Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «همشهری آنلاین»
2024-04-28@01:09:40 GMT

ولیعهد جدید، عامل ایجاد شکاف در آل‌سعود

تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۷۶۱۴۲۹

ولیعهد جدید، عامل ایجاد شکاف در آل‌سعود

جهان>خلیج‌ فارس - حسین رویوران:
سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان، از همان ۲ سال پیش یعنی زمانی که به قدرت رسید

تصمیم داشت انتقال قدرت در عربستان را از شاهی به شاهی دیگر که همیشه به‌صورت افقی انجام می‌شده، به انتقال قدرت عمودی تبدیل کند.

يعني انتقال قدرت از برادري به برادر ديگر در خاندان آل‌سعود را به انتقال قدرت در خانواده خود و به فرزندان خودش تغيير دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به همين دليل بود كه او جايگاه وليعهدي را به محمد بن نايف و محمد بن سلمان سپرد كه از نسل بعدي بودند. اين يك تحول مهم در ساختاري بود كه حكومت در عربستان دهه‌هاست بر پايه آن شكل گرفته است.

اتفاقي كه ديروز در بركناري محمد بن نايف و جانشيني محمد بن سلمان به جاي او رخ داد، مرحله ديگري از اين تحول بزرگ است. اكنون طبق آنچه سلمان مدنظر داشته است، مسئله جابه‌جايي قدرت از نسلي به نسل ديگر انجام شده و به جابه‌جايي قدرت در ميان خانواده ‌سلمان رسيده است. در شرايط كنوني، سلمان همه شاهزاده‌هاي سعودي را از گردونه قدرت كنار زده و پادشاهي را به خانواده و فرزند خودش محدود كرده است.

اقدام پادشاه عربستان پيامدهاي سياسي و اجتماعي مهمي در حال و آينده اين كشور به‌دنبال خواهد داشت. محمد بن نايف هميشه يكي از كليدي‌ترين مقام‌هاي عربستان سعودي به شمار مي‌رفته است. او چهره‌اي امنيتي است، وزير كشور بوده و جنگ عليه تروريسم در عربستان را مديريت ‌كرده است. بن‌ نايف در اين زمينه مورد اعتماد كشورهاي غربي بوده و ارتباطات بسيار گسترده‌اي با نهادهاي نظامي و امنيتي اروپا و آمريكا داشته است.

گزينه اصلي آمريكا در عربستان، هميشه محمد بن‌ نايف بوده و آمريكايي‌ها در تعاملات‌شان با سعودي‌ها هميشه با او در ارتباط بوده‌اند. حذف كامل محمد بن‌ نايف در اين شرايط از صحنه قدرت در عربستان، به‌طور حتم با ملاحظاتي از سوي نهادهاي امنيتي غربي به‌خصوص در آمريكا روبه‌رو خواهد شد.

حذف محمد بن نايف در صحنه سياسي داخلي عربستان نيز به راحتي پيش نخواهد رفت و مشكلاتي را براي خانواده سلمان به وجود خواهد آورد. نهادهاي امنيتي عربستان به محمد بن نايف وفادار بوده و هستند. او يكي از اصلي‌ترين مهندسان امنيت ملي عربستان بوده است. اكنون سؤالي كه مطرح مي‌شود اين است كه پس از بركناري محمد بن نايف از قدرت، نهادهاي امنيتي عربستان چه عكس‌العملي خواهند داشت؟ آيا آنها بلافاصله با محمد بن سلمان همراهي خواهند كرد يا در مقابل خواسته پادشاه از خود مقاومت نشان مي‌دهند؟

پادشاه در عربستان بالاترين جايگاه را دارد و همه مجبورند از دستورات او اطاعت كنند. اما در سال‌هاي پيش رو زماني كه سلمان از دنيا برود و روند انتخاب پادشاه بعدي به‌دست شوراي بيعت بيفتد، قطعا مشكلاتي براي محمد بن سلمان ايجاد خواهد شد. شوراي بيعت از شاهزادگان سعودي تشكيل شده و اين شورا پس از مرگ سلمان احتمالا در مقابل پادشاهي فرزندش مقاومت خواهد كرد؛ چرا كه اين شورا با بر هم زدن ساختار انتقال قدرت در حكومت آل‌سعود و تبديل آن به انتقال قدرت عمودي محدود به خانواده سلمان مخالف است. در اين شرايط، مي‌توان گفت وليعهدي محمد بن سلمان شكافي بي‌سابقه در خاندان آل‌سعود رقم خواهد زد.

در عربستان، قدرت اصلي در دست پادشاه است اما محمد بن سلمان از 2سال پيش و از زماني كه وارد بازي قدرت در اين كشور شد، فراتر از اختياراتش عمل كرده است. پدرش بخش اعظم قدرت را به محمد سپرد و خود كمتر در اداره امور دخالت كرد. به‌عبارت ديگر، قدرت خاندان سعودي طي 2 سال گذشته عملا در دست محمد متمركز بوده است. اكنون با تعيين محمد به‌عنوان وليعهد، قطعا او بيش از پيش به‌دنبال اعمال قدرت در ساختار اداره كشور خواهد بود.

محمد بن سلمان زماني كه به‌عنوان جانشين وليعهد و وزير دفاع تعيين شد، شروعي ماجراجويانه داشت؛ جنگ يمن را به راه انداخت، دخالت عربستان در سوريه را افزايش داد و اخيرا نيز به رويارويي با قطر رو آورده است. در يمن او شكست سختي متحمل شده است. اقدامات عربستان در حمله به مردم و كشتار زنان و كودكان، انتقادهاي نهادهاي بين‌المللي حقوق بشري را به‌دنبال داشته است.

در سوريه هم برخلاف آنچه تصور مي‌كرد، نتوانسته كاري از پيش ببرد. در مورد قطر نيز با وجود حمايت اوليه دونالد ترامپ از اقدام عربستان، بيانيه اخير وزارت خارجه آمريكا در مخالفت با رفتار كشورهاي عربي با قطر نشان‌ مي‌دهد كه سعودي‌ها نتوانسته‌اند در همراه كردن كل ساختار قدرت در آمريكا با اقدام خود در منزوي كردن قطر موفق عمل كنند. محمد بن سلمان اكنون كارنامه‌اي دارد كه پر از ناكامي است؛

كارنامه‌اي كه به هيچ‌وجه نمي‌تواند در كوتاه‌مدت و در بلندمدت مورد قبول افكار عمومي عربستان قرار گيرد.
ناكامي‌هاي 2 سال اخير محمد بن سلمان در منطقه خاورميانه كه بر پايه رويكرد تهاجمي او بنا شده بود، درس بزرگي به او داده است. از اين‌رو با وجود اينكه او تلاش خواهد كرد بيش از گذشته در ساختار حكومتي عربستان اعمال قدرت كند اما ممكن است از سياست‌هاي افراط‌گرايانه‌اش به‌خصوص از ماجراجويي‌هاي نظامي‌اش دست‌بردارد.

كارشناس مسائل خاورميانه

منبع: همشهری آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۷۶۱۴۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ظهور یک قدرت اقتصادی جدید؛ اقتصاد هند چقدر قوی است؟

نشریه اکونومیست در سرمقاله این هفته رشد اقتصادی هند به رهبری نارندرا مودی را مورد بررسی قرار داده است. از منظر این نشریه، باوجودی که آقای مودی قدم‌های مثبت بسیاری برداشته است، اما برخی نقاط ضعف او می‌تواند او را از تحقق وعده‌هایش بازدارد.

به گزارش اکو ایران، به گفته اکونومیست، انتظار می‌رود شش هفته دیگر نارندرا مودی در سومین دوره نخست وزیری برنده شود، که موقعیت او را به عنوان مهم‌ترین رهبر هند از زمان جواهر لعل نهرو تثبیت می‌کند. پیروزی انتخاباتی این پسر چای فروش در واقع نشان دهنده مهارت سیاسی او، قدرت ایدئولوژی ملی‌گرای هندی و فرسایش نهاد‌های دموکراتیک اوست. با اینحال نشان دهنده حسی میان رای دهندگان عادی و نخبگان هند درباره این است که او رونق و قدرت را برای هند به ارمغان می‌آورد.

هند نارندرا مودی تجربه‌ای از ثروتمند شدن در میانه جهانی زدایی و تحت رهبری قدرتمند است. اینکه آیا هند می‌تواند در طول ۱۰ تا بیست سال آینده به سرعت رشد کرده و از تنش دوری کند سرنوشت ۱.۴ میلیارد نفر و همچنین اقتصاد جهان را تعیین خواهد کرد. از منظر اکونومیست، فرمول مودی می‌تواند تا جایی کار کند، ولی درباره اینکه آیا موفقیت هند می‌تواند ادامه یابد و آیا این مساله به ماندن او در قدرت بستگی دارد سوالاتی وجود دارد.

هند با رشد اقتصادی ۶ تا ۷ درصد، سریع‌ترین نرخ رشد را در میان کشور‌های بزرگ دارد. داده‌‎های جدید نشان می‌دهند که اعتماد بخش خصوصی آن در بالاترین سطح از سال ۲۰۱۰ قرار دارد و درحالی که امروز پنجمین اقتصاد بزرگ جهان است می‌تواند تا سال ۲۰۲۷ به سومین اقتصاد جهان پس از آمریکا و چین تبدیل شود. نفوذ هند به روش‌های جدیدی نمایان می‌شود. شرکت‌های آمریکایی ۱.۵ میلیون کارمند در هند دارند، که بیش از هر کشور خارجی دیگری است. بازار سهام آن چهارمین بازار ارزشمند جهان است و بازار هوانوردی آن در رتبه سوم قرار دارد. خرید نفت روسیه توسط هند قیمت‌های جهانی را تغییر می‌دهد. افزایش ثروت به معنای افزایش نفوذ ژئوپلتیک است؛ پس از بالاگرفتن تنش در کانال سوئز، هند ۱۰ کشتی جنگی در خاورمیانه مستقر کرد.

اگر به دنبال یک "چین دیگر" هستید که با محوریت تولید ایجاد شد، آن هند نیست. این کشور در زمان رکود تجارت کالا و اتوماسیون تولید توسعه می‌یابد؛ بنابراین نیاز به مدل جدیدی برای رشد دارد. یکی از محور‌های این رشد "برنامه عظیم زیرساخت‌"هاست که بازار واحد گسترده‌ای را به‌هم پیوند می‌دهد. هند ۱۴۹ فرودگاه دارد و هرسال ۱۰ هزار کیلومتر جاده و ۱۵ گیگا وات ظرفیت انرژی خورشیدی اضافه می‌کند. برخی از این زیرساخت‌ها، چون پرداخت‌های دیجیتال، بازار‌های سرمایه مدرن و بانک‌ها نیز نامشهود هستند. همه این‌ها به شرکت‌ها امکان می‌دهد از اقتصاد مقیاس بهره ببرند.

محور دوم "رشد صادرات خدمات" است که به ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی کشور رسیده است. تجارت جهانی در خدمات هنوز درحال رشد است و "شرکت‌های فناوری اطلاعات هند" مراکزی ایجاد کرده‌اند که تحقیق و توسعه و خدماتی، چون قوانین و حسابداری به شرکت‌های بین المللی عرضه می‌کنند. اما باوجود پردیس‌های فناوری شیک، هند همچنان یک جامعه نیمه روستایی است؛ و این مساله سومین و آخرین محور رشد را توضیح می‌دهد؛ مدل جدیدی از سیستم رفاه که در آن صد‌ها میلیون نفر از مردم فقیر هند پرداخت‌های انتقالی دیجیتال دریافت می‌کنند. داده‌های جدیدی نشان می‌دهند که سهم جمعیتی که زیر خط فقر جهانی ۲.۱۵ دلار در روز زندگی می‌کنند از ۱۲ درصد در سال ۲۰۱۱ اکنون به زیر ۵ درصد کاهش یافته است.

اما نارندرا مودی لایق چه میزان اعتبار است؟ موفق‌ترین سیاست‌های او از دستورالعملی استفاده می‌کند که در دهه ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ در هند ظهور کرد؛ اما هیچ ایرادی ندارد. او برای جلوبردن اصلاحات متوقف شده، نظارت شخصی روی تصمیمات مهم و سرکوب عقب مانده‌ها و مخالفان بوروکراسی قابل تقدیر است. برخی می‌گویند او "سرمایه داری رفاقتی" را پرورش داده است. با اینحال، گرچه برخی شرکت‌های بزرگ امتیازاتی گرفتند، تمرکز در تجارت درحال کاهش است، فساد محو شده است و کسب‌وکار‌ها تنوع بالایی دارند. اگر او پیروز شود هند به رشد قوی ادامه خواهد داد. سطح متوسط نیز همینطور خواهد بود: ۶۰ میلیون نفر بیش از ۱۰ هزار دلار در سال کسب خواهند کرد؛ که این تعداد تا سال ۲۰۲۷ به ۱۰۰ میلیون نفر می‌رسد.

بااینحال، هند با یک مشکل ترسناک روبروست. از یک میلیارد نفر جمعیت در سن کار این کشور تنها ۱۰۰ میلیون نفر شغل رسمی دارند و باقی اکثرا کار موقتی دارند یا بیکار هستند. نخست وزیر هند برای جذب برخی از نیروی کار از یک برنامه مشوق دولتی برای ارتقای تولید استفاده می‌کند. ولی حتی اگر این برنامه به اهداف خود برسد، تنها ۷ میلیون شغل ایجاد می‌کند.

از منظر اکونومیست، اقتصاد هند برای حفظ رشد خود باید اشتغال انبوه ایجاد کند. یکی از راه‌ها بزرگتر شدن بخش فناوری اطلاعات است که به عنوان یک قطب دیجیتالی سازی جهان عمل کند و مجموعه‌ای از صنایع صادراتی که مالی، غذا و دفاع را دربر می‌گیرد. هزینه کارگران در این صنایع نیز می‌تواند به نوبه خود در سایر بخش‌ها اشتغال ایجاد کند. یک بازار داخلی کارآمد و واحد بهره‌وری کلی را افزایش می‌دهد و رفاه هدفمند می‌تواند به کسانی که عقب مانده‌اند کمک کند. برای این منظور، هند باید آموزش و کشاورزی خود را متحول کند، و امکان مهاجرت بیشتر از شهر‌های شمالی پرجمعیت را به سمت شهر‌های جنوبی و غربی فراهم کند.

با این معیار‌های برجسته، نارندرا مودی حرف زیادی برای گفتن ندارد. حزب بهاراتیا جاناتا استعداد و ایده‌‎هایی دارد، اما بیشتر روی ایدئولوژی متمرکز است. رشد غیرلیبرالیسم، مخالفت سیاسی و آزادی بیان را محدود کرده است. این واقعیت که شرکت‌ها از مودی می‌ترسند می‌تواند علت عدم رشد سرمایه گذاری را توضیح دهد. روند آماده کردن عموم برای تغییرات اجتماعی گسترده در دهه ۲۰۳۰ به درستی آغاز نشده است و بازسازی آموزش، شهر‌ها و کشاورزی نیاز به همکاری دولت‌های محلی دارد، که توسط بهاراتیا جاناتا اداره نمی‌شوند، و همینطور گروه‌های اجتماعی که با اختلال مواجه هستند.

سوالی که درباره هند و اقتصاد وجود دارد این نیست که آیا نارندرا مودی پیروز خواهد شد یا نه، بلکه این است که آیا او رشد خواهد کرد. او در سن ۷۳ سالگی ممکن است قدرت مدیریت خود را روبه افول بیابد. برای ایجاد یک دستورکار اصلاحی جدید، در سطح چیزی که در دهه ۱۹۹۰ ظهور کرد، و برای تقویت یک اقتصاد مبتنی بر دانش که به مردم برای تفکر خود پاداش می‌دهد، او باید انگیزه‌های استبدادی خود را تعدیل کند. همچنین برای جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی بیشتر و یافتن یک جانشینی با تفکر رشد، حزب او باید "سیاست‌های شوونیستی" خود را مهار کند. اگر چنین نشود، ماموریت نوسازی ملی مودی، وعده‌های خود را محقق نخواهد کرد.

دیگر خبرها

  • سیگار چه بلایی بر سر پوست می‌آورد؟
  • سفر نخست‌وزیر پاکستان به عربستان
  • ظهور یک قدرت اقتصادی جدید؛ اقتصاد هند چقدر قوی است؟
  • آخرین فرصت عربستانی‌ها به محمد صلاح
  • اعلام تحریم‌های جدید آمریکا و انگلیس علیه ایران/ افتتاح سرکنسولگری ارمنستان در تبریز/ افشای جزئیات تماس اخیر ترامپ و بن سلمان/ تکذیب ازسرگیری مذاکرات با عربستان از سوی انصارالله
  • اعلام تحریم‌های جدید آمریکا و انگلیس علیه ایران/ افتتاح سرکنسولگری ارمنستان در تبریز/ افشای جزئیات تماس اخیر ترامپ و بن سلمان/ تکذیب از سرگیری مذاکرات با عربستان از سوی انصارالله
  • (ویدئو) ماجرای خواستگاری بازیگر معروف «نون خ» از دختر ترامپ
  • عامل قدرت نمایی با سلاح شکاری در دارخوین شادگان دستگیر شد
  • دستگیری عامل قدرت نمایی در درمانگاه قدیم دارخوین
  • بانکداران خارجی در راه عربستان | کاکائو چه چالشی برای دنیا ایجاد کرد؟