست موضوعاتی است که سایه ای از ابهام بر آن سنگینی می کند؛ علیرضا محجوب از نمایندگان اصلاح طلب مجلس و فعال حوزه کارگری که به قول خودش از بیست سالگی پا در رکاب سیاست و کار حزبی گذشته است با پاسخ های خود پرده دیگری از ماجرا را نشان داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


به گزارش نامه نیوز، در این گفت و گو که در کافه خبر خبرگزاری خبرآنلاین انجام شد او گاهی به سی و هفت سال پیش و دوران حزب جمهوری اسلامی هم بازگشت و از حزبی نبودن سیاست کشور گلایه داشت.. محجوب در این مصاحبه اشاره کرد در جریان بستن لیست شوراها تقلبی صورت گرفت و برخی جریانات بیشترین استفاده را کردند.

مشروح گفتگوی خبرگزاری خبرآنلاین با علیرضا محجوب را در ادامه بخوانید؛

نتیجه انتخابات هیات رئیسه مجلس برای شما هم شوک آور بود؟

انتخابات سالانه برگزار می شود و معمولا کم تغییر است و این دور هم دیدیم که تغییرات کمی در آن ایجاد شد. فراکسیون امید همواره گفته بود خط قرمزش حفظ دو نواب رئیس است و در این رابطه نیاز بود با دیگران هم به یک توافقی می رسیدیم، طبیعتا وقتی قرار است مهره وزیر در صفحه شطرنج حفظ شود چاره ای نمی ماند تا دو مهره اسب و فیل را قربانی کنیم و ما تلاش کردیم مهره های حساس را حفظ کنیم البته منکر نمی شوم که با اقداماتی می توانستیم کرسی های بیشتری بگیریم اما از آنجایی که رئیس در تصمیم گیری ها بیشترین تاثیر را دارد و بخشی از این وظایف به نواب تفویض می شود لذا کرسی های نواب رئیس بسیار اهمیت دارد و دیگر سمت ها چندان تاثیرگذاری زیادی ندارد. بنابراین به نظرم ما در انتخابات هیات رئیسه برد کردیم.

پشت پرده تلاش ها برای حذف مطهری از نگاه شما چه بود؟

برخی به علت اظهارنظرهای مطهری همواره در موضع مخالف مطهری قرار داشتند و مواضع ایشان را شاذ می دانستند درحالی که ایشان همواره این مواضع را داشتند و در مجلس قبل هم ما با هم سوال از رئیس جمهور را پیگیری کردیم و یک سال و چند ماه طول کشید تا این سد شکسته شود تا بقبولانیم رئیس جمهور قابل سوال کردن است و جالب اینجاست که انقدر این غیر محتمل بود که روند سوال از رئیس جمهور در ائین نامه مجلس پیش بینی نشده بود و ما برای آنکه بتوانیم از احمدی نژاد سوال کنیم مجلس مجبور شد اول آئین نامه را اصلاح کنند و سپس، از رئیس جمهور برای انجام سوال دعوت کنند.

بنابراین اظهارات افرادی مانند مطهری برای کشور و مجلس لازم است و اساسا باعث عزتمندی و حیثیت‌مندی مجلس می شود.

اینکه گفته می شد عزم اصولگرایان برای حذف مطهری به دیدار با سید محمد خاتمی مرتبط می شد واقعا همین دلیل واقعی اش بود یا بهانه حذف کردنش از هیات رئیسه را این موضوع قرار داده بودند؟

این افراد به بهانه دیدار با آقای خاتمی در تلاش حذف مطهری بودند اما اصل ماجرا به مواضع آقای مطهری بر می گشت آنها تحمل صحبت ها و موضع گیری های علی مطهری را نداشتند چرا که این مخالفت ها با او سال های گذشته هم بود و آنها سال پیش هم رای ندادند در حالی که پیش از این آقای مطهری دیداری با آقای خاتمی نداشت بنابراین آنچه مطرح شد یک بهانه ای بود که برای رای ندادن توجیه پذیر نبود. به هر صورت مطهری یکی از بهترین گزینه ها برای نواب رئیس بود.

شما گفتید برای حفظ وزیر دو مهره هم فدا کردیم اما واقعیت این است که بسیاری با لیست امید به مجلس آمدند اما راه دیگری رفتند و رای به دیگری دادند.

من یک چیز را بگویم و آن اینکه در شهرستان ها خیلی لیست تاثیر ندارد و در بحث کلان شهرها هم تعداد این افراد زیاد نیست و به بیشتر از دو سه نفر محدود نمی شود. شاید در شهرستان ها با این عنوان هم تبلیغ کرده باشند اما واقعیت این است که در شهرستان ها به ویژه شهرستان های کوچک لیست تاثیری ندارد.

آرای فراکسیون امید کم نشد اما کسانی که با ادعای اصلاح طلبی و با حکایت اصلاح طلبان به مجلس آمدند برخلاف تعهدشان عمل کردند؟

به هر صورت اگر خالص رای فراکسیون امید را رای به عارف قلمداد کنیم تعداد همان 105 نفر بود که کم نشده است و سال گذشته افراد یک تلاش منطقه ای هم کردند وگرنه امسال هم شانس داشتند.

در انتخابات هیات رئیسه امسال یک زیاده خواهی صورت گرفت و عده ای خارج از لیست کاندیدا شدند که مجلس نسبت به این موضوع احساس بدی پیدا کرد و این باعث شد یکی دو نفر از فراکسیون امید به این دلیل در هیات رئیسه حضور پیدا نکنند.

یعنی کاندیدا شدن و رای دادن به امیرآبادی و هادی قوامی یک بداخلاقی بود؟

رای مجلس خیلی وقت ها جریانی نیست و آقای امیرآبادی از مدتها قبل برنامه ریزی کرده بود و با نماینده ها وارد تعامل شده بود به نماینده ها قول هایی داده بود و لابی کرده بود. نهایتا نتیجه حضور امیرآبادی در هیات رئیسه شد و در مقابل این طرف کمتر وارد لابی شد.

یعنی فراکسیون امید نباید به قول و قرارها اعتماد می کرد؟

ببینید یکی از گزینه های امید به دلیل تلاش کمتر در جلب نظر نمایندگان، رای نیاورد و دوم اینکه بعضی گزینه ها را ما اشتباه حذف کردیم مثل آقای یوسف نژاد؛ چراکه او قطعا رای داشت و خودش هم می توانست رای بیشتری جذب کند بنابراین ما آمدیم گزینه ای که می توانست رای بیاورد را حذف کردیم. من نمی گویم نباید از خانم ها کسی می آمد اما در چند دوره اخیر حتی وقتی مجلسی در اکثریت بود خانمی را کاندید کردند ولی فرد دیگری رای آورد.

به هر صورت باید برای مجلس حضور یک زن در هیات رئیسه جا بیفتد؛ نمی توان زنان را حذف کرد، این از وعده های لیست امیدی ها برای رای گرفتن از مردم بود.

خب باید هزینه هم داد. من نمی‌گویم چرا یک خانم را کاندیدا کردند و اینکه این خوب یا بد بود شما سریع مقابله می کنید؛ مسلما این اقدام خوبی بود و حتما باید از خانم ها در هیات رئیسه باشد من که خودم سال گذشته خانم سهیلا جلودارزاده را که بیش از همه احتمال رای آوری داشت را مطرح کردم که اگر خود خانم هایی که در مجلس بودند همکاری می کردند حتما این اتفاق رخ می داد.

مگر همکاری نبود؟

سال گذشته با خانم جلودارزاده همکاری نکردند، امسال هم این اتفاق رخ نداد.

یعنی وقتی یک خانم با رای فراکسیون زنان معرفی می شود باز هم روی او برای رای دادن حتی از سوی نمایندگان زن وفاق وجود ندارد؟

من نمی دانم که چه چیزی رخ داده است هر چند امسال تلاشی نکردم اما سال گذشته وقتی با خانم ها صحبت کردم تعدادی جواب منفی به من دادند می گویم خود زنان همکاری نکردند. برای مثالکاندیدای امسال فقط از من خواست به او رای بدهم و من رای دادم اما دیگر از من برای لابی کردن درخواستی نکردند اما خانم جلودارزاده سال گذشته از من خواستند تا به او برای رای آوری کمک کنم و من با تک تک خانم ها صحبت کردم و می دانم چند نفر موضع موافق داشتند و چند نفر موضع مخالف.

بنابراین باید گفت مجلس دهم میانه خوبی با زنان ندارد؟

به نظر من اول زنان باید در بین خود به توافق برسند و باید کمک کنند تا ابتدا موضوع حضور زنان در هیات رئیسه جا بیفتد بعد به رقابت بپردازند به هر حال موضوع صنفی یک موضوع با اهمیت تر است. البته بگویم برخی از زنان جناح مقابل کمک کردند تا یک زن رای بیاورد اما وفاق کامل وجود نداشت و افرادی که درون یک جناح بودند باهم وفاق نداشتند و این عامل موجب شد تا گزینه زنان حذف شد.

پس شما می گویید باید چهره هایی چون آقای یوسف نژاد از ابتدا در لیست قرار می گرفتند شاید اینطور شانس پیروزی امیدی ها بالاتر می رفت؟

یوسف نژاد مثل امیرآبادی یک رای عمومی دارد و ربطی هم به جریان های سیاسی ندارد. صرفا به دلیل همراهی که با نمایندگان دارد در پی گیری طرح ها و لوایح، مرخصی رد کردن ها و ... توانسته نظر نمایندگان را جلب کند هرچند آن لحظه آقای عارف چون طرف مقابل تعهد نقض کرد گفت یوسف نژاد ثبت نام کند اما اگر یک روز قبل به او گفته بودند خودش هم می توانست برای خودش رای جمع کند.

بنابراین علت رای نیاوردن این دو نفر مشخص است و ربطی به توافق ندارد چراکه اساسا نباید مبنا را بر توافق گذاشت و باید همیشه فرض را بر بدترین وضعیت گذاشت.

خیلی ها به عارف انتقاد می کنند که باید شیوه بهتری در پیش می گرفت و نباید به اصولگرایان اعتماد می کرد و ائتلاف را پایدار می دانست؟

من از آقای عارف حمایت می کنم چراکه معتقدم آقای عارف کار مهمی انجام داد و او را باید به عنوان چهره ای پایبند به امور تشکیلاتی و کار جمعی بشناسیم. به هر صورت تا بحال در مجلس چنین اتفاقی رخ نداده بود که جناح ها در مجلس دور هم جمع شوند و بر سر یک موضوع کوچک به توافق برسند، حتی یک توافق اسمی؛ به هر صورت این یک امر مسلم است که چنین توافقی لغزان است اما اینکه افرادی را که هیچ قرابتی با هم ندارند را کنار هم نشاندند ظرفیت بالایی از دموکراسی را بیان می کند و آقای عارف این را محقق کرد.

به هر صورت آنچه من دیدم رویکرد کاملا عقلانی آقای عارف بود و ایشان را یک شخصیت تشکیلاتی و خالی از حب و بغض دیدم.

اما در نتیجه همین اتفاقات یک دلخوری میان دو فراکسیون های مستقلین و امید ایجاد شده است؟

این دلخوری ها دلخوری های موضعی است و پایدار نخواهد ماند.

یعنی این دلخوری‌ها به رای اعتماد وزرا نمی رسد؟

تردید نکنید که این موضوع به تعیین وزرا می رسد و لازم است در این رابطه گفت و گو شود. هر چند ما چون حزب قدرتمند نداریم نمی توانیم از افراد انتظار رفتارهای تشکیلاتی داشته باشیم.

بنابراین اصلاح این رفتارها نیاز به اصلاح احزاب دارد؟

قطعا ما نیاز به یک دگردیسی در احزاب داریم که این هم بر عهده نسل سوم است و تا این دگردیسی رخ ندهد نمی توانیم انتظار داشته باشیم رفتارها تشکیلاتی شود. اگر امروز ایرادهایی می بینید در جریان ها فراکسیون ها این سوراخ های حزبی است که در تصمیمات بزرگتر بیشتر خودش را نشان می دهد.

ما رفتارهای حزبی و جریانی نداریم برای مثال ما در مجلس قبل می خواستیم جمع شویم و از مرحوم هاشمی رفسنجانی برای انتخابات ریاست جمهوری حمایت کنیم با اینکه در صحن اقدام کردیم جمعیت ما به 50 نفر نرسید و در مورد آقای روحانی به آقای تابش گفتم اسم ندهیم چون نمایندگان جمع نمی شوند ولی او اصرار کرد و نهایتا با آقای پزشکیان و چند نفر دیگر جمع شدیم که تعدادمان به 10 نفر نرسید و مجبور شدیم فراکسیونی حمایت کنیم.

ما باید بپذیریم که درمورد فعالیت های حزبی در دوران طفولیت به سر می بریم. من معتقد نیستم که مردم ایران اقبالی به احزاب ندارند.

برای مثال حزب کار یک تشکیلات صنفی است اما با وجود آن در دوران آقای احمدی نژاد با انواع تبلیغات فعالیت ما را به صفر رساندند و هر ماه یک بیانیه علیه ما صادر می کردند اما در همان دوران بیشترین عضو گیری را داشتیم و یک میلیون و نهصد هزار نفر عضو گرفتیم. در واقع اقدام انها ضدتبلیغ بود و به نفع ما تمام شد. درخواست ها برای عضویت در مقابل تبلیغات منفی که از سوی دولت در مورد ما می شد به گونه ای پیش رفت که ما برای اعضا توضیح می دادیم که اگر به تصور عضویت در یک حزب اپوزیسیون آمده اند اشتباه نکنند چراکه ما مخالف نظام نیستیم.

واقعیت احزاب ما این است که مردم یک فعالیت و سودمندی مستمر از احزاب نمی بینند و بستر آن نه برای احزاب در کشور مهیا است و نه احزاب به دنبال آن هستند.

من معتقدم احزاب می توانند در ایران موفق باشند . من در اولین حزبی که در جمهوری اسلامی تشکیل شد یعنی حزب جمهوری اسلامی هم عضو شورای مرکزی بودم و هم عضو دفتر سیاسی آن حزب بودم.من اقرار می کنم آن روز برای فعالیت حزبی توانا تر بودم. من بارها به دفتر سیاسی حزب معرفی شدم اما چون نمی خواستم کار سیاسی کنم نپذیرفتم.

از طریق آقای کمالی به حزب دعوت شدید؟

نه آقای کمالی از طریق من به حزب جمهوری اسلامی آمد چون اول من عضو شورای مرکزی حزب بودم. در ان زمان حزب تاثیر زیادی داشت و من یادم می آید در سال 59 برای دولت شورای انقلاب می خواستیم کابینه تعیین کنیم و فردی پیشنهاد شد به نام امیری که به جهت فاصله ای که میان حزب و دولت موقت ایجاد شد او از حزب کنار کشید لازم بود کسی جای او معرفی شود که من را معرفی کردند. چند ماه بعد رئیس دفتر سیاسی حزب هم عوض شد و رئیس جدید با اصرار از من دعوت کرد.

چه کسی بود؟

آقای مهندس موسوی.حتی شهید بهشتی مرا خواست و از من دعوت کرد تا به عضو شورای مرکزی شوم که انجا گفتم من پیش از این به عنوان عضو دفتر دعوت شده ام چون اساسا تمایل به کار سیاسی ندارم. نهایتا ایشان استدلالاتی آوردند و نهایتا من پذیرفتم و بعد به اتفاق به من رای داده شد تا عضو شورای مرکزی شوم. شاید پذیرفتنش برای شما سخت باشد اما آن زمان اغلب تحلیل های حزب را من می نوشتم.یک گروه 7 الی 8 نفره ای بودیم که کارمان تحلیل مسائل بود.

آقای بادامچیان هم با شما بود؟

نه آقای بادامچیان در شورای مرکزی در دفتر سیاسی اول بود که ریاست آن برعهده شهید آیت بود و او از من دعوت کرد که من نماندم.

گفته می شود آقای بادمچیان و مهندس موسوی آب شان در یک جوی نمی رفت و اختلافات زیادی داشتند؟

بله. شهید بهشتی فرد عجیبی بود او تغییرات را اساسی انجام می داد، بافت را تغییر می داد و منتظر نمی ماند تا بافت قدیم کژدار و مریض کار را به پیش ببرد وقتی دید انها در ارائه تحلیل ضعیف هستند انها را تغییر داد. او بر این باور بود که دفتر سیاسی حزب را از افراد سن دار پس بگیرد و به جوانترها بسپارد بالاترین سن را در بین ما فقط آقای مهنددس موسوی و خود شهید بهشتی و آقای آقازاده داشتند که بالای 30 سال بودند و بقیه سنشان زیر سی سال بود.

شهید بهشتی همیشه به دنبال چهره هایی با مواضع تند و پر هیاهو بود و حتی در آن زمان آقای فرشاد مومنی را که مواضعی آرامتر را داشت دعوت نکرد.

همه افرادی که تحلیل می نوشتیم معمولا تحلیل های تندی ارائه می کردیم و شهید بهشتی وقتی قرار بود تحلیل ها خوانده بشود تا در روزنامه به چاپ برسانیم معمولا می گفت هر کسی نظری دارد باید نظرش را بنویسد و بعد از خوانده شدن تحلیل اجازه می داد تا هرکسی نظرش را بگوید. یادم می آید آن زمان آقای هاشمی بعد از بیانات امام (ره) موضع ملایم تری نسبت به بنی صدر داشت و مایل نبود حزب موضع تندی بگیرد اتفاقا من تحلیلی نوشتم در مورد بنی صدر که بسیار تند بود بعد از آنکه تحلیلم را خواندم بسیار ایراد گرفتند و گفتند این تحلیل نباید کار شود و از نو باید نوشته شود اما شهید بهشتی فقط گفت چند کلمه را تغییر بدهی بهتر است و نهایتا با یک تغییر در چند کلمه آن تحلیل چاپ شد

به شما برای عضویت در دولت آقای بنی صدر پیشنهادی شد؟

بله به من پیشنهاد شد. من در دولت در سایه مسوولیت کمیته اجرایی را داشتم یعنی 60 درصد کابینه را مشخص کرده بودیم بنابراین به صورت اولی به من پیشنهاد شد. و حتی وقتی آقای رجایی امد، پنج نفر را به عنوان مشاور برای تعیین کابینه معرفی کرد که یکی از آنها من بودم.

با بنی صدر هم دیدار داشتید؟

به صورت شخصی با بنی صدر دیدار داشتم اما نه به نمایندگی از حزب. ما قرار بود سه نفر را به عنوان وزیر معرفی کنیم و ما پیش از این کار کرده بودیم و لیستی از وزرا و معاونین معرفی کرده بودیم. به هر صورت ما در آن زمان به صورت جدی کار حزبی می کردیم و شهید بهشتی هم به علت اینکه مدتها در این عرصه کار کرده بود با فعالیت حزبی آشنا بود و رمز و رموز حزبی را می شناخت و از آنجایی که دفتر سیاسی قبلی توانایی در این زمینه از خود نشان نداد و نتواست دولت سایه و مجلس سایه درست کند اول گفت دولت سایه باید تشکیل شود و مسئولیتش را به من داد که من همان زمان گفتم من نمی توانم کار سیاسی بکنم و علاقه ای ندارم که در جواب من گفت وقتی اینجا هستی باید اهل کار سیاسی باشی.

یعنی شما مسوول دولت سایه ای بودی که مقابل دولت بنی صدر قرار داشت؟

البته قبل از دولت، شورای انقلاب تشکیل شده بود و در تعیین وزرای آن دولت هم نقش داشتیم.

مسوولیت شما چه بود؟

من رئیس کمیته قوه مجریه بودم و رئیس دولت سایه می شد نخست وزیر که این سمت را آقای مهندس میرحسین موسوی برعهده داشت.

شهید رجایی را حزب جمهوری اسلامی به بنی صدر معرفی کرده بود؟

شهید رجایی علیرغم مخالفت های بسیار با اصرار بسیار شخص شهید بهشتی معرفی شد و با رای نه چندان قوی انتخاب شد؛ اما با اینکه شهید رجایی عضو حزب جمهوری اسلامی نبود و قبلا عضو نهضت آزادی بود و تقریبا چهره غیر حزبی شناخته می شد اما بیش از هر فرد حزبی، حزبی رفتار کرد و هیچ مقاومتی در مقابل افرادی که حزب برای کابینه به او معرفی کرد انجام نداد. به هر حال همانطور که اشاره کردم همه ما افراد کم سن و سالی بودیم و قدرت قیاس ما فقط دولت موقت و دولت شورای انقلاب بود و تجربه کمی داشتیم و ممکن بود اشتباه کنیم اما با وجود آنکه شهید رجایی تجربه زیادی داشت اما کاملا تسلیم لیست ما بود.

بنی صدر را خائن دیدید؟

بنی صدر جاه طلب بی نظیری بود.

این یعنی تعبیر به خائن بودن می توان کرد؟

من هیچ نسبتی به او نمی دهم اما اگر کسی بخواهد به بنی صدر نسبتی بدهد باید گفت بیشتر حماقت داشت، حتی وقتی به امام نامه نوشت که اجازه بدهد او بازگردد، امام (ره) در پاسخ به او گفت شما درس بخوانید و تدریس کنید بهتر است.

یعنی بعد از آنکه بنی صدر از کشور خارج شد به امام نامه نوشت که به کشور بازگردد؟

او یک سال بعد از اینکه از کشور خارج شد به امام (ره) نامه نوشت که می خواهم برگردم و دوباره

منبع: نامه نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت namehnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «نامه نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۷۵۸۲۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نماینده مجلس : موضوع چای دبش را لاپوشانی کردند

عضو کمیسیون کشاورزی مجلس گفت: در رابطه با چای دبش علیرغم اینکه تعدادی از نمایندگان از جمله شخص بنده در مجلس یازدهم خیلی در رابطه با آن صحبت کردیم ولی در نهایت لاپوشانی شد و کار نظارتی روی آن انجام نشد.   به گزارش ایلنا، جلال محمودزاده نماینده مردم مهاباد در مجلس شورای اسلامی، درخصوص علت سکوت وعدم واکنش از سوی نمایندگان مجلس نسبت به موضوع آقای صدیقی و اینکه آیا این مساله یکی از نتایج یکدستی قواست که اشتباهات و کم‌کاری‌ها نادیده گرفته می‌شود و در این مساله هم انتقاد و اعتراضی به این مساله مطرح نشد؟ ، گفت: در رابطه با بحث نظارتی مجلس من این انتقاد و ایراد را به مجلس یازدهم وارد می‌دانم و یکی از ایرادات پررنگ مجلس یازدهم این بود که تقریبا مجلس و دولت یکی بودند زمینه‌اش هم این بود که بیش از ۲۰۰ نفر طی نامه‌ای از آقای رییسی که رییس یک قوه دیگر بود دعوت کردند تا کاندیدای ریاست جمهوری شود و بیش از ۲۲۰ نفر از نمایندگان طی نامه‌ای پیروزی در انتخابات را به ایشان تبریک گفتند و خب این باعث شد که مجلس یازدهم در بُعد نظارتی خوب عمل نکند.   وی ادامه داد: بنده هم در این مجلس بودم و این انتقاد شامل همه ما می‌شود اگرچه که ما تلاش کردیم و در بحث‌های نظارتی کار کردیم ولی خب در مجموع شامل همه نمایندگان مجلس یازدهم می‌شود.   عضو فراکسیون مستقلین مجلس خاطرنشان کرد: ما نباید بین افراد در برخوردها اختلاف قائل شویم، کسی که امام جمعه بوده یا استاندار بوده یا وزیر بوده اگر تخلفی مرتکب شده باشد برخورد با این فرد نه‌تنها نباید کمتر از دیگران باشد بلکه باید با شدت بیشتری اتفاق بیفتد چراکه هزینه اشتباه و تخلف چنین افرادی برای نظام و کشور بیشتر است و از سوی دیگر درس درس عبرتی برای دیگران و مسئولین باشد که در آینده ارتکاب به چنین تخلفات یا اشتباهاتی را تکرار نکنند.   محمودزاده تصریح کرد: من واقعا به این موضوع ایراد وارد می‌کنم که موضوع آقای صدیقی خیلی جدی در رسانه‌ها مطرح شد، خودش هم پذیرفت و از مردم عذرخواهی کرد اما تا قبل از عذرخواهی و پذیرفتن خودش هیچ ورودی به این مساله نشد، در حالیکه باید به قوه قضاییه ارسال می‌شد و کمیسیون اصل ۹۰ به این موضوع ورود می‌کرد و این پرونده را به قوه قضاییه معرفی می‌کرد یا تحقیق و تفحص می‌کردند که در این اتفاق از این برخورد‌های نظارتی کوتاهی شد.   عضو کمیسیون کشاورزی مجلس ابراز داشت: در رابطه با چای دبش هم علیرغم اینکه تعدادی از نمایندگان از جمله شخص بنده در مجلس یازدهم خیلی در رابطه با آن صحبت کردیم ولی در نهایت لاپوشانی شد و کار نظارتی روی آن انجام نشد.   وی عنوان کرد: این‌ها مشکلاتی بوده که در مجلس یازدهم وجود داشته و فکر کنم در مجلس دوازدهم بدتر هم خواهد شد با توجه به اینکه در انتخابات مجلس دوازدهم دایره انتخاب مردم کوچک بود، یعنی رد صلاحیت زیاد بود و بعد از جناح‌های مختلف کمتر حضور داشتند و مشارکت پایین بود. این‌ها باعث می‌شود که دوباره مجلس دوازدهم یک دست‌تر از مجلس یازده شود با دولت و خیلی نزدیک باشند که این یکی از ایرادات مجالس خواهد بود چون در نهایت اگر تخلفاتی در بدنه دولت صورت گیرد چون مجلس و دولت یکی هستند مجبورند که کوتاه آمده و نادیده بگیرند. کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: فلاحت پیشه : هم گشت ارشاد حجاب ناموفق بود هم گشت ارشاد مدیران / سرنوشت پول های اختلاس شده هم مشخص نشد روزنامه هم میهن : دولت از شفافیت در باره بدهکاران بانکی می گوید اما حتی یک سطر از دلیل پرداخت 3.7میلیارد دلار به صاحب شرکت چای دبش منتشر نمی کند نماینده مجلس : مردم از چپاول‌های درشت مانند چای دبش نتیجه می‌گیرند که اموال آنان بلاصاحب است

دیگر خبرها

  • مجلس به بانک مرکزی اولتیماتوم داد
  • پنجشنبه یا شنبه؛ کدامیک آخر هفته تعطیل می‌شود؟
  • دو قانون مصوب مجلس به دولت ابلاغ شد
  • قالیباف به بانک مرکزی اولتیماتوم داد
  • موضوع چای دبش را لاپوشانی کردند
  • مجلس آتش‌بیار معرکه است!
  • نماینده مجلس : موضوع چای دبش را لاپوشانی کردند
  • وطن من| سایه خوش
  • اوزونیدیس: به بازیکنانم گفته بودم صبر داشته باشند
  • حامیان گشت ارشاد